پارسی را پاس بداریم.

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آکنده


تاکسی درمی
taxidermy




.......
ویژگی پیکره ای که با پر کردن و دوختن و آراستن پوست دباغی شده جانوران ساخته می شود
به نحوی که جانور طبیعی و زنده جلوه کند
 

Rah Pardaz

همکار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص راهداری
کاربر ممتاز
[ سپاسگزار یا سپاسگذار ] ؟!؟!

[ سپاسگزار یا سپاسگذار ] ؟!؟!

سپاسگزار یا سپاسگذار؟!؟!

سلام دوستان عزیز
جسارتا اگه یه دوری تو انجمن بزنید و به کامنت ها نگاهی بندازید، خیلی از دوستان عزیز، در املای واژه ای مثل «سپاسگزار» دچار مشکل می شن. البته این تیپ اشتباهات طبیعیه و شاید به نوعی به کمبود مطالعه هم مربوط می شه.
لذا، بنده در فضای مجازی، چرخی زدم و خلاصه ای از یکی دوتا مقاله براتون آماده کردم. امیدوارم این مقاله باعث بشه تا دیگه «سپاسگذار» نبینیم.
پیشاپش بابت جسارتم عذر می خوام.

گذاردن یا گذاشتن:

«گذاشتن» دارای یک معنی حقیقی و یک معنی مجازی است:
- گذاشتن در معنی حقیقی به معنی قرار دادن چیزی به طور عینی و مشهود در جایی است. مانند: او کتاب را در قفسه گذاشت.
- گذاشتن در معنی مجازی به معنی پی انداختن، وضع کردن و بنیاد نهادن چیزی است. مانند: قانون گذار که قانون را وضع می کند، یا بنیانگذار که چیزی را تاسیس می کند، و یا نام گذاری که وضع کردن نام برای چیزی است.


مثالهای بیش تر:
کتاب را در قفسه گذاشتم. (قرار دادم)
-نظر پدرت چه بود؟ -پدرم راضی نبود، اما بالاخره گذاشت. (اجازه داد)
مرگ او اندوه بزرگی را در قلبم گذاشت. (معنای مجازی قرار گذاشتن)

دیگر کاربردها:
واگذاردن ، واگذار کردن: تسلیم کردن، به عهده‌ی کسی انداختن
جا گذاشتن/ گرو گذاشتن / بنیانگذار: بنا کننده / سیاستگذار: وضع کردن سیاست/ پایه گذار/ سرمایه گذار/ امانت گذار/ بیمه‌گذار/ قانون گذار/ فرمان گذار/ فروگذار و …


گزاردن یا گزاریدن:

و اما «گزاردن» نیز در معانی مختلفی به کار می رود:
انجام دادن و به‌ جا آوردن، پرداختن (وام، مالیات و غیره)، بیان کردن، ترجمه کردن، تفسیر کردن، رسانیدن و تبلیغ کردن ( پیغام، پیغمبری و غیره)، بیان کردن، صرف و خرج کردن


کاربردها:
گزارش(سخن گزاردن): بیان کردن،اظهار کردن/ پاسخ گزاردن/
نمازگزار: به جای آورنده‌ی نماز/ خدمتگزار: به جای آورنده‌ی خدمت/
سپاسگزار: به جای آورنده و ادا کننده‌ی تشکر/ وام‌ گزار: پرداخت کننده‌ی وام/ پیام گزار: پیام آور/ خواب‌ گزار: تعبیر کننده‌ی خواب / حق‌گزار: ادا کننده‌ی حق/ مصلحت گزار: خیر اندیش/ گله گزار: گله کننده / باج گزار: باج دهنده

***
حین نوشتن چنین عباراتی مثلاً نمازگزار، با خودتان بگویید: نماز گذاشتن یا نماز گزاردن؟ نماز قرار دادن یا نماز به جا آوردن؟ مسلماً پاسخ درست را می‌یابید. خدمت گذاشتن یا گزاردن؟ و …

بالاخره چطور “گذار” و “گزار” را از هم جدا کنیم؟!
به طور کلی می‌توان گفت:
هرگاه پسوند به معنی گذاشتن و قرار دادن باشد، با “ذ” می‌نویسیم.
هرگاه پسوند به معنی ادا کردن و به‌جا آوردن باشد با “ز” می‌نویسیم.



منابع:
روزنامه ی ابتکار
وب سایت نوجوان ها
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
salahshur مفهوم واژه مست در ادبیات پارسی ادبیات 1
خانومي ناگفته هایه زبان پارسی ادبیات 1

Similar threads

بالا