Behnam.H2009
عضو جدید
عشق چه جوری شروع میشه ؟ مبدأ کجاست ؟ مقصد کجاست ؟ با ایستگاه های زیر چیکار کنیم ؟
- جدایی
- غم
- شادی
- سختی ها
- مرگ
یه سوال تخصصی : عاشقا جواب بدن !!!!!!
- شروع کننده موضوع Behnam.H2009
- تاریخ شروع
امیر Amir
عضو جدید
تا چی عشق رو ببینی و در چه سنی...اگر 15 سالگی باشه که هر دختری که تو فامیل باهاش یک جمع مهمونی باشه و زیاد ببینیش میری تو کفش
عشق هیچ جور شروع نمیشه...وقتی با یکی از جنس مخالفت زیاد دم خور بشی بعد مدتی بهم وابسته میشیدو باقیه ماجرا...
مبدا ایستگاه ترمینال جنوب.
مقصد هر ایستگاهی که طرف خونشون باشه.
یا بلعکس...مبدا میرداماد.
با ایستگاه جدای همچون پرنده ای که از قفس ازاد شده ای پرواز کن و نفس بکش.
با ایستگاه غم هم میتونی با بیرون رفتن و زدن به تن و پارک و سینما و پیتزا خورون با دوستات حالشو ببری...
با ایستگاه شادی هم دیگه باید بدونی چکار بکنی...باید بترکونی
با ایستگاه سختی هم نباید جوری طی بکنی که نابود بشی...همه چیز باید ...
با ایستگاه مرگ هم میتونی یک سر بری بهشت زهرا اون هم شب مرده ها هرچی بهت گفتند همونه....
نظر
نظر
با سلام
روانشناسا میگن عشق سه مرحله داره:
اول: شهوت (احساس علاقه جنسی) که باعث میشه دو تا آدم به هم علاقه پیدا کنن. این احساس عموما از حس بینایی و شنوایی به وجود میاد. البته خیلی ها خودشون هم به این مورد پی نمی برن ولی عملا چنین چیزی اتفاق میفته.
دوم: تعلق در این مرحله دیگه رابطه جنسی از اهمیتش کاسته میشه و دو نفر به هم احساس تعلق پیدا میکنن و نسبت به رفتارهای همدیگه حساس میشن. یه جور کنش و واکنش بینشون برقرار میشه. یه حس مالکیت نسبت به هم پیدا میکنن.
سوم: تعهد این آخرین پله از پلکان عشق هستش که مرد و زن نسبت به زندگی با هم متعهد میشن. همچنانکه دو مرحله قبل کماکان حضور داره احساس پایبندی و تعهد و التزام عملی به قوانین مشترک در زن و مرد ایجاد میشه و اگه یک رابطه صحیح و خردمندانه برقرار شده باشه این رابطه که همون عشق نامیده میشه تا پایان عمر بین دو طرف باقی می مونه.
نظر
با سلام
روانشناسا میگن عشق سه مرحله داره:
اول: شهوت (احساس علاقه جنسی) که باعث میشه دو تا آدم به هم علاقه پیدا کنن. این احساس عموما از حس بینایی و شنوایی به وجود میاد. البته خیلی ها خودشون هم به این مورد پی نمی برن ولی عملا چنین چیزی اتفاق میفته.
دوم: تعلق در این مرحله دیگه رابطه جنسی از اهمیتش کاسته میشه و دو نفر به هم احساس تعلق پیدا میکنن و نسبت به رفتارهای همدیگه حساس میشن. یه جور کنش و واکنش بینشون برقرار میشه. یه حس مالکیت نسبت به هم پیدا میکنن.
سوم: تعهد این آخرین پله از پلکان عشق هستش که مرد و زن نسبت به زندگی با هم متعهد میشن. همچنانکه دو مرحله قبل کماکان حضور داره احساس پایبندی و تعهد و التزام عملی به قوانین مشترک در زن و مرد ایجاد میشه و اگه یک رابطه صحیح و خردمندانه برقرار شده باشه این رابطه که همون عشق نامیده میشه تا پایان عمر بین دو طرف باقی می مونه.
katiba
عضو جدید
Behnam.H2009
عضو جدید
این سوال رو از یه نفر دیگه هم کردم . می دونید چی جواب داد ؟
گفت : مبدأ زمانیه که قلبت دیگه تو سینه ی خودت کار نمی کنه . مقصدی نیست . در میانه ی راه جدایی رو دور می زنم . به غم سلام می کنم . همه ی مسافرای ایستگاه شادی رو سوار می کنم که همه رو تقدیم کنم ولی بهشون اهمیت نمی دم چون زود گذرند . با سختی دوست می شم و حتی وقتی از ایستگاه مرگ گذشتم از عشقم غافل نمی شم .
فکر می کنید درست میگه ؟
گفت : مبدأ زمانیه که قلبت دیگه تو سینه ی خودت کار نمی کنه . مقصدی نیست . در میانه ی راه جدایی رو دور می زنم . به غم سلام می کنم . همه ی مسافرای ایستگاه شادی رو سوار می کنم که همه رو تقدیم کنم ولی بهشون اهمیت نمی دم چون زود گذرند . با سختی دوست می شم و حتی وقتی از ایستگاه مرگ گذشتم از عشقم غافل نمی شم .
فکر می کنید درست میگه ؟
دختری از شمال
عضو جدید
اگه عشق،عشق واقعی باشه با هر چی که شروع بشه آخرش با مرگ هم تموم نمیشه جاودانست
Behnam.H2009
عضو جدید
حالا یه سوال دیگه :
امروز یه اتفاقی افتاد که مطمئن شدم خدا حتماً به عاشقای واقعی کمک می کنه . اونم چه کمکی و چه موقعی . باورتون نمی شه . ولی من با چشمای خودم دیدم . حالا بماند چی دیدم ولی یکم دیگه گذشته بود عاشق بیچارمون سر به بیابون گذاشته بود . خوب اینا که همش پیش زمینه اما سوال :
به نظر شما این که بعضی وقتا عاشقای واقعی بدون ارتباط مادی ای می تونن از حال هم خبر دار بشند ؟
آخه چند روز پیش این دوست ما یهو به هم ریخت علت رو پرسیدم گفت : نمی دونم چه طور یه لحظه حس کردم که صداش رو شنیدم . داشت صدام می کرد . بهش گفتم : خیالاتی شدی . ولی وقتی بهش زنگ زد دختر بیچاره هم دهنش باز موند . چون گفت دقیقاً تو همون موقع یهو دلم گرفت و نا خودآگاه به فکرت افتادم و اشکام در اومد . جل الخالق
امروز یه اتفاقی افتاد که مطمئن شدم خدا حتماً به عاشقای واقعی کمک می کنه . اونم چه کمکی و چه موقعی . باورتون نمی شه . ولی من با چشمای خودم دیدم . حالا بماند چی دیدم ولی یکم دیگه گذشته بود عاشق بیچارمون سر به بیابون گذاشته بود . خوب اینا که همش پیش زمینه اما سوال :
به نظر شما این که بعضی وقتا عاشقای واقعی بدون ارتباط مادی ای می تونن از حال هم خبر دار بشند ؟
آخه چند روز پیش این دوست ما یهو به هم ریخت علت رو پرسیدم گفت : نمی دونم چه طور یه لحظه حس کردم که صداش رو شنیدم . داشت صدام می کرد . بهش گفتم : خیالاتی شدی . ولی وقتی بهش زنگ زد دختر بیچاره هم دهنش باز موند . چون گفت دقیقاً تو همون موقع یهو دلم گرفت و نا خودآگاه به فکرت افتادم و اشکام در اومد . جل الخالق
با نگاهی شروع میشه, مبداش رو بدن میفهمی,مقصد ظاهرا رسیدن,و 5 تا ایستگاه قشنگی و باعث ادامه و حیاتشه.
Behnam.H2009
عضو جدید
شما که متخصصی بگو ما هم یاد بگیریم .
" غضنفر خان "
عضو جدید
عشق با یک نگاه آغاز
با یک لبخند اوج
و با اشکی به پایان می رسد .
آخ نه نه ....
با یک لبخند اوج
و با اشکی به پایان می رسد .
آخ نه نه ....
ghazal khatoon
عضو جدید
از تنهایی و حس همدلی شروع میشه اونم اینکه روح آدم احساس غربت و بیگانگی کنه
می گن عشقای واقعی مبدا زمینه مقصد آسمون من هنوز همون زمین موندم
تمام این ایستگاه ها هیچن هیچ.......هیچ اهمیتی نداره جدایی و غم و شادی و مرگ و سختی فقط روحت واسه همیشه از اون غربت در می آد به هر حال هر کار هم که آدم بکنه نمی تونه از مرگ و جدایی و.... جلوگیری کنه اما می تونه عطر اون همدلی رو تو دلش همیشه حس کنه.
می گن عشقای واقعی مبدا زمینه مقصد آسمون من هنوز همون زمین موندم
تمام این ایستگاه ها هیچن هیچ.......هیچ اهمیتی نداره جدایی و غم و شادی و مرگ و سختی فقط روحت واسه همیشه از اون غربت در می آد به هر حال هر کار هم که آدم بکنه نمی تونه از مرگ و جدایی و.... جلوگیری کنه اما می تونه عطر اون همدلی رو تو دلش همیشه حس کنه.
delbaar
کاربر فعال
جالب بود
از روح شروع میشه،زمانی که روح نیازمند شخصی است که اون رو به تعادل و آرامش برسونه...
مبدا ائنجاییست که تصورات از اون معشوق در ذهن نقش میبنده و دل به او گره میخوره...
مقصد در عشق بی معنیه،عاشق واقعی هرچقد به معشوقش نزدیک بشه بیشتر احساس نیاز و علاقه مندی میکنه،پس همیشه مقصد برایش روبه روقرار داره...
همه ی ایستگاه ها رو باید گذشت باصبر تا به سر منزل مقصود واقعی رسید...
مبدا ائنجاییست که تصورات از اون معشوق در ذهن نقش میبنده و دل به او گره میخوره...
مقصد در عشق بی معنیه،عاشق واقعی هرچقد به معشوقش نزدیک بشه بیشتر احساس نیاز و علاقه مندی میکنه،پس همیشه مقصد برایش روبه روقرار داره...
همه ی ایستگاه ها رو باید گذشت باصبر تا به سر منزل مقصود واقعی رسید...
وقتی خودت تجربه نداری پس مطمئنا باور نمیکنی...حالا یه سوال دیگه :
امروز یه اتفاقی افتاد که مطمئن شدم خدا حتماً به عاشقای واقعی کمک می کنه . اونم چه کمکی و چه موقعی . باورتون نمی شه . ولی من با چشمای خودم دیدم . حالا بماند چی دیدم ولی یکم دیگه گذشته بود عاشق بیچارمون سر به بیابون گذاشته بود . خوب اینا که همش پیش زمینه اما سوال :
به نظر شما این که بعضی وقتا عاشقای واقعی بدون ارتباط مادی ای می تونن از حال هم خبر دار بشند ؟
آخه چند روز پیش این دوست ما یهو به هم ریخت علت رو پرسیدم گفت : نمی دونم چه طور یه لحظه حس کردم که صداش رو شنیدم . داشت صدام می کرد . بهش گفتم : خیالاتی شدی . ولی وقتی بهش زنگ زد دختر بیچاره هم دهنش باز موند . چون گفت دقیقاً تو همون موقع یهو دلم گرفت و نا خودآگاه به فکرت افتادم و اشکام در اومد . جل الخالق
من میگم حقیقت داره.شمام بگو داره.
ببخشید من عاشق نیستم.خواستم سوالتو ج بدم.
برای منم زیاد ازین اتفاقا افتاده البته علتش یه فرقیه که تو بدنم با بقیه آدماس ولی حقیقت داره
حالا یه سوال دیگه :
امروز یه اتفاقی افتاد که مطمئن شدم خدا حتماً به عاشقای واقعی کمک می کنه . اونم چه کمکی و چه موقعی . باورتون نمی شه . ولی من با چشمای خودم دیدم . حالا بماند چی دیدم ولی یکم دیگه گذشته بود عاشق بیچارمون سر به بیابون گذاشته بود . خوب اینا که همش پیش زمینه اما سوال :
به نظر شما این که بعضی وقتا عاشقای واقعی بدون ارتباط مادی ای می تونن از حال هم خبر دار بشند ؟
آخه چند روز پیش این دوست ما یهو به هم ریخت علت رو پرسیدم گفت : نمی دونم چه طور یه لحظه حس کردم که صداش رو شنیدم . داشت صدام می کرد . بهش گفتم : خیالاتی شدی . ولی وقتی بهش زنگ زد دختر بیچاره هم دهنش باز موند . چون گفت دقیقاً تو همون موقع یهو دلم گرفت و نا خودآگاه به فکرت افتادم و اشکام در اومد . جل الخالق
من قبول دارم چون با کسایی که قلبن دوستشون دارم برام اتفاق افتاده....اینجور مواقع میگم دلم به دلت راه داره: دی
ولی بعضیا رو هم یاد میکنم زیاد زیاد....ولی گویا دلم به دلشون راه نداره...
فکر کنم اون دنیا هم ادامه داشته باشه چون کسایی رو که با تمام وجودمون دوست داریم باهاشون پیوند روحی برقرار کردیم...
عاشق پیشه
عضو جدید
عشقی که تا اون دنیا ادامه داره فقط عشق الهی میتونه باشه
مثل عشق تو به آبنبات
بله یه عشق الهی و پاک....مثلا من عشق خدا و خونوادمو قبول دارم که این جوریه...تا بعدیو ببینم چی میشه: دی
Similar threads
Similar threads
-
رااهنمایی در زمینه ترجمه کتاب های تخصصی روانشناسی و روانپزشکی- شروع شده توسط behnamcp
- پاسخ ها: 9
-
-
-
-
انتقاد یک مرکز تخصصی حوزه علمیه قم از فیلم مستند در باره ظهور امام زمان- شروع شده توسط foodtechnology
- پاسخ ها: 4