کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=4]گفتی: سالهای سرسبزی ِ صنوبر را،
فدای فصل ِ سرد ِ فاصله‌مان نکن!
من سکوت کردم!
گفتی: یک پلک نزده،
پرنده‌ی پندارم
از بام ِ خیال تو خواهد پرید!
من سکوت کردم!
گفتی: هیچ ستاره‌ای،
دستاویز ِ تو در این سقوط ِ بی‌سرانجامم
نخواهد شد!
من سکوت کردم!
گفتی: دوری ِ دست‌ها و همکناری ِ دل‌ها،
تنها راه ِ رها شدن است!
من سکوت کردم!
گفتی: قول می‌دهم هر از گاهی،
چراغ ِ یاد ِ تو را در کوچه‌ی بی چنار و چلچله
روشن کنم!
من سکوت کردم!
سکوت کردم، اما
دیگر نگو که هق هق ِ ناغافلم را
از آنسوی صراحت ِ سیم و ستاره نشنیدی …
[/h]
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]ﮔﺎﻫﯽ ﯾﮏ ﻣـﻮﺯﯾـﮏ ِ ﺑﯽ ﮐﻼﻡ ،
ﺻﺪ ﺷﻌـﺮ ﻣﯿﺨـﻮﺍﻧـﺪ ،
ﺑـﺮﺍﯼ ﺩﻟﺖ !
ﺑـﺮﺍﯼ ﺣﺲ ِ ﺧـﯿﺴﺖ..
ﮐﻪ ﻏـﺼّﻪ ﻣﯿﭽـﮑﺪ..
... ﮔـﺎﻫﯽ ﺻـﺪﺍﯾـﯽ ﺗـﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧـﺪ ،
ﺑـﯽ ﺁﻧـﮑـﻪ ﺧـﻮﺩﺕ ﭼـﯿﺰﯼ ﻧـﻮﺷﺘـﻪ
ﺑـﺎﺷﯽ ..
.

[/h]
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما که میترسیم از هجرت دوست....کاش میدانستیم
روزگاری که به هم نزدیکیم....چه بهایی دارد
...!کاش میدانستیم...حس دلتنگی هر روز غروب...چه دلیلی دارد!
کاش میدانستیم...که سفر یعنی چه
و چرا مرغ مهاجر وقت پرواز به خود می لرزد
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=4]تواند باغبانت، باغ را بیهوده در بندد
ولى نتواند اى گل بلبلت را بال و پر بندد
[/h] [h=4]دل ما را به هم راهى است پنهانى كه مى‏آیم
به كویت از رهى دیگر اگر راهى دگر بندد
[/h] [h=4]دلم با نور مه مى‏آید و باد سحرگاهى
مگر در بر رخ نور مه و باد سحر بندد
[/h] [h=4]رقیبا رو دعایى كن كه عشق از ما زوال آید
كه نبود در جهان دستى كه دست عشق بر بندد
[/h] [h=4]چه زیبا بسته بودى دوش آن نازك‏كمر جانا
چنین زیبا ندیدم كَس به قتل اى مَه كمر بندد
[/h]
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب و تنهایی با هم ......

شاید اینگونه سزاوار فراموشی نبود!!

ُچقدر با عجله غبار می تکانی از ردپای آخرین خاطراتمان

کنون ای اولین و آخرینم

کاش احساس آبی مرا می شنیدی

که تا همیشه به تماشای شب می رود

تکه هایی از عشق مدفون میراث من است

و قلمی

که هیچگاه نتوانست اخرین حرفهای مرا با تو بگوید.


اون که از من برید و ترکم کرد
چرا پس نداد آن دل غافل را

وای بر من که مفت بخشیدم
دل اشفته حال غافل را

 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
من به هیچ دردی نمی خـــــــــــورم

ایـــــــن درد ها هستنــــــــد

که چپ و راستـــــ به من می خورند...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجا سرزمین واژگان معکوس است:
اینجا گنج، جنگ می شود؛
درمان، نامرد؛
قهقه، هق هق؛
و اما دزد همان دزد است و درد همان درد....!
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اینجا همان دوراهی باید نباید است

سر ریز ذهن خسته از اما و شاید است

اینجا همان حقیقت باور نکردنی ست

با اینکه مبهم است ولی سخت دیدنی ست

دردی تمام روح مرا چنگ می زند

گویا کسی به شیشه دل سنگ می زند

خندیدکودکانه و جادوی او شدم

انگار با تمام خودم روبرو شدم

یادم نرفته از تو و از عشق دم زدم

آغاز شاعرانه ای که برایت رقم زدم

این بار هم هر آنچه که دیدم سراب بود

من بودم و تو بودی و بختی که خواب بود.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
*از تو که حرف میزنم ؛ *

*تمام فعل هایم ماضی بعید است , ماضی خیلی خیلی بعید!!!!*

*کمی نزدیک تر بیا دلم برای یک حال ساده تنگ شده است!!!!!*
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت
هر كسی غصه اینكه چه می كرد نداشت
چشم سادگی از لطف زمین می جوشید
خودمانیم زمین این همه نا مرد نداشت
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی

ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم.

من اون خاکم به زیر پا ولی مغرور مغرورم

به تاریکی منم تاریک ولی پر نور پر نورم

اگه گلبرگ بی آبم به شبنم رو نمیارم

اگه تشنه تو خورشیدم به سایه تن نمی کارم

من اون دردم که هر جایی پی مرحم نمی گرده
من اون عشقم که با هرکس سر سفره نمی شینه

من اون شوقم که اشکامو به جز محرم نمی بینه

اگه من ساقه ی خشکم به دریا دل نمی بندم

اگه بارون پربارم به صحرا دل نمی بندم
 

tina1390

عضو جدید
اي همه غمگين اگر تنها شدي من با توام
خسته دل از هر كه هر جا شدي من با توام
گر به كنج بي كسي آميخته اي با درد خويش
دلگران از مردم دنيا شدي من با توام
 

tina1390

عضو جدید
دانه هاي دلم را

تك به تك كه مرور ميكردم
انتهايش به تو ميرسيد
تويي كه نبودي و نيستي و نخواهي بود...

من به پايان اين داستان خوش بينم
تو را از خاطراتم خواهم چيد
بي اينكه ترك خورده باشي

 

M@HYA-J00N

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دیدم به خواب حافظ، توى صف اتوبوس [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: کجا روانى ؟ گفتا: خودم ندانم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگیر فالى، گفتا: نمانده حالى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: چگونه‏اى؟ گفت: در بند بى‏خیالى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا که: مى‏سرایم شعر سپید بارى‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: ز دولت عشق ؟ گفتا که: کودتا شد [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: رقیب ؟ گفتا: بدبخت کله پا شد [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: کجاست لیلى ، مشغول دلربایى ؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگو زمویش، گفتا: که مِش نموده [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگو ز یارش، گفتا: ولش نموده [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: چرا، چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: خریده قسطى تلویزّیون به جایش‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: شده پرستار یا منشى اداره [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگو ز زاهد، آن رهنماى منزل [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: که دست خود را بردار از سر دل [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: ز ساربان گو با کاروان غم‏ها [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بکن ز محمل یا از کجاوه یادى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: پژو دوو بنز یا گلف تُک مدادى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم که: قاصدت کو؟ آن باد صبح شرقى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا که: جاى خود را داده به فکس برقى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: به جاى هدهد دیش است و ماهواره‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: به پست داده ، آوُرد یا نیاوُرد ؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا که: ادکلن شد در شیشه‏هاى رنگى‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: سراغ دارى میخانه‏اى حسابى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفت: آن چه بود از دم گشته چلوکبابى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بیا دو تایى لب تر کنیم پنهان [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: نمى‏هراسى از چوب پاسبانان [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: شراب نابى تو دست و پات دارى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: به جاش دارم وافور با نگارى‏[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: بلند بوده موى تو آن زمان ها [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: به حبس بودم از ته زدند آن ها [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتم به لحن لاتی: ‌«حافظ ما رو گرفتى ؟» [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]گفتا: ندیده بودم هالو به این خرفتى [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من از این حس دلتنگی کنارت سخت دلگیرم

میدونم بی تو و چشمات یه روز این گوشه میمیرم

سکوتی روی لبهامه یه روزی بغض من میشه

میبینی مثل این بارون میشینه رو دل شیشه

صدام کن تا که بسپارم خودم رو توی آغوشت

قدم با قلب من بردار بذارم سر روی دوشت

بگیر دل خستگیهامو از احساسی که میدونی

یه بار آرامش من باش به جای چتر بارونی

کجا خواب نگاهت رفت که با عشق تو میخوابم

که حتی توی این رویا واست بی تاب بی تابم

میگم شاید نمیفمی چقد دلتنگ تو میشم

با تو خوشبختی بی مرزه باید برگردی تو پیشم
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خود دلم از مهر تو لرزید ... وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر ... نه!
دلخون شده ی وصلم و ... لب های تو سرخ است
سرخ است، ولی سرخ تر از خون جگر ... نه
با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟آری! با اهل نظر؟ ... نه!
بد خلقم و بد عهد ... زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است ... مگر نه؟
یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر ... بار دگر ... بار دگر ...نه!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا