شما میگید عشق بهتر یا ازدواج؟؟؟؟

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
اومدیمو عاشق نشدیم اونوقت چی؟؟؟
یکی دیگه میگیریم عاشق اون میشیم
 

Topcoding

عضو جدید
بودن یا نبودن مسئله این است...!

بودن یا نبودن مسئله این است...!

با سلام به تمام عزیزان متن بسیار جالبی است امیدوارم لذت ببرید

یک روز پدر بزرگم برام يه کتاب دست نويس آورد، کتابي که بسيار گرون قيمت بود، و با ارزش، وقتي به من داد، تاکيد کرد که اين کتاب مال توئه مال خود خودته، و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا بايد چنين هديه با ارزشي رو بي هيچ مناسبتي به من بده، من اون کتاب رو گرفتم و يه جايي پنهونش کردم،

چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندي ؟ گفتم نه، وقتي ازم پرسيد چرا گفتم گذاشتم سر فرصت بخونمش، لبخندي زد و رفت،

همون روز عصر با يک کپي از روزنامه همون زمان که تنها نشريه بود برگشت اومد خونه ما و روزنامه رو گذاشت روي ميز، من داشتم نگاهي بهش مينداختم که گفت اين مال من نيست امانته بايد ببرمش،

به محض گفتن اين حرف شروع کردم با اشتياق تمام صفحه هاش رو ورق زدن وسعي ميکردم از هر صفحه اي حداقل يک مطلب رو بخونم.

در آخرين لحظه که پدر بزرگ ميخواست از خونه بره بيرون تقريبا به زور اون روزنامه رو کشيد از دستم بيرون و رفت.

فقط چند روز طول کشيد که اومد پيشم و گفت ازدواج و عشق مثل اون کتاب و روزنامه مي مونه

ازدواج اطمينان برات درست مي کنه که اين زن يا مرد مال تو هستش مال خود خودت، اون موقع هست که فکر مي کني هميشه وقت دارم بهش محبت کنم، هميشه وقت هست که دلش رو به دست بيارم، هميشه مي تونم شام دعوتش کنم اگر الان يادم رفت يک شاخه گل به عنوان هديه بهش بدم، حتما در فرصت بعدي اين کارو مي کنم حتي اگر هرچقدراون آدم با ارزش باشه مثل اون کتاب نفيس و قيمتي، اما وقتي که اين باور در تونيست که اين آدم مال منه، و هر لحظه فکرمي کني که خوب اين که تعهدي نداره، مي تونه به راحتي دل بکنه و بره، مثل يه شيء با ارزش ازش نگهداري مي کني و هميشه ولع داري که تا جايي که ممکنه ازش لذت ببري، شايد فردا ديگه مال من نباشه، درست مثل اون روزنامه حتي اگر هم هيچ ارزش قيمتي نداشته باشه...

و این تفاوت عشق است با ازدواج
پدر بزرگتون تفاوت عشق و ازدواج رو خوب گفتن و اما بگذارید من هم یه چیزهایی بگم...
عشق مقدسه و همینطور ازدواج این شباهتش بود...ولی اینکه کدوم بهتره سوال سختیه...
خداوند تمام موجودات را زوج آفرید تا همدیگر را تکمیل کنند...و ازدواج این زوج بودن را مهیا میکند، خب عشق این وسط چکاره است...عشق همان نیروی است که پیوند این دو زوج که به واسطه ی ازدواج به هم رسیده اند را محکم نگه میدارد...
حکم ازدواج به هم رساندن و حکم عشق تحکیم این پیونداست...
ازدواجی که در اول یا در آخر به عشق نپیوندد و عشق در میان نباشد جهنمی است میان آن دو نفر که به حکم ازدواج در زندان تن دیگری به اسارت برده میشود و چقدر زجرآور خواهد بودو تقدس این ازدواج با ادامه آن بدون عشق پایمال خواهد شد...
و اما عشقی که به ازدواج نپیوندد را تعبیری نمی توانم برایش بگویم...همه چیز به عاشق بستگی دارد و نیروی آن عشق...یک عاشق میتواند با گرفتن نیروی عشق از یک نقطه(یک نفر) شعله بگیرد و گرمای آن عشق را به همه منتقل کند و جاودانه شود و میتواند از همان نقطه شعله بگیرد و در آن بسوزد و نابود شود...
چه زیبا گفت :"بودن یا نبودن مسئله این است" آری عشق و عاشق میتوانند بمانند حتی اگر نباشند(به ازدواج ختم نشود) و می توانند باشند اما نمانند...
درجواب آنها که میگویند عشق را باید با خدا تجربه کرد باید بگویم آری عشق واقعی فقط در خدا خلاصه میشود اما راه رسیدن به آن از همین عشقهای زمینی میسر میشود...یک شبه ره صد ساله رفتن کار هر کسی نیست و چه بسا به گمراهی خواهد انجامید اگر ظرفیت آن را نداشته باشیم پس عاشق باشیم و قدم به قدم در مسیر عشق واقعی جلو رویم....(عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست...)
زندگی با طمع عشق را برای همه آرزومندم
موفق باشین
یاحق
 

pooneh12345

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرچند که در مثل مناقشه نیست
اما بنظر من واقعا مثال خانمان بر انداز و مبتذلی بود

از اون مثال ها که سکولارها یا ضد دین ها میسازن تا با زبون بی زبونی بنیان خانواده رو سست و بعد ویران کنن
 

Similar threads

بالا