مشاعرۀ سنّتی

melika

عضو جدید
تو در من آن تب گرمي كه آبم ميكند كم كم
نگاهت نيز چون مستي خرابم مي كند كم كم.
 

Matrix

عضو جدید
آرتا جان باید بیتی بگی که اولین حرفش اخرین حرف شعر نفر قبلی باشه !!

می فرومانده به جام
سر به سجاده نهادن تا کی؟
او در این جاست نهان
می درخشد در می
گر به هم آویزیم
ما دو سرگشته ی تنها ، چون موج
به پناهی که تو می جویی ، خواهیم رسید
اندر آن لحظه ی جادویی اوج!
فرخزاد.
 

arta_616

عضو جدید
جهان آرام و جان آرام
زمان در خواب بی فرجام
خوش آن خوابی که بیداری نمی بیند!
((مشیری ))
 

melika

عضو جدید
دوباره شاد لذت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرم ارتكاب اين گناه من
 

zoha

کاربر فعال
نازك آراي تن ساقه گلي
كه به جانش كشتم
و به جان دادمش آب
اي دريغا به برم مي شكند.
 

melika

عضو جدید
دوست دارم كه بخواني غزل ايجاد كني
دوست دارم كه بخندي عسل ايجاد كني
 

arta_616

عضو جدید
یاد باد آن خوشنوا آواز دهقانان شاد
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود!!!!
 

melika

عضو جدید
ديدي آن را كه تو خواندي به جهان يار ترين
چه دلازار ترين شد چه دلازار ترين
 

*azam

عضو جدید
نکته ای روح افزا از دهن دوست بگو
نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار
:gol: :gol: :gol: :gol:
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی آید که در پهنه ی دهر
ذی حیاتی به غیر از خدا نیست
اژدها همچنان تشنه کام است
زانکه او تشنه ی جاودانی است
مشیری
 

melika

عضو جدید
تو را گم ميكنم هر روز و پيدا ميكنم هر شب
بدين سان خوابها را با تو زيبا ميكنم هر شب
 

tarane

عضو جدید
با دل دیوانه گفتم کیست همراهی کند
غیر زنجیر جنون از کس صدایی بر نخواست
«برهمن هندی»
 

arta_616

عضو جدید
تو از کنار من می گذری و با من صحبت نمی کنی!!!
من از این درد خواهم مرد!
 

pashe_naz2001

عضو جدید
دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشینان
گر حال ما بپرسی از باد صبحگاهی
ساقی بیار آبی از چشمه خرابات
تا خرقه ها بشوییم از عجب خانقاهی
 

zoha

کاربر فعال
یکی را داده ای صد ناز و نعمت
یکی نان جوین آغشته در خون
 

zoha

کاربر فعال
یا من نا صبور را در برت از وفا طلب
یا تو که پاک دامنی صبر من از خدا طلب
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
بگذریم ازین ترانه های درد
بگذریم ازین فسانه های تلخ
بگذر از من ای ستاره ، شب گذشت،
قصه ی سیاه مردم زمین
بسته راه خواب ناز تو
می گریزد از فغان سرد من
گوش از ترانه بی نیاز تو
فریدون مشیری
 

melika

عضو جدید
ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو
ور هست بگو نیست بگو راست بگو
 

zoha

کاربر فعال
و خدایی که در این نزدیکی ست
لای آن شب بو ها پای آن کاج بلند
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگر ز پا فتاده ام، ای ساقی اجل
جان تشنه ام، بریز به کامم شراب را
ای آخرین پناه من، آغوش باز کن
تا ننگرم پس از او رخ آفتاب را
مشیری
 

zoha

کاربر فعال
از هجر گرچه نیست بلایی بتر ولی
بدتر ز هجر از غم هجران نمردن است
 

pashe_naz2001

عضو جدید
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
حافظ
 

honest

عضو جدید
م

م


مگر دنبال آرامش نمي گرديد؟
چرا از مرگ مي ترسيد؟
كجا آرامشي از مرگ خوش تر كس تواند ديد؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا