مظلوميت زنان قبل از اسلام

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
بحث هاي زيادي در مورد زنان وجود داره كه به ترتيب به اون ها مي پردازيم اما مسئله پايه اي و مهمي كه بايد اول از همه مورد توجه قرار بگيره، مظلوميت زنان هست.
شايد يكي از علل مهم به فساد كشيده شدن آنها و همچنين پايمال شدن حقشون از اول تاريخ، همين مظلوميتشون بوده كه اسلام با آوردن قوانيني كه حق زنان رو احيا مي كنه، تونسته از ظلم هايي كه در طول تاريخ به زنان مي شده، جلوگيري كنه.
پس بحث رو از همين جا شروع مي كنيم.
منابع مورد استفاده در بحث ها هم در ذيل بهش اشاره شده.
1.مسئله حجاب شهيد مطهري
2.بهشت جوانان اثراسدالله محمدي نيا
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
زن از ديدگاه علامه طباطبايي(ره) در سه دوره

1.زن در مردمان غير متمدن:

در قبائل دور از تمدن مانند افريقا، استراليا، جزائر مسكوني اقيانوسيه و... مرد مي توانست زنش را به هر كسي بخواهد بفروشد يا ببخشد. مي توانست به هر نحوي بخواهد او را مجازات كند و حتي او را بكشد. مي توانست او را مانند گوسفند بكشد و در هنگام قحطي و در مهماني ها بخورد.

2.زن در ملل متمدن:

همه اين ملل در اين مشترك بودند كه زن نزد ايشان استقلال و آزادي در اراده و اعمال نداشت و تحت ولايت مرد مي زيست. حق هيچگونه مداخله اي در امور اجتماعي و حكومتي و ... نداشت.
وضع زن در اين ملل بهتر بود زيرا كشته نمي شدند و گوشتشان خورده نمي شد!
اما در اغلب اين ملل پس از مرگ همسر، زن اجازه ازدواج نداشت و از حق معاشرت با ديگران محروم مي شد.

به عنوان مثال:

در ايران:

زنان طبقات عاليه به دليل تمايز طبقاتي در امور مملكت دخالت مي كردند.
اما ازدواج با محارم مانند مادر و خواهر و دختر مانعي نداشت.

در چين:

ازدواج با زن يك نوع خريد و فروش محسوب مي شد.
زن از ارث محروم بود. حق هم غذايي با خانواده را نداشت.
يك زن براي چند مرد مشترك بود و مرد قوي تر صاحب فرزند وي مي شد!

در هند:

وقتي مردي فوت مي كرد همسرش هم همراه او سوزانده مي شد.

3.زن در ملل داراي شريعت و قانون:

كلدانيها، روم و يونان بودند.
ايشان نوعي استقلال در امور داخلي خانه براي زن قائل بودند اما مرد خانواده نوعي مقام ربوبيتي بر زن و فرزندان داشت تا جايي كه به صلاح ديد خودش حكم قتل زن و فرزندان را صادر مي كرد و يا مي فروخت و قرض مي داد.

حقوق زن در اروپا:

در قرن بيستم اولين بار مساله حقوق زن مطرح شد.
به ترتيب كشور هاي انگلستان و امريكا و فرانسه و ايتاليا در اجراي اين حقوق قدم برداشتن.
در كشور فرانسه ژنرال دو گل قانوني گذاشت كه زن تا حدودي مي توانست صاحب اموال خود باشد. هر چند هنوز هم نمي تواند بدون اجازه شوهر استقلال مالي داشته باشد.
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]در استراليا

زنان به مثابه حيوانات اهلي بودند و در مسافرت ها بايد حمل تمام اثاثيه توسط آنان انجام مي گرفت و گاهي كه زنان مريض مي شدند، مردان ان ها را براي خلاصي خفه مي كردند!!!


[/FONT]
در روسيه

هنگامي كه پدري دخترش را به خانه ي شوهر مي فرستاد، او را آهسته با تازيانه مي زد و سپس شلاق را به دست داماد خود مي داد تا معلوم شود از اين پس كسي كه جوانتر و نيرومندتر است دخترش را كتك مي زند.


در هند

بعضي قبايل در ارث بردن زن را با حيوانات برابر قرار مي دادند.
در يهوديت و مسيحيت پس از تولد دختر، مادر را از پانزده تا هفتاد روز نجس مي دانستند.
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
برخي سخنان غربي ها:

زن، آخرين موجود وحشي اي است كه مرد آن را اهلي كرده

-زن، برزخ ميان انسان و حيوان است.

- زن، شكل فرشته و قلب افعي و شعور خر دارد.

- زنان از اينكه زن هستند بايد احساس شرم كنند.



بله
اينان همان افرادي هستند كه دم از حقوق زنان مي زنند.
و صد البته هنوز هم حقوق زنان را رعايت نمي كنند
فقط به شكلي ديگر از آنها استفاده مي كنند.
بردگيه قرن بيست و يك!
 

N. fotros

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول از همه بايد اظهار تأسف كنم
واقعاً وحشتناكه البته همين طور كه فاطمه خانم گفتند
الان هم همين مظلوميت ادامه داره و از زن سوء استفاده مي شه
الان كه مثلا متمدن تر شدن، زن رو به عنوان كالا نگاه مي كنن
و از او به عنوان منبع درآمد در تبليغات به هرشكلي كه مي خوان درميارن
و يا در زمان تفريح از او استفاده مي كنند
در حالت كلي زن را فقط به عنوان يك كالاي سود ده نگاه مي كنن و اگه ديگه سودي نداشته باشه ...
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز


ممنون دوست عزیز
با اجازه تون من چند تا از نظرات یهودیان و مسیحیان رو درباره زنان به نوشته تون اضافه میکنم بعضی از انها مربوط به قبل از اسلامند و بعضی مربوط به قرون وسطی:

زن در تلمود (تورات شفاهی ) و در دیدگاه یهودیان

بنا به گزارش ویل دورانت مورخ شهیر و نامدار ؛ تلمود چنان از مرد
جانبداری می‌كرد كه گویی ربنها از قدرت زن واقعاً بیم داشتند .این
جماعت، مانند علمای قدیم مسیحیت !!!! زن را به خاطر كنجكاوی
زیركانه ی حوا ، مسئول خاموش كردن « روح عالم » می‌شمردند .

او را « سبكسر » می‌خواندند ..... به تفصیل تمام ، از پرگویی زن
اظهار تأسف می‌كردند .

به گفته ی یكی از ربنها ، جایی كه پای قانون در میان بود :
« یكصد نفر زن فقط با یك نفر شاهد مرد برابر بودند »


حقوق مالكیت زنان یهودی در دوره ی تلمودی به همان اندازه محدود
بود كه حقوق زنان انگلیسی در قرن هجدهم !!!!عواید و درآمد هر
گونه داراییشان به شوهرانشان تعلق داشت !!
( تاریخ تمدن ویل دورانت ، ج 4 ص 426 )


ربی الیعازر که به صلابت در دیدگاه معروف بوده است به یک زن
دانشمند گفت :« زن از هیچ حکمتی جز ریستن نخ برخوردار
نیست » ( سیری در تلمود /ادین اشتاین سالتز / ص 206 )

مردان یهودی در دعای صبحگاهی خود می گویند : متبارک باد
پروردگار خداوندگار ما و خداوندگار تمام عالمیان که مرا زن نیافریده
در حالی که همسران آنها تن به رضا داده زمزمه می کنند : متبارک
باد خداوندگاری که مرا مطابق میل خود آفرید ( جنس دوم ج 1 ص
27 و تاریخ تمدن ج 4ص 486و سیری در تلمود ، ص 206 )



زن در کلام بزرگان مسیحیت :

زن دری که از آن دیو بیرون می آید !
ترتولیانوس با خشن ترین عبارت زن را مخاطب می‌ساخت و او
را « دری كه دیو از آن به درون می‌آید » می‌نامید ( تاریخ تمدن ،
ج 3 ، ص 717 )

او خطاب به زن می گفت : تو دروازه ی شیطانی ، تو آنکس را که
شیطان جرأت نداشت از رو به رو مورد حمله قرار دهد مجاب کردی
به سبب تو بوده که پسر خدا ناگریز به مردن شده !! تو باید پیوسته
جامه ی سوگ و ژنده به تن داشته باشی ( جنس دوم ، ج 1 ، ص
159 )

واقعا عجیب است ! مگر زن چه گناهی را مرتکب شده است که
مرد از آن مبرا است ؟!
براستی اینان چنان دم از گناه زن می زنند که گویی حوا به تنهایی
مرتکب این گناه شده است و یا اینکه او آدم را بر این گناه مجبور
کرده است !


مرد فرمانروای زن ! این عین عدالت است !!!
آمبروز قدیس : آدم را حوا به گناه سوق داد نه حوا را آدم شرط
عدالت است که زن کسی را که به سوی گناه رهنمون شده به
منزله ی فرمانروا بپذیرد ( جنس دوم ، ج 1 ، ص 159 )


جانوران وحشی و .... !!!!
ژان کریسوستوم قدیس : در میان تمام جانوران وحشی زیان بار
تر از زن وجود ندارد ( جنس دوم ، ج1 ، ص 159 )



 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
زن موجود ناقص و مذکری که منحرف شده است !
توماس آکویناس پر آوازه ترین دانشمند مسیحی در قرون وسطی
می گفت : زن موجودی است ناقص عرضی ، جنس مونث در واقع
مذكری است كه منحرف شده است ؛ زن محتملا نتیجه نقصی است
در قوه تولیدی مرد ( تاریخ تمدن ، ج 4 ، ص 1311 و جنس دوم ج 1 ،
ص 19 و ص 159 )

در نتیجه : زن فقط موجودی تصادفی و ناقص و نوعی مرد نقص دار
است (جنس دوم / سیمون دوبووار / ج 1 ، ص 159 )


زنان در عقل و اراده ضعیف ترند ، در همه چیز محتاج مرد هستند
مردان فقط برای تولید نیاز به زن دارند !
از دیگر توصیفات این قدیس برجسته ی کلیسای مسیح در مورد
زن : « زن از لحاظ جثه و عقل و اراده، موجودی است ضعیفتر ؛
زن در همه چیز به مرد احتیاج دارد، لكن مرد فقط برای تولید
نیازمند زن است . زن باید مرد را مولای طبیعی خود بداند ، باید
راهنمایی او را بپذیرد، و انضباط و مواخذه‌های وی را گردن نهد و
از این طریق است كه زن به مقصد اصلی و به سعادت خویش
نایل خواهد آمد ( تاریخ تمدن ، ج 4 ، ص 1311 )


زن پایینتر از بردگان !!!
این فیلسوف برجسته و بی نظیر مسیحیت كه معمولا از او به
عنوان مظهر مهربانی یاد می شود زن را از بعضی لحاظ پایینتر
از غلامان قرار میداد:
زن به علت ضعف طبیعت خود، چه عقلی و چه جسمی، تابع
مرد است....
مرد آغاز زن و انجام وی است همان طور كه خداوند بدایت
و نهایت تمام موجودات است .... زن طبق قانون طبیعت باید
مطیع و منقاد باشد، و حال آنكه یك نفر برده چنین نیست....

این دانشمند بزرگ حتی در موازنه ی میان پدر و مادر بر این اعتقاد
بود که : « كودكان باید پدران را بیش از مادرشان دوست بدارند »
( تاریخ تمدن ، ج 4 ، ص 1111 )


زن ......
البته توصیفات تومای قدیس به اینجا ختم نمی شود ، وی بر این
اعتقاد بود که زن با نخستین مقصود طبیعت یعنی کمال جوئی
منطبق نیست بلکه با دومین مقصود طبیعت یعنی گندیدگی ،
بدشکلی و فرتوتی انطباق دارد ( زنان از دید مردان / بنوات گری
ص 57 )


زن ......
آگوستین قدیس که شاید بتوان وی را برجسته ترین عالم
مسیحی در تمام اعصار نامید معتقد بود : زن حیوانی است که
نه استحکام دارد و نه استواری ، زن از بدی تغذیه می کند و سر
آغاز همه ی دعاوی و مخالفتها است و راه و طریق هر گونه فساد
اخلاق است ( جنس دوم ، ج 1 ، ص 28 و ص 168 )


زن = شر ، وسوسه ، مصیبت ، خطر خانگی و ...
ویل دورانت می نویسد : در نظر كشیشان و عالمان الاهی این
قرون هنوز زن همان مقامی را داشت كه در نظر یوحنای زرین
دهان و پاتریارك قسطنطینه یعنی : شری ضروری ، وسوسهای
طبیعی ، مصیبتی مطلوب ، خطری خانگی ،جذبهای مهلك و
آسیبی رنگارنگ(تاریخ تمدن ، ج 4 ص 1111 )


از آنچه گذشت به راحتی می توان به همان نتیجه ای رسید که
دوبووار نویسنده ی شهیر و نام اشنای فرانسوی به آن اشاره
می کند؛ تمام پدران کلیسا پستی و دنائت زن را اعلام می دارند
( جنس دوم ، ج 1 ، ص 159 )


جایگاه زن در قوانین قرون وسطی
بد نیست نیم نگاهی هم به قوانین کلیسای مسیح در قرون وسطی
بیندازیم . این قوانین از آن رو حائز اهمیت است که در این دوره ی
زمانی کلیسا به عنوان قانون گذار تلقی می شد و یا لا اقل به عنوان
قطب دوم قدرت به شمار می امد


زدن زن :
طبق گزارش ویل دورانت قانون مدنی اروپا بیشتر با زن روی مخالفت
نشان داد تا قانون كلیسایی . در هر دو قانون به شوهر اجازه زدن زن
داده شد .


اقدام روشنفکرانه !!!
هنگامی كه در قرن سیزدهم « قوانین و رسوم بووه » مرد را مكلف
میساخت كه فقط با رعایت موازین انصاف زن خویش را بزند ، در
واقع این اقدام روشنفكرانه ای محسوب میشد .


زنان همردیف کنیزها !
واضعین احكام شریعت میگفتند : « از این رو آشكار است كه
زنان باید تابع شوهرانشان و تقریبا كنیزكان آنها باشند » ( تاریخ
تمدن ، ج 4 ، ص 1112 )


زن برای راهبه شدن نیاز به جهیزیه دارد !!!
هر چند كلیسا مقرر داشته بود كه هنگام ورود زنان به این راهبه
خانه‌ها چیزی از ایشان گرفته نشود، مگر آنكه تازه واردان به طیب
خاطر چیزی پیشكش كنند ، ورود زنان به فرقه بندیكتیان معمولا
مستلزم داشتن جهیزیه ای بود ! ( تاریخ تمدن ، ج 4 ، ص 1083 )


زن زناکار .... !!!
در قانون ساكسون، حداقل مجازات در مورد زنان زناكار بریدن بینی
و گوشهای وی بود ، و به شوهر اختیار میداد كه اگر زن خویش را
بی وفا دید، او را به قتل برساند ( تاریخ تمدن ویل دورانت ، ج 4 ،
ص 110 )


ازدواج خود سرانه ی زن !
در قرون وسطی حق هر گونه آزادی ای از زنان سلب شده بود ،
این ظلم تا بدان حد بود که اگر زنی با برده ای ازدواج می کرد از
حمایت قانون محروم می شد و خانواده حق کشتن او را داشت
( جنس دوم ، ج 1 ، ص 161 )


شاید برخی گمان کنند که این شیوه ی نگرش به زنان اختصاص به
کلیسای کاتولیک دارد اما هرگز این تصور حقیقت ندارد
گذشته از کلمات آبای کلیسا به عنوان شخصیتهای مورد اتفاق میان
تمام فرقه های مسیحی ؛ در کلمات متاخرین نیز می توان به رگه
هایی از همین نوع دید برخورد .


زنان لگنهای پهن دارند تا .... !!!!
مارتین لوتر به عنوان سرآمد اصلاح طلبان کلیسای مسیحی بر
این اعتقاد بود : زنان باید در خانه بمانند ، آفرینش زنان بر این دلالت
دارد ، آنها لگنهای پهن دارند تا بر روی آن بنشینند و خانه داری کنند
بچه به دنیا بیاورند و بزرگ کنند (اصلاحات / سارا فلاورز / ص 91 )


زنان فاقد ویژگیهای شهروندی .... و حتی عقل !!
ژان ژاک روسو متفکر نامدار سوئیسی : زنان فاقد ویژگیهای
شهروندی اند یعنی خصوصیاتی مانند عقل ، نیرو و خود مختاری
طبیعتا مردانه اند (مقدمه ای بر ایدئولوژیهای سیاسی / یان مکنزی
و دیگران / ص 358 )


زن بودن = بدبختی
کیر کگارد : چه بدبختی ای است زن بودن ( جنس دوم ، ج 2 ،
سر آغاز )


اگر چه کلیسا به خاطر فشارهای جوامع ، مجبور به عقب نشینی
از مواضع خویش گردید اما با این حال هنوز هم می توان در کلمات
جناب پاپ و سایر شخصیتهای برجسته و صاحب نظران کلیسا
همان دیدگاه ها را یافت !

به عنوان مثال درهمین قرن بیستم شخص پاپ اعلام داشت :
بین زندگی مادر و حیات فرزند باید نخستین را فدا کرد ، در واقع
مادر که غسل تعمید یافته می تواند به بهشت برود در حالی که
جنین برای همیشه به برزخ اختصاص یافته است ( جنس دوم ،
ج 1 ، ص 206 )
 

ساحل1991

عضو جدید
ولی به نظر من حتی بعد از اسلام هم زن ها مظلوم واقع شده اند
بعضی قوانین در مورد زنان هست که هرچه میخوان توجیهش کنن باز برام قانع کننده نیست
شاید زمان ظهور اسلام چنین حکمهیی منطقی بوده
ولی الان دیگه شرایط عوض شده
 

سيف الغضب

اخراجی موقت
ولی به نظر من حتی بعد از اسلام هم زن ها مظلوم واقع شده اند
بعضی قوانین در مورد زنان هست که هرچه میخوان توجیهش کنن باز برام قانع کننده نیست
شاید زمان ظهور اسلام چنین حکمهیی منطقی بوده
ولی الان دیگه شرایط عوض شده

ابجي اسلام گوني نيست كه توجيه بشه
عقل و منطق روش حاكمه
كجاشو توجيه كردن؟

شرايط چي عوض شده؟ زن الان با زن هزار سال قبل چه فرقي داره؟
نكنه فخر مي‌فروشيد به خودتون ابجي

نه خير
مقامشون ده هزار سال پيشم يكي بوده
 

سيف الغضب

اخراجی موقت
یه عده میان و خرافاتی رو از رو احساسات میگن و هیچ منبع و مدرک برای صحبتشون ندارن و اینکه ازدواج با محارم قبل اسلام ایران بود دروغ و شایعه ای بیش نیست که همیم اعراب کثیف بهونه کرده بودن تا با تصرف ایران به بهشت تخیلی که سال ها تو بیابان هایشون به خیال پردازی و و و میپرداختند برسن که ما هم داریم حرف ها ی اونا رو تکرار می کنیم عزیز من بسه کورکورانه چقدر میخوای جمله هایی رو تکرار کنین که این گونه افراد یادمون دادن اگه هیچ مطالعه ای از گات ها ندارین بهتره هیچ نظری هم ندین .البته واسه کسایی که میخوان خودشونو فریب بدن و قانع کنن بعضی از کثافت کاریشونو بعید نیست این حرف ها رو بزنن و میگذریم از حقوق زن در اسلام که مشاهده میکنیم.
در کیش زرتشتی چند زنی روا نیست. بلکه یک مرد می باید یک زن و یک همسر بگیرد پس از مرگ و رهایی(طلاق) زن و مرد باید پس از گذشت چند زمانی همسر برگزینند.
زناشویی با مادر و خواهر و دختر برادر و خواهر پدر و اگر کسی زنش بمیرد از فرزند زادگان او تا هر چند پشت که برسد نابایاست.همچنین زناشویی با دایه یی که شیر داده و هر دختر خواه خویش یا بیگانه که با آن پسر در کودکی هم شیر شده اند نابایست.
رها کردن زن و بریدن از او بسیار نارواست و بریدن و رها کردن تنها هنگامی شدنی است که زندگانی زنا شویی شدنی نباشد.
زن در کیش بهی بسیار گرامی است و بر هر مردی بایسته است زن را چه خویش باشد چه بیگانه تا آنجا که میتواند گرامی بدارد.به ویژه به زن آبستن و پیر زن.وهمه مردمان می باید در گرامیداشت این دو بکوشند.
شوهر می باید به زن مهربان بوده و او را گرامی بدارد و هستی خود را از او جدا نداند و با او یکدل و یکزبان و یگانه باشد . پیوسته در نگاهداری او بکوشد و بایستهای زندگانی را برای او فراهم کند . زن نیز می باید از دل و جان با همسر خود مهربان و خانه را با عشق خود گرما بخشد.
پیوند زناشویی می باید آشکار باشد و پیوند گواهی گرفته شود .در آیین زرتشت ازدواج موقت و بی بند باری شرعی به هیچ روی پذیرفته نیست.تعدد زوجات بسیار نکوهیده شده است.
یکی از ایران شناسان غربی در خصوص وضعیت زنان در دوره ساسانیان اظهار داشته است :"از آنچه که منابع و ماخذ با اطمینان خاطر در اختیار ما می گذارند، می توانید ملاحضه فرمایید که زن در امپراطوری ساسانی ،جدا را تعالی و استقلال خود را می پیموده است و نیز بخش بزرگی از این راه را در پشت سر داشته است ،لیکن پیروزی عرب و سقوط امپراطوری ساسانی دوباره موجب شد ند که این موفقیت های زن ،همه یکباره طریق زوال و تباهی در پیش گیرند."(کریستین بارتولومه،پیشین،ص39).
در تخت جمشید نگاره هایی از زن خبری نیست،و همینامر باعث می شد که یونانی ها ما را مسخره می کردند می گفتند مردان ایرانی به زنانخود حسادت می ورزند و ارزشی برای آنان قائل نیستند ولی ایرانیان بدانید این غیرتایرانی که هم اکنون هم در خون ما هاست از زمان های بسیار دور است بله مهندس هخامنشیحاضر نبود که نگاره زن خود رو در معرض عموم نشان دهد ولی در جایی از نگاره هادرمرکز چرخ گاری شاه نگاره ای زن دیده می شود که مهندس هخامنشی در جواب این تمسخرها این منظور را دارد بله زن همانند چرخی برای گاری است اگر این چرخ ازبین برود شاهبا سر سقوط می کند! بر خلاف یونانی ها که برای تزئیین کاخ ها زن را وسیله زیباییقرار می دادنند
نکته بعدی هیچ کسدر تخت جمشید برهنه نیست و هیچ کس غمگین و سوار بر اسب نیست .
و ما می توانیم گلهای نیلوفر و درختان سرو که درختان بهشتی هستند را ببینیم که این موضوع نشان دهندهاهمیت طبعیت در ایران باستان است.
همه کتیبه ابتدا با نام خداوند یکتا آغاز میشوند و کار هایی که شاهان انجام دادند همگی را ازآن خداوند می دانستند که نشان میدهد ایرانیان همواره یکتا پرست بوده نه آتش پرست و آتش فقط نماد پاکی بوده هموارههم در دین زرتشت وجود دارد و ما ایرانیان نیز هر ساله مراسم چهارشنبه سوری را جشنمیگیریم.


اين هم در جواب شما دوست بزرگوار با سند و مدرك اوستايي:

ازدواج با محارم در ایران باستان !! ختودت از سنن متقن و رایج ایین زرتشتی بوده که بیشتر دربین اشراف و روحانوین اجرا میشده برای حفظ اصالت خون و نگه داشتن فره کیانی در خانواده و حفظ نژاد اهوارایی اما چند زرتشتی شیاد امروز سعی میکنند این سنت را که از بدیهیات تاریخ است انکار کنند در این نوشتار بخوبی با معنای و فراگیر بودن این سنت دربین اشراف و روحانیون پی خواهید برد.
موارد استفاده از واژه ختودت و معنای ان در میراث دینی

در ویسپرد میخوانیم :« يك جوان نیک اندیش ،نیک گفتار،نیک کردار را ایستاده خواهم ، یک جوان سخنگوی ایستاده خواهم ، انکهختودتبجای اورد ایستاده خواهم » ویسپرد 37 /3 3

همین متن عینا در گشتاسب پشت بند 17 تکرار شده است . و باز همین متن با تفاوتی اندک در پاره ای از نماز شبانگاه (=اوسیروتریمگاه) امده است : « جوان نیک پندار ، نیک گفتار ، نیک کردار ، بهدین پاک و سرور پاکی را میستاییم ، جوان سخنگوی پاک و سرور پاکی را ما میستاییم ، پاک دینی که ختودت کرده باشد » خرده اوستا 168 /8
در وندیداد که احکام دینی را بیان میکند یکی از مطهرات که فرد نجس را پاک میکند ، شاش زن یا مردی است که ختودت به جای اورده باشد « افرادی که مرده ای را به دخمه برده اند، باید در همان جا چند گام دورتر از مرده بنشینند تا مزدا پرستان برای شان ،شاش بیاورند که سرو تن خود را بدان بشورند شاش های پاک کننده:شاش ستوران و شاش زن ومردی که ختودت کرده باشند » وندیداد 2/ 867/ 8 /13. (سنت ختودت در اوستای روزگار ساسانی یک نسک یا کتاب ویژه داشته نسک یازده اوستای ساسانی موسوم به وشتگ نسک پیرامون سنت ختودت و احکام ان بوده است .ن.ک: وندیداد 2 / 953 ، 954و 967)

مفهوم و معنای واژه ختودت در یسنا و یشتهای کهن امده است :


« ارت دختر اهورامزدا ، خواهر امشاسپندان است» یشتها 2/187/2
« ای ارت ! پدر تو اهورا مزدا .. مادر تو است سپندارمذ ، برادران تو هستند سروش ، رشن و مهر » یشتها 2/190 /16
در حکمت دینی اریایی سنت ختودت ریشه اهورایی دارد :
« دیوان گفتند اگرمزدا میدانست که باید ختودت با مادر کند ، روشنایی پدید می امد و خورشید پسرش میشد واهورامزدا با خواهرش ختودت مینمود و ماه پدیدار میگشت . اهریمن به گروه دیوان گفت : لب نگشایید که مزدا این راز نفهمد ، اما "مهمی دیو" این راز را به مزدا بگفت و مزداچنان کرد ( یعنی با مادرش ختودت نمود) و روشنایی پدیدار گشت »وندیداد 2 /975 و 976

در فلسفه افرینش اریایی امده است که : « اهریمن تنها گیتی را که کیومرث باشد نابود کرد سپس کیومرث به گونه خواهر و برادری شد و به نام مشی و مشیانه به زمین بازگشت و سنت ختودت بجای اورد و نسل بشر در گیتی پدیدار گشت » وندیداد 2 / 975 نیز دادستان دینیک 37 /82 .84 65 /7 +بند هشن 15 /24 +روايت دارابهرمزد 1/259 و 260
«و سرانجام اهورا مزدا خود در حضور زرتشت سنت ختودت به جای اورد و برای بندگان مقرر داشت، و در برابر شگفتی و اعتراض زرتشت ، به او فهماندکه در این سنت فایدتی بس بزرگ و مهم است که طهارت خون و نژاد و نسل شامل میشودازاینرو ثوابی بی حساب دارد » وندیداد 2/938 و939 کتاب روایت پهلوی + رساله امیداشهوهیشتان . احکام ختودت در کتب دینی پهلوی بهطور مشروح و مفصل امده است.


[FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
 

سيف الغضب

اخراجی موقت
این سنت برای حفظ اصالت خون ونژاد بيشتر در بین طبقه اشراف و روحانيون مرسوم بوده است .( چون اشراف و روحانیون نژاد اهورایی برای خود قائل بودند و رعایا را از نژاد پست و اهریمنی میدانستند . همه مواهب زندگی از ان ایشان بود . )
در سراسر دوران بلند تاریخی با توجه به انگیزه حفظ طهارت خون و اصالت نژاد و نسل و انتقال قدرت و ثروتدر خانواده و خاندان و قبیله ، اشرافیت و روحانیت و حاکمیت سیاسی اقتصادی اجتماعی ایران باستان سنت ختودت به جای اورده میشد .
درگزارش کتزیایس امده است که در میان مادها و پارس ها رسم براین بود که پسر یا دختر و یا داماد قانونا به پادشاهی میرسید.از اینرو شاهان غالبا با خواهران خود ختودت میکردند . ن.ک : دیاکونوف 7/390
کوروش با خواهر مادرش دختراستیاگ اخرین پادشاه ماد ختودت کرد . کمبوجیه با خواهرش اتوسا ختودت کرد .
داریوش دوم با دو دخترش اتوسا و امسترتیدا ختودت کرد . ن.ک : دیاکونوف 7/ 611 و 430
اردشیر دوم با دختر خویش و اردشیر سوم با مادرش ختودت به جای اورد . ن.ک : وندیداد 2 /972
در دوره اشکان این سنت ارایی معمول بوده و داستان ویس و رامین نشان ختودت میان برادر و خواهر دارد . وندیداد 2/977
در دوره ساسانی شاهپور اول با دخترش اذرناهید ختودت کرد و بهرام با دخترش ختودت نمود . دختر شاهپور اول با برادرش نرسی ینتختودت بجای اورد . ن.ک : همان
مهران گنشسب از مقامات برجستهدربار هرمزد چهارم ساسانی با خواهر ختودت نمود .ن.ک همان : 2 /980
قباد ساسانی با دختر یا خواهرش سامبیکه و خواهرزاده اش ختودت نمود . همان 2/ 982
گویا این سنت در برخی از دوران های تاریخی دچار افول شده بود . موبد کریتر برجسته ترین موبد دوران تاریخی در منشور جاویدان خود مینویسد،
« بسیاری پیوند هم خون برقرار کردم و بسیاری که بی ایمان بودند به ان ایمانامدند...» ن.ک : همان 2/923 و کتیبه او
پنجاه سال پس از کریتر ، اذرپاد مهر اسپند که در احیای ایین و فرهنگ باستان و میراث دینی دوران تاریخی سرامد همه موبدان تاریخ باستان است بفرمود : « زن از پیوند خویش کنید که پیوندتان دورتر نرود ، چه تباهی و اشوب و زیانی از این بیشتر و بزرگتر که دختر خویش بدهند و پسر خویش را دختر کسان به زنی خواهند تا دوده تباه شود » وندیداد2/931
در فقه دوران دینی امده است که : « نرسی بزرمهر این سه وازه را گفته است که کرفۀ خویدودس (=ختودت) گناه مرگ ارزان را نابود کند ... ونیز شایسته است مرد را که زن خویش را از خود ابستن یابد(یعنی براساس سنت ختودت عمل کند)» شایست ناشایست 101/ 42
در کتاب دین گفته شده که :« خشم به پیش اهریمن دوید و گفت که من در گیتی نروم چه هرمز خدای در گیتی سه چیز است که من در برابر انها هیچ نتوانم کرد . اهریمن که در گاهنبار برس ، اگر از ایشان یکی از دیری بدزدید ، گاهنبار شکسته شد و کار به کام تو باشد . در میزد برس اگر از ایشان یکی سخن بگوید ، میزد شکسته شد ، و کار به کام تو باشد . خویدودس (ختودت) را رها کن چه من چاره ان ندانم . چه هرکس زن را چهار بار به نزدیک شد ، از خویش هرمزد و امشاسپندان جدا شد» شایست ناشایست 1 /18/234 و233 + راویت پهلوی 4/ 8 / 9 -1.
موبدان موبد «ویراف » پارسای بزرگساسانی به معراج شتافت و برزخ و دوزخ را بدید و با هفت خواهر خویش ختودت نمود :
« ویراف را هفت خواهر بود و هر هفت خواهر ، ویراف را چون زن بودند ... چه ما هفت خواهریم و این یک برادر ، و هر هفت خواهر این برادر را چون زن هستيم » اراداویراف نامه 24 / 2/ 1 و3.
ویراف در معراج خود فضیلت ختودت بدید :« پس نخست گام فراز نهادم به ستاره پایه ، به اندیشه نیک ، انجا که اندیشه نیک به مهمانی بود، دیدم روان پاکان را چون ستاره ، مانند روز روشن همی درخشید ..پرسیدم از سروش پاکو ایزد اذر که اینجا کدام و این مردم کدامند ؟ سروش پاک و ایزد اذر گفتند که اینجای ستاره پایه و این روانانی هستند که به گیتی یشت نکردند و گاهان نسرودند و ختودت نکردند ...به سبب ثوابهای دیگر پاک و اهروب بوده اند . انگاه دیدم روان زنی که ماری هولناک به تن داشت و به دهان بیامد . پرسیدم که این تن چه گناه کرد ؟ که رواناینگونه گران باد افراه برد . سروش پاک و ایزد اذر گفتند که این روان ان بدکار زناست که خویتوکدس تباه کرد» ارادیف نامه 31 - 23 /7 /5 -1 + 69/86 /3-1 .
سنت ختودت در منابع مذهبی پس از باستان نیز امده و از فضیلت و ثواب بسار واثار و برکات شمرده شده است . پیداست که این سنت تا روزگار صفوی جاری بوده است و در اینموضوع پرسش و پاسخ های بسیاری میان روحانیون مزدیسنا در ایران و هند صورت گرفته استو گفته شده حال که امکان اجرای سنت ختودت به گونه شایسته نیست بهتر است که ختودت میان نزدیکان باشد . درباره این پرسشها و پاسخ ها رجوع کنید به کتاب شارستان : 205و 206 الی 220

ثواب بی اندازه همبستر شدن با محارم :

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یکی از پرسشهایی که از هیربدان زرتشتی شده اینست:[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][ اگر ازدواج با محارم با مادر یا خواهر باشد که امید بچه دار شدن آنها نیست ، ایا این یک " ازدواج با محرم" کامل محسوب میشود و اصولاً حکم بر چنین ازدواجی چگونه خواهد بود؟ آیا ثواب هر ازدواج با محرم یکسان است یا بخش هایی از آن دارای مزِیّت بیشتری خواهند بود؟][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][ازدواج با محرم، با هز یک از سه (مادر ، خواهر ، دختر) قطع نظر از سن، ازدواج کامل محسوب می شود به این جهت اگر فرزندی به وجود نیاید ، ثواب این ازدواج کاهش نمی پذیرد] کتاب روایت پهلوی " امید اشو هیشتان" صفحه 181 و 182 که بوسیله دکتر نزهت صفای اصفهانی از متن پهلوی به فارسی ترجمه شده .[/FONT]
[/FONT]
ــــــــــــــــــــــ-
پی نوشت :
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مفهوم و معنای واژه ختودت در یسنا و یشتهای کهن امده است :

« ارت دختر اهورامزدا ، خواهر امشاسپندان است» یشتها 2/187/2
« ای ارت ! پدر تو اهورا مزدا .. مادر تو است سپندارمذ ، برادران تو هستند سروش ، رشن و مهر » یشتها 2/190 /16

درگاتها میخوامنیم سپندارمذ دختر اهورا مزدا است .... اینجا گفته ارت دختر مزدا است مادر ارت سپندارمذ . یعنی اهورا مزدا با سپندارمذ که دخترش باشد ختودت نمود حاصل ان ارت شد

[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]در حکمت دینی اریایی سنت ختودت ریشه اهورایی دارد :
« دیوان گفتند اگرمزدا میدانست که باید ختودت با مادر کند ، روشنایی پدید می امد و خورشید پسرش میشد واهورامزدا با خواهرش ختودت مینمود و ماه پدیدار میگشت . اهریمن به گروه دیوان گفت : لب نگشایید که مزدا این راز نفهمد ، اما "مهمی دیو" این راز را به مزدا بگفت و مزداچنان کرد ( یعنی با مادرش ختودت نمود) و روشنایی پدیدار گشت »وندیداد 2 /975 و 976

نگاه کنید قسمتهای اوستا چقدر باهم هماهنگه
[/FONT]
 
بالا