مشاعرۀ سنّتی

sam-smith

عضو جدید
می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
نمیتوانستم دیگر نمی توانستم
صدای پایم از انکار راه برمی خاست
و یآسم از صبوری روحم وسیعتر شده بود
و آن بهار, و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت , با دلم میگفت
" نگاه کن
تو هیچگاه پیش نرفتی

تو فرو رفتی "
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادمان باشد
پشت دیوار بلند دلتنگی مان
باغ خزان زده ی زندگی تا دوردست ها گسترده است...
اگر درختانش بی ثمر و بی برگند
لا اقل
برگ-خنده های زرد و خشکیده را
می توان
در اجاق یاد ها سوزانید
در شب های سرد تنهاییمان...
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
نیمه شب جوشیدن خون شعر در رگهای سرد من
محو شد در رنگ هر گلبرگ
رنگ درد من
منتظر بودم که بگشاید برویم آسمان تار
دیدگان صبح سیمین را
تا بنوشم از لب خورشید نورافشان
شهد سوزان هزاران بوسه تبدار و شیرین را

لیکن ای افسوس
من ندیدم عاقبت در آسمان رویاها
نور خورشیدی

زیر پایم بوته های خشک با اندوه مینالند
چهره خوشید شهر ما دریغا سخت تاریک است
خوب میدانم که دیگر نیست امیدی

نیست امیدی
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دیدگان تو در قاب اندوه
سردو خاموش
خفته بودند
زودتر از تو ناگفته ها را
با زبان نگه گفته بودند
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
دلی نازک بسان شیشه دیرم
اگر آهی کشم اندیشه دیرم

سرشکم گر بود خونین عجب نیست
مو آن نخلم که در خون ریشه دیرم
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
ما ندیدیم و راه کج رفتیم
ورنه در راه,پیچ و تاب نبود
دیگر وصالت خواب خوش ای دل به گوشت دار هش
کین فکرما فکر محال ای آرزو رویای ما
بیگانه را طالب شدم از جام جم غافل شدم
دیدم رخم همتای توست ای عین من سیمای ما
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای داده مرا چو عشق خود بیداری
وی شمع میان این جهان ِ تاری
من چنگم و تو زخمه فرو نگذاری
وان گه گویی بس است؛تا کی زاری؟
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
نزونم مو که سرگردان چرایم
گهی گریان گهی نالان چرایم

همه درمانشان بی درد داران
نزونم مو که بی درمان چرایم
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
نزونم مو که سرگردان چرایم
گهی گریان گهی نالان چرایم

همه درمانشان بی درد داران
نزونم مو که بی درمان چرایم
ميبوسمت ميبوسمت اي تك مسافر
ميبينمت بهر سفر پا در ركابي
جانا درنگي، تاسپند اشك ريزم
بر آتش دل-از چه اينسان در شتابي؟
 

n_h_1365

عضو جدید
یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کم
آب آیینه ی عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است !


http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
مردان خدا پرده پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند
سلام برهمگی
در مکتب حقايق پيش اديب عشق
هان اي پسر بکوش که روزي پدر شوي

دست از مس وجود چو "مردان ره" بشوي
تا کيمياي عشق بيابي و زر شوي!


"حافظ"
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
یک نفر حسرت لبخند تو را میدارد صبرکن گریه به زنجیر شود بعد برو
خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد
باش ای نازنین خواب تو تعبیر شود بعد برو
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
و همه می دانیم
ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا