فقط بخون تا يك كم شاد بشي

medi2536

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

قيمت مغز ....

بالاخره دکتر وارد شد ، با نگاهي خسته ، ناراحت و جدي .

دکتر در حالي که قيافه نگراني به خودش گرفته بود گفت :"متاسفم که بايد حامل خبر
بدي براتون باشم , تنها اميدي که در حال حاضر براي عزيزتون باقي مونده، پيوند
مغزه ."

"اين عمل ، کاملا در مرحله أزمايش ، ريسکي و خطرناکه ولي در عين حال راه ديگه
اي هم وجود نداره, بيمه کل هزينه عمل را پرداخت ميکنه ولي هز ينه مغز رو خودتون
بايد پرداخت کنين ."

اعضا خانواده در سکوت مطلق به گفته هاي دکتر گوش مي کردن , بعد از مدتي بالاخره
يکيشون پرسيد :" خب , قيمت يه مغز چنده؟";

دکتر بلافاصله جواب داد :"5000$ براي مغز يک زن و 200$ براي مغز يک مرد ."
موقعيت نا جوري بود , خانم هاي داخل اتاق سعي مي کردن نخندن و نگاهشون با
آقايون داخل اتاق تلاقي نکنه , بعضي ها هم با خودشون پوز خند مي زدن !

بالاخره يکي طاقت نياورد و سوالي که پرسيدنش آرزوي همه بود از دهنش پريد که :
"چرا مغز خانم ها گرونتره ؟ "

دکتر با معصوميت بچگانه اي براي حضار داخل اتاق توضيح داد که : " اين قيمت
استاندارد عمله ! بايد يادآوري کنم که مغز آقايون چون استفاده ميشه، خب دست
دومه و طبيعتا ارزونتر !"
 

medi2536

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هدیه به مادر

[FONT=Courier, Monospaced]چهار برادر ، خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و دکتر،قاضی و آدمهای موفقی
شدند. چند سال بعد،آنها بعد از شامی که باهم داشتند حرف زدند. اونا درمورد
هدایایی که تونستن به مادر پیرشون که دور از اونها در شهر دیگه ای زندگی می کرد
، صحبت کردن.
اولی گفت: من خونه بزرگی برای مادرم ساختم . دومی گفت: من تماشاخانه (سالن
تئاتر) یکصد هزار دلاری در خانه ساختم. سومی گفت : من ماشین مرسدسی با راننده
تهیه کردم که مادرم به سفر بره..
چهارمی گفت: گوش کنید، همتون می دونید که مادر چقدر خوندن کتاب مقدس را دوست
داشت و میدونین که دیگه هیچ وقت نمی تونه بخونه ، چون چشماش خوب نمی بینه. من ،
راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که میتونه تمام کتاب مقدس رو حفظ بخونه
. این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفت. من ناچارا"
تعهد کردم به مدت بیست سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط
باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه. برادرای دیگه تحت
تاثیر قرار گرفتن.
پس از ایام تعطیل، مادر یادداشت تشکری فرستاد. اون نوشت: میلتون عزیز، خونه ای
که برام ساختی خیلی بزرگه ..من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام
خونه رو تمیز کنم.به هر حال ممنونم.
مایک عزیز،تو به من تماشاخانه ای گرونقیمت با صدای دالبی دادی.اون ،میتونه
پنجاه نفرو جا بده ولی من همه دوستامو از دست دادم ، من شنوایییم رو از دست دادم
و تقریبا ناشنوام .هیچ وقت از اون استفاده نمی کنم ولی از این کارت ممنونم.
ماروین عزیز، من خیلی پیرم که به سفر برم.من تو خونه می مونم ،مغازه بقالی ام رو
دارم پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. این ماشین خیلی تند تکون می خوره. اما
فکرت خوب بود ممنونم
ملوین عزیز ترینم ،تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت بعنوان هدیه ات منو

خوشحال کردی. جوجه ، خیلی خوشمزه بود!! ممنونم [/FONT]
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
هدیه به مادر

[FONT=Courier, Monospaced]چهار برادر ، خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و دکتر،قاضی و آدمهای موفقی
[FONT=Courier, Monospaced]شدند. چند سال بعد،آنها بعد از شامی که باهم داشتند حرف زدند. اونا درمورد [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]هدایایی که تونستن به مادر پیرشون که دور از اونها در شهر دیگه ای زندگی می کرد [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]، صحبت کردن. [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]اولی گفت: من خونه بزرگی برای مادرم ساختم . دومی گفت: من تماشاخانه (سالن [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]تئاتر) یکصد هزار دلاری در خانه ساختم. سومی گفت : من ماشین مرسدسی با راننده [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]تهیه کردم که مادرم به سفر بره.. [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]چهارمی گفت: گوش کنید، همتون می دونید که مادر چقدر خوندن کتاب مقدس را دوست [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]داشت و میدونین که دیگه هیچ وقت نمی تونه بخونه ، چون چشماش خوب نمی بینه. من ، [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که میتونه تمام کتاب مقدس رو حفظ بخونه [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]. این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفت. من ناچارا" [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]تعهد کردم به مدت بیست سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه. برادرای دیگه تحت [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]تاثیر قرار گرفتن. [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]پس از ایام تعطیل، مادر یادداشت تشکری فرستاد. اون نوشت: میلتون عزیز، خونه ای [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]که برام ساختی خیلی بزرگه ..من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]خونه رو تمیز کنم.به هر حال ممنونم. [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]مایک عزیز،تو به من تماشاخانه ای گرونقیمت با صدای دالبی دادی.اون ،میتونه [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]پنجاه نفرو جا بده ولی من همه دوستامو از دست دادم ، من شنوایییم رو از دست دادم [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]و تقریبا ناشنوام .هیچ وقت از اون استفاده نمی کنم ولی از این کارت ممنونم. [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]ماروین عزیز، من خیلی پیرم که به سفر برم.من تو خونه می مونم ،مغازه بقالی ام رو [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]دارم پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. این ماشین خیلی تند تکون می خوره. اما [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]فکرت خوب بود ممنونم [/FONT]
[FONT=Courier, Monospaced]ملوین عزیز ترینم ،تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت بعنوان هدیه ات منو [/FONT]
خوشحال کردی. جوجه ، خیلی خوشمزه بود!! ممنونم [/FONT]


این مامانه فک کنم عقلشم از دس داده بوده:confused::razz:
 

oham lucky

عضو جدید
قيمت مغز ....

بالاخره دکتر وارد شد ، با نگاهي خسته ، ناراحت و جدي .

دکتر در حالي که قيافه نگراني به خودش گرفته بود گفت :"متاسفم که بايد حامل خبر
بدي براتون باشم , تنها اميدي که در حال حاضر براي عزيزتون باقي مونده، پيوند
مغزه ."

"اين عمل ، کاملا در مرحله أزمايش ، ريسکي و خطرناکه ولي در عين حال راه ديگه
اي هم وجود نداره, بيمه کل هزينه عمل را پرداخت ميکنه ولي هز ينه مغز رو خودتون
بايد پرداخت کنين ."

اعضا خانواده در سکوت مطلق به گفته هاي دکتر گوش مي کردن , بعد از مدتي بالاخره
يکيشون پرسيد :" خب , قيمت يه مغز چنده؟";

دکتر بلافاصله جواب داد :"5000$ براي مغز يک زن و 200$ براي مغز يک مرد ."
موقعيت نا جوري بود , خانم هاي داخل اتاق سعي مي کردن نخندن و نگاهشون با
آقايون داخل اتاق تلاقي نکنه , بعضي ها هم با خودشون پوز خند مي زدن !

بالاخره يکي طاقت نياورد و سوالي که پرسيدنش آرزوي همه بود از دهنش پريد که :
"چرا مغز خانم ها گرونتره ؟ "

دکتر با معصوميت بچگانه اي براي حضار داخل اتاق توضيح داد که : " اين قيمت
استاندارد عمله ! بايد يادآوري کنم که مغز آقايون چون استفاده ميشه، خب دست
دومه و طبيعتا ارزونتر !"

تاپيك منه :twisted:http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=191807
 
بالا