مشاعرۀ سنّتی

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
الا يا ايها الساقي ادركاسا و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرزويم اين است:نرود اشك به چشمت هرگز مگر از شوق زياد...
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز، و به اندازه هر روز تو عاشق باشي، عاشق آنكه تورا ميخواهد و به لبخند تو از خويش رها مي گردد، آرزويم اين است...
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
در خور ماندن نداند هيچ روشندل جهان را
شبنمي بودم كه هم دير آمدم هم زود رفتم
بي نشان زين ره نشايد رفت از اين منزل شتابان
تا غبار كاروان در راه پيدا بود رفتم
مثل شمعی خسته از بیداری شمعها بمی
ر
زندگی تلخ است ای پروانه! بی پروا بمیر

موجها بر ساحل از بی همتی جان می کنند
قطره گستاخ باران باش و در دریا بمیر
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من آن ساعت که از مادر بزادم
بدام مهر و چنگ مه فتادم
ما گشتند مهرو مه دو خادم
بنوبت روز و شب بر من ملازم
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاه گاه برو دست اهرمن باشد
 
  • Like
واکنش ها: abfa

sam-smith

عضو جدید
تو می توانی هفته ای سرگرم باشی
تا در میان دست های کوچک خویش
یک روز آن را بشکنی، وز هم بپاشی
من نیز سبز و سرخ و رنگین
بس سخت و پولادین عروسک ها شکستم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا