گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

فرهنگ

مدیر بازنشسته



نخنددددددددددددددد


ببین نزدیکه رتبه های کنکور بیادا:biggrin:
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
خندیدم!
به آن دخترک ِ موقهوه‌ای ِ چشم سیاه ِ خوش باور ِعاشق،
عاشق ِ "یکی" دست نیافتنی‌تر از همه،
خندیدم.
و توی آینه‌ی قدی
خودم را دیدم قد کشیده‌تر از همیشه،
خیلی زود،
خیلی نزدیک،
صدای شکستن آمد!
چیزی توی قلبم شکست،
له شد،
صد پاره شد،
تازه فهمیدم که
من ِ لعنتی بزرگ شدم
مثل آدم بزرگ‌های نفهم
به عشق ِ ناب ِ او خندیدم
بزرگ شدم
یا
ادای آدم بزرگ‌ها را درآوردم... .
__________________


آرررررههههههههههه؟:redface:;)
(دیگه به من نخندی خواب موندما;)
 

reza_1364

مدیر بازنشسته
لازمه که بگم من معذرت میخوام اگه کسی را ناراحت کردم

و بگم که حاضرم همین الان مدیریتو بدم به اقا ayhan

شخصش مهم نیست اگه بتونه از پسش بربیاد حاضرم بدم
 

ayhann

اخراجی موقت
ایشون نیستن

خواهشا جو را به هم نریزین

مشکلی نیست
سلام آقا رضاواتفاقا خودمم.خواستم یه شوک به تالار بدم یوخده بخندیم.:biggrin:
ناراحت شدین؟:eek:
لازمه که بگم من معذرت میخوام اگه کسی را ناراحت کردم

و بگم که حاضرم همین الان مدیریتو بدم به اقا ayhan

شخصش مهم نیست اگه بتونه از پسش بربیاد حاضرم بدم

ناراحت نبودم از ذستت فقط شوخی بود.;)
من و چه به مدریت! پیش شما و از این جسارت ها!

ayhann ! می خوای اخطار بگیری از این شوخیها با مدیر میکنی!!

:smoke:
مرد كه نبايد حرفش رو عوض كنه :D:D

تو نمایشگاه بهت میگم!:neutral:

این دیگه کیه؟؟؟:razz:
آقا reza_1364 این دیگه کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟:
کی داره به اسم مدیر اینجا شوخی میکنه؟؟؟؟؟؟؟
اگه بفهمم پوست کلشو میکنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
:w43::::w08:

:w16::w45::w41:

واي واي واي اگه اقا رضا بفهمه....!!!!
شوخي ، شوخي ، با مدير تالار هم شوخي؟؟؟؟؟؟
واي واي واي واي
هر كي هستي هر چه سريعتر خودتو معرفي كن...!!!
منم.اعتراف کردم.دوست ناباب منو تشویش به این کار کرد!:w35:

وای با اون پیام هایی که من توی صفحه ی مدیر گذاشتم الان همه فکر می کنن کار منه!!!!


آقا reza_1364 من نیستم.

نترس.حقیقت پشت ابر نمیمونه :w24::w24:
مضنون شماره 1 اقاي ayhann ....!!!!
ديگه نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا به من تهمت میزنی ها؟:exclaim:
:w07:
 

sosmar

کاربر بیش فعال
نه والا... بلا ملا کجا بود... بس که اینجا بهشون خوش گذشته بود دل نمیکندن... کرمانیها هم که مهمون نواز.... البته بعضیعاشون موندگار شدن ... آخه میدونی کرمان خاکش دامن گیره... عروس و دوماد شدن همینجا و موندن...
شما هم قدمتون روی چشم.. تشریف بیارید.. فقط حواستون به دامنتون باشه... اینجا گیر نیوفتید...!!!
سلام.
پدرم هم لیسانسشو اونجا گرفت هم سربازی اونجا بود .
میگفت شباش خیلی سرد.
 

ayhann

اخراجی موقت
شوخی لوس و بی مزه ای بود!!!!!!!!!!:mad:

خیلی هم با مزه بود.نبود؟:surprised:

میدونی چیه؟؟؟!!!!



چی بهت بگم؟؟؟
اوخ اوخ.فهمیدم دیگه.چیزی نگو:redface:
نخنددددددددددددددد


ببین نزدیکه رتبه های کنکور بیادا:biggrin:


نگو رتبه کنکور که دلم قلیج ویلیج میره:confused::confused:
 

sosmar

کاربر بیش فعال
لازمه که بگم من معذرت میخوام اگه کسی را ناراحت کردم

و بگم که حاضرم همین الان مدیریتو بدم به اقا ayhan

شخصش مهم نیست اگه بتونه از پسش بربیاد حاضرم بدم
سلام.
اینو میگن یک مهندس خاکی خودمونی.
خودت باشی بهتر ولی ..........;)
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
نترس.حقیقت پشت ابر نمیمونه :w24::w24:
:w25:
:w25:
:w25:
:w15: :w15: :w15: :w15: :w15:

بیا اینم ترکیدمون.
ولی دیگه ازین شوخی ها نکن . می ترسم جریان پیرجو تکرار بشه.
البته خدا نکنه.
 

Nimitzo

عضو جدید
کاربر ممتاز
حد اقل لاغرا همه چیز می خورن بدون اینکه بترسن یه وقت چاق بشن.
هر چند چاقی و لاغری هر 2 تاش بده.
آدم باید رو فرم باشه مثل من:cool:

مگه من مي ترسم چيزي بخورم ؟؟؟

در ضمن لاغري خيلي بدتر از چاقيه :w16::w16:

تازشم همه بايد رو فرم باشن مثل شما
:w16::w16:
 

marziye-joOjoO

عضو جدید
کاربر ممتاز
نامت را در پرانتزی می نویسم که آن را برای همیشه خواهم بست
سال ها بعد
چون دری قدیمی
بازش می کنند

زن بر دریچه خیره مانده و مرد
آرام دور می شود
حالا قلم مو را بردار!
موهای زن را سفید کن
گرامافون را خاموش
و اندوه را
در قاب هایی تاریک
از تمام دیوارها بیاویز
در کشیدن تارهای عنکبوت آزادی
در بسته می شود

و نامت را در پرانتزی می نویسم
که آن را برای همیشه خواهم بست

سال ها بعد
چون قبری بازش می کنند
زنی
خودکارش
دستش
دلش
در لای یک پرانتز غمگین گیر کرده است...
 

sosmar

کاربر بیش فعال
من یک روز نبودم خبری نشوده فکر کنم بقیه هم نبودن چون معمولا بعد از یک روز من چند صفحه رو باید می خوندم ولی ایندفعه ......
 

Nimitzo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یک روز نبودم خبری نشوده فکر کنم بقیه هم نبودن چون معمولا بعد از یک روز من چند صفحه رو باید می خوندم ولی ایندفعه ......

سوسمار جان ديروز باشگاه باز نمي شد . وگرنه الان هم چند صفحه اي اضافه شده بود :w16::w16::w16:
 

sosmar

کاربر بیش فعال
سلام جیگر
خوبی ؟
من دو روزی می شه سرگرم دوستان دانشگاه بودم امروز هم رفتن .
ظرفارو شستم لباسامو و رو بالشی ها رو خونه رو تمیز کردم داغون شدم.
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
مگه من مي ترسم چيزي بخورم ؟؟؟

در ضمن لاغري خيلي بدتر از چاقيه :w16::w16:

تازشم همه بايد رو فرم باشن مثل شما :w16::w16:

آخ راست میگی.
داداشم هم تپله. و همیشه در با اشتها ترین وضع ممکن غذا می خوره.

ولی مامانم که رژیم داره همیشه می ترسه مبادا زیادی بخوره وزنش 100 گرم زیاد بشه.
صبح تا شب رو ترازو مشغول وزن کردنه خودشه.
من هفته ای یه بار اونم به زوره مامانم خودمو وزن می کنم.
همش وزنم ثابته.
دریغ از یک گرم کم و زیاد کردن:razz:
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام جیگر
خوبی ؟
من دو روزی می شه سرگرم دوستان دانشگاه بودم امروز هم رفتن .
ظرفارو شستم لباسامو و رو بالشی ها رو خونه رو تمیز کردم داغون شدم.

به به . چقدر کد بانو شدی.
دیگه کم کم وقت شوهر کردنته :whistle: :whistle:
شوخی کردم :w15:
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فکر کنم تا ساعت 4 یا 5 صبح اینجا باشم.
اخه دارم واسه یکی از درسای پروژه دارم تحقیق در میارم.
ماشااله از اونجایی که سرعت اینترنتم خیلی بالاست کلی باید منتظر بشم تا یه پی دی اف دانلود بشه.
 

Nimitzo

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخ راست میگی.
داداشم هم تپله. و همیشه در با اشتها ترین وضع ممکن غذا می خوره.

ولی مامانم که رژیم داره همیشه می ترسه مبادا زیادی بخوره وزنش 100 گرم زیاد بشه.
صبح تا شب رو ترازو مشغول وزن کردنه خودشه.
من هفته ای یه بار اونم به زوره مامانم خودمو وزن می کنم.
همش وزنم ثابته.
دریغ از یک گرم کم و زیاد کردن:razz:

خوبه ديگه . متعادل هستيد :w16::w16::w16:

شما هم با اشتها بخوريد
:w16::w16:

مگه كسي جلوي شما رو گرفته ؟؟؟؟:mad::mad:
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد اون سوالی که چند روز پیش از شما دوستای گلم پرسیدم باید بگم یه راه حل پیدا کردم.
حسابی سر خودمو شلوغ کردم تا دیگه وقت غصه ی دنیا رو خوردن رو نداشته باشم.
از این هفته کلاس toefl رفتم.
این کلاس کلی وقتم رو پر کرده .
تازه دوباره بهم اشتیاق زندگی داده چون دوباره حس رقابت و برتری طلبیم برگشته.
دوباره از اینکه پیشرفت می کنم دارم لذت می برم و فکر می کنم این به خاطر یه تغییر ( همون کلاس تافل رفتن ) بوده.
از همه ی شما دوستای گلم ممنونم که در غم ها م تنهام نذاشتید و راهنماییم کردید.
:love: :love: :love:
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه ديگه . متعادل هستيد :w16::w16::w16:

شما هم با اشتها بخوريد :w16::w16:

مگه كسي جلوي شما رو گرفته ؟؟؟؟:mad::mad:

نههههههههه
کسی جلومو نگرفته.
ولی کلا از بچگی به زور غذا می خوردم.
یه جورایی از غذا خوردن خوشم نمیاد نمیدونم چرا.
به جاش تا دلت بخواد لواشک و کاکائو می خورم.
منو همون زینب بگی راحت ترم.
 

Nimitzo

عضو جدید
کاربر ممتاز
نههههههههه
کسی جلومو نگرفته.
ولی کلا از بچگی به زور غذا می خوردم.
یه جورایی از غذا خوردن خوشم نمیاد نمیدونم چرا.
به جاش تا دلت بخواد لواشک و کاکائو می خورم.
منو همون زینب بگی راحت ترم.

تلاش كن زينب خانم . تو ميتوني .

هيچ لذتي توي دنيا ، لذت غذا خوردن نميشه . حيفه از دستش بديا .
همين لواشك و كاكائو هم خودش خوبه .

بايد به غذا ها به چشم يك معشوق بنگري . بايد بري سمتش . بهش توجه كني .
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
تلاش كن زينب خانم . تو ميتوني .

هيچ لذتي توي دنيا ، لذت غذا خوردن نميشه . حيفه از دستش بديا .
همين لواشك و كاكائو هم خودش خوبه .

بايد به غذا ها به چشم يك معشوق بنگري . بايد بري سمتش . بهش توجه كني .

oh oh
اینجوری که میگی کم کم داره به شما و آقا رضا حسودیم میشه هاااااااااااااااا

از چه لذتی محرومم و خودم نمی دونم.
 
بالا