مشاعرۀ سنّتی

melika

عضو جدید
دوباره سايه سنگين روي خود را خورد
زمين كه جاذبه اش خصلت جويدن داشت
وسبز سبز فرو برد در خودش او را
هميشه حسرت روزي به او رسيدن داشت.
 

alijan

عضو جدید
تا معطر کنم ازلطف نسیم تو مشام
شمه ئی از نفحات نفس یار بیار
حافظ:gol:
 

melika

عضو جدید
رسيده بود به من مثل ميوه اي مرغوب
كه احتياج به دستي براي چيدن داشت.
خدا دوباره مرا آزمايشم مي كرد.
خدا كه ريگ به كفشش در آفريدن داشت!
 

moongirl

عضو جدید
تو را افسون چشمانم ز ره بردست و مي دانم
چرا بيهوده مي گويي دلي آهنين دارم
 

anna

عضو جدید
با ضربه های موج ز هم دور می شویم
با بازوان باز،
امواج آب را
تسخیر می کنیم
مغرور می شویم

حمید مصدق
 

alijan

عضو جدید
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
حافظ:gol:
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آشپزخانه هم اکنون
دستیار جراح
برای صبحانه ی سرپزشک
شاعری گردن کش را عریان می کند
کسی را اعتراضی هست؟
شاملو
 

alijan

عضو جدید
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرات بدر نرود;)
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی دوستت می دارم
دلت را می بویند
روزگار غریبی است نازنین

شاملو
 

alijan

عضو جدید
نگار می فروشم عشوه یی داد
که ایمن گشتم از مکر زمانه
حافظ:gol:
 

مهناز

عضو جدید
همه روز روزه بودن
همه شب نماز خواندن
ز مدینه تا به کعبه
سر و پا برهنه رفتن
سفر حجاز کردن
شب جمعه را نخفتن
با خدای راز گغتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن
به خدا که هیچ کس را ثمر انقدر نباشد
که به روی نا امیدی در بسته باز کردن:gol:
 

alijan

عضو جدید
نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار:gol:
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رسم و طريق عشق
مي آموزم
يكشب چو نوري از دل تاريكي
در كلبه ات شراره ميافروزم
آه اي دو چشم خيره به ره مانده
آري منم كه سوي تو مي آيم
 

anna

عضو جدید
من اینک در خیال خویش خواب خوب می بینم
تو می آیی و از باغ تنت صد بوسه می چینم
 

pashe_naz2001

عضو جدید
در دایره وجود موجود علی ست
اندر دو جهان مقصد و مقصود علی ست
(درود خدا بر پیامبر و خاندانش)
 

anna

عضو جدید
تو رفتی و نفس گرم عاشقان با من
ستاره سوختگانند مهربان با من
به یاد عشق تو تا من ترانه خوان گشتم
جهان و جمله جهان شد ترانه خوان با من
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نه صدايم و نه روشني
طنين تنهاي تو هستم
طنين تاريكي تو
سكوتم را شنيدي
بسان نسيمي از روي خودم برخواهم خاست
درها را خواهم گشود
 

anna

عضو جدید
دوست آنست که بگیرد دست دوست
در پریشان حال و درماندگی
 

PATRIOT

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت
 

anna

عضو جدید
تنها تو را ستودم
آنسان ستودمت که بدانند مردمان
محبوب من به سان خدایان ستودنی ست
 

alijan

عضو جدید
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را:gol: :gol:
 

anna

عضو جدید
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقی ست
آتش سرکش و سوزنده هنوز


حمید مصدق
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی چیست؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده آنست که عشق می ورزد
دل و جانش به عشق می ارزد
 

alijan

عضو جدید
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد
عشق پیدا شدو آتش به همه عالم زد
 

sara_hyperactive

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن می بیند
مهر در صبحدمان داس به دست
خرمن خواب مرا می چیند
مصدق
 

alijan

عضو جدید
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
 

روناک

عضو جدید
روناک

روناک

من پری کوچک غمگینی را می شناسم که در اقیانوس مسکن داردو
دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد
ارام ارام
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه می میرد
وسحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد امد:gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا