گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

فرهنگ

مدیر بازنشسته
به نظر ميرسه سنجش قراره افتخار بده و اعلام نتايج كنه
به افتخارشون دست دست
انشاالله خبراي خوب واسه همه
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
توكل بر خدا
انشاالله خبراي خوب
من شنيدم پارسال با 500 سراميك قزوين قبول شدن....:cool:
اسم سراميك ميادايا دمتريال مي افتم
هرچقدر ميخوايد از سرايمك بد بگيد كسي نيست دفاع كنه ;)


پس من اینجا چی کاره بیدم. کسی چپ به سرامیک نیگا کنه با من طرفه :w00::w00:
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
تالار شلوغه.زده به سرم آمارتونو در بيارم ببينم كجاهاييد؟
zeinabmoradi+, METALHEAD, hoshy55, niceaftab, mzh_m118, Neverhood+


mzh_m118 http://www.www.www.iran-eng.ir/images/statusicon/user_online.gif

فعالیت فعلی: دیدن تاپیک اخبار کنکورها

niceaftab http://www.www.www.iran-eng.ir/images/statusicon/user_online.gif

METALHEAD http://www.www.www.iran-eng.ir/images/statusicon/user_online.gif

فعالیت فعلی: دیدن تاپیک اخبار کنکورها

hoshy55 http://www.www.www.iran-eng.ir/images/statusicon/user_online.gif

فعالیت فعلی: دریافت فایل ضمیمه جدول تبديل سختي هاي مختلف به يكديگر




  • خانم مرادي
فعالیت فعلی: دیدن تاپیک دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین

Neverhood http://www.www.www.iran-eng.ir/images/statusicon/user_online.gif

فعالیت فعلی: ديدن تالار مهندسی مواد و متالورژی
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونستید الان بازار کار سرامیک خیلی بهتر از متالورژی شده :w16:


ولی حالا ما به روی متالورژی ها نمی یاریم تا دلشون نسوزه .


من که هنو مدرکمو نگرفتم تونستم کار پیدا کنم.:w16:
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
توكل بر خدا
انشاالله خبراي خوب
من شنيدم پارسال با 500 سراميك قزوين قبول شدن....:cool:
اسم سراميك ميادايا دمتريال مي افتم
هرچقدر ميخوايد از سرايمك بد بگيد كسي نيست دفاع كنه ;)

من سرامیک قزوین نزدم
 

Roozbeh69

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونستید الان بازار کار سرامیک خیلی بهتر از متالورژی شده :w16:


ولی حالا ما به روی متالورژی ها نمی یاریم تا دلشون نسوزه .


من که هنو مدرکمو نگرفتم تونستم کار پیدا کنم.:w16:
زينب خانم تو قزوين اينطوريه........
 

Mossit

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از دست سریال های مزخرف تلویزیون به اینجا پناه آوردم. کسی هم نیست. سوت و کور...
برای دوستان کنکوری آرزوی موفقیت و سربلندی می کنم. امیدوارم طاعات تون هم مقبول واقع شده باشه.
 

sina_0021

عضو جدید
آقا سينا مراقب آبجي ما باشا...:redface:
از زوجاي سمناني چه خبر؟
;););)
مواظبش هستم نگران نباشید:smile:

والا با این امکانات دانشگاهی فکر کنم اخرش هممون همین جا شهید شیم....
راستی بخاطر پست قبلیم هم یه دور پوست سرم کنده شد.............:(:(:(

معذرت خواهی منو پذیرا باشید:gol::gol:

زوجای سمنانی هم خوبن....
همه بچه های کنکوریمون می خوان همین جا بمونن شاید فرجی شه....!!
راستی حمیده خانوم بچه ها با رتبه 500 سمنان قبول نشدن!!!
مواد سمنان کلاسش بالاست....;)
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
;););)
مواظبش هستم نگران نباشید:smile:

والا با این امکانات دانشگاهی فکر کنم اخرش هممون همین جا شهید شیم....
راستی بخاطر پست قبلیم هم یه دور پوست سرم کنده شد.............:(:(:(

معذرت خواهی منو پذیرا باشید:gol::gol:

زوجای سمنانی هم خوبن....
همه بچه های کنکوریمون می خوان همین جا بمونن شاید فرجی شه....!!
راستی حمیده خانوم بچه ها با رتبه 500 سمنان قبول نشدن!!!
مواد سمنان کلاسش بالاست....;)


آخي ... عيب نداره ;)
شب دراز است و قلندر بيدار...
انشاالله زوج بعدي هم هر چه زودتر اضافه شن;):redface:
معذرت خواهيت پذيرفته شد مگه؟؟ :biggrin:
 

sina_0021

عضو جدید
آخي ... عيب نداره ;)
شب دراز است و قلندر بيدار...
انشاالله زوج بعدي هم هر چه زودتر اضافه شن;):redface:
معذرت خواهيت پذيرفته شد مگه؟؟ :biggrin:

طعنه می زنید فرهنگ خانوم؟؟؟؟
:surprised::surprised::surprised:
ای بابا......
ان شاء الله....;)
امیدوارم پذیرفته شه ولی قول نمی دم تکرار نشه!!!!:biggrin:
 

nano.gemini

عضو جدید
سلام به همگییییییییییییییییییییییییییییییییییییی:D
چطورین یا خوبییییییییییییییییییییییییییییییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟;)
هرکی می خواد سنگر بگیره بگیره که من بازم پیدام شدددددددددددددد!!!!!!!!:w18::w18::w18:
:victory:
:w14::w14::w14:
:w42::w42::w42:

:w33::w33::w33:
چه خبر از کجااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:lol:

 

Neverhood

عضو جدید
سلام به همگییییییییییییییییییییییییییییییییییییی:D
چطورین یا خوبییییییییییییییییییییییییییییییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟;)
هرکی می خواد سنگر بگیره بگیره که من بازم پیدام شدددددددددددددد!!!!!!!!:w18::w18::w18:
:victory:
:w14::w14::w14:
:w42::w42::w42:

:w33::w33::w33:
چه خبر از کجااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:lol:


سنگر ؟ :surprised:
 

casper.0021

عضو جدید
کاربر ممتاز
داستان عشق و دیوانگی






در زمانهای بسیار دور زمانی که هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود، همه فضیلت ها در همه جا شناور بودند. روزی همه آنها دور هم جمع شده بودند ناگهان یکی از آنها ایستاد و گفت بیایید یک بازی کنیم مثلاً قایم باشک.
همه از این پیشنهاد خوشحال شدند و دیوانگی فوراً فریاد زد من چشم میگذارم... من چشم میگذارم... و از آنجا که هیچ کس نمیخواست به دنبال دیوانگی بگردد همه قبول کردند. دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع به شمردن کرد یک، دو، سه...

همه رفتند و در جایی پنهان شدند...
لطافت خود را به شاخ ماه آویزان کرد.
خیانت داخل انبوهی از زباله پنهان شد.
اصالت در میان ابرها مخفی گشت.

هوس به مرکز زمین رفت.
طمع داخل کیسه ای که خودش دوخته بود رفت
و دیوانگی مشغول شمردن بود هفتادونه، هشتاد...
همه پنهان شده بودند به جز عشق که همواره سردرگم بود و نمیتوانست تصمیم بگُیرد و جای تعجب هم نیست زیرا همه میدانیم که پنهان کردن عشق مشکل است.
در همین حال دیوانگی به پایان شمارش میرسید نود و پنج، نود و شش، نود و.....

هنگامی که دیوانگی به صد رسید عشق پرید بربالین یک بوته ی گل سرخ وپنهان شد.
دیوانگی فریاد زد "دارم میام" و او اولین کسی را که پیدا کرد تنبلی بود زیرا تنبلیش آمده بود جایی پنهان شود و لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان بود. هوس در مرکز زمین بود. یکی یکی همه پیدا شدند به جزعشق، او از یافتن عشق ناامید شده بود.
حسادت درگوشش زمزمه می کرد تو باید فقط عشق را پیدا کنی او پشت بوته گل رز پنهان شده است.
دیوانگی شاخه ای خشک از تنه ی درختی کند و با شدت و هیجان زیاد آن را در بوته ی گل سرخ فرو کرد و دوباره و دوباره تا با صدای ناله متوقف شد.
عشق از پشت بوته بیرون آمد، با دستهایش صورت خود را پوشانده بود و ازمیان انگشتانش قطرات خون بیرون میزد.
دیوانگی گفت: من چه کردم ؟ چگونه میتوانم تو را درمان کنم ؟
عشق پاسخ داد تو نمیتوانی مرا درمان کنی اما اگر میخواهی کاری بکنی راهنمای من باش.

«این گونه است که از آن روز به بعدعشق کور است ودیوانگی همواره در کنار اوست.»






Life is full of beauty










Notice it





Notice the bumble bee





the small child





and the smiling faces





Smell the rain





and feel the wind





Live your life to the fullest potential





and fight for your dreams




~ Ashley Smith

 
آخرین ویرایش:

casper.0021

عضو جدید
کاربر ممتاز
خرید جهنم



در قرون وسطی کشیشان، بهشت را به مردم می فروختند و مردمان نادان هم با پرداخت پول، قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند.

فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:

- قیمت جهنم چقدره؟

کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!

مرد دانا گفت: بله جهنم.

کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه

مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت:
لطفا سند جهنم را هم بدهید.

کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم

مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد:

- ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم.

اسم ان مرد، کشیش مارتین لوتر بود.
 

casper.0021

عضو جدید
کاربر ممتاز
وحشت از عشق که نه ، ترس ما فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ، ترس ما خاتمه هاست
ترس بیهوده نداریم ، صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته ی عاطفه هاست
کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست
گله از دست کسی نیست
مقصر دل دیوانه ی ماست
 

casper.0021

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادم باشد ....


یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نیست
یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم
و از آسمان درسِ پـاک زیستن
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست ...
یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند
یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ... نه برای تکرار
اشتباهات گذشتگان

یادم باشد زندگی را دوست دارم
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی
قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی که از سازش
عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد
یادم باشد معجزه قاصدکها را باور داشته باشم
یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود
یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم
یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم
یادم باشد از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت

یادم باشد زمان بهترین استاد است
یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت برفرقم نکوبم
یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود
یادم باشد با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود
یادم باشد قلب کسی را نشکنم

یادم باشد زندگی ارزش غصه خوردن ندارد
یادم باشد پلهای پشت سرم را ویران نکنم
یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد
یادم باشد که عشق کیمیای زندگیست
یادم باشد که ادمها همه ارزشمند اند و همه می توانند مهربان و دلسوز باشند
یادم باشد زنده ام و اشرف مخلوقات
 

casper.0021

عضو جدید
کاربر ممتاز
من مي توانم



دريا بي ريا و ساده با ساحل حرف مي زند .

ساحل گويي با دريا قهر است . دريا را كنار مي زند ولي دريا دوباره پيش مي آيد .

من مي توانم دريا را با ساحل آشتي دهم .

http://forosh.biz/Detail.aspx?q=cl1113&s=22844


آري . من مي توانم .

كيست كه بگويد قهر ساحل و دريا ماندگار است ؟

من مي توانم مگر خواستن توانستن نيست .









من مي توانم غروب را با طلوع آشتي دهم .

كيست كه بگويد غروب دلتنگ است و دريا تنها ؟

من چشمه ام . من مي توانم بجوشم .









من شمعم . مي توانم بسوزم .

من مي توانم تا اوج پرواز كنم .

من مي توانم .





اما به راستي چرا مي كوشم تا آن كنم كه هیچکس نتواند ؟

چرا به روزنه هاي تاريك وجودم پرتوي از معرفت نتابانم

و كوير قلبم را از زلال آدميت جرعه اي ننوشانم و سيرابش نگردانم ؟





من مي خواهم خود را پيدا كنم .

مي خواهم تا اوج خود پرواز كنم .

مي خواهم به نظاره غروب نا پاكي ها بنشينم و دوباره طلوع كنم .

مي خواهم آنقدر درياي وجودم را زلال كنم كه ستارگان تا سپيده دم هزاران بار برايش چشمك بزند .
 
بالا