رفع اشکال | دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستت درد نکنه الاله جون:*همه نخونده هام اومده جلو چشم تا 12بخونم بسه:)
 
جوابام با آقای قزوینیان که صفحه قبل پست زدن یکی بود. واسه همین نگفتم. نظرم توی همون سؤال 65 تفاوت داشت فقط.
اینا رم آلاله درست میگه. 1 میشه 2، 2 میشه 3.

سوال 65 ، قالب تونلی بهترین جواب لرزه ای رو داره رو اینجوری می شه گفت : 1.نامعین ترین سیستمه ، 2.در دوجهت دیوار برشی داره. 3.رفتار جعبه ای داره که شدیدا بهش کمک می کنه.
بعدش ، گزینه ی 4 که کلا قابه ، قاب از دیوار برشی ضعیف تره ، دو تا گزینه ی دیگه هم دیوار برشی دارن ، منتها هم پیش ساخته هم ICF هم ضخامت و هم تعداد دیوار هاش کمتره ، پس رد می شه...

(فک کنم تو یکی از آزمونای موسسات هم بود ، همین بود جوابش)
 

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفع اشکال دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

رفع اشکال دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

.........
 

پیوست ها

  • uploadfromtaptalk1423065108746.jpg
    uploadfromtaptalk1423065108746.jpg
    31.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0

ghasedakkk

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلید مدیریت دکتری پارسال:
modiriat.jpg

امیدوارم خوانا باشه.
دیدم استرست زیاده احتمالا کل دفترچه را تا شب آپلود کنی. گفتم بزار همه کلیدا را واست بزارم.
موفق باشید
 

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفع اشکال دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

رفع اشکال دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

دستت درد نکنه:)
 

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفع اشکال دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

رفع اشکال دروس فنی ساختمان آزمون ارشد معماری

این سوال مال کنکوره؟ چه سالی؟ منبعشو میگین لطفن
بله همه مربوط به ازمون دکتری سال پیشه
خیلی وقتا از ازمون دکتری سال پیش تو ارشد سال بعد اومده
 

saminightstar

عضو جدید
دروس فنی اصلا از تاپیکی که من خوندم نبود اگه دروس فنی رو حدود 40 درصد و منظر رو زیر 30 درصد بزنیم امیدی هست؟:cry: بقیه درس‌ها هم متوسط. من که به 40 درصد میگم متوسط نمیدونم شما به چند درصد میگید متوسط:warn:
 

honeybee1370

کاربر بیش فعال
بچه ها توی جزوه ی ایستایی طباطبایی نوشته : جدا سازی لرزه ای برای ساختمان های بلند مناسب نمی باشد.چرا؟
حالا چرا؟ جوابش چی میشه؟ توو چه کتابی؟
 

nasrin_arch

عضو جدید
بچه ها توی جزوه ی ایستایی طباطبایی نوشته : جدا سازی لرزه ای برای ساختمان های بلند مناسب نمی باشد.چرا؟
حالا چرا؟ جوابش چی میشه؟ توو چه کتابی؟

عزیزم کتاب طراحی لرزه ای صفحات 270 و 271 رو یه نگاه بنداز
محدودیت های جداساز های لرزه ای رو اورده . جواب سوالتو همون بند اول محدودیت ها پوشش میده
سال پیش استاد فنم یه جزوه ضمیمه برای طراحی لرزه ای داده بود که عوامل دیگه ای هم برای این موضوع گفته بود . اگر خواستی برات میفرستم
موفق باشی
 

honeybee1370

کاربر بیش فعال
عزیزم کتاب طراحی لرزه ای صفحات 270 و 271 رو یه نگاه بنداز
محدودیت های جداساز های لرزه ای رو اورده . جواب سوالتو همون بند اول محدودیت ها پوشش میده
سال پیش استاد فنم یه جزوه ضمیمه برای طراحی لرزه ای داده بود که عوامل دیگه ای هم برای این موضوع گفته بود . اگر خواستی برات میفرستم
موفق باشی
مرسی نسرین جوون :w27:
 

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سوالی داشتم،دلیل جمله ای که میگم چیه?
استفاده از کابل در ساختمانهای کوچک غیر اقتصادی است به سبب ناپایداری?
 

honeybee1370

کاربر بیش فعال
یه سوالی داشتم،دلیل جمله ای که میگم چیه?
استفاده از کابل در ساختمانهای کوچک غیر اقتصادی است به سبب ناپایداری?

مطمئن نیستم ولی با توجه به چیزی که خوندم فک کنم به خاطر اینکه اتصالات سازه کابلی پیچیده است و کنترل ارتعاشاتش سخته ، خیلی هزینه بر میشه و خب برای ساختمون کوچیک نمیصرفه اینقد هزینه بشه! بهتره جور دیگه ای ساخته بشه
 

nasrin_arch

عضو جدید
یه سوالی داشتم،دلیل جمله ای که میگم چیه?
استفاده از کابل در ساختمانهای کوچک غیر اقتصادی است به سبب ناپایداری?


سلام
در تکمیل جوابی که
honeybee1370 عزیز دادن :

سازه های کابلی قراره جاهایی استفاده بشه که نتونیم از سازه های قوی موجود کار بکشیم
چون کابل ها عناصر سازه ای بسیار قوی و پربازدهی هستند و امتحانشونو واسه دهانه های وسیع بدون ستون پس دادن
از طرفی اصلی ترین مشکلشون ارتعاش در برابر باد هست و برای غلبه به این مشکل کابل موجود رو باید سنگین کرد یا به صورت طاق معکوس مدل کرد ( پیش تنیده ) یا باید کابل مضاعف بهش اضافه کرد
از طرف دیگه برای اجرای پای تکیه گاهها نیاز به پیچیدگی های اجرایی خواهیم داشت که ساختمون های کوچیک رو میشه بدون این پیچیدگی ها اجراش کرد
از طرف دیگه همونطور که دوستمون گفتن برای مهار کابلها به خود سازه ( مثلا ستون ) باید دیتیل های اجرایی قوی ارائه و عملیش کرد
همه اینا به این جمله خلاصه میشه : پرداخت هزینه زیاد برای خود سیستم کابلی و همینطور نیروی کاری متخصص که بتونه از عهده این کار بربیاد . و این برای ساختمون کوچیک منطقی نیست
 

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از پاسخگوییتون
یه سوال دیگه
ما میگیم که کابل ها فقط نیروی کششی رو تحمل میکنن پس خالصترین و پربازده ترین سیستم ساختمانی هستن،اما اینم نوشته شده که اگر کابل فرم زنجیرواره داشته باشه تنشهاش صرفا خالصه(خب یعنی اگه منحنی طنابی نباشه غیر کشش نیروی دیگه ای هم مگه میتونه تحمل کنه?
 

nasrin_arch

عضو جدید
ممنون از پاسخگوییتون
یه سوال دیگه
ما میگیم که کابل ها فقط نیروی کششی رو تحمل میکنن پس خالصترین و پربازده ترین سیستم ساختمانی هستن،اما اینم نوشته شده که اگر کابل فرم زنجیرواره داشته باشه تنشهاش صرفا خالصه(خب یعنی اگه منحنی طنابی نباشه غیر کشش نیروی دیگه ای هم مگه میتونه تحمل کنه?

خواهش میکنم عزیزم

اگر رجوع کنید به صفحه درک رفتار سازه ها صفحه 133 خود کتاب یه قراردادی بیان کرده که عبارت زنجیرواره برای هر عضو معلق منحنی شکل صرفنظر از شکل بارگذاری در این کتاب استفاده خواهد شد . یعنی همون حرفت صحیحه . نگران نباش عزیزم . کابل ذاتا کششی و فرم فعال بودنش واسه خالص بودنشه . ربطی به شکل خاصی نیست
اینم از نقطه نظر کتاب درک رفتار
 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
ممنون از پاسخگوییتون
یه سوال دیگه
ما میگیم که کابل ها فقط نیروی کششی رو تحمل میکنن پس خالصترین و پربازده ترین سیستم ساختمانی هستن،اما اینم نوشته شده که اگر کابل فرم زنجیرواره داشته باشه تنشهاش صرفا خالصه(خب یعنی اگه منحنی طنابی نباشه غیر کشش نیروی دیگه ای هم مگه میتونه تحمل کنه?

سلام جناب مهندس
در تکمیل پاسخ دوستان سازه های کابلی تحت بارگذاری تنش کششی رو تحمل میکنن و خمش و برش و ... چندان قابل توجه نیست و صرفنظر میشه ؛
در این سیستم تکیه گاه ها نیروی عکس العمل هستند و نیروی افقی رانش رو تحمل میکنن , با کم شدن خیز کابل مولفه عمودی عکس العمل ثابت خواهد موند و مولفه افقی افزایش پیدا میکنه و با افزایش خیز تنش کششی هم کم خواهد شد ؛ یکی از عامل هایی که توی شکل کابل تاثیر میذاره موقعیت بارها هست و شکل مطلوب شکلی هست که کمترین مصالح و هزینه رو داشته باشه مثلا زمانی که زمانی که خیز رو کم کنیم ( طول کابل کم خواهد شد ) تنش کششی زیاد خواهد شد و این کاهش طول باعث افزایش قطر کابل و مصالح مورد استفاده میشه پس بهینه ترین حالت زمانی هست که کمترین مصالح و هزینه رو داشته باشیم و اون زمانی هست که کابل به طور یکنواخت بارگذاری بشه و شکل زنجیرواره و سهمی گون پیدا کنه و این بهینه ترین حالت خواهد بود
 

nasrin_arch

عضو جدید
سلام جناب مهندس
در تکمیل پاسخ دوستان سازه های کابلی تحت بارگذاری تنش کششی رو تحمل میکنن و خمش و برش و ... چندان قابل توجه نیست و صرفنظر میشه ؛
در این سیستم تکیه گاه ها نیروی عکس العمل هستند و نیروی افقی رانش رو تحمل میکنن , با کم شدن خیز کابل مولفه عمودی عکس العمل ثابت خواهد موند و مولفه افقی افزایش پیدا میکنه و با افزایش خیز تنش کششی هم کم خواهد شد ؛ یکی از عامل هایی که توی شکل کابل تاثیر میذاره موقعیت بارها هست و شکل مطلوب شکلی هست که کمترین مصالح و هزینه رو داشته باشه مثلا زمانی که زمانی که خیز رو کم کنیم ( طول کابل کم خواهد شد ) تنش کششی زیاد خواهد شد و این کاهش طول باعث افزایش قطر کابل و مصالح مورد استفاده میشه پس بهینه ترین حالت زمانی هست که کمترین مصالح و هزینه رو داشته باشیم و اون زمانی هست که کابل به طور یکنواخت بارگذاری بشه و شکل زنجیرواره و سهمی گون پیدا کنه و این بهینه ترین حالت خواهد بود

سلام ویژه خدمت مدیر عزیزمون
جسارتا و با کسب اجازه مطلبتونو منم تکمیل کنم . با اجازه
مدیر عزیز شما فرمودین اگر افت کم بشه رانشمون بیشتر میشه و قطر کابلمون و مصالح مورد استفاده میره بالا . این حالت ، حالت غیر اقتصادی رو به ما میده
حالا اگر افتمون زیاد بشه رانشمون اندازش کاهش پیدا میکنه و قطر کابلمون کاهش پیدا میکنه . در این حالت هم نمیتونیم بگیم وضعیتمون اقتصادی هست . چون درسته قطر کم شده ولی عوضش با افزایش افت طول کابل و در نتیجه مقدار فولاد مصرفیمون رفته بالا . این دو حالت حالت های مرزی غیر اقتصادیمون خواهند شد
شکل سهمی لزوما بهینه ترین حالت نیست
بستگی به کاربریمون خواهد داشت
اگر صحبت از بارگداری هایی که تداوم دارند بکنیم مسلما سهمی که اون بارگذاری برامون میده بهترین حالت خواهد بود نه هر سهمی
چون برای یه دهانه ثابت بینهایت حالت سهمی میتونیم مدل سازی بکنیم
کابل ها تحت بارگذاری خاص خودشون تحت کشش هستند و این کشش خالصه
البته در تمام این مطالب ما بار خود کابل رو میزاریم کنار . طبیعتا حالت بیز که مال خود وزن کابل هست میره کنار . همینطور ما در مورد پل ها صحبتی نمیکنیم . ما فقط در مورد طبیعت کابل ها و رابطشون با افت و دهانه و بارگذاری داریم صحبت می کنیم
ببخشید زیاده گویی کردم
 

DDDIQ

مدیر ارشد
خواهش میکنم عزیزم

اگر رجوع کنید به صفحه درک رفتار سازه ها صفحه 133 خود کتاب یه قراردادی بیان کرده کهعبارت زنجیرواره برای هر عضو معلق منحنی شکل صرفنظر از شکل بارگذاری در این کتاب استفاده خواهد شد . یعنی همون حرفت صحیحه . نگران نباش عزیزم . کابل ذاتا کششی و فرم فعال بودنش واسه خالص بودنشه . ربطی به شکل خاصی نیست
اینم از نقطه نظر کتاب درک رفتار

سلام ویژه خدمت مدیر عزیزمون
جسارتا و با کسب اجازه مطلبتونو منم تکمیل کنم . با اجازه
مدیر عزیز شما فرمودین اگر افت کم بشه رانشمون بیشتر میشه و قطر کابلمون و مصالح مورد استفاده میره بالا . این حالت ، حالت غیر اقتصادی رو به ما میده
حالا اگر افتمون زیاد بشه رانشمون اندازش کاهش پیدا میکنه و قطر کابلمون کاهش پیدا میکنه . در این حالت هم نمیتونیم بگیم وضعیتمون اقتصادی هست . چون درسته قطر کم شده ولی عوضش با افزایش افت طول کابل و در نتیجه مقدار فولاد مصرفیمون رفته بالا . این دو حالت حالت های مرزی غیر اقتصادیمون خواهند شد
شکل سهمی لزوما بهینه ترین حالت نیست
بستگی به کاربریمون خواهد داشت
اگر صحبت از بارگداری هایی که تداوم دارند بکنیم مسلما سهمی که اون بارگذاری برامون میده بهترین حالت خواهد بود نه هر سهمی
چون برای یه دهانه ثابت بینهایت حالت سهمی میتونیم مدل سازی بکنیم
کابل ها تحت بارگذاری خاص خودشون تحت کشش هستند و این کشش خالصه
البته در تمام این مطالب ما بار خود کابل رو میزاریم کنار . طبیعتا حالت بیز که مال خود وزن کابل هست میره کنار . همینطور ما در مورد پل ها صحبتی نمیکنیم . ما فقط در مورد طبیعت کابل ها و رابطشون با افت و دهانه و بارگذاری داریم صحبت می کنیم
ببخشید زیاده گویی کردم

سلام خانم مهندس :gol:
عذرمیخوام فقط یک نکته رو عرض کنم ...
اگر بتونیم بر کابل تعداد زیادی بار وارد کنیم کابل به صورت منحنی طنابی در میاد ؛ دو نوع منحنی طنابی داریم
1- سهمی : بار گسترده با فاصله های افقی مساوی در دهانه
2- بیز و زنجیره وار : با فاصله مساوی در طول کابل
حالا اگر نسبت دهانه به خیز بیشتر از 5 باشه دو فرم تا حدود زیادی شبیه به هم خواهند شد ( افت بهینه برای سهموی 0.3 و برای بیز 1/3 دهانه )

رفرنسی رو که شما از کتاب درک رفتار سازه صفحه 133 اشاره داشتین به این صورت مطرح شده
"در عمل ( و در این کتاب ) عبارت زنجیرواره برای هر عضو معلق منحنی شکل که در طول آن بارگذاری شده صرف نظر از نحوه توزیع بارها به کار میرود "
در تصویر همان صفحه نیز میتونین این دو مدل رو ببینید
ایده آل ترین فرم ها برای کابل این فرم های زنجیر واره / و یا منحنی سهمی گون هست


http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=253081&d=1446581511

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=253082&d=1446581522
 

پیوست ها

  • photo_2015-11-03_23-39-30.jpg
    photo_2015-11-03_23-39-30.jpg
    29.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • photo_2015-11-03_23-39-46.jpg
    photo_2015-11-03_23-39-46.jpg
    27.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

nasrin_arch

عضو جدید
سلام خانم مهندس :gol:
عذرمیخوام فقط یک نکته رو عرض کنم ...
اگر بتونیم بر کابل تعداد زیادی بار وارد کنیم کابل به صورت منحنی طنابی در میاد ؛ دو نوع منحنی طنابی داریم
1- سهمی : بار گسترده با فاصله های افقی مساوی در دهانه
2- بیز یا زنجیره وار : با فاصله مساوی در طول کابل
حالا اگر نسبت دهانه به خیز بیشتر از 5 باشه دو فرم تا حدود زیادی شبیه به هم خواهند شد ( افت بهینه برای سهموی 0.3 و برای بیز 1/3 دهانه )

رفرنسی رو که شما از کتاب درک رفتار سازه صفحه 133 اشاره داشتین به این صورت مطرح شده
"در عمل ( و در این کتاب ) عبارت زنجیرواره برای هر عضو معلق منحنی شکل که در طول آن بارگذاری شده صرف نظر از نحوه توزیع بارها به کار میرود "
در تصویر همان صفحه نیز میتونین این دو مدل رو ببینید
ایده آل ترین فرم ها برای کابل این فرم های زنجیر واره / و یا منحنی سهمی گون هست

سلام جناب مدیر:gol::redface:
اگر امکانش باشه من دوباره در تکمیل مطالبتون بنویسم :
به نظرتون کدوم یک از پل های معلقی که توی کتاب پل های ایران و جهان بحثش شده دارای چنین نسبت هایی هستند ؟( جدا از مسائل اجراییش )
مسلما هیچکدوم . ما اگر حتی وزن خود کابل رو حذف کنیم باز سهمی که از نسبت 0.3 تبعیت کنه رو نمیتونیم ببینیم
یه مثال دیگه : قوس جفرسون رو شما در نظر بگیرید . ایا نسبت 0.3 برای سهمی اوون رعایت شده؟ مسلما نه
ولی حرف شما به عنوان یه اصل اینجوری میتونه دقیق باشه : قدرتی که یک سهمی داره هیچ شکل دیگه ای نداره
ولی نمیتونیم بگیم چون فلان بارگذاری برامون دیکته کرده که شکل کابلمون غیر سهمی باشه پس کابل نیروهاش خالص نیست . برای اون بارگذاری خاص کابل بازم رفتارش خالصه
و برای همین دلیل زنجیرواره بودنه که المانهای سازه ای دیگه مثل تیرها ، ستون ها ،قوس ها، خرپاها که از سیستم های کششی مشتق شدند رفتارشون ناخالصه . قوسی میتونه خالص باشه که برای بارگذاری خاص خودش ایده ال طراحی بشه . بهش میگیم قوس سازه ای . حالا به قول شما چون قدرت سهمی به لحاظ ریاضیاتیش قوی تره ترجیحا قوس رو از قوس سازه ای ایده الش میندازن روی قوس هندسیش که سهمی هست . و برای همین میگیم سیستم های سازه ای که در تقابل بین سازشون و شکلشون گرفتارن سازه های قوی نیستن یا اگر به سبب سهمی کردنشون قوی شدن غیر اقتصادی می شن .
قدرتی که یک سهمی داره شکل های دیگه ندارن و برای همین حتی اگر غیر اقتصادی هم شد ترجیح میدیم شکل رو بر سازه ارجح بدونیم و سهمی رو انتخاب کنیم
والا بسته به بارگذاری خاص کابل بازم رفتارش خالص و ایده ال هست
اقای مدیر بحث کردنمو به حکم بی ادبی یا خدای نکرده پر رویی نزارید لطفا
 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
سلام جناب مدیر:gol::redface:
اگر امکانش باشه من دوباره در تکمیل مطالبتون بنویسم :
به نظرتون کدوم یک از پل های معلقی که توی کتاب پل های ایران و جهان بحثش شده دارای چنین نسبت هایی هستند ؟( جدا از مسائل اجراییش )
مسلما هیچکدوم . ما اگر حتی وزن خود کابل رو حذف کنیم باز سهمی که از نسبت 0.3 تبعیت کنه رو نمیتونیم ببینیم
یه مثال دیگه : قوس جفرسون رو شما در نظر بگیرید . ایا نسبت 0.3 برای سهمی اوون رعایت شده؟ مسلما نه
ولی حرف شما به عنوان یه اصل اینجوری میتونه دقیق باشه : قدرتی که یک سهمی داره هیچ شکل دیگه ای نداره
ولی نمیتونیم بگیم چون فلان بارگذاری برامون دیکته کرده که شکل کابلمون غیر سهمی باشه پس کابل نیروهاش خالص نیست . برای اون بارگذاری خاص کابل بازم رفتارش خالصه
و برای همین دلیل زنجیرواره بودنه که المانهای سازه ای دیگه مثل تیرها ، ستون ها ،قوس ها، خرپاها که از سیستم های کششی مشتق شدند رفتارشون ناخالصه . قوسی میتونه خالص باشه که برای بارگذاری خاص خودش ایده ال طراحی بشه . بهش میگیم قوس سازه ای . حالا به قول شما چون قدرت سهمی به لحاظ ریاضیاتیش قوی تره ترجیحا قوس رو از قوس سازه ای ایده الش میندازن روی قوس هندسیش که سهمی هست . و برای همین میگیم سیستم های سازه ای که در تقابل بین سازشون و شکلشون گرفتارن سازه های قوی نیستن یا اگر به سبب سهمی کردنشون قوی شدن غیر اقتصادی می شن .
قدرتی که یک سهمی داره شکل های دیگه ندارن و برای همین حتی اگر غیر اقتصادی هم شد ترجیح میدیم شکل رو بر سازه ارجح بدونیم و سهمی رو انتخاب کنیم
والا بسته به بارگذاری خاص کابل بازم رفتارش خالص و ایده ال هست
اقای مدیر بحث کردنمو به حکم بی ادبی یا خدای نکرده پر رویی نزارید لطفا


ااختیار دارین خانم مهندس این چه حرفیه داریم تبادل نظر میکنیم و کلا هدف تاپیک این هست که اینجا با کمک هم رفع اشکال کنیم مطالعات خودمون رو

راستش خانم مهندس اببخشید حواسم نبود شما از پستم نقل قول گرفتین و تصاویر رو به ویرایش پست قبلی اضافه کرده بودم ببنید این دو تصویر از کتابهای سازه در معماری و درک رفتار سازه حالت های مختلفی رو با خط چین برای سهموی و زنجیره وار ترسیم کرده که هر دو حالت هایی از یک بارگذاری یکنواخت یکی در طول دهانه یکی در طول کابل هستند و این بارگذاری یکنواخت ( برداشت از کتاب سیستم ساختمانی ) سهموی / .... و یا زنجیره وار اشکال بهینه و ایده آل هستن
کلا برداشت شخصی من از حالت ایده آل به نقل از کتاب سیستم ساختمانی بارگذاری یکنواخت بود
انتهای پست اول :
...کابل به طور یکنواخت بارگذاری بشه و شکل زنجیرواره و سهمی گون پیدا کنه و این بهینه ترین حالت خواهد بود

* اگر به صفحه 76 و 77 کتاب سازه در معماری توجه بفرمائید کلا نحوه بارگذاری بر روی کابل ها رو داره توضیح میده در صفحه اول چند ضلعی طنابی حالا ایده آلش رو در صفحه بعدی در بارگذاری یکتواخت نشون داده


تصویر کتابهای درک رفتار سازه و سازه در معماری
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=253081&d=1446581511

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=253082&d=1446581522
 
آخرین ویرایش:

nasrin_arch

عضو جدید
ااختیار دارین خانم مهندس این چه حرفیه داریم تبادل نظر میکنیم و کلا هدف تاپیک این هست که اینجا با کمک هم رفع اشکال کنیم مطالعات خودمون رو

راستش خانم مهندس اببخشید حواسم نبود شما از پستم نقل قول گرفتین و تصاویر رو به ویرایش پست قبلی اضافه کرده بودم ببنید این دو تصویر از کتابهای سازه در معماری و درک رفتار سازه حالت های مختلفی رو با خط چین برای سهموی و زنجیره وار ترسیم کرده که هر دو حالت هایی از یک بارگذاری یکنواخت یکی در طول دهانه یکی در طول کابل هستند و این بارگذاری یکنواخت ( برداشت از کتاب سیستم ساختمانی ) سهموی / .... و یا زنجیره وار اشکال بهینه و ایده آل هستن
کلا برداشت شخصی من از حالت ایده آل به نقل از کتاب سیستم ساختمانی بارگذاری یکنواخت بود
انتهای پست اول :


* اگر به صفحه 76 و 77 کتاب سازه در معماری توجه بفرمائید کلا نحوه بارگذاری بر روی کابل ها رو داره توضیح میده در صفحه اول چند ضلعی طنابی حالا ایده آلش رو در صفحه بعدی در بارگذاری یکتواخت نشون داده


تصویر کتابهای درک رفتار سازه و سازه در معماری

سلام
بسیار سپاسگزارم جناب مدیر
بله گفته هاتونو کاملا قبول دارم . منظور من تایید حرفهای شما بود اما با کانال دیگه
باور کنید با بودنتون در اینجا در این چند روز اخیر تالار ارشد طراوت عجیبی پیدا کرده
بابت بودنتون و زحماتتون ممنونم
ببخشید زیاد صحبت کردم
 

digitalarch

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از همه توضیحات،من فقط یه کم سر چند تا موضوع کابل گیج شدم
1.توی جزوه اقای سروش نیا اگه اشتباه نکنم ایشون توضیحشون این بوده که منحنی های طنابی به بیز(زنجیرواره) و سهمی تقسیم میشن اما اینم ظاهرا در توضیح گفتن که توی کتاب کلا به منحنی های طنابی ،زنجیرواره گفته شده حالا به اشتباه یا درست نمیدونم،این گفته درسته?
2.این که نوشته شده اگه فرم کابل(زنجیرواره )باشه تنش صرفا خالصه،منظور از زنجیرواره اینجا فرم بیزه یا کلا منحنی طنابیه? و اگه کلا کابل کششی هست چه دلیلی داشته بنویسه اگر فرم زنجیرواره باشه تنش صرفا خالصه? خب اگه کابل همیشه کششیه پس همیشه تحت هر بارگزاری باشه تنشش صرفا خالص کششیه
3.این قضیه که افت کم باعث میشه راتش زیاد شه قطر کابل زیاد شه و افت زیاد برعکس،فقط در مورد بارگزاری متقارن صدق میکنه? درباره باگزاری غیر متقارن به چه صورته?

معذرت میخوام که سوالاتم طولانیه
 

DDDIQ

مدیر ارشد
یه سوالی داشتم،دلیل جمله ای که میگم چیه?
استفاده از کابل در ساختمانهای کوچک غیر اقتصادی است به سبب ناپایداری?
سلام جناب مهندس
به صورت خلاصه ساختمان کابلی زیر 60 متر مقرون به صرفه نیست
- هزینه اتصالات بالا
- کنترل ارتعاش سخت و هزینه بر



ممنون از همه توضیحات،من فقط یه کم سر چند تا موضوع کابل گیج شدم
1.توی جزوه اقای سروش نیا اگه اشتباه نکنم ایشون توضیحشون این بوده که منحنی های طنابی به بیز(زنجیرواره) و سهمی تقسیم میشن اما اینم ظاهرا در توضیح گفتن که توی کتاب کلا به منحنی های طنابی ،زنجیرواره گفته شده حالا به اشتباه یا درست نمیدونم،این گفته درسته?

معذرت میخوام که سوالاتم طولانیه
منظور از کتاب درک رفتار سازه هست که گفته شده در صفحه 133
" در عمل ( و در این کتاب ) عبارت زنجیر واره برای هر عضو معلق منحنی شکل که در طول آن بارگذاری شده صرفنظر از نحوه توزیع بارها به کار میرود . برای مثال کابلهای اصلی یک پل معلق از نوع کابلهای زنجیرواره هستند , گرچه شکل منحنی آنها نزدیک به سهمی است "


2.این که نوشته شده اگه فرم کابل(زنجیرواره )باشه تنش صرفا خالصه،منظور از زنجیرواره اینجا فرم بیزه یا کلا منحنی طنابیه? و اگه کلا کابل کششی هست چه دلیلی داشته بنویسه اگر فرم زنجیرواره باشه تنش صرفا خالصه? خب اگه کابل همیشه کششیه پس همیشه تحت هر بارگزاری باشه تنشش صرفا خالص کششیه

به صورت کلی سازه های با فرم منحنی طنابی سازه هایی هستند که بارهای وارده رو فقط به صورت فشار و کشش تحمل میکنند ( ارجاع به صفحه 132 درک رفتار سازه - بخش های مرتبط )
در کابلها ( بیز- زنجیرواره / سهمی ) تنش به صورت کششی
در منحنی طنابی قوس وارونه منحنی طنابی کابل هست و به صورت فشار تحمل میکنه



3.این قضیه که افت کم باعث میشه راتش زیاد شه قطر کابل زیاد شه و افت زیاد برعکس،فقط در مورد بارگزاری متقارن صدق میکنه? درباره باگزاری غیر متقارن به چه صورته?
در کابل های نامتقارن اگر وزنه رو از وسط به یکی از تکیه گاه ها نزدیک کنیم شکل کابل و مولفه قائم تغییر میکنه و اگر افت تغییر نکنه رانش هم تغییر نمیکنه
* تو این حالت کشش در کابلی که وزنه به وزنه به اون نزدیک تر هست بیشتر هست ( بردارها )
-
 

shiva2009

کاربر بیش فعال
ممنون از همه توضیحات،من فقط یه کم سر چند تا موضوع کابل گیج شدم
1.توی جزوه اقای سروش نیا اگه اشتباه نکنم ایشون توضیحشون این بوده که منحنی های طنابی به بیز(زنجیرواره) و سهمی تقسیم میشن اما اینم ظاهرا در توضیح گفتن که توی کتاب کلا به منحنی های طنابی ،زنجیرواره گفته شده حالا به اشتباه یا درست نمیدونم،این گفته درسته?
2.این که نوشته شده اگه فرم کابل(زنجیرواره )باشه تنش صرفا خالصه،منظور از زنجیرواره اینجا فرم بیزه یا کلا منحنی طنابیه? و اگه کلا کابل کششی هست چه دلیلی داشته بنویسه اگر فرم زنجیرواره باشه تنش صرفا خالصه? خب اگه کابل همیشه کششیه پس همیشه تحت هر بارگزاری باشه تنشش صرفا خالص کششیه
3.این قضیه که افت کم باعث میشه راتش زیاد شه قطر کابل زیاد شه و افت زیاد برعکس،فقط در مورد بارگزاری متقارن صدق میکنه? درباره باگزاری غیر متقارن به چه صورته?

معذرت میخوام که سوالاتم طولانیه

ممنون از پاسخگوییتون
یه سوال دیگه
ما میگیم که کابل ها فقط نیروی کششی رو تحمل میکنن پس خالصترین و پربازده ترین سیستم ساختمانی هستن،اما اینم نوشته شده که اگر کابل فرم زنجیرواره داشته باشه تنشهاش صرفا خالصه(خب یعنی اگه منحنی طنابی نباشه غیر کشش نیروی دیگه ای هم مگه میتونه تحمل کنه?

کلماتی که چنددستگی یا ابهام ترجمه دارن کم نیستن. اینا رو هر وقت مشکل داشتین به کلمه های آخر کتابا مراجعه کنین و در ادامه تعاریف انگلیسی رو سرچ یا از اصل منابع پیدا کنین.
فرم طنابی(زنجیره ای) رو معمولا معادل funicularمی گیرن. فونی کولار هندسه است. فرمیه منطبق بر جریان تنش در هر بارگذاری مشخص و با تغییر بارگذاری، عوض میشه. به خاطر این بهش میگن طنابی که یه طناب آویزون بین دوتا تکیه گاه ، بهترین مصداق فیزیکی برای این هنسه هست.
شکل هاش محدود نمی شه به بیز و سهمی. به عنوان مثال فرم طنابی یک بار متمرکز یک مثلثه. برای دو تا بار متمرکز یک چهار ضلعی داریم، و خب تا جایی که بارها متمرکزن مجبوریم بگیم چندضلعی طنابی، ولی از لحظه ای که بار گسترده داشته باشیم، منجنی طنابی خواهیم داشت. بی شمار منحنی طنابی وجود داره که این وسط بیز و سهمی توش اسم در کردن به خاطر رایج بودن دو نوع بارگذاری عمده در سازه ها: بار یکنواخت در طول کابل یا قوس و بار یکنواخت در طول دهانه.
بیز یا زنجیرواره(یعنی فرم فونی کولار مناسب واسه بارگذاری در طول خود کابل یا قوس:مثلا بار مرده) هم معادلشcatenaryهستش.


حالا جزوه اگه گفته دو نوع میشن، یعنی منحنی طنابی رو به عنوان فرم مناسب برای بارهای گستره ی یک نواخت، تعریف کرده.
فرم فونی کولار(و به تبعش سازه ی فرم فعال) معمولا بهینه ترین شکل نیست، اما همواره کارامدترین هندسه ی سازه ایه. یعنی مناسب ترین رفتار رو داره چون بارها رو با کشش خالص(کابل) و فشار خالص(قوس) انتقال میده. و منظور از خالص تا جایی که ما بلدیم یعنی خمش و برش نداریم توی سازه. اما این چیزی که ما می دونیم معلول هست و نه علت. تنش محوری خالص، یک تعریف رسمی تر داره: کشش یا فشار خالص(به عبارتی تنش محوری خالص) به این معناست که نیروی محوری دقیقا بر مرکز سطح مقطع عضو سازه ای اثر کنه.


این مفهوم در سازه های فشاری حائز اهمیته، چون وقتی خط اثر نیرو با خط مرتبط کننده ی مراکز سطوح مقطع(!) منطبق نشه خمش به وجود می یاد.(یا مثلا یکی از علل کمانش ستون همینه). منتها چون مقاومت کابل مستقل از شکل سطح مقطع هست، و فقط به مساحتش بستگی داره، کششِ خالص به یه مفهوم تئوری تبدیل میشه، چون کشش ناحالص هم همچنان کشش هست! اما این مفهوم توی طراحی بقیه عناصر کششی مثل پیچ و.. اهمیت داره.
نکته: اون زنجیرواره که به کشش خالص ربط پیدا کرده فونی کولاره. یا همون منحنی طنابی. وقتی میگه زنجیروار نباشه ناخالص میشه یعنی کابلخ به نحوی مقید شده و نمی تونه تحت هر بارگذاری ای انحناشو عوض کنه.


اون قضیه رابطه ی معکوس افت و رانش( توی قوس خیز و رانش) هم صرف نظر از نوع بارگذاری، صحیحه. شما یه وزنه 20 کیلویی به هرجای کابل خواستی آویزون کن، از هر طرف کابل در محل آویختگی باید یه نیروی مورب که جمع مولفه های قائمش برابره 200 کیلو نیوتونه بارو منتقل کنه دیگه پس جمع مولفه هی قائم صرف نظر از میزان افت، ثابته. حالا هرچی کابلت افت کمتری داشته باشه و افقی تر باشه نیروی موربت هم افقی تره، پس باید بردار بزرگتری باشه که مولفه ی قائم ثابت رو بده، در نتیجه مؤلفه ی افقی یا همون رانش مجبوره بزرگتر باشه.( اگه کابل کاملا افقی باشه رانش بی نهایت و واکنش قائم صفر میشه و کابل نمی تونه بار رو نگه داره). حالا این تنش بزرگتر رو یا با افزایش قطر کابل تحمل پذیر می کنن، یا استفاده از کابل های محکم تر(فولاد سخت تر) یا پیش تنیدگی.


یه نکته دیگه: برتری سازه کابل نسبت به قوس یکی همین انعطاف پذیریشه که می تونه فرم متناسب بارگذاری رو به خودش بگیره و فونی کولار باقی بمونه، عامل مهم ترش اما اینه که کششیه و کمانش در اون بروز نمی کنه.
 
بالا