چشم ببخشین:فكر كنم شما بايد با الف ميگفتين!!!!!
[FONT="]آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت[/FONT] [FONT="]
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت [/FONT]
چشم ببخشین:فكر كنم شما بايد با الف ميگفتين!!!!!
[FONT="]دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت[/FONT][FONT="]من خس بی سروپایم که به سیل افتادم
او که میرفت مرا هم به لب دریا برد
هرچند ما بديم تو مارا بدان مگير[/indent][FONT="]کسی که عمق چشماش جای امن بودنه [/FONT]
[FONT="]تویی که با تو بودن بهترین شعر منه[/FONT]
نیست اندر سر ما غیر تو سودای دگرشهرياريم و گداي در آن خواجه كه گفت:
خوشتر از فكر مي و جام چه خواهد بودن
[FONT="]رگ و ریشه هام سیاه شد تو تنم جوونه خشکید[/FONT][FONT="]نیست اندر سر ما غیر تو سودای دگر
دل ما از سر کویت نرود جای دگر
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست شود جای ملامت باشد!!!
یک دم غریق بحر خداشو گمان مبر
کز آب هفت بحربه یک موی تر شوی
نمی تونم ازت تشکر کنم .هوا آرام،شب خاموش، آسمان باز...
خيالم چون كبوترهاي وحشي مي كند پرواز...
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من استشما 8 تا طلبت
من هم می گم خدا پشت و پناهت من هم شعر از ل ندارم.
نفر بعدی ل
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |