*** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

[mani24]

گاه باران همه دغدغه اش باریدن نیست . از غصه تنها شدنش می بارد

 

[MARIA RED]

.





روزها بی تو می گذرند و شب ها با تو نمی گذرند
تمام درد من این است !

 

[MARIA RED]

حـــِـــماقت یعـــنی :

او بـــَــرای همیشه رفت و

مـــــــــَـــن هــــنوزم دوستش دارم ...

 

[MARIA RED]

چـہ تـراژבے غَمنــاڪــے اســت . . .
פּَقــتــے بَــراے هَــمـہ ڪــَست . . .
هیــچڪــس نبَــاشــے . . .

 

[MARIA RED]

شـعـر هـای مـرا کـسـی مـي فـهـمـد
کـه عـزيـزش يـکــ غـروبِ جـمـعـه
بـرایِ هـمـيـشـه رفـتـه اسـت . .

شـعـر هـای مـرا کـسـی مـي فـهـمـد
کـه هـر شـبِــ خـدا جـایِ خـالـی اشـ را بـغـل کـردهـ
گـريـه کـردهـ در نـبـودنـش تـبــ کـرده اسـت . .

شـعـر هـایِ مـرا کـسـی مـي فـهـمـد
کـه سـالـيـانِ سـالـ جـز شـبـحـی از خـودش
در آيـنـه چـيـز ديـگـری نـديـده اسـت ..

 

[MARIA RED]

مـــــادر بزرگ خیال می کند

هرچـه بیشتر برایش قــرص بنویسند بیشتر زنـــــده می مانـد !

مثل من ..

کــه خیال می کنـم هر چـه بیشتر برایت گریه کنم !!

 

[MARIA RED]

این تلفن خراب نیست،

تومعرفت نداری…

 

[MARIA RED]

یک رفتن هایی هستـــــــ

که تمام شعرهای دنیا را به پایش بریزی

برنمی گردد...!

 

[MARIA RED]

تمام دغدغه ی این روزهایم ، خطـ خـطـی هایی سـت که بنویسم و تو بخوانی ... !
این است که زندانی شــده ام .. پشــت خـط خـطِ این دفــتر ...

 

[MARIA RED]

مــحــکــم بــــاش

وقــتــی خــیــلــی نـــرم شـــوی

هــمــه خمت مــی کــنــنــد ...

حــتــی کــسی کــه انــتــظار نـــداری !

 

[MARIA RED]

دنبــال ِمن که می گـردی
به خط خوردگـی های ِکاغذت ســر نزن از آنجا هم رفتـه ام
و یک جاده در دلـت پیدا کرده ام که به دريـا می رسد
به من لطـفی کن و برایم یک قايـق ِکاغذی بساز
دلـم می خواهد به دنیـایی بروم
که خالـی از تـو باشد ...

 

[MARIA RED]

گــاهـــی فقــــط بــوی یکــ عطـــر ؛

شِنیـــدَنــِ صِـــداش ؛

خـــوندَنـِ آخَـــرین اس ام اسِـــش ؛

یکـــ تَــشــابه اِســم ؛

باعثـــ میشـه دقیقـــا اِحســاس کُنــی کِــه قَلبِتـــ دارهـــ از تــو سینــه اتـ

کَنــده میشــه

 

[MARIA RED]

گاهی عمر تلف میشود ؛

به پای یک احساس ....

گاهی احساس تلف میشود ؛

به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛

هم احساسش ...

 

[aynaz.m]

گاهی عمر تلف میشود ؛

به پای یک احساس ....

گاهی احساس تلف میشود ؛

به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛

هم احساسش ...

واقعا
....

 

[aynaz.m]

یکلبخند گذاشته ام کنار
برای وقتی که از کنارم
میگذری
خیل کنی
چقدر خوشبختم
اینگونه
هرگز اشکها رانخواهی
فهمید

 

[mani24]

پــُــرم از دردِ توخــــالـــی!

​

زیــــن زندگــــی ِ پــــوشـــالــــی!

​

نبــــضـــم زُقـــ زُقـــ مــــی کنـــد ..

​

و نگـــاهــــــم ..

​

نگــــاهم تــــــــار مــی بیـــند دردهــــای ِ عــــالم را!

​

دیـــگر اشتــــیاقـــی بـــه دیدن نـــدارد!

​

طعــــم تلـــخــــی مـــی دهد روزگـــارم ..

​

طعــــم تلـــخ ِ خفقـــــــــــان!!
​

 

[aynaz.m]

گاه
...
کافیست تا
نشان دهد
تمام حسهایی که
نمیتوانی بیان کنی

 

[nazi jooon]

زین پس بدون اشک خواهم نوشت
زین پس بی کاغذ
بی قلم خواهم نوشت
زین پس خاموش می شوم
با قلم دل خواهم نوشت
زین پس بر آسمان چشمانت
باران نگاهت را خواهم نوشت
تا عشق را بر ان نقاشی کنم
باران نگاهت جوهر عشق است......​

 

[vinca]

ای کرده غمت با دل من روی به روی
زلف تو کند حال دلم موی به موی
اندر طلبت چو لولیان می‌گردم
دور از در تو، دربدر و کوی به کوی

 

[aynaz.m]

کلاس خیلــی شلــوغ بود
همه ســروصــــدا میکردن
من یه گوشـه نشستـه بودم آرام
همه حتی معلما فکر میکردن شاگرد مودب و آرام کلاس هستم
اما هیچ وقت نفهمیدن که
دِلــمـ ...

 

[saba27]

آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …

 

[saba27]

شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم…

 

[saba27]

غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم / تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم

رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد / من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم !!


​

 

[saba27]

سلامتی کسی که این روزها انقدر تنهاست که آرزو می کند یکی صدایش کند
.
.
حتی اشتباهی​

 

[saba27]

بعضیارو فکر میکنیم تونستیم فراموش کنیم

اما وقتی تنهاییم تو سکوت شب ،

میبینیم که چقدر دلمون هواشونو کرده ..​

 

[saba27]

روزی که فکر کردی یکی رو از ته دل دوست داری ولش نکن...
ممکنه دوباره تکرار نشه...
آدم وقتی تو سن‌ و سال توئه فکر می‌کنه همیشه براش پیش می‌یاد...
باید ده پونزده‌ سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده...
که حالِت با چیز دیگه‌ای خوب نمی‌شه...
عشــــق یعنی حالِت خــــوب باشه...

 

[saba27]

کنج گلویم قبرستانیست پر از احساس هایی

که زنده به گور شده اند

به نام بغض !
​

 

[saba27]

​

ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺣﺎﻟﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ...

ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...​

 

[saba27]

من

از مرگ ماهی ها میترسم...
وگرنه درد دلم را برای دریا میگفتم!!
​

 

[saba27]

وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !

فکر نکن که فراموشت کرده ام ….

یا دیگر دوستت ندارم !

نه ….

من فقط فهمیدم :

وقتی دلت با من نیست ؛

بودنت مشکلی را حل نمی کند ،

تنها دلتنگترم میکند