مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخرآمد دوست داران را چه شد
 
  • Like
واکنش ها: cute

sisah

عضو جدید
در عهد تو ای نگار دلبند
بس عهد که بشکنند و سوگند

دیگر نرود به هیچ مطلوب
خاطر که گرفت با تو پیوند
 

sisah

عضو جدید
ما با می و مینا، سر تقوی داریم
دنیا طلبیم و میل عقبی داریم

کی دنیی ودین به یکدگر جمع شوند
این است که نه دین و نه دنیا داریم
 

mmg11

عضو جدید
اي مه من اي بت چين اي صنم

لاله رخ و زهره جبين اي صنم

تا به تو دادم دل و دين اي صنم

بر همه کس گشته يقين اي صنم

من ز تو دوري نتوانم ديگر

از تو صبوري نتوانم ديگر

بيا حبيبم بيا طبيبم

هر که تورا ديده ز خود دل بريد

رفته ز خود تا که رخت را بديد

تير غمت چون به دل من رسيد

همچو بگفتم که همه کس شنيد

من ز تو دوري نتوانم ديگر

از تو صبوري نتوانم ديگر

اي نفس قدس تو احياي من

چون تويي امروزه مسيحاي من

حالت جمعي تو پريشان کني

واي به حال دل شيداي من

من ز تو دوري...
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
منم آن شمع دل افروخته یارب مددی
که دگر باره شب آشفته شدو بادگرفت
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج:gol:
 

sisah

عضو جدید
تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست

خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
 

Baran*

مدیر بازنشسته
جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب
که وضع مهر و وفا نيست روي زيبا را

حافظ
 
  • Like
واکنش ها: E.M
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا