نگاه کن

[nadernorozi]

موی سپید و بخت سیا هم نگاه کن
سوز مرا به شعله اهم نگاه کن

شاهم ولی بملک بلا با سپاه غم
ملکم ببین و خیل سپاهم نگاه کن

گفتی به من که شام تو چون بگذرد بهجر ؟
شام مرا ز روز سیاهم نگاه کن

بردرد من زحالم اگر پی نمیبری
برگریه های گاه به گاهم نگاه کن

تا صد سخن به نیم نگه باز گویمت
ناز افرین من به نگاهم نگاه کن !!

 

[MEMOL...]

.....گوش کن!

سینه شب بغضش را فرا می خواند...

نگاه کن!

چهره مرموز تاریکی بعدی دیگر به دلتنگی میدهد...

بیا دست در آسمان فرو بر...

و از دل تیره کهکشان، ستاره ای بر روی پیکر منجمد نگاهمان بیاویز...

بگذار در شب اتاقمان، وقتی کسی نمی خندد...

عابر برق ستاره ببیند...

و نفهمد دلمان چقدر تنگست...!​

 

[MEMOL...]

آرام

می باری بر حضور لحظه ها

نگاه کن مرا

وبه یاد آر

تنهایی خاک گرفته ام را

ای لحظه جاری ...!​

 

[maral22]

فروغ(آفتاب می شود)

فروغ(آفتاب می شود)

نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها،ز ابرها،بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره می کشانیم
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چین برکه های شب شدم
چه دور بود پیش از این زمین ما
به این کبود غرفه های آسمان
کنون به گوش من دوباره می رسد
صدای تو......
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن
که من کجا رسیده ام
به کهکشان،به بی کران،به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوج ها
مرا بشوی با شراب موج ها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیرپا
مرا دگر رها مکن
مرا از این ستاره ها جدا مکن
نگاه کن
که موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب می شود
صراحی سیاه دیدگان من
به لای لای گرم تو
لبالب از شراب خواب می شود
به روی گاهواره های شعر من

نگاه کن

تو می دمی و آفتاب می شود

 

[MEMOL...]

خنده هايمان شده است مثل آن كودك شيطان و بازيگوش !

گاه تند مي آيد و گاه آرام ...

ولي اين روزها كه نمي آيد

نگران مي شوي ...

كه شايد خاطرش را آزرده باشي !

روزهايمان مي آيد و مي رود ...

و تو هنوز در بند نگاه آن رهگذري

كه از كوچه ما گذشت ...

و من هنوز آن عابرم ...!
​

 

[MEMOL...]

نت به نتِ تنت را شنیدم ...

آهنگِ سردِ سنگ

گوشم را کر کرد !!!
​

 

[MehD1979]

دلم میگیرد وقتی میبینم:​

من هستم...​

اون هم هست...​

اما... قسمت نیست......

 

[MehD1979]

[FONT=times new roman, times, serif]چقدر تلخ است![/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif] همه فکر کنند سرت شلوغ است [/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]و تنها خودت بدانی ک[/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif] چقدر تنهایی...[/FONT]​

 

[MehD1979]

از عشق های این روزا…​

داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت…
​

چه برسد به شیرین و فرهاد...​

 

[MehD1979]

[FONT=times new roman, times, serif]

[/FONT]​

​

[FONT=times new roman, times, serif]مُـعَـلِـمِـمـانــــ مـیـگُـفـتــــ:

زیــرِ کَـلِـمـاتـی کــهـ نِـمـیـدانـیـد خَــط بِـکِـشـیـد...

حــالـا بَـعـدِ اَز ایــنـــ هَــمـهــ ســالـــ...

ایــنــ هَـمـه عُـمــر...

ایــنــ هَـمـه کِــتـابـــ...

بــه زیـــرِ هَــمــه دُنــیــا خَــط مـیــکِـشَــم![/FONT]​

 

[MehD1979]

[FONT=courier new, courier, mono]

[/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono]من از انتخاباتي كه ميگويند [/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono] سر در نميارم[/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono] انتخاب من فقط [/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono]تو [/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono]بودي[/FONT]​

[FONT=courier new, courier, mono] كه نيس[FONT=courier new, courier, mono]تي[/FONT][/FONT]​

 

[BLOOD STONE]

مَن خُدآیے دآرَمـ ڪِ مَرآ مُخآطَبـ
[ خآصـِ ] خُودَش ڪَرده (^_^)
​

 

[MehD1979]

صبح از نگاه شما بيدار مي‌شود، آي! لوليان سر مستِ روستاي عشق!


چشمتان را يكدم مبنديد تا شب و روزم برقرار باشد.


طنّازان ظريفِ غمزه وُ عشوه! شوري‌ست در وجودتان


مي‌دانم.

تشنگي ی شديدي داريد بر عشق به رغم آن همه ناز وُ ادا. ***



شورش تنتان را مخوابانيد

عاشقانِ بي شكست!


بگذاريد براي يكبار هم كه شده دل، رهبر بدن گردد.
***


شيدائيان شكرخند! اجازه دهيد تا اين يكبار،


حدّاقل، به بن‌بست نرسد تير رها شده از سوي عشق. سينه، فراخ بگشائيد


و در بر بگيريد پيام بوسه را اي سبو نديده‌هاي مست! %

 

[MehD1979]

عشق ديگر بلا گشته اين جا
معني ي عشق واگشته اين جا




چيزي از حُسن ِ يوسُف نمانده
بر لبان جز تآسف نمانده




شيشه ي شور ِ شيرين شكسته
جام ِ فرهاد ِ ديرين شكسته




نام را ننگ همداستان است
جام را سنگ همداستان است




اين زمان لعل وُ لب ، چيز ِ واهي ست
اين زمان ، جرم ِ ما بي گناهي ست




در تمام ِ جهان گشته ام من
عاشقي بخت برگشته ام من




عشق از روي سيري ست اين جا

عشق ها بعد ِ پيري ست اين جا




يك جهان راه را راه رفتيد
هر وجب را به اكراه رفتيد




هر كسي عشق را زان ِ خود كرد
در سياهي نگهبان ِ خود كرد




عشق ها را تباهي گرفته
عشق ها را سياهي گرفته %

 

[MehD1979]

دست هایم را


تو که رد کردی


حادثه گرفت

باد
طوفان
خسوف[SUP]*[/SUP]
.
.
.
و یک دنیا شب ...

 

[MehD1979]

آنقدر خسته می خواهی ام
که هیچکس پی نبرد
امروز صبح جوانه زده ام

 

[MehD1979]

لبخند می زنم و می گویم

شکر

شاید می توانست

خیلی بدتر از این باشد

لبخند می زنم و امید می کشم

امید روزی که

لبخند بزنم و بگویم

شکر

خیلی بهتر از آن است

که فکر می کردم.

 

[aynaz.m]

نگاه میکنم به بیکران
اسمان
انجا در اسمان
یک نفر
فقط یک نفر مرا
همین گونه دوست میدارد
تمام دیوانه بازیهایم را
تمام کارهایم را همینگونه دوست میدارد
هرگز تنهایم نمیگذارد
هرگز نمیخواهد مرا تغییر دهد بعد
دوستم داشته باشد
پس تنها به اسمان مینگرم

 

[MehD1979]

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]حتی اگر همین حالا [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]زمستان [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]به پایان سبز خود برسد[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]از بهار منجمدم [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]در این حصارتنگ قندیل های اندوه [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]دشت دشت [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif] گل یخ سر بر خواهد آورد [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]آهای... [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]کندو دار ![/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]زنبورهایت را به باغ دیگری بفرست [/FONT]

 

[MehD1979]

تـه ديگ "عشـق اول" را هـر چقـدر که بسابـی ؛ چه با اسکـاج دوسـت داشتـن هـای بعـدی ..
چه با سيـم ظرفشويـی عاشـق شدن هـای بعـدی ..
از دلـت پاک نمـی شـود ..

 

[MehD1979]

گفتی بگذریم


گذشتیم ای یارترین یار


گذشتیم


تو از من



و من از هر چه غیر ِ تو

 

[MehD1979]

به چشمانت بیاموز هر کسی ارزش دیدن ندارد؛
به چشمانت بیاموز که به چشم به راه بودن عادت نکند ؛ بیاموز که به در خیره نماند
به چشمانت بیاموز که برای هر کسی بیخواب نشود.
به زبانت بیاموز که هر اسمی ارزش جاری شدن ندارد.
به زبانت بیاموز به هر کسی نگوید دوستت دارم .
به لبانت بیاموز هر لبی ارزش بوسیدن ندارد.

به پاهایت بیاموز هر راهی ارزش رفتن ندارد ، به آن دو بیاموز که به رفتن عادت نکند.​

به اشکهایت؛ آن مروارید ها که بسیار عزیزهستند بیاموز که برای هر کسی نریزند.​

به گیسوانت ؛ آن موج سیاه بیاموز که برای هر کسی افشان نشود .​

به دستانت بیاموز ؛ به آن دو بیاموز که هر دستی ارزش لمس کردن را ندارد .
​

به قلبت بیاموز همیشه عاشق باشد و عاشق هر کسی نباشد .

​

 

[MehD1979]

من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: ​

​

درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! ​

​

خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! ​

​

کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، ​

​

کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! ​

​

درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!​

​

حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی

 

[MehD1979]

[FONT=courier new,courier,monospace]"نگران نباش"[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]حال من خوب است بزرگ شده ام...[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]دیگر آنقدر کوچک یستم که در دلتنگی هایم گم بشم.....[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]آموخته ام:::[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]که این فاصله کوتاه بین لبخند و اشک نامش "زندگیست"[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]آموخته ام:::[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]دلم برای نبودنت تنگ نشه....[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]راستی!![/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]دروغ گفتن را نیز خوب یاد گرفته ام[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]حال من ""خوب"" است [/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace] ""خوبِ خوب""[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]

 

[MehD1979]

[FONT=courier new,courier,monospace]اقرار مرا بر پیشانی ات حک کن تا لا به لای این ثانیه های ویران،، نامی از احساس نبرم،، من باختم!! به خود باختم!! به تصور مبهم فرشته های آدم نما باختم!![/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]و حال که گوشه ی اتاقم حماقت هایم را میشمارم،، آرام آرام در این جمله زاده میشوم که[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace] ""سنگ باش تا سنگسار نشوی""

[/FONT]

[FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]

 

[MehD1979]

[FONT=courier new,courier,monospace]سایه ام امشب زتنهایی مرا همراه نیست،
گر در این خلوت بمیرم هیچکس آگاه نیست،
من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی،
[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]این رفیق نیمه راه هم گاه هست و گاه نیست

[/FONT]

 

[*E.Kh*]

هيچ نميگويم...
فقط نفرينت ميكنم به دوست داشتن
دوست داشتن كسي كه.. دوستت نداشته باشد...

 

[MehD1979]

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکرده است از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می ننیوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

 

[MehD1979]

این روزها اگر کسی پیدا شد
که شماره تلفنت رو حفظ بود
حتماً قدرش رو بدون
خیلی باید خاطرت براش عزیز باشه…

 

[MehD1979]

فرزند عزیزم:​

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی؛​

اگر هنگام غذا خوردن لباس هایم را کثیف کردم
و یا نتوانستم لباس هایم را بپوشم،
صبور باش و درکم کن؛
و به یاد بیاور از آن هنگام که روزی چند بار لباس هایت را عوض می کردم و خسته نمی شدم،
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است دلگیر نشو،
روزگاری من هم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستان هایی که دوست داشتی تعریف کنم؛
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز سوالاتی می کنم، با تمسخر به من ننگر؛
زیرا برای رشد و پیشرفت تو از ذره ذره جانم سرمایه کردم،
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و عصبانی مشو،
آن گونه که من فرصت دادم و یاریت کردم.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده،
همانگونه که تو اولین قدم ها را کنار من بر می داشتی.​

...فرزندم؛
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، شرمنده ام!
...ولی یاریم کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم...
به همان ترتیبی که من با نیرو و شکیبایی آغاز تو را ساختم.
​