تا به حال ندیده بودم که کامپایلر و یا سیستم برای اجرای برنامه ای که بر روی آنها مینویسم نیاز به تعریف و مشخص کردن گرایش مدرک تحصیلی در آن باشد.
نوشتن برنامه اصول مشخص خود را دارد که هر که بخواهد برنامه نویسی کند باید آن اصول را یاد بگیرد و بر آنها مسلط باشد.
خوب من قصد نداشتم دیگه اینجا پست بدم چون در درجه اول مچ دستم شدید آسیب دیده ( سندرم تونل کارپال ) و دوم این که تاپیک رو غلطک افتاده و این نوشته ها اسپم حساب میشه.
ولی خوب این دوست محترم برداشته و از نوشته من این چند پاراگراف رو جدا کرده به عنوان سند غرور بچه های کامپیوتر ، و بعد خواسته جواب بده.
اما به نظر من :
اصولا علم کامپیوتر ، زیر شاخه ای از ریاضی هست و همونطور که ریاضی در انحصار ریاضی دانان نیست ، کامپیوتر هم در انحصار بچه های کامپیوتر نیست. این طرز تفکر منه و تو کلی از پست هام تو این انجمن هم بهش اشاره کردم.
حالا برایه این که بحث باز بشه::: زبون فرترن رو همه می شناسیم ، اولین زبانی هست که توسط متخصصین کامپیوتر و ریاضی با بهره گیری از ایده های فون نویمان ، ایجاد شد و در اصل زبونی هست برایه محاسبات علمی. این زبون تو رشته های مکانیک و عمران و برق خیلی پر طرفداره بخصوص که کتابخونه های زیادی برایه انواع محاسبات عددی و ماتریسی تو اون پیاده سازی شده. در حالی که بین بچه های کامپیوتر اصلا عمومیتی نداره و کاربردی هم نداره. حالا اگر قراره به دو تا دانشجو یکی مکانیک و یکی کامپیوتر، فرترن آموخته بشه ، طبیعیه که شیوه ای که اون دانشجویه مکانیک باید فرترن رو یاد بگیره با دانشجویه کامپیوتری که میدونه به احتمال بالایه 90 درصد در آینده هیچ گاه گذرش به فرترن نمیفته فرق می کنه. یکی نیاز داره تا تو اون مهارت کسب کنه ، یکی می خواد تنها در حد نوشتن Hello world با اون زبان کار کنه.
بحث من سر یادگیری نوشتن الگوریتم و تفکر الگوریتمی
نبود. بحث من سر یادگیری یک زبان بود. طبیعیه که یک زبان کامپیوتری به عنوان یک ابزار ، برایه اشخاص مختلف کاربردهای مختلفی داره.
همونطور که من به عنوان یک راننده ، که هدف اصلی ام ازداشتن ماشین تنها حمل ونقل هست ، شناختم ار ساختار درونی یک خودرو با شناخت یک مکانیک از سیستم ماشین فرق میکنه. فرض کنیم که من برم و برایه آشنایی با سیستم خودرو ، تو یه کلاس ثبت نام کنم. طبیعیه که سرفصل های اون کلاس با سر فصل های کلاسی که قراره برایه تعمیر کاران مجاز اون خودرو از طرف شرکت سازنده برگزار بشه متفاوته و
شیوه یادگیری هم متفاوت.
تو یادگیری سی شارپ و هر زبون ویژوال دیگه ای هم دو راه وجود داره: 1- برایه کسایی که می خوان از اون زبان ( ابزار ) برایه انجام کارشون استفاده کنن و هدف اصلی ، انجام یک کار با اون زبان ( ابزار ) در اسرع وفت هست و راه دوم برایه کسایی که می خوان اون زبان ( ابزار) را به خوبی مطالعه کنند و نحوه استفاده بهینه از آن زبان ( ابزار ) را به همراه مکانیسم های درونی و نحوه ایجاد اون ابزار مطالعه و یاد بگیرند تا بتوانند در آینده ابزارهایی مشابه را ایجاد کنند.
طبیعیه که به نظر من سایر رشته ها ، اگر از سی شارپ استفاده میکنن برایه حل مساله ای مربوط به رشته اصلی خودشون هست و وقت و انرژی و سرمایه رو در درجه اول رویه مساله اصلی می گذارن. برایه همین مثلا هر جا شد از ویزاردها استفاده می کنن که بسیار هم عالیه.
ولی برایه بچه های کامپیوتر ، خود سی شارپ مساله اصلی هستو بخصوص برایه کسایی که دارن یاد می گیرن باز هم برایه مثال استفاده ار ویزارد یک گناه کبیره هست.
اینجا هست که من می گم نحوه یادگیری و شیوه اون باید متفاوت باشه. همونطور که ریاضی مهندسی ، تو دانشگاه به شیوه ای متفاوت آموخته میشد. همونطور که تو بحث پردازش تصویر،
بین شیوهای که تو دانشکده های برق گفته میشه و شیوه ای که تو دانشکده کامپیوتر گرایش هوش گفته میشه تفاوت هست . ( من یادمه که زمان تحصیل خودم این دو گروه اصلا هم دیگه رو قبول نداشتن و کارایه اون یکی گروه رو فضولی تو کار خودشون می دونستن)
1.5 ساعت طول کشید تا اینا رو نوشتم و متاسفانه خیلی چیزها رو هم نتونستم بنویسم. امیدوارم منظورمو رسونده باشم