قشنگ ترین هدیه ای که تا حالا گرفتی چی بوده؟

[ریحانه...]

سلام

چی دوست دارید هدیه بگیرید؟

 

[*N.A*]

گُــــــــــــــــــــــــــــــــــل

 

[ریحانه...]

گُــــــــــــــــــــــــــــــــــل

 

[mohadeseh.anzali]

پووووول.خخخخخ

 

[ریحانه...]

پووووول.خخخخخ

چه حسن انتخابی عزیزم

 

[30min blogfa]

یک دستبند زیبا یادش بخیر

 

[|PlaNeT|]

آبنبات چوبی حلزوووووووونی

 

[дажджавая кропля]

آبنبات چوبی حلزوووووووونی

...................

 

[eti68]

یه زنجیر خوچیل و موچیل..

 

[|PlaNeT|]

آبنبات چوبی حلزوووووووونی

...................

!!!!!!!!!!!!!!!

 

[дажджавая кропля]

یه زنجیر خوچیل و موچیل..

..................

 

[sarah89]

پدر و مادرم
داداشیم
دوستام
آرامشم
توجه
محبت
عشق
.
.
.
و قشنگتر ازهمه....خود خدای قشنگم: -*

 

[sea ray]

قشنگترینش ساعتمه

 

[eti68]

برای صدمین بار من هدیه نگرفتم تا حالا...

 

[♥milad♥]

برای صدمین بار من هدیه نگرفتم تا حالا...

 

[dejbanan]

کوچولو بودم ییه بار مادرم جهت تنبیه گزاشتم تو بالکن در روم بست تا شب:دی بعد بابام اومد در رو باز کرد یدونه از اون قایق آهنی ها که نفت میریختیم توش پرت پرت میکنن بهم داد ! حیف گمش کردم

هنوزم رنگش یادمه چقد خاطره داشتیم ازش

 

[eti68]

.....

 

[♥milad♥]

.....

 

[eti68]

چه باحاله...

 

[♥milad♥]

چه باحاله...

چشمات باحال میبینه

 

[eti68]

چشمات باحال میبینه

 

[♥milad♥]

به سلامتی شاه که بدون تاجش سرش به هیچ دردی نمیخوره؛پیک اول به سلامتی خودم که شاهم؛پیک دوم به سلامتی تو که تاج سری

 

[Coraline]

یه گردنبند قلبی از طرف عشقولانه م

 

[yaldayi]

8 سالم بود..خونمون تولد کوچیک گرفتیم...یه دوستی داشتم اومد از داداشام خجالت میکشید نیومده بودخونه...فقط اومد یه ه قوطی کبریته کادو شده بم داد...درشو باز کردم توش پنبه گذاشته بود با یه شیشه عطر کوچیک....عطرش واقعا بد بو بود ...اما احساس اون لحظمو هیچ وقت یادم نمیره...

 

[eti68]

به سلامتی شاه که بدون تاجش سرش به هیچ دردی نمیخوره؛پیک اول به سلامتی خودم که شاهم؛پیک دوم به سلامتی تو که تاج سری

.....

 

[♥milad♥]

.....

جدی نگیر

 

[eti68]

جدی نگیر

میخوام جدی بگیرم..

 

[♥milad♥]

میخوام جدی بگیرم..

خانم من متاهلم

 

[ریحانه...]

8 سالم بود..خونمون تولد کوچیک گرفتیم...یه دوستی داشتم اومد از داداشام خجالت میکشید نیومده بودخونه...فقط اومد یه ه قوطی کبریته کادو شده بم داد...درشو باز کردم توش پنبه گذاشته بود با یه شیشه عطر کوچیک....عطرش واقعا بد بو بود ...اما احساس اون لحظمو هیچ وقت یادم نمیره...