سوال و جواب حسابداری

anna110

عضو جدید
به نظرم به دلیل مطابقت با استاندارد بین المللیبر طبق استاندارد بین المللی 7 با عنوان صورت جریان وجوه نقد، جریانهای نقدی حاصل از موارد 3.2.1و4 مذکور در طبقه وجوه نقد عملیاتی درج می شوند.
مورد 5 طبق استاندارد ایران به این صورت مالی اضافه شده .

اره ممنون.خیلی لطف کردین.بنظر همین باشه.منطقیه که.
بازم ممنون.
ایام بکام
 

anna110

عضو جدید
سلام :gol:
ممنون از Moris که اطلاع داد

برای اساتید فرق داره، چون بر اساس این که نفر چندمه به مقاله هاشون امتیاز میدن و بر اساس مجموع امتیازاتشون، گرنت و ترفیع میگیرن.

معمولا اینکه دانشجو نفر چندم باشه به استاد و وجدانش برمیگرده.
ولی در کل هر جا برید برا مصاحبه ازتون میپرسن استادتون کیه!؟ برای همین اگه اسمتون بعد از استاد راهنما و مشاور باشه هیچ مشکلی نیست.
گاهی هم که اسمتون بعد از یه دانشجوی دیگه میاد، با وجود اینکه همکار مقاله حساب میاین ولی باز در اصل داستان که شما دارنده مقاله اید تفاوتی نمیکنه.

موفق باشید :gol:

واقعا؟چه جالب.
مرسی
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام

دوستان کسی هست ارشد گرایش مدیریت مالی خوانده باشه ....!؟
یا اطلاعاتی داشته باشه ؟
 

anna110

عضو جدید
کسی میدونه خلاصه ی استانداردهای حسابداری رو از کجا بگیرم یا دانلود کنم؟
خودم که هرچی سرچ میکنم،چیزی دستگیریم نمیشه.
اگه لینکی رو میدونید ،بیزحمت واسم بزارین.ممنونتون میشم
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز

persp0lis

عضو جدید
درخواست مقاله فوری فوری

درخواست مقاله فوری فوری

سلام
من درخواست دو تا مقاله دارم
لطفا کمک کنید دوستان ممنون

شماره یک
بررسی بودجه 93 کشور به طور کامل شامل :
اجزا ، جزییات- هزینه ها- ارقام هزینه-کسری بودجه به چه دلیل-از چه راههایی کسری بودجه تامین میشود ؟

شماره دو
نمیدونم دقیق چیه !
OR
LP
Modeling
واسه یکی از اینا
1 خودرو سازی ایران
2 صنایع گل هلند
3 چوب سازی در ایران

فدای همه
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
بودجه کل کشور به تازگی توسط مجلس بررسی شده
فک نمی کنم مقاله حاضر و آماده ای در این زمینه باشه

فک کنم سوال تو تالار اقتصاد مطرح کنی زودتر به جواب بررسی ...
 

P a N a H

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

دوستان عزیز کسی با نرم افزار همکاران سیستم کار کرده؟یا اینکه آشنایی داره؟
 

fx.hadi

عضو جدید
با سلام
سوالی دارم در مورد محاسبه میزان ماکسیمم اعداد در اکسل
داده های ما به صورت 4 ستون تاریخ, زمان و عدد( ستون C و D ) هستند که می خواهم میزان ماکسیمم ستون C , مینیمم ستون D از ساعت 00:00 تا 23:45 هر روز را حساب کنم و در Sheet 2 به صورت داده های استخراج شده همانند فایل پیوستی محاسبه شود
من برای تاریخ 04/08/2010 محاسبه کردم که در Sheet 2 میزان ماکسیمم و مینیمم در ردیف A2 و B2 محاسبه می شود
حال می خواهم همین میزان محاسبه برای روزهای 04/05/2010 و 04/06/2010 الی روزهای آینده به صورت مجرا برای هر روز در ردیف های A3 , B3 و .... در Sheet 2 محاسبه گردد
مثلا
ماکسیمم و مینیمم روز 04/08/2010 در ردیف A2 و B2 در Sheet 2
ماکسیمم و مینیمم روز 04/09/2010 در ردیف A3 و B3 در Sheet 2
ماکسیمم و مینیمم روز 04/10/2010 در ردیف A4 و B4 در Sheet 2
ماکسیمم و مینیمم روز 04/11/2010 در ردیف A5 و B5 در Sheet 2
ماکسیمم و مینیمم روز 04/12/2010 در ردیف A6 و B6 در Sheet 2
ماکسیمم و مینیمم روز 04/13/2010 در ردیف A7 و B7 در Sheet 2
......و الی آخر

لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید
اگر زحمتی نیست در درون فایل اکسلی که آپلود کرده ام برای چند روز محاسبات را تایپ کنید تا راحت تر کار را جلو ببرم

Attach file
Dropbox - MaxMin.xls

با تشکر

شاد باشید

سلام من ماه اول براتون محاسبه کردم

شما میتونید با فیلتر کردن ستون تاریخ ماه های بعد به راحتی و به سرعت محاسبه کنید

لطفا اگر در مورد فیلتر کردن سوالی داشتید برای حفظ نظم تاپیک در سوال و جواب های حسابداری مطرح کنید .

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/paperclip.png فايل ضميمه
  • http://www.www.www.iran-eng.ir/images/attach/zip.gif MaxMin.zip (272.7 كيلو بايت, 1 نمايش)



با سلام خدمت شما و تشکر بابت پاسخگویی سریع
بله دقیقا شما برای چند روز میزان Max و Min را محاسبه کردید.ممنونم از شما

۱−حالا بنده به چه صورت می تونم برای روزهای آینده محاسبات را در Sheet 2 به صورت سریع ادامه دهم؟در واقع لطفا در مورد فیلتر کردن؛توضیحاتی بفرمایید.مرسی
۲−اگر بخواهم بازده محاسبات را از یک روز به یک هفته یا یک ماه در Sheet 3 و Sheet 4 افزایش بدهم؛به چه صورت بایستی عمل کنم؟

باز هم از پاسخ شما ممنونم

شاد باشید
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز


با سلام خدمت شما و تشکر بابت پاسخگویی سریع
بله دقیقا شما برای چند روز میزان Max و Min را محاسبه کردید.ممنونم از شما

۱−حالا بنده به چه صورت می تونم برای روزهای آینده محاسبات را در Sheet 2 به صورت سریع ادامه دهم؟در واقع لطفا در مورد فیلتر کردن؛توضیحاتی بفرمایید.مرسی
۲−اگر بخواهم بازده محاسبات را از یک روز به یک هفته یا یک ماه در Sheet 3 و Sheet 4 افزایش بدهم؛به چه صورت بایستی عمل کنم؟

باز هم از پاسخ شما ممنونم

شاد باشید


فیلتر کردن به صورت ماهانه به مراتب راحت تر خواهد بود

با کلیک بر روی علامت فیلتر ستون a
یک کادر باز میشود که به صورت ماهانه تفکیک شده
شما با انتخاب ماه مورد نظر میتوانید تنها اون ماه ببینید

مثلا در شکل زیر من ماه آپریل انتخاب کردم


 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
برای انتخاب روز های مد نظرتون

با کلیک بر روی علامت + کنار ماه مورد نظر (در مثال زیر آپریل )

میتونید روز مورد نظر تون انتخاب کنید (برای انتخاب هفتگی میتونید علامت تیک برای چند روز فعال کنید )

 

fx.hadi

عضو جدید
برای انتخاب روز های مد نظرتون

با کلیک بر روی علامت + کنار ماه مورد نظر (در مثال زیر آپریل )

میتونید روز مورد نظر تون انتخاب کنید (برای انتخاب هفتگی میتونید علامت تیک برای چند روز فعال کنید )



سلام مجدد

ببنید این فایل اصلی من هست که از سال ۲۰۱۰ تا به امروز؛ هر روز آپدیت می شود
در ستون A تا ستونG تاریخ ؛ زمان و یک سری اعداد دیده می شود که برای بنده؛ ستون های A-B-D-E مورد نظر می باشد که می خواهم ماکسیمم ستون D و مینیمم ستون E برای هر روز در شیفت 2 به طوراتوماتیک؛ به این صورت که در ستون A شیفت 2؛ تاریخ همان روز؛درج گردد؛ محاسبه شود.
و برای روز بعد؛ که از ساعت 00:00 تا ؛23.45 می باشد؛ تا اعداد را وارد کنم؛ در شیفت ۲ ؛ تاریخ آن روز و در ستون B و C به ترتیب Max و Min آن روز محاسبه گردد
اگر بشود که در ستون A شیفت ۲ خودم تاریخ روز را وارد کنم ؛ و به طور اتوماتیک در ستون B و C به ترتین Max و Min آن روز محاسبه گردد؛ عالی می شود.
از اینکه بنده را راهنمایی می کنید؛ممنون و سپاسگزارم

:gol:
شاد باشید


https://www.dropbox.com/s/nwe4b09w0upemgz/AEJ.xls
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام مجدد

ببنید این فایل اصلی من هست که از سال ۲۰۱۰ تا به امروز؛ هر روز آپدیت می شود
در ستون A تا ستونG تاریخ ؛ زمان و یک سری اعداد دیده می شود که برای بنده؛ ستون های A-B-D-E مورد نظر می باشد که می خواهم ماکسیمم ستون D و مینیمم ستون E برای هر روز در شیفت 2 به طوراتوماتیک؛ به این صورت که در ستون A شیفت 2؛ تاریخ همان روز؛درج گردد؛ محاسبه شود.
و برای روز بعد؛ که از ساعت 00:00 تا ؛23.45 می باشد؛ تا اعداد را وارد کنم؛ در شیفت ۲ ؛ تاریخ آن روز و در ستون B و C به ترتیب Max و Min آن روز محاسبه گردد
اگر بشود که در ستون A شیفت ۲ خودم تاریخ روز را وارد کنم ؛ و به طور اتوماتیک در ستون B و C به ترتین Max و Min آن روز محاسبه گردد؛ عالی می شود.
از اینکه بنده را راهنمایی می کنید؛ممنون و سپاسگزارم

:gol:
شاد باشید


https://www.dropbox.com/s/nwe4b09w0upemgz/AEJ.xls

این اکسلی که گذاشتید تنها یک شیت داره که a هست و من 4 شیت نمی بینم
متوجه نمی شم چه اطلاعای وارد کردید
برای اینکه اکسل اطلاعاتی به صورت اتوماتیک در اختیار تون بزاره باید فرمول ویسی کنید
و اگر طبق روشی که گفتم عمل کنید max min به صورت اتوماتیک در اختیار تون میزاره ...

 

fx.hadi

عضو جدید
این اکسلی که گذاشتید تنها یک شیت داره که a هست و من 4 شیت نمی بینم
متوجه نمی شم چه اطلاعای وارد کردید
برای اینکه اکسل اطلاعاتی به صورت اتوماتیک در اختیار تون بزاره باید فرمول ویسی کنید
و اگر طبق روشی که گفتم عمل کنید max min به صورت اتوماتیک در اختیار تون میزاره ...


سلام
ببخشید چون بنده از سیستم عامل Linux استفاده می کنم؛فکر کنم Office ها با هم متفاوت باشه
در هر صورت فایل را درست کردم
در شیت 1 ؛ تاریخ در ستون A؛ زمان در ستون B ؛ ماکسیمم در ستون D و مینیمم در ستون E نوشته شده اشت.
حالا من می خواهم در شیت 2 ؛ مقابل ستون A که تاریخ نوشته شده است ؛ در ستون B و C به ترتیب میزان Max و Min نیز به طور اتوماتیک حساب شود

https://www.dropbox.com/s/2mh8ks4w95vpb2l/Min-Max-All Tab.xls

امیدوارم که توضیحات کامل باشد
ایشالا جبران زحمت شما را خواهم کرد

ممنونم

شاد باشید
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز

سلام
ببخشید چون بنده از سیستم عامل Linux استفاده می کنم؛فکر کنم Office ها با هم متفاوت باشه
در هر صورت فایل را درست کردم
در شیت 1 ؛ تاریخ در ستون A؛ زمان در ستون B ؛ ماکسیمم در ستون D و مینیمم در ستون E نوشته شده اشت.
حالا من می خواهم در شیت 2 ؛ مقابل ستون A که تاریخ نوشته شده است ؛ در ستون B و C به ترتیب میزان Max و Min نیز به طور اتوماتیک حساب شود

https://www.dropbox.com/s/2mh8ks4w95vpb2l/Min-Max-All Tab.xls

امیدوارم که توضیحات کامل باشد
ایشالا جبران زحمت شما را خواهم کرد

ممنونم

شاد باشید

من یکبار در ترفند اکسل براتون توضیح دادم
شما باید از طریق فیلتر کردن به جواب برسید
با توجه به اینکه 65563 ردیف هست انجام این کار از حوصله من خارجه
من فقط میتونم روش کار بهتون بگم (که در همین تاپیک با شکل توضیح دادم )ولی خودتون باید کار انجام بدید .
اگر در مورد فیلتر کردن سوال دارید میتونم دقیق تر توضیح بدم .
 

fx.hadi

عضو جدید
من یکبار در ترفند اکسل براتون توضیح دادم
شما باید از طریق فیلتر کردن به جواب برسید
با توجه به اینکه 65563 ردیف هست انجام این کار از حوصله من خارجه
من فقط میتونم روش کار بهتون بگم (که در همین تاپیک با شکل توضیح دادم )ولی خودتون باید کار انجام بدید .
اگر در مورد فیلتر کردن سوال دارید میتونم دقیق تر توضیح بدم .

سلام
ممنونم از شما
بله -من دقیق نمی دونم چطور همین تعداد محاسبه ابتدا را انجام داده اید.اگر میشه قدم به قدم توضیح بدید برام تا بقیه اش را خودم تا آخر انجام بدم
سپاسگزارم
 

P a N a H

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز

به کمکتون احتیاج دارم
چندتا چکیده از مقالات isi حسابداری می خواستم

مرسی....
 

sha_pesar

عضو جدید
یه سوال داشتم
مهندسین حسابداری جواب بدن ببینم بلدین یا نه ؟ :biggrin:

آیا در یک دنیای دوکالایی می تواند هر دو کالا پست یا هر دو کالا معمولی باشد ؟ (توضیح دهید)
جوابشو تا فردا لازم دارم :cry:
 

leynaz

عضو جدید
با سلام
میشه نمونه هایی تراز نامه واقعی که کار کردین رو برام بفرستید؟
چند تا از اینترنت گرفتم ولی...
من رشتم حسابداری نیس،ولی یکی از درسامون اصول حسابداری هستش
ممنون میشم
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
با سلام
میشه نمونه هایی تراز نامه واقعی که کار کردین رو برام بفرستید؟
چند تا از اینترنت گرفتم ولی...
من رشتم حسابداری نیس،ولی یکی از درسامون اصول حسابداری هستش
ممنون میشم

حجم فایلش زیاده امکان الصاق نیست
اگر دوست داشتید ایمیل خصوصی برام بفرستید
براتون ارسال کنم
 

sha_pesar

عضو جدید
سوال قبلی رو جواب ندادین ، حداقل اینو جواب بدین :cry:
البته زیاد ربطی به اعداد و ارقام نداره .
چرا آب با اینکه یک ماده حیاتی است ، قیمت بسیار کمتر از الماس که یک کالای غیر ضروری است دارد ؟ :(
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سوال قبلی رو جواب ندادین ، حداقل اینو جواب بدین :cry:
البته زیاد ربطی به اعداد و ارقام نداره .
چرا آب با اینکه یک ماده حیاتی است ، قیمت بسیار کمتر از الماس که یک کالای غیر ضروری است دارد ؟ :(

دوست عزیز سوالات شما ربطی به حسابداری نداره
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سوال قبلی رو جواب ندادین ، حداقل اینو جواب بدین :cry:
البته زیاد ربطی به اعداد و ارقام نداره .
چرا آب با اینکه یک ماده حیاتی است ، قیمت بسیار کمتر از الماس که یک کالای غیر ضروری است دارد ؟ :(
+

۳. به کاربردن زمینهای کشاورزی برای تولید سوخت سبز یا اتانول. با افزایش نیاز به مواد سوختی و در عین حال عدم افزایش تولید مواد سوختی فسیلی مانند نفت، کشورها به فکر تولید مواد سوختی به شیوه های دیگر افتادند. تولید سوخت سبز یا بایوفیول از موادی همچون ذرت (در ایالات متحده) و نیشکر (در برزیل) و سایر غلات و گیاهان در نقاط دیگر از جمله اروپا، دنیا را به سوی کشت برای تولید سوخت سبز برد. طرفداران طرح سوخت سبز توجیهات بسیار قابل قبولی در دفاع از تولید و اشاعه سوخت سبز داشتند. چراکه با توجه به تاثیرات مخرب و مستقیم سوختهای فسیلی بر محیط زیست و گلوبال وارمینگ ونیز در به وجور آوردن گازهای گلخانه ای و با توجه به کمبود و عرضه ناکافی و گاه گران سوخت فسیلی، بهترین راه حل را در روی آوردن به این سوختها دانستند.

در بسیاری از کشورهای پیشرفته زمینهای کشاورزی در خدمت تولید سوخت قرار گرفت و گویا تولید سوخت از تولید مواد اساسی حیات که برای برآورده شدن نیازهای اساسی بشر است، مهمتر جلوه کرد.از سوی دیگر قیمت بالای نفت، کشورهای واردکننده نفت را به فکرانداخت که آلترناتیو دیگری پیداکنند. اکنون در کشور برزیل به عنوان مثال 85% سوخت وسایل نقلیه از سوختهای اتانول تامین میشود.
۴. خشکسالیها، حوادث طبیعی و تغییرات ملموس آب و هوایی میتوانند به عنوان عاملی دیگر که تاثیر مستقیم بر روند تولید در بخش کشاورزی دانست.
۵. کاغذ بازی، بورس بازی و سفته بازی. سرمایه انگلی و افزایش بهای کالا از طریق بازی با بورس عاملی مهم از نظربعضی کارشناسان اقتصادی است. این سرمایه مالی که مارکس آن را سرمایه انگلی میخواند در تولید و توزیع نقشی ندارد. بورس باز هرگز محصول را نمیبیند اما ممکن است بارها آن را معامله کند. ناگفته پیداست که نقش سرمایه انگلی در معاملات نفتی و افزایش بهای نفت به مراتب بیشتر است.

۶. افزایش نابرابریهای ناشی از سیاستهای سود جویانه بعضی کشورها که به ناچار حتی صدای بسیاری از حامیان قبلی آن را نیز در آورده است.
آنچه که در بالا به عنوان دلایل و علت یابیهای بحران غذا و انرژی بیان شد، ادامه بحث را به بررسی زمینه های فکری تحلیلگران آن سوق میدهد.مکتبهای بزرگ اقتصادی دنیا با بزرگان و صاحب نظرانش در هر مقطعی از تاریخ تاثیر غیر قابل انکاری در به وجود آمدن جریانات سیاسی و به تبع آن سرنوشت انسانها و جامعه بشریت داشته اند. و این تاثیر زمانی به نقطه اوج خود رسیده است که طرفدارانی همچون تاچر، ریگان، لنین و ... در راس هرم قرت سیاسی بوده اند. بی مناسبت نیست اگر تاریخچه کوتاهی از مکتبهای اقتصادی ارائه دهم.*

آدام اسمیت را پدر علم اقتصاد میدانند. نظریه های او بر تئوریسینهای اقتصادی از مارکس گرفته تا طرفداران بازار آزاد تاثیر داشته است. در دنیای اقتصاد پنج مکتب بزرگ سیاسی سرمنشاء تحولات بزرگ اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی شده است. این پنج مکتب عبارتند از: سوسیالیسم، نئوکلاسیک، مکتب تاریخی آلمان و انگلستان، مکتب شیکاگو و مکتب اتریش.

سوسیالیسم:
"سوسیالیسم به معنای وسیع کلمه، طیف متنوعی از اندیشه‌ها و متفکران را در بر می‌گیرد که تنها ویژگی مشترک آنها اعتقاد به «لزوم برابری بیشتر برای انسان‌ها و افزایش نقش کارگران در اداره جوامع» است.کارل مارکس و فردریش انگلس سرشناخته ترین تئوریسینهای این مکتب اقتصادی اند که توانستند با اتکا به نظریه های علمی سوسیالیستی تخیلی و مبنی بر دلسوزی را کنار زده و اصول قطعی ارائه دهند. مانیفست کمونیست و کاپیتال دو اثر مهم مارکس بود. او مقاله های گوناگونی نیز نوشت و در کتاب کاپیتالیست «تضادهای ذاتی» سرمایه‌داری را که در نهایت به فروپاشی آن می‌انجامد، تشریح کرد. مارکس در این کتاب و کتاب‌های دیگرش، برخلاف آنچه حامیانش می‌پندارند، از جامعه پس از سرمایه‌داری، تصویری روشن نمی‌دهد و تنها به این نکته تاکید می‌ورزد که جهان از مراحل کمون اولیه، برده داری و فئودالیسم گذشته و به سرمایه‌داری پا گذاشته و لاجرم از این مرحله هم عبور می‌کند و با ایجاد جامعه سوسیالیستی و مالا کمونیستی، تاریخ جهان به کمال و غایت انسانی خود که همانا رهایی همه انسان‌ها از استثمار است، می‌رسد. مشهورترین گفته مارکس در این دو جمله است:
"همه تاریخ جهان، تاریخ جنگ طبقاتی است.


مهم‌ترین کالایی که بورژوازی (سرمایه‌داری) تولید می‌کند، گوری است که برای خود می‌کند. زوال سرمایه‌داری همان قدر قطعی است که ظهور حکومت کارگران."
لنین و استالین دو شخصیتی بودند که در سایه افکار سوسیالیستی، توانستند در راس قدرت به افکار سوسیالیستی صورتی عملی (لنین) و در عین حال چهر ه ای کریه و دیکتاتورانه (استالین) بدهند. از دو گفتار آنها مقایسه آن میتوان به برداشت متفاوتشان از سوسیالیت پی برد. و در واقع به این واقعیت بیشتر آگاه شویم که در طول تاریخ دیکتاتورها میتوانند در پوشش هر ایدئولوژی و فکری ظاهر شوند.

ملتی که به ملت‌های دیگر ستم کند، خودش آزاد نخواهد شد.(لنین)
آرا و افکار از تفنگ پرقدرت‌ترند. ما به دشمنان خود اجازه مسلح شدن به تفنگ را نمی‌دهیم، پس چرا باید به آنها اجازه داشتن افکار و آرا را بدهیم؟ (استالین)


نئوکلاسیکها یا مارژینالیستها
منظور از نئوکلاسیک‌ها ، طیفی از اقتصاددانان است که قیمت‌ها، تولید کالاها و توزیع درآمدها را ذیل جریان عرضه و تقاضا در بازار تعریف می‌کنند. این عناصر اقتصاد نئوکلاسیک به این فرض بنیادی استوار شده که انسان‌ها با قدرت عقل و حسابگری خود می‌توانند به انتخاب‌های عقلانی دست بزنند و برای تهیه هر کالا یا خدماتی مطابق فایده‌ای که برای آنها دارد خرج کنند. افراد در پی بیشترین فایده و بنگاه‌ها به دنبال بیشترین سود می‌روند. افراد به صورت مستقل و بر اساس اطلاعات کامل و مرتبط، انتخاب می‌کنند و این انتخاب توسط تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان، در قالب تخصیص بهینه منابع رخ می‌دهد. هر واحد کالا در وهله نخست برای مصرف‌کننده، مطلوبیت بسیار بالایی دارد و هرچه نیازها برآورده می‌شود، از سطح مطلوبیت کاسته می‌شود.
آلفرد مارشال و جان مینارد کینز دو نظریه پرداز معروف این مکتب هستند.
« مساله این نیست که مردم را چگونه به قبول افکار جدید متقاعد کنیم. مساله اصلی این است که چطور به آنها بقبولانیم عقاید کهنه را فراموش کنند. (جان مینارد کینز)


مکتب تاریخی آلمان و انگلستان
فرض بنیادی متفکران مکتب تاریخی آلمان این است که اقتصاد هم مانند دیگر معارف انسانی در فرهنگ ملت‌ها ریشه دارد و نمی‌توان به تعمیم علمی دست یازید، بلکه هر پدیده‌ای را می‌بایست در ظرف زمانی و مکانی خاص خودش واکاوی کرد. مکتب آلمان، تئوری اقتصادی جهان شمول را مردود می‌داند و بر آن است که علم اقتصاد، محصول دریافت‌های تجربی محصور در زمان و مکان است نه استنتاج شده از اصول منطقی و ریاضی. واضعان و شارحان مکتب تاریخی آلمان، حامیان اصلاحات اجتماعی و بهبود وضع توده مردم بودند. از بزرگان مکتب آلمان میتوان بهماکس وبر و ورنر سومبارت نام برد و بزرگان و نام‌آوران مکتب تاریخی انگلستان عبارتند از: ویلیام وول، ریچارد جونز و آرنولد توین‌بی.


مکتب شیکاگو
از عهد «آکادمی افلاطون» تا زمان ما، شاید هیچ نهاد آموزشی جهان‌، به اندازه «دانشگاه شیکاگو» بر روندهای فکری و رفتارهای اجرایی دولتمردان جهان تاثیر نگذاشته است.
جنبشی که با وبلن و نایت شروع شده بود و تاکید اصلی آن بر «بازار آزاد» و فضیلت‌های آزادی اقتصادی بود، از دهه 20 به بعد توسط جورج استیگلر و میلتون فریدمن بسط یافت و به جریان قالب در دنیای اقتصاد تبدیل شد و در دهه 1950، استفاده از اصطلاح‌ مکتب اقتصادی شیکاگو رواج یافت.
نخستین خط تمایزی که اقتصاد‌دانان مکتب شیکاگو را از آموزگاران نئوکلاسیک از جمله جان مینارد کینز جدا کرد، نقد آنها به نظریه و ارائه بدیلی برای آن بود که توسط میلتون فریدمن و تحت عنوان نظریه پولیMonaterism مطرح شد. بحث دیگری که مکمل‌ بحث نظریه پولی بود، انتقاد از مداخله دولت و هزینه‌های اشتغالزای آن(نظریه کینز) بود. نظریه پولی تا دهه 1980 که بدیل آن یعنی «انتظارات عقلایی» توسط متفکران جدیدتر مکتب شیکاگو مطرح شد، نظریه غالب بود. طبق این نظریه، برخلاف آنچه کینز می‌پنداشت، افزایش هزینه‌های دولت به جای رساندن جامعه به اشتغال کامل، موجب افزایش نقدینگی، کسری بودجه دولت و در نتیجه تورم می‌شود و تورم زیان‌بارترین بلای اقتصادی است که دسترنج انسان‌ها را به باد می‌دهد.


در میان سیاستمداران نیز مارگارت تاچر، نخست‌وزیر انگلستان و رونالد ریگان، رییس‌جمهور آمریکا در دهه 1980 نخستین کسانی بودند که به اندرزهای اقتصاددانان مکتب شیکاگو به ویژه میلتون فریدمن، گوش سپردند. گفته می‌شود، تحول اقتصادی دهه‌های 1980 و 1990 در آمریکا و انگلستان و دیگر نقاط جهان محصول تبعیت تاچر و ریگان از آموزه‌های فریدمن بوده است.
« تنها دولت است که می‌تواند با مرکب مرغوب و بر کاغذهای نفیس، چیزهایی بنویسد که پشیزی ارزش نداشته باشد. » میلتون فریدمن



مکتب اتریش
خدشه‌ای که به نظریه‌های کلاسیک وارد شده بود به مبحث «منشا ارزش» مربوط می‌شد. اقتصاد‌دانان تا آن زمان دو منشا برای ارزش کالاها و خدمات قائل شده بودند. اولی از آن اقتصاد‌دانان کلاسیک بود که بر نقش عناصر تولید(کار و سرمایه) و عرضه و تقاضا تاکید می‌ورزیدند و دیگری از آن کارل مارکس بود که منشا ارزش را در «کار اجتماعا لازم» می‌دانست. طبق نظریه اول، آنچه قیمت کالا را در بازار تعیین می‌کرد، میزان هزینه‌های صرف‌شده در آن و تقاضای مصرف‌کنندگان بود. براساس نظریه دوم، میزان کاری که صرف تولید کالاها می‌شود دو بخش دارد. بخش کوچکی از آن به عنوان دستمزد به کارگران داده می‌شود و مابقی که در واقع محصول استثمار کارگران است به جیب سرمایه‌داران می‌رود و جمع این دو قیمت‌ نهایی کالا را تشکیل می‌دهد.

لیبرال‌ها برای پاسخ‌دادن به استدلال سوسیالیست‌ها با تنگنایی روبه‌رو شدند که گفته می‌شد از زمان آدام اسمیت(1790-1723) وجود داشته است.
اسمیت در قرن هیجدهم پرسشی مطرح کرده بود که نه خودش برای آن پاسخ قانع‌کننده‌ای یافته بود نه پیروانش. اسمیت پرسیده بود چرا آب که ماده‌ای حیاتی است، از الماس که حیاتی نیست، ارزان‌تر است. اسمیت برای رفع این تناقض، این راه حل را ارائه کرد که ارزش بر دو نوع است. یکی ارزش مصرفی است و دیگری ارزش مبادله‌ای. ممکن است کالایی مانند آب ارزش مصرفی داشته باشد، اما ارزش مبادله‌ای آن ناچیز باشد و به عکس کالایی مانند الماس ارزش مصرفی کمتری داشته باشد، اما ارزش مبادله‌ای آن بالا باشد. در پی این استدلال، اسمیت این را هم اضافه کرد که ارزش مبادله ای به میزان کار صرف شده در تولید کالا و درجه مشقت لازم برای دستیابی به آن بستگی دارد. اسمیت قائل به رابطه ضروری بین قیمت و فایده کالاها نبود. یعنی اینکه ذهنیت خریدار تاثیری بر قیمت ندارد، بلکه کار است که قیمت را تعیین می‌کند. اگر بخش دیگر نظریه اسمیت یعنی عرضه و تقاضا و دست پنهان بازار را نادیده بگیریم، استدلال اسمیت در باب ارزش به استدلالی که نیم‌قرن پس از وی توسط مارکس مطرح شد، شباهت زیادی دارد. اقتصاددانان مارژینالیست برای رفع «پارادوکس آب - الماس» بحث مطلوبیت را مطرح کرده و این‌گونه نتیجه‌گیری کردند که درست است که آب عنصری حیاتی است، اما به علت وفور آب و کمیابی الماس، مصرف‌کنندگان اجباری ندارند که برای ماده حیاتی آب پول زیادی بپردازند، اما مطلوبیتی که الماس برایشان دارد، انگیزه پرداخت پول بیشتر را توجیه می‌کند. طبیعی است که اگر آب کمیاب شود، حتما مردم برای تامین آن پولی بیشتر از الماس خواهند پرداخت. مارژینالیست‌ها همچنین می‌گفتند ارزش کالا ربطی به میزان کار و یا ارزش مصرفی ندارد. بلکه مطلوبیت نهایی است که قیمت را تعیین می‌کند. نظریه مارژینالیست‌ها، معضلی را که آدام‌ اسمیت مطرح کرده، اما در پاسخ آن مانده بود، حل کرد و در عین حال به نظریه ارزش کارل مارکس خدشه‌ای جدی وارد کرد. این تحول، به صورت تدریجی راهی تازه پیش روی طرفداران اقتصاد آزاد گذاشت و به پیدایش نسل تازه‌ای از اقتصاددانان انجامید که پایه‌گذار مکتب تازه‌ای به نام مکتب اتریش شدند.


نظریه‌ها و آرایی که کار یا هزینه تولید را منشا ارزش می‌دانند، بی‌اعتبارند. آنچه باعث می‌شود، مردم کالایی را به قیمتی که در بازار یافت می‌شود، خریداری کنند، میزان رضایتمندی برآمده از آن کالاست. ممکن است برای تولید کالایی 100‌ واحد کار و سرمایه صرف شود اما کسی متقاضی آن نباشد و برایش پشیزی نپردازد و برعکس ممکن است کالایی با یک واحد کار و سرمایه تولید شود و مصرف‌کنندگان برای خرید آن 100واحد پول بپردازند. عنصر تعیین‌کننده قیمت، خود انسان است نه روابط اجتماعی. ترجیحات ذهنی انسان‌هاست که آ‌نان را بر آن می‌دارد چه کالایی را، چه زمانی و با چه قیمتی خریداری کنند. می‌توان فهمید که مردم چه کالایی را بیشتر می‌پسندند اما کسی نمی‌تواند میزان این ترجیح را محاسبه کند. بنابراین باید تولید و داد‌وستد در فضای کاملا آزاد و بدون مداخله عناصر بیرون از بازار(به ویژه دولت) رخ دهد تا تولید‌کنندگان براساس علائمی که از مصرف‌کنندگان دریافت می‌کنند، نوع و میزان کالاهای مورد نیاز جامعه را شناسایی کنند. برای اینکه این کارها به هرج و مرج در جامعه نیانجامد، می‌بایست قواعدی که با همه شهروندان برخورد واحد دارد، وضع شود؛ این قواعد نباید بر اساس خواسته‌ها و اراده افراد و به صورت «مصنوع» ایجاد شود، بلکه می‌بایست با تاسی به «نظم خودجوش» ، آنچه که افراد در طول زمان و به صورت عرفی انجام می‌دهند، قاعده‌مند شود. اگر نیروی مداخله‌گر دولت، کار مردم را به خودشان بسپارد و فراتر از قاعده‌گذاری کلی کاری نکند، بازار توانایی تنظیم ارتباطات افراد را خواهد داشت. مثالی که هایک در این زمینه می‌زند این است: اگر در ایستگاه اتوبوس، مردم به انتخاب خود سوار شوند، کسی که می‌خواهد آخر مسیر پیاده شود، تمایل دارد که در گوشه‌ای دنج در صندلی‌های آخر بنشیند و کسی که می‌خواهد ایستگاه بعدی پیاده شود نزدیک در می‌ایستد و … اما اگر نفر اول را وادار کنیم در یکی از صندلی‌های نزدیک در بنشیند و نفر دومی را به زور در ردیف‌های آخر جا دهیم موجب بی‌نظمی و نارضایتی می‌شویم.
می‌خواهید بین ملت‌ها صلح پایدار ایجاد شود، قدرت و نفوذ دولت‌ها را محدود کنید.( لودویک هاینریش فون میزس)


آری بر طبق این نظریه های اقتصادی که زائیده فکر اقتصاد دانان بزرگی بوده اند، نظامهای اقتصادی گوناگون در دوره های مختلف اجرا شده اند.
این واقعیت که من اقتصاد دان نیستم، مانع از این نمیشود که همچون انسانی که تا حدی با مسائل جامعه آشنا هستم، و به نوبه خود به تعبییر و تحلیل آن میپردازم، به نقداز بعضی از این مکاتب نپردازم. این نقدها بیشتر متوجه مکاتب اقتصادی شیکاگو و اتریش است.
آیا امکان قطع کامل دست دولت درمسائل اقتصادی وجوددارد؟ اگر اجازه وضع قوانین را به عنوان بخشی از وظایف دولتی به حکومتها بدهیم، ایا با وضع قوانین توسط دولت خود به خود به دخالت دولت در امور اقتصادی نمی انجامد؟ تعیین بودجه های دولتی بر عهده چه نهادی خواهدبود؟
این واقعیت قابل اغماض نیست که توانایی اقتصادی در هر جامعه ای چه به دست افراد و یا به دست نهادی موجب قدرتمند شدن آن شخص یا نهاد شده است و نیز این واقعیت که اقتصاد و سیاست رابطه تنگاتنگی با هم دارند و همانطور که امروزه در دنیا شاهد هستیم و در گدشته نیز شاهدبوده ایم، شرکتهای بزرگ اقتصادی و کورپوریشنها در خط دهی جناحهای سیاسی و دفاع از جناحی خاص سهیم بوده اند و در همان حال دولتها نیز برای منافع خود و یا به دلیل به دست آوردن ثبات وبردوامیشان به وضع قوانین به نفع کورپوریشنها و طرفهای اقتصادی عمده، روی آورده اند. سیاستمداران و قدرتمندان اقتصادی برای بقای خودبه شدت به یکدیگر محتاج هستند. بی دلیل نیست که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کاندیداهای جناحهای جمهوری خواه یا دموکرات به شدت از طرف غولهای بزرگ اقتصادی حمایت میشوند.
اگر فرض را بر این بگذاریم که برای همه سوالات مطرحشده دربالا جوابی قانع کننده میتوان یافت وبه جای دولت، نهادی مستقل میتواند نظارت بر وضع اقتصادی داشته باشد، چه تضمینی در همدستی این نهاد با سیاستمداران نیست؟ ایا امکان انحراف این نهاد و گرایش آن به خدمت دولت یا سیستمداران تا چه اندازه است؟
از سوی دیگرخدمات اجتماعی ورفاهی که دولت عهده دار آنهاست همچون خدمات رفاهی به اقشار کم درآمد یا خدمات پزشکی و آموزشی در سطح کلی به شدت دچار تزلزل و عدم تضمین در ارائه آن میشود. در جامعه سود مدار با افرادی سودجو جایی برای توجه به قشرهایی که به شدت از طرف سودجویان مورد استثمار قرار میگیرند، نمی ماند. آیا سودجویان حتی از روی ترحم نیز حاضر به رعایت حقوق دیگران که به معنی چشم پوشی بر سود است، هستند؟ واز آن مهمتر آیا حاضر به استخدام افرادی برای کمک به رفاه دیگرافراد حامعه هستند؟ آیا برای لازم الاجرا بودن رفاهیات اجتماعی احتیاج به وضع قوانینی هست؟ واگر جواب مثبت است، چه نهادی در جامعه قادر به ایجادچنین قوانینی با پشتوانه اجرایی است؟ اگر به دولت به عنوان واضع قانون و مجری آن نگاه کنیم، قبول عدم دخالت دولت در امور اقتصادی در شرایطی که خود دولت واضع قوانین است، غیر قابل قبول مینماید. مگر اینکه خواهان جامعه ای کاملا بی دولت باشیم، که هرج و مرج بارزترین خصیصه آن است.

از سوی دیگر اگر نگاهی به دنیای سرمایه داری امروز بیاندازیم، با استفاده از روشها و درسهایی که از مکتب روانشناختی اتریش و روانشناسان گرفته اند، به شدت کورپوریشنها و غولهای اقتصادی در صدد ایجاد نیازهای کاذب مصرفی در مصرف کننده هستند. در نظر آنها مهم نیست که نیازهای واقعی انسانها چیست، مهم آن است که با استفاده از روشهای روانشناسانه در آنها احساس نیاز به محصول خاصی را به وجود آورد. جالب اینجاست که در تمام تبلیغات اقتصادی از کلمه مصرف کننده برای مورد خطاب قرار دادن انسانها استفاده میشود . تحقیقات بسیار عمیق با هزینه های بسی عظیم در این زمینه که مصرف کنندگان چگونه بیشتر به سوی مواد مصرفی روی میآورند، انجام میشود. ارزش انسانها با اندازه و میزان مصرف و تولیدشان سنجیده میشود. با این حساب افراد کم درآمد که قدرت خریدکم دارند و بالتبع نمیتوانندمصرف کننده خوبی باشند و نیز آنها که توانایی تولید بالا ندارند، همچون بیماران، در چنین نظام فکری ارزش و جایگاهی ندارند. و اگر دولتی نباشدکه امکاناتی در اختیار این قشر قرار دهد، سرمایه داران نمیتوانند و نمیخواهند امکاناتی در اختیار آنها قرار دهند.

آری، با به کاربردن سیاستهای مکاتب اقتصادی شیکاگو و اتریش در سالهای اخیر، وضعیت اقتصادی جهان نه تنها رو به بهبودی نرفته است بلکه با بحران شدید غذایی روبرو است. به قول هوگوچاوز رئیس جمهور ونزوئلا بحران غذایی بزرگترین تجسم تاریخ شکست سرمایه داریست.
در دنیایی که رقابت در تولید اسلحه های مدرن کشورها را به تولید بیشتر این مواد و اغماض از تولید نیازهای اولیه انسانی واداشته است، توصیه و تلاش دانشمندان در جدی گرفتن خطرات گلوبال وارمینگ نیز برای صاحبان سود بی اثر است و در حالی که توجهی به اثر فوق العاده تولید سلاحها در آلودگی زمین و تولید گازهای گلخانه ای ندارند، دم از ایجاد تغییرات در سیستم حمل ونقل و کم کردن رفاهیات مردم میزنند. گویا ساختن اسلحه برای ناآرامتر کردن این کره خاکی، مقدمتر از هرچیزی است. از سوی دیگر شاهد کاشت روز افزون خشخاش در بعضی کشورها مانند افغانستان هستیم. مزارع کشاورزی به جای تولید مواد اساسی به تولید ماده افیونی به کارگرفته میشود و کسی از این مشکل نامی نمیبرد.
نشست اخیر در ژنو درباره آزادی تجارت جهانی به دلیل اینکه آمریکا نتوانست با چین و هند در ارتباط با حمایت از کشاورزان در کشورهای در حال توسعه به توافق برسد، بی نتیجه ماند. اینکه اصل آزادی تجارت جهانی به سود سرمایه داران است یا نه خود بحثی مفصل میطلبد. اما شکست این مذاکرات بیشتر نشان داد که کشورهای سرمایه داری به هیچ قیمتی حاضر به کوتاه آمدن در برابر سود هر چه بیشتر نیستند. تام گراندی فعال بریتانیای که مخالف آزادی تجارت جهانی است، چندی پیش گفت: "ما باید آگاهی مردم را نسبت به نیات واقعی سازمان تجارت جهانی افزایش دهیم. اعضای این سازمان بر خلاف اصول مردم سالاری انتخاب شده اند و هر قانونی را که کشورها بخواهند در حمایت از کارگران و محیط زیست وضع کنند، باطل میکنند. " و به قول کمال نات وزیر صنایع و بازرگانی هند " آنچه در این گفتگوها به کشورهای عضو پیشنهاد شده، ممکن است تجارت آزاد باشد اما تجارت عادلانه نیست."حتی رابرت زولیک رئیس بانک جهانی نیز، به افزایش نابرابریهای ناشی از پیشبرد سیاستهای نادرست اقتصادی اعتراف دارد.

کاهش روز افزون ارزش دلار که ابزار مبادلات بین المللی است نیز مزید بر علت و نشانی از رکود اقتصادی آمریکاست. هانطور که میدانیم قیمت نفت با دلار تعیین میشود و کاهش ارزش دلار بر قیمت نفت و نهایتا قیمت مواد دیگر تاثیر مستقیم دارد.

هرروز مردم بیشتری گرسنه میمانند و اینجاست که طبق شواهد تاریخی آنگاه که ملتها گرسنه بمانند، قیامهای بزرگ به وجود میاید. کسی که نتواند شکم خود و خانواده اش را سیر کند، به خط آخر رسیده ودیگر از گلوله و شکنجه نمیترسد. چه شکنجه و دردی بالاتر از گرسنگی!. چندی پیش در پی به وجود آمدن بحران شدید غذایی در بعضی کشورها شورشهایی در بورکینا فاسو، کامرون، اندونزی، مصر، سنگال، و هائینی و چند کشوردیگر روی داد. سوال این ا ست: آیا سرمایه داران حاضرند با چشم پوشی موقتی از سودهای کلانشان، مانع تکرارتاریخ و بروز شورشها شوند، وبا ماستمالی اوضاع جهان را اندکی بهتر کنند یا شاید دنیا درمرحله تحولی بزرگ است؟ چه مکتب اقتصادی به داد وضعیت نابسامان اقتصاد دنیا میرسد؟ آیا اگر آب و نانی بر سفره ها نباشد باز الماس از آب گرانتر خواهد بود؟ سوالی که حتی آدام اسمیت هم نتوانست برایش جوابی قانع کننده داشته باشذ را چه کسی پاسخگوست؟


*توضیحاتی که در مورد مکاتب مختلف اقتصادی در این مقاله آمده برگرفته از مقاله آقای محمود صدری در سالنامه روزنامه دنیای اقتصاد است.
 

sha_pesar

عضو جدید
دوست عزیز سوالات شما ربطی به حسابداری نداره
من توی دبیرستان رشته تجربی میخوندم . ولی الان توی یه دانشگاه خصوصی رشته حسابداری رو انتخاب کردم . برای همین هیچی از حسابداری نمی دونم . الان هم ترم اولم .
این سوالاتی هم که پرسیدم درواقع سوالات استادمونه که گفته بود برین جوابشو پیدا کنین . منم که راهی به جز پرسیدن در این سایت به ذهنم نرسید . :(
 

بابك برنجي

عضو جدید
سلام نصبت به برق . حسابداري رو همه جا ميخوان مخصوصا اگه ارشد داشته باشي . بايد رياضياتت خوب باشه
 

mohammad.aqdami

عضو جدید
با سلام
میخواستم بدونم چه آموزشگاهی رو برای کلاسهای حسابداری توصیه میکنید که استادهای خبره و مدرک معتبر هم داشته باشه.
تشکر
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا