چند مشکل و سوال نسبتا جدی در حوزه ی دین اسلام

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام،
به نظر من شما راه خودت رو انتخاب کردی و هر کسی هر چیز دیگه ای بگه،شما از این راه بر نمی گردی.یه مسئله ای رو هم که من گفتم این بود که در مورد نحوه نماز خوندن نه آیه ای هست و نه حدیثی.پس من نمی تونم شما رو با آوردن حدیث یا آیه ای مجاب کنم.اگر هم وجود داشته باشه،من پیدا نکردم.
یه مطلب دیگه هم که شاید بیشتر من رو در مورد بیهودگی بحث در مورد این مسئله مطمئن می کنه،رفتار دانشجوهای الهیاته.شنیدم، توی دانشکده الهیات دانشگاه تهران یه عده نماز رو فارسی می خونن،یه عده با توجه عبارت "هر طرف را که نگاه کنی،وجه خدا را میبینی" (عبارت عربیش یادم نیست) اصلاً قائل به قبله نیستن و به هر طرف بخوان نماز می خونن یا شکل های دیگه.اینها که مثلاً الهیات می خونن و باید به واسطه علم و عمق بیشتر در دین به خدا نزدیکتر بشن اما ...!
وقتی توی دانشکده الهیات نمی تونن یک رو مجاب کنن به اینکه باید عربی نماز بخونه چه توقعی از جایی مثل اینجا میشه داشت که سواد دینی بالایی نیست.
اما یه مطلب من میگم،حداقل برای خود من این میتونه یه دلیل باشه: پیامبر به دستور خدا نماز خوند و دستور خوندن نماز رو هم بالطبع از جبرییل یاد گرفت.(بگذریم از اینکه اولین نفری که نماز خوند حضرت آدم بود) و در قرآن آیات بسیاری داریم که می فرماید از خدا و رسول پیروی کنید،یک نمونه:
"قل اطیعوا الله و اطیعوا الرسول.فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمل و علیکم ما حملتم و ان تطیعوه تهتدوا و ما علی الرّسول الّا البلاغ المبین" (سوره نور آیه 54)
"بگو خدا را اطاعت کنید و از پیامبرش فرمان برید و اگر سر پیچی نمایید پیامبر مسئول اعمال خویش است و شما مسئول اعمال خود.اما اگر از او اطاعت کنید،هدایت خواهید شد و بر پیامبر چیزی جز رساندن آشکار نیست"

من نماز رو به عربی می خونم با این باور که این شکل نماز،نمازیه که پیامبر می خونده.چونکه تمام مسلمون های جهان به این شکل نماز می خونن،حالا با یک سری کم و زیاد، و وظیفه من اطاعت از پیامبرمه.حالا پیامبر من گفته عربی بخونید،عربی.گفته انگلیسی بخونید انگلیسی. من باور دارم مسائل بسیاری توی این جهان هست که من نمی دونم و به چراهای اونها هم نخواهم رسید چون اولاً علم من محدوده و ثانیاً من با جهان دیگر ارتباط ندارم که برم سوالم رو بپرسم پس فقط تقلید می کنم به امید اینکه هدایت بشم.
می گید چرا ادعیه رو به عربی می خونید؟دلیلی نداره،شما همینکه بشینی دو کلمه با خدای خودت درد دل کنی میشه دعا.بگی خدایا ماشین می خوام،میشه دعا.خدایا سلامتی بده، میشه دعا.خیلی از چیز هایی که ما میگیم خودش دعاست اما توجه نمی کنیم.حالا چرا عربیا رو می خونیم؟چون اولاً اکثر این ادعیه از ائمه روایت شده و یک بار اگر مضامینش رو بخونیم میفهمیم در طرز بیان و چیزهایی که من از خدا میخوام،زمین تا آسمون فرق میکنه.ثانیاً من اگه بخوام نصف اون دعا ها رو از خودم بگم نمی تونم،چون هم دامنه لغاتم کمه هم زبانم الکن.هم اینکه (به شخصه) خیلی خوب نمی تونم با خدای خودم صحبت کنم و وسطش یا کم میارم یا خجالت میکشم خواسته ام رو بیان کنم.اما خوب واقعا بعضی از دعاها رو هم نمی فهمم مثلا دعای کمیل،یه قسمت هاییش رو می فهمم اما خیلی هاش رو نه!(ملت های های گریه می کنن،من در و دیوار نگاه می کنم) ولی دعای ندبه،من عاشق « أین» هاش هستم!
چقدر حرف زدم.لب کلام،بحث تقلیده (اگر شما دلایل اتحاد و حفظ اصل اسلام رو قبول نداشته باشی).من می گم پیامبر این جوری خونده پس من هم اینجوری می خونم،ضمن اینکه خوب پیامبر یاران فارسی زبان هم داشتن.یعنی به عقل سلمان فارسی خطور نکرده که چرا خودش رو دردسر بده و عربی نماز بخونه؟

از اینکه با دقت پست من رو خوندید متشکرم!:gol:

" ألم یَعلموا أنَّ اللهَ یَعلمُ سرَّهُم و نَجواهُم وَ أنَّ اللهَ علّامُ الغُیوب" (توبه-78)
"آیا نمی دانستند که خداوند،اسرار و نجواهایشان را می داند و خداوند دانای همه ی غیبهاست؟"

یا علی
حیفم اومد فقط تشکر کنم. واقعا عالی بود. ممنون
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
انقدر پست ها زیاد شد که من نفهمیدم چی به چیه! بحث داره داغ میشه ها! :w29:

خوب تا جایی رو که دیدم جواب میدم تا اگه بعداً وقت کنم (که شاید وقت نکنم دیگه توی بحث شرکت کنم)

آیا این همان تفاوتی نیست که شما میگویید باید بعد از مدت ها نماز را از هم بپاشاند؟
سلمان فارسی به عربی سخن میگفت شاید به عربی میاندیشیده
دوست من نیست
پس شما از کجا میدانید پیامبر گفته همه عربی بخوانند؟
از کجا میدانید سلمان عربی میخوانده؟

الآن فقط در چند مورد جزئی تفاوت وجود دارد،یکی نحوه وضو گرفتن،دست به سینه ایستادن و ...(که خودتون تو مکه دیدید) این تفاوت مسلمون ها رو شیعه و سنی کرده حالا اگر این بدعت ها بیشتر میشد، شاخه ها هم بیشتر میشد و یواش یواش هر کی ساز خودش رو میزد.

برادر من،اون موقع که سلمان فارسی زندگی میکرد زبونشون از الان ما اصیل تر بود.همین بس که اونها به خودشون میگفتن پارس و ما میگیم فارس!

خوب اگه بود که من دیگه با شما بحثی نداشتم! داشتم؟

اسپارو جان فکر نمیکنی شاید اونها دارند راه درست رو میرن و شما اشتباه میکنی؟ اونها که به قول خودت با معلومات این راه و انتخاب کردن به نظرت کارشون درستتره یا یکی که فقط یه چیزی شنیده و حتی حاضر نیست درباره اش تحقیق کنه و حتی این جرات و جسارت اینو نداره که اگه راهش تا به حال اشتباه بوده بپذیره راهشو عوض کنه!
چرا فکر میکنی اونها از خدا دور تر شدن و کسی که مثل شما فکر میکنه به خدا نزدیکتره؟!!
شما تو جمع اونها بودی و سوالاتشون رو دیدی و منطق و طرز فکرشونو دیدی که فکر میکنی اشتباه میگن؟
خوب قطعا پیروی عملی ملاک بوده! نه ظاهری! عمله که باعث هدایت میشه!
پیامبر خوب زبانش عرب بوده! انتظار داشتین برای پیامبری که سواد نداشته به زبون فارسی یا انگلیسی و یونانی و ... حرف بزنن و نماز و بگن؟!

خوب همون دعا معنی فارسی هم داره! لزومی نداره از حفظ بخونی؟!! معنی فارسیشو بخون! همه همه چیو به خدا میگی هم میفهمی که اصلا چی داری میگی و چی از خدا میخوای!
حرف شما کاملاً درسته!شاید من اشتباه می خونم و راه اونها درسته.اما مگه نه اینکه نماز راه رسیدن به خداست؟من نماز رو همونطوری می خونم که آیت الله طباطبایی می خوند،امام خمینی می خوند،شیخ رجبعلی خیاط می خوند.نگاه کنید من کار به اینکه الان روحانیت رو قبول ندارن و اینها ندارم اما اینها افراد بزرگی هستن و از هر کدوم حکمت هایی نقل شده(مخصوصا شیخ رجبعلی چون من کتابش رو خوندم) و کسی منکر لقای این افراد با پروردگارشون نیست.این افراد یک نفر رو بیارن که از طریق نماز خوندن اونها به لقای خدا رسیدن اونوقت یه فکری می کنم!
هر عبادتی یک ظاهری دارد و یک باطنی و تا ظاهر آن عبادت درست نباشد به باطن آن نخواهیم رسید.ظاهر نماز،آراستگی و بوی خوش،توجه به معبود و قرائت صحیح (که مایه اختلاف بین علما در اینجا شده) است.گر چه اگه نظر غیر کارشناسیه منو بخواید خوندن فارسی بهتر از نخوندنه!
خوب مگه من گفتم فارسی بخونی دیگه دعا نیست؟یا گفتم اگه فارسی بخونی خدا گوش نمی ده؟ اینی که میگم کاملا شخصیه،جون من بهش ایراد نگیرید،دعا رو ائمه به عربی به یارانشون یاد دادن و اگر به عربی بخونید اکثرشون یه آهنگ قشنگی دارن مثلاً تو دعای ندبه میگیم: این شموس طالعه،این القمر المنیره و ... یه حس قشنگی داره که وقتی میگیم: خورشیدهای درخشان کجایند؟ماه نورانی کجاست؟(اگه ترجمه ام درست باشه) این حس رو نداره.مثل وقتی که یه شعر فارسی رو ور میدارن ترجمه میکنن،گلاب به روتون!

(آی رنگ و وارنگ شد!)
ممنون و متشکر:gol:
یا علی
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
تا حالا نماز خوندن یه ادم لالو دیدین؟ نکنه فکر میکنین اون چون نه به عربی نماز میخونه نه فارسی نمازش قبول نیست.
تصمیم گرفتم یکبار فقط معنی قرانو بخونم. و نگاهی مروری روی متن عربیش داشته باشم. هیچوقت مثل الان از خوندنش لذت نبرده بودم. و مثل الان از ایه هاش استفاده نکرده بودم. حالا فکر میکنید خدا میاد بهم میگه نه تو چون فارسی خوندی من برای اون قران خوندنت ارزش قائل نیستم؟ من که فکر میکنم خدا خیلی مهربونتر از این حرفاست.

سلام،
ممنون.
من بعضی مواقع به حال دو دسته خیلی غبطه میخورم.دسته اول عزیزانی که گنگ هستن،نه می شنون نه حرف میزنن.چون نه کسی میتونه راز دلشون رو بشنوه و میتونن راحت راز و نیاز کنن و هم اینکه از لحاظ شنوایی از گناه مبران!
دسته دوم،عزیزان روشن دله که واقعاً بعضی هاشون دلشون روشنه.اون هم که معلومه دیگه.
من یکی دو بار این پیشنهاد رو دادم به دوستان.البته بعضی ها(آقا به خودت نگیر منظورم شما نیستی،منظور جهانیه!) دنبال آتو گرفتنن و اگه یه بار قرآن رو با چشم دل بخونن خیلی چیزا از داخلش پیدا میکنن. یادمه به یه آیه رسیدم،کلی از خودم خجالت کشیدم،مضمون آیه این بود:
" چرا فقط وقتی برای شما مشکلی پیش میاد به سراغ خدای خودتون میرید و وقتی که مشکلتون بر طرف شد،خدا رو فراموش می کنید؟"

ببخشید،بی زحمت کج نشید.به بحث خودتون برسید.


یا علی

 
سلام،
انقدر پست ها زیاد شد که من نفهمیدم چی به چیه! بحث داره داغ میشه ها! :w29:

خوب تا جایی رو که دیدم جواب میدم تا اگه بعداً وقت کنم (که شاید وقت نکنم دیگه توی بحث شرکت کنم)



الآن فقط در چند مورد جزئی تفاوت وجود دارد،یکی نحوه وضو گرفتن،دست به سینه ایستادن و ...(که خودتون تو مکه دیدید) این تفاوت مسلمون ها رو شیعه و سنی کرده حالا اگر این بدعت ها بیشتر میشد، شاخه ها هم بیشتر میشد و یواش یواش هر کی ساز خودش رو میزد.

برادر من،اون موقع که سلمان فارسی زندگی میکرد زبونشون از الان ما اصیل تر بود.همین بس که اونها به خودشون میگفتن پارس و ما میگیم فارس!

خوب اگه بود که من دیگه با شما بحثی نداشتم! داشتم؟


حرف شما کاملاً درسته!شاید من اشتباه می خونم و راه اونها درسته.اما مگه نه اینکه نماز راه رسیدن به خداست؟من نماز رو همونطوری می خونم که آیت الله طباطبایی می خوند،امام خمینی می خوند،شیخ رجبعلی خیاط می خوند.نگاه کنید من کار به اینکه الان روحانیت رو قبول ندارن و اینها ندارم اما اینها افراد بزرگی هستن و از هر کدوم حکمت هایی نقل شده(مخصوصا شیخ رجبعلی چون من کتابش رو خوندم) و کسی منکر لقای این افراد با پروردگارشون نیست.این افراد یک نفر رو بیارن که از طریق نماز خوندن اونها به لقای خدا رسیدن اونوقت یه فکری می کنم!
هر عبادتی یک ظاهری دارد و یک باطنی و تا ظاهر آن عبادت درست نباشد به باطن آن نخواهیم رسید.ظاهر نماز،آراستگی و بوی خوش،توجه به معبود و قرائت صحیح (که مایه اختلاف بین علما در اینجا شده) است.گر چه اگه نظر غیر کارشناسیه منو بخواید خوندن فارسی بهتر از نخوندنه!
خوب مگه من گفتم فارسی بخونی دیگه دعا نیست؟یا گفتم اگه فارسی بخونی خدا گوش نمی ده؟ اینی که میگم کاملا شخصیه،جون من بهش ایراد نگیرید،دعا رو ائمه به عربی به یارانشون یاد دادن و اگر به عربی بخونید اکثرشون یه آهنگ قشنگی دارن مثلاً تو دعای ندبه میگیم: این شموس طالعه،این القمر المنیره و ... یه حس قشنگی داره که وقتی میگیم: خورشیدهای درخشان کجایند؟ماه نورانی کجاست؟(اگه ترجمه ام درست باشه) این حس رو نداره.مثل وقتی که یه شعر فارسی رو ور میدارن ترجمه میکنن،گلاب به روتون!

(آی رنگ و وارنگ شد!)
ممنون و متشکر:gol:
یا علی
سلام
واقعا سؤال هام رو کامل جواب دادین؟

الآن فقط در چند مورد جزئی تفاوت وجود دارد،یکی نحوه وضو گرفتن،دست به سینه ایستادن و ...(که خودتون تو مکه دیدید) این تفاوت مسلمون ها رو شیعه و سنی کرده حالا اگر این بدعت ها بیشتر میشد، شاخه ها هم بیشتر میشد و یواش یواش هر کی ساز خودش رو میزد.
نمی گم تغییر زبان جزئیه
ولی ما بحثمون پارسی خواندنه
اگر آن تفاوت هایی (که شما جزئی میخوانید و شیعه و سنی سال هاست بر سر آن در جنگند) نبود و جایش تنها تفاوتی زیبا بود که هرکسی به زبان خویش پروردگار را میافرید چه؟

برادر من،اون موقع که سلمان فارسی زندگی میکرد زبونشون از الان ما اصیل تر بود.همین بس که اونها به خودشون میگفتن پارس و ما میگیم فارس!
برادر عزیزم سلمان سالها از وطن دور بود
سلمان از پارسیان به نوعی فراری بود
در واقع او در پی ایینی جدید بود
نام خویش را نیز عربی برگزید
آنها به پارسی میگفتند پارسی که نام روزبه شد سلمان فارسی؟!
عربان پ نداشتند
و روزبه پارسی شد سلمان فارسی
سلمان یک مثال است
مگر نه؟
جای این رو نداره که انقدر ما رو از بحث دور کنه
در هر حال ما نمیدانیم
ولی سلمان سالها عربی سخن گفت(شما این قسمت رو کپی گرفته بودین خواستم در موردش توضیح بدم)

خوب اگه بود که من دیگه با شما بحثی نداشتم! داشتم؟
داشتیم;)
 
اما مگه نه اینکه نماز راه رسیدن به خداست؟من نماز رو همونطوری می خونم که آیت الله طباطبایی می خوند،امام خمینی می خوند،شیخ رجبعلی خیاط می خوند

این افراد به لقای خدا رسیدند؟
من منکر نیستم
ولی مقر هم نیستم
بدیهی نیست
به هیچ وجه بدیهی نیست
ابطال ناپذیری شاید در مسائل علمی مساوی اثبات پذیری باشد ولی در این مورد اصلا

این افراد یک نفر رو بیارن که از طریق نماز خوندن اونها به لقای خدا رسیدن اونوقت یه فکری می کنم
نامسلمانان به خدا نمیرسند؟
کسی که نماز نخواند به لقای الهی شایسته نیست؟

اگر به عربی بخونید اکثرشون یه آهنگ قشنگی دارن
ایراد نمیگیرم
قبول
اما ادامش این رو گفتی
مگه ما داریم اهنگ میخونیم؟
من گفتم نماز فارسی به دلم میشینه شما من رو ناآگاه فرض کردین و حالا ...
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
ببخشید ولی فکر میکنید شما در جایگاهی هستید که بخواین مشخص کنید کی داره درست نماز میخونه و کی غلط؟! نماز درست چیه و نماز غلط چیه؟! دین درست چیه و ..؟!

سلام
مطمئنا من در جایگاهی نیستم که بخوام مشخص کنم کی داره درست نماز میخونه و کی غلط...
اما ازتون یه خواهش دارم، لطف کنید یه فتوا از یکی از مراجع شیعه(زندهی یا مرده) بیارید که بگه نماز خوندن فارسی صحیحه و اشکال نداره!!! تا من از حرفی که زدم برگردم.

...این تغییراتی که تو نماز داده میشه و مثلا به جای توحید یه سوره ی دیگه میخونن یا تو خود سجده یه چیز دیگه میگن یا تو ادامه اش چندتا ذکر دیگه میگن و .... اینها چی؟ فکر نمیکنید اینها هم اون اداب اولیه ی نماز رو به هم ریخته؟!
اینکه یکی تو نماز سوره ی بقره رو میخونه ولی شما سوره ی توحید! هر دو مجازه! ولی اینکه یکی همون ایه رو فارسی بخونه و یکی عربی این مجاز نیست؟!
میشه لطف کنید فرق اینها رو واسه من بگین؟!

اول اینکه من بحثم نماز جماعت بود، و در نماز جماعت کسی حمد و سوره نمی خونه، فقط امام جماعت میخونه.
دوما، حتی در نمازهای فرادی هم، همه هر سوره ای رو که بخونن به زبانی مشخص و با کلماتی واحد بیان می کنند، مطمئنن میشه سوره های قرآن رو به لحنی و بیانی دیگر به عربی بیان کرد، اما در نماز، باید همون جملاتی گفته بشه که در قرآن آمده!

ببخشیدا ولی میشه بگین شما از کجا به این پی بردین؟! اون دنیارو دیدین و ثوابی که ازش حرف میزنید رو عملا دیدین که اینهارو میگین؟! رو چه حسابی اینقدر مطمئنید؟ ممنون میشم!

از جمله احاديثى كه بر اين مطلب صراحت دارد، روايت اسحاق بن عمار است كه به امام صادق عليه السلام عرضه داشت : جانم به قربانت ، من قرآن را حفظ كرده ام آيا از حفظ بخوانم يا از روى آن ؟
امام عليه السلام فرمود:
از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد.
باز امام صادق عليه السلام فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است )).
 
سلام
مطمئنا من در جایگاهی نیستم که بخوام مشخص کنم کی داره درست نماز میخونه و کی غلط...
اما ازتون یه خواهش دارم، لطف کنید یه فتوا از یکی از مراجع شیعه(زندهی یا مرده) بیارید که بگه نماز خوندن فارسی صحیحه و اشکال نداره!!! تا من از حرفی که زدم برگردم.



اول اینکه من بحثم نماز جماعت بود، و در نماز جماعت کسی حمد و سوره نمی خونه، فقط امام جماعت میخونه.
دوما، حتی در نمازهای فرادی هم، همه هر سوره ای رو که بخونن به زبانی مشخص و با کلماتی واحد بیان می کنند، مطمئنن میشه سوره های قرآن رو به لحنی و بیانی دیگر به عربی بیان کرد، اما در نماز، باید همون جملاتی گفته بشه که در قرآن آمده!



از جمله احاديثى كه بر اين مطلب صراحت دارد، روايت اسحاق بن عمار است كه به امام صادق عليه السلام عرضه داشت : جانم به قربانت ، من قرآن را حفظ كرده ام آيا از حفظ بخوانم يا از روى آن ؟
امام عليه السلام فرمود:
از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد.
باز امام صادق عليه السلام فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است )).
اول اینکه من بحثم نماز جماعت بود، و در نماز جماعت کسی حمد و سوره نمی خونه، فقط امام جماعت میخونه.
اگر اشتباه نکنم بحث ما نماز هست
نه نوع خاصی از آن
برای مثال اگر من سوره ی بقره را به جای توحید بخوانم
و به فرزندم اینگونه بیاموزم و ...
آیا این کم کم به شکل و شکایل نماز
وحدت و .... اسیبی نمیزند؟
پس شما موافقین که هر کسی نماز خودش رو هر جوری دوست داشت بخونه؟
حالا بحث جماعت جداست
ممنون

حتی در نمازهای فرادی هم، همه هر سوره ای رو که بخونن به زبانی مشخص و با کلماتی واحد بیان می کنند، مطمئنن میشه سوره های قرآن رو به لحنی و بیانی دیگر به عربی بیان کرد،

یعنی در گستره ی وسیع زبان عربی و قران هر چیزی باشد ایرادی ندارد
موجب اتحاد هم هست!!
ولی تا پا را از خط قرمزی به نام زبان عربی فراتر میگذاریم ...

از جمله احاديثى كه بر اين مطلب صراحت دارد، روايت اسحاق بن عمار است كه به امام صادق عليه السلام عرضه داشت : جانم به قربانت ، من قرآن را حفظ كرده ام آيا از حفظ بخوانم يا از روى آن ؟
امام عليه السلام فرمود:
از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد.
باز امام صادق عليه السلام فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است )).

میبخشید
احادیث بسیارند
من گاهی واقعا تعجب میکنم که به این شدت اصحاب کنجکاو در اطراف ائمه حضور داشتند که حتی در حال خواب هم دست از کنجکاوی بر نداشته از اعمال امام نکته برداری میکردند و یا هر عملی از جانب ایشان را با پرسشی همراه میساختند تا به نتیجه ای برسند که امروز کتاب دینی درسی ما و برخی جاهای دیگر به آن نیاز دارند!
ممنون میشم منابعی موثق تر بیاورید

مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد.
بارها و بارها در کتب مختلف
حتی در کتب دینی دبیرستانی هم خوانده ایم که عقل وسیله ی دریافت حقایق قرار داده شد
اگر با این جمله مخالفید بگویید من دقیقا عین جملات کتب مختلف را بیاورم

ولی از این گذشته
پرسشی که در پی این جمله ی شما برای من پیش می آید این است که چرا؟
چرا نگاه کردن به قران عبادت است
اگر من جمله ای از قران نخوانم و فقط به آن نگاهی بیندازم
یا گاهی اوقات تمرکز کنم بر روی جلد قران
چه توفیقی من یا اسلام یا مردم یا ... را نصیب میشود که من اینگونه کنم؟

لطف کنید یه فتوا از یکی از مراجع شیعه(زندهی یا مرده) بیارید که بگه نماز خوندن فارسی صحیحه و اشکال نداره!!! تا من از حرفی که زدم برگردم.
اگر همین الان مرجع شما بگوید نماز را فارسی بخوانید
شما اطاعت میکنید و فارسی خوانده و حتی در این زمینه با معتقدین به عربی خواندن نیز به جدال بر می خیزید؟
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
کم کم داره این بحث تبدیل به کل کل میشه!!!
شما تصمیم خودتون رو گرفته اید! و من هم هر چیزی که بگم حتما می تونید ایرادی بر اون وارد کنید.
پس بهتره که ارزش نماز رو تا حد کل کل آبی و قرمز پایین نیاریم!!!
یه دوستی اومد و سوالی درباره نماز فارسی پرسید و دوستان هم تا حد توان جواب دادند!!!
شما هم اگه عقیده ای بجز این دارید و خیلی دوست دارید که خلاف جریان آب شنا کنید، هر جور که راحتید!!!
فقط یه دعا براتون می کنم:
امیدوارم روز محشر در زمره کسانی که نماز رو از عربی به فارسی تغییر دادند محشور بشید!
(تو رو خدا دیگه به اینکه آیا محشر هست یا نه! گیر نده)
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
من هم موافقم که بحث جالب و خوبی با دوستان داشتیم اما برای جلوگیری از لوث شدن بحث اگر همین جا تمومش کنیم به نظر من بهتره.در آخر یه شعر تقدیم می کنم به دوستان:

وحي آمد سوي موسي از خدا بندهي ما را ز ما کردي جدا

تو براي وصل کردن آمدي------ يا براي فصل کردن آمدي

تا تواني پا منه اندر فراق ------ ابغض الاشياء عندي الطلاق

هر کسي را سيرتي بنهادهام------ هر کسي را اصطلاحي دادهام

در حق او مدح و در حق تو ذم------ در حق او شهد و در حق تو سم

ما بري از پاک و ناپاکي------ همه از گرانجاني و چالاکي همه

من نکردم امر تا سودي کنم------ بلک تا بر بندگان جودي کنم

هندوان را اصطلاح هند مدح------ سنديان را اصطلاح سند مدح

من نگردم پاک از تسبيحشان------ پاک هم ايشان شوند و درفشان

ما زبان را ننگريم و قال را ------ما روان را بنگريم و حال را

ناظر قلبيم اگر خاشع بود ------گرچه گفت لفظ ناخاضع رود

زانک دل جوهر بود گفتن عرض------ پس طفيل آمد عرض، جوهر غرض

چند ازين الفاظ و اضمار و مجاز ------ سوز خواهم سوز با آن سوز ساز

آتشي از عشق در جان بر فروز ------ سر بسر فکر و عبارت را بسوز

موسيا آدابدانان ديگرند------ سوخته جان و روانان ديگرند

عاشقان را هر نفس سوزيدنيست------ بر ده ويران خراج و عشر نيست

گر خطا گويد ورا خاطي مگو ------ گر بود پر خون شهيد او را مشو

خون شهيدان را ز آب اوليترست------ اين خطا را صد صواب اوليترست

در درون کعبه رسم قبله نيست------ چه غم ار غواص را پاچيله نيست

تو ز سرمستان قلاوزي مجو------ جامهچاکان را چه فرمايي رفو

ملت عشق از همه دينها جداست------ عاشقان را ملت و مذهب خداست


البته بحث نماز یک مقدار با مفهوم این شعر فرق میکنه که ولش کنید تا بحث کش نیاد.

یا علی
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلمان فارسي از مسيحيان خوزي بود آنها بوميان خوزستان بوده اند و زبانشان نه فارسي بوده نه عربي و نه ارامي او در اواخر عهد ساساني به حجاز گريخت و بنا به نوشته بلاذري اهل يكي از روستا هاي رامهرمز بوده .
در تورات از انها به نام عيلاميان ياد ميشود آنها ابتدا نيا پرست بودند كه به بت پرستي نزديك شد بعد ها مسيحي شدند.تاريخ نشان مي دهد بين خوزي ها و ايرانيان هيچوقت دوستي عميق بوجود نيامد
سلام
واقعا سؤال هام رو کامل جواب دادین؟


نمی گم تغییر زبان جزئیه
ولی ما بحثمون پارسی خواندنه
اگر آن تفاوت هایی (که شما جزئی میخوانید و شیعه و سنی سال هاست بر سر آن در جنگند) نبود و جایش تنها تفاوتی زیبا بود که هرکسی به زبان خویش پروردگار را میافرید چه؟


برادر عزیزم سلمان سالها از وطن دور بود
سلمان از پارسیان به نوعی فراری بود
در واقع او در پی ایینی جدید بود
نام خویش را نیز عربی برگزید
آنها به پارسی میگفتند پارسی که نام روزبه شد سلمان فارسی؟!
عربان پ نداشتند
و روزبه پارسی شد سلمان فارسی
سلمان یک مثال است
مگر نه؟
جای این رو نداره که انقدر ما رو از بحث دور کنه
در هر حال ما نمیدانیم
ولی سلمان سالها عربی سخن گفت(شما این قسمت رو کپی گرفته بودین خواستم در موردش توضیح بدم)


داشتیم;)
 
سلمان فارسي از مسيحيان خوزي بود آنها بوميان خوزستان بوده اند و زبانشان نه فارسي بوده نه عربي و نه ارامي او در اواخر عهد ساساني به حجاز گريخت و بنا به نوشته بلاذري اهل يكي از روستا هاي رامهرمز بوده .
در تورات از انها به نام عيلاميان ياد ميشود آنها ابتدا نيا پرست بودند كه به بت پرستي نزديك شد بعد ها مسيحي شدند.تاريخ نشان مي دهد بين خوزي ها و ايرانيان هيچوقت دوستي عميق بوجود نيامد
خیلی خوشحالم که شما در این بحث حضور پیدا کردید عراقی عزیز
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
بيش از 30 سال پيش انزمان كه حدود 23 سال داشتم تصميم گرفتم كه نماز را فارسي بخوانم اما مشكل اينستكه اگر انرا فارسي بخواني ديگر هيچوقت نماز نخواهي خواند!
در سوره الرحمن شما خدا را ستايش ميكنيد خوب از ديدگاه نمازگزار كار زيبايي است كه خدا را ستايش كنيد اما فرض كن خدا اين سوره را بيان كند!انوقت يه جور ديگه بهش نگاه خواهي كرد !و اما در بخش دوم شما به خدا مي گوييد بگو خدا يكي است !همتايي ندارد ،نمي زايد و نميزاياند ،بي نياز است و يكسري صفات سالبه ديگر!حالا اگر از اين منظر نگاه كني كه شما با خدا حرف ميزنيد پس چرا به او مي گوييد بگو خدا يكيست!و اگر اين سوره را از زبان خدا بيان كنيد انگاه درست جلوه مي كند كه خدا به شما بگويد كه خدا يكيست در واقع آيات قران را ميتوان بدو دسته تقسيم كرد دسته اول انهايي هستن كه اين حس را القا مي نمايند كه خدا در حال سخن گفتن با بشر است و دسته دوم انهايي هستند كه پيامبر در حال سخن گفتن با امتش است و اگر فارسي وبا تدبر انرا بخواني به اينجور موضوعات مي رسي كه اصلا خوب نيست پس بهتر است به عربي بخواني تا كماكان مسلمان باقي بماني .كه خير و صلاح همه در اينستكه تسليم شده زندگاني اندك خود را به گورستان متصل كنند.
خیلی خوشحالم که شما در این بحث حضور پیدا کردید عراقی عزیز
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستای عزیز خسته نباشید.
من همین تایپیک رو از اول مطالعه کردم و خیلی نکات خوبی دیدم و با افکاری که در جامعه جاری هستش بیشتر آشنا شدم.
من قبلا با Sparrow عزیز در همین رابطه در حد یکی دو پست با هم بحث کردیم و دیگه نمی خوام این جا تکرارش کنم.
خوب بگذریم من چندتا جمله دیدم که دیدم بهتره جواب داده شده باشه تا همین طور اونا را بدون پیش زمینه ی عقلی بپذیریم.
zacaria عزیز نوشته:
"از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد."
خوب همونطور که از این روایتی که دوستمون ذکر کرده این چنین برداشت میشه که کسی این سوال رو کرده به زبان عربی مسلط بوده شاید هم یک عرب بوده که بعید هم نیست.پس جوابی که امام صادق به اون فرد گفته کاملا درست هستش چون همونطور که میدونید اگه آدم به یه زبان مسلط باشه می تونه دونوع، یک نوشته رو بخونه :که یه نوع خواندن با زبان هست که از روی قران خوانده می شه و یه نوع دیگه خواندن با زبان دل هست که باز هم از روی قران می خونه و در هر دو مورد معنی شون رو میدونه.برای توضیح بیشتر عرض کنم که :
وقتی شما درس می خواند میتوانید یا با صدا بخوانید یا آن را بی صدا و در دل بخوانید که در هر دو صورت شما معنی آنچه را میخوانید میدانید.
اما دو حدیث زیر که شک من را زیاد کرد این دو حدیث بودند:
"رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است ))."
خوب این دو حدیث مشکل اساسی دارند که باید به ناقلان حدیث توجه نمود.
از دو حدیث برداشت میشود که در زمان پیامبر قران به صورت کتابی نوشته شده بود، و حضرت محمد(ص) دارد آن مرد یا جماعت شنونده رو به خواندن قران از روی کتاب توصیه می کند در حالی که هم سنی و هم شیعه معتقد است که زمان کتابت قران در زمان خلفای راشدین بوده و در زمان پیغمبر کتابی به نام کتاب قران نوشته نشده است!در صورتی که باز هم این حدیث درست باشد که بعید میدانم ،مخاطب پیامبر کسانی اند که به زبان عربی مسلط هستند و باز پیامبر به انها توصیه میکرده که قران را با زبان دل بخوانید(تاثیر بیشتری داشته باشد). که در این نوع خواندن چشمها وظیفه اصلی را بز عهده دارند.
araghi عزیز است که نوشته:
".تاريخ نشان مي دهد بين خوزي ها و ايرانيان هيچوقت دوستي عميق بوجود نيامد"
نمیدانم چرا ساکنان خوزستان را از ایران جدا کردی.آیا فکر می کنی که در خوزستان از قدیم الایام ایرانی نبوده و تافته ای جدا بافته بودند که همیشه به خدعه و نیرنگ علیه دیگر وطنانشان شده اند؟ آیا به دلیل اینکه در جنوب خوزستان مردم عرب زبان وجود دارند شما به این نتیجه رسیده ای که "تمامی خوزستان عرب هستند؟" برای اطلاعات بیشتر این را بگویم که در تمامی خوزستان از هر قومیتی وجود دارد که دلیل بر اصلیت ایرانی هستند.
"لر کوچک،لر بزرگ،دزفولی، شوشتری، عرب و ....." تنها بخشی از این خطه سرسبز ایران هستند.
نمیدانم چطور فراموش کرده ای که انشان یکی از سرزمینهایی است که کورش بر آنها حکومت میکرده و نمیدانم چطور چطور از یاد برده ای که کاخ زمستانی داریوش در منطقه ی شوش هست و چطور از یاد بردی که زیگورات در منطقه ی چغازنبیل خوز قرار گرفته و چطور از یاد بردی که پل باستانی دزفول در زمان شاپور به وسیله ی اسیران رومی شاخته شده ؟ و خیلی موارد دیگر که در این بحث نمیگنجد.
کاش لااقل به خاطر اینکه تمام اقتصاد ایران را خوزستان تامین میکند ما را دوستدار ایران قلمداد می کردید!
کاش لاقل ما را به خاطر اینکه در جنگ 8 اواره شدیم و خیلی از کودکتان در دبستان ها جان سپردند ما را ایرانی قلمداد میکردید!
کاش به خودتان میآمدید که تا وقتی تهران را موشک نزد حاضر به پذیرش صلح نشدید! و
ای کاش های دیگر .............
-البته این را میگویم که قبلا هم در جاهایی دیگر این را فهمیده بودم و نیاز به توضیح داشت و گرنه خودم از گفتار araghi عزیز بسیار استفاده میکنم-
ببخشید که مواردی نوشتم ربطی به سوال مطرح و مباحث مطرح شده نداشت ولی احساس میکنم که در این زمانه به علت ساختن بت اسلام و تشیع و نسبتهای غیر عقلی که به این دو میزنند سکوت کردن و نگفتن نه تنها چیزی نمیکند بلکه شرایط را بدتر کرده که سر کلاس وصایا یکی از اساتیدمان میگوید:
"فرق تشیع و سنی در این است که ما شیعیان به وحیانیت علی(ع)معتقدیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!"
چه بگویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم ببخشید که مسیر بحثتان پر بارتان را عوض کردم .به بزرگواری خودتان ببخشید.
موفق و مفید باشید هم برای خودتان و هم برای دیگران ;).
یا حق :gol:
 

nimagolpesar

عضو جدید
ببینید عزیزان ... بحث خیلی کلی تر از این حرفاست
تو یکی از آیات قران که متاسفانه الان خاطرم نیست گفته شده : انا انزلنا القرآن عربیا لعلکم تعقلون . یعنی ما قرآن رو به زبان عربی ( زبان مادری اعراب مکه اون زمان ) نازل کردیم تا خوب در معنای آن بیندیشید .... پس برای اینکه مفاهیم آیات رو به درستی بفهمیم باید عربی رو مثل زبون مادری بفهمیم ...که اینم برای ما امکان پذیر نیست ...
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نكات بسيار ارزنده اي اشاره كرديد و نشان مي دهيد اهل تدبر و انديشيدن هستيد .
خوزي به معناي خوزستاني نيست آنها بزبا ن تورات از قبيله عيلامي بوده اند و اعراب از قبيله سامي ها ،خوزي ها (عيلامي ها) بعد ها به ايران كوچ كردند و در خوزستان امروز سكني گزيدند زبان خوزي ها عربي نبود آنها بزيان خودشان صحبت مي كردند .به نوشته حسين خنجي در مورد خوزستان مراجعه نماييد.
سلام دوستای عزیز خسته نباشید.
من همین تایپیک رو از اول مطالعه کردم و خیلی نکات خوبی دیدم و با افکاری که در جامعه جاری هستش بیشتر آشنا شدم.
من قبلا با Sparrow عزیز در همین رابطه در حد یکی دو پست با هم بحث کردیم و دیگه نمی خوام این جا تکرارش کنم.
خوب بگذریم من چندتا جمله دیدم که دیدم بهتره جواب داده شده باشه تا همین طور اونا را بدون پیش زمینه ی عقلی بپذیریم.
zacaria عزیز نوشته:
"از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد."
خوب همونطور که از این روایتی که دوستمون ذکر کرده این چنین برداشت میشه که کسی این سوال رو کرده به زبان عربی مسلط بوده شاید هم یک عرب بوده که بعید هم نیست.پس جوابی که امام صادق به اون فرد گفته کاملا درست هستش چون همونطور که میدونید اگه آدم به یه زبان مسلط باشه می تونه دونوع، یک نوشته رو بخونه :که یه نوع خواندن با زبان هست که از روی قران خوانده می شه و یه نوع دیگه خواندن با زبان دل هست که باز هم از روی قران می خونه و در هر دو مورد معنی شون رو میدونه.برای توضیح بیشتر عرض کنم که :
وقتی شما درس می خواند میتوانید یا با صدا بخوانید یا آن را بی صدا و در دل بخوانید که در هر دو صورت شما معنی آنچه را میخوانید میدانید.
اما دو حدیث زیر که شک من را زیاد کرد این دو حدیث بودند:
"رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است ))."
خوب این دو حدیث مشکل اساسی دارند که باید به ناقلان حدیث توجه نمود.
از دو حدیث برداشت میشود که در زمان پیامبر قران به صورت کتابی نوشته شده بود، و حضرت محمد(ص) دارد آن مرد یا جماعت شنونده رو به خواندن قران از روی کتاب توصیه می کند در حالی که هم سنی و هم شیعه معتقد است که زمان کتابت قران در زمان خلفای راشدین بوده و در زمان پیغمبر کتابی به نام کتاب قران نوشته نشده است!در صورتی که باز هم این حدیث درست باشد که بعید میدانم ،مخاطب پیامبر کسانی اند که به زبان عربی مسلط هستند و باز پیامبر به انها توصیه میکرده که قران را با زبان دل بخوانید(تاثیر بیشتری داشته باشد). که در این نوع خواندن چشمها وظیفه اصلی را بز عهده دارند.
araghi عزیز است که نوشته:
".تاريخ نشان مي دهد بين خوزي ها و ايرانيان هيچوقت دوستي عميق بوجود نيامد"
نمیدانم چرا ساکنان خوزستان را از ایران جدا کردی.آیا فکر می کنی که در خوزستان از قدیم الایام ایرانی نبوده و تافته ای جدا بافته بودند که همیشه به خدعه و نیرنگ علیه دیگر وطنانشان شده اند؟ آیا به دلیل اینکه در جنوب خوزستان مردم عرب زبان وجود دارند شما به این نتیجه رسیده ای که "تمامی خوزستان عرب هستند؟" برای اطلاعات بیشتر این را بگویم که در تمامی خوزستان از هر قومیتی وجود دارد که دلیل بر اصلیت ایرانی هستند.
"لر کوچک،لر بزرگ،دزفولی، شوشتری، عرب و ....." تنها بخشی از این خطه سرسبز ایران هستند.
نمیدانم چطور فراموش کرده ای که انشان یکی از سرزمینهایی است که کورش بر آنها حکومت میکرده و نمیدانم چطور چطور از یاد برده ای که کاخ زمستانی داریوش در منطقه ی شوش هست و چطور از یاد بردی که زیگورات در منطقه ی چغازنبیل خوز قرار گرفته و چطور از یاد بردی که پل باستانی دزفول در زمان شاپور به وسیله ی اسیران رومی شاخته شده ؟ و خیلی موارد دیگر که در این بحث نمیگنجد.
کاش لااقل به خاطر اینکه تمام اقتصاد ایران را خوزستان تامین میکند ما را دوستدار ایران قلمداد می کردید!
کاش لاقل ما را به خاطر اینکه در جنگ 8 اواره شدیم و خیلی از کودکتان در دبستان ها جان سپردند ما را ایرانی قلمداد میکردید!
کاش به خودتان میآمدید که تا وقتی تهران را موشک نزد حاضر به پذیرش صلح نشدید! و
ای کاش های دیگر .............
-البته این را میگویم که قبلا هم در جاهایی دیگر این را فهمیده بودم و نیاز به توضیح داشت و گرنه خودم از گفتار araghi عزیز بسیار استفاده میکنم-
ببخشید که مواردی نوشتم ربطی به سوال مطرح و مباحث مطرح شده نداشت ولی احساس میکنم که در این زمانه به علت ساختن بت اسلام و تشیع و نسبتهای غیر عقلی که به این دو میزنند سکوت کردن و نگفتن نه تنها چیزی نمیکند بلکه شرایط را بدتر کرده که سر کلاس وصایا یکی از اساتیدمان میگوید:
"فرق تشیع و سنی در این است که ما شیعیان به وحیانیت علی(ع)معتقدیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!"
چه بگویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم ببخشید که مسیر بحثتان پر بارتان را عوض کردم .به بزرگواری خودتان ببخشید.
موفق و مفید باشید هم برای خودتان و هم برای دیگران ;).
یا حق :gol:
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام
گفتید: «من نمازم رو برای خودم و خدای خودم میخونم نه برای مسلمین که بخوام عربی بخونم تا اون وحدت حفظ شه»

اما همون خدایی که براش نماز می خونید، گفته که نماز رو به جماعت بخونید. می دونی چرا؟
اصلا تا حالا فکر کردی که دین واسه چیه؟
همیشه توی کتابهای معارف خوندیم که «دین یعنی باید ها و نباید، ارزش ها و ضد ارزش ها، هنجار ها و ناهنجارها و ...» اصلا فکر کردی که اینها واسه چیه؟
این طور که شما میگی، اگه قرار باشه هر کسی واسه دل خودش نماز بخونه و مرید هیچ آداب و ترتیبی نباشه، که چیزی از دین نمی مونه، می مونه؟
دین روش جمعی مومن بودن است!
آره، این اسلامه که نماز خوندن رو برامون واجب کرده، همین اسلام به نماز جماعت ارزش بیشتری داده!!! میشه بگی چرا؟؟؟

بدون وحدت اسلامی نمی مونه، وقتی هم اسلام نباشه نمازی هم در کار نخواهد بود.
بقول دوستمون که به عقیده شما جوابشون چیزایی بود که حفظ کردن!!!! اگه الان همه با یه روش مشخص نماز نخونیم بعد چند نسل، هر کی واسه خودش آداب نماز خوندن خودش رو خواهد داشت!!!
آقای پیش نماز توی سجده میگه:«پاک است پروردگار من...» ، پشت سریش میگه:«الله سنن تمیزین تانیمیرام...» و شاید بغل دستیش اصلا حالشو نداشته باشه که چیزی بگه!!! واسه همین به اشاره بگه:«همینی که این یارو بغل دستیم میگه رو از منم قبول کن!!!»

شما می تونید، هر وقت که خواستید و با هر زبانی که بلدید با خدا حرف بزنید! اما این حرف زدن اسمش نماز نیست.
موفق باشید
تا بعد
سلام به شما دوستان عزیزم.:gol:خیلی خوشحالم که این تاپیک همونطور که انتظار داشتم با حضور شما عزیزان و اظهار نظراتتون فعال شده.ببخشید اگر یه مدت به این تاپیک سر نزدم.منتظر یک وقط کافی بودم که بتونم مفصل بحث ها رو بخونم و پاسخ بدم



زکریا جان ما هم نگفتیم که هرجور بخوایم باید نماز بخونیم.
بحث من اینه که نباید یه سری جمله که هیچی ازشون نمی فهمیم رو حفظ کنیم و برای رفع تکلیف و تضمین بهشت تحویل خدا بدیم.
من نگفتم چرا توی نماز به جای سوره ی توحید سوره ی دیگه ای بخونیم که شما اینجوری می گید.

روش مشخصه و تغییر هم نخواهد کرد. خواندن نماز با زبانی که بفهمی داری چی می گی تغییر روش نماز و تحریف در آن نیست.

موفق باشید :gol:
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
من می خواستم بحث رو ببندم اما گویا دوستان توجه خاصی به این بحث دارند.
کلمه "عربی" 11 بار در قرآن آمده است که همگی بر نازل کردن عربی قرآن تاکید و اشاره دارند.من چند آیه رو به عنوان مثال گلچین کردم.شما می توانید برای دیدن سایر آیات به این سایت مراجعه کنید.

1. سوره نحل
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ ﴿103﴾

و نيك مى‏دانيم كه آنان مى‏گويند جز اين نيست كه بشرى به او مى‏آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى‏دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است (103)
إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿104﴾
در حقيقت كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند خدا آنان را هدايت نمى‏كند و برايشان عذابى دردناك است (104)

2. سوره شعرا
لِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ
﴿195﴾به زبان عربى روشن
وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ﴿196﴾و [وصف] آن در كتابهاى پيشينيان آمده است

َوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿197﴾آيا براى آنان اين خود دليلى روشن نيست كه علماى بنى‏اسرائيل از آن اطلاع دارند


وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿198﴾و اگر آن را بر برخى از غير عرب زبانان نازل مى‏كرديم


فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿199﴾و پيامبر آن را برايشان مى‏خواند به آن ايمان نمى‏آوردند


كَذَلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿200﴾اين گونه در دلهاى گناهكاران [انكار را] راه مى‏دهيم


لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿201﴾كه به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببينند


فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿202﴾كه به طور ناگهانى در حالى كه بى‏خبرند بديشان برسد


فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ ﴿203﴾و بگويند آيا مهلت‏خواهيم يافت


أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾پس آيا عذاب ما را به شتاب مى‏خواهند




3. سوره فصلت
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ
﴿44﴾
و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى‏گفتند چرا آيه‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏دهند
(44)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ
﴿45﴾
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند
(45)

فکر می کنم با توجه به معنای آیات بحث ما در مورد اینکه با خوندن نماز به زبانی غیر از زبان عربی باعث تحریف نماز میشه ضمن اینکه با خواندن فارسی نماز مفاهیم به طور درست ادا نخواهد شد،تایید می شود.
اگرچه کسانیکه در بحث ما شرکت کردند به صراحت اعلام کردند که تحریف و از میان رفتن نماز برایشان مهم نیست و فقط به خواندن آن فکر می کنند نه به کیفیت آن!

[
چه دلیلی داره من به فرزندخودم یاد بدم نماز رو برای خودش و خدای خودش بخونه
چه ایرادی داره سر نماز با خدا حرف بزنه تا اینکه بیاد از حفظ جملاتی رو بگه که حتی معنیشون رو هم نمیدونه
اگر نماز اصولی داره
اگر نماز حقیقتی داره
اگر خدا نماز خواندن ما رو دوست داره
چرا باید از این بترسیم که در آینده از میان بره؟
چرا ما فکر میکنیم روزی خواهد آمد که دیگر کسی خدا را نخواند و ما هم تنها راهمان برای حفظ نماز عربی خواندن آن است؟
دوست من
مسأله صرفا نماز نیست

و یک نکته دیگر،اگر بپذیریم که طریقه خواندن نماز از پیامبر به مسلمانان آموزش داده شده و اینگونه که ما نماز می خوانیم همانگونه است که پیامبر می خوانده اند،پس باید در نماز 2 بار حمد را به همراه دو سوره دیگر قرائت کنیم و با تاکیدی که در این آیات می بینیم پس باید این سور را به صورت عربی بخوانیم و نه فارسی!

یا علی
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
sparrow عزیز
می گید چرا ادعیه رو به عربی می خونید؟دلیلی نداره،شما همینکه بشینی دو کلمه با خدای خودت درد دل کنی میشه دعا.بگی خدایا ماشین می خوام،میشه دعا.خدایا سلامتی بده، میشه دعا.خیلی از چیز هایی که ما میگیم خودش دعاست اما توجه نمی کنیم.حالا چرا عربیا رو می خونیم؟چون اولاً اکثر این ادعیه از ائمه روایت شده و یک بار اگر مضامینش رو بخونیم میفهمیم در طرز بیان و چیزهایی که من از خدا میخوام،زمین تا آسمون فرق میکنه.ثانیاً من اگه بخوام نصف اون دعا ها رو از خودم بگم نمی تونم،چون هم دامنه لغاتم کمه هم زبانم الکن.هم اینکه (به شخصه) خیلی خوب نمی تونم با خدای خودم صحبت کنم و وسطش یا کم میارم یا خجالت میکشم خواسته ام رو بیان کنم.اما خوب واقعا بعضی از دعاها رو هم نمی فهمم مثلا دعای کمیل،یه قسمت هاییش رو می فهمم اما خیلی هاش رو نه!(ملت های های گریه می کنن،من در و دیوار نگاه می کنم) ولی دعای ندبه،من عاشق « أین» هاش هستم!
چقدر حرف زدم.لب کلام،بحث تقلیده (اگر شما دلایل اتحاد و حفظ اصل اسلام رو قبول نداشته باشی).من می گم پیامبر این جوری خونده پس من هم اینجوری می خونم،ضمن اینکه خوب پیامبر یاران فارسی زبان هم داشتن.یعنی به عقل سلمان فارسی خطور نکرده که چرا خودش رو دردسر بده و عربی نماز بخونه

دوست من: یعنی شما می گید ما باید ادعیه رو چون ائمه عربی گفتن و نوشته شده باید عربی بخونیم؟
داریم می گیم دعا یعنی درخواست از خدا.
وقتی ما یک دعایی رو به عربی می خوینم یعنی داریم از خدا درخواستی می کنیم که خودمون هم نمی دونیم چی هست!!!جوابتون به این قسمت چی هست؟
دلیل نمی شه بگیم ائمه درخواست بدی از خدا نمی کنن که ما نگران محتوای دعا باشیم.

من دارم می گم زبان رو جوری بخونیم که بفهمیم.برای ماهایی که زبان عربی بلد نیستیم کامل می شه به زبان فارسی خوندن.مسلما سلمانی که از یاران پیامبر بوده و در معاشرت با ایشان بوده بر زبان عربی مسلط بوده و نمازی رو که به عربی می خونده می فهمیده
 

ar ebrahimzadeh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با سلام به همه دوستان
من زمانی عاشق براه انداختن چنین مباحثاتی بودم و در این مباحثات هم زیاد کم نمی آورم.

1- ما یا مسلمانیم و یا نیستیم . در حالت دوم بحثی نداریم ولی در حالت اول یک سری محکمات و مسلمات را بپذیریم . یکی از این محکمات خواندن نماز به عربی است.

2- مسلماً به کسی دارای سواد خواندن و نوشتن می گویند که سواد خواندن و نوشتن بداند و به کسی دارای دین اسلام می گویند که حداقل هائی از این دین بداند و برای دانستن این حداقلها نیاز به زبان عربی حداقل دست و پا شکسته دارد. پس این که من مسلمانم ولی وقتی صورت حمد را می خوانم چیزی نمی فهمم یا قسمت اولش مهمل است و یا قسمت دوم.
3- اولین اصل دین توحید است هم در نوع الهی اش و اعتقاد در وحدانیت خداوند و هم در نوع تفکرش در واحد بودن مشی صحیح زندگی و هم در ریز مسائل مانند وحدت مسلمین در خواندن نماز و قران به زبان عربی و صد البته در کنار آن تدبر در مفاهیم آنها.
4- ما یک مقوله نماز داریم و مقوله دیگر راز و نیاز و ذکر خداوند. نماز در کنار یاد خداوند هزاران فلسفه دیگر دارد که مهمترین آنها به نظر من وحدت مسلمین در امور عبادی و در بعد انفرادی ایجاد نظم و انضباط در امر روزانه یک فرد است. وحدت مسلمین اقتضا می کند که یک سمبل ملموس داشته باشند تا به واسطه آن این یکپارچگی را به رخ بکشند . چه برای تقویت روحیه هم کیشان و چه برای نشان دادن این وحدت به غیر مسلمین ولی در بعد دوم که راز نیاز است و مسئله ای کاملاً شخصی هر کس می تواند به هر زبانی که دوست دارد با خداوند مکالمه کند که یک مثال آن م تواند قرائت قران به زبان عربی باشد و یا خواندن یک شعر به زبان خودت.
5- همانطور که دوستمان sparrow با مدرک آورده اند خداوند مکرراً به زبان عربی در قران اشاره کرده اند و این مطمئناض بخاطر این مسئله نیست که بعدها شاید کسی فکر کند که زبان قران عربی نیست و انگلیسی است بلکه تاکیدی بوده بر این زبان کامل و رسا.
6- دوست عزیزمان اسم sparrow را برای خود برگزیده که معنی گنجشک می دهد ولی مطمئنم شما هم با من هم عقیده اید که این دوست ما هرگز اسم گنجشک روی خود نمی گذارد چون منبع اقتباس این اسم از زبانی است که لقب گنجشک در آن زبان نه تنها قبیح نیست که ملیح هم هست. بعضی مفاهیم در ترجمه تحت اللفظی معانی سقیم و سخیفی پیدا می کنند که نه تنها بار معنائی جمله را از بین می برند بلکه در بعضی موارد با تعویض و یا تخریب معنی واقعی از چشم طرف انداخته و آن عبارت را کم ارزش یا بی ارزش می کنند.

بهر حال مخلص کلام آدم مسلمان باید از زبان پیامبرش چیزی بداد که در مواقع لزوم بی واسطه خود جملات فرستاده مستقیم دینش را تحلیل کند.باید به این زبان احترام بگذارد و اگر دین برایش محترم است هم کیشانش و ارتباط قویتر با آنها برایش مهم باشد و این ارتباط را با کلام (قویترین وسیله ارتباط از هر نوعش) میسر سازد.

والسلام علی من اتبع الهدی
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خیلی وقت بود که دیگه تصمیم داشتم تو این بحثا شرکت نکنم. اما انگار نمیتونم.
چیز زیادی نمیخوام بگم. سوالای ما سوالای واضحیه که کافیه یه کم خودمون روش فکر کنیم.
ماها که داریم روی فارسی یا عربی خوندن نماز با هم بحث میکنیم باید ببینیم واقعا میخوایم بدونیم یا داریم بهونه تراشی میکنیم.
من فقط میخوام بگم خدا در عین حال که انقدر سخت گیره که مثلا گفته نمازو عربی بخونید به همون اندازه هم مهربونه و گفته که به هر زبونی خواستی میتونی با هام حرف بزنی. و حتی اگه لال هم باشی من میشنوم صداتو.
تا حالا نماز خوندن یه ادم لالو دیدین؟ نکنه فکر میکنین اون چون نه به عربی نماز میخونه نه فارسی نمازش قبول نیست.
من دوران ابتدایی و راهنمایی تعدادی از سوره های قرآنو حفظ بودم. تا همین چند وقت پیش هم گه گاهی میخوندم. اما بعد تصمیم گرفتم یکبار فقط معنی قرانو بخونم. و نگاهی مروری روی متن عربیش داشته باشم. هیچوقت مثل الان از خوندنش لذت نبرده بودم. و مثل الان از ایه هاش استفاده نکرده بودم. حالا فکر میکنید خدا میاد بهم میگه نه تو چون فارسی خوندی من برای اون قران خوندنت ارزش قائل نیستم؟ من که فکر میکنم خدا خیلی مهربونتر از این حرفاست.

سلام
مرسی از اینکه شرکت کردین.
کی گفته خدا سخت گیره؟جمله ای که خدا به موسی گفت : هیچ اداب و ترتیبی مجوی , هرچه می خواهد دل تنگت بگو.( داستان موسی و چوپان که البته واقعی هم هست)

واقعا خوندن قرآنی که ازش چیزی متوجه نشیم چه فایده ای داره؟
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام
از جمله احاديثى كه بر اين مطلب صراحت دارد، روايت اسحاق بن عمار است كه به امام صادق عليه السلام عرضه داشت : جانم به قربانت ، من قرآن را حفظ كرده ام آيا از حفظ بخوانم يا از روى آن ؟
امام عليه السلام فرمود:
از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد.
باز امام صادق عليه السلام فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است )).

چه طور می شه کسی که عربی بل نیست فقط با نگاه کردن , حالا نگاه کردن به کنار , با خوندن متن عربی به شگفتی آن پی ببره؟
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام
از جمله احاديثى كه بر اين مطلب صراحت دارد، روايت اسحاق بن عمار است كه به امام صادق عليه السلام عرضه داشت : جانم به قربانت ، من قرآن را حفظ كرده ام آيا از حفظ بخوانم يا از روى آن ؟
امام عليه السلام فرمود:
از روى آن بخوان . زيرا كه قرائت از روى قرآن ثواب بيشترى دارد. مگر نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن علاوه بر خواندن آن ، مستقلا عبادت محسوب مى گردد.
باز امام صادق عليه السلام فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز در اين باره فرمودند:
((سهم چشم هايتان را از عبادت بپردازيد. پرسيدند: يا رسول الله ! سهم چشم از عبادت چيست ؟ فرمود: نگاه كردن به قرآن و تفكر در آن و پند گرفتن از شگفتى هاى آن است )). و نيز چنين فرمود: ((برترين عبادت امت من تلاوت قرآن با نگاه به آن است )).

شما فقط به شکل کلمه توی این خط توجه کردین.
توی قرآن نوشته دست خدا بالای همه ی دست هاست.اگه اینجوری بخوایم جملات رو سطحی بخونیم باید از این آیه هم نتیجه بگیریم خدا دست داره.
چه طور می شه کسی که از عربی چیزی نمی دونه فقط با نگاه کردن به قرآن , حالا نگاه کردن به کنار , با خوندن متن عربی قرآن به شگفتی اون پی ببره؟
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
لطف کنید یه فتوا از یکی از مراجع شیعه(زندهی یا مرده) بیارید که بگه نماز خوندن فارسی صحیحه و اشکال نداره!!! تا من از حرفی که زدم برگردم.

فتوا....
بحث جالبیست.م
شما فتوا در مورد قند ها رو می دونید؟این فقط یک مثال خیلی کوچیکش هست البته
به خاطر همچین چیزایی من به هیچ وجه فتوا ها رو قبول ندارم.
غیر از این جور مسائل هم دلایل دیگه ای هست: کار هایی هستن که یکیشون می گه حلال هست و دیگری فتوا می ده حرام است...
حتما خودتون با این جور فتوا های متناقض مواجه شدید

مثل استفاده صیغه
 

psychic

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام،
من می خواستم بحث رو ببندم اما گویا دوستان توجه خاصی به این بحث دارند.
کلمه "عربی" 11 بار در قرآن آمده است که همگی بر نازل کردن عربی قرآن تاکید و اشاره دارند.من چند آیه رو به عنوان مثال گلچین کردم.شما می توانید برای دیدن سایر آیات به این سایت مراجعه کنید.

1

فکر می کنم با توجه به معنای آیات بحث ما در مورد اینکه با خوندن نماز به زبانی غیر از زبان عربی باعث تحریف نماز میشه ضمن اینکه با خواندن فارسی نماز مفاهیم به طور درست ادا نخواهد شد،تایید می شود.
اگرچه کسانیکه در بحث ما شرکت کردند به صراحت اعلام کردند که تحریف و از میان رفتن نماز برایشان مهم نیست و فقط به خواندن آن فکر می کنند نه به کیفیت آن!

[

و یک نکته دیگر،اگر بپذیریم که طریقه خواندن نماز از پیامبر به مسلمانان آموزش داده شده و اینگونه که ما نماز می خوانیم همانگونه است که پیامبر می خوانده اند،پس باید در نماز 2 بار حمد را به همراه دو سوره دیگر قرائت کنیم و با تاکیدی که در این آیات می بینیم پس باید این سور را به صورت عربی بخوانیم و نه فارسی!

یا علی

اگر می بینید که قرآن به زبان عربی هست اینه که پیام آور خدا محمد مصطفی (ص) هم عرب بوده و اینکه چرا آخرین پیامبر خدا عرب بوده هم هتما همتون می دونید ولی یاد آوری می کنم:
در زمانی که که حضرت محمد به پیامبری مبعوث شدند اعراب از خرافاتی ترین و جاهل ترین اقوام حاضر در اون عصر بودن که یکی از دلایلی هست که باعث این امر شد
دلیل دیگه ای هم که زبان قرآن عربی هست کامل تر بودن این زبان (مثل تفاوت ها بین مونث و مذکر و مفرد و مثنی و جمع در گفتار) هست که البته می تونست فرانسوی یا آلمانی باشه ولی به دلیلی که در بالا گفتم متن قرآن عربی هست.

کی به صراحت گفته از بین رفتن اصل نماز مهم نیست؟
در جواب زکریای عزیز هم گفتم ما فقط نماز رو به فارسی می خونیم که بفهمیم داریم چی به خدا می گیم و نمازی رو که می خونیم درک کنیم.درک این موضوع اینقدر سخته؟
من که نمی گم به جای سوره ی توحید چر بقره نخونیم که شما همش از تحریف و عوض شدن شکل اصلی نماز حرف می زنید.
بعدشم خدای توی قرآن گفته که خودم حافظ دین اسلام هستم.حالا من می تونم با فارسی خوندن نماز که اونم فقط برای درک بهتر چیزایی که دارم می گم و حس نزدیکی به خدا رو می خوام در خودم به وجود بیارم این دین رو تحریف کنم؟ :eek:
 

psychologist

عضو جدید
در مورد سوال اول خوب مگه کل نماز چقدر که ما نتونیم معنیشو یاد بگیریم خوب بلاخره پیامبرما عرب بوده .در مورد دومی نمیدونم فقط کار خوبی میکنن:w11:
 
با سلام به همه دوستان
من زمانی عاشق براه انداختن چنین مباحثاتی بودم و در این مباحثات هم زیاد کم نمی آورم.

1- ما یا مسلمانیم و یا نیستیم . در حالت دوم بحثی نداریم ولی در حالت اول یک سری محکمات و مسلمات را بپذیریم . یکی از این محکمات خواندن نماز به عربی است.

2- مسلماً به کسی دارای سواد خواندن و نوشتن می گویند که سواد خواندن و نوشتن بداند و به کسی دارای دین اسلام می گویند که حداقل هائی از این دین بداند و برای دانستن این حداقلها نیاز به زبان عربی حداقل دست و پا شکسته دارد. پس این که من مسلمانم ولی وقتی صورت حمد را می خوانم چیزی نمی فهمم یا قسمت اولش مهمل است و یا قسمت دوم.
3- اولین اصل دین توحید است هم در نوع الهی اش و اعتقاد در وحدانیت خداوند و هم در نوع تفکرش در واحد بودن مشی صحیح زندگی و هم در ریز مسائل مانند وحدت مسلمین در خواندن نماز و قران به زبان عربی و صد البته در کنار آن تدبر در مفاهیم آنها.
4- ما یک مقوله نماز داریم و مقوله دیگر راز و نیاز و ذکر خداوند. نماز در کنار یاد خداوند هزاران فلسفه دیگر دارد که مهمترین آنها به نظر من وحدت مسلمین در امور عبادی و در بعد انفرادی ایجاد نظم و انضباط در امر روزانه یک فرد است. وحدت مسلمین اقتضا می کند که یک سمبل ملموس داشته باشند تا به واسطه آن این یکپارچگی را به رخ بکشند . چه برای تقویت روحیه هم کیشان و چه برای نشان دادن این وحدت به غیر مسلمین ولی در بعد دوم که راز نیاز است و مسئله ای کاملاً شخصی هر کس می تواند به هر زبانی که دوست دارد با خداوند مکالمه کند که یک مثال آن م تواند قرائت قران به زبان عربی باشد و یا خواندن یک شعر به زبان خودت.
5- همانطور که دوستمان sparrow با مدرک آورده اند خداوند مکرراً به زبان عربی در قران اشاره کرده اند و این مطمئناض بخاطر این مسئله نیست که بعدها شاید کسی فکر کند که زبان قران عربی نیست و انگلیسی است بلکه تاکیدی بوده بر این زبان کامل و رسا.
6- دوست عزیزمان اسم sparrow را برای خود برگزیده که معنی گنجشک می دهد ولی مطمئنم شما هم با من هم عقیده اید که این دوست ما هرگز اسم گنجشک روی خود نمی گذارد چون منبع اقتباس این اسم از زبانی است که لقب گنجشک در آن زبان نه تنها قبیح نیست که ملیح هم هست. بعضی مفاهیم در ترجمه تحت اللفظی معانی سقیم و سخیفی پیدا می کنند که نه تنها بار معنائی جمله را از بین می برند بلکه در بعضی موارد با تعویض و یا تخریب معنی واقعی از چشم طرف انداخته و آن عبارت را کم ارزش یا بی ارزش می کنند.

بهر حال مخلص کلام آدم مسلمان باید از زبان پیامبرش چیزی بداد که در مواقع لزوم بی واسطه خود جملات فرستاده مستقیم دینش را تحلیل کند.باید به این زبان احترام بگذارد و اگر دین برایش محترم است هم کیشانش و ارتباط قویتر با آنها برایش مهم باشد و این ارتباط را با کلام (قویترین وسیله ارتباط از هر نوعش) میسر سازد.

والسلام علی من اتبع الهدی
با سلام دوست من
2- مسلماً به کسی دارای سواد خواندن و نوشتن می گویند که سواد خواندن و نوشتن بداند و به کسی دارای دین اسلام می گویند که حداقل هائی از این دین بداند و برای دانستن این حداقلها نیاز به زبان عربی حداقل دست و پا شکسته دارد. پس این که من مسلمانم ولی وقتی صورت حمد را می خوانم چیزی نمی فهمم یا قسمت اولش مهمل است و یا قسمت دوم.
تا اونجایی که سواد کم و عقل ابتر من یاری میده فکر میکنم حداقل های دین اسلام را بسیار روشن همه میدانند
اصول دین
توحید عدل نبوت معاد و در شیعه امامت
که در همین حداقل ها هم انسان باید تا جایی که میتواند خود پیش برود و عقل خود را قرار دهد


نیاز به زبان عربی حداقل دست و پا شکسته دارد.
شما که در تأیید سخنان sparrow عزیز سخن میگویید خوشحال میشم با مطالعه ی گفته های ایشان در پستهای گذشته نفی شدن "عربی دست و پا شکسته " رو مشاهده کنید

3- اولین اصل دین توحید است هم در نوع الهی اش و اعتقاد در وحدانیت خداوند و هم در نوع تفکرش در واحد بودن مشی صحیح زندگی و هم در ریز مسائل مانند وحدت مسلمین در خواندن نماز و قران به زبان عربی و صد البته در کنار آن تدبر در مفاهیم آنها.
مشی زندگی واحد؟
خواندن نماز و قران به عربی؟
واقعا برام خیلی عجیبه دوست عزیزم که شما مفهوم اصل توحید را انقدر و در حد معنای لغت توحید پایین اورده آن را به تمامی شئون زندگی تعمیم میدین
آیا واقعا درک شما از اصل توحید چنین است؟
پس حتما میدانید که من به عنوان یک مسلمان حق دارم در اصول دین تا حدی که میتوانم پیش بروم و لزومی ندارم تبعیت کنم؟
ممنون از اینکه نظر شخصیتون رو گفتین
صرفا نظر شخصیتون

تا به واسطه آن این یکپارچگی را به رخ بکشند
به رخ چه کسی؟
چرا؟
برای اثبات چه چیزی؟
برای به دست اوردن چه چیزی؟
در مقابل دشمن؟
دوست من شما دارید تمامی خواص زندگی صدر اسلام را برای زندگی کنونی ما بسط میدین
ما اکنون در حال مبارزه با مشرکین هستیم؟
تازه عربی خواندن نماز در مقابل خود نماز هم جالب بود برام
یعنی این سمبلی که میگین با شنود گذاشتن در میان صفوف نمازگزاران و یا در خانه ی مردم قابل درک هست؟
یعنی برای به قول شما "به رخ کشیدن" اتحادمون باید یک زبان شیم در گفتگو با خدا؟

گذشته از این ها میشه بپرسم برای شما فلسفه ی نماز چیست؟
چرا نماز میخوانید؟

اگر دین برایش محترم است هم کیشانش و ارتباط قویتر با آنها برایش مهم باشد
این 2 جمله از 2 منظر قابل بررسی هستند
یکی چیزی که کاملا منظور شماست، 2 جمله در یک جمله ی مستقل
گویی شما از جملات شرطی، عمومیت بخشیدن به عبارات و مطلق دانستن امور لذت میبرید
احترام به دین یک چیز است و احترام به هم کیش یک چیز متفاوت دوست من


دوست من شما در واقع تکرار مکررات کردین
برای همین من توانایی تحلیل در گفتار با شما رو نداشتم تا حد زیادی
خوشحال میشم بیشتر صحبت کنیم تا بتونیم برای هم کمکی باشیم

ولی

من زمانی عاشق براه انداختن چنین مباحثاتی بودم و در این مباحثات هم زیاد کم نمی آورم.
دوست من
شما دارین بحث میکنین نه القا
شما باید خیلی مواقع در بحث به فکر این باشید که راه کم اوردن را باز بگذارید
این افتخار نیست که من به کم نیاوردنم بنازم
ممکن نیست شما دانای کل باشید
اگر هم باشید قرار دادن اصل بر این موضوع خیلی غلط است

امیدوارم بتونیم با کمک هم همدیگه رو اصلاح کنیم;)

والسلام علی من اتبع الهدی
علیکم السلام
 
در مورد سوال اول خوب مگه کل نماز چقدر که ما نتونیم معنیشو یاد بگیریم خوب بلاخره پیامبرما عرب بوده .در مورد دومی نمیدونم فقط کار خوبی میکنن:w11:
موضوع این نیست که معنیش رو یاد بگیریم یا نه دوستم
موضوع فراتر از این حرفاست
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
چه طور می شه کسی که عربی بل نیست فقط با نگاه کردن , حالا نگاه کردن به کنار , با خوندن متن عربی به شگفتی آن پی ببره؟

سلام،
یک دفعه داری جواب همه رو میدی! :eek: کار مشکلیه.
در جواب این سوال.تا حالا شده به قیافه یک نفر نگاه کنی و احساس آرامش بکنی؟اگر معتقد باشیم که قرآن یک معجزه است و به این معتقد باشیم که قرآن دارای روح است،همانطور که در روایات آمده در روز جزا قرآن به صورت جوانی زیبا روی محشور شده و شفاعت می کند،به تاثیر نگاه کردن به متن قرآن بر دل مومنان نیز اعتقاد پیدا خواهیم کرد.قرار نیست من با نگاه کردن به آیات قرآن به شگفتی اون پی ببرم.

اگر می بینید که قرآن به زبان عربی هست اینه که پیام آور خدا محمد مصطفی (ص) هم عرب بوده و اینکه چرا آخرین پیامبر خدا عرب بوده هم حتما همتون می دونید ولی یاد آوری می کنم:
در زمانی که که حضرت محمد به پیامبری مبعوث شدند اعراب از خرافاتی ترین و جاهل ترین اقوام حاضر در اون عصر بودن که یکی از دلایلی هست که باعث این امر شد
دلیل دیگه ای هم که زبان قرآن عربی هست کامل تر بودن این زبان (مثل تفاوت ها بین مونث و مذکر و مفرد و مثنی و جمع در گفتار) هست که البته می تونست فرانسوی یا آلمانی باشه ولی به دلیلی که در بالا گفتم متن قرآن عربی هست.

کی به صراحت گفته از بین رفتن اصل نماز مهم نیست؟
در جواب زکریای عزیز هم گفتم ما فقط نماز رو به فارسی می خونیم که بفهمیم داریم چی به خدا می گیم و نمازی رو که می خونیم درک کنیم.درک این موضوع اینقدر سخته؟
من که نمی گم به جای سوره ی توحید چر بقره نخونیم که شما همش از تحریف و عوض شدن شکل اصلی نماز حرف می زنید.
بعدشم خدای توی قرآن گفته که خودم حافظ دین اسلام هستم.حالا من می تونم با فارسی خوندن نماز که اونم فقط برای درک بهتر چیزایی که دارم می گم و حس نزدیکی به خدا رو می خوام در خودم به وجود بیارم این دین رو تحریف کنم؟
:eek:

قرآن به زبان عربی است و حقیقت این است که بدون زبان عربی اگرچه ترجمه‌های خیلی خوبی (مثلاً ترجمه فولادوند) به زبان فارسی وجود داشته باشد. ترجمه‌ها هرگز اصلاً نمی‌توانند نه کسری از دقت و نه جزئی از زیبایی و نه اندکی از عمق معانی قرآن را بیان کنند. اینکه قرآن به زبان عربی نازل شده است در سراسر قرآن( مثلاً 12:2 و 20:113) به آن اشاره شده است خود قرآن خود را بارها قرآن عربی می‌نامد.
برای اینکه چرا قرآن به زبان عربی نازل شده است می‌توان دلایل گوناگونی ذکر کرد. ساده‌ترین دلیل آن این است که پیامبر در عربستان مبعوث شده است و طبیعتاً برای پیامبری عرب کتابی عربی هم نازل خواهد شد( (42:7. طبیعی‌ترین سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا برای هر مردمی (با مثلاً یک زبان خاص) یک پیامبر نازل نشده است تا کتبی مقدّس به زبان‌های مختلف داشته باشیم. حقیقت این است که اگر خدا می‌خواست حتماً این کار را می‌کرد (25:51) و یا از آن مهم‌تر اگر خدا می‌خواست مردم را امتی واحد قرار می‌داد. ولی حقیقت این است که خداوند برای امتحان مردم آنها را پراکنده قرار داد (5:48) و به حکمت و اقتضائات خاصّی (که ممکن است همه آنها آشکار نباشد) وضع موجود قرار گرفته است (10:19) (و در نتیجه این وضع) در نهایت خداوند هر کس را بخواهد (و سزاوار بداند) هدایت خواهد کرد (16:93).
و یا در قرآن در پاسخ کسانی که می‌پرسند که چرا قرآن بر مردی از تمدّنی ابتدایی نازل شده است و بر مردی از یکی از دو تمدّن عظیم آن زمان (ایران و روم) نازل نشده است. چنین پاسخ می‌دهد(43:32) : آیا آنان رحمت پروردگار را قسمت می‌کنند، (پس به حقیقت) این ما هستیم که معیشت آنها را در این زندگی دنیوی تقسیم می‌کنیم.
در قرآن چندجا به این بحث می‌پردازد که مشکل اصلی ارتباط و تماس بر قرار کردن با قرآن زبان نیست بلکه کسانی که گناهکار هستند همانقدر نسبت به قرآن بیگانه و غریبه هستند که کسانی که عربی نمی‌دانند نسبت به قرآنی عربی بیگانه هستند (26:198-201) و یا اشاره می‌شود که اقتضای نزول قرآن عربی‌بودن آن بوده است و در نهایت هدایت و درمان قرآن مشمول ایمان‌آورندگان خواهد بود و (به هر حال) کسانی که ایمان نمی‌آورند نسبت به حقیقت قرآن کور و کر خواهند بود (41:44).
البته انتخاب عربستان و زبان عربی برای پیامبر و کتاب خاتم یک اجبار و الزام برای خداوند نیست بلکه حتّی خداوند خود به ابراهیم دستور می‌دهد که هاجر و اسماعیل را به بیابان‌های عربستان و مکه (یا به قول عهد قدیم بیابان‌های فاران) ببرد و اینکه چرا چنین کاری انجام می‌شود گویا امتحان و فرمانی عجیب و غیر عادی و طبق حکمتی خاص صورت می‌گیرد تا نهایتاً پیامبر خاتم در عربستان و مکه و از نسل اسماعیل به دنیا بیاید.
بعضی‌ها در بیان اینکه چرا قرآن به زبان عربی نازل شده است به قابلیت‌های زبان عربی و قدرت و پیچیدگی زبان این مردمان بیابان‌گرد اشاره کرده‌اند که در واقع در چیزهایی مثل قدرت ریشه‌ها و صرف افعال در باب‌های مختلف کم‌نظیر است و از غنایی نسبی از واژگان و حتّی واژها برخوردار است. به طوری که اعراب مردمان سایر نواحی را اعجم یعنی گنگ می‌نامند که گویا قادر نیست به فصاحت و زیبایی عربی سخن بگویند و شعر در میان عرب اشتغال و دلمشغولی بزرگ و اساسی بوده است و حتّی شاعرانی چون مولوی که شاعر پارسی گوی بزرگی است از برتری شعر عربی بر شعر پارسی سخن می‌گوید (پارسی گو، گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است).

به صورت نقل قول تو پست خودم گذاشته بودم.

چرا فکر می کنید که تحریف نماز صرفاً قرائت سوره های بلند در نماز است.شما می توانید در نماز هر یک از سور دیگر قرآن رو قرائت کنید.بحث اینکه چطور ممکنه که با فارسی خوندن نماز تحریف در نماز صورت بگیره رو در چند پست به طور مفصل توضیح داده ام.
خداوند فرموده که خود حافظ دین خودم هستم اما این حفاظت اسباب و وسیله می خواهد و اسباب و وسیله های این امر پیروان این دین هستند.ما در طول اراده خداوند هستیم.

موفق و پیروز باشید
یا علی
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
سلام
مطمئنا من در جایگاهی نیستم که بخوام مشخص کنم کی داره درست نماز میخونه و کی غلط...
اما ازتون یه خواهش دارم، لطف کنید یه فتوا از یکی از مراجع شیعه(زندهی یا مرده) بیارید که بگه نماز خوندن فارسی صحیحه و اشکال نداره!!! تا من از حرفی که زدم برگردم.
عزیز اگه قرار بود به فتوای مراجع رجوع کنیم که دیگه بحثی نبود! پس با این حرفتون شما رسما ایجاد این تاپیک زیر سوال بردین دیگه!
اما در جواب شما و برای توضیح تقلید و حرف مزاجع پیشنهاد میکنم این تاپیک رو بخونین چون توش درباره ی مراجع صحبتهایی شده که فکر میکنم جوابتونو بده!
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=62675
جواب بقیه ی پستتون هم دوستان دیگه زحمت کشیدن و دادن و منم حرفم همونه. پس ممنون میشم پاسخگو باشین.

سلام
کم کم داره این بحث تبدیل به کل کل میشه!!!
شما تصمیم خودتون رو گرفته اید! و من هم هر چیزی که بگم حتما می تونید ایرادی بر اون وارد کنید.
پس بهتره که ارزش نماز رو تا حد کل کل آبی و قرمز پایین نیاریم!!!
جناب زکریا فکر نمیکنم کسی اینجا قصد کلکل داشته بشه! ما همه داریم با دلیل و منطق بحث میکنیم! و همه هم فقط با یک هدف اینجا جمع شدیم و اونم گرفتن جوابه و متقاعد شدن! پس فکر نمیکنم به کار بردن لفظ کلکل و مقایسه ی این بحث با کلکل بیهوده و بی ثمر ابی و قرمز چندان شایسته باشه! یا شایدم از نظر شما بحث درمورد هر چیزی که شما بهش اعتقاد ندارین و قبولش ندارین بی ارزشه! به هر حال باید تاکید کنم که همه ی کسانی که اینجا اومدن و تو بحث شرکت کردن و به پستهای شما جواب دادن با جون و دل اینکارو کردن و از تمامی وجودشون مایه گذاشتن و متن اماده ای نداشتن و درجواب پستهای شما خط به خط و واو به واو میخوندن و فکر میکردن و بعدا جواب میدادن! بنابراین میخوان به نتیجه برسن.پس اگه جوابی ندارین و علاقه ای به بحث ندارین ممنون میشم حداقل به دغدغه های فکری و درک و فهم بقیه توهین نکنین!
بيش از 30 سال پيش انزمان كه حدود 23 سال داشتم تصميم گرفتم كه نماز را فارسي بخوانم اما مشكل اينستكه اگر انرا فارسي بخواني ديگر هيچوقت نماز نخواهي خواند!
در سوره الرحمن شما خدا را ستايش ميكنيد خوب از ديدگاه نمازگزار كار زيبايي است كه خدا را ستايش كنيد اما فرض كن خدا اين سوره را بيان كند!انوقت يه جور ديگه بهش نگاه خواهي كرد !و اما در بخش دوم شما به خدا مي گوييد بگو خدا يكي است !همتايي ندارد ،نمي زايد و نميزاياند ،بي نياز است و يكسري صفات سالبه ديگر!حالا اگر از اين منظر نگاه كني كه شما با خدا حرف ميزنيد پس چرا به او مي گوييد بگو خدا يكيست!و اگر اين سوره را از زبان خدا بيان كنيد انگاه درست جلوه مي كند كه خدا به شما بگويد كه خدا يكيست در واقع آيات قران را ميتوان بدو دسته تقسيم كرد دسته اول انهايي هستن كه اين حس را القا مي نمايند كه خدا در حال سخن گفتن با بشر است و دسته دوم انهايي هستند كه پيامبر در حال سخن گفتن با امتش است و اگر فارسي وبا تدبر انرا بخواني به اينجور موضوعات مي رسي كه اصلا خوب نيست پس بهتر است به عربي بخواني تا كماكان مسلمان باقي بماني .كه خير و صلاح همه در اينستكه تسليم شده زندگاني اندك خود را به گورستان متصل كنند.
اول اینکه فکر نمیکنید این کمی به عادات ما برمیگرده؟! اینکه تا به حال عربی خوندیم و حالا میخوایم فارسی بخونیم خوب قطعا کمی برامون عجیب و نامانوس جلوه میکنه
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا