مشاعرۀ سنّتی

DAVOODKHATAR

کاربر فعال
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو
یک روز نگشت خاطرم شاد از تو
دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من
یک جان و هزار گونه فریاد از تو
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
آنچه می خواست دلم، چرخ جفا پیشه نداد

و آنچه بیزار از آن بود دلم داد مرا
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
تیر بلای او را جز دل هدف نشاید

تیغ جفای او را جز جان سپر نباشد


هر کو قدح ننوشد صافی درون نگردد

وان کو نظر نبازد صاحب نظر نباشد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا