مشاعرۀ سنّتی

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد
بخاک پای عزیزت که عهد نشکستم
چو ذره گر چه حقیرم بدولت عشق
که در هوای رخت چو بمهر پیوستم
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
توی این دنیای ویرونه
ادم چندروزی مهمونه
اگه مثل یه زندونه
برایه هیچ کس نمونده نمیمونه
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و. ملامتگر بی کار کجاست
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دراین درگه که گه گه که که که که شودناگه
مشو غره که از فردای خود نهی آگه
اعراب مصرع اول را خودتان بگذارید
 
  • Like
واکنش ها: E.M
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یارب آن نوگل خندان که سپردی بمنش
می سپارم به توازدست حسودچمنش
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
تنها نه من به قيد تو درمانده‌ام اسير
کز هر طرف، شکسته‌دلي مبتلاي توست

قومي هواي نعمت دنيا همي پزند
قومي هواي عقبي و، ما را هواي توست!
 

russell

مدیر بازنشسته
دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی گیرد

ز هر در میدهم پندش ولیکن در نمی گیرد
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
توئی ان گوهر پاکیزه که درعالم قدس
حاصل ذکرخیرتوبودتسبیح ملک
گفته بودی که شوم مست دو بوست بدهم
وعده ازحدبشدومانه دودیدیم ونه یک
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا