مشاعرۀ سنّتی

[MaRaL.arch]

تا توانی دلی بدستاور
دل شکستن هنر نمی باشد دی

دوست آن باشد ک گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

 

[mehdi.chem]

دوست آن باشد ک گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

 

[MaRaL.arch]

یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

دیری است که در حنجره فریاد ندارم
خشکیده به لبهای خموشم گل آواز
دیوانه پروازم و برخاک عجب نیست
مرغ قفسم نیست مرا زهره پرواز

 

[mehdi.chem]

دیری است که در حنجره فریاد ندارم خشکیده به لبهای خموشم گل آواز دیوانه پروازم و برخاک عجب نیست مرغ قفسم نیست مرا زهره پرواز

زندگانی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم
راستی بی عشق زندان است بر من زندگانی

 

[MaRaL.arch]

زندگانی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم
راستی بی عشق زندان است بر من زندگانی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

 

[mehdi.chem]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

 

[MaRaL.arch]

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست ای بهار سپید..

 

[eti68]

من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست ای بهار سپید..

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ؟ندانم

 

[mehdi.chem]

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ؟ندانم

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم

 

[MaRaL.arch]

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم

من ن آنم ک زبونی کشم از چرخ فلک
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد!!

 

[hossein1320]

من ن آنم ک زبونی کشم از چرخ فلک
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد!!

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی برخسروی گزیدن

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

 

[*FARZAN*]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی برخسروی گزیدن

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

نفس خروس بگرفت ك نوبتي بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابي

 

[MaRaL.arch]

نفس خروس بگرفت ك نوبتي بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابي

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

 

[mehdi.chem]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده‌ام بی‌سر و سامان که مپرس

 

[MaRaL.arch]

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده‌ام بی‌سر و سامان که مپرس

سلام!
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
ندا آمد ک واصل شو ب الطاف خداوندی : )

 

[mehdi.chem]

سلام!
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
ندا آمد ک واصل شو ب الطاف خداوندی : )

سلام
یافت پس از صد نگه مطلب مخصوص خویش
دیده که جوینده بود عشوه‌ی ممتاز را
تیز نگاهی به بزم پرده برافکند و کرد
پرده در محتشم نرگس غماز را

 

[azadefarahi]

سلام!
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
ندا آمد ک واصل شو ب الطاف خداوندی : )

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانی ات کنند

 

[mehdi.chem]

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانی ات کنند

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

 

[MaRaL.arch]

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانی ات کنند

دل پرده پرده خون شود تا پرده دیگرگون شود
چون مرغ حق خون می چکد از نغمه های نای من

 

[eti68]

دل پرده پرده خون شود تا پرده دیگرگون شود
چون مرغ حق خون می چکد از نغمه های نای من

نامت و خوندم خوب من اشک و چکوندم خوب من
یه لحظه بردم جای تو خودم و نشوندم خوب من

 

[MaRaL.arch]

عزیزم مشاعره سنتیه ها :دی

نامت و خوندم خوب من اشک و چکوندم خوب من
یه لحظه بردم جای تو خودم و نشوندم خوب من

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد




نمیگم خخ

 

[eti68]

عزیزم مشاعره سنتیه ها :دی

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد




نمیگم خخ

مشاعره هر چی باشه!!
همینی که هست!خخ

من دیگه شغر بلد نیستم..
از چ بگو

 

[mehdi.chem]

عزیزم مشاعره سنتیه ها :دی

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد




نمیگم خخ

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

["زهرا"]

عزیزم مشاعره سنتیه ها :دی

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد




نمیگم خخ

دلا چونی دلاچونی دلاچون ...همه خونی همه خونی همه خون

 

[MaRaL.arch]

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

ای که دستت می رسد کاری بکن
قبل از آن کز تو نیاید هیچ کار...

 

[MaRaL.arch]

دلا چونی دلاچونی دلاچون ...همه خونی همه خونی همه خون

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد

 

[mehdi.chem]

ای که دستت می رسد کاری بکن
قبل از آن کز تو نیاید هیچ کار...

رفتی و ندیدی که بی تو، شکسته بال و خسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو، چگونه پر شکسته ام
رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها

الان داره آهنگشو میخونه : )

 

[MaRaL.arch]

رفتی و ندیدی که بی تو، شکسته بال و خسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو، چگونه پر شکسته ام
رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها

الان داره آهنگشو میخونه : )

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت.. با دشمنان مدارا..

اینجا نیز هم : )

 

[mehdi.chem]

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت.. با دشمنان مدارا..

اینجا نیز هم : )

از تو وفا نخیزد، دانی که نیک دانم
وز من جفا نیاید، دانم که نیک دانی

 

[MaRaL.arch]

از تو وفا نخیزد، دانی که نیک دانم
وز من جفا نیاید، دانم که نیک دانی

يا رب اين شمع دل افروز ز كاشانه كيست
جان ما سوخت بپرسيد كه جانانه كيست..؟