من اگر ما نشوم تنهایم تو اگر ما نشوی خویشتنی
S secret_f عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,822 یار آن بود كه صبر كند بر جفای یار ترك رضای خویش كند در رضای یار
seeemesooo عضو جدید Oct 25, 2008 #8,823 رقصيدن سرو و حالت گل بی صوت هزار خوش نباشد با يار شکرلب گل اندام بی بوس و کنار خوش نباشد
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,824 در باغ درآ با گل اگر خار نهاي پيش آر موافقت گر اغيار نهاي چون زهر مدار روي اگر مار نهاي اين نقش بخوان چو نقش ديوار نهاي
در باغ درآ با گل اگر خار نهاي پيش آر موافقت گر اغيار نهاي چون زهر مدار روي اگر مار نهاي اين نقش بخوان چو نقش ديوار نهاي
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,825 یار آن بود که صبر کند بر جفای یار ترک رضای خویش کند در رضای یار
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,826 روزگاریست که سودازده روی توام خوابگه نیست مگر خاک سر کوی توام
سارا بلاااا عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,827 من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی...
seeemesooo عضو جدید Oct 25, 2008 #8,828 يک دل بنما که در ره او بر چهره نه خال حيرت آمد نه وصل بماند و نه واصل آن جا که خيال حيرت آمد
باران بهاری عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,829 در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,830 ره نین و خوش بزی روزی چند زآن پیش که سبزه بر دمد از خاک
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,832 دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,833 تو همواره چه خرسندی و این از تو نگیرند باز ; که دو یار داری بی تشویش ; جام شراب و آن دفتر اشعار . گوته
تو همواره چه خرسندی و این از تو نگیرند باز ; که دو یار داری بی تشویش ; جام شراب و آن دفتر اشعار . گوته
seeemesooo عضو جدید Oct 25, 2008 #8,834 راه طریقت شده این ،جز دو سه دم ،هیچ مبین دی شد و مآل محال ،دربیاب یک ،چند همین ***my own***
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,835 ناچار هر که صاحب روی نکو بود هر جا که بگذرد همه چشمی در او بود
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,836 درمانده ام که از تو شکایت کجا برم؟ هم با تو گر ز دست تو دارم شکایتی
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,838 دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند سروران بر در سودای تو خاک قدمند
باران بهاری عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,839 دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است گو بران خوش که هنوزش نفسی می آید
سارا بلاااا عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,840 دلا زرنج حسودان مرنج و واثق باش که بد بخاطر امیدوار ما نرسد...
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,841 در چمن سرو ستادست و صنوبر خاموش که اگر قامت زیبا ننمایی بچمند
سارا بلاااا عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,842 در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی...
seeemesooo عضو جدید Oct 25, 2008 #8,843 ياران همنشين همه از هم جدا شدند ماييم و آستانه دولت پناه تو حافظ طمع مبر ز عنايت که عاقبت آتش زند به خرمن غم دود آه تو ***مولانا***
ياران همنشين همه از هم جدا شدند ماييم و آستانه دولت پناه تو حافظ طمع مبر ز عنايت که عاقبت آتش زند به خرمن غم دود آه تو ***مولانا***
tired_poet عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,845 دیشب غزلی سرود، عاشق شده بود انگار خودش نبود، عاشق شده بود افتاد و شکست، زیر باران پوسید آدم که نکشته بود، عاشق شده بود!
دیشب غزلی سرود، عاشق شده بود انگار خودش نبود، عاشق شده بود افتاد و شکست، زیر باران پوسید آدم که نکشته بود، عاشق شده بود!
سارا بلاااا عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,846 دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد...
tired_poet عضو جدید کاربر ممتاز Oct 25, 2008 #8,847 سارا بلاااا گفت: دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد... کلیک کنید تا باز شود... در کوچه های خاکی کوبا گریستیم.. ما در سکوت با چه گوارا گریستیم.. در طول رودخانه بابل به شاخه ها.. آویختیم بربطمان را، گریستیم.. جغرافیای درد جهان زیر پایمان.. هرجا کسی گریست، همانجا گریستیم..
سارا بلاااا گفت: دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد... کلیک کنید تا باز شود... در کوچه های خاکی کوبا گریستیم.. ما در سکوت با چه گوارا گریستیم.. در طول رودخانه بابل به شاخه ها.. آویختیم بربطمان را، گریستیم.. جغرافیای درد جهان زیر پایمان.. هرجا کسی گریست، همانجا گریستیم..
گلابتون مدیر بازنشسته Oct 25, 2008 #8,848 در کوچه باغ گل تيره و تلخ اندوه، در کوچههاي چه شبها که اکنون همه کور. آنجا بگو تا کدامين ستارهست که شبفروز تو خورشيد پارهست
در کوچه باغ گل تيره و تلخ اندوه، در کوچههاي چه شبها که اکنون همه کور. آنجا بگو تا کدامين ستارهست که شبفروز تو خورشيد پارهست
گلابتون مدیر بازنشسته Oct 25, 2008 #8,849 میان پرده و پروا یکی کن راه فردا را که فردا را چو دیروزت نمیخواهم
صهبا عضو جدید Oct 25, 2008 #8,850 من در اينجاي همين صورت بيجانم و بس دلم آنجاست كه آن دلبر عيار آنجاست تنم اينجاست سقيم و دلم آنجاست عقيم فلك اينجاست ولي كوكب سيار آنجاست
من در اينجاي همين صورت بيجانم و بس دلم آنجاست كه آن دلبر عيار آنجاست تنم اينجاست سقيم و دلم آنجاست عقيم فلك اينجاست ولي كوكب سيار آنجاست