شب یَلدا یا شب چِلّه

amir-

عضو جدید
کاربر ممتاز
یلدا واژه ای است سُریانی (شاخه ای از زبان آرامی که آسوریها با آن گفتگو میکنند) به معنی زادروز که به زبان های
عربی و ایرانی رخنه کرده است.
واژه های تولّد ، مولود و میلاد از این واژه ریشه دارند. این واژه حتی به زبان انگلیسی هم راه و YELE که در واژه-
های YELE TIDE و YULELOG به چشم میخورد.



زادروز نزد ایرانیان
هرودوت می نویسد:
«از همه روزهای سال ، برجسته ترین روز برای یک ایرانی روز "زادروز" یا تولّد او می باشد. این روز با مهمانی و جشن
و شادی برگذار میشود.» (کتاب یکم تاریخ- آئینهای ایرانیان نوشته هرودوت).
این یکی از ویژگیهای ایرانیان است و نشان میدهد که آئین های آریائی ها با فرادادهای نژاد سامی دگرگونی دارد.






 

amir-

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب یَلدا یا شب چِلّه

آخرین شب آذر ماه ، شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال، شب یلدا است.

ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک میدارند و این شب را جشن میگیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر می‌شود.

ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نورایزدی افزونی می‌یابد وآخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندندو برای آن جشن بزرگی بر پا می‌کردند.

یلدا و جشنهاییکه در این شب برگزار می‌شود ، یک سنت باستانی است. ایرانیان باستان این شب را شب تولد ایزد مهر «میترا» می‎‎پنداشتند ، و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.آنگاه خوانی الوان می‌گستردند و «میزد» نثار می‌کردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی ، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی ، خوانی میگستردند که بر آن، افزون بر آلات و ادوات نیایش ، مانند آتشدان ، عطردان ، بخوردان ، برسم و غیره ، برآوردهها و فرآورده های خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون ، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه‌ای که آن را «میزد» می‌نامیدند، بر سفره جشن می‌نهادند.

ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه کوه های البرز به انتظار دوباره زاییده‌شدن خورشید می‌نشستند. برخی درمهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را می خواندند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. آنان روز پس از شب یلدا ( یکم دی ماه) را خور روز یا روز خورشید و دیگان می خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم-روز یا خره روز مینامیدند). در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می‌کشیدند که نمی‌ خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد.


 

amir-

عضو جدید
کاربر ممتاز
جشن یلدا و عادات مرسوم در ایران
در آیین کهن ، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر، شاهان ایرانی در روز اول دی ‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می ‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همه برده‌ها (برده داری در ایران باستانی و تا اواخر دوران ساسانی وجود نداشت و برده داران جزء نیروهای اهریمنی بحساب می رفتند) و خدمت‌ کاران در سطح شهر آزاد شده و مانند دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و آحاد مردم همگی یکسان بودند (صحت این امر موکد نیست ، شاید تنها افسانه باشد).
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. متل گویی که نوعی شعرخوانی و داستان خوانی است در قدیم اجرا می‌شده ‌است به این صورت که خانواده ‌ها در این شب گرد می‌آمدند و پیرتر‌ها برای همه قصه تعریف می‌کردند.
آیین شب یلدا یا شب چله ، خوردن آجیل مخصوص ، هندوانه ، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت ، تندرستی ، فراوانی و شادکامی هستند. این میوه‌ها که اکثراً کثیر الدانه هستند ، نوعی جادوی سرایتی محسوب می شوند که انسان‌ها با توسل به برکت خیزی و پُر دانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکت خیزمی کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشیدند در شب.
دراین شب چله یا شب یلدا هم مثل جشن تیرگان ، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردواز روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌ گویی می‌کنند.
درخطه شمال و آذربایجان رسم براین است که دراین شب خوانچه‌ای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستند.
مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه ‌ها را تزئین می کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌ گذارند. درحالیکه مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانه عروس می‌برند.
سفره مردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج ها موجود است. حافظ‌ خوانی جزو جدا نشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ دراین شب نه تنها درشیراز مرسوم است ، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده ‌است.
همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌ نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعرمی خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هرشعر بریک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود.
در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِیز نیز خورده می‌شود که از معمول ترین خوراکی‌های موجود در این استان هاست.
در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته(قورقا) وهندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند.
در گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند ومعتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.« آوکونوس- آب کونوس -» یکی دیگر از خوردنی هایی است که دراین منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود. در فصل پاییز ، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند ، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می بندند و در گوشه‌ای خارج ازهوای گرم اطاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانه‌ های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود وهر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گُلپر و نمک در سینه کش آفتاب می‌خورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل)
مردم کرمان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده‌ های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده ، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.
 
آخرین ویرایش:

Troll war

اخراجی موقت
 

ha_23

عضو جدید
ممنون دوست عزیز از مطالب مفیدت استفاده کردم
شب یلدا مبارک
 

donya...

عضو جدید
یلدا دختر سیاه موی بلند بالا یادگار نام وطن میوه پاییز ایران و عروس زمستان در راه است او را بر سر سفره مهر بنشانیم و با نسل فردا پیوند زنیم ایرانی بودن را فراموش نکنیم شب یلداییتان پر خاطره باد............
http://
 

f_azar1365

عضو جدید
گفتگو پیرامون شب یلدا

گفتگو پیرامون شب یلدا

یلــدا

یلدا برای بچه ها، آجیل و طعم هندونه س
ولی برا بزرگترا، یه خاطره، یه نشونه س

یلدا شب ولادته؛ این جوره تو نوشته ها
خورشید و دنیا می آرن، تو دل شب فرشته ها

فرشته های مهربون، فرشته های نازنین
از اوج ِ اوج ِ آسمون، میان پایین، روی زمین

شبیه دونه های برف، روی درختا می شینن
تا خورشید و بغل کنن، تا صُب یه وختا می شینن

قصه میگن برای هم؛ گر چه شبیه قصه نیس
قصه اون ها مثل ما، نون و پنیر وپسّه نیس

میگن: یه شب از آسمون پولک آبی می باره
تا دم دمای صب بشه برف حسابی می باره

وقتی گمون نمی کنی، ستاره ای پر می زنه
یه آفتاب مهربون، از تو افق سر می زنه

یه شب، تو اوج تیرگی، ستاره رو نشون می دن
تو دل شب، شب سیا ، صُب می شه و اذون می گن

می آد و مرهم می ذاره به ساقهّ ملخ زده
نماز حاجت بخونید، مردم شهر یخ زده!


 

f_azar1365

عضو جدید

شب یلــدایی دیگر در راه است ...



امروز 28 آذر است و از امشب که بگذریم، صدای آمدن یلــــدا آرام آرام به گوشمان می رسد و دو شب دیگر، شب یلداست. یلدایی که پاسداشت رسم و رسوم آئینی ما ایرانیان است و یادآور سنت صله ٔ رحم و دور هم بودن بستگان را در پیش دارد و تفأل به حافظ که میهمان تمام خانه های ایرانی است ...

هرآنچه با انتشار خبرهای شوک برانگیز تورم قیمت ها و اوضاع نابسامان اقتصادی تا اندازه ای شور و اشتیاق دور هم بودن را تحت الشعاع قرار می دهد، اما به هر تقدیر پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها خانه را برای استقبال از فرزندان می آرایند و فرزندان و نواده ها نیز از آن سو برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند. شاید از جنب و جوش همیشگی خرید از مغازه های آجیل و میوه فروشی خبری نباشد ولی هندوانه و انار گرچه رکوردهای باورنکردنی قیمت های نجومی را تجربه می کنند اما به نوبه خود کم و بیش رخ می نمایانند و طعمی از یلدا را به شب زنده داران شب چله می چشانند.

 
بالا