مشاعرۀ سنّتی

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
دمت گرم و سرت خوش باد . سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای . هوا دلگیر است. درها بسته . سرها در گریبان. دستها پنهان . نفسها ابر. دلها خسته و غمگین . زمین دلمرده . سقف آسمان کوتاه . زمستان است .
صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است.

چرا فقط سلا م منزه جان
در خدمت باشیم
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بر گذشته مینگرم عشق خویش را
چون آفتاب گمشده میآورم به یاد
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دیاری که نیست کسی یار کسی ***** کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
از مرز خوای می گذشتم
سایه تاریک یک نیلوفر
روی همه این ویرانه فرو افتاده بود
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟
در پس درهای شیشه ای رویاها
در مرداب بی ته ایینهها
هر جا که من گوشه ای از خودم را مرده بود م
یک نیلوفر روییده بود
گویی او لحظه لحظه در تهی من می ریخت
و من در صدای شکفتن او
لحظه لحظه خودم را می مردم
بام ایوان فرو می ریزد
و ساقه نیلوفر بر گرد همه ستونها می پیچد
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟
نیلوفر رویید
ساقه اش از ته خواب شفافم سر کشید
من به رویا بودم
سیلاب بیداری رسید
چشمانم را در ویرانه خوابم گشودم
نیلوفر به همه زندگی ام پیچیده بود
در رگهایش من بودم که می دویدم
هستی اش درمن ریشه داشت
همه من بود
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟
سهراب
 

بارانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این دنیای دون دردی به درمانش نمی ارزد
که یار بی وفا وصلش به هجرانش نمی ارزد...
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو مثل راز بهاري ومن رنگ زمستانم[FONT=&quot].[/FONT]
چگونه دل اسيرت شد قسم به شب نميدانم[FONT=&quot].[/FONT]
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را

تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

به به به جمالت
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
در ناله‌ام از لبان قند اندر قند

هر وعده‌ي ديدار تو هيچ اندر هيچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند؟!

 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد

دوستی...
من گمان می کردم
دوستی همچو سروی سرسبز
چهار فصلش همه آزادگی است...
من چه می دانستم....
هیبت باد زمستانی هست...
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
در باغ درآ با گل اگر خار نه‌اي
پيش آر موافقت گر اغيار نه‌اي

چون زهر مدار روي اگر مار نه‌اي
اين نقش بخوان چو نقش ديوار نه‌اي
 

Mahdi JooN

عضو جدید
يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست
جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست
حاليا خانه برانداز دل و دين من است
تا در آغوش که مي‌خسبد و همخانه کيست
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست
جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست
حاليا خانه برانداز دل و دين من است
تا در آغوش که مي‌خسبد و همخانه کيست

تعظیم تو بر جان و خرد واجب و لازم
انعام تو بر کون و مکان فایض و شامل
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]میروم شاید فراموشت کنم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با فراموشی هم اغوشت کنم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]میروم از رفتن من شاد باش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]از عذاب دیدنم ازاد باش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

sam-smith

عضو جدید
شرم آید ز چهره ی معصوم دخترم
حتی نبود قصه ی یعقوب دیگری
این صحبت دو روح جوان از دو مرد بود
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا