مشاعرۀ سنّتی

FA-HA

عضو جدید
به كجا چنين شتابان؟
گون از نسيم پرسيد
دل من گرفته زين جا
هوس سفر نداري
ز غبار اين بيابان؟
همه آرزويم، اما
چه كنم كه بسته پايم...
به كجا چنين شتابان؟
به هر آن كجا كه باشد به جز اين سرا سرايم
سفرت بخير اما،تو و دوستي، خدا را
چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي
به شكوفه ها به باران
برسان سلام ما را
 

z.19.P

عضو جدید
به كجا چنين شتابان؟
گون از نسيم پرسيد
دل من گرفته زين جا
هوس سفر نداري
ز غبار اين بيابان؟
همه آرزويم، اما
چه كنم كه بسته پايم...
به كجا چنين شتابان؟
به هر آن كجا كه باشد به جز اين سرا سرايم
سفرت بخير اما،تو و دوستي، خدا را
چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي
به شكوفه ها به باران
برسان سلام ما را



از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار / کان تحمل که تو دیدی همه بر باد امد
 

z.19.P

عضو جدید
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

مکن کاری که بر پا سنگت ایو / جهان با این فراخی تنگت ایو
چو فردا نام خوانان نامه خوانند /تو را زین نامه خواندن ننگت ایو
 
آخرین ویرایش:

won-a-pa-lei

عضو جدید
مکن کاری که بر پا سنگت ایو / جهان با این فراخی تنگت ایو چو فردا نام خوانان نامه خوانند تو را زین نامه خواندن ننگت ایو
وای ازین مرغ عاشق زخمی...............که بنالد به زخمه سازت
چون من ای مرغ عالم ملکوت..............کی شکسته است بال پروازت
 

koobagher

عضو جدید
هر کجا رفت دلم یک دله منزل گیرم .................. شیشه غم شکنم مهر تو در دل گیرم
(ک.م)
09/06/1389
16:30​
 

FA-HA

عضو جدید
من مرغ كور جنگل شب بودم
باد غريب، محرم رازم بود
چون بار شب به روي پرم مي ريخت
تنها به خواب مرگ نيازم بود
هرگز ز لا بلاي هزاران برگ
برمن نمي شكفت گل خورشيد
هرگز گلابدان بلور ماه
بر من گلاب نور نمي پاشيد
...
...

سرمه خورشيد (نادر نادر پور)
 

Farasystem

عضو جدید
کاربر ممتاز
من مرغ كور جنگل شب بودم
باد غريب، محرم رازم بود
چون بار شب به روي پرم مي ريخت
تنها به خواب مرگ نيازم بود
هرگز ز لا بلاي هزاران برگ
برمن نمي شكفت گل خورشيد
هرگز گلابدان بلور ماه
بر من گلاب نور نمي پاشيد
...
...

سرمه خورشيد (نادر نادر پور)


دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم

چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده ی جرس کاروانیم
 

z.19.P

عضو جدید
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم

چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده ی جرس کاروانیم


ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی / نروم جز به همان ره که تو ام راه نمایی
 

taraneh_de

عضو جدید
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است

:thumbsup2:
 

iman.mpr

عضو جدید
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است

:thumbsup2:

تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم / دانم من این قدر که به ترکی است آب سو
آب حیات تو گر از این بنده تیره شد / ترکی مکن به کشتنم ای ترک ترک خو
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم / دانم من این قدر که به ترکی است آب سو
آب حیات تو گر از این بنده تیره شد / ترکی مکن به کشتنم ای ترک ترک خو



وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد



مرده آن تن که بدو مژده جانی نرسد
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چکنی که با اجل باشد جفت
می خور که به زیر خاک میباید خفت

تا نقش خیال دوست با ماست

ما را همه عمر خود تماشاست

ببخش تشکر ندارم:gol:
 

taraneh_de

عضو جدید
تا نقش خیال دوست با ماست

ما را همه عمر خود تماشاست

ببخش تشکر ندارم:gol:

تو را در دل درخت مهربانی
به چه ماند به گلزار خزانی
برهنه گشته و بی بار مانده
گل و برگش برفته ، خار مانده

اشکال نداره. غصه نخور!:smile::)
 

ranalean

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غم دیده ما شاد نکرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا