چقدر دوست داشتم دیگران حرفهایم را بفهمند
و چقدر دوست داشتم نگاه خیس مرا درک کنند
چقدر دلم می خواست یک نفر به من بگوید
چرا لبخندهای تو اینقدر بی رنگ است
اما کسی نبود همیشه من بودم و
من و تنهایی و......
خدمت شما............
به راستی چرا لبخند هایت بی رنگ است ؟
این قشنگ تره....
اونجوری شبیه استادای پی یا میان سال به نظر میاین که زیاد موعظه می کنه....
البته از این انتقاد صریحانه و گستاخانه پیشاپیش پوزش می طلبم....
خب نظرمو گفتم.........
سلام
خیلی خوب گفتید ، پوزش نمیخواد که......
اونو ولش کن خواهرم ............... نگاه خیسم را درک کردی؟
من هستما
پشت سرم حرف نزنید
من هستما
پشت سرم حرف نزنید
اونو ولش کن خواهرم ............... نگاه خیسم را درک کردی؟
با چشای بسته از کجا بفهمیم داری گریه می کنی خب....
شما هم چه انتظارایی دارینا......
آخه این چراغت همیشه قرمزه ، ما فک میکنیم رفتی........بعد یدفعه مثل اجل معلق سر میرسی......
چراغ قرمزه
اما حضور همیشه هست
من هم اومدم فکر کنم به موقع.
سلام
دست گل اون چراغه درد نکنه که ما رو اسکل کرده..............
راست میگی! بچه ها خیلی پست گذاشتن. دارم می خونم میام جلو. نرینا!سلام. به موقع که نه ولی خوب شد اومدی........
به به سلام زینب خانوم...
خوبی؟
روزبه راه افتادیا.............
کلا میگم
تو مظلومی؟ رضابی رو صندلی اش زنده زنده کباب شد. ولی خودمونیم، خوب شروع کرد ولی بعدش پیچوندا!ای بابا......... خداییش مظلوم تر از من تو این تالار پیدا میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زینب خانم ، چرا اینقدر کم حرف شدی؟؟؟؟؟؟چرا هیچی نمیگی؟
تو مظلومی؟ رضابی رو صندلی اش زنده زنده کباب شد. ولی خودمونیم، خوب شروع کرد ولی بعدش پیچوندا!
به شدت...به خاطر اون حساسیتست...
میگم واگیر داره؟