گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Gelveh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رفتن که بهانه نمیخواهد.....
یک چمدان میخواهد از دلخوریهای تلنبار شده....
گاهی حتی دلخوشیهای انکار شده
رفتن که بهانه نمیخواهد.....
وقتی که نخواهی بمانی....
با چمدان که هیچ..
بی چمدان هم می روی
ماندن اما بهانه میخواهد......
وقتی که بخواهی بمانی....
حتی اگر چمدانت پر از دلخوشی باشد
خالیش می کنی و بازهم می مانی....
می مانی...
و وقتی که بخواهی بمانی نم باران را رگبار می بینی
و بهانه اش می کنی برای نرفتن
رفتن دلیل میخواهد
ماندن دلیل
نرفتن هیچکدام......
 

Gelveh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوستت دارم ها را
سنجاق می کنی به موهایم......
شانه می کنم
طغیان کره های مشکی را...
کف اتاق
پر می شوداز
دوستت دارم ها......
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش باران بگیرد …
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم … و خلاص…
 

Gelveh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دیوانه وار هم که عاشقش باشم...
پای غرور دخترانه ام بیاید وسط
تنها یک کلمه میگویم....
مهم نیست......
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﮔﻔﺖ:ﻗﺮﺹ ﺑﺮﻧﺞ!
ﮔﻔﺘﻢ:ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺍﺳﺖ، ﺳﯿﺎﻧﻮﺭ!
ﮔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ،ﺩﯾﺎﺯﭘﺎﻡ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺍﺭﺩ،ﺳﯿﺎﻧﯿﺪ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ!
ﺩﺭﺩﺳﺮ ﺧﺮﯾﺪ ﺩﺍﺭﺩ، ﺳﻘﻮﻁ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﯼ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻗﻄﻊ ﻧﺨﺎﻉ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺁﺗﺶ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺑﺪﺯﯾﺴﺘﻦ
ﺩﺍﺭﺩ، ﺗﯿﻎ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ…
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ!
ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻢ؟ ﮐﻪ ﭼﻪ؟
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ، ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ
ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ
ﮐﺮﺩ…
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دروغ بگو تا باورت کنند
آب زیرکاه باش تا بهت اعتماد کنند
بی غیرت باش تا آزادی حس کنند
خیانتهایشان را نادیده بگیر تا آرام باشند
کذب بگو تا عاشقت شوند
هر چه نداری بگو دارم
هر چه داری بگو بهترینش را دارم
اگه ساده ای . . . اگه راستگویی . . .
اگه باوفایی . . اگه با غیرتی. . . اگه یکرنگی
همیشه تنهایی رفیق
. . .
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این جا
آنقدر شاعرانه دروغ می گویند
و آنقدر در دروغ هایشان شاعر می شوند
که نمیدانم
در این سرزمین
با اینهمه فریب
چگونه ست که دلم هنوز
خواب باران را دوست دارد!
 
  • Like
واکنش ها: A.8

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدم که غمگین می شود
خودش را جدا می کند از جمع
که مبادا آسیبی به خوشی های دیگران بزند
مورد فراموشی قرار می گیرد
و تنها تر و تنها تر می شود
آنچنان در تنهایی خود غرق می شود
که دیگر با هیچ تلنگری بر نمی خیزد
و این آغاز تلخ یک پایان است
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
او هم آدم است.
اگر دوستت دارم هایت را نشنیده گرفت غصه نخور
اگر رفت گریه نکن
یک روز چشمان یک نفر عاشقش میکند
یک روز معنی کم محلی را میفهمد
یک روز شکستن را درک میکند
آن روز میفهمد آه هایی که کشیدی از ته دل بود
آن روز میفهمد شکستن یک آدم تاوان سنگینی دارد
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﭼﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﻔﺖ:
ﻧﺎﺑﺮﺩﻩ ﺭﻧﺞ ﮔﻨﺞ ﻣﯿﺴﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﺭﻧﺠﺶ ﺭﺍ ﻣﻦ ﮐﺸﯿﺪﻡ !...
ﮔﻨﺠﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺩ


 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
هوا سرد شده …
نه ! نه …
هوای من سرد شده …
حتی گرفتن فنجان قهوه هم ، دردی را دوا نمی کند …
گرمای وجودت را می خواهم …
چرا صندلی رو به رو خالی ست ؟
.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش …
اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛ همه رهگذرند
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی همه تکیه گاهایم فرومی ریزد
انگاه دیگرچیزی برایم باقی نمی ماندجزاینکه بنشینم
وازدرختانی که دربرابربادسرخم میکنندانعطاف رایادبگیرم
 

antirium

عضو جدید
گاهی احساس می کنم
روی دست های خدا مانده ام...
خسته اش کرده ام....
خودش هم نمی داند

با من چه کند!!
 

antirium

عضو جدید
[h=2]تنهایی را دوست دارم![/h][h=2]عادت کرده ام که تنها با خودم باشم،[/h][h=2]دوستی میگفت: عیب تنهایی این است:[/h][h=2]که عادت میکنی خودت تصمیمی بگیری،[/h][h=2]تنها به خیابان میروی،[/h][h=2]به تنهایی قدم میزنی.[/h][h=2]پشت میز کافی شاپ تنهایی می نشینی[/h][h=2]و آدمها را نگاه میکنی،[/h][h=2]ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم![/h][h=2]تنها که باشی نگاهت دقیق تر میشود و معنادار،[/h][h=2]چیزهایی میبینی که دیگران نمیبینند،[/h][h=2]در خیابان زودتر از همه میفهمی پاییز آمده[/h][h=2]و ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند![/h][h=2]میتوانی بی توجه به اطراف،[/h][h=2]ساعتها چشم به آسمان بدوزی[/h][h=2]و تولد باران را نظاره گر باشی.[/h][h=2]برای همین تنهایی را دوست دارم،[/h][h=2]زیرا تنها حسی است که به من فرصت میدهد خودم باشم![/h][h=2]با خودم که تعارف ندارم،[/h][h=2]سالهاست-به-تنهایی-عادت-کرده-ام...![/h]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنقدر خـسته ام
که حاضرم
سـرم را روی تکه سنگی
بگذارم وبخوابم
اما
به دیوار وجود بعضی ھاکه بارھـا بر سرم آوار شد
تکیه ندھم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می گویند : شاد بنویس ...

نوشته هایت درد دارند!

و من یاد ِ مردی می افتم ،

که با کمانچه اش ،

گوشه ی خیابان شاد میزد...

اما با چشمهای ِ خیس....
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی را دوست دارم!

عادت کرده ام که تنها با خودم باشم،

دوستی میگفت: عیب تنهایی این است:

که عادت میکنی خودت تصمیمی بگیری،

تنها به خیابان میروی،

به تنهایی قدم میزنی.

پشت میز کافی شاپ تنهایی می نشینی

و آدمها را نگاه میکنی،

ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم!

تنها که باشی نگاهت دقیق تر میشود و معنادار،

چیزهایی میبینی که دیگران نمیبینند،

در خیابان زودتر از همه میفهمی پاییز آمده

و ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند!

میتوانی بی توجه به اطراف،

ساعتها چشم به آسمان بدوزی

و تولد باران را نظاره گر باشی.

برای همین تنهایی را دوست دارم،

زیرا تنها حسی است که به من فرصت میدهد خودم باشم!

با خودم که تعارف ندارم،

سالهاست-به-تنهایی-عادت-کرده-ام...!
گاهی “تنهایی” یعنی خیلیا در “حدت” نیستن !
برای دل خودم می‌نویسم …
برای دلتنگی‌هایم
برای دغدغه‌های خودم
برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !
برای دلی که دلتنگم نیست …
برای دستی که نوازشگر زخم‌هایم نیست …
برای خودم می‌نویسم !
بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست !
من تنهـــــــایی را دوســــت دارم…
تنها کِ باشی ۱۰۰ سال یه بار موبایلت رو می زنی تو شارژ…
تنهآ کِ بآشی قهوه ات هرگز سرد نمی شود …
تنهآ کِ بآشی نور زیآد است …
تنهآ کِ بآشی دیرتر شب می شَود …
تنهآ کِ بآشی همه خُوشحآلنَد …
تنهآ کِ بآشی موهایَت رآ مُرتب نمی کنی …
تنهآ کِ بآشی شیشه عَطرِت پربآقی می ماند ..
تنهآ کِ بآشی بهمن هم مارلبروست . . .
تنهآ کِ بآشی هیچ چیز خنده دآر نیست . . . !
تنهایی خوبـــــــــــه …
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عیــــــبیـــــ نَدآرد . . !!
یــــــ✖ــــک نخـــ ـ ـ ـ
یــــــ✖ـــــک پاکتـــــ ـ ـ ـ
یک عمر همــ کهــ ســـیگــــــ✖ـــــار بکشمــ فایده ندارد. . . . .
تا خـــ✖ـــــودمــ نسـ✖ــوزم
دلمــ آرام نمیـ شــــ✖ــــود . . . . .
.
 

Gelveh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آروم نیستم، دیگه نیستم
من این روزا چیزی نمی خواهم...
همش مال بقیه......
من فقط میخواهم با خودم تنها باشم...
یه مدت طولانی خیلی طولانی....
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا