مقاله شماره 56 : بازرسی چشمی (VT)

pesare shad

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازرسی چشمی



بازرسي چشمی(V.t.)
يكي از موثرترين روش‌هاي بازرسي جوش، بازرسي چشمی عمليات جوشكاري توسط بازرسين و ناظرين آموزش ديده است. طبق دستور‌العمل آيين‌نامه جوشكاري ساختماني، صددرصد جوش‌هاي انجام شده بايد بررسي چشمی گرد ند. بازرسي چشمی گرد اگر به درستي انجام شود از اركان مهم بازرسي جوش مي‌باشد.
در تمام موارد اعتقاد همگاني بر اين قرار دارد كه پيشگيري مقدم بر درمان (يا در ادبيات فني، تعمير( است. اصل مهم در برنامة بازرسي چشمی ، تنظيم برنامه‌هاي پيشگيرانه است كه در طي آن تعداد جوش‌هايي كه مورد ترميم قرار مي‌گيرند، كاهش يابند.


بازرسي جوش بايد مجهز به ابزاري شامل اندازه‌گيري جوش، متر، كوليس و چراغ قوه و ذره‌بين باشد.





چك‌ليست بازرسي چشمی
نکاتی كه قبل، حين و بعد از جوشكاري بايد مورد بازرسي چشمی قرار گيرند.
1-‌ زاوية پخ (included angle)


زاوية پخ بايد به اندازه‌اي باشد كه الكترود به راحتي به ريشة جوش برسد و در عبور‌هاي متوالي، از ذوب كامل جداره‌ها اطمينان حاصل گردد در حالت عمومي هر چه اين زاوي بزرگتر باشد، مصرف مصالح جوش افزايش ‌يابد.
2-‌ دهانة ريشه (Root opening)



در صورت عدم استفاده از تسمه پشت‌بند، امكان سوختن ريشه در پاس اول وجود دارد. در نتيجه، در اين حالت دهانة ريشه قدري كاهش داده مي‌شود. در صورتي كه امكان سنگ زدن ريشه از پشت كار وجود داشته باشد، عدم ذوب كامل ريشه در پاس اول خيلي جدي نيست. در صورت استفاده از تسمة پشت‌بند، دهانة ريشه افزايش داده مي‌شود. تا ذوب كامل ريشه و تسمة پشت‌بند امكان‌پذير باشد. در اين حالت نيازي به سنگ زدن ريشه از پشت كار نمي‌باشد و امكان سوختن ريشه نيز در ميان نيست. در پخي دو طرفه، تسمة فاصله دهنده نقش ورق پشت را بازي مي‌كند. ليكن قبل از جوش پشت كار بايد سنگ زده و كاملاً برداشته شود.
تذكر: براي دستيابي به ذوب كامل ريشه و لبه‌ها، زاوية پخي و دهانة ريشه عمل متقابل عكس روي يكديگر دارند. يعني هر چه زاوية پخي كم باشد، بايد دهانة ريشه افزايش داده شود و هر چه دهانة ريشه كم باشد، بايد زاوية پخي افزايش داده شود در عمل بايد به كمك آزمون، و خطا، مطلوب‌ترين حالت تعيين شود.
3- ضخامت ريشه (Root face)


رعايت ضخامت ريشه به منظور جلوگيري از سوختن ريشه مي‌باشد و معمولاً در جوش‌هاي اتوماتيك زير پودري مقرر مي‌گردد. ضخامت ريشه داراي يك مقدار حداكثر است و در صورت عدم رعايت مقدار حداقل، ريشة جوش مي‌سوزد و در صورت عدم رعايت مقدار حداكثر، ذوب ريشه كامل نخواهد بود.


4- هم‌محوري درز ( Alignment):
عدم هم محوري صحيح باعث تشكيل قسمت‌هايي با نفوذ ناقص جوش مي‌شود.


5- تميزي درز ( cleanliness of Joint )
سطوح درز زياد بايد تميز وعاري از هر گونه آلودگي، گرد و غبار و رطوبت باشند.
6- نوع و اندازة مناسب الكترود (proper type and size of electrode )
نوع و اندازة الكترود بايد براي نوع فلز مورد جوش، وضعيت جوشكاري، وظيفة جوش، ضخامت ورق، اندازة درز وغيره مناسب باشد.
7- قطبيت و شدت جريان مناسب (proper welding current and polarity)
بر حسب نوع و قطر الكترود، نوع درز و وضعيت جوشكاري بايد شدت جريان و قطبيت جوشكاري مناسب باشد.
8- خال‌جوش مناسب (proper tack weld)
خال‌جوش‌ها بايد كوچك و بلند باشند، به طوري كه با جوش اصلي تداخلي نداشته باشند، در ورق‌هاي ضخيم، براي اجراي خال‌جوش‌ها بايد از الكترود‌هاي كم هيدروژن استفاده نمود.
9- ذوب خوب (Good fusion)

هر پاس جوش بايد به طور كامل با ورق پشت‌بند، عبور قبلي وفلز پايه به هم جوش شده و امتزاج كامل به وجود آورد. به طوري كه هيچ گونه حفرة هوا در فصل مشترك به وجود نيايد.
10-پيش‌گرمايش و درجه حرارت پاس‌هاي مياني
(Proper preheat and interpose temperature)
مقدار پيش‌گرمايش و درجه حرارت مناسب براي عبور‌هاي مياني، بستگي به ضخامت ورق، نوع فولاد، روش جوشكاري و درجه حرارت محيط دارد. در صورتي كه شرايط گفته شده، پيش‌گرمايش و درجه حرارت خاصي براي جوش‌هاي مياني لازم بدارند، در حين عمليات جوشكاري اين موضوع بايد به طور پيوسته مورد بررسي قرار گيرد.
 
آخرین ویرایش:

pesare shad

عضو جدید
کاربر ممتاز
11- توالي و ترتيب پاس‌هاي جوش (proper sequencing of passes)

ترتيب و توالي پاس‌ها بايد طوري باشد كه امكان وقوع حفرات هوا در حد فاصل عبور‌هاي جوش وجود نداشته باشد.
12- سرعت مناسب حركت نوك الكترود (proper travel speed)


اگر سرعت حركت خيلي آهسته باشد، فلز جوش ذوب شده و گل جوشكاري، به سمت جلوي الكترود فرار كرده و شروع به سرد شدن مي‌نمايند در نتيجه جوش اصلي كه به روي اين قسمت اجرا مي‌گردد، شانس نفوذ كافي به ريشه را از دست مي‌دهد.


اگر سرعت حركت افزايش داده شود، امكان فرار مواد مذاب به جلوي الكترود وجود نداشته و نفوذ كامل صورت مي‌گيرد.
13- لوچه ( شره) جوش (over lap)

اگر سرعت نوك الكترود خيلي آهسته باشد، مقادير زيادي از فلز جوش در حال رسوب، از لبه‌هاي نوار جوش به سمت بيرون سرريزه ( شره ) كرد و هم‌جوشي كامل به وجود نمي‌آيد. عمل سرريز به سهولت در حين جوشكاري قابل مشاهده بوده و روش اصلاح آن افزايش سرعت جوشكاري است.



14- غلتاندن حوضچة مذاب نوك الكترود در جوش‌هاي سربالا ( قائم)
(Tilt of crater in vertical welding)


در جوش‌هاي سربالا ( قائم) با دادن حركت زيگ‌زاگ به نوك الكترود و غلتاندن حوضچة مذاب، گل جوشكاري را به طرف جلو رانده و از تداخل آن با جوش جلوگيري مي‌شود.

15- چالة انتهاي جوش ( filled crater)
چالة دو انتهاي جوش از دو نقطه نظر زير ممكن است بحث‌انگيز باشد:
1- ضخامت گلوي جوش كمتر از ساير قسمت‌هاي نوار جوش است.
2- با توجه به اينكه سطح مقعري دارند، امكان وقوع ترك ستاره‌اي در آنها در هنگام سرد شدن وجود دارد. كه جوش‌هاي گوشه پيوسته، خطر چالة انتهاي جوش وجود ندارد. زيرا جوشكار در هنگام تعويض الكترود، چالة انتهاي جوش قبلي را با جوش قبلي را با جوش پر مي‌كند.
در جوش‌ها با طول محدود، لازم است انتهاي جوش در محلي واقع گردد كه ميزان تنش كم است، در غير اين صورت بايد دقت گردد كه در انتهاي جوش چاله كاملاً پر شود.
مثال: درجوش گوشه ورق فوقاني اتصال صلب به بال تير، در شروع و ختم جوش بايد دقيق بود تا چاله ايجاد نشود.
مثال: در جوش نبشي نشيمن، جوش از پشت بال نبشي شروع شده و به لبة آن ختم مي‌گردد، و به طوري كه چاله دراين محل كه تنش‌هاي كمتري دارد، ايجاد شود.

مثال: در جوش‌هاي منقطع، تشكيل چاله در دو انتهاي هر قطعه، مشكل مهمي نيست، ليكن با روش كار مناسب نبايد اجازة تشكيل آن را بدهيم مكث جوشكار در انتهاو كمي برگشت دست به عقب مشكل را حل مي‌نمايد.


16- بريدگي لبه‌هاي جوش (Under cut)
الف: قوس الكتريك قادر به ذوب قسمت‌هايي از فلز پايه مي‌باشد.

ب: اگر طول قوس بلند باشد ( فاصلة نوك الكترود تا سطح جوش)، مصالح جوش نمي‌تواند تمام فضاي ذوب شده را پُر كند، در نتيجه درلبة جوش گود‌افتادگي يا بريدگي به وجود مي‌آيد.

پ: با كاهش طول قوس ( نزديك كردن نوك الكترود به سطح جوش تمام فضاي ذوب شده را پُر مي‌كند).

با توجه به اينكه بريدگي به راحتي با اصلاح دستورالعمل جوشكاري قابل اصلاح است، وقوع آن قابل پذيرش نيست، اما اين سؤال پيش مي‌آيد كه بريدگي در چه مواردي مضر بوده و بايد اصلاح گردد.
1-‌ اگر بريدگي باعث كاهش عمده در ضخامت يا سطح مقطع گردد وقوع آن مردود است.




2- اگر تنش در امتداد عرضي اعمال گردد، بريدگي همانند يك زخم عمل كرده و زيانبار خواهد بود.



طبق آيين‌نامة AWS. در حالتي كه نيرو به طور عرضي بر بريدگي اعمال مي‌گردد، بريدگي تا عمق 25/0 ميلي‌متر و در صورتي كه نيرو به موازات بريدگي باشد، تا عمق 8/0 ميلي‌متر قابل قبول است.
به عنوان آخرين مطلب، توجه گردد كه بريدگي تحتاني داراي تأثير زيانبارتري نسبت به بريدگي فوقاني است.


هر گونه برون محوري، باعث ايجاد تنش خمشي در بريدگي تحتاني مي‌گردد.




17- گرده در جوش‌هاي شياري (Slight Reinforcement on Groove Welds)
وجود گرده تا 5/1 ميلي‌متر در جوش‌هاي شياري قابل پذيرش است. مقادير بيشتر افزايش مخارج و كاهش مقاومت خستگي مي‌گردد.

18- اندازة جوش گوشه (Full size of fillet weld)
با استفاده از اندازه‌گيري‌هاي مخصوص اندازة جوش‌گوشه بايد كنترل شود.


19- وقوع ترك (Cracks)
وقوع هر گونه ترك به هر صورت ( سطحي يا عمقي)، باعث مردود شدن جوش خواهد شد.
 

Similar threads

بالا