دوست دارم من تو را بی حد و حصر ........................ چهره ات در چشم من هر صبح و عصر
(ک.م)
10/06/1389
14:37
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
دوست دارم من تو را بی حد و حصر ........................ چهره ات در چشم من هر صبح و عصر
(ک.م)
10/06/1389
14:37
دلم دل از هوس یار بر نمیگیرد / طریق مردم هشیار بر نمیگیرد
بلای عشق خدایا ز جان ما برگیر / که جان من دل از این کار بر نمیگیرد
آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم
بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم
من در اين تاريكي
فكر يك بره ي روشن هستم
كه بيايد علف خستگي ام را بچرد
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم / باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
تو کیستی که اینگونه بی تو بیتابم
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم
تو چیستی که از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته روی گردابم
نه چشم دل به سويي نه باده در سبويي
كه تر كنم گلويي به ياد آشنا من
ناز تو من می خرم با جان و دل ....................... ناز تو بهر دلم چون روح و گل
(ک.م)
10/06/1389
21:15
ياد من باشد كاري نكنم كه به قانون زمين بربخوردلاله ستانست از عکس تو هر شورهای / عکس لبت شهد ساخت تلخی هر غورهای
مصحف عشق تو را دوش بخواندم به خواب / آه که چه دیوانه شد جان من از سورهای
ياد من باشد كاري نكنم كه به قانون زمين بربخورد
ياد من باشد فردا لب جوي، حوله ام را هم با چوبه بشويم
ياد من باشد تنها هستم
ماه بالاي سر تنهايي است
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |