گفتمان معماری ...

rezaarmin

عضو جدید
به شخصه برام مهم نیست به رشتم بگن مهندسی یا نگن!!! حتی اگه اسم این رشته اوووووووووی بود هم من دوسش داشتم
مهندس بودن یا هرچیز دیگه ای به اسم نیست به مهارت این لغات القاب فقط برای صدا زدن الان دیگه هر اشکولی مهندس حساب میشه :eek:
 

4040161777

عضو جدید
سلام موفق باشید همنتون طرح دادن کار مشکلی نیست ولی به نظر بنده بیشتر باید فکر اجرا باشین با یک بوجه کم و لی ساخت درن زیبا
 

mars

کاربر بیش فعال
سلام دوستان عزیز
یه سوال خیلی مهم دارم امیدوارم جای درستی بیان کرده باشم من مانند خیلی از دوستان که اینجا هستند هفت هشت سال هست که درگیر معماری چه درس و چه کار هستم اما هنوز به جواب یه سوال پایه دست نیافتم. و اون اینکه حالا من نوعی که رشته معماری هستم چه کار خاصی باید انجام بدم؟ از کجا متوجه بشم در چه زمینهای از معماری فعالیت کنم؟ به نوعی رسالت من چیه؟ فکر میکنم انتخابم درست بوده ولی هنوز دقیقاً نمیدونم باید چه کاری انجام بدم؟ احساس میکنم باید کار خاصی انجام بدم علایق و استعدادهامو میدونم نسبت به خودم شناخت دارم اما دقیق نمیدونم علایق تخصصیم در معماری را در ایران یا هرجای دنیا باید چگونه هدایت کنم؟ از سالهای اول تحصیل در رشته معماری این سوال بارها برام پیش اومده زمانی بهش فکر کردم
و به نتیجه‌ای نرسیدم و به دنبال اون شرایطی مثل قبولی در مقاطع بالاتر، اشتغال، یادگرفتن نرم‌افزارهاو.... من را برای مدتی از این افکار دور کرده اما باز الان این سوال برام پیش اومده
آیا از دوستان کسی هست که در این زمینه با شخص خودش به نتیجه رسیده باشه که دقیقاً باید چیکار کنه؟

کسی هست که به این چیزها فکر کرده باشه

دوستان بیایید در این زمینه با یکدیگر به تبادل نظر بپردازیم که مطمئناً در موفقیت همه‌ی ما سهم به سزایی داره.

سلام
اینکه کسی 7 یا 8 سال تو ی رشته ای باشه احتمالا به یک درک و شناختی درستی میرسه از باورهای خودش و هدف خودش و شناخت ونیازهای جامعه، اولین رسالت هر کس در هررشته ای که هست باید این باشه که کارشو درست انجام بده ، این کلید گم شده تو جامعه ما
من هم دنبال همین بودم شاید اول بار عاشق فاز 2 معماری بودم بعد سه بعدی سازی و حالا دکوراسیون داخلی
دنبال خیلی از هدف های تو این گرایش از معماری داخلی هستم هدف های بزرگ که جزء به جزء یاداشتشون کردم ، اینکه چه اتفاقی میفته مهم نیست این مهمه که راهمو درست برم و اینکه اگر به سن 50 سالگی رسیدم نگم ایکاش این کارارو میکردم هر جام آموزش باشه زانو میزنم
میشه شروع کرد با یک بیزینس پلن قوی
 

l-mohajeri

عضو جدید
“من زمانی که روی حل یک مسأله کار می­کنم، هرگز در مورد زیبایی راه‎حل آن فکر نمی­کنم. من تنها به این می‎اندیشم که چگونه مسأله را حل کنم. اما بعد از حل مسأله،اگر راه­حل بدست ‎آمده زیبا نباشد، می فهمم که این راه حل اشتباه است.” ریچارد باکمینستر فولر
 
من یکی از طرح های مسجد این آقا رو دیدم واقعا متاسفم کارای این آقا کپی برابر اصل دوران صفویه است که یک ذره هم خلایت و ابتکارتو کارش نیست که البته اون کاری که دیدم برگزیده نشد و کار رضا دانشمیر برگزیده شد
 

memar_sh

عضو جدید
با سلام
یه نگاه اصلا چرا ما در مقابل عام خودمون جبهه بگریم اصلا مثا اینکه معماری یعنی هرچی از مون خواست زود در مقابل آن جبهه بگریم و در غرور کامل با تکبر کاذب که اکثرا هم داریم دست به تخریب عام حالا اسم شده نما رومی زود شروع به جبهه بگریم
اگر این این نما کم و کاستی داره بهتر نیست مطالعه مون ببریم به این سمت وسعی در کامل کردن آن داشته باشیم
چرا هیچکی نمیگه زمانی که نما با آجر بهمنی آمد همه جاوش وایستادن الان شده نوستالوژیک ما در ست ما دوست داریم نمای بتن طراحی کنیم اما اصلا نظر کارفرما ر پرسیدین که چرا دوست ندان؟؟
اما چرا رویکرد به سمت نما رومی به عنوان معضل شده ببنید یه سری آیتم داره که با ز هم نقطه ضعف سمت معمارها ست
ما با کنار گذاشتن پشینه معماری خود دچار یه دگر گونی شدیم نما های به اصطلاح مدرن امروزی هم نتونست با این شکسته بسته شدن جواب مشتری رو بده تغییر ساختارها برا حرکت واعتلای معماری دچار وانهادگی وگسست هرچه بیشتر شده تعاریف برای طراحیم عوض شد مشتری اینا رو نتونسته کنار هم بزار هضم کنه .(مثلا اوصول طراحی بانک اینکه به مشتر حس امنیت بده نه اینکه با ز وشیشه باشه)
عوضی که بریم معماری گذشته رو برسی متریال استخراج کنیم رفتیم دنبال قیمت کدام متریال گرونتره عوضی که طراح هارو گذشته منظورم چنده قبل نه 2000 سال پیش که طراح های فوق لعاده ایم هستن رفتیم دنبال معماری بی هویت وترکیب آن با معماری مدرن یه متریال گرون بهدم اقای کار فرما بفرما
حالا کارفرما میگه من زیبای میخوام مام چیزی برای تامینش نداریم میگه بیا همین نمای رومی بزن
 

DDDIQ

مدیر ارشد
[گفتگوی معماری] UIA : شهر سالم , شهر شاد؛ نقش معماران ایران در ساخت فضاهای سالم و شاد ؟

[گفتگوی معماری] UIA : شهر سالم , شهر شاد؛ نقش معماران ایران در ساخت فضاهای سالم و شاد ؟

با سلام

اولین دوشنبه اکتبر هر سال میلادی از سوی اتحادیه بین المللی معماران ( UIA ) روز جهانی معماری نامگذاری شده , این اتحادیه تم و موضوع امسال خود را شهرهای سالم , شهرهای شاد ( World Architecture Day 2014: "Healthy Cities, Happy Cities" ) برگزیده است ؛
این اتحادیه از اعضای خود و معماران خواسته است که در راه رسیدن به این مهم و ایجاد فضاهایی سالم در شهرها و رفاه ساکنان آن تلاش کنند ؛

  • به نظر شما تا چه میزان فضاهایی طراحی شده امروز ایران را میتوان فضاهایی سالم و شاد دانست ؟ که برای رفاه ساکنان آن طراحی شده است ؟
  • به صورت کلی چه فضایی (Healthy Cities ) را میتوان سالم دانست ؟
  • راهکار خرد و کلان پیشنهادی شما برای ساخت شهرهای سالم , شهرهای شاد چیست ؟
  • ​و ...

_______
روز جهانی معماری 6 اکتبر 2014 - 14 مهر 93 #5
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
  • به نظر شما تا چه میزان فضاهایی طراحی شده امروز ایران را میتوان فضاهایی سالم و شاد دانست ؟ که برای رفاه ساکنان آن طراحی شده است ؟

سلامممم.
رفاه شادی هم میاره.اگه بخوایم در مورد ساختمان های مسکونی که درصد بالایی از کاربری ها رو تشکیل میدن صحبت کنیم باید گفت که تو مسائل اولیه رفاهی هم موندیم(نه اینکه ناتوان باشیم بلکه ممکنه این موارد رو فدای هزینه تمام شده ساختمان،سود،طمع و ...کنیم)مثلا تو یه فضای مسکونی چه فاکتور هایی میتونه رفاه ساکنان رو رقم بزنه؟.......نورگیری فضاها(که یکی از فاکتورهای کیفیه فضاست)،ابعاد و اندازه و ...،محرمیت فضا(این به فرهنگ استفاده کنندگان هم بستگی داره)،بحث های مربوط به اتلاف انرژی و هزینه هایی که به دوش ساکنان میزاره و هزاران مورد دیگه.
میشه در مورد هر کدوم از موارد بالا کلی صحبت کرد که از حوصله این پست خارجه.
در مورد سایر عملکرد ها اگه فرض بگیریم که اگر فضاهای ایجاد شده مناسب افراد معمولی باشه ،این فضاها واقعا برای استفاده معلولین نامناسبه.من واقعا خجالت میکشم از این افراد.تو مهمترین مواردمون هم این افراد رو در نظر نمیگیریم.الان تو مترو تهران فقط بطور نمایشی و شاید در چند ایستگاه یه فکری برای استفاده این افراد کرده باشن.برای افراد نابینا یه کارایی کردن ولی واسه استفاده معلولین کاری نشده.



  • به صورت کلی چه فضایی (Healthy Cities ) را میتوان سالم دانست ؟

این مسئله خیلی پیچیدست.من میترسم قضیه رو باز کنم و علیه من موضع گیری بشه.
Health در زبان انگلیسی معادل سلامت در عربی نیست.همونطور که right معدل حق نیست.
مثلا اگه من تو اروپا یک healthy cities (حالا اینجا میگیرم شهر سالم :یعنی اگه من تو اروپا healthy cities طراحی کنم) طراحی کنم ،و همون شهر رو تو ایران کپی کنم و بسازم این دو تا معادل هم هستند؟
healthy cities با گذاره های (یا گزاره) جامعه مدنی و بورژوایی تعریف میشه ولی شهر سالم (که به اشتباه مین ترجمه اون دو واژه انگلیسیه) رو باید با مبانی جامعه هجری تعریف کرد.

اول این ترجمه غلط باید اصلاح بشه بعد تازه میشینیم در مورد شهر سالم صحبت میکنیم.من میتونم شهر سالم رو الان معرفی کنم ولی میترسم مثل تاپیک حیدر علی اف دستی بیاد مارو به داشتن توهم متهم کنه.

راهکار خرد و کلان پیشنهادی شما برای ساخت شهرهای سالم , شهرهای شاد چیست ؟

این سوال هم به اصلاح موردی که بالا گفتم مربوطه دیگه.(البته از بعد تئوری و مبانی نظری )
نیاز به شق القمر کردن نیست.شما تو هر حوزه مربوط به ساختمان و معماری باید عملکردی رو رقم بزنید تو اشخاص استفاده کننده احساس رفاه کنند.کسی که رفاه داشته باشه شاد هم خواهد بود(البته شادی هم باید تعریف بشه :D)
وقتی شما ساختمانی میسازید که سازه اون دچار مشکله و یا استاندارد هارو رعایت نکردید استفاده کنندگان امنیت ندارند؟کسی که امنیت نداشته باشه شاده؟
انرژی چطور؟کسی که تابستون میپزه و زمستون یخ میزنه ،شاده؟کسی که واسه خنک شدن در تابستون کلی باید پول برق بده تا فضا رو خنک کنه و زمستون هم پول گاز .......میتونه شاده باشه؟(البته شادی در این مورد نه اینکه طرف کلا شاد نباشه)
تو بحث معماری و زیبایی شناسی و استفاده از رنگ ها تاثیر گذار تو بحث شادی چطور؟چقدر ما معماران مطالعه میکنیم در مورد رنگ ها در طراحی داخلی؟

راهکار میشه داد مادامی که اون تعاریف درست بشه.
ببخشید دوستان شاید بعضیا بگن مگه چه اهمیتی داره ترجمه درست یا غلط.......به این دوستانم میگم که اگه فلسفه بدونید این رو حتما خواهید دونست که تمام علوم ساخته پرداخته این کلماتن.ریشه علوم کلمات (لوگوس) ،کمیت و کیفیته.تا زمانی که تکلیفمون با کلمات (از لحاظ ریشه شناسی و لغت شناسی)معاوم نشه شما نمیتونید نظریه پردازی کنید.چون در ظاهر خواسته این تاپیک و اونچه در سوالات عنوان شده فکر کردن در مورد مسئله خاصیه.....حال آنکه ما ابزاری(یعنی همون کلمات) که در اختیار داریم دچار مشکله.اینکه میبینید دانشگاه های ما عقیم هستند به همین دلیله.یعنی ریشه شناسی و لغت شناسی (ترمینولوژی)ندارن.چیزی که هست فقط روشه.فقط روش شناسی رو یاد میدن.

(اصولا تفاوت ما با افرادی که سر کوچه میشینن هم همینه.شما الان برید به یک فردی که سر کوچه میشینه بگید چطور میشه شهر شاد و سالم طراحی کردن ،چند ساعت میتونه نظریه پردازی کنه .....ولی کلمات رو نمیشناسه......حالا ما که دانشگاه رفتیم واقعا میشیناسیم؟پس باید مشخص کنیم معانی واژه ها در زبان های مختلف رو)


 

DDDIQ

مدیر ارشد
مرکز تجاری شهر رویاهای اصفهان برنده فستیوال جهانی معماری 2014

مرکز تجاری شهر رویاهای اصفهان برنده فستیوال جهانی معماری 2014

در فستیوال جهانی معماری (WAF) سال 2014 , ایران با 2 پروژه در بخش تجاری، تفریحی و 3 ساختمان مسکونی که در نهایت پروژه مرکز تجاری شهر رویاهای اصفهان، اثر فرشاد مهدی‌زاده و رها اشرفی،به عنوان اثر برگزیده گروه ساختمان های تجاری و تفریحی فستیوال جهانی معماری انتخاب گردید


http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=222915&d=1412543287​
 

پیوست ها

  • 4482635479918776931093201457469310.jpg
    4482635479918776931093201457469310.jpg
    66.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

hbigdeli

عضو جدید
“معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه می‎کند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمی‎توانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند.” ویلیام موریس
 

Wonderfulman

عضو جدید
با سلام به تمام مهندسین عزیز

راه کار استالینی می تونه صورت مسئله رو برای ما پاک کنه کمک ریشه ای این نیست اول باید درست به مسئله نگاه کنیم مردم دوست دارن یک چنین چیز هایی داشته باشن خوب پس باید ببینیم چرا تو دنیا ی امروزترکیب هر چند ناقص سبک های معماری برای ایجاد یک تجربه ی جدید برای مردم از درون لذت بخشه این که به غرور فرد در درونش پاسخ می ده یا هر چیزه دیگه ای من می گم همونتور که آقای صدیق گفتن ما نیاز به هر دو راهکار ایشون داریم + یه راهکار مادر که بتونه در کل به معماری ما کمک کنه اولا من یه چیزی رو مشخص کنم هممون می دونیم که این سبک های که ما ازشون به عنوان سبک معماری نام می بریم وتفکیکشون می کنیم .
چیزی جزئ برای کمک به خودمون نیست در دنیای معماری یک معمار واقعی وخالق به تمایلات درونی افراد و جامع و اضافه کردن خواسته های خودش به کار و استفاده از تخیلاتش همراه با عمال مفهوم یه کار جدید انجام می داد که بتونه از همهی جنبه ها هم به کار فرما هم به خواست کلی جامعه و هم به تمایلات درونی خودش پاسخگو باشه اکثر این سبک ها که ما اونارو می شناسیم بیشتر حاصل تفکیک کردن های منتقدین بوده نه معماران ی که اون ها رو خلق کردن .
حالا می تونم بگم که این مردم جامعه یه قدم از معماران جامعه ما جلوتر هست چرا کاملا مشخصه ما دست به ایده پردازی نزدیم که پاسخگو ی همه جانبه ی ما وکارفرما وهویت ملی و شهری ما باشه چرا باید همیشه این اتفاق به شکل ها ی مختلف بیوفته که خواست مردم اتفاق بیوفته وبه بیراه کشیده بشه و بعد همه به این فکر بیوفتن که ای وای کجان ایده پردازان ما کجا ن مثال تقریبا مشایهش قضیه ی شبکه اجتماعی بوده که بعد از علاقه مندی و عضویت زیاد جامعه مون به فکر ایجاد شبکه های اجتماعی ایرانی برای پاسخگویی به ای خواسته هست نمی گم کاملا و صد در صد شباهت داره اما مثال نزدیکیه ولی با تفاوت های...
این که ما نتونستیم جامعمون رو با خودمون همراه کنیم و کشتی به ارث رسیده ی معماری مون رو تو دریای خیال انگیز معامری و هنر به حرکت در بیاریم و به تخیلات مردم پاسخگو باشیم این اشکال نه فقد از ما بلکه پیشتر از مدیران فرهنگی ماست در اروپا نیاز نیست که بگم چقدر به مقولهی ایده پردازی واهمیت خلاقیت در هنر می پردازن با حمایت از طرح های نو و اینکه نگاه بسیار متفاوتی نسبت به هنرمند تجسمی و ایده پرداز و معماران خودشون دارن واینکه سکان کشتی فرهنگی دست جامعه ی هنری باید باشه هنرمندان واقعی وشجاع که ایده جدید دارند ما در گذشته معمارانی داشتیم که چیز هایی رو خلق می کردن که ما درعجبیم این همه جزئیات و پرداخت این همه تفکر در یک کار وبه خودمون می گیم اون معمار آیا خدا بود که چنین چیزی رو خلق کرد من می گم از خدا بودن نترسید در معماری باید خدا بود وخلق کرد وانعطاف داشت واین حرف هم نباید به خودمون بزنیم که ما در ساخت ضعیفیم من که از بس این حرف ها تو گوشمه که دیگه می تونم وزن و حجمشون رو حس کنم اگه مشکلی هست تا جایی که توان داریم بریم وحلش کنیم و اگر نشد با همین شرایط موجود راهکار مناسب معمارانه بدیم اگر واقعا معمار هستیم واسممون رو کنار معماران بزرگ معماری ایران می دونیم.

.
.
.
.



راهکار من اول نقشه رو از عمارن بگیرن وکار مارو به ما واگزار کنن
:wallbash:بعد راهکار های بهتر

 
آخرین ویرایش:

elahe m

عضو جدید
سلام به همگی.من عاشق کارای اجراییم.طراحیو نطظارت و اینا واقعا کلی انژی میگیرم وقتی یه کار اجرایی انجام میدم...
 

sooshiyans20

عضو جدید
سلام.لطفا وقتی جواب سوال رو مدین بطور ادبی یا کتابی بنویسین تا بشه نوشته هاتونو کپی کرد بعدش ی جایی گذاشت.
خواهش میکنم اینکارو بکنید.
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام،به نظر من معماري اسلامي پايه و اساسش در ايران شكل گرفت.مسجدي كه پيامبر ساخت چند تا ديوار بود با شاخه هاي نخل به عنوان سايه.ايراني ها مسجد به شكل امروز را ساختن پايه و بيس طراحيشون آتشكده بود:محلي كه آتش قرار داشت يه مناري بود بهش ارتفاع دادن شد مناره هاي مسجد محراب سرچشمه آب بود كه زرتشتي ها مقدس مي دونستن بهش ميگفتن مهر آب كه تو دوره اسلامي شد محراب.پس معماري اسلامي در حقيقت همون معماري ايرانيه!

;)...
 

مهندس ایرجی

عضو جدید
هدف + علاقه = شغل

هدف + علاقه = شغل

سلام به دوستان. جوابها و نظرات شما رو مطالعه کردم...
حقیقتا من از ابتدای راه برای زندگیم برنامه ریزی کردم و با توجه به شرایطم و علاقه ام، هدفم ، شغلم رو انتخاب کردم. از ابتدا به تاسیس و مدیریت یک شرکت مهندسی در زمینه اجرا و ساخت پروژه های بزرگ و کوچک شخصی و دولتی و هرگونه همکاری های لازم با ارگان ها و شهرداری در زمینه ساخت بوده ام. در راستای همین هدف در کارشناسی مهندسی معماری رو انتخاب کردم و برای ارشد در نظر دارم رشته "مدیریت و ساخت پروژه" رو انتخاب کنم تا به هدفم به صورت تخصصی نزدیک بشم. مسلما علاقه بنده هم به بعد فنی ساختمان و وظایف اجرایی میباشد.
شما عزیزان هم با توجه به علاقــــه ، شرایـــــط بهترین هدف رو انتخاب کنید...
سپاس
ایرجی
 

memar_sh

عضو جدید
پاسخ دوست مون جالب
این که ما نتونستیم جامعمون رو با خودمون همراه کنیم و کشتی به ارث رسیده ی معماری مون رو تو دریای خیال انگیز معامری و هنر به حرکت در بیاریم و به تخیلات مردم پاسخگو باشیم
این قسمت رو یاز تکرار میکنم ریشه ذر ذر بیسوادی و نا آگاهی ما از معماری دارد واینکه مادر این مسیر بجای جریا ن ساز شدن در جریان قرار گرفتیم به جای گرفتن افسار ، افسار خود مان رو بدست دیگران دادیم

 

Sina-Arch

عضو جدید
طبیعیه به نظر من، وقتی ضعف توی طرح ها بوجود بیاد و یه همچین هندسه قوی با متریال مشخص و تثبیت شده و اجرای راحت هم داشته باشیم، کیه که بره سراغ ریسک پذیری یه طرح جدید؟!!!!
پس کارفرما تصمیم می گیره همونی رو اجرا کنه که ده ها بار دیده و همه از ترکیبش خوششون میاد و لااقل از الان میدونه چی میشه !

مشکل از کارفرما نیست، مشکل از معمارهاست که دیگه اسمی از معماری نمونده، بیشتر به بازار مهمارها شبیه شده تا معمارها !
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
[h=2]نصیحت رایت به معمار جوان[/h]
نگران تعلیم طراحی نباشید. اصول را تعلیم بدهید. 1936‏روزی یک دانشجو از من می پرسید: توصیه من به جوانی که می خواهد وارد رشته معماری شود چیست؟آن روز دربا ره روشها و ابزارها به او گفتم:
هر معماری ای راکه در دنیا هست فراموش کن و آنها را صرفا کارها ی خوبی تلقی کن به سیاق خودشان و درزمان خودشان. معماری را برای امرار معاش انتخاب نکن مگر دوست داشته باشی که در کارت آن را اصل قرار دهی. از مدرسه معماری برحذر باش مگر در حد جزئی ازکل مهندسی: بروبه کا رگاه ، ماشینها و طرز اجرای ساختمانهای مدون را به چشم ببین.
‏به او گفتم باید فورا این عا دت را در خودت بپرورانی که وقتی حاصل را می بینی فکر کنی که چطوراین شده است: هر خصوصیت و جلوه ای به پرسش واداردت، یاد بگیری که بین چیز غیرعادی وزیبا فرق بگذاری و خوی تحلیل گری پیدا کنی.
‏به او گفتم فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد ، این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن. از طرز فکر امریکایی بازگشت سربع سرمایه چنان حذر کن که انکاراز سم مهلک: هیچ کا ری را نیمه کاره و نارس انجام نده و برای به بار نشستن تجربه، اگر ده سال هم لازم است، صبر کن.
‏طبیب می تواند اشتباهات خودش را دفن کند، ولی معمار چاره ای ندارد جز اینکه به صاحبکارش توصیه کند که با کاشتن بوته های مو روی اشتباهش را بپوشا ند . پس برای سا ختن اولین بناهایت هرچه می توانی ازسکونت گا هت دور شو. همین طور به او گفتم یک مطبخ را با هما ن شوقی بساز که برای ساختن یک کلیسا ی جا مع احسا س می کنی . چیزی که مطرح است کیفیت است. و از شرکت درمسابقا ت دوری کن ، مگر به قصد تفنن، و هرگز نقشه فروش نشو. معما ری شغلی است که خودش با ید صا حبش را پیدا کند. و آن قدر در طلب صد اقت مبا لغه کن که هرگز به طورکا مل دستت به آن نرسد ( 1993 ‏) . سعی کن کتا ب طبیعت را مطا لعه کنی. آنچه بایددرباره معما ری ارگا نیک بد انیم درکتا بها ی معمولی بید ا نمی شود . برای درسگرفتن از طبیعت باید با آن هم سخن شد. با ید از درخت، گل، صدف . یعنی دیدنیهایی که صادقانه بیانگر صورت نا شی از کارکرد هستند درس بگیریم . ولی اگر به همین بسنده کنیم، کا ر ما تقلید محض خواهأ شد و بس. اما اگر عمق بیشتری را بکا ویم تا به اصولی برسیم که این چیز ها براسا س آنها عمل می کنند به راز وابستکی صورت به کا رکود موردانتظار که از درخت ساختمان و از ساختمان درخت می سا زد پی میبریم . پدر من که کشیش و واعظ بود . به من آموخت که یک سمفونی را همچون سا ختما ن عظیمی که از اصوات سا خته شده ‏در نظر آورم. از آن زما ن هر وقت به باخ و بتهوون و موتسا رت گوش کنم،معما ری را می بینم که در حا ل سا ختن است و از موسیقی درسها ی ارزشمندی گرفته ام ؛برای من مرحله دیکری بوده ‏است از ادراک طبیعت‏تنها پیشرفت قطعیت و، چه حا لا و چه هر وقت دیگر، کا رها ی اصولی است که در انتظا م کا مل به انجا م رسیده ‏با شد
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تأملاتی در اصلاح شرح درسهای رشته های شهرسازی و معماری

تأملاتی در اصلاح شرح درسهای رشته های شهرسازی و معماری

تأملاتی در اصلاح شرح درسهای رشته های شهرسازی و معماری
محمد نقی زاده - عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی



پرچم گمراهي بر پايه‌هاي خود برافراشته شده و طرفداران آن فراوان گشته، شما را با پيمانة خود مي‌سنجند و سركوب مي‌كنند.
(امام الموحّدین (ع)، نهج‌البلاغه، خ108)

مطالعۀ مطالب مربوط به اسلامی کردن سرفصل دروس رشته های شهرسازی (و معماری و هنر) [متن خبر را اینجا بخوانید] بر آنم داشت تا نکاتی را مطرح کنم.

مقدّمتاً قابل ذکر است که اگر چه تهیّۀ سرفصل های مناسب و منبعث از جهانبینی توحیدی اسلام و فرهنگ ایرانیِ متکی بر آن، هم موضوعی ضروری و بنیادین است، امّا نکات قابل تأمّلی نیز وجود دارد که در کنار موضوع فوق یا مضاف بر آن لازم الرعایه اند و غفلت از آنها علاوه بر عدم توفیق در وصول به اهداف، سرخوردگی بسیاری را سبب خواهد شد.
ذکری از کلام بزرگی خالی از فایده نیست که می فرماید: "دینی بودن دانش راه اصلی اسلامی شدن دانشگاههاست. حرف اول و آخر دانشگاه را دانش می زند، اگر دانش، دینی بود دانشگاه می شود اسلامی. دانش وقتی اسلامی می شود که متن درس دینی باشد" (جوادی آملی، خبرگزاری رسا، 18/6/93). بر این فرمایشات بیفزاییم: "لزوم حضور مدرسی که بتواند متون درسی مورد نظر را تدریس کند"، "وجود دانشجویانی که مایل به آموختن دانش دینی و عمل در آن قلمرو باشند"، "وجود کارفرمایانی (به ویژه در رشته شهرسازی) که به اعمال اصول دانش دینی در طرحها و برنامه تمایل داشته باشند" و نهایتاً "میل عمومی جامعه در بهره گیری از دانش فارغ التحصیلان." بنابراین، برای اسلامی کردن دانشگاه یا رشته یا حدّاقل تربیت متخصصین و تهیة طرحها و برنامه های لازم:

1. باید متون دینی در دسترس باشد. متون دینی برای هر دانش مورد نظر، با عنایت به این که دانش نتیجۀ سؤال است، توسّط کسانی تولید خواهد شد که نه تنها دیندار باشند که در فضای تفکّر دینی بیندیشند؛ و بتوانند سؤالها و البتّه پاسخهای مناسب را تولید کنند.
2.مدرسین دروس، "هم باید به این موضوع باور داشته باشند"، "هم باید عالم به جوانب مختلف آن باشند" و "هم آن که قادر و مایل به تدریس آن باشند"؛ نه این که با مشاهدۀ عنوان دروس "برنامه ریزی منطقه ای با رویکرد اسلامی" با تمسخر و لبخندی حق بجانب سؤال کنند که: آقای دکتر مگر "برنامه ریزی منطقه ای با رویکرد اسلامی" هم داریم؟
3.دانشجویان نیز باید مشتری موضوع باشند. جالب است بدانید که واحد علوم و تحقیقات چند دوره دانشجوی دکتری "شهرسازی اسلامی" و "معماری اسلامی" انتخاب کرد و بعد از آن که این گرایشها مورد تأیید وزارت علوم قرار نگرفت[SUP]1[/SUP] و دانشگاه دروس را معادلسازی و نام اسلامی را از گرایش حذف نمود. هیچکس حتی به صورت شفاهی و ظاهری نیز اعتراضی نکرد، و جز معدودی حتی موضوع رساله را نیز در این زمینه انتخاب نکردند.
4.موضوع بعد که البتّه اهمّیت خاص خود را دارد وجود مشتری و خواهان (به صورت جدی و عملی) برای "شهر اسلامی" است. در واقع، تشکیلات اجرایی باید خواهان اجرایی شدن موضوع بوده و به "شهر اسلامی" به عنوان موضوعی زینتی و نمایشی ننگرند. گاهی مشاهده می شود که مثلاً تشکیلات معظمی برای تهیّة دو طرح پژوهشی اقدام می کند (یا اعلام واگذاری آن را دارد)، یکی "اصول شهر اسلامی" و دیگری "اصول طراحی شهری". و یک نفر نیست که بپرسد: در حالی که اوّل باید اوّلی را تهیه کنی و سپس دومی را بر اساس اولی تدوین نمایی؛ چگونه میتوانی هر دو را همزمان تهیه کنی و نتیجه هم بشود شهر اسلامی؟ که این رویه هم اسراف بیت المال است و هم حکایت از زینتی بودن و نمایشی بودن و دستوری بودن موضوع دارد. در کنار تشکیلات اجرایی (به خصوص در مقولۀ هنر و معماری) جامعه نیز باید طالب و خواهان باشد. خلاصه این که هر سبکی که برای زندگی تبلیغ و ترویج شود (که میشود) فضا و مکان مناسب خویش را طلب میکند؛ و از سوی دیگر، مکان و فضایی که تبلیغ و ترویج و ساخته میشود (که میشود) سبک و شیوه ای خاص از زندگی و رفتار را به مردمان القا می کند.
5.در خاتمه و در تکمیل عناوین بحث که البته توضیح و شرح هر کدام صفحات مستوفایی را طلب میکند بی مناسبت نیست تا به نکاتی در بارة دروس تجدید نظر شده و اسلامی شده (گذشته از شعارها و وعده های مذکور در مقدّمات برنامه ها) اشاره شود، تا مؤیّدی باشد بر نکات 1 تا 3 فوق الاشاره.

- در حالی که اوّلاً در برخی دروس دورة کارشناسی ارشد مثل مدیریت شهری، مثل مسکن، مثل جهانی شدن و مانند اینها می توان به طور جدی تری به تأثیر آراء اسلامی پرداخت، در اهداف و شرح درسها ابداً به این موضوع اشاره نشده است.
- در دروس دورۀ دکتری، درس "فرهنگ ایرانی- اسلامی و شهرسازی" درسی اختیاری شده است؛ با چندین امّا و اگر، و تبلیغ گدار و ویلبر و پوپ[SUP]2[/SUP].
- در "درس اندیشۀ فلسفی شهر" حداقل کاری که باید می¬شد، ذکر آثار فارابی و ابن¬خلدون و خواجه نصیرالدین در فهرست منابع بود[SUP]3[/SUP].
- آنچه که اهداف و سرفصل درس "اندیشه ها و نظریات طراحی شهر با رویکرد اسلامی" مشاهده نمیشود چیزی مرتبط با اسلام است (تصویر 1).
- مروری بر برنامه های آموزشی گرایشهای کارشناسی ارشد شهرسازی (یعنی طرّاحی شهری و برنامه-ریزی شهری) نشان می دهد که از میان منابعی که ذیل شرح دروس این دو برنامه (و حتماً به عنوان منابع اصلی و مهم) ذکر شده اند بالغ بر 80% از آنها صراحتاً یا به زبان بیگانه اند یا این که ترجمة متون غربی می باشند (جدول شماره 1). البتّه مروری بر متون سایر منابع (تألیفی) نیز حکایت از آن دارد که بسیاری از موارد یا نقل قول از بیگانه اند، یا این که آراء بیگانه به عنوان رکن و بنیاد موضوعات مطروحه ایفای نقش می کنند.



جدول 1: منابع و مراجع مذکور ذیل شرح دروس برنامه های آموزشی کارشناسی ارشد طرّاحی و برنامه ریزی شهری (وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری، 1388آ و 1388ب)

- در سال 1391 و 1392 عمدتاً تحت عنوان بازنگری و همچنین اسلامی کردن برنامه‌های آموزشی! برنامه‌های این دو رشته مورد تجدید نظر قرار گرفتند که فقط برخی دروس مثل ”تحلیل شکل و فضاهای شهری“ (در گرایش طرّاحی شهری) حذف شدند، و به دو درس پسوند ”رویکرد اسلامی“ اضافه شد؛ مثل درس ”اندیشه ها و نظریات طرّاحی شهری با رویکرد اسلامی“ (در گرایش طرّاحی شهری) و ”اندیشه های شهرسازی با تأکید بر رویکرد اسلامی“(در گرایش برنامه ریزی شهری)، و درس اختیاری ”سمینار شهر اسلامی“ نیز اضافه شد. جمع‌بندی منابع ذیل شرح دروس این برنامه ها نیز جدول شماره 2 را به دست می‌دهد.اگر چه ظاهراً درصد منابع بیگانه کاهش یافته است امّا تعداد آنها از 90 به 853 رسیده است (که البتّه برخی نیز ذیل دروس مختلف تکرار شده اند).


جدول 2: منابع و مراجع مذکور ذیل شرح دروس برنامه های آموزشی کارشناسی ارشد طرّاحی و برنامه ریزی شهری (وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری، 1392آ و 1392ب)


- و نکتة جالتر از همه این که برخی از دانشگاهها خود را به اجرای برنامه های جدید ملزم نمیدانند؛ و برخی نیز در حال تجدید نظر در آن هستند.
- و ...

شرح این هجران و این خونِ جگر
ایـن زمـان بـگــذار تا وقـتی دگر


1- به قرار مسموع: به استناد این که اگر این برنامه تصویب شود، تأییدی خواهد بود بر این که آنچه تا کنون تدریس میکرده ایم غیراسلامی بوده است؛ و البته برنامه را برای اظهار نظر به حضور اساتید معززی فرستاده بودند که در این زمینه تجربه ای نداشته اند. این در حالی بود که برای این گرایشها برنامه کامل و شرح دروس خاص تهیه شده و حتی منتشر شده بود: ر.ک: نقی¬زاده، 1386 و همو، 1384
2- برای مطالعه در این زمینه و نظر و تأثیر آنها ر.ک: نقی زاده، 1389، همو، 1387 و همو، 1388
3- لطفاً به فهرست منابع درس در برنامة تنظیمی مراجعه فرمایید.

مراجع
- نقی زاده، محمد، روايتي ايراني از حكمت، معنا و مصاديق هنر، پژوهشگاه علوم ‌انسانی‌ و مطالعات ‌فرهنگی، تهران، 1389
- نقی زاده، محمد، جايگاه فرهنگ اسلامي در آموزش هنر، معماري و شهرسازي، انتشارات سازمان شهرداري‌ها و دهياري‌هاي كشور، تهران، 1386
- نقی زاده، محمد، آراء غربيان در مورد هنر اسلامي، مجموعه مقالات همايش ملّي توسعه و تحوّل در فرهنگ و هنر (ج1)، انتشارات سوره مهر، تهران، 1388
- نقی زاده، محمد، خاستگاههای ایدة بهشت سازی در زمین، مجلّة كتاب ماه هنر، شمارة 124، دی 1387
- نقی زاده، محمد، برنامة پيشنهادي دورة دكتريِ شهرسازي اسلامي، مجلّة آموزش مهندسي ايران، (فصلنامة گروه مهندسي فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران)، شمارة 27، پاييز 1384
- وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری، مشخّصات کلّی برنامه درسی و سرفصل دورة کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، مصوّب جلسه 731 شورای برنامه ریزی آموزش عالی، 1388آ
-نقی زاده، محمد، مشخّصات کلّی برنامه درسی و سرفصل دورة کارشناسی ارشد طرّاحی شهری، مصوّب جلسه 731 شورای برنامه-ریزی آموزش عالی، 1388ب
- نقی زاده، محمد، برنامه درسی (بازنگری شده) مقطع کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، مصوّب جلسه 837 شورای برنامه ریزی آموزش عالی، 1392آ
- نقی زاده، محمد، برنامه درسی (بازنگری شده) مقطع کارشناسی ارشد طرّاحی شهری، مصوّب جلسه 837 شورای برنامه ریزی آموزش عالی، 1392ب


تصویر 1: هدف (اهداف) و سرفص دروس درس اندیشه ها و نظریات طراحی شهر با رویکرد اسلامی




منبع : سایت تحلیی خبری معماری نیوز
 

گلد

عضو جدید
معماری ایران به دو دوره تقسیم می شه پیش از اسلام و پس از اسلام معمار
معماری پیش از اسلام به اولین سکونت کاه ها-ایلامیان-مادها-هخامنشیان اشکانیان-ساسانیان مربوط می شه
و معماری پس از اسلام به -شیوه پارسی -شیوه پاتی- شیوه خراسانی-شیوه رازی-شیوه آزاری-شیوه اصفهانی-شیوه نوین مربوط می شه
و معماری سنتی مربوط به معماری ایران پس از اسلام هست
معماری پارسی دوره هخامنشی که قبل اسلام و شیوه یا سبک پارتی هم معماری ساسانی که قبل اسلام رواج داشته شیوه اذری هم که خیلی قبلتر از این دو بوده خودش زمینه ساز و مرجع الهام برای بقیه سبکهای گفته شده هست
 

گلد

عضو جدید
ایرانیها ادر همه موارد مراعات اعتدال و احتیاجو داشتن از جمله در معماری از طرفی اقلیم ایران خودش یک بستر برای طراحی بشمار میرفته و مصالح و منابع موجود هم دست به دست هم داد تا ایرانیها به این شیوه ها بتونند کار اجرایی داشته باشن
خب دین اسلام مادیات بی ارزشه و ساختمان هم از مظاهر مادی بشمار میرفته در نتیجه با ورود اسلام از عظمت وشکوهی که شاهان هخامنش و ساسانی و... به آن گرایش داشتن در معماری کاسته شد و ابنیه فقط در جهت رفع نیاز طراحی و ساخته شدند اما ظاهرا بعدها گرایشات مسلمانان تغییر پیدا کرد و درصدد ساختمانهای شکوهمند که با این تفکر که عزت بخشی به دین داشته باشند شکل گرفت که خوب به دوره رازی میرسیم که خاستگاه اون شهر ری. شیوه اصفهانی هم که متاثر از ابنیه مراغه هست و التفات شاهان صفوی به دین و از طرفی طبع شاهانه اونهارو نشون میده
 

n!mv

عضو جدید
اصلا معماری ایرانی یعنی چی؟ کسی در مورد این که معماری ایرانی از فرهنگ ایرانی نشات میگیره تردید داره؟ فرهنگ ایرانی جدا از دین اسلام تعریف میشه؟ تخت تاثیر نیست؟

فرهنگ موجود نیست که براش برهه تعریف کرد، فرهنگ متغیره، فرهنگ ایرانی عوض میشه ، هویت ایرانی رو هم عوض می کنه...
 

گلد

عضو جدید
وقتی درست بررسی میشه معماری هر منطقه هرقدر که تاثیر گذار باشه تاثیر پذیر هم بوده است چون معماری زنده است و زندگی میکنه و لاجرم بخاطر موجودیتش تغییر پذیر هست درسته که معماری ایران اصالت داره ولی به هر حال دستخوش تغییراتی در گذر زمان شده حمله ی مغول خودش باعث از دست رفتن یکسری ابنیه شده از طرفی معمارانی که به بخشهای جنوبی گریزان شدن تغییرات سلیقه ای و اجرا در اون ناحیه نسبت به قبل میبینیم و بعد خود حکام اون دوره به گونه ی جدیدی از معماری دست زدن خوب این تغییراتو نمیشه از چهره معماری ایرانی پاک کرد و شاید این ذات هنر باشه که حدو مرز نداره
 

معین امید

عضو جدید
سلام.
بقول یکی از دوستان ما باید اول ثابت کنیم یه کارشناس هستیم بعد بریم دنبال کارشناس ارشد بودن.
اینکه گفته میشه بعضی ها کار براشون مهمه بعضیا هم سواد گفته کاملا اشتباهیه.
واقعا سواد فقط تو دانشگاه ها هست؟یا تو کتابها؟
یعنی شما اگه مثلا کارشناسی ارشد نگیرید سواد به سواد یه کارشناس ارشد نمیرسید؟(که البته خود کارشناس ارشد هم این سواد رو بدست نمیاره)
این تصور مدرک گرایی واقعا بلای جون جوونا شده.
الان تمام شرکتها دنبال نیروی کارآمد هستن نه نیرویی که مدرک بالاتر داره.
این بخاطر تجربم میگم که تو بیشتر از 50 شرکت رفتم و با مدیراشون صحبت کردم.
تو دکترا که وضعیت خراب تره.این همه دکتری که حتی یه دکترین ارائه ندادن.واقعا تاسف اوره.
مهندس جهان سومی که یکی از دوستان گفتن همین مهندسایی هستن که فقط مدرک مهندسی دارن.
توصیه من به همه دوستان عمر خودتون رو تو این دانشگاه ها تلف نکنید.:gol:
یا حداقل چندین سال کار کنید بعد برید دنبالش.بالاترین مدرک رو هم داشته باشید کسی بهتون کار نمیده.دچار سرخوردگی هم میشید.

سلام
حرفتونو قبول دارم
مدرک شده ی افت واسه جونا
ولی من هنوز پشته کنکوریم و همه بم میگن حتما تا دکترا ادامه بده ولی واقعا خودم تمایلی ندارم
همه از اینده شغلی منو میترسونن
این کارشون استرسمو صد برابر میکنه
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام
حرفتونو قبول دارم
مدرک شده ی افت واسه جونا
ولی من هنوز پشته کنکوریم و همه بم میگن حتما تا دکترا ادامه بده ولی واقعا خودم تمایلی ندارم
همه از اینده شغلی منو میترسونن
این کارشون استرسمو صد برابر میکنه

سلامم.
خب همه تحت تاثیر همون مدرک گرایی هستن.
وقتی رسانه صبح تا شب تبلیغ این موسسات کنکوری رو میکنه ،مدرک گرایی رو رواج میده.
قبلا کنکور کارشناسی بود الان هم فوق دکترا.نمیدونم چجوری میشه با کنکور تعیین کرد که کی باید سر کلاس دکترا بشینه و چه کسی نشینه.
آخر این خودتونید که تعیین میکنید.مدرک بالاتر به درد بازار کار که نمیخوره.از این بابت خیالتون راحت باشه.فکر هم نکنید مثلا چند سال دیگه همه دنبال ارشد و دکترا میگردن.سال به سال شرکت ها دنبال نیروی کارآمد میگردن نه کسی که مدرک بالاتری داره.بخصوص تو رشته ما.
کسی باید بره دنبال ادامه تحصیل که قصد داره یه تغییری تو رشته خودش ایجاد کنه و گرنه تا زدن همون حرفایی که قبلا زده شده چه فایده ای داره.
 
من هرچی فکر میکنم درمورد شغل آیندم به هیچ نتیجه ای نمیرسم چون شناخت دقیقی از شغل های مربوط به معماری ندارم. اگه میشه کمکم کنید:cry::confused:
 

DDDIQ

مدیر ارشد
برگرفته از کتاب " درک رفتار سازه ها "

برگرفته از کتاب " درک رفتار سازه ها "

اگر از آجر سوال کنید چه میخواهد , جواب خواهد داد : من قوس را ترجیح میدهم . اگر بگویید که قوس برای ساخت مشکل هستند و هزینه ساخت آنها زیاد است و بهتر است از بتن در بازشوها استفاده کنید باز هم آجر می گوید : شما درست می گویید ولی باز هم من آجر را ترجیح میدهم ! - لویی کان

برگرفته از کتاب " درک رفتار سازه ها "
فولر مور - ترجمه دکتر محمود گلابچی
 

DDDIQ

مدیر ارشد
شاید طرح این سوال به جهت گستردگی معماری ایران چندان صحیح به نظر نیاد و با مطالعه گنجینه بزرگ هنر معماری این سرزمین به بناهای شاخص فراوانی رو در دوره های مختلف با شاخص ها زیباشناختی خاص خود بر بخوریم که هر کدام برگی از تاریخ هویت تاریخ معماری ما رو تشکیل بدهند ؛ و نظرات افراد در این باره میتونه به گستره همین فراوانی این گنجیه باشه ...
سیستم باغسازی ایرانی چهار باغ , مجموعه تخت جمشید , ایوان مداین , مجموعه بناهای نقش جهان و کاخ های سلطنتی اصفهان , و ارسن های زیبایی شهری در دیگر شهر و کاروانسراهای و....



ولی با این همه اگر از میان این همه گنجیه شاید اگر یکی رو انتخاب کنم " مسجد جامع اصفهان " گنجینه و موزه هنر ایران رو انتخاب میکنم , چرا که این بنا به شایستگی تاریخ معماری ایران رو روایت میکنه و وامدار معماری و هویت و اعتقادات مردم این سرزمین در دوره های مختلف هست ؛

در مطالعه این بنا به روایتی از اتفاقات جالبی که بر این خاک و معماری آن گذشته و هویت ما را شکل داده برمیخوریم ؛ از آثاری پیش از اسلام و طرح نخستین در صدر اسلام و تخریب در سده های اولیه ورود اسلام به خاطر اختلاف جهت قبله و اضافه شدن طرح ها و ایوان ها و گنبدها و تزئینات روی تزئینات دوره های پیشین و مناره و بخش های اضافه شده دوران مختلف و هنوز این مکان مورد استفاده قرار میگیره ... بنای جامع معماری ایران
 

Similar threads

بالا