كمك ،HELP ، سئوالات، FAQ ، درخواست ( پروژه هاي درسي )
- شروع کننده موضوع maral55
- تاریخ شروع
- وضعیت
forbiddenland
عضو جدید
نور، در عالم معاني
نور، در عالم معاني
- نور، در عالم معاني
مي توان مجموعه تلاش هايي كه شاخه هايي از علوم خالص براي بازشناسي نور انجام داده است را پديده شناسي نور نام نهاد – حتي اگر مجموعه وهش ها و بررسي ها انجام يافته به دليل گسيختگي كه دارند ، به اساني زير اين عنوان قرار نگيرند .
نور پس از تاثير گذاري بر بخش فيزيولوژيك پيكره انساني برموجوديت رواني آدمي نيز اثر گذاري دارد .
عين القضاه همداني مي گويد: كه نور هم تصحيح كننده تصوير هايي است از جهاني كه مي زييم و در ديده ما نگاشته مي شوند و هم پاك كننده پنداشت هايي كه در پي تابش نور به جهان انديشه آدمي در مي آيند.
عزيز الدين محمد نسفي عنوان مي دارد كه جهان از نور است ، مالامال نور است. عزيز الدين محمد نسفي ، انديشه پرداز سده هفتم هجري در كتاب كتاب الانسان الكامل به همان نكته اي اشاره مي كند كه پلانك مي گويد. آن جا كه چنين مي گويد: "مجموعه فرآيند هاي مربوط به ادراك حسي نور به دو مقوله متمايز : پديده هاي عيني و پديده هاي ذهني تقسيم مي شوند" و آنگاه كه عزيزالدين نسفي به گفت و شنود با شيخ خود را با چشم سر نتوان ديد بچشم سر توان ديدن از جهت آن كه اين نور محسوس نيست شيخ در جواب مي گويد: "يا عزيز ، پيش من آن است كه اين نور را هم بچشم سر ، هم به چشم سر توان ديدن" و نظر پاياني شيخ در اين گفت و شنود اين است :« مشاهده دائم نباشد ، اما معاينه دائم باشد. »
"چون دانستي كه يك نور است كه جان عالم است و عالم مالامال اين نور است ، اكنون بدان امتياز چيزها از يك ديگر بصورت و صفت است ، از جهت آن كه يك نور است كه جان عالم است ، اما اين يك نور صفات بسیار داشت مظاهر بسيار هم ميبايست تا صفات اين نور تمام ظاهر شود."
آدمي ، كه همانند درخت گندم « از عالم اجمال به عالم تفصيل آيد و به نهايت خود رسد » همانند نوري است كه به عالم روز در مي آيد و آنچه درون يا ذات خود دارد را مي نماياند : صفت هاي خود را به صلاحيت ؛ اسم هاي خود را به علامت و فعل هاي خود را به خاصيت و اصل ان است كه هر چه تحقق مي يابد تال آن نور بتواند اينجهاني شود در طول روندي روي مي دهد كه در پياپيي اش گستره هاي متفاوت در ميان اند داراي ويژگي هاي متفاوت چگونه مي توان آنچه در گستره يا ميدان يا مرتبه ذات است را به همان گونه كه شكل هايي كه هر يك از اين سه مرتبه دارند برخي به نور ير و برخي به نور سّر دريافت مي شود اشعه هاي كه اين دريافت و ادراك را به عالم ابصار مي اورند از ميدان هاي عبور مي كنند متفاوت و داراي سرعت هايي مي شوند كه آن ها نيز متمايزند و چنين است آدميان به شكلي برابر و به سرعتي برابر آنچه در عالم وجو است را در نمي يابد و هر كسي تواني متفاوت براي مشاهده و براي معاينه دارد .
تابش نوري است ازلي و انساني تيزبين و باريك بين مي بايد كه اين روند را در يابد بازشناسي گونه هاي نور به همت آناني كه تيزبين و باريك بين اند در طول تاريخ چند هزار ساله ای كه در ايران زمين مي زيسته اند تحقق يافته كه در دو مقطع تاریخی جلوه ای تابناك پيدا كرده است اين دو مقطع پر بار تر كه بي پشتوانه هاي پيشين شان فهم نمي شوند عبارتند از: اول- آن گاه كه زرتشت از سوي اهورامزدا به پيامبري برگزيده مي شود كه ادبيات مكتوب پر ارزشي از اين مهم به دست آمده كه از آن علي رغم خصومت ها و عنادهاي يورشگران به ايران و انهدام آثار ساكنان اين كشور گنجينه گران بهايي بر جاي مانده. دوم- آن گاه كه در سده ششم هجري بسيار دور تا آن روز ها بر رفتار و بر كردار و بر انديشه ايرانيان اثر گذاري كرده بودند را به نظم آورد و از نبوغ خود بر جلوه گر كردن بار معنايي آنچه نوشته و گفته شده بود گامي اساسي برداشت . به دنيا آمدن اين دو انسان بزرگ را بي توجه به بار مذهبي ديني آنان بررسي مي كنيم و اين دو را ازاين جهت كنار يك ديگر قرار مي دهيم كه بيشترين ميزان از دست خود نهاد هايي مرتيط با مقوله نور بر جاي گذاشته اند
زرتشت مي گويد كه نور خوره از ذات پروردگار مي درخشد و به وسيله همين نور آفريدگان برخي بر برخ ديگر مي يابند و هر يك از آفريدگان خداوند به كمك آن نور مي توانند مصدر كاري شوند .
نور از دیدگاه انديشه هاي زرتشتي جز با تاريكي فهم نمي شود چنان كه نيكي در سنجش با بدي و روز كه درسنجش با شب به شناخت مي آيد و ارزيابي مي شود .
نور پديده اي نيست كه يك سويه عمل كند.
در روند تابش نور- هم تابنده آن و نيز گيرنده اش همزمان مداخله دارند و در اين روند مشاركت مي كنند ْآن كه پرتو مي افكند موج و ذراتي را جابجا مي كند چيزي را نيز دريافت مي كند.
در نوشته ها باز مانده از زرتشت همه جا از نور گفته مي شود و هميشه با نور زندگي مي شود نور و آتش با هم فهم مي شوند و درمفهوم و مصداق يك جا مي آيند چنان كه در مركز هر آتشكده آتشگاه مي سازند .
اتش و نور در فضاي اسطوره يي زرتشتي يگانه اند چنان كه آتشكده و آتشگاه. از روزگار آیین زرتشتی زیبایی با روشنایی ریشه و پیوند داشت و جز اساس وجود مقدسی بود که با اندیشه نیک یکی بود و همه جا در برابر تاریکی و بدی و هر ج مرج قرار داشت ( روشنی ) طبیعی در ایران که شدید و ملموس و خلاق است نقشی را که مذهب به عهده او نهاده تصنعانه تفسیر می کند . در هند ایران روشنی و وضوح مورد جستجو قرار می گیرد و برخلاف تاریکی و سردرگمی مورد انکار است: تزئین در معماری ایران در همه ادوار هر چند پرکار و پیچیده باشد ترکیبی خردمندانه و دقیق را ارائه می دهد.
نور، در عالم معاني
- نور، در عالم معاني
مي توان مجموعه تلاش هايي كه شاخه هايي از علوم خالص براي بازشناسي نور انجام داده است را پديده شناسي نور نام نهاد – حتي اگر مجموعه وهش ها و بررسي ها انجام يافته به دليل گسيختگي كه دارند ، به اساني زير اين عنوان قرار نگيرند .
نور پس از تاثير گذاري بر بخش فيزيولوژيك پيكره انساني برموجوديت رواني آدمي نيز اثر گذاري دارد .
عين القضاه همداني مي گويد: كه نور هم تصحيح كننده تصوير هايي است از جهاني كه مي زييم و در ديده ما نگاشته مي شوند و هم پاك كننده پنداشت هايي كه در پي تابش نور به جهان انديشه آدمي در مي آيند.
عزيز الدين محمد نسفي عنوان مي دارد كه جهان از نور است ، مالامال نور است. عزيز الدين محمد نسفي ، انديشه پرداز سده هفتم هجري در كتاب كتاب الانسان الكامل به همان نكته اي اشاره مي كند كه پلانك مي گويد. آن جا كه چنين مي گويد: "مجموعه فرآيند هاي مربوط به ادراك حسي نور به دو مقوله متمايز : پديده هاي عيني و پديده هاي ذهني تقسيم مي شوند" و آنگاه كه عزيزالدين نسفي به گفت و شنود با شيخ خود را با چشم سر نتوان ديد بچشم سر توان ديدن از جهت آن كه اين نور محسوس نيست شيخ در جواب مي گويد: "يا عزيز ، پيش من آن است كه اين نور را هم بچشم سر ، هم به چشم سر توان ديدن" و نظر پاياني شيخ در اين گفت و شنود اين است :« مشاهده دائم نباشد ، اما معاينه دائم باشد. »
"چون دانستي كه يك نور است كه جان عالم است و عالم مالامال اين نور است ، اكنون بدان امتياز چيزها از يك ديگر بصورت و صفت است ، از جهت آن كه يك نور است كه جان عالم است ، اما اين يك نور صفات بسیار داشت مظاهر بسيار هم ميبايست تا صفات اين نور تمام ظاهر شود."
آدمي ، كه همانند درخت گندم « از عالم اجمال به عالم تفصيل آيد و به نهايت خود رسد » همانند نوري است كه به عالم روز در مي آيد و آنچه درون يا ذات خود دارد را مي نماياند : صفت هاي خود را به صلاحيت ؛ اسم هاي خود را به علامت و فعل هاي خود را به خاصيت و اصل ان است كه هر چه تحقق مي يابد تال آن نور بتواند اينجهاني شود در طول روندي روي مي دهد كه در پياپيي اش گستره هاي متفاوت در ميان اند داراي ويژگي هاي متفاوت چگونه مي توان آنچه در گستره يا ميدان يا مرتبه ذات است را به همان گونه كه شكل هايي كه هر يك از اين سه مرتبه دارند برخي به نور ير و برخي به نور سّر دريافت مي شود اشعه هاي كه اين دريافت و ادراك را به عالم ابصار مي اورند از ميدان هاي عبور مي كنند متفاوت و داراي سرعت هايي مي شوند كه آن ها نيز متمايزند و چنين است آدميان به شكلي برابر و به سرعتي برابر آنچه در عالم وجو است را در نمي يابد و هر كسي تواني متفاوت براي مشاهده و براي معاينه دارد .
تابش نوري است ازلي و انساني تيزبين و باريك بين مي بايد كه اين روند را در يابد بازشناسي گونه هاي نور به همت آناني كه تيزبين و باريك بين اند در طول تاريخ چند هزار ساله ای كه در ايران زمين مي زيسته اند تحقق يافته كه در دو مقطع تاریخی جلوه ای تابناك پيدا كرده است اين دو مقطع پر بار تر كه بي پشتوانه هاي پيشين شان فهم نمي شوند عبارتند از: اول- آن گاه كه زرتشت از سوي اهورامزدا به پيامبري برگزيده مي شود كه ادبيات مكتوب پر ارزشي از اين مهم به دست آمده كه از آن علي رغم خصومت ها و عنادهاي يورشگران به ايران و انهدام آثار ساكنان اين كشور گنجينه گران بهايي بر جاي مانده. دوم- آن گاه كه در سده ششم هجري بسيار دور تا آن روز ها بر رفتار و بر كردار و بر انديشه ايرانيان اثر گذاري كرده بودند را به نظم آورد و از نبوغ خود بر جلوه گر كردن بار معنايي آنچه نوشته و گفته شده بود گامي اساسي برداشت . به دنيا آمدن اين دو انسان بزرگ را بي توجه به بار مذهبي ديني آنان بررسي مي كنيم و اين دو را ازاين جهت كنار يك ديگر قرار مي دهيم كه بيشترين ميزان از دست خود نهاد هايي مرتيط با مقوله نور بر جاي گذاشته اند
زرتشت مي گويد كه نور خوره از ذات پروردگار مي درخشد و به وسيله همين نور آفريدگان برخي بر برخ ديگر مي يابند و هر يك از آفريدگان خداوند به كمك آن نور مي توانند مصدر كاري شوند .
نور از دیدگاه انديشه هاي زرتشتي جز با تاريكي فهم نمي شود چنان كه نيكي در سنجش با بدي و روز كه درسنجش با شب به شناخت مي آيد و ارزيابي مي شود .
نور پديده اي نيست كه يك سويه عمل كند.
در روند تابش نور- هم تابنده آن و نيز گيرنده اش همزمان مداخله دارند و در اين روند مشاركت مي كنند ْآن كه پرتو مي افكند موج و ذراتي را جابجا مي كند چيزي را نيز دريافت مي كند.
در نوشته ها باز مانده از زرتشت همه جا از نور گفته مي شود و هميشه با نور زندگي مي شود نور و آتش با هم فهم مي شوند و درمفهوم و مصداق يك جا مي آيند چنان كه در مركز هر آتشكده آتشگاه مي سازند .
اتش و نور در فضاي اسطوره يي زرتشتي يگانه اند چنان كه آتشكده و آتشگاه. از روزگار آیین زرتشتی زیبایی با روشنایی ریشه و پیوند داشت و جز اساس وجود مقدسی بود که با اندیشه نیک یکی بود و همه جا در برابر تاریکی و بدی و هر ج مرج قرار داشت ( روشنی ) طبیعی در ایران که شدید و ملموس و خلاق است نقشی را که مذهب به عهده او نهاده تصنعانه تفسیر می کند . در هند ایران روشنی و وضوح مورد جستجو قرار می گیرد و برخلاف تاریکی و سردرگمی مورد انکار است: تزئین در معماری ایران در همه ادوار هر چند پرکار و پیچیده باشد ترکیبی خردمندانه و دقیق را ارائه می دهد.
آخرین ویرایش:
forbiddenland
عضو جدید
بخشهایی از سخنرانی لویی کان به عنوان سکوت و نور
بخشهایی از سخنرانی لویی کان به عنوان سکوت و نور
حواس پنجگانه شما باید همه با هم به صورت واحد کار کنند . درست به همین دلیل وقتی من به معماری فکر می کنم ، آنرا به موسیقی ارجاع می دهم در نظر من تفاوت عمده ای میان آنها وجود ندارد. وقتی شما به اندازه کافی در یک ایده ذهنی تعمق می کنید و به بیان کردن آن می اندیشید ،روشهای مختلفی برای ابزار و بیان آن به ذهن شما می رسد.
من وقتی به یک طرح نگاه می کنم ، آن را یک سمفونی می بینم . یک سمفونی از روابط فضایی که از نور و ساختمان تشکیل شده است. خوب می دانم اصولی ابدی و ازلی وجود دارد که ما به آنها رجوع می کنیم . من به محض اینکه طرحی را ببینم که می خواهد فضای بدون نوری را به من عرضه کند ، بی تامل آنرا پس می زنم . چون می دانم و راه خطا رفته است . بعنوان مثال ، مدارسی که از نور طبیعی استفاده نکنند ، قطعاً غیر معمارانه هستند.
سکوت چندان چیز خاموشی نیست مثل این است که بگویید بی نوری ، ناتاریکی . اینها کلمه هایی ساختگی هستند . ناتاریکی با چنین ترکیبی وجود ندارد . اما چرا وجود نداشته باشد ؟ بی نوری ، ناتاریکی می خواهد که باشند می خواهند اظهار شوند.
نور ؛ آنچه به همه چیز حضور می دهد. می توانیم بگوییم نور سازنده ماده است و ماده هم سایه ساز است ؛ پس سایه متعلق به نور است می خواهم بگویم همه چیز از یک کیفیت غیر قابل اندازه گیری سرچشمه می گیرد و مسیری را طی می کند تا قابل اندازه گیر شود. آیا مرزی وجود دار تا این دو کیفیت – قابل اندازه گیر و غیر قابل اندازه گیری – بهم برسند ؟ آیا یک مرز می تواند به اندازه ای نازک باشد که مرز بین این دو نیرو و کیفیت در نور باشد ؟ هر چیزی که شما می ساید ضخامتی دارد . من گمان می کنم حتی اندیشه ها و افکار هم ضخامتی دارند . اما می شود گفت در تابش نور بر سکوت و شکوت بر نور این مرز محقق می شود و آن لحظه ، لحظه الهام است.
در لحظه الهام باید کیفیتی وجود داشته باشد که بتواند متجلی شود . به بیان دیگر تمایلی برای تجلی در او باشد اصلاً خود اجراء سازنده نور ، حسی از الهام درند ، این حس در کنار آن لحظه الهام ، دارای جایگاهی است که « مقام هنر » است. هنر زیان انسان است.
بخشهایی از سخنرانی لویی کان به عنوان سکوت و نور
حواس پنجگانه شما باید همه با هم به صورت واحد کار کنند . درست به همین دلیل وقتی من به معماری فکر می کنم ، آنرا به موسیقی ارجاع می دهم در نظر من تفاوت عمده ای میان آنها وجود ندارد. وقتی شما به اندازه کافی در یک ایده ذهنی تعمق می کنید و به بیان کردن آن می اندیشید ،روشهای مختلفی برای ابزار و بیان آن به ذهن شما می رسد.
من وقتی به یک طرح نگاه می کنم ، آن را یک سمفونی می بینم . یک سمفونی از روابط فضایی که از نور و ساختمان تشکیل شده است. خوب می دانم اصولی ابدی و ازلی وجود دارد که ما به آنها رجوع می کنیم . من به محض اینکه طرحی را ببینم که می خواهد فضای بدون نوری را به من عرضه کند ، بی تامل آنرا پس می زنم . چون می دانم و راه خطا رفته است . بعنوان مثال ، مدارسی که از نور طبیعی استفاده نکنند ، قطعاً غیر معمارانه هستند.
سکوت چندان چیز خاموشی نیست مثل این است که بگویید بی نوری ، ناتاریکی . اینها کلمه هایی ساختگی هستند . ناتاریکی با چنین ترکیبی وجود ندارد . اما چرا وجود نداشته باشد ؟ بی نوری ، ناتاریکی می خواهد که باشند می خواهند اظهار شوند.
نور ؛ آنچه به همه چیز حضور می دهد. می توانیم بگوییم نور سازنده ماده است و ماده هم سایه ساز است ؛ پس سایه متعلق به نور است می خواهم بگویم همه چیز از یک کیفیت غیر قابل اندازه گیری سرچشمه می گیرد و مسیری را طی می کند تا قابل اندازه گیر شود. آیا مرزی وجود دار تا این دو کیفیت – قابل اندازه گیر و غیر قابل اندازه گیری – بهم برسند ؟ آیا یک مرز می تواند به اندازه ای نازک باشد که مرز بین این دو نیرو و کیفیت در نور باشد ؟ هر چیزی که شما می ساید ضخامتی دارد . من گمان می کنم حتی اندیشه ها و افکار هم ضخامتی دارند . اما می شود گفت در تابش نور بر سکوت و شکوت بر نور این مرز محقق می شود و آن لحظه ، لحظه الهام است.
در لحظه الهام باید کیفیتی وجود داشته باشد که بتواند متجلی شود . به بیان دیگر تمایلی برای تجلی در او باشد اصلاً خود اجراء سازنده نور ، حسی از الهام درند ، این حس در کنار آن لحظه الهام ، دارای جایگاهی است که « مقام هنر » است. هنر زیان انسان است.
خب عزیزم تازه دیدم!شرمنده!
حالا اگه هنوزم مطلبی چیزی میخوای بگو. اگه بتونم خوشحال میشم کمکت کنم.
دشمنت شرمنده
شوخی کردم . یه کمک دیگه بهم میکنی 
. توروخدا 2تا پلان مدرسه خارجی بهم بدین . دبیرستان باشه بهتره ولی خارج از کشور باشه ! اگه سایتی چیزی هم هست بدیدن ممنون میشم . تا 5 شنبه فرصت دارم !
sare_r
عضو جدید
دشمنت شرمنده
سلام
یه سر به اینجا بزنید شاید بتونه کمکتون کنه..
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=11357&page=29
amin_mokari
عضو جدید
سلام به همه دوستای عزیزلطفا برام یه چندتا طرح از فرهنگسرا بزارید
یه دنیا ممنون
یه دنیا ممنون
amin_mokari
عضو جدید
اگه جسارت نباشه اگه میشه مقاله های انگلیسی درباره فرهنگسرا بام بزارید
لطفا کمکم کنید
لطفا کمکم کنید
zhsaffar
عضو جدید
دوست عزيز درباره فرهنگسراها بصورت كلي باشه يا مصداق هاي فرهنگسراها؟
من میخوام برای اولین بار ماکت بسازم و استادمون هم گیر داده که باید getty center رو بسازیمن ترم 1 هستم و خیلی از ماکت سازی چیزی نمیدونم
اگه لطف کنین عکس ماکت ساخته شده اون یا ماکت 3dرو بذارین ممنون میشم
بازم ممنون
سلام.
استاد شما برای ترم 1 کار نسبتاً سختی به شما داده.
getty center انقدر پیچیده هست که ماکت ساختنش زیاد راحت نباشه.
کلاً برای آموزش ماکت سازی شاید بد نباشه اگر کتابایی که تو این زمینه هست رو ببینی.
ولی به شخصه باید بگم که منم از اولی که اومدم دانشگاه بلد نبودم ماکت بسازم و اصولاً کسی تو ترم 1 اونقدر ماکت سازی براش ملموس نیست.
ولی کم کم خودت دستت میاد که با چه متریال و ابزاری راحت تری که ماکت بسازی.
من اگر قرار بود این ماکت رو بسازم از مقوای 250 یا 300 گرم سفید رنگ استفاده می کردم چون خود این اثر مصالحش سفیده و این مقوا خیلی راحت خم میشه و فرم می گیره و خوبم می چسبه و وای میسته ! از چسب فوم UHU استفاده کن ( قوطیش زرد رنگه)، خیلی خوب می چسبونه فقط یه مقدار دیرگیره و باید با حوصله باهاش کار کنی.
تو این نوع ماکت سازی لازم نیست زیاد جزئیات و ریزه کاری نشون بدی ( البته به مقیاس کار هم بستگی داره) ولی بهتره یه کلیت تروتمیز ازش بسازی.
موفق باشی
بچه ها اگه کسی پروژه معماری اسلامی داره ،کمکم کنه .ممنون میشم
سلام.
منظورت از "پروژه برای معماری اسلامی" چیه؟
یعنی احتیاج داری که برای این درس سوژه بهت معرفی بشه؟؟
اگر حدس من درسته، کتابای زیادی در رابطه با معماری اسلامی هست، کتابای آقای کیانی، غلامحسین معماریان، آ.پوپ ، پیرنیا ، هانری استیرلن و اگه دنبال مبانی نظری و فلسفی باشی کتابهای تیتوس بورکهارت هم مفیدن. یا اینکه می تونی معماریه یه دوره از اسلام رو بررسی کنی، مثلاً معماری دوره سلجوقی یا تیموری و ... کتابهای آقای سلطان زاده هم خوبن.
موفق باشی
سلام به همه دوستان عزیز...
من میخوام یه پله طراحی کنم که پله هاش مثلث متساوی ساقین باشه طول هر ساق 120 ولی مخوام کف پله هارو به دلیل کمبود جا به جای 30 25در نظر بگیرم به نظرتون عملی میشه؟ لطفا کمکم کنید
سلام.
وقتی میگی کف پله 25، یعنی قاعده ی این مثلث متساوی الساقین باید 25 باشه ولی این پله چه نوع پله ایه؟؟
مثل پله های معمولیه که فقط به جای کف پله مستطیل مثلثیه، یا اینکه پله گرده؟؟
یا اینکه یه سری کف پله به صورت صفحه ست که توی دیوار قرار می گیره؟
اگر بتونی طوری طراحی کنی که کف پله همون 30 باشه خیلی بهتره چون این مسئله رو هم باید در نظر داشته باشی که بالا رفتن از پله ای با کف مثلثی اونقدر راحت نیست و فضا برای قرار گیری پا می خواد، چون رأس مثلث ها که عملاً قابل استفاده نیست و برای بالا رفتن، پا ، اونجا قرار نمی گیره.
farzane_f
عضو جدید
مرسی از راهنماییتون
پله ای که تو ذهنه منه یه سری پله مثلث شکل هست که از یک طرف توی دیوار قرار میگیره واز طرف دیگه ازاد هست و گرد نیست پله من 3پاگردست و من میخواستم پاگردهارم مثلث بدم که با مشکل کمبود جا روبرو شدم...به خاطر همین خواستم قاعده مثلثارو 25 بگیرم...
amin_mokari
عضو جدید
نه اگه به طور کلی باشه خوبه در ضمن اگه بتونید ساده وروان باشه
سلام به همه دوستان خوبم
با سلام و خسته نباشید به شما
برنامه مطالعاتی و آزمونی شما با توجه به پرسشهای انجام شده و پاسخهای شما برای شما تنظیم گردیده است که با توجه به بررسی کلیه پاسخهای شما برنامه زیر برای شما پیشنهاد می گردد . با توجه به اینکه امکان شروع مطالعه شما از قبل از این برنامه ریزی بوده باشه از شما خواهشمندم تمایل خود را نسبت به شرکت موثر در این برنامه ریزی هدفمند که در ضمن خود با آموزشهای اسکیس همراه است ، اعلام نمایید و در غیر اینصورت تمایل خود را برای شرکت در آزمونهای دوره ای و دریافت نتایج اعلام فرمایید .
توصیه اکید در تهیه کتابهای زیربه شما دارم و موفقیت شما رو در گرو مطالعه این کتابها میدونم :
تاریخ و مبانی نظری ضریب 2
مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب – قبادیان
از زمان و معماری
1برای دروس درک معماری با ضریب 3 :
کتاب مفاهیم پایه در معماری
کتاب اطلاعات معماری نویفرت
کتاب شماره 6 راهیان ارشد
7 شماره مجله آبادی مربوط به شماره های سال 86 و 87
برای درس زبان انگلیسی :
توجه به بخش عمومی بسیار حائز اهمیته یعنی 50 درصد امتیاز شما با اطلاعات اولیه زبان به دست میاد بنابراین کتابهای 1و 2 زبان پیش دانشگاهی گاج و همچنین کتاب 504 واژه رو پیشنهاد میکنم
در مورد مطالعه کتاب فرهنگ تصویری معماری از چنگ توصیه من به خوندن مفهومی هست تا حفظ کردن
دروس فنی با ضریب 3
1-مصالح ساختمانی سام فروتنی
2-درک رفتار سازه ها دکتر گلابچی
3-تاسیسات طباطبایی
خوندن درست این سه کتاب شما رو برای بالا 50 درصد آماده می کنه
درس درک عمومی منظر ضریب 1 در معماری معماری و ضریب 3 در معماری منظر
خوندن کتابهای زیر رو به شما توصیه می کنم :
1-کتاب باغ غلامرضا نعیما
2-باغ از دکتر غزاله روحانی
3-مقاله باغ ایرانی دکتر پیر نیا در مجله آبادی
4-8 شماره مجله آبادی
روشهای مطالعاتی برای شما :
1-سعی کنید برای مطالعه زمان بیشتری را اختصاص بدهید : مثلا حدود 4 ساعت در روز تا به جمع کردن کل مطالب برسید . یادتون باشه ممکنه که امسال به راحتی قبول بشید و در اینصورت استرس قبولی سال آینده تبدیل میشه به خوش گذروندن و لذت در مقطع ارشد !!
2-حداقل کاری که میتونید الان انجام بدید پیدا کردن زمانهای مرده و تلف شده شماست . سعی کنید هر روز مقید به مطالعه در زمان مشخصی باشید
3-ترجیحا هیچ گونه محدودیتی برای خودتون نگذارید
4-خواب و استراحت کافی برای شما لازمه ولی سعی نکنید با خواب زیاد بدن رو خسته و کسل نگه دارید
5-تمرینات اسکیس خوبه که از الان در حین خوندن دروس انجام بشه من کم کم شیتهای بچه ها رو در سایت خواهم گذاشت وهمه اونها رو تحلیل خواهم کرد .
6-خوتدن دروسی رو که قوی تر هستید رو به انتها موکول کنید ولی نه اینکه به هوای قوی بودن در درسی اونها رو فراموش کنید
7-ترجیحا تمام درسها رو با هم جلو ببرید ولی طبق برنامه ریزی
8-چنانچه ده روز قبل از آزمون جمع بندی نداشته باشید مطمئنا ضربه سختی خواهید خورد خلاصه نویسی رو فراموش نکنید .
9-به نتیجه فکر نکنید ، هدف شما به دست آوردن بهترین شرایط و امتحانی بسیار عالی و موفقیت آمیز باشه . رقابتی در کار نیست به مغزتون بسپارید که شما در بهترین دانشگاه کشور در سال آینده مشغول به تحصیل خواهید بود .
10- براتون آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم با همت و غیرت نسبت به برنامه ریزی درست و با اراده نسبت به مقید بودن به اون بهترین نتیجه رو بگیرید .
فقط 60 روز تا آزمون باقی مونده
مطمئنا موفق خواهید بود ...
با سلام و خسته نباشید به شما
برنامه مطالعاتی و آزمونی شما با توجه به پرسشهای انجام شده و پاسخهای شما برای شما تنظیم گردیده است که با توجه به بررسی کلیه پاسخهای شما برنامه زیر برای شما پیشنهاد می گردد . با توجه به اینکه امکان شروع مطالعه شما از قبل از این برنامه ریزی بوده باشه از شما خواهشمندم تمایل خود را نسبت به شرکت موثر در این برنامه ریزی هدفمند که در ضمن خود با آموزشهای اسکیس همراه است ، اعلام نمایید و در غیر اینصورت تمایل خود را برای شرکت در آزمونهای دوره ای و دریافت نتایج اعلام فرمایید .
توصیه اکید در تهیه کتابهای زیربه شما دارم و موفقیت شما رو در گرو مطالعه این کتابها میدونم :
تاریخ و مبانی نظری ضریب 2
مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب – قبادیان
از زمان و معماری
1برای دروس درک معماری با ضریب 3 :
کتاب مفاهیم پایه در معماری
کتاب اطلاعات معماری نویفرت
کتاب شماره 6 راهیان ارشد
7 شماره مجله آبادی مربوط به شماره های سال 86 و 87
برای درس زبان انگلیسی :
توجه به بخش عمومی بسیار حائز اهمیته یعنی 50 درصد امتیاز شما با اطلاعات اولیه زبان به دست میاد بنابراین کتابهای 1و 2 زبان پیش دانشگاهی گاج و همچنین کتاب 504 واژه رو پیشنهاد میکنم
در مورد مطالعه کتاب فرهنگ تصویری معماری از چنگ توصیه من به خوندن مفهومی هست تا حفظ کردن
دروس فنی با ضریب 3
1-مصالح ساختمانی سام فروتنی
2-درک رفتار سازه ها دکتر گلابچی
3-تاسیسات طباطبایی
خوندن درست این سه کتاب شما رو برای بالا 50 درصد آماده می کنه
درس درک عمومی منظر ضریب 1 در معماری معماری و ضریب 3 در معماری منظر
خوندن کتابهای زیر رو به شما توصیه می کنم :
1-کتاب باغ غلامرضا نعیما
2-باغ از دکتر غزاله روحانی
3-مقاله باغ ایرانی دکتر پیر نیا در مجله آبادی
4-8 شماره مجله آبادی
روشهای مطالعاتی برای شما :
1-سعی کنید برای مطالعه زمان بیشتری را اختصاص بدهید : مثلا حدود 4 ساعت در روز تا به جمع کردن کل مطالب برسید . یادتون باشه ممکنه که امسال به راحتی قبول بشید و در اینصورت استرس قبولی سال آینده تبدیل میشه به خوش گذروندن و لذت در مقطع ارشد !!
2-حداقل کاری که میتونید الان انجام بدید پیدا کردن زمانهای مرده و تلف شده شماست . سعی کنید هر روز مقید به مطالعه در زمان مشخصی باشید
3-ترجیحا هیچ گونه محدودیتی برای خودتون نگذارید
4-خواب و استراحت کافی برای شما لازمه ولی سعی نکنید با خواب زیاد بدن رو خسته و کسل نگه دارید
5-تمرینات اسکیس خوبه که از الان در حین خوندن دروس انجام بشه من کم کم شیتهای بچه ها رو در سایت خواهم گذاشت وهمه اونها رو تحلیل خواهم کرد .
6-خوتدن دروسی رو که قوی تر هستید رو به انتها موکول کنید ولی نه اینکه به هوای قوی بودن در درسی اونها رو فراموش کنید
7-ترجیحا تمام درسها رو با هم جلو ببرید ولی طبق برنامه ریزی
8-چنانچه ده روز قبل از آزمون جمع بندی نداشته باشید مطمئنا ضربه سختی خواهید خورد خلاصه نویسی رو فراموش نکنید .
9-به نتیجه فکر نکنید ، هدف شما به دست آوردن بهترین شرایط و امتحانی بسیار عالی و موفقیت آمیز باشه . رقابتی در کار نیست به مغزتون بسپارید که شما در بهترین دانشگاه کشور در سال آینده مشغول به تحصیل خواهید بود .
10- براتون آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم با همت و غیرت نسبت به برنامه ریزی درست و با اراده نسبت به مقید بودن به اون بهترین نتیجه رو بگیرید .
فقط 60 روز تا آزمون باقی مونده
مطمئنا موفق خواهید بود ...
آخرین ویرایش:
ماکت ویلا شودان
ماکت ویلا شودان
سلام.
ویلا شودان (طرح لوکوربوزیه در احمدآباد) ساختار "صفحه ای " داره، پس برای ساختن ماکتش هم باید صفحه صفحه و لایه لایه ماکت رو بسازی.
به نظرم بهتره از فوم استفاده کنی و اگر بتونی با فوم نرم (که بهش فوم کفش سازی هم می گن) کار کنی خیلی بهتره. چون فوم نرم رنگ بندی های مختلف داره ولی فوم های معمولی فقط آبی و سفیدن، اکثرا.
فوم ها رو به شکل صفحه های مستطیلی یا مربعی می بٌری و برای چسبوندنش از چسب فوم UHU استفاده کن.
متریال دیگه ای که می تونی استفاده کنی " فوم بورد" هستش و تفاوتش با فوم معمولی اینه که نرم نیست، خشکه و نمی تونی خمش کنی. اونم با همین چسبی که می گم بچسبون. رنگهای سفید و سیاه داره.
همه ی اینارو هم باید با کاتر ببٌری، با قیچی سخته.
فقط تو اینترنت هم این پروژه رو سرچ کن تا عکس های مختلفش رو ببینی.
کم کم دستت میاد که با چه متریالی راحت تری که ماکت بسازی. هر کسی شیوه خودشو داره و با موادی که باهاشون راحته کار می کنه.
موفق باشی
ماکت ویلا شودان
salam azizanam...
man mikham makete vila shodan ro besazam .be komaketoon ehtiaj daram.terme 1 hastam va hich chizi az maket sazi nemidoonam.
mamnoon misham komakam konid...
سلام.
ویلا شودان (طرح لوکوربوزیه در احمدآباد) ساختار "صفحه ای " داره، پس برای ساختن ماکتش هم باید صفحه صفحه و لایه لایه ماکت رو بسازی.
به نظرم بهتره از فوم استفاده کنی و اگر بتونی با فوم نرم (که بهش فوم کفش سازی هم می گن) کار کنی خیلی بهتره. چون فوم نرم رنگ بندی های مختلف داره ولی فوم های معمولی فقط آبی و سفیدن، اکثرا.
فوم ها رو به شکل صفحه های مستطیلی یا مربعی می بٌری و برای چسبوندنش از چسب فوم UHU استفاده کن.
متریال دیگه ای که می تونی استفاده کنی " فوم بورد" هستش و تفاوتش با فوم معمولی اینه که نرم نیست، خشکه و نمی تونی خمش کنی. اونم با همین چسبی که می گم بچسبون. رنگهای سفید و سیاه داره.
همه ی اینارو هم باید با کاتر ببٌری، با قیچی سخته.
فقط تو اینترنت هم این پروژه رو سرچ کن تا عکس های مختلفش رو ببینی.
کم کم دستت میاد که با چه متریالی راحت تری که ماکت بسازی. هر کسی شیوه خودشو داره و با موادی که باهاشون راحته کار می کنه.
موفق باشی
salam man ham taghriban 1 chenin tahghighi daram rabeteye ensan ba tabiat man age chizi peyda kardam vasat miferestam lotfan shoma ham age peyda kardid vasam beferestid mamnon
- وضعیت
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
plz help meeee | سوالات و درخواست های معماری | 2 |