مشاعرۀ سنّتی

pari.arch

عضو جدید
تو همان جرعه ی آبی که نشد وقت سحر
بزنم لب به تو و زود اذان را گفتند ...



دل ز غم رنجور و تو فارغ ازو وز حال ما
باز پرس آخر که چون شد حال آن بیمار ما
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از دوريت چه دارم ، غير از دلي شکسته
ذهني هميشه ابري ، فکري هميشه خسته

خیلی وقته اینجا نبودم :(رسما خیلی وقته شعر رو ازش دورم هییییی
هرچند که پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد تو کردم جوان شدم
عیدتون هم پساپس مبارک:)
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی وقته اینجا نبودم :(رسما خیلی وقته شعر رو ازش دورم هییییی
هرچند که پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد تو کردم جوان شدم
عیدتون هم پساپس مبارک:)
مثل کفتر در دلم اسم تو پَرپَرميزند
روح عاشق دَم بدَم بر خانه اش سر ميزند

روم روشن شد به رويم همچو ماه درآسمان
گر بداني،
هادي زخوشحالي رقص
بَندر مي زند

سلام ، و ممنون از پيامت:gol:
عيد شما هم مبارك دوست عزيز ،
از حضورشما منم بسيار خوشجال شدم:)
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه هر که چهره برافروخت دلبری دارد
نه هر که آینه سازد سکندری داند
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست


هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست


بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست

گر تو قدم می‌نهی تا بنهم چشم راست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تـمـنـای وصـالـم نـیـسـت عـشـق مـن مـگـیر از من
بـه دردت خـو گـرفـتـم نـیـسـتـم در بند درمانت...

تنم اینجاست سقیم و دلم آنجاست مقیم


فلک اینجاست ولی کوکب سیار آنجاست


آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آری

سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست
 

*ABER*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟
 

BISEI

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا میفهمی
من تو را
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تورا ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی
تا ابد در دل من میمانی

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا میفهمی
من تو را
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تورا ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی
تا ابد در دل من میمانی


یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان


بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست


هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری

در دل نیافت راه که آنجا مکان توست
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده....
:gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بپیوندد به دریا کوه را تنها گذاشت
رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت

هیچ وصلی بی جدایی نیست این را گفت و رود
دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت....
 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنگام خفتن تو، نخفتم برای آنک*****گلچین بسی نهفته درین سبزه مرغزار
از پاسبان خویشتنت، عار بهر چیست*****نشنیده‌ای حکایت گنج و حدیث مار
آنکو ترا فروغ و صاف و جمال داد*****در حیرتم که از چه مرا کرد خاکسار
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفتم كه گم شوم چو یكی قطره اشك گرم ....... در لا به لای دامن شب رنگ زندگی

رفتم كه در سیاهی یك گور بی نشان......... فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگی
 
آخرین ویرایش:

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یکروز آرزو و هوس بیشمار بود...............دردا، مرا زمانه نیاورد در شمار[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]با آنکه هیچ کار نمی‌آیدم ز دست.........بس روزها، که با منت افتاده است کار[/FONT]
 

pari.arch

عضو جدید
یکروز آرزو و هوس بیشمار بود...............دردا، مرا زمانه نیاورد در شمار
با آنکه هیچ کار نمی‌آیدم ز دست.........بس روزها، که با منت افتاده است کار
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است


 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا