چند مشکل و سوال نسبتا جدی در حوزه ی دین اسلام

shabeaftabi

عضو جدید
باید ببخشید اقای عراقی اما میتونم بپرسم شما دقیقا کدم طرفی هستین؟! یه بار میاین میگین نماز باید عربی خونده بشه و وقتی دلیلی میخوایم جوابی نمیدین! یه بارم میاین میگین اینها خرافه است و با نظر مقابلتون همفکری میکنین! :w20:



ببخشید ولی میشه بگین کجا ثابت شد که نماز باید عربی خونده بشه که حالا رو فتواهاش بحثه؟! :question:
اينها همه جز احكام نمازه وما همه داريم با اين بهانه ها خودمونو گول مي زنيم چون رجامون خيلي بالاست ولي خوفمون از بين رفته.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
اينها همه جز احكام نمازه وما همه داريم با اين بهانه ها خودمونو گول مي زنيم چون رجامون خيلي بالاست ولي خوفمون از بين رفته.
رجا و خوف!!!!!!
خیلی وقت بود ازشون استفاده نکردم!
ولی اینجا فکر کنم ربطی به بحث دوستان نداشتن.
و اصلا کسی خودشو گول نزده یا کسی دیگری گول نزده.
فقط مستدل حرف زدن همین و بس.
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

EhsanCh

Server Administrator
مدیر کل سایت
نمیشه نماز رو با آهنگ خوند یکی جولومون گیتار بزنه بعد ما هم با آهنگ نماز بخونیم؟:biggrin:
اما مشکلات من در دین هنوز به نماز نرسیده :(.
یه سوال کاملا جدا از بحث شما دارم ولی به دین بر می گرده.
در کتاب دین و زندگی سال سوم دبیرستان خوندم که نوشته بود خدا از تمامی اعمال ما آگاهی داره یعنی می دونه که آینده ی ما چیه و در جایی دیگه نوشته بود که کار های ما به طور اختیاریست این چجور اختیاریه که خدا ازش خبر داره؟
(خیلی سعی کردم طوری جمله بندی کنم که منظورمو بتونم برسونم چون به هر کی این مساله رو میگم منظور منو درست نمی فهمه:( امیدوارم منظور منو درست متوجه بشید)
منم این سوالو چند سال داشتم تا اینکه یکی جوابمو اینطوری داد و من تقریبا این یکی سوالم رفع شد . گفت :

اگه مثلا ما بدونیم که اگه یه نفرو عصبی کنیم چه کاری میکنه.. یا اینکه مثلا پدری که میدونه بچه ش الان میخواد چیکار کنه... این اختیار اونو زیر سوال نمیبره بلکه ناشی از علم ماست...
 

EhsanCh

Server Administrator
مدیر کل سایت
2- در مورد صیغه عقیده سنی ها آن است که صیغه یک نوع روسبی گری است و این مسئله در کل دنیا یعنی حتی در غرب هم که آزادی مسئله وجود داره تقبیح می شه.
یکسری بخاطر جهل و یکسری بخاطر مسائل سیاسی تقبیح میکنند... اما حکم خدا محدود کردن انسان نیست. بلکه قرار دادن او در مسیر صحیح است.

اما چرا عمر این قضیه رو حرام کرد نه پیامبر! آن هم بدان دلیل بود که عرب ها انسان های بسیار شهوت رانی بودند و پیامبر نمی توانست همه قضایا را یه دفعه به خورد آنها بده بنابراین بسیاری از این مسائل کم کم در جامعه عرب اون زمان اجرا شد. نمونه دیگش هم مشروبات الکلی است که در زمان عمر به طور کامل حرام شد.
اصلا سر اینکه خلافت عمر بحثه بین شیعه و سنی.. چه برسه به اینکه بخواد حکم کنه.
در مورد مشروبات الکلی که در قرآن هم اومده که حرامه... پس ربطی به عمر نداره.. حالا اگه عمر دستور را اجرا کنه دلیل به این نمیشه که قبلش حرام نبوده.
3- در مورد جبر و اختیار نیز که مشخصا اسلام دین جبر گرایی است و در آن اختیار معنایی پیدا نمی کنه. وقتی خالق یک نفر باشد که می داند چه می آفریند و می داند چه بر سر مخلوقش خواهد آمد و می داند که در انتها چه کسی در بهشت و جهنم است و در ضمن می تواند سرنوشت مخلوقش را عوض کند، پس آفرینش انسان اساسا بی معنا است.
صدق الله العلی العظیم.. بحث تمام شد :p
 

moaqfe

کاربر بیش فعال
منم این سوالو چند سال داشتم تا اینکه یکی جوابمو اینطوری داد و من تقریبا این یکی سوالم رفع شد . گفت :

اگه مثلا ما بدونیم که اگه یه نفرو عصبی کنیم چه کاری میکنه.. یا اینکه مثلا پدری که میدونه بچه ش الان میخواد چیکار کنه... این اختیار اونو زیر سوال نمیبره بلکه ناشی از علم ماست...

اطلاع از هر عمل هر شخصی نشانگر این نیست که شما سرنوشت او را هم میتوانید تعیین کنید مگر اینکه عملا" در سرنوشت دخالت کنید
 

moaqfe

کاربر بیش فعال
اينها همه جز احكام نمازه وما همه داريم با اين بهانه ها خودمونو گول مي زنيم چون رجامون خيلي بالاست ولي خوفمون از بين رفته.

ایهم بدلیل آموزشهای غلط است

روزی به سخنرانی گفتند چرا اینقدر از بهشت میگویی و از جهنم نمیگویی
گفت جهنم رو خودشون میبینن باید از بهشت که نخواهند دید صحبت کرد

پدران و مادران ما از ترس بد مذهبی و بی مذهبی فقط ما رو بعنوان بهترین خلایق دنیا معرفی کردند و اینکه اگر بزرگترین گناهان رو هم انجام بدیم میریم بهشت در صورتیکه این کلام دقیقا" مخالف آیات قرآن است و هرکس به اندازه عملش اجر میگیرد
 

BigMasoud

اخراجی موقت
ببینید عزیزان ... بحث خیلی کلی تر از این حرفاست
تو یکی از آیات قران که متاسفانه الان خاطرم نیست گفته شده : انا انزلنا القرآن عربیا لعلکم تعقلون . یعنی ما قرآن رو به زبان عربی ( زبان مادری اعراب مکه اون زمان ) نازل کردیم تا خوب در معنای آن بیندیشید .... پس برای اینکه مفاهیم آیات رو به درستی بفهمیم باید عربی رو مثل زبون مادری بفهمیم ...که اینم برای ما امکان پذیر نیست ...

سلام،
من می خواستم بحث رو ببندم اما گویا دوستان توجه خاصی به این بحث دارند.
کلمه "عربی" 11 بار در قرآن آمده است که همگی بر نازل کردن عربی قرآن تاکید و اشاره دارند.من چند آیه رو به عنوان مثال گلچین کردم.شما می توانید برای دیدن سایر آیات به این سایت مراجعه کنید.

1. سوره نحل
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ ﴿103﴾

و نيك مى‏دانيم كه آنان مى‏گويند جز اين نيست كه بشرى به او مى‏آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى‏دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است (103)
إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿104﴾
در حقيقت كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند خدا آنان را هدايت نمى‏كند و برايشان عذابى دردناك است (104)

2. سوره شعرا
لِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ
﴿195﴾به زبان عربى روشن
وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ﴿196﴾و [وصف] آن در كتابهاى پيشينيان آمده است

َوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿197﴾آيا براى آنان اين خود دليلى روشن نيست كه علماى بنى‏اسرائيل از آن اطلاع دارند


وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿198﴾و اگر آن را بر برخى از غير عرب زبانان نازل مى‏كرديم


فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿199﴾و پيامبر آن را برايشان مى‏خواند به آن ايمان نمى‏آوردند


كَذَلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿200﴾اين گونه در دلهاى گناهكاران [انكار را] راه مى‏دهيم


لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿201﴾كه به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببينند


فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿202﴾كه به طور ناگهانى در حالى كه بى‏خبرند بديشان برسد


فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ﴿203﴾و بگويند آيا مهلت‏خواهيم يافت


أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾پس آيا عذاب ما را به شتاب مى‏خواهند




3. سوره فصلت
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ
﴿44﴾
و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى‏گفتند چرا آيه‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏دهند
(44)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ
﴿45﴾
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند
(45)

فکر می کنم با توجه به معنای آیات بحث ما در مورد اینکه با خوندن نماز به زبانی غیر از زبان عربی باعث تحریف نماز میشه ضمن اینکه با خواندن فارسی نماز مفاهیم به طور درست ادا نخواهد شد،تایید می شود.
اگرچه کسانیکه در بحث ما شرکت کردند به صراحت اعلام کردند که تحریف و از میان رفتن نماز برایشان مهم نیست و فقط به خواندن آن فکر می کنند نه به کیفیت آن!

[

و یک نکته دیگر،اگر بپذیریم که طریقه خواندن نماز از پیامبر به مسلمانان آموزش داده شده و اینگونه که ما نماز می خوانیم همانگونه است که پیامبر می خوانده اند،پس باید در نماز 2 بار حمد را به همراه دو سوره دیگر قرائت کنیم و با تاکیدی که در این آیات می بینیم پس باید این سور را به صورت عربی بخوانیم و نه فارسی!

یا علی

من اين بحث رو از اول به طور كامل خوندم و چون خيلي زياد بود، جواب ندادم. اما در مورد اين پست‌ها و پست‌هاي مشابه كه عربي هايي كه تو قرآن اومده رو به معناي زبان عربي ترجمه مي‌كنن بايد بگم كه به نظر شما خدا اين كلمه رو اينقدر تو قرآن به كار مي‌بره در حالي كه معناي اين كلمه عربي هست؟ خب يعني ما نميدونيم كه اين كتاب به زبان عربيه؟ دليلي داشته كه خدا كلمه‌ي عربي رو تكرار كرده؟ 1400 سال از اون موقع گذشته اما همه‌ي ما مي‌بينيم و ميدونيم كه اين كتاب به زبان عربيه. حتي اگه اين كتاب رو به يك اروپايي يا آمريكايي بديد با يكم پرس و جو ميفهمه كه اين كتاب به زبان عربيه. پس اين كه بگيم معناي كلمه‌ي عربي كه تو قرآن گفته شده زبان عربي هست حرف كاملا اشتباهيه. بلكه معني عربي يعني فصيح و روشن و هر بار خدا در قرآن گفته قرآناً عربياً منظور قرآني فصيح هست كه احتياج به توضيح اضافه نداره.
من براي تكميل حرفام از آيه‌هايي كه آورديد يك دو نمونه مثال مي‌زنم:
سوره‌ي شعرا آيه‌ي 198 و 199:
"وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ (198) فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ (199) طبق ترجمه‌اي كه نوشتيد " و اگر آن را بر برخي از غير عرب زبانان نازل مي‌كرديم (198) و پيامبر آن را بر ايشان مي‌خواند به آن ايمان نمي‌آوردند (199)"
خب بايد بپرسم: چرا اگر قرآن بر غير عرب زبانان نازل شود آن‌ها به قرآن ايمان نمي‌آورند؟ يعني هر كس كه عربي صحبت نمي‌كنه به قرآن ايمان نمياره؟
هر جا در قرآن أعجم هست، معناي غير عرب زبان شده و هر جا عربي هست عرب زبان و زبان عربي. در حالي كه أعجم به معناي گنگ هست و معني درست اين آيه اين ميشه كه اگر قرآن را بر مردم گنگ و ناواضح نازل مي‌كرديم، آن‌ها به آن ايمان نمي‌آوردند.
البته در آيه‌ي زير كه اين قضيه خيلي واضح‌تر است و اصولا ترجمه كردن عربي به معناي عربي واقعا كاره مشكليه:
سوره‌ي فصلت آيه‌ي 44:
"وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ"

"اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى‏گفتند چرا آيه‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏دهند"

خب در بقيه‌ي جاهاي قرآن علما ميتونن يك جورايي عربي رو به زبان عربي ترجمه كنند. اما تو اين آيه كه فُصّلَتْ آورده شده ديگه نميشه اين كارو كرد. آيا ميتونيم اينطور ترجمه كنيم؟ "اگر قرآن را غير عربي قرار داده بوديم قطعا مي‌گفتند چرا آيه‌هاي آن روشن بيان نشده"
غير عربي بيان شدن قرآن چه ربطي به روشن بودن آن دارد؟ آيا خدا نمي‌تواند قرآن را به هر زبان ديگري نازل كند و در عين حال آيات آن روشن و واضح هم باشند؟
اين نكته در قسمت بعد آيه نيز مشاهده مي‌شود "كتابي غير عربي و [مخاطب آن] عرب زبان" نه تنها اين دو قسمت با هم ارتباطي ندارند بلكه با بقيه‌ي جمله نيز ارتباطي ندارند. كتاب غير عربي و مخاطب عرب زبان آن، چه ربطي به هدايت شدن يا هدايت نشدن دارد؟

"و اگر قرآن را گنگ و نامفهوم قرار داده بوديم قطعا مي‌گفتند چرا آيه‌هاي آن روشن بيان نشده آيا گنگ و فصيح با هم؟ بگو براي كساني كه ايمان آورده‌اند هدايت و شفا است و كساني كه ايمان نمي‌آورند در گوشهايشان سنگيني است و مثل اين است كه آنان را از جايي دور صدا مي‌زنند."

خب مسلما اگر قرآن گنگ و نامفهوم مطرح مي‌شد هر كسي بهانه‌اي داشت و ادعا مي‌كرد كه قرآن گنگه و من چيزي ازش نميفهمم.

یکسری بخاطر جهل و یکسری بخاطر مسائل سیاسی تقبیح میکنند... اما حکم خدا محدود کردن انسان نیست. بلکه قرار دادن او در مسیر صحیح است.


اصلا سر اینکه خلافت عمر بحثه بین شیعه و سنی.. چه برسه به اینکه بخواد حکم کنه.
در مورد مشروبات الکلی که در قرآن هم اومده که حرامه... پس ربطی به عمر نداره.. حالا اگه عمر دستور را اجرا کنه دلیل به این نمیشه که قبلش حرام نبوده.

صدق الله العلی العظیم.. بحث تمام شد :p

يكسري به خاطر جهل و يكسري به خاطر مسائل سياسي صيغه رو تقبيح كردند؟ من آيه‌اي تو قرآن نديدم كه صيغه رو تشويق كنه يا حتي مجاز اعلام كنه.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اين بحث رو از اول به طور كامل خوندم و چون خيلي زياد بود، جواب ندادم. اما در مورد اين پست‌ها و پست‌هاي مشابه كه عربي هايي كه تو قرآن اومده رو به معناي زبان عربي ترجمه مي‌كنن بايد بگم كه به نظر شما خدا اين كلمه رو اينقدر تو قرآن به كار مي‌بره در حالي كه معناي اين كلمه عربي هست؟ خب يعني ما نميدونيم كه اين كتاب به زبان عربيه؟ دليلي داشته كه خدا كلمه‌ي عربي رو تكرار كرده؟ 1400 سال از اون موقع گذشته اما همه‌ي ما مي‌بينيم و ميدونيم كه اين كتاب به زبان عربيه. حتي اگه اين كتاب رو به يك اروپايي يا آمريكايي بديد با يكم پرس و جو ميفهمه كه اين كتاب به زبان عربيه. پس اين كه بگيم معناي كلمه‌ي عربي كه تو قرآن گفته شده زبان عربي هست حرف كاملا اشتباهيه. بلكه معني عربي يعني فصيح و روشن و هر بار خدا در قرآن گفته قرآناً عربياً منظور قرآني فصيح هست كه احتياج به توضيح اضافه نداره.
من براي تكميل حرفام از آيه‌هايي كه آورديد يك دو نمونه مثال مي‌زنم:
سوره‌ي شعرا آيه‌ي 198 و 199:
"وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ (198) فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ (199) طبق ترجمه‌اي كه نوشتيد " و اگر آن را بر برخي از غير عرب زبانان نازل مي‌كرديم (198) و پيامبر آن را بر ايشان مي‌خواند به آن ايمان نمي‌آوردند (199)"
خب بايد بپرسم: چرا اگر قرآن بر غير عرب زبانان نازل شود آن‌ها به قرآن ايمان نمي‌آورند؟ يعني هر كس كه عربي صحبت نمي‌كنه به قرآن ايمان نمياره؟
هر جا در قرآن أعجم هست، معناي غير عرب زبان شده و هر جا عربي هست عرب زبان و زبان عربي. در حالي كه أعجم به معناي گنگ هست و معني درست اين آيه اين ميشه كه اگر قرآن را بر مردم گنگ و ناواضح نازل مي‌كرديم، آن‌ها به آن ايمان نمي‌آوردند.
البته در آيه‌ي زير كه اين قضيه خيلي واضح‌تر است و اصولا ترجمه كردن عربي به معناي عربي واقعا كاره مشكليه:
سوره‌ي فصلت آيه‌ي 44:
"وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ"

"اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى‏گفتند چرا آيه‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏دهند"

خب در بقيه‌ي جاهاي قرآن علما ميتونن يك جورايي عربي رو به زبان عربي ترجمه كنند. اما تو اين آيه كه فُصّلَتْ آورده شده ديگه نميشه اين كارو كرد. آيا ميتونيم اينطور ترجمه كنيم؟ "اگر قرآن را غير عربي قرار داده بوديم قطعا مي‌گفتند چرا آيه‌هاي آن روشن بيان نشده"
غير عربي بيان شدن قرآن چه ربطي به روشن بودن آن دارد؟ آيا خدا نمي‌تواند قرآن را به هر زبان ديگري نازل كند و در عين حال آيات آن روشن و واضح هم باشند؟
اين نكته در قسمت بعد آيه نيز مشاهده مي‌شود "كتابي غير عربي و [مخاطب آن] عرب زبان" نه تنها اين دو قسمت با هم ارتباطي ندارند بلكه با بقيه‌ي جمله نيز ارتباطي ندارند. كتاب غير عربي و مخاطب عرب زبان آن، چه ربطي به هدايت شدن يا هدايت نشدن دارد؟

"و اگر قرآن را گنگ و نامفهوم قرار داده بوديم قطعا مي‌گفتند چرا آيه‌هاي آن روشن بيان نشده آيا گنگ و فصيح با هم؟ بگو براي كساني كه ايمان آورده‌اند هدايت و شفا است و كساني كه ايمان نمي‌آورند در گوشهايشان سنگيني است و مثل اين است كه آنان را از جايي دور صدا مي‌زنند."

خب مسلما اگر قرآن گنگ و نامفهوم مطرح مي‌شد هر كسي بهانه‌اي داشت و ادعا مي‌كرد كه قرآن گنگه و من چيزي ازش نميفهمم.



يكسري به خاطر جهل و يكسري به خاطر مسائل سياسي صيغه رو تقبيح كردند؟ من آيه‌اي تو قرآن نديدم كه صيغه رو تشويق كنه يا حتي مجاز اعلام كنه.
دوست عزیز
من آخرین جواب فعلی شما رو در تایپیک ازدواج امام زمان خواندم.
در آنجا نوشته بودی :
اول به يك موضوعي اشاره كنم كه يك پيوستگي موضوعي در خود آيه وجود دارد و اين پيوستگي در موضوعات يك آيه با آيات قبل و بعد از آن نيز هست. حتي بعضي معتقدند در سوره‌هاي قرآن نيز از يك سوره به سوره‌ي بعد، پيوستگي مشاهده مي‌شود و موضوعات در يك روند مشخص مشاهده مي‌شود. و اين نكته در تمام آياتي كه شما گفتيد هست و خيلي از مفسرين متاسفانه به آن بي‌توجهند و در تفسير يك آيه از آيات قبل و بعد آن صرفنظر مي‌كنند و حتي در تفسير يك آيه نيز اول و آخر آيه را موضوعات جدايي فرض مي‌كنند.

اما دوست خوبم چرا آیه های قبل و بعد نخواندی؟

من آیه ی قبل و بعد این آیه رو این جا میارم:


مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿43﴾
به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمى‏شود به راستى كه پروردگار تو داراى آمرزش و دارنده كيفرى پر درد است (43)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿44﴾
و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى‏گفتند چرا آيه‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏دهند (44)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ﴿45﴾
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند (45)

دوست خوبم به نظر من ترجمه باید همین باشه که در بالا ذکر شده و باید بگم ترجمه ای که شما گفتید چون قبل و بعد رو در نظر نگرفتید اشتباه است!
چرا؟
در آیه ی 43 خداوند به پیامبر میگوید که آنچه رو که به پیامبران دیگه گفتم به شما میگویم یعنی گفتارت و اعمال تو با همون گفتار و اعمال پیامبران گذشته مطابقت دارد.
در آیه بعد(44) خدا متذکر میشه که :
قران رو به زبان عربی اوردم چون آنها (مخاطبان) عرب هستید و اگر به زبان دیگه ای میگفتم اونا(مخاطبان عرب) اون رو قبول نمیکردید و بقیه ماجرا.
در آیه 45 خداوند میگوید ما به موسی کتاب تورات رو دادیم و بقیه ماجرا.
خوب اگر این سه آیه رو کنار هم بزاریم قطعا منظور خدا از آیه ی 44 که ذکر کردید این است که:
خدا می خواست کتاب تورات رو به محمد(ص) بدهد1 ولی به او متذکر شد که بدلیل اینکه عربها عرب هستند و به زبان عربی مینویسند و میخوانند و حرف میزنند با کتابی که عبری است مشکل خواهند داشت و آن رو قبول نمی کنند، و از طرفی دیگر به او میگوید که کتاب تورات به دلیل اینکه خیلی کتابت شده و با هم اختلاف دارند ما همین2 رو به زبان عربی می آوریم که هم:
عربی باشد و قابل هضم برای عرب و هم راه ایراد اعراب رو به زبان قران ببندد.

در واقع دوست خوبم همین ترجمه درست است و مشکلی ندارد!

1-منظور تورات تحریف نشده است همان کتابی که به موسی داد.
2-منظور آیه هاست نه "کتاب" قران.

موفق و پیروز باشید.
یا حق
 

BigMasoud

اخراجی موقت
دوست عزیز
من آخرین جواب فعلی شما رو در تایپیک ازدواج امام زمان خواندم.
در آنجا نوشته بودی :
اول به يك موضوعي اشاره كنم كه يك پيوستگي موضوعي در خود آيه وجود دارد و اين پيوستگي در موضوعات يك آيه با آيات قبل و بعد از آن نيز هست. حتي بعضي معتقدند در سوره‌هاي قرآن نيز از يك سوره به سوره‌ي بعد، پيوستگي مشاهده مي‌شود و موضوعات در يك روند مشخص مشاهده مي‌شود. و اين نكته در تمام آياتي كه شما گفتيد هست و خيلي از مفسرين متاسفانه به آن بي‌توجهند و در تفسير يك آيه از آيات قبل و بعد آن صرفنظر مي‌كنند و حتي در تفسير يك آيه نيز اول و آخر آيه را موضوعات جدايي فرض مي‌كنند.

اما دوست خوبم چرا آیه های قبل و بعد نخواندی؟

من آیه ی قبل و بعد این آیه رو این جا میارم:


مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿43﴾
به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمى‏شود به راستى كه پروردگار تو داراى آمرزش و دارنده كيفرى پر درد است (43)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿44﴾
و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى‏گفتند چرا آيه‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏دهند (44)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ﴿45﴾
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند (45)

دوست خوبم به نظر من ترجمه باید همین باشه که در بالا ذکر شده و باید بگم ترجمه ای که شما گفتید چون قبل و بعد رو در نظر نگرفتید اشتباه است!
چرا؟
در آیه ی 43 خداوند به پیامبر میگوید که آنچه رو که به پیامبران دیگه گفتم به شما میگویمیعنی گفتارت و اعمال تو با همون گفتار و اعمال پیامبران گذشته مطابقت دارد.
در آیه بعد(44) خدا متذکر میشه که :
قران رو به زبان عربی اوردم چون آنها (مخاطبان) عرب هستید و اگر به زبان دیگه ای میگفتم اونا(مخاطبان عرب) اون رو قبول نمیکردید و بقیه ماجرا.
در آیه 45 خداوند میگوید ما به موسی کتاب تورات رو دادیم و بقیه ماجرا.
خوب اگر این سه آیه رو کنار هم بزاریم قطعا منظور خدا از آیه ی 44 که ذکر کردید این است که:
خدا می خواست کتاب تورات رو به محمد(ص) بدهد1ولی به او متذکر شد که بدلیل اینکه عربها عرب هستند و به زبان عربی مینویسند و میخوانند و حرف میزنند با کتابی که عبری است مشکل خواهند داشت و آن رو قبول نمی کنند، و از طرفی دیگر به او میگوید که کتاب تورات به دلیل اینکه خیلی کتابت شده و با هم اختلاف دارند ما همین2 رو به زبان عربی می آوریم که هم:
عربی باشد و قابل هضم برای عرب و هم راه ایراد اعراب رو به زبان قران ببندد.

در واقع دوست خوبم همین ترجمه درست است و مشکلی ندارد!

1-منظور تورات تحریف نشده است همان کتابی که به موسی داد.
2-منظور آیه هاست نه "کتاب" قران.

موفق و پیروز باشید.
یا حق

خيلي ممنون كه به اين نكته توجه داشتيد. اما آيات قبل و بعد اين آيه، ترجمه‌اي كه من گفتم رو نقض نمي‌كنه.
نكاتي كه در مورد آيه‌هاي 43 و 45 گفتيد درسته و اين هم درسته كه مضمون تورات و قرآن و بقيه‌ي كتاب‌هاي آسماني يكيه اما اين نكته كه "خدا مي‌خواست كتاب تورات رو به محمد (ص) بدهد" رو نميدونم از كجا نتيجه گرفتيد. و خب بديهيه كه چون پيامبر در جامعه‌ي عرب‌زباني بوده كتابي كه آورده عربي بوده. اما در مورد اينكه كتاب تورات به دليل اينكه خيلي كتابت شده تحريف شده بايد بگم كه هيچ جاي قرآن گفته نشده كه متنه تورات تغييري كرده باشه. تورات و بقيه‌ي كتاب‌هاي آسماني طبق آياتي كه تو قرآن هست از هر گونه تغيير حفظ شده. اما اون تحريفي كه تو بعضي آيه‌ها گفته شده و مي‌بينيد و علما با استناد به همون آيه‌ها ميگن كه تورات و انجيل تحريف شدند در مورد قرآن هم اتفاق افتاده به اين صورت كه اگه معني آيات رو اشتباه ترجمه كنيم و بعد يك عده‌ي زيادي هم بر اساس اين ترجمه گمراه بشن اين تحريف به حساب مياد.
بازم نميدونم از اين آيات پشت سر هم، اين قضيه كه به دليل تحريف شدن تورات خدا همون كتاب رو منتها به زبان عربي بر اعراب نازل كرده باشه ثابت بشه. ضمن اين كه پيشنهاد مي‌كنم عربي‌هايي كه در قرآن اومده رو يك نگاهي بندازين.
آيه‌ي 44 سوره‌ي فصلت از اين لحاظ قابل توجه هست كه در ترجمه‌ي مهدي الهي قمشه‌اي بقيه‌ي عربي‌ها به زبان عربي ترجمه شده اما اين يك عربي روشن ترجمه شده ولي باز داخل پرانتز به زبان عرب آمده. "و اگر ما ميفرستاديم اين قرآن را بزبان غير عربي كافران ميگفتند چرا آيات اين كتاب مفصل و روشن (بزبان عرب) نيامد ..." بخاطر كلمه‌ي فصلت نميشد اينجا هم مثل بقيه‌ي جاها ترجمه بشه.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز
درست میگی ولی خودم هم این جمله رو نوشتم میخواستم حذفش کنم ولی گفتم توضیح 1 رو قرار بدم تا برداشت اشتباهی نشه.
خوب اگه کتاب تورات رو خوندی متوجه میشی که اکثر داستانهایی که در قران اومده در تورات نیز اومده ولی طرح و جزییات اون باهم فرق میکنه.
همین طور در انجیل قضیه ی به صلیب کشیدن عیسی طوری بیان میشه که با قران تفاوت داره و با هم جور در نمیاد.
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند (45)
پس باید یه مشکلاتی برای تورات پیش اومده که باعث اختلاف شده.
نمی دانم اگه نگاهی به انجیل های موجود کنی میفهمی که با هم چقدر تفاوت دارند مثلا قضیه شام آخر رو از انجیلها بخون ببین که هر کدوم یه طور قضیه رو جلوه دادن با اینکه اصل موضوعشون یکی است.
و در مورد تورات هم همینطوره اگه نگاهی بندازین متوجه اسراییلیات موجود درون اون میشد که نشان از تحریف اون رو داره.
البته باید متذکر بشم که این چیزهایی که من میگویم برداشت و تفاسیر نیستند بلکه خود اصل کتاب های تورات و انجیل هستند.
در مورد ترجمه عربی هم باید گفت که اگه در جایی عجم رو گنگ و نامفهوم معنی کردی پس باید عرب رو روشن و فصیح و .. ترجمه کنی ولی اگه عرب رو عرب ترجمه کردی باید عجم رو هم غیر عرب ترجمه کنی.
ولی برای اطمینان از این قضیه ی این آیه این رو از دوستان عرب زبانم می پرسم و نتیجه اش رو به شما میگم.
در مورد اینکه اگه پیامبر همون کتاب (جملات یا همون آیات) تورات اصلی و همون چیزهایی رو که موسی گفته شده(ده فرمان) رو میاورد آیا نقضی درباره ی این گفته من میشد؟
"خدا مي‌خواست كتاب تورات رو به محمد (ص) بدهد"
یعنی اگه خدا یک کتاب داشته باشه منطقی تره یا اینکه چند کتاب متفاوت؟
خوب داستان هایی که در قران هستند رو بخونید و ببیند همان داستانها در تورات ذکر شده!
از طرفی دیگر توجه کنید که پیامبر در اول به سوی بیت المقدس نماز می خواند که بعد به سوی کعبه شد!
موسی و محمد(ص) شباهت های بسیاری با هم دارند لطفا توجه کنید!
موسی خیلی قبل تر از محمد(ص) به پیامبری مبعوث شد.

موفق و پیروز باشید
یا حق
 

karo7

اخراجی موقت
یکسری بخاطر جهل و یکسری بخاطر مسائل سیاسی تقبیح میکنند... اما حکم خدا محدود کردن انسان نیست. بلکه قرار دادن او در مسیر صحیح است.


اصلا سر اینکه خلافت عمر بحثه بین شیعه و سنی.. چه برسه به اینکه بخواد حکم کنه.
در مورد مشروبات الکلی که در قرآن هم اومده که حرامه... پس ربطی به عمر نداره.. حالا اگه عمر دستور را اجرا کنه دلیل به این نمیشه که قبلش حرام نبوده.

صدق الله العلی العظیم.. بحث تمام شد :p

1- پس از نظر شما بیشتر مسلمانان جهان که اهل تسنن هستند جاهلند!!!
2- پس از نظر شما شیعیانی که این قضیه رو قبول ندارند وتقبیح می کنند نیز سیاسی گری را به دین اسلام ترجیح می دهند!!!
3- پس نتیجه می گیریم از جهان چند ملیاردی فقط چند ملیون آدم فهمیده و با شعور مانند شما پیدا می شوند!!! و ما بقی که ماییم بی شعوریم.
4- در ضمن از نظر شما بحث به سرعت تمام شد!!! پس یعنی با چند جمله هم چند ملیارد نفر را هم محکوم، هم ارشاد، هم مجازات و هم ناسزا گفتید!!!

نتیجه گیری اخلاقی: بنده دوست دارم آدم با شعوری مانند شما نگردم:eek: و در همان جهالت خود باقی بمانم:smile: و صیغه را نه به خاطر خلیفه دوم، بلکه به خاطر جنبه عقلی مسئله تقبیح کنم، و بسیار بسیار خوشحال از این جهالتم.:biggrin:

صدق الله العظیم
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان خوبم
چون این جمله ی "خدا مي‌خواست كتاب تورات رو به محمد (ص) بدهد" نوشتم اول بگویم که منظور از کتاب همون گفتاری است که خداوند به موسی داده.
پذیرفتن این جمله نیاز به یه درک تاریخی از مسئله دارد.
پیامبران سامی که از نسل ابراهیم خلیل الله بودند!
انشالله در آینده حرف های بیشتری خواهم زد.
 

EhsanCh

Server Administrator
مدیر کل سایت
من آيه‌اي تو قرآن نديدم كه صيغه رو تشويق كنه يا حتي مجاز اعلام كنه.

امام صادق (ع): در كلام خداوند است كه آنچه خدا بر مردم گشايشي فرستد. كسي نمي‌تواند جلوي آن را بگيرد.(ما يفتح الله للناس من رحمه فلا ممسك لها) سپس امام صادق (ع) مي فرمايند: منه المتعه يكي از آنها صيغه كردن است.
مستدرك الوسائل ج14

*صالح بن عقبه از پدرش نقل مي كند: به امام صادق (ع) گفتم: آيا متعه (ازدواج موقت) ثواب هم دارد؟ فرمودند: «اگر شخص متعه كننده با اين كار رضايت خداوند و مخالفت منكران اين كار را خواسته باشد. خداوند براي هر كلنمه‌اي كه با متعه صحبت مي‌كند. يك حسنه برايش ثبت مي‌‌شود و در هنگام غسل خداوند به اندازه آبي كه از موهايش مي‌گذرد گناه او را پاك مي‌كند» پرسيد: به اندازه موهايش؟ فرمودند «آري به اندازه موهايش». شهوت مقدس
وسائل ج 14/لئاليج3/من لايحضر ج3

*امام صادق(ع): هنگامي كه پيامبر (ص) به معراج رفت فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت : اي محمد (ص) خداوند تبارك و تعالي مي‌فرمايد: من گناهان زناني را كه از امت تو متعه شوند بخشيدم.
رسائل ج14/لئاليج3/من لايحضر ج3
*انجام دهندگان متعه هنگامي كه غسل را تمام كردند خداوند از هر قطره آبي كه از او فرو مي‌ريزد. يك فرشته مي‌سازد كه تا روز قيامت خداوند را تسبيح و تقديس مي‌نمايد و ثواب آن را به غسل كننده مي دهد.
لئالي ج3 ص243
*در خلاصه الاخبار از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه يك روز به يارانش فرمود: «برادرم جبرئيل از پروردگارم برايم هديه‌اي آورد كه خداوند به هيچ يك از پيامبران پيش از من هديه نكرده بود و آن متعه زنان است.
لئالي ج3 ص243
*پيامبر اكرم (ص): دو نفري كه ازدواج موقت مي نمايند هنگامي كه با هم صحبت مي‌كنند كلام آنها تسبيح خداوند است و هنگامي كه دست همديگر را گرفتند گناهانشان از ميان انگشتانشان فرو مي ريزد. هنگامي كه يكي از انها ديگري را مي‌بوسد خداوند براي هر بوسه ثواب يك حج و عمره را مي‌دهد و هنگامي كه از هم جدا مي‌شوند خداوند براي هر دوي آنان به هر لذت و شهوتي كه برده‌اند حسنه‌اي به بزرگي كوه‌هاي بسيار بلند در نامه عملشان مي‌نويسد و هنگامي كه بلند شده و غسل كردند خداوند گناهان آنان را مي‌بخشد وآبي بر مويي از موهايشان مرور نمي‌كند مگر اينكه خداوند براي هر يك از آنها ده ثواب نوشته و ده گناه محو كرده و ده درجه بالا مي‌برد.
پس پيامبر (ص) فرمودند: و براي هر كسي كه پيوند بين آنها را ايجاد كرده باشد همين ثواب‌ها خواهد بود و در ادامه فرمودند يك درهم (خرج براي) متعه از هزار درهم كه در راه خدا خرج شود برتر است به خدا سوگند كه متعه برتر است و آن چيزي است كه قران درباره آن سخن گفته و سنت بر آن جاري شده است.
لئالي الاخيارج1 ص244

*از سلمان فارسي و مقداد و عمار ياسر رضوان الله عليهم اجمعين مرويست رسول خدا (ص) فرمودند: هر گاه مردي با متعه خود بنشيند فرشته‌اي بر ايشان نازل مي‌شود و ايشان را پاسباني مي‌كند تا اينكه از آن مجلس برخيزند و حق تعالي به فرشتگان مي‌گويد: نظر كنيد به اين دو بنده من و گواه باشيد كه من ايشان را آمرزيدم. پس اميرالمومنين (ع) برخواست و گفت: يا رسول الله! چيست جزاي (پاداش) كسي كه در اين باب سعي كند؟ (يعني واسطه شود)
فرمود: براي او ثواب مرد متعه كننده و زن متعه شوند است يا علي! متمتع و ممتمتعه از غسل فارغ شوند. به هر قطره كه آب از بدن آنها مي‌چكد حق تعالي ملك و فرشته‌اي بيافريند كه تسبيح و تقدس خداي سبحان كننده و ثواب آن را براي آن دو نفر غسل كنده باشد. يا علي! هر كه اين سنت را سبك گيرد و آنرا احيا نكند او از امت من و از شيعه تو نمي باشد و من از او بيزارم.نسيمي از بوستان دوست ص380

*اباب بن تغلب از امام صادق (ع) سوال مي كند: اگر زن زيبايي ديده شود كه راضي به ازدواج موقت باشد؛ ولي معلوم نيست شوهر دارد يا نه چه بايد كرد؟ حضرت فرمودند: لازم نيست تحقيق كني حرف او كه مي‌گويد شوهر ندارم براي تو كافي است.
كتاب متعه شيخ مفيد حديث 37

*امام صادق(ع): سخت ترين مردم جهت عذاب در قيامت زناكارانند.
ثواب الاعمال ص600

*در روايات فراواني داريم كه زنا موجب از بين رفتن نورانيت صورت، فقر، مرگ زود رس، خشم خدا، دشواري حساب قيامت، جاودانگي در آتش، مرگ ناگهاني، حبس رزق و آشكار شدن زلزله مي‌شود.
بحارالانوار ج 76

*پيامبر اكرم (ص): ان محرم الحلال كمحلل الحرام؛ آنكه حلال را حرام مي‌كند مانند كسي كه حرام را حلال مي كند.
نهج‌الفصاحه ص208


*عمربن خطال خليفه... مي‌گويد: دو متعه كه در زمان رسول خدا حلال بودند و من از آن دو نهي كردم! و هر كس مرتكب آن دو شود او را عقاب مي كنم! (در جايي ديگر مي‌گويد سنگسارش مي‌كنم).
الغدير ج6 ص213

*رسول خدا (ص): بعثت بالحنيفيه السمحه و من خلف سنتي فليس مني. من ديني آسان و ساده آورده‌ام و هر كه با روش من مخالفت كند از من نيست.
حديث1092 نهج الفصاحه

*پيامبر اسلام (ص): ما من عبد استحيا من الحلال الا ابتلاه الله بالحرام؛ هر كه از حلال شرم كند خدا وي را به حرام مبتلا كند.
نهج الفصاحه ص208
*امام صادق (ع): زماني كه مردي به زور از زني كام بگيرد. يك ضربه با شمشير به او زده مي‌شود خواه با آن بميرد يا زنده بماند.
ميزان الحكمه ج4 ص243

*مطابق روايت انوار المجالس حضرت صادق (ع) فرمود: كه متعه كردن در دين ما و دين پدران ما است. پس هر كس آنرا انكار كند به تحقيق كه انكار كرده است دين ما را و به دين غير ما معتقد شده است.
رسول خدا (ص): هر كس يكبار متعه كند يك سوم او از آتش جهنم آزاد مي‌شود و هر كس دوبار متعه كند دو سوم او از آتش جهنم آزاد مي‌شود و هر كس سه بار متعه كند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد مي‌شود.
*از امام صادق (ع) سوال شد آيا رسول خدا متعه كرد؟ فرمود : آري.
*روايت است كه: ان المومن لا يكمل حتي يتمتع؛ مومن كامل نمي‌شود تا اينكه متعه انجام دهد.
من لايحضر ج3/وسائل ج140
*هشام بن سالم از امام جعفر صادق (ع) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: مستحب است كه مرد متعه كند و براي مردان شما دوست ندارم كه از دنيا بدون اينكه حتي يكبار متعه كرده باشند.
وسائل ج14 باب 2 حديث7

*ابو بصير مي‌گويد بر امام جعفر صادق (ع) وارد شدم او به من فرمود: اي بومحمد! آيا از هنگامي كه نزد خانواده‌ات خارج شده‌اي متعه كرده‌اي؟ گفتم : نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه كافي توانايي مالي ندارم. حضرت دستور دادند يك دينار به من بدهند و فرمودند : تو را قسم مي‌دهم كه به خانه نروي مگر اينكه اين كار را انجام دهي.
وسائل ج14 باب 2 حديث140

*امام كاظم (ع): زياده روي در متعه نكنيد و سنت را بر پا نگهداريد و آن شما را از همسرانتان باز ندارد و موجب عصبانيت آنها و انكار حق توسط آنها نشويد تا به امر كنندگان بر اين كار لعنت بفرستد.
كتاب متعه شيخ مفيد ص 34

*زراره بن اعين از امام باقر (ع) نقل مي‌كند كهع : سرگرمي مومن در سه كار است: 1متعه زنان، 2شوخي با دوستان و برادران، 3نماز شب.
ازدواج موقت- نياز امروز- عباس زاده

*جميل بن صالح مي‌گويد: بعضي از شيعيان امام صادق (ع) عرض كردند: چيزهايي (شك و شبهه يا اذيت و آزار مردم يا ترس از مخالفين) از متعه به ما رسيده است و ما سوگند خورده‌ايم كه هرگز متعه نگريم. امام به ايشان فرمودند: اگر شما اطاعت خدا را نكنيد درحقيقت معصيت كرده‌ايد.

وسائل ج14 باب 3 حديث2
*امام صادق (ع): از ما نيست كسي كه به رجعت ما معتقد نباشد و متعه را حلال نداند.
فروغ كافي ص7

*حميري به امام زمان حضرت مهدي (عج) نوشت و از آن حضرت سوال كرد: مردي كه شيعه است و متعه را حلال مي‌داند و اعتقاد رجعت دارد همسري دارد. همسري خوب كه در تمام كارها او را كمك كار است و لذا با او عهد كرده است كه هرگز بر او همسر ديگري نگيرد و ازدواج موقت نكند و خلاصه با وجود او كس ديگر را نخواهد و به اين عهد نوزده سال پاي‌بند است و به عهد و قولش عمل كرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زيادي دور از منزل خود بوده است و به قول خود پاي بند مانده و تعه نگرفته است و مشغوليت به برادران، اولاد، خدمه، كارگزاران و اطرافيان هيچ فرصتي به او نداده تا به فكر متعه بيفتد. متعه را حرام نمي داند بلكه متدين به آن است؛ ولي چون همسر خود را مِي‌خواهد و دوستش دارد براي حفظ او و خودش متعه نمي‌گيرد و اين ارزش را دوست دارد.
آيا او براي ترك متعه گناه كرده است؟ از طرف حضرت جواب رسيد: براي اين كه قسم به معصيت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت كند و يك دفعه هم شده متعه بگيرد.

بحار ج100ص298/كتاب متعه شيخ مفيد ص48
*امام صادق (ع): خداي تعالي شراب و هر مسكر را بر شيعه حرام كرده است و در عوض بهايشان متعه را داد.

*امام صادق‌(ع): هر كس كه ازدواج موقت كند و بعد غسل كند. از هر قطره‌اي كه از آب غسل مي‌چكد خداوند هفتاد ملك را خلق نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش و بخشش نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش و بخشش نمايند و تا روز قيامت بر كسي كه از اين عمل دوري كند لعنت مي‌فرستند.

وسائل الشيعه ج14 ص444-447
*از امام صادق (ع): نقل شده كه زن نود و نه بار بيشتر از مرد لذت و شهوت را احساس مي‌كند ولي خداوند او را به رشته حيا مقيد كرده است.

كتاب آشتي ازدواج ص90
*عيسي بن يزيد مي‌گويد: به امام باقر (ع) نوشتم كه زني در منزل مردي خدمت مي‌كند مرد دوست ندارد به نامحرم نگاه كند و لذا از او تقاضا كرد كه به عقد موقت او در بيايد و زن به شرطي كه با او همخوابه نشود قبول مي‌كند. آيا اينگونه شرط درست است؛ حضرت در جواب او نوشتند: عيبي ندارد شرط درست است زيرا صيغه عقد، ازدواج موقت است (اين شرط در عقد دائم صحيح نيست)
كتاب متعه شيخ مفيد حديث35
*رسول خدا (ص): هر كه راضي به متعه شدن دختر و خواهر و مادر و عمه و خاله و خويشان خودش نشود نمي‌رسد به او شفاعت من.
*رسول خدا (ص): هر كه از دنيا برود و متعه نكند بدمنظر و بدهيبت باشد مانند كسي كه بيني او را بريده باشند.
در كمتاب مجمع البحرين اين عباس روايت كرده است: نيست متعه مگر رحتمي كه خداوند آن رحمت كند امت محمد (ص) پس اگر عمر آنرا نهي نكرده بود هيچ كس زنا نمي كرد مگر شقي و بدبخت.

*بكر بن حمد مي‌گويد از امام صادق (ص) در مورد متعه سوال كردم فرمود: من دوست ندارم مرد مسلماني را كه از دنيا خارج مي‌شود و يكي از سنت‌هاي پيامبر را انجام ندهد.
من لايضر ج3


1- پس از نظر شما بیشتر مسلمانان جهان که اهل تسنن هستند جاهلند!!!
2- پس از نظر شما شیعیانی که این قضیه رو قبول ندارند وتقبیح می کنند نیز سیاسی گری را به دین اسلام ترجیح می دهند!!!
3- پس نتیجه می گیریم از جهان چند ملیاردی فقط چند ملیون آدم فهمیده و با شعور مانند شما پیدا می شوند!!! و ما بقی که ماییم بی شعوریم.
4- در ضمن از نظر شما بحث به سرعت تمام شد!!! پس یعنی با چند جمله هم چند ملیارد نفر را هم محکوم، هم ارشاد، هم مجازات و هم ناسزا گفتید!!!

نتیجه گیری اخلاقی: بنده دوست دارم آدم با شعوری مانند شما نگردم:eek: و در همان جهالت خود باقی بمانم:smile: و صیغه را نه به خاطر خلیفه دوم، بلکه به خاطر جنبه عقلی مسئله تقبیح کنم، و بسیار بسیار خوشحال از این جهالتم.:biggrin:

صدق الله العظیم
1- من نظر خودم را گفتم که فکر میکنم درسته با دلایلی که عرض کردم
2- حتما اونا هم دلیل دارند... اونایی هم که باهاشون مخالفن دلیل دارن... باید دید دلیل که محکمتره
3- کسی چنین حرفی نزد
4- منظورم حرف شما بود که نتیجه گیری کردید آفرینش انسان اساسا بی معناست . پس به نظر شما چند ملیارد آدم با شعورند و نعوذ بالله خدا نمیدونسته چی کار داره میکنه ؟
آفرینش انسان اساسا بی معنا است.
 

BigMasoud

اخراجی موقت
دوست عزیز
درست میگی ولی خودم هم این جمله رو نوشتم میخواستم حذفش کنم ولی گفتم توضیح 1 رو قرار بدم تا برداشت اشتباهی نشه.
خوب اگه کتاب تورات رو خوندی متوجه میشی که اکثر داستانهایی که در قران اومده در تورات نیز اومده ولی طرح و جزییات اون باهم فرق میکنه.
همین طور در انجیل قضیه ی به صلیب کشیدن عیسی طوری بیان میشه که با قران تفاوت داره و با هم جور در نمیاد.
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند (45)
پس باید یه مشکلاتی برای تورات پیش اومده که باعث اختلاف شده.
نمی دانم اگه نگاهی به انجیل های موجود کنی میفهمی که با هم چقدر تفاوت دارند مثلا قضیه شام آخر رو از انجیلها بخون ببین که هر کدوم یه طور قضیه رو جلوه دادن با اینکه اصل موضوعشون یکی است.
و در مورد تورات هم همینطوره اگه نگاهی بندازین متوجه اسراییلیات موجود درون اون میشد که نشان از تحریف اون رو داره.
البته باید متذکر بشم که این چیزهایی که من میگویم برداشت و تفاسیر نیستند بلکه خود اصل کتاب های تورات و انجیل هستند.
در مورد ترجمه عربی هم باید گفت که اگه در جایی عجم رو گنگ و نامفهوم معنی کردی پس باید عرب رو روشن و فصیح و .. ترجمه کنی ولی اگه عرب رو عرب ترجمه کردی باید عجم رو هم غیر عرب ترجمه کنی.
ولی برای اطمینان از این قضیه ی این آیه این رو از دوستان عرب زبانم می پرسم و نتیجه اش رو به شما میگم.
در مورد اینکه اگه پیامبر همون کتاب (جملات یا همون آیات) تورات اصلی و همون چیزهایی رو که موسی گفته شده(ده فرمان) رو میاورد آیا نقضی درباره ی این گفته من میشد؟
"خدا مي‌خواست كتاب تورات رو به محمد (ص) بدهد"
یعنی اگه خدا یک کتاب داشته باشه منطقی تره یا اینکه چند کتاب متفاوت؟
خوب داستان هایی که در قران هستند رو بخونید و ببیند همان داستانها در تورات ذکر شده!
از طرفی دیگر توجه کنید که پیامبر در اول به سوی بیت المقدس نماز می خواند که بعد به سوی کعبه شد!
موسی و محمد(ص) شباهت های بسیاری با هم دارند لطفا توجه کنید!
موسی خیلی قبل تر از محمد(ص) به پیامبری مبعوث شد.

موفق و پیروز باشید
یا حق

" پس باید یه مشکلاتی برای تورات پیش اومده که باعث اختلاف شده. " يعني منظور شما اينه كه مشكلاتي براي تورات زمان موسي پيش اومده!!؟

" نمی دانم اگه نگاهی به انجیل های موجود کنی میفهمی که با هم چقدر تفاوت دارند مثلا قضیه شام آخر رو از انجیلها بخون ببین که هر کدوم یه طور قضیه رو جلوه دادن با اینکه اصل موضوعشون یکی است.
و در مورد تورات هم همینطوره اگه نگاهی بندازین متوجه اسراییلیات موجود درون اون میشد که نشان از تحریف اون رو داره.
البته باید متذکر بشم که این چیزهایی که من میگویم برداشت و تفاسیر نیستند بلکه خود اصل کتاب های تورات و انجیل هستند."

اين چيزهايي كه گفتيد نه برداشت و تفاسير است و نه خود اصل كتاب‌هاي تورات و انجيل. انجيل‌هاي متفاوتي كه شما مطالعه كرديد به چه زباني بودند؟ انگليسي، فارسي يا عبري؟
درست همانطور كه قرآن به زبان عربي است و فارسي‌زبانان اونو تحريف ميكنند انجيل و تورات هم كه به زبان عبري است به زبان انگليسي يا زبان‌هاي ديگه تحريف ميشه.

" در مورد ترجمه عربی هم باید گفت که اگه در جایی عجم رو گنگ و نامفهوم معنی کردی پس باید عرب رو روشن و فصیح و .. ترجمه کنی ولی اگه عرب رو عرب ترجمه کردی باید عجم رو هم غیر عرب ترجمه کنی."

من غير اين كارو كردم؟ :smile:

در مورد قسمت آخر: نه نقضي در گفته‌هاي شما پيش نميومد. اصولا هيچ مشكلي پيش نميومد اگه خدا تورات رو به زبان عربي به حضرت محمد نازل مي‌كرد. اما اينطور نشد. و كتاب‌هاي آسماني همه متن يكساني ندارند كه ترجمه‌ي متفاوت آن به پيامبران مختلف نازل شده باشه بلكه مضمون يكساني دارند. خيلي چيزها هست كه در تورات گفته شده اما در قرآن گفته نشده.

و كلا در مورد تغيير نكردن متن تورات و انجيل:
در سوره‌ي الحجر آيه‌ي 9: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ" "همانا ما ذكر را نازل كرديم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود"
اسمي از قرآن برده نشده بلكه گفته شده ما ذكر را نازل كرديم و از آن حفاظت كرديم. ذكر هم به معناي يادآوري است.
همچنين در آيات 43 تا 48 سوره‌ي المائده به پيروي پيروان موسي و عيسي از تورات و انجيل امر شده.
 

BigMasoud

اخراجی موقت
امام صادق (ع): در كلام خداوند است كه آنچه خدا بر مردم گشايشي فرستد. كسي نمي‌تواند جلوي آن را بگيرد.(ما يفتح الله للناس من رحمه فلا ممسك لها) سپس امام صادق (ع) مي فرمايند: منه المتعه يكي از آنها صيغه كردن است.
مستدرك الوسائل ج14
*صالح بن عقبه از پدرش نقل مي كند: به امام صادق (ع) گفتم: آيا متعه (ازدواج موقت) ثواب هم دارد؟ فرمودند: «اگر شخص متعه كننده با اين كار رضايت خداوند و مخالفت منكران اين كار را خواسته باشد. خداوند براي هر كلنمه‌اي كه با متعه صحبت مي‌كند. يك حسنه برايش ثبت مي‌‌شود و در هنگام غسل خداوند به اندازه آبي كه از موهايش مي‌گذرد گناه او را پاك مي‌كند» پرسيد: به اندازه موهايش؟ فرمودند «آري به اندازه موهايش». شهوت مقدس
وسائل ج 14/لئاليج3/من لايحضر ج3
*امام صادق(ع): هنگامي كه پيامبر (ص) به معراج رفت فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت : اي محمد (ص) خداوند تبارك و تعالي مي‌فرمايد: من گناهان زناني را كه از امت تو متعه شوند بخشيدم.
رسائل ج14/لئاليج3/من لايحضر ج3
*انجام دهندگان متعه هنگامي كه غسل را تمام كردند خداوند از هر قطره آبي كه از او فرو مي‌ريزد. يك فرشته مي‌سازد كه تا روز قيامت خداوند را تسبيح و تقديس مي‌نمايد و ثواب آن را به غسل كننده مي دهد.
لئالي ج3 ص243
*در خلاصه الاخبار از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه يك روز به يارانش فرمود: «برادرم جبرئيل از پروردگارم برايم هديه‌اي آورد كه خداوند به هيچ يك از پيامبران پيش از من هديه نكرده بود و آن متعه زنان است.
لئالي ج3 ص243
*پيامبر اكرم (ص): دو نفري كه ازدواج موقت مي نمايند هنگامي كه با هم صحبت مي‌كنند كلام آنها تسبيح خداوند است و هنگامي كه دست همديگر را گرفتند گناهانشان از ميان انگشتانشان فرو مي ريزد. هنگامي كه يكي از انها ديگري را مي‌بوسد خداوند براي هر بوسه ثواب يك حج و عمره را مي‌دهد و هنگامي كه از هم جدا مي‌شوند خداوند براي هر دوي آنان به هر لذت و شهوتي كه برده‌اند حسنه‌اي به بزرگي كوه‌هاي بسيار بلند در نامه عملشان مي‌نويسد و هنگامي كه بلند شده و غسل كردند خداوند گناهان آنان را مي‌بخشد وآبي بر مويي از موهايشان مرور نمي‌كند مگر اينكه خداوند براي هر يك از آنها ده ثواب نوشته و ده گناه محو كرده و ده درجه بالا مي‌برد.
پس پيامبر (ص) فرمودند: و براي هر كسي كه پيوند بين آنها را ايجاد كرده باشد همين ثواب‌ها خواهد بود و در ادامه فرمودند يك درهم (خرج براي) متعه از هزار درهم كه در راه خدا خرج شود برتر است به خدا سوگند كه متعه برتر است و آن چيزي است كه قران درباره آن سخن گفته و سنت بر آن جاري شده است.
لئالي الاخيارج1 ص244
*پيامبر اكرم (ص): لعنت و فرشتگان و همه مردم بر استمناگر و لواط كننده‌گان باد.
ميزان الحكمه ج8 ص539
*امام رضا (ع): اگر سزاوار بود شخصي دوبار رجم و سنگسار گردد. حق همين لواط‌ كننده‌گان است. و اگر كسي لواط كند عقاب آن اين است كه او بسوزانند يا كه ديوار بر سرش خراب كنند يا يك ضربه شمشير به او بزنند و در قيامت شخص لواط كننده را بر كناره بالاي جهنم آويزان مي‌كنند.
مستدرك الوسائل ج18 ص82
*رسول خدا(ص): استمنا كننده با دست ملعون است.
ميزان الحكمه ج9 ص222
*امام صادق (ع): نظر كردن تيري از تيرهاي زهرآلود شيطان است و هركه نظر حرامي را براي خدا نه براي غير او ترك كند، حق تعالي ايماني به او كرانت مي‌فرمايد كه طعم و لذت آن ايمان را بچشد.
گزيده عين الحياه- محمد اسفندياري
*امام باقر (ع): كدام عبادت از عفت شكم و فرج بهتر است؟
*امام باقر (ع): ايمان ندارد هر كس حيا ندارد.
ميزان الحكمه

*از سلمان فارسي و مقداد و عمار ياسر رضوان الله عليهم اجمعين مرويست رسول خدا (ص) فرمودند: هر گاه مردي با متعه خود بنشيند فرشته‌اي بر ايشان نازل مي‌شود و ايشان را پاسباني مي‌كند تا اينكه از آن مجلس برخيزند و حق تعالي به فرشتگان مي‌گويد: نظر كنيد به اين دو بنده من و گواه باشيد كه من ايشان را آمرزيدم. پس اميرالمومنين (ع) برخواست و گفت: يا رسول الله! چيست جزاي (پاداش) كسي كه در اين باب سعي كند؟ (يعني واسطه شود)
فرمود: براي او ثواب مرد متعه كننده و زن متعه شوند است يا علي! متمتع و ممتمتعه از غسل فارغ شوند. به هر قطره كه آب از بدن آنها مي‌چكد حق تعالي ملك و فرشته‌اي بيافريند كه تسبيح و تقدس خداي سبحان كننده و ثواب آن را براي آن دو نفر غسل كنده باشد. يا علي! هر كه اين سنت را سبك گيرد و آنرا احيا نكند او از امت من و از شيعه تو نمي باشد و من از او بيزارم.نسيمي از بوستان دوست ص380

*اباب بن تغلب از امام صادق (ع) سوال مي كند: اگر زن زيبايي ديده شود كه راضي به ازدواج موقت باشد؛ ولي معلوم نيست شوهر دارد يا نه چه بايد كرد؟ حضرت فرمودند: لازم نيست تحقيق كني حرف او كه مي‌گويد شوهر ندارم براي تو كافي است.
كتاب متعه شيخ مفيد حديث 37
*امام صادق(ع): سخت ترين مردم جهت عذاب در قيامت زناكارانند.
ثواب الاعمال ص600
*در روايات فراواني داريم كه زنا موجب از بين رفتن نورانيت صورت، فقر، مرگ زود رس، خشم خدا، دشواري حساب قيامت، جاودانگي در آتش، مرگ ناگهاني، حبس رزق و آشكار شدن زلزله مي‌شود.
بحارالانوار ج 76
*پيامبر اكرم (ص): ان محرم الحلال كمحلل الحرام؛ آنكه حلال را حرام مي‌كند مانند كسي كه حرام را حلال مي كند.
نهج‌الفصاحه ص208
*عمربن خطال خليفه... مي‌گويد: دو متعه كه در زمان رسول خدا حلال بودند و من از آن دو نهي كردم! و هر كس مرتكب آن دو شود او را عقاب مي كنم! (در جايي ديگر مي‌گويد سنگسارش مي‌كنم).
الغدير ج6 ص213
*رسول خدا (ص): بعثت بالحنيفيه السمحه و من خلف سنتي فليس مني. من ديني آسان و ساده آورده‌ام و هر كه با روش من مخالفت كند از من نيست.
حديث1092 نهج الفصاحه
*پيامبر اسلام (ص): ما من عبد استحيا من الحلال الا ابتلاه الله بالحرام؛ هر كه از حلال شرم كند خدا وي را به حرام مبتلا كند.
نهج الفصاحه ص208
*امام صادق (ع): زماني كه مردي به زور از زني كام بگيرد. يك ضربه با شمشير به او زده مي‌شود خواه با آن بميرد يا زنده بماند.
ميزان الحكمه ج4 ص243
*از امام سوال شد اگر مردي زني را به زور وادار به زنا كند، حد (عقوبت شرعي) آن چقدر است؟
حضرت فرمود : اين مرد كشته شود خواه همسر داشته يا نداشته باشد.
ميزان الحكمه ج4 ص243
*رسول خدا (ص): اگر زني كه شوهر دارد زنا و فسا كند در روز قيامت از آلت تناسلي زن و مرد چرك و خون آبه متعفني جوشان خواهد بود كه تا 500 سال اهل جهنم از بوي بد آن در عذاب و رنج هستند اينان شديدترين عذاب را متحمل مي‌شوند.
خدا با آنها سخن نمي‌گويد و آنها را از گناه پاكيزه نمي‌كند و براي آنها شديدترين عذاب‌ها را مهيا كرده است.
ميزان الحكمه ص235

*مطابق روايت انوار المجالس حضرت صادق (ع) فرمود: كه متعه كردن در دين ما و دين پدران ما است. پس هر كس آنرا انكار كند به تحقيق كه انكار كرده است دين ما را و به دين غير ما معتقد شده است.
رسول خدا (ص): هر كس يكبار متعه كند يك سوم او از آتش جهنم آزاد مي‌شود و هر كس دوبار متعه كند دو سوم او از آتش جهنم آزاد مي‌شود و هر كس سه بار متعه كند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد مي‌شود.
*از امام صادق (ع) سوال شد آيا رسول خدا متعه كرد؟ فرمود : آري.
*روايت است كه: ان المومن لا يكمل حتي يتمتع؛ مومن كامل نمي‌شود تا اينكه متعه انجام دهد.
من لايحضر ج3/وسائل ج140
*هشام بن سالم از امام جعفر صادق (ع) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: مستحب است كه مرد متعه كند و براي مردان شما دوست ندارم كه از دنيا بدون اينكه حتي يكبار متعه كرده باشند.
وسائل ج14 باب 2 حديث7
*ابو بصير مي‌گويد بر امام جعفر صادق (ع) وارد شدم او به من فرمود: اي بومحمد! آيا از هنگامي كه نزد خانواده‌ات خارج شده‌اي متعه كرده‌اي؟ گفتم : نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه كافي توانايي مالي ندارم. حضرت دستور دادند يك دينار به من بدهند و فرمودند : تو را قسم مي‌دهم كه به خانه نروي مگر اينكه اين كار را انجام دهي.
وسائل ج14 باب 2 حديث140
*امام كاظم (ع): زياده روي در متعه نكنيد و سنت را بر پا نگهداريد و آن شما را از همسرانتان باز ندارد و موجب عصبانيت آنها و انكار حق توسط آنها نشويد تا به امر كنندگان بر اين كار لعنت بفرستد.
كتاب متعه شيخ مفيد ص 34
*زراره بن اعين از امام باقر (ع) نقل مي‌كند كهع : سرگرمي مومن در سه كار است: 1متعه زنان، 2شوخي با دوستان و برادران، 3نماز شب.
ازدواج موقت- نياز امروز- عباس زاده
*جميل بن صالح مي‌گويد: بعضي از شيعيان امام صادق (ع) عرض كردند: چيزهايي (شك و شبهه يا اذيت و آزار مردم يا ترس از مخالفين) از متعه به ما رسيده است و ما سوگند خورده‌ايم كه هرگز متعه نگريم. امام به ايشان فرمودند: اگر شما اطاعت خدا را نكنيد درحقيقت معصيت كرده‌ايد.
وسائل ج14 باب 3 حديث2
*امام صادق (ع): از ما نيست كسي كه به رجعت ما معتقد نباشد و متعه را حلال نداند.
فروغ كافي ص7
*حميري به امام زمان حضرت مهدي (عج) نوشت و از آن حضرت سوال كرد: مردي كه شيعه است و متعه را حلال مي‌داند و اعتقاد رجعت دارد همسري دارد. همسري خوب كه در تمام كارها او را كمك كار است و لذا با او عهد كرده است كه هرگز بر او همسر ديگري نگيرد و ازدواج موقت نكند و خلاصه با وجود او كس ديگر را نخواهد و به اين عهد نوزده سال پاي‌بند است و به عهد و قولش عمل كرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زيادي دور از منزل خود بوده است و به قول خود پاي بند مانده و تعه نگرفتهاست و مشغوليت بهبرادران، اولاد، خدمه، كارگزاران و اطرافيان هيچ فرصتي به او نداده تا به فكر متعه بيفتد. متعه را حرام نمي داند بلكه متدين به آن است؛ ولي چون همسر خود را مِي‌خواهد و دوستش دارد براي حفظ او و خودش متعه نمي‌گيرد و اين ارزش را دوست دارد.
آيا او براي ترك متعه گناه كرده است؟ از طرف حضرت جواب رسيد: براي اين كه قسم به معصيت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت كند و يك دفعه هم شده متعه بگيرد.
بحار ج100ص298/كتاب متعه شيخ مفيد ص48
*امام صادق (ع): خداي تعالي شراب و هر مسكر را بر شيعه حرام كرده است و در عوض بهايشان متعه را داد.
*امام صادق‌(ع): هر كس كه ازدواج موقت كند و بعد غسل كند. از هر قطره‌اي كه از آب غسل مي‌چكد خداوند هفتاد ملك را خلق نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش و بخشش نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش و بخشش نمايند و تا روز قيامت بر كسي كه از اين عمل دوري كند لعنت مي‌فرستند.
وسائل الشيعه ج14 ص444-447
*از امام صادق (ع): نقل شده كه زن نود و نه بار بيشتر از مرد لذت و شهوت را احساس مي‌كند ولي خداوند او را به رشته حيا مقيد كرده است.
كتاب آشتي ازدواج ص90
*عيسي بن يزيد مي‌گويد: به امام باقر (ع) نوشتم كه زني در منزل مردي خدمت مي‌كند مرد دوست ندارد به نامحرم نگاه كند و لذا از او تقاضا كرد كه به عقد موقت او در بيايد و زن به شرطي كه با او همخوابه نشود قبول مي‌كند. آيا اينگونه شرط درست است؛ حضرت در جواب او نوشتند: عيبي ندارد شرط درست است زيرا صيغه عقد، ازدواج موقت است (اين شرط در عقد دائم صحيح نيست)
كتاب متعه شيخ مفيد حديث35
*رسول خدا (ص): هر كه راضي به متعه شدن دختر و خواهر و مادر و عمه و خاله و خويشان خودش نشود نمي‌رسد به او شفاعت من.
*رسول خدا (ص): هر كه از دنيا برود و متعه نكند بدمنظر و بدهيبت باشد مانند كسي كه بيني او را بريده باشند.
در كمتاب مجمع البحرين اين عباس روايت كرده است: نيست متعه مگر رحتمي كه خداوند آن رحمت كند امت محمد (ص) پس اگر عمر آنرا نهي نكرده بود هيچ كس زنا نمي كرد مگر شقي و بدبخت.

*بكر بن حمد مي‌گويد از امام صادق (ص) در مورد متعه سوال كردم فرمود: من دوست ندارم مرد مسلماني را كه از دنيا خارج مي‌شود و يكي از سنت‌هاي پيامبر را انجام ندهد.
من لايضر ج3

نكته: رواياتي در باب جواز جمع بين دو خواهر در متعه ، نياز به حضور شاهددر متعه، اذن مطلق دختر در ازدواج، عدم جواز بيش از چهار زن متعه اي، ايلاء در ازدواج موقت، وقوع لعان در متعه، يك حيض بودن عده در متعه ،‌اسم بردن بدون شرط متتعتين از يكديگر به دليل آنكه مورد اعتنا در فتاواي مراجع فعلي كه مردم مقلد آنها هستند نمي باشد، مورد استفاده در اين سايت قرار نگرفته است ، از اين رو رواياتي كه مسائلي همچون « نهي از متعه »،« نهي متعه براي متأهلين »، «رجم مرد متأهل متعه كننده » در كتب شيعي و سني موجود مي باشد بدليل مخالفت با نظر مشهور فقها كه براي استحبابي بودن متعه فتوا داده اند مورد استفاده قرار نگرفته است و نهايتا اينگونه روايات حمل بر تقيه احتمال اتهام متعه كنندگان به فعل حرام و زنا ، لحوق شين و عار نيست . به طرفين عقد و خانواده هاي آنان ،‌عياشي ،‌افراط ،‌ضعف سند و امثالهم حمل مي شود نه نهي به حرمت يا حتي كراهت متعه،‌لذا كسي از اين جهت اشكال بكند كه چرا روايات موافق با متعه را تبليغ مي كنيد يا جانب بي طرفي را رعايت نمي كنيد.


1- من نظر خودم را گفتم که فکر میکنم درسته با دلایلی که عرض کردم
2- حتما اونا هم دلیل دارند... اونایی هم که باهاشون مخالفن دلیل دارن... باید دید دلیل که محکمتره
3- کسی چنین حرفی نزد
4- منظورم حرف شما بود که نتیجه گیری کردید آفرینش انسان اساسا بی معناست . پس به نظر شما چند ملیارد آدم با شعورند و نعوذ بالله خدا نمیدونسته چی کار داره میکنه ؟

واقعا از شما ممنونم كه آيات قرآن رو از زبان ائمه و پيامبر در مورد مجاز دونستن صيغه عنوان كرديد. :gol:
دوست عزيز من در اين زمينه به اندازه‌ي كافي روايت و حديث ديدم. و چيزايي كه ميزنم از جايي كپي نمي‌كنم بلكه سعي مي‌كنم فكر كنم.
 

EhsanCh

Server Administrator
مدیر کل سایت
واقعا از شما ممنونم كه آيات قرآن رو از زبان ائمه و پيامبر در مورد مجاز دونستن صيغه عنوان كرديد. :gol:
دوست عزيز من در اين زمينه به اندازه‌ي كافي روايت و حديث ديدم. و چيزايي كه ميزنم از جايي كپي نمي‌كنم بلكه سعي مي‌كنم فكر كنم.
خواهش میکنم... اگه منظور شما اینه که چون حدیث هستند نمیشه بهشون اعتبار کرد اون بحث دیگه ایه.
منم در مورد حرفایی که میزنم تفکر میکنم... حدیث ها را هم مسلما از جایی کپی میکنم... از خودم که در نمی آورم...

اینم یه مطلب دیگه و آیه قرآن :
شیخ مفید میگوید که در محضر بعضی سران دولتی بودیم و در آنجا شیخی از اسماعیلیه بنام ابن لؤلؤ نیز حاضر بود. از من پرسید :​
چرا متعه جایز است؟​
گفتم :​
بخاطر این سخن خدا که در آیه 24 سورةالنساء فرمود « واحلّ لكم ما وراء ذلكم أن تبتغوا بأموالكم مُحصنين غير مسافحين فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فريضة ولا جناح عليكم فيما تراضيتم به من بعد الفريضة إن الله كان عليماً حكيما »
لذا او متعه را با لفظ صریحش و اوصافی مانند «وجوب اجر» و «رضایت طرفین در اجر و مدت» حلال کرد.​
گفت :​
میدانی که این آیه با آیه 5-7 سورةالمومنون نسخ شده است؛ « و الذين هم لفروجهم حافظون الا علي ازواجهم او ما ملكت ايمانهم فانهم غير ملومين فمن ابتغي وراء ذلك فاولئك هم العادون »
خدای تعالی ، نکاح را جز با همسر و کنیز منع کرد لذا حرف کسی که آن را حلال بداند ساقط میشود.​
پاسخ دادم که :​
در این معارضه 2 خطا کردی!
یکی اینکه تو همسر موقت را همسر ندانستی در حالیکه مخالف تو این را نمیپذیرد و آن را همسر حقیقی میداند.
دوم اینکه ؛ سورةالمومنین مکـّی و سورةالنساء مدنی است و «مکـّی» از نظر زمانی مقدم بر «مدنی» است پس چگونه ناسخ آن خواهد بود؟ و این غفلت بزرگی است که از تو سر زد.​
وی گفت :​
اگر همسر موقت ، همسر حقیقی بود ارث میبرد و طلاق داده میشد و این دلیل نادرست بودن سخن توست.​
به او گفتم :​
این نیز یک غلط دیگر است؛ چرا که زن فقط بواسطه همسر بودن مستوجب میراث یا طلاق نمیشود؛​
مثال نقض در مورد ارث :​

  1. اگر فردی با کنیزی ازدواج کند ارث نمیبرد
  2. زن قاتل(که شوهرش را بکشد) ارث نمیبرد
  3. ذميّه (زن یهودی و مسیحی) ارث نمیبرد.
مثال نقض در مورد طلاق (که زن و مرد خود بخود از هم جدا میشود) :​

  1. کنیزی که فروخته میشود
  2. زنی که بوسیله لعان یا خـُـلع جدا میشود
  3. مردی که مرتد میشود و برای همین زنش باید از او جدا شود و عده وفات بگیرد بدون طلاق
  4. دختری که شیرخوار است و شوهر هم دارد و هنوز هم از شیرگرفته نشده و کسی شیری از مادری به او می دهد که نهایتا این دختر شیرخوار با شوهرش محرم می شود و نکاحشان باطل و بدون طلاق جدا می شوند
که همه اینها زوجات حقیقی هستند. لذا آنچه تصور کردی باطل است و چیز مقبولی ارائه ندادی.

* منبع
 

karo7

اخراجی موقت
1- من نظر خودم را گفتم که فکر میکنم درسته با دلایلی که عرض کردم
2- حتما اونا هم دلیل دارند... اونایی هم که باهاشون مخالفن دلیل دارن... باید دید دلیل که محکمتره
3- کسی چنین حرفی نزد
4- منظورم حرف شما بود که نتیجه گیری کردید آفرینش انسان اساسا بی معناست . پس به نظر شما چند ملیارد آدم با شعورند و نعوذ بالله خدا نمیدونسته چی کار داره میکنه ؟

نظر شما آن بود که کسانی که صیغه را تقبیح می کنند یا جاهلند و یا به خاطر سیاست این کار را می کنند، خب از نظر تمامی اهل سنت این قضیه تقبیح شده است پس نمی تواند در مورد آنها سیاسی گری باشد، پس تنها یک گزینه از حرف های شما باقی می ماند و آن جهالت اهل تسنن است.
ولی در حال حاضر شما به این نتیجه رسیدید که حتما آنها هم دلایلی برای تقبیح مسئله دارند، که از نظر من این چرخش شما در حرف هایتان بسیار خوب است و راه را برای بحث باز گذاشتید.
اما در مورد آفرینش انسان ها بنده گفتم که اگر جبر برقرار باشد آفرینش انسان دگر هیچ معنایی ندارد و بهتر آن است که شما هم مانند خبر 8:30 نیایید و یک جمله از حرف های دیگران را برداشته و از آن استفاده نمایید.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
در سوره‌ي الحجر آيه‌ي 9: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ" "همانا ما ذكر را نازل كرديم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود"
اسمي از قرآن برده نشده بلكه گفته شده ما ذكر را نازل كرديم و از آن حفاظت كرديم. ذكر هم به معناي يادآوري است.
همچنين در آيات 43 تا 48 سوره‌ي المائده به پيروي پيروان موسي و عيسي از تورات و انجيل امر شده.

دوست عزیز انجیل ترجمه های متفاوتی نداره بلکه کسانی که انجیل رو به کتابت در اوردند چند آدم بودند.
انجیل متی،انجیل مرقس،انجیل لوقا و..
پس انجیل مثل قران نیست.قران را فقط یکی است و ما قران ابوبکر یا قران عمر یا قران عثمان یا قران علی(ع) و ... نداریم!
حواریان یاران (اصحاب) عیسی بودند و صحابه هم یاران پیامبر (ص) بودند.
در حالی که حواریان هر کدام یه انجیل نوشته اند و یاران محمد (ص) یک قران دارند!نگاهی به فیلم رمز داونینچی هم بکنید بد نیست!(در مورد انجیل و قضیه ی مریم مجدلیه)
نمیدانم چرا کتاب تورات رو نگاهی نکرده اید! تورات هم به وسیله ی کسانی کتابت شده و کتابتش مثل قران نیست!
دوستان در این مورد در تایپیک های دیگه خیلی بحث کردند نگاهی به تایپیک "چگونه از دینمون دفاع کنیم"کنید اینو رو میفهمید!
مثلا بحث خلقت بود که در چند روز انجام گرفته و آخر سر هم به نتیجه ای نرسیدند!
شما نگاهی به بحث آفرینش در تورات بیندازید و آن رو با قران قیاس کنید!مطمئنا به نتیجه ای دیگر خواهید رسید!
پس یا باید خداهای موسی و عیسی و محمد (ص) با هم فرق داشته باشند یا کتاب های قبل از محمد(ص) دچار اشکال و تحریف می باشند!هر چند اصلیات خود رو دارند!
و اگر به نظر شما در تورات و انجیل تحریف نشده پس قران معجزه ای از سوی محمد (ص) نیست!چون همان چیز ها رو قبلا خدا گفته و محمد (ص) چیزهایی به آن افزوده است و یا تغییراتی در آن داده است!

"إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ" "همانا ما ذكر را نازل كرديم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود"
همانطور این آیه گفته خدا یادآوری رو حفظ کرده نه کتابهای تورات و انجیل!
خواهشمند است انجیل و تورات رو مطالعه کنید.
برای مثال قسمت مهمی از شام آخر رو از سه انجیل متی و مرقس و لوقا میزارم امید است که تفاوت ها رو بفهمید!
انجیل متی:
...به ایشان گفت :"یکی از شما به من خیانت میکند!"همه از این سخن غمگین شدند،و هر یک با اندوه زیاد پرسیدند:"آیا من این کار را خواهم کرد؟"او(عیسی) جواب داد:"آنکه دستش را اول با من بسوی بشقاب دراز کرد،همان کسی است که به من خیانت میکند.البته من باید مطابق پیشگویی ها رحلت کنم،اما وای به حال کسی که مرا به مرگ تسلیم کند.بهتر بود که اصلا این شخص بدنیا نمی آمد".یهودا نیز از او پرسید:"استاد،آیا آن شخص منم؟"عیسی جواب داد:"بلی،خودت گفتی!"......
انجیل مرقس
...عیسی گفت:"این که میگویم عین حقیقت است.یکی از شما به من خیانت میکند،بلی، یکی از خود شما که اینجا با من شام می خورید." همه از این سخن غمگین شدند و یک به یک از او پرسیدند:"منم؟" عیسی جواب داد:"یکی از شما 12 نفر است که حالا با من شام میخورد.من باید بمیرم،همانطور که پیغمبران خدا از پیش خبر داده اند.اما وای به حال آنکه مرا تسلیم به مرگ میکند.کاش هرگز به دنیا نمی آمد". وقتی شام خوردند .....
انجیل لوقا
به همین ترتیب پس از شام ، پیاله ای دیگر به ایشان داد و گفت:"این پیاله،نشاندهنده پیمان تازه ی خداست که با خون من مهر میشود،خونی که برای نجات شما ریخته می شود.اما اینجا،سر همین سفره،کسی نشسته است که خود را دوست ما می اند،ولی او همان کسی است که به من خیانت میکند.درست است که من باید مطابق نقشه ی خدا کشته شوم،اما وای بحال کسی که مرا به مرگ تسلیم کند!".شاگردان حیران ماندند و از یکدیگر می پرسیدند که کدامیک از ایشان دست به چنین کاری خواهد زد! در ضمن بن شاگردان این بحث در گرفت که کدامیک از ایشان بزرگتر است.............
حال باید دید تحریف رو شما چطور معنی کنید!

همچنين در آيات 43 تا 48 سوره‌ي المائده به پيروي پيروان موسي و عيسي از تورات و انجيل امر شده.
دوست عزیز من همین آیه ها رو خواندم ولی در جایی خدا نگفته که من کتاب تورات و انجیل رو محافظت می کنم!

وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا....
و در [تورات] بر آنان مقرركرديم....
وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿46﴾
و عيسى پسر مريم را به دنبال آنان [=پيامبران ديگر] درآورديم در حالى كه تورات را كه پيش از او بود تصديق داشت و به او انجيل را عطا كرديم كه در آن هدايت و نورى است و تصديق‏كننده تورات قبل از آن است و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است (46)
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ .....
و ما اين كتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستاديم در حالى كه تصديق‏كننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست

و .....
دوست عزیز در هیچ یک از ایات ذکر شده اثری از اینکه خدا بگوید که ما کتاب تورات و کتاب انجیل رو حفظ کردیم، نیست.
در ضمن این قسمت از آیه 44 هم خیلی مهم است که میگوید:
....وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿44﴾
....و آيات مرا به بهاى ناچيزى مفروشيد و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكرده‏اند آنان خود كافرانند (44)
دوست عزیز اگر آیه ای که صریحا به حفظ کتاب تورات و انجیل و هم چنین کتاب های آسمانی دیگر است بکنی
خیلی ممنون میشم.
موفق و پیروز باشید
یا حق

 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام صادق (ع): در كلام خداوند است كه آنچه خدا بر مردم گشايشي فرستد. كسي نمي‌تواند جلوي آن را بگيرد.(ما يفتح الله للناس من رحمه فلا ممسك لها) سپس امام صادق (ع) مي فرمايند: منه المتعه يكي از آنها صيغه كردن است.
مستدرك الوسائل ج14

*صالح بن عقبه از پدرش نقل مي كند: به امام صادق (ع) گفتم: آيا متعه (ازدواج موقت) ثواب هم دارد؟ فرمودند: «اگر شخص متعه كننده با اين كار رضايت خداوند و مخالفت منكران اين كار را خواسته باشد. خداوند براي هر كلنمه‌اي كه با متعه صحبت مي‌كند. يك حسنه برايش ثبت مي‌‌شود و در هنگام غسل خداوند به اندازه آبي كه از موهايش مي‌گذرد گناه او را پاك مي‌كند» پرسيد: به اندازه موهايش؟ فرمودند «آري به اندازه موهايش». شهوت مقدس
وسائل ج 14/لئاليج3/من لايحضر ج3

*امام صادق(ع): هنگامي كه پيامبر (ص) به معراج رفت فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت : اي محمد (ص) خداوند تبارك و تعالي مي‌فرمايد: من گناهان زناني را كه از امت تو متعه شوند بخشيدم.
رسائل ج14/لئاليج3/من لايحضر ج3
*انجام دهندگان متعه هنگامي كه غسل را تمام كردند خداوند از هر قطره آبي كه از او فرو مي‌ريزد. يك فرشته مي‌سازد كه تا روز قيامت خداوند را تسبيح و تقديس مي‌نمايد و ثواب آن را به غسل كننده مي دهد.
لئالي ج3 ص243
*در خلاصه الاخبار از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه يك روز به يارانش فرمود: «برادرم جبرئيل از پروردگارم برايم هديه‌اي آورد كه خداوند به هيچ يك از پيامبران پيش از من هديه نكرده بود و آن متعه زنان است.
لئالي ج3 ص243
*پيامبر اكرم (ص): دو نفري كه ازدواج موقت مي نمايند هنگامي كه با هم صحبت مي‌كنند كلام آنها تسبيح خداوند است و هنگامي كه دست همديگر را گرفتند گناهانشان از ميان انگشتانشان فرو مي ريزد. هنگامي كه يكي از انها ديگري را مي‌بوسد خداوند براي هر بوسه ثواب يك حج و عمره را مي‌دهد و هنگامي كه از هم جدا مي‌شوند خداوند براي هر دوي آنان به هر لذت و شهوتي كه برده‌اند حسنه‌اي به بزرگي كوه‌هاي بسيار بلند در نامه عملشان مي‌نويسد و هنگامي كه بلند شده و غسل كردند خداوند گناهان آنان را مي‌بخشد وآبي بر مويي از موهايشان مرور نمي‌كند مگر اينكه خداوند براي هر يك از آنها ده ثواب نوشته و ده گناه محو كرده و ده درجه بالا مي‌برد.
پس پيامبر (ص) فرمودند: و براي هر كسي كه پيوند بين آنها را ايجاد كرده باشد همين ثواب‌ها خواهد بود و در ادامه فرمودند يك درهم (خرج براي) متعه از هزار درهم كه در راه خدا خرج شود برتر است به خدا سوگند كه متعه برتر است و آن چيزي است كه قران درباره آن سخن گفته و سنت بر آن جاري شده است.
لئالي الاخيارج1 ص244

*از سلمان فارسي و مقداد و عمار ياسر رضوان الله عليهم اجمعين مرويست رسول خدا (ص) فرمودند: هر گاه مردي با متعه خود بنشيند فرشته‌اي بر ايشان نازل مي‌شود و ايشان را پاسباني مي‌كند تا اينكه از آن مجلس برخيزند و حق تعالي به فرشتگان مي‌گويد: نظر كنيد به اين دو بنده من و گواه باشيد كه من ايشان را آمرزيدم. پس اميرالمومنين (ع) برخواست و گفت: يا رسول الله! چيست جزاي (پاداش) كسي كه در اين باب سعي كند؟ (يعني واسطه شود)
فرمود: براي او ثواب مرد متعه كننده و زن متعه شوند است يا علي! متمتع و ممتمتعه از غسل فارغ شوند. به هر قطره كه آب از بدن آنها مي‌چكد حق تعالي ملك و فرشته‌اي بيافريند كه تسبيح و تقدس خداي سبحان كننده و ثواب آن را براي آن دو نفر غسل كنده باشد. يا علي! هر كه اين سنت را سبك گيرد و آنرا احيا نكند او از امت من و از شيعه تو نمي باشد و من از او بيزارم.نسيمي از بوستان دوست ص380

*اباب بن تغلب از امام صادق (ع) سوال مي كند: اگر زن زيبايي ديده شود كه راضي به ازدواج موقت باشد؛ ولي معلوم نيست شوهر دارد يا نه چه بايد كرد؟ حضرت فرمودند: لازم نيست تحقيق كني حرف او كه مي‌گويد شوهر ندارم براي تو كافي است.
كتاب متعه شيخ مفيد حديث 37

*امام صادق(ع): سخت ترين مردم جهت عذاب در قيامت زناكارانند.
ثواب الاعمال ص600

*در روايات فراواني داريم كه زنا موجب از بين رفتن نورانيت صورت، فقر، مرگ زود رس، خشم خدا، دشواري حساب قيامت، جاودانگي در آتش، مرگ ناگهاني، حبس رزق و آشكار شدن زلزله مي‌شود.
بحارالانوار ج 76

*پيامبر اكرم (ص): ان محرم الحلال كمحلل الحرام؛ آنكه حلال را حرام مي‌كند مانند كسي كه حرام را حلال مي كند.
نهج‌الفصاحه ص208

*عمربن خطال خليفه... مي‌گويد: دو متعه كه در زمان رسول خدا حلال بودند و من از آن دو نهي كردم! و هر كس مرتكب آن دو شود او را عقاب مي كنم! (در جايي ديگر مي‌گويد سنگسارش مي‌كنم).
الغدير ج6 ص213

*رسول خدا (ص): بعثت بالحنيفيه السمحه و من خلف سنتي فليس مني. من ديني آسان و ساده آورده‌ام و هر كه با روش من مخالفت كند از من نيست.
حديث1092 نهج الفصاحه

*پيامبر اسلام (ص): ما من عبد استحيا من الحلال الا ابتلاه الله بالحرام؛ هر كه از حلال شرم كند خدا وي را به حرام مبتلا كند.
نهج الفصاحه ص208
*امام صادق (ع): زماني كه مردي به زور از زني كام بگيرد. يك ضربه با شمشير به او زده مي‌شود خواه با آن بميرد يا زنده بماند.
ميزان الحكمه ج4 ص243

*مطابق روايت انوار المجالس حضرت صادق (ع) فرمود: كه متعه كردن در دين ما و دين پدران ما است. پس هر كس آنرا انكار كند به تحقيق كه انكار كرده است دين ما را و به دين غير ما معتقد شده است.
رسول خدا (ص): هر كس يكبار متعه كند يك سوم او از آتش جهنم آزاد مي‌شود و هر كس دوبار متعه كند دو سوم او از آتش جهنم آزاد مي‌شود و هر كس سه بار متعه كند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد مي‌شود.
*از امام صادق (ع) سوال شد آيا رسول خدا متعه كرد؟ فرمود : آري.
*روايت است كه: ان المومن لا يكمل حتي يتمتع؛ مومن كامل نمي‌شود تا اينكه متعه انجام دهد.
من لايحضر ج3/وسائل ج140
*هشام بن سالم از امام جعفر صادق (ع) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: مستحب است كه مرد متعه كند و براي مردان شما دوست ندارم كه از دنيا بدون اينكه حتي يكبار متعه كرده باشند.
وسائل ج14 باب 2 حديث7

*ابو بصير مي‌گويد بر امام جعفر صادق (ع) وارد شدم او به من فرمود: اي بومحمد! آيا از هنگامي كه نزد خانواده‌ات خارج شده‌اي متعه كرده‌اي؟ گفتم : نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه كافي توانايي مالي ندارم. حضرت دستور دادند يك دينار به من بدهند و فرمودند : تو را قسم مي‌دهم كه به خانه نروي مگر اينكه اين كار را انجام دهي.
وسائل ج14 باب 2 حديث140

*امام كاظم (ع): زياده روي در متعه نكنيد و سنت را بر پا نگهداريد و آن شما را از همسرانتان باز ندارد و موجب عصبانيت آنها و انكار حق توسط آنها نشويد تا به امر كنندگان بر اين كار لعنت بفرستد.
كتاب متعه شيخ مفيد ص 34

*زراره بن اعين از امام باقر (ع) نقل مي‌كند كهع : سرگرمي مومن در سه كار است: 1متعه زنان، 2شوخي با دوستان و برادران، 3نماز شب.
ازدواج موقت- نياز امروز- عباس زاده

*جميل بن صالح مي‌گويد: بعضي از شيعيان امام صادق (ع) عرض كردند: چيزهايي (شك و شبهه يا اذيت و آزار مردم يا ترس از مخالفين) از متعه به ما رسيده است و ما سوگند خورده‌ايم كه هرگز متعه نگريم. امام به ايشان فرمودند: اگر شما اطاعت خدا را نكنيد درحقيقت معصيت كرده‌ايد.

وسائل ج14 باب 3 حديث2
*امام صادق (ع): از ما نيست كسي كه به رجعت ما معتقد نباشد و متعه را حلال نداند.
فروغ كافي ص7

*حميري به امام زمان حضرت مهدي (عج) نوشت و از آن حضرت سوال كرد: مردي كه شيعه است و متعه را حلال مي‌داند و اعتقاد رجعت دارد همسري دارد. همسري خوب كه در تمام كارها او را كمك كار است و لذا با او عهد كرده است كه هرگز بر او همسر ديگري نگيرد و ازدواج موقت نكند و خلاصه با وجود او كس ديگر را نخواهد و به اين عهد نوزده سال پاي‌بند است و به عهد و قولش عمل كرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زيادي دور از منزل خود بوده است و به قول خود پاي بند مانده و تعه نگرفته است و مشغوليت به برادران، اولاد، خدمه، كارگزاران و اطرافيان هيچ فرصتي به او نداده تا به فكر متعه بيفتد. متعه را حرام نمي داند بلكه متدين به آن است؛ ولي چون همسر خود را مِي‌خواهد و دوستش دارد براي حفظ او و خودش متعه نمي‌گيرد و اين ارزش را دوست دارد.
آيا او براي ترك متعه گناه كرده است؟ از طرف حضرت جواب رسيد: براي اين كه قسم به معصيت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت كند و يك دفعه هم شده متعه بگيرد.

بحار ج100ص298/كتاب متعه شيخ مفيد ص48
*امام صادق (ع): خداي تعالي شراب و هر مسكر را بر شيعه حرام كرده است و در عوض بهايشان متعه را داد.

*امام صادق‌(ع): هر كس كه ازدواج موقت كند و بعد غسل كند. از هر قطره‌اي كه از آب غسل مي‌چكد خداوند هفتاد ملك را خلق نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش و بخشش نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش و بخشش نمايند و تا روز قيامت بر كسي كه از اين عمل دوري كند لعنت مي‌فرستند.

وسائل الشيعه ج14 ص444-447
*از امام صادق (ع): نقل شده كه زن نود و نه بار بيشتر از مرد لذت و شهوت را احساس مي‌كند ولي خداوند او را به رشته حيا مقيد كرده است.

كتاب آشتي ازدواج ص90
*عيسي بن يزيد مي‌گويد: به امام باقر (ع) نوشتم كه زني در منزل مردي خدمت مي‌كند مرد دوست ندارد به نامحرم نگاه كند و لذا از او تقاضا كرد كه به عقد موقت او در بيايد و زن به شرطي كه با او همخوابه نشود قبول مي‌كند. آيا اينگونه شرط درست است؛ حضرت در جواب او نوشتند: عيبي ندارد شرط درست است زيرا صيغه عقد، ازدواج موقت است (اين شرط در عقد دائم صحيح نيست)
كتاب متعه شيخ مفيد حديث35
*رسول خدا (ص): هر كه راضي به متعه شدن دختر و خواهر و مادر و عمه و خاله و خويشان خودش نشود نمي‌رسد به او شفاعت من.
*رسول خدا (ص): هر كه از دنيا برود و متعه نكند بدمنظر و بدهيبت باشد مانند كسي كه بيني او را بريده باشند.
در كمتاب مجمع البحرين اين عباس روايت كرده است: نيست متعه مگر رحتمي كه خداوند آن رحمت كند امت محمد (ص) پس اگر عمر آنرا نهي نكرده بود هيچ كس زنا نمي كرد مگر شقي و بدبخت.

*بكر بن حمد مي‌گويد از امام صادق (ص) در مورد متعه سوال كردم فرمود: من دوست ندارم مرد مسلماني را كه از دنيا خارج مي‌شود و يكي از سنت‌هاي پيامبر را انجام ندهد.
من لايضر ج3



1- من نظر خودم را گفتم که فکر میکنم درسته با دلایلی که عرض کردم
2- حتما اونا هم دلیل دارند... اونایی هم که باهاشون مخالفن دلیل دارن... باید دید دلیل که محکمتره
3- کسی چنین حرفی نزد
4- منظورم حرف شما بود که نتیجه گیری کردید آفرینش انسان اساسا بی معناست . پس به نظر شما چند ملیارد آدم با شعورند و نعوذ بالله خدا نمیدونسته چی کار داره میکنه ؟
:surprised::surprised:
دوستان عزیز لطفا یکم به عقلتون رجوع کنید
آدم هر چیزی رو که خوند زود باور نمی کنه در موردش یکم فکر میکنه
 

vp1_mr7

عضو جدید
سلام به همه دوستان , مهندسان و دانشجویان گرامی.

من با دین اسلام خیلی مشکلات دارم.نه اینکه بگم مخالف هستم یا اینکه قبول ندارم...
منظورم سوالایی هست که از هر کس هم که می پرسم نمی تونه جواب بهم بده.

به عنوان مثال یکی دو سوال متفاوت در مورد مسائل به اسلام

مثلا چرا ما نباید نماز رو به زبان فارسی بخونیم؟
اینطوری حداقل می دونیم داریم به خدا چی می گیم.نه اینکه از حفظ فقط یه سری جملات رو به ترتیب به زبان بیاریم.

دومی که یک مسئله ی ایهام دار بزرگی برام هست:
شما می دونید چرا صیغه توی دین اهل سنت حرام هست؟
اگه می دونید تا بقیه صحبت هام رو بگم .

ممنون از همه ی شما :w27:


با سلام
فکر میکنم در رابطه با نماز به اندازه کافی سخن گفته شده اما متعه :
در زمان رسول الله متعه وجود داشت حتی در قران به ان اشاره شده است . در روایتی از رسول ا... است که یا علی دشمن تو نمیشود مگر ولد زنا وولد حیض.
بعد حضرت، عمر زمام امور را به دست گرفت و از انجا که دشمن علی بود و می خاست دشمنان حضرت بیشتر شوند واز طرفی این حدیث را شنیده بود متعه را حرام کردتا ولد زنا بیشتر شده در نتیجه دشمن علی ع بیشتر شود.
موفق باشی.
 

با سلام
فکر میکنم در رابطه با نماز به اندازه کافی سخن گفته شده اما متعه :
در زمان رسول الله متعه وجود داشت حتی در قران به ان اشاره شده است . در روایتی از رسول ا... است که یا علی دشمن تو نمیشود مگر ولد زنا وولد حیض.
بعد حضرت، عمر زمام امور را به دست گرفت و از انجا که دشمن علی بود و می خاست دشمنان حضرت بیشتر شوند واز طرفی این حدیث را شنیده بود متعه را حرام کردتا ولد زنا بیشتر شده در نتیجه دشمن علی ع بیشتر شود.
موفق باشی.
دوست من تحلیلتون فوق العاده عجیبه
شما ابتدا از یک حدیث شروع میکنین و با دشمن قرار دادن علی(ع) و عمر و تحلیلهایی غریب به این نتیجه میرسید!!!
سخن شما اگر کمی بازتر شه و قرار باشه در جامعه نیز چنین تحلیلهایی رواج داشته باشه واقعا جای هراس هست

در کل هم عمر و علی(ع) دشمنی نداشتند
مگر مناقشه ای بر سر خلافت
اصلا اینطور که شما میگین
خود عمر باید دشمن علی(ع) باشه و در نتیجه باید زناکار بوده باشه
در حالی که عمر فوق العاده مذهبی و در این موضوع خشک بوده
 
در زمان رسول الله متعه وجود داشت حتی در قران به ان اشاره شده است
حتما شما معتقدید پیامبر نیز صیغه داشته؟!
اگر صیغه چنین عمل شایسته ایست آیا بهتر نبود پیامبر نیز به جای ازدواجهای متعدد به صیغه(مثلا از نوع 99 ساله) روی میاورد؟
تا انجایی که من میدانم در قران برای ازدواجهای متعدد پیامبر اجازه ای امده که در ایه ی بعدی نیز بعد از مدتی منع شده
اما اگر چنین عمل محبوبی است بهتر نبود پیامبر نیز در گسترش آن تلاش میکرد و برای عمومیت بخشیدن به این عمل مبادرت میورزید؟
 

kc1590

عضو جدید
با سلام


فکر میکنم در رابطه با نماز به اندازه کافی سخن گفته شده اما متعه :


در زمان رسول الله متعه وجود داشت حتی در قران به ان اشاره شده است . در روایتی از رسول ا... است که یا علی دشمن تو نمیشود مگر ولد زنا وولد حیض.


بعد حضرت، عمر زمام امور را به دست گرفت و از انجا که دشمن علی بود و می خاست دشمنان حضرت بیشتر شوند واز طرفی این حدیث را شنیده بود متعه را حرام کردتا ولد زنا بیشتر شده در نتیجه دشمن علی ع بیشتر شود.


موفق باشی.

با سلام به همه
نمی دونم چرا ولی وقتی این قبیل استدلال ها رو می شنوم از مسلمان بودن پشیمان می شم . واقعا بهتر نیست کمی از منطق خود کمک بگیریم و جاهایی که دلیل چیزی رو نمی دونیم با عقل و استناد به منابع معتبر پیش بریم؟
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من خودم شخصا با صیغ صد درصد مخالفم ولی خودم توی نهج والبلاغه دیدم که حضرت علی گفته بودن صیغه کردن اگر برای لذت بردن نباشد اشکالی نداره
یعنی هر کس صیغه می کنه هدفش لذت بردن هست و اگر همچین هدفی در کار نباشه هم مشکلی نیست...

 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خودم شخصا با صیغ صد درصد مخالفم ولی خودم توی نهج والبلاغه دیدم که حضرت علی گفته بودن صیغه کردن اگر برای لذت بردن نباشد اشکالی نداره
یعنی هر کس صیغه می کنه هدفش لذت بردن هست و اگر همچین هدفی در کار نباشه هم مشکلی نیست...

میشه آدرسش رو بدی.ممنون میشم
 

vp1_mr7

عضو جدید
حتما شما معتقدید پیامبر نیز صیغه داشته؟!
اگر صیغه چنین عمل شایسته ایست آیا بهتر نبود پیامبر نیز به جای ازدواجهای متعدد به صیغه(مثلا از نوع 99 ساله) روی میاورد؟
تا انجایی که من میدانم در قران برای ازدواجهای متعدد پیامبر اجازه ای امده که در ایه ی بعدی نیز بعد از مدتی منع شده
اما اگر چنین عمل محبوبی است بهتر نبود پیامبر نیز در گسترش آن تلاش میکرد و برای عمومیت بخشیدن به این عمل مبادرت میورزید؟

سلام دوست عزیز
اگر رسول ا... دارای چند همسر بود منافاتی با حکم صیغه ندارد بدین گونه که دو حکم مجزای از هم هستند که در مکان خاص خود پیاده میشوند ودر روایتی که قبلا ذکر کردم امده بود که خود حضرت هم به این حکم نیز عمل میکرد
در ثانی ازدواجهای متعدد حضرت دلایلی داشت مانند تحکیم پیوند بین مسلمانان و یهودیها رفع اختلاف بین مسلمانها و.... که مجال گفتن ان نیست واگر بخواهید بیان میکنم از طرفی در ان زمان قبل از نزول ایه منع اکثر مسلمانها دارای ازواج متعدد بودند
از روایات و تاریخ بر میاید که هم ازدواج متعه وهم ازدواجهای متعدد دایم در زمان حضرت رواج داشته وعمومیت داشته ولی بعد حضرت منع شده و علتش را قبلا گفته ام و ان منع خلیفه اول بود​
 

vp1_mr7

عضو جدید
دوست من تحلیلتون فوق العاده عجیبه
شما ابتدا از یک حدیث شروع میکنین و با دشمن قرار دادن علی(ع) و عمر و تحلیلهایی غریب به این نتیجه میرسید!!!
سخن شما اگر کمی بازتر شه و قرار باشه در جامعه نیز چنین تحلیلهایی رواج داشته باشه واقعا جای هراس هست

در کل هم عمر و علی(ع) دشمنی نداشتند
مگر مناقشه ای بر سر خلافت
اصلا اینطور که شما میگین
خود عمر باید دشمن علی(ع) باشه و در نتیجه باید زناکار بوده باشه
در حالی که عمر فوق العاده مذهبی و در این موضوع خشک بوده

با سلام
دوست من از صیغه (یا متعه)و حرمت ان در بین سنیها سوال کرده بود و من هم علت و انگیزه را گفتم و هرگز قصد ایجاد تشنج را ندارم و نمیخواهم باعث تنش بشوم ولی برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاید البته ما صرف بحث علمی میکنیم و قصد رواج نداریم . سخنم را مستدل و نظر سنیها را از کتبشان وشیعیان را از کتبشان می اورم.
خداونددر قران میفرماید:"فمااستمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضه" سوره نسا 24
مفسرین شیعه درذیل ایه میگویند این ایه در رابطه با حلیت متعه است:"تفسیر المیزان ج 4 ص433 تفسیر نمونه ج3ص335 ایات الاحکام جرجانی ج2ص289 التبیان فی تفسیر القران ج3ص186 جوامع الجامع ج1 ص583 مجمع البیان ج5 ص101 کشاف ج2 ص296 و......"
وهمچنین مفسرین سنی چون رازی که میگوید:ان الله انزل فی المتعه ایه و ما نسخها بایه اخری و امرنا رسول الله ص بالمتعه و ما نهانا عنها ثم قال: رجل بریه ما شاء ....یرید ان عمر نهی عنها.
یعنی: خدا ایه ای در رابطه با متعه نازل کرده و ان را نسخ نکرده با ایه ای دیگر و خود حضرتما را امر به متعه می کرد و از ان نهی نمیکرد سپس رازی می گویدمردی با رایش هرچه خواست ..... (و منظورش عمر بودکه نهی از ان کرد)
در صحیح مسلم که معتبر ترین کتاب روایی سنیهاست امده:ج2 باب نکاح المتعه ص 623 طبقه 1348 ه از جابر بن عبدا... انصاری که گفت ما در زمان رسول ا... متعه میکردیم و حتی خود ابوبکر وعمر....تا اینکه عمر از ان نهی کرد.
در این تفاسیر و بسیاری که مجال ان نیست این مطلب تصریح شده:
معالم التنزیل فی تفسیر القران ج1ص595 لباب التاویل فی معانی التنزیل ج1ص362 الکشفو البیان عن تفسیر القران ج1ص286 الکشف الاسرار و عده الابرار ج2 ص429 الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل ج2 ص 489
اگر در رابطه با این جوابها قانع شدید پیام بگذارید تا چند مورد بعدی را هم جواب بدهم
موفق باشید
 

kc1590

عضو جدید
با سلام
دوست من از صیغه (یا متعه)و حرمت ان در بین سنیها سوال کرده بود و من هم علت و انگیزه را گفتم و هرگز قصد ایجاد تشنج را ندارم و نمیخواهم باعث تنش بشوم ولی برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاید البته ما صرف بحث علمی میکنیم و قصد رواج نداریم . سخنم را مستدل و نظر سنیها را از کتبشان وشیعیان را از کتبشان می اورم.
خداونددر قران میفرماید:"فمااستمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضه" سوره نسا 24
مفسرین شیعه درذیل ایه میگویند این ایه در رابطه با حلیت متعه است:"تفسیر المیزان ج 4 ص433 تفسیر نمونه ج3ص335 ایات الاحکام جرجانی ج2ص289 التبیان فی تفسیر القران ج3ص186 جوامع الجامع ج1 ص583 مجمع البیان ج5 ص101 کشاف ج2 ص296 و......"
وهمچنین مفسرین سنی چون رازی که میگوید:ان الله انزل فی المتعه ایه و ما نسخها بایه اخری و امرنا رسول الله ص بالمتعه و ما نهانا عنها ثم قال: رجل بریه ما شاء ....یرید ان عمر نهی عنها.
یعنی: خدا ایه ای در رابطه با متعه نازل کرده و ان را نسخ نکرده با ایه ای دیگر و خود حضرتما را امر به متعه می کرد و از ان نهی نمیکرد سپس رازی می گویدمردی با رایش هرچه خواست ..... (و منظورش عمر بودکه نهی از ان کرد)
در صحیح مسلم که معتبر ترین کتاب روایی سنیهاست امده:ج2 باب نکاح المتعه ص 623 طبقه 1348 ه از جابر بن عبدا... انصاری که گفت ما در زمان رسول ا... متعه میکردیم و حتی خود ابوبکر وعمر....تا اینکه عمر از ان نهی کرد.
در این تفاسیر و بسیاری که مجال ان نیست این مطلب تصریح شده:
معالم التنزیل فی تفسیر القران ج1ص595 لباب التاویل فی معانی التنزیل ج1ص362 الکشفو البیان عن تفسیر القران ج1ص286 الکشف الاسرار و عده الابرار ج2 ص429 الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل ج2 ص 489
اگر در رابطه با این جوابها قانع شدید پیام بگذارید تا چند مورد بعدی را هم جواب بدهم
موفق باشید



حالا واقعا چه ایرادی داشت از اول به جای دلیلهای عجیب غریب همینو می گفتی؟
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
متعه زني استكه براي تمتع به مدت معيني به عقد مردي درايد حسب اين تعريف اختيار قبول و رد عقد با متعه است اما در خصوص كنيزان هنگام معامله هيچ اختياري وجود نداشته از طرفي لفظ اجور هن در قران به كنيز و صدقاتهن به زن آزاده اختصاص دارد اگر عقد موقت يا متعه همانست كه در گذشته مشمول حال كنيزان بوده اينك هر زني كه احساس مي كند ميتواند در نقش كنيز در قرن بيست و يكم خود را ببيند اينگونه ازدواج را مي پذيرد .
و اما به راحتي ميتوانيد در قران هايي كه كشف الايات دارند بگرديد اگر قران صراحتا از لفط متعه استفاده كرده انرا قرار دهيد .
و در سنت اگر پيامبر در نهج الفصاحه و امام علي در نهج البلاغه از اين واژه استفاده كرده اند انرا قرار دهيد در خصوص ساير روايات و احاديث نيازي ندارم كه به ان اشاره شود.
با سلام
دوست من از صیغه (یا متعه)و حرمت ان در بین سنیها سوال کرده بود و من هم علت و انگیزه را گفتم و هرگز قصد ایجاد تشنج را ندارم و نمیخواهم باعث تنش بشوم ولی برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاید البته ما صرف بحث علمی میکنیم و قصد رواج نداریم . سخنم را مستدل و نظر سنیها را از کتبشان وشیعیان را از کتبشان می اورم.
خداونددر قران میفرماید:"فمااستمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضه" سوره نسا 24
مفسرین شیعه درذیل ایه میگویند این ایه در رابطه با حلیت متعه است:"تفسیر المیزان ج 4 ص433 تفسیر نمونه ج3ص335 ایات الاحکام جرجانی ج2ص289 التبیان فی تفسیر القران ج3ص186 جوامع الجامع ج1 ص583 مجمع البیان ج5 ص101 کشاف ج2 ص296 و......"
وهمچنین مفسرین سنی چون رازی که میگوید:ان الله انزل فی المتعه ایه و ما نسخها بایه اخری و امرنا رسول الله ص بالمتعه و ما نهانا عنها ثم قال: رجل بریه ما شاء ....یرید ان عمر نهی عنها.
یعنی: خدا ایه ای در رابطه با متعه نازل کرده و ان را نسخ نکرده با ایه ای دیگر و خود حضرتما را امر به متعه می کرد و از ان نهی نمیکرد سپس رازی می گویدمردی با رایش هرچه خواست ..... (و منظورش عمر بودکه نهی از ان کرد)
در صحیح مسلم که معتبر ترین کتاب روایی سنیهاست امده:ج2 باب نکاح المتعه ص 623 طبقه 1348 ه از جابر بن عبدا... انصاری که گفت ما در زمان رسول ا... متعه میکردیم و حتی خود ابوبکر وعمر....تا اینکه عمر از ان نهی کرد.
در این تفاسیر و بسیاری که مجال ان نیست این مطلب تصریح شده:
معالم التنزیل فی تفسیر القران ج1ص595 لباب التاویل فی معانی التنزیل ج1ص362 الکشفو البیان عن تفسیر القران ج1ص286 الکشف الاسرار و عده الابرار ج2 ص429 الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل ج2 ص 489
اگر در رابطه با این جوابها قانع شدید پیام بگذارید تا چند مورد بعدی را هم جواب بدهم
موفق باشید

 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا