كوي دوست

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
هيچ باراني نمي بارد، مگرصفا دهد

هيچ گلي جوانه نمي زند، مگر هديه شود

هيچ خاطره اي زنده نمي ماند، مگر شيرين باشد

هيچ لبخندي نيست، مگر شادي بياورد

وهيچ بهاري نمي آيد، مگر سال ديگري در پيش باشد

پس بگذار باران شوق بر زندگي ات ببارد، تا روحت را صفا دهد

گل هاي عشق در دلت جوانه زنند، تا آن ها را به ديگران هديه كني

خاطراتت قشنگ باشند تا همواره به يادشان بياوري

لبخند بر لبانت نقش بندد تا شادي را بيفشاني
وبهار بيايد تا بداني باز هم فرصت بودن هست
 

tiny memar

عضو جدید
جوانی گفت با ما از دوستی سخن بگو. او در پاسخ گفت:
دوست تو نياز های برآورده ی توست.
کشت زاری است که در آن با مهر تخم می کاری و با سپاس از آن حاصل برمی داری .
سفره ی نان تو وآتش اجاق توست.زيرا که گرسنه به سراغ او می روی و نزد او آرام و صفا می جويی.
هنگامی که او خيال خود را با تو در ميان میگذارد ،از انديشيدن "نه" در خيال خود مترس و ازآوردن "آری" بر زبان خود دريغ مکن .
و هنگامی که او خاموش است دل تو همچنان به دل او گوش می دهد ؛
زيرا که در عالم دوستی همه ی انديشه ها و خواهش ها و انتظارها بی سخنی به دنيا می آيند و بی آفرينی نصيب دوست می گردند.
هنگامی که از دوست خود جدا می شوی ، غمگين مشو ؛
زيرا آن چيزی که تو در او از هر چيزی دوست تر می داری بسا در غيبت او روشن تر باشد ؛ چنان که کوه نورد از ميان دشت کوه را روشن تر می بيند.
و زنهار که در دوستی غرضی نباشد ، مگر ژرفا دادن به روح.
زيرا مهری که جويای چيزی به جز باز نمودن راز درون خود باشد ، مهر نيست؛ دامی ست گسترده ، که چيزی جز بيهودگی در آن نمی افتد .
و زنهار که از هر انچه داری بهترينش را به دوستی بدهی .
اگر او را بايد که جزر روزی تو را ببيند ،بگذار که مد آن را هم بشناسد.
آن چه گونه دوستی ست که برای سوزاندن وقت به سراغش می روی؟؟
به سراغ دوستی مرو مگر برای خوش کردن وقت . زيرا کار او اين است که نياز تو را برآورد ، نه آن که خالی درون تو را پر کند .و شيرينی دوستی را با خنده شيرين تر کن ، و با بهره کردن خوشی ها.
زيرا در شبنم چيز های خرد است که دل انسان بامداد خود را می جويد و از آن تر و تازه می گردد.








 

گلابتون

مدیر بازنشسته
دلم گرفته خدا را تو دلگشايي كن
من آمدم به اميدت تو هم خدايي كن

به بوي دلكش زلفت كه اين گره بگشاي
دل گرفته ما بين و دلگشايي كن

دلي چو آينه دارم نهاده بر سر دست
ببين به گوشه چشمي و خودنمايي كن

ز روزگار مياموز بي وفايي را
خداي را كه دگر ترك بي وفايي كن

بلاي كينه دشمن كشيده ام اي دوست
تو نيز با دل من طاقت آزمايي كن

شكايت شب هجران كه ميتواند گفت
حكايت دل ما با ني كسايي كن

بگو به حضرت استاد ما به ياد توايم
تو نيز يادي از آن عهد آشنايي كن

نواي مجلس عشاق نغمه دل ماست
بيا و با غزل سايه همنوايي كن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ز دیوان قضا تا چند خواهد شد نصیب من
ز کوی دوست رفتن، چشم حسرت بر قفا کردن
وجودم در حقیقت زنده‌ی جاوید خواهد شد
که باید روی جانان دیدن و جان را فدا کردن
محب صادق از جانان به جز جانان نمی‌خواهد
که حیف است از خدا چیزی تمنا جز خدا کردن
چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه شعر از امام خمینی (ره)

بتو دل بستم و غیر تو کسی نیست مرا
جز تو ای جان جهان دادرسی نیست مرا
عاشق روی توام ای گل بی مثل و مثال
بخدا غیر تو هرگز هوسی نیست مرا
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
میان ( هستم) و (شک میکنم) پلی است و گر
به عشق شک نکنی ، بی یقینی ات ، زیباست
میان این همه یاس و سمن ،گل! ای گل من
به جلوه آمدن یاسمینی ات ، زیباست
تو هر چه می کنی ای یار ، دوستت دارم
که نازنینی و و هر نازنینی ات ، زیباست
((فرشته عشق نداند))) به آسمان چه روم
برای من ، تو و عشق آسمامی ات ، زیباست
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
عشق آمد وشد چو خونم اندر رگ و پوست

تا کرد مرا خالي و پر کرد ز دوست

اجزاي وجودم همگي دوست گرفت

ناميست ز من باقي و باقي همه اوست

ابوالسعيد ابوالخير
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در ميان گريه هايم ، همچو يك شمع مذابم
در ميان آرزو ها ، چون كويري در سرابم
چشمه اي خشكيده ، از امواج آبم
من سرودي در گلو ، بگرفته از غم
تار رنجم ، من ، ربابم
من چو قانوسي ....
به تاق بي كسي
ما’وا گرفتم
شمع بي نورم، كه در فانوس جانم
جا گرفتم!
قوي تنهايم ، كه در تنهائي خود
رفته ام از ياد ياران ، دير سالي
مرغ غم در جان من
خوش كرده منزل
واي بر من ، واي بر دل!
من چو فانوسي به تاق بي كسي ما’وا گرفتم
شمع بي نورم كه در فانوس جانم ، جا گرفتم
قوي تنهايم ، كه در تنهائي خود
رفته ام از ياد ياران .... دير سالي
مرغ غم در جان من خوش كرده منزل
واي بر من ....... واي بر دل
شعر از تورج نگهبان
__________________
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا که از همگان عزیز تر دارمت
شکسته باد دلم گر دل از تو بر دارم
اگر چه دشمن جان منی ، نمیدانم
چرا که از دوستترت نیز دوست تر دارم
بورز عشق و تحاشی مکن که با خبری
تو نیز از دل من کز خبر دارم
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
فراموشم کن


[FONT=times new roman, times, serif]از وقتی مرده ام [/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]دلتنگی هایم چند برابر شده[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]یادت هست؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]حتی آن روزها که تمام ثانیه هایش را[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]برای با تو بودن خرج می کردم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و آرام و بی صدا می گفتم :[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] «دلتنگم».[/FONT]
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم هوايت را كرده
كاش بودي
و باهمه خستگيها مي خنديديم ...
تو مي داني دلم بهانه چه چيز را مي گيرد
ذره ذره وجودم پر از بهانه است
بهانه نبودنت
من از اين همه تنهايي خسته ام
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلم گرفته است ای یار...ای مهربانترین حضور و ای ساده ترین واژه ی من.... دلم همچون تمام شب های افسرده تنگ و غمگین است و نمی دانم که کجا خواهم توانست خوشبختی رادرک کنم...شاید هیچ وقت...شاید همیشه همین شاید....سهم من از تمام عشق همین یک لحظه بود.... همین یک لحظه ی کوتاه و ساده و پرلبخند.... من دلم را به کوچه های نوازش می برم....در زیر سایه ی خاطرات دیروزم.... و در نگاه گرم تو من هی آب می شوم.... وفرو می ریزم به روی اندیشه ای که از فاصله ها میگوید....
[/FONT]
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
اين عمر به ابر نوبهاران ماند

اين ديده به سيل کوهساران ماند

اي دوست چنان بزي که بعد از مردن

انگشت گزيدني به ياران ماند

بچه ها شبتون بخیر
امشب خیلی خوش گذشت واقعا شعرای زیبایی بود دستتون درد نکنه
شب خوبی داشته باشید

 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
براي تو....تويي كه فقط فقط باياد تو روزگارم به آرامش مي رسد.مي خواهم برايت بگويم از اين چند ماهي كه بي تو گذشت.مي خواهم برايت از لبخندهايي كه هرگز روي لبهايم ظاهر نشده اند ودر برگريزان زندگي‌‍‍‌‍ راه بودن را گم كرده اند...
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چرا فونتام این جوری شده یکی رو خوبه یکی رو بد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]Love of my life
[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]You hurt me[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]You broken my heart[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] Now you leave me[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]Love of my life cant you see[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]Bring it back bring it back[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]Don’t take it away from me[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]

[FONT=times new roman, times, serif]Because you don’t know[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]​
[/FONT]​
What it means to me
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
چمن دلکش،زمین خرم،هوا تر!
نشستن پای گندم زار خوش تر!
امید تازه را دریاب و دریاب!
غم دیرینه را بگذار و بگذر!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه زیکدیگر نمانیم

کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ماهم مردمانیم

غرضها تیره دارد دوستی را
غرضها را چرا از دل نرانیم

گهی خوشدل شوی ازمن که میرم
چرا مرده پرست وخصم جانیم

چو بعد مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم

کنون پندار مردم آشتی کن
که در تسلیم ما چون مردگانیم

چوبر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده که اکنون همانیم

خمش کن مرده وار ای دل ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم

مولوی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای دوست به دوستی قرینیم ترا
هرجا که قدم نهی زمینیم ترا
در مذهب عاشقی روا کی باشد
عالم تو ببینیم و نبینیم ترا

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
گفتی خدا نخواست نگفتی چرا نخواست
ما هم نخواستیم خدا خواست یا نخواست

ای دوست از فسانه ی تقدیر لب ببند
مهمان ما نصیب ز خوان قضا نخواست
***
در راه عشق سرکشی و سروری خطاست
آنکس به پای خواست در این ره که پانخواست
***
پای شکسته ای که به دامن پناه برد
از آستان دلشکنان مومیا نخواست
***
با ما مکن ستیز که مارا گناه نیست
ای مدعی الهه ی معنی ترا نخواست
***
کشتی شکسته ای که به طوفان عنان سپرد
پرتو هدایت از مدد ناخدا نخواست


پرتو کرمانشاهی

__________________
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
حــامد عضویت در گروه دوست داران حافظ ادبیات 0
yanic بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟ ادبیات 3656

Similar threads

بالا