Behnam.H2009
پسندها
112

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دوست خوبم...........بهمن جان چطوری عزیز.............خوش میگذره........
    سلام .. ممنون .. لطف دارید .. خیلی خوشحالم کردید ... ممنون از تبر یکتون .. ممنون که به یادم هستید ..
    سلام
    براي بار اول باز نشد .ولي دفعه دوم باز شد همون شب خوندم
    خيلي خوب بود يعني اگه براي بار اول مينويسيد عاليي بود
    واقعا خسته نباشيد .حالا هر وقت كتابتون چاپ شد خبر بديد تابگيرم . كامل بخونم
    اميدوارم روزي نويسنده بزرگي بشيد
    سلام
    ممنون از آدرسي كه فرستادي ولي متاسفانه باز نشد .
    من خوشحال ميشم رمانتونو بخونم
    نه تا حالا چيزي ننوشتم،خوندن رو بيشتر از نوشتن دوست دارم
    سلام :d
    كدوم جمله ها ؟
    اگه (جملات كوتاه رو ميگي ) نه حفظ نيستم از رو كتابي كه دارم مينويسم
    اگه هم(داستان پند اموز ) رو ميگي دارم تو كامپيوتر،كپي ميكنم
    بازم می خندم و همه فکر می کنن که من شادم . اما هیچ کس نفهمید می خندم چون خدا بهم اجازه ی گریه کردن رو نمیده . یعنی این انصافه ؟
    . . . . . . . . . . . . .لااقل یه چند تا اشک . توی تنهایی . به جون حدیث ترین جمله ی زندگیم نمی زارم کسی ببینه .
    سلام با حضورآگاهانه در پای صندق های رای نمیگذاریم 22 خرداد 88 تبدیل به روز ننگین 2خرداد76 گردد.
    تا دولت مردمی *****یک یاحسین دیگر
    بهنام جان عزيزم همه از اين ديگه ها زياد دارن...حتي مشهورترين داستان نويسان و رمان نويسان بزرگ ...با سخت ترين مشكلات دست و پنجه نرم كردند اما هيچوقت نا اميد نشدن...اميدوارم از اين ابتداي راه قدمهاتو محكم و دقيق برداري تا به اوج موفقيت برسي عزيز...
    فقط وقتي رسيدي به قله ما رو هم به ياد بيار گلم.
    شاد باشي و موفق عزيز...اميدوارم روزي شاهد كتابهاي شما روي رديف اول فروش رمانهاي كشوري باشم عزيز.
    سلام بهنام جان
    متشكرم عزيز شما خوبي ؟
    فكرميكنم حدود شش يا هفت جلد كتاب از ايشون به بازار اومده...نويسنده ايي توانا و امروزي كه براي بيان نيازها و ناهنجاريهاي جامعه تلاش ميكنه...بهترين كتابش فكر ميكنم ياسمين بود...پريچهر و يلدا و خواستگاري...كتابهاي جالبي بودند...سيد مرتضي مودب پور جزو نويسندگاني هست كه به رواني ميتونه با مخاطبش ارتباط برقراركنه ...برام جالبه ..توي تمام اين كتابها تقريبا تم نويسندگيشون شبيه بود...انگار فقط شخصيتها جابجا شدن...و داستانها رو ازديدگاههاي مختلف بررسي كرده...و تقريبا ميشه گفت همون داستان اول كه فكر ميكنم پريچهر بوده رو به حالتي تكراري در بقيه داستانها به روايت كشيدن...البته ميشه گفت كه داستان يلدا از سبك و سياق جديدي برخوردار شده ...
    ولي نميشه از رابطه خوب نويسنده با مخاطب صرف نظر كرد...واقعا قلم رواني دارند.
    سلام مهندس،
    حال شما؟
    دمت گرم.حرفات رو خوندم،شاید باورت نشه،ولی همشونم خوندم!!!
    خیلی جالب بود،کارت عالیه،مثه همیشه کیفورشدم حسابی.
    بازم دمت گرم.
    انتقاد باشه واسه بعد!
    پرده ها کنار رفت
    خود به خود
    با شروع بازی خدا
    عشق افتتاح شد
    سالهاست
    اسم بازی من و خدا زندگیست
    هیچ چیز
    مثل بازی قشنگ
    ما عجیب نیست

    بازیی که ساده است و سخت
    مثل بازی بهار با درخت
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا