گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرا از خویش بیگانه ساز ای مهربان ترین یار دیرینم تا جز برای تو نباشم
الهی!در همه فصلها با من باش .
نمی دانم آشفتگی ام را با کدامین دستاویز به سامان بیاورم ؟
چرا که در پیشگاه تو به استغاثه نشسته ام .
یک عمر نشانت را جستجو کردم تا دانستم تنها برای یافتن

تو باید به خودت متوسل شد .
و گرنه صدف عمر چون منی
حاصلی جز حسرت و خستگی نخواهد داشت .
پس يا رب ! مرا دریاب ......:gol:
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یارب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده

هر سر موی حواس من به راهی می‌رود
این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده

در دل تنگم ز داغ عشق شمعی برفروز
خانه‌ی تن را چراغی از دل بیدار ده

نشاه‌ی پا در رکاب می ندارد اعتبار
مستی دنباله‌داری همچو چشم یار ده

برنمی‌آید به حفظ جام، دست رعشه دار
قوت بازوی توفیقی مرا در کار ده

مدتی گفتار بی‌کردار کردی مرحمت
روزگاری هم به من کردار بی‌گفتار ده

چند چون مرکز گره باشد کسی در یک مقام؟
پایی از آهن به این سرگشته، چون پرگار ده

شیوه‌ی ارباب همت نیست جود ناتمام
رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده

بیش ازین مپسند صائب را به زندان خرد
از بیابان ملک و تخت از دامن کهسار ده
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ای دفتر حسن ترا، فهرست خط و خالها
تفصیلها پنهان شده، در پرده‌ی اجمالها
پیشانی عفو ترا، پرچین نسازد جرم ما
آیینه کی برهم خورد، از زشتی تمثالها؟
با عقل گشتم همسفر، یک کوچه راه از بیکسی
شد ریشه ریشه دامنم، از خار استدلالها
هر شب کواکب کم کنند، از روزی ما پاره‌ای
هر روز گردد تنگتر، سوراخ این غربالها
حیران اطوار خودم، درمانده‌ی کار خودم
هر لحظه دارم نیتی، چون قرعه‌ی رمالها
هر چند صائب می‌روم، سامان نومیدی کنم
زلفش به دستم می‌دهد، سررشته‌ی آمالها
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه سال ها که خدا بود و ما نفهمیدیم
کنار خانه ی ما بود و ما نفهمیدیم
همین خدا که برایش قصیده می گفتیم
خودش قصیده سرا بود و ما نفهمیدیم
چه اشتباه بزرگی همیشه در معنا
نوا ز ناله جدا بود و ما نفهمیدیم
و این صدا که شنیدیم تازگی،عمری-
سرود پنجره ها بود و ما نفهمیدیم
دری که رو به خیابان عشق وا می شد
کنار خانه ی ما بود و ما نفهمیدیم...
 
آخرین ویرایش:

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوی جانان را که صد کوه و صد بیابان در ره است


رفتم از راه دل و دیدمکه ره یک گام بود

دوست نزدیکتر از من به من است

وین عجب تر که من از وی دورم

چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
الهی !
به هر صفت که هستم ، به خواست تو موقوفـم!
به هر نام که مرا خوانند ، به بندگی تو معروفـم!
تا جـان دارم ، رخت از اين کوی بر ندارم!
او که تو آن اويی بهشت او را بنده است!
او که تو در زندگانی اويی‌ ، جـاويدان زنده است!
لطيفـا !
همه از تو ترسنـد و من از خود !
از تو همه نيکی ديده ام و از خويش همه بد...
ای دير خشم زود آشتی !
به بهشت و حور چه نازم ؟ مرا نظری ده ؛
که از هر نظری بهشتی سازم.
خدايـا !
حجاب ها از راه بردار و ما را به ما مگذار.
برحمتک يا عزيز و يا غفار !
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
...............
ز نورت عقل حیران مانده اینجا
ز شرم خویش نادان مانده اینجا
چو در وقت بهار آئی پدیدار
حقیقت پرده برداری ز رخسار
فروغ رویت اندازی سوی خاک
عجایب نقشها سازی سوی خاک
بهار و نسترن پیدا نماید
ز رویت جوش گل غوغا نماید
گل از شوق تو خندان در بهارست
از آنش رنگهای بی‬شمارست
...............
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خداوند!
اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می شدی از قصه خلقت
از اینجا از آنجا بودنت !
خداوند!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر به تن داری
برای لقمه ی نانی
غرورت را به زیر پای نا مردان فرو ریزی
زمین و آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟
خداوند
اگر با مردم آمیزی
شتابان در پی روزی
ز پیشانی عرق ریزی
شب آزرده ودل خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟
 

linux_0011

عضو جدید
خدای مهربانم ... !
تنها تمنای من از دریای مهرت ...
تنها خواهش من از وسعت بخشندگی ات ...
تنها نیاز من از بیکرانگی قدرتت ...
این ست که ... !
بهترین ها را در لحظه لحظه زندگی ام به من هدیه کنی .
و بگذار تا طعم آرامش و عشق را برای همیشه بچشم .
خدای مهربانم ... !
برای هر آنچه که به من عطا کردی شکر و سپاس بی نهایت مرا بپذیر !
 

Data_art

مدیر بازنشسته

در خلاصه الاذكار منقول است كه هر كس در ماه رجب هزار مرتبه بگويد

استغفر اللّه ذالجلال و الاكرام من جميع الذنوب و الاثام .

خداوند به ملائكه خطاب مى فرمايد كه اگر او را نيامرزيدم خداى شما نيستم .
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایادر این کنج ویرانه هیچکسی فریاد رس نیست خدایا به تو میگویم به من ببخشش .
دلم به وسعت تمام دنیایت تنگه
خدایا اینجا زندان است
توکجایی؟
 

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا: گمشده دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری
پس ای خدا هیچ می دانی که بزرگوار آن است
که گمشده ای را به مقصد برساند؟...
تا ابد محتاج یاری تو ، رحمت تو ، گذشت تو
توجه تو ،عفو تو و در یک کلام
محتاچ تو ام...
مهربانا:
سایبانی از جنس اشک ونیاز می خواهم تاسجاده
دلم را در آن بگسترانم و با دستان خسته قنوتم
از تو بخواهم که بر وجود سردم نور نگاهت را
بتابانی و گل های زیبای عشق و ایمان را بار
دگر در من تازه گردانی...
خدایا:
مرا متبرک گردان تا عشق ورزیدن و خندیدن را
بیاموزم به همه.حتی کسانی که مرا درک نکردند
یا با من بدی کردند،یا مرا رنجاندندعشق ورزم.
مرا بیاموز تادر همه موقعیت ها وشرایط زندگی
بخندم و بدانم در هر آنچه روی میدهد
نیکی نهفته است...
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهربانی تو همیشه هست ...

این ما هستیم که فراموش می کنیم ...

به خواب مبتلا می شویم ...

گم می شویم ...

گاه پیدا می کنیم خود را ...

باز مردد می شویم !

باز . . . باز بی طاقت می شویم !

باز یادت را از یاد می بریم !!!

نیست می شویم . . . نیست می شویم . . .

نیست می شویم . . . !!!

باز هم مهربانی تو همیشه هست ...

ما آدم نیستیم !!!

نمی فهمیم ...!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شب ها منم و عشق تو و چشم تر من
وین اشک دمادم که بود پرده در من

:gol::gol::gol:
در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم
چشم همه ی عالمیان سوی تو دیدم
با یاد تو شادست دلِ در به در من
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا از تو ممنونم که از واپسین دره های عمیق زندگی مرا نجات بخشیدی و در کنارم گام برداشتی ...

و اگر

تو همراهیم نمی کردی چه راهها که زندگی ام را به بیراهه می کشاند و چه سیاهی ها که بر دلم می نشست ...

و

ای کاش می توانستم به پاس نعمت دوباره ی زندگی ام روزی هزار بار جسم خاکی ام را خاکستر کنم تا ورای حصار بدنم و ورای این کلمات از تو تشکر کنم ...

اینک راهیست بس روشن در رو به رویم ...

یاری ام کن که من بی تو و یاری تو پوچ تر از پوچم ...!

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بارخدایا...
از عشق امروزمان برای فرداهامان چیزی باقی بگذار
برای روزی که فراموش می کنیم عاشق بوده ایم ، چیزی کنار بگذار

یک مشت....
اندازۀ یک لبخند...
یک خاطره....
یک نگاه....

تا دوباره بشکفد
تا دوباره ببارد و سیراب گرداند همۀ قلب و روح و جانمان را.... :gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر مي كنم ...![/FONT] [FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه تمام شب صداي خرخر شوهرم را مي شنوم ، اين يعني او زنده و دركنار من خوابيده است .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است، اين يعني او در خانه است و در خيابان ها پرسه نمي زند.[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه ماليات مي پردازم، اين يعني شغل و درآمدي دارم [/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه بايد ريخت و پاش هاي بعد از مهماني را جمع كنم . اين يعني درميان دوستانم بوده ام .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه لباس هايم برايم تنگ شده اند ،اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم ،اين يعني توان سخت كاركردن را دارم .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره را تميزكنم، اين يعني خانه اي دارم .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه در جايي دور جاي پارك پيدا كردم ،اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن. [/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه اين همه شستني و اتو كردني دارم ، اين يعني من لباسي براي پوشيدن دارم .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه هر روز صبح زود بايد با زنگ ساعت بيدارشوم . اين يعني من هنوز زنده ام .[/FONT]
[FONT=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم ، اين يعني به يادم مي آورد كه اغلب اوقات سالم هستم .[/FONT]
 

koochooloo_m

عضو جدید
خدايا يه مدت زياديه كه دلم برات خيلي تنگ شده
دلم تنگه واسه يه دل سير گريه از ته دل فقط براي تو...
اونقدر غرق تو خوشي هام شدم كه فراموشت كردم.
ميدونم هميشه كنارمي و فراموشم نمي كني
ببخش اگر گاهي از شكرت در ميمونم...
 

Data_art

مدیر بازنشسته
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
  [FONT=&quot]خداوندا نمی دانم[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در این دنیای[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]وانفسا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]كدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمیدانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی دانم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]خداوندا[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]كدامین[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی دانم خداوندا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به جان لاله های پاك[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و والایت نمی دانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دگر سیرم خداوندا[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]دگر گیجم خداوندا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خداوندا تو راهم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ده[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]پناهم ده[/FONT][FONT=&quot] .
[/FONT][FONT=&quot]امیدم خداوندا[/FONT][FONT=&quot] .
[/FONT][FONT=&quot]كه دیگر نا امیدم من و میدانم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]كه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است و لیكن من نمیدانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دگر پایان پایانم[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم كه آخر بغض پنهانم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مرا بی جان و تن سازد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]چرا پنهان كنم در دل؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چرا با كس نمی گویم؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چرا با[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]همه یاران به فكر خویش و در خویشند. گهی پشت[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و گهی پیشند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . كه دردم را فرو[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ریزد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دگر هنگامه ی تركیدن این درد پنهان است[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خداوندا نمی دانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی دانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و نتوانم به كس گویم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دارم. دلی بی آب و گل دارم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به پو چی ها رسیدم من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به بی دردی رسیدم من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]این دوران نامردی رسیدم من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمیدانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی گویم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی جویم نمی پرسم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گویند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نمی جوند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]جوابی را نمی دانم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گویند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چرا من غرق در هیچم؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چرا بیگانه از خویشم؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خداوندا رهایی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]كللام آشنایی ده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خدایا آشنایم ده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خداوندا پناهم ده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]امیدم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ده[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]خدایا یا بتركان این غم دل را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و یا در هم شكن این سد راهم را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]كه دیگر[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]خسته از خویشم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]كه دیگر بی پس و پیشم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فقط از ترس تنهایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]هر از گاهی چو[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]درویشم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و صوتی زیر لب دارم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]وبا خود می كنم نجوای پنهانی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]كه شاید گیرم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]آرامش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ولی آن هم علاجی نیست[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و درمانم فقط درمان بی دردیست[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و آن هم دست پاك[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ذات پاكت را نیازی جاودانش هست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
 

Data_art

مدیر بازنشسته

دلم جواب بلي مي دهد صلاي تو را
صلا بزن كه به جان مي خرم بلاي تو را
به زلف گو كه ازل تا ابد كشاكش تست
نه ابتداي تو ديدم نه انتهاي تورا
كشم جفاي تو تا عمر باشدم ،هر چند
وفا نمي كند اين عمر ها وفاي تو را
به جاست كز غم دل رنجه باشم و دلتنگ
مگر نه در دل من تنگ كرده جاي تو را
تو از ديچه دل مي روي و مي آيي
ولي نمي شنود كس صداي پاي تو را
غبار فقر و فنا توتياي چشمم كن
كه خضر راه شوم چشمه بقاي تو را
خوشا طلاق تن و دلكش تلاقي روح
كه داده با دل من وعده لقاي تو را
هواي سير گل و سازم بلبلم دادي
كه بنگرم به گل و سر كنم ثناي تو را
به آب و آينه ام ناز مي كند صورت
كه صوفيانه به خود بسته ام صفاي تو را
به دامن تر خود طعنه مي زنم زاهد
بيا كه بر نخورد گوشه قباي تورا
ز جور خلق به پيش تو آورم شكوه
بگو كه با كه برم شرح ماجراي تو را
ز آه من به هلال تو هاله مي خواهند
به در نمي كند از سر دلم هواي تو را
شبانيم هوس است و طواف كعبه طور
مگر به گوش دلي بشنوم صداي تو را
به جبر گر همه عالم رضاي من طلبند
من اختيار كنم ز آن ميان رضاي تو را
گرم شناگر درياي عشق نشناسند
چه غم ز شنعت بيگانه آشناي تو را
چه شكر گويمت اي چهره ساز پرده شب
كه چشمم اين همه فيلم فرح فزاي تو را
چه جاي من كه بر اين صحنه كوههاي بلند
به صف ستاده تماشاي سينماي تو را
بر اين مقرنس فيروزه تا ابد مسحور
ستاره سحري چشم سرمه ساي تو را
بر آستان خود اين دلشكستگان درياب
كه آستين بفشاندند ماسواي تو را
دل شكسته من گفت شهريارا بس
كه من به خانه خود يافتم خداي تو را
 

Data_art

مدیر بازنشسته

بر تمنای وجودم خدایا بنگر

که من غرق گناهم

تو نگاهی انداز

و مرا در چاله ی برونگاهیت اسیر کن

تا این بنده رها شود

از دنیای بی ثباتی ها
 
بالا