مشاعرۀ سنّتی

رنگ خدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
 

russell

مدیر بازنشسته
يار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا
يار توي، غار تويي، خواجه! نگهدار مرا

نوح تويي، روح تويي، فاتح و مفتوح تويي
سينه‌ي مشروح تويي، بر در اسرار مرا
 

russell

مدیر بازنشسته
تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده است
دل سودا زده از غصه دو نیم افتاده است

چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که آن نسخه ی سقیم افتاده است

حافظ
 

* saghar

عضو جدید
ناودانها ناله سر داده در ظلمت
در خروش از ضربه های دلکش باران
می خزد بر سنگفرش کوچه های دور
نور محوی از پی فانوس شب گردان
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
نه شیخ می دهم توبه و نه پیر مغان می
زبس که توبه نمودم،زبس که توبه شکستم
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
دیدی آن تک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
فرخی یزدی
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
دگر این دل سرِ ماندن ندارد
هوای در قفس خواندن ندارد

چنان در دوزخ دنیا دلم سوخت
که دیگر بار سوزاندن ندارد
 

seeemesooo

عضو جدید
دود ز شمع رقص كنان گرچه زشت
دانه بد در ره پروانه كشت
ليك ازل داد به شمع نور ونار
عاشق رويش نرود بركنار
***my own***
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
یا ليت قبل منيتي يوما" افوزُ بمُنيتي
نهرا تلاطم رکبتي و اظل املاءُ قربتي
سعدی
 
آخرین ویرایش:

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا