رشتتون چقدر واستون مهمه؟

IT Engineer2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله تا حدی که موقع انتخاب رشته اصلا به دانشگاه اهمیت نمیدادم و فقط به رشته مورد علاقم توجه داشتم.
 
  • Like
واکنش ها: ho_b

yasihood

عضو جدید
چه تاپیک خوووبی
راستش نمیییییییدونم
خوب من معماری رو خیلی دوست داشتم طوری که بین کامپیوتر صنعتی اصفهان که جزو بهترین دانشگاهاست و معماری آزاد، معماری آزاد رو انتخاب کردم
اما ترم قبل بدجوری استادم زد تو ذوقم، از همون اول ترم شروع کرد، تا قبلش واقعا لذت میبردم از کارام اما جدیدا دیگه نه
موضوع این ترممون هم طراحی پایانه مسافربریه، اصلا خوشم نمیاد
بچه ها دعا کنین علاقم به رشتم دوباره برگرده
به نظرتون امیدی هست؟:cry:
 
  • Like
واکنش ها: ho_b

ho_b

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه تاپیک خوووبی
راستش نمیییییییدونم
خوب من معماری رو خیلی دوست داشتم طوری که بین کامپیوتر صنعتی اصفهان که جزو بهترین دانشگاهاست و معماری آزاد، معماری آزاد رو انتخاب کردم
اما ترم قبل بدجوری استادم زد تو ذوقم، از همون اول ترم شروع کرد، تا قبلش واقعا لذت میبردم از کارام اما جدیدا دیگه نه
موضوع این ترممون هم طراحی پایانه مسافربریه، اصلا خوشم نمیاد
بچه ها دعا کنین علاقم به رشتم دوباره برگرده
به نظرتون امیدی هست؟:cry:

چرا که نه! مصداقش خود منم که قضیش رو نوشتم. ایشالا موفق میشین دوست من.

نشنیدین که میگن: در نا امیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
یادمه وقتی که می خواستم دوره دبیرستان انتخاب واحد کنم و سرنوشت بزرگ زندگیمو از نظر درسی بگیرم، خیلی دوست داشتم کامپیوتر بخونم. اون موقع کامپیوتر تو خونه کمتر کسی پیدا می شد و منم عاشق کامپیوتر بودم. وقتی پروندمو بردم تا هنرستان ثبت نام کنم، معاونمون بهم گفت رشته کامپیوتر ظرفیتش پر شده و تو می تونی حسابداری یا معماری بخونی! تمام برنامه ریزی هام پاک به هم خورد. هر چی اصرار کردم فایده نداشت و به ناچار رشته معماری رو انتخاب کردم!
اوایل هیچی در موردش نمی فهمیدم و به یکباره وضعیت تحصیلیم به شدت تنزل کرد. سال دوم دبیرستان به همین منوال سپری شد و منم بی علاقه سر کلاسا می نشستم. ولی تصمیم گرفتم عزمم رو جزم کنم و به این رشته علاقه نشون بدم. تمام تلاشمو کردم. دروسی که افتاده بودم رو پاس کردم و وارد سال سوم شدم. وضعیتم روز به روز بهتر شد و تونستم دیپلمم رو بگیرم. از اون موقع سالها می گذره.
پس از گرفتن دیپلمم بصورت حرفه ای وارد بازار کار شدم و چندین ساله که تو همین رشته مشغولم و درآمدی هم از این راه دارم.
الان اینقدر عاشق رشته ام هستم که اگه دوباره بخوام به عقب برگردمو مجددا انتخاب رشته کنم همین معماری رو بر میدارم و کاستی هایی رو که اون موقع داشتم جبران کنم.
من عاشق معماریم و اگه یه روز حتی یه صفحه از کتابای تخصصی معماری رو نخونم، انگار چیزی رو گم کردم.
الان تو جایی وایسادم که هر ترم به عنوان رتبه اول کلاس معرفی میشم و رقابت شدیدی تو کلاسمون واسه درس خوندن وجود داره.

شما چی دوستان من! آیا واقعا به رشته ای که می خونین علاقه دارین؟
:gol:

سلام!!

ممنون از بابت دعوتتون ... :gol:

راستش یادمه موقع انتخاب رشته بین ریاضی و تجربی مدیر مدرسه واسم تصمیم گرفت و البته تو برگه هم اولویت با ریاضی بود!!

خدا روشکر ریاضی اومدم و خوب بود ...


،

در مورد دانشگاه هم خب برای انتاخب رشته یکم تحقیق داشتم اما بازم کافی نبود و شاید بشه گفت صفر بودم و رفتم دانشگاه !!

اما سال دوم دانشگاه فوق العاده رشتم رو باور کردم و باهاش زندگی میکردم!!

الان هم که تموم شده و دارم از پرتوش کار میکنم خدا رو شکر میکنم و راضی هستم و واسم خیلی اهمییت داره ...

هرچند لازم میدونم بگم که علاقه ی زیادی به هنر و گرافیک داشتم اما خب همین الانم دارم کار میکنم!!

ممنون از تاپیک خوبتون ، خیلی خاطرها رو واسم زنده کرد !:gol:

حق نگهدار تون ...
 

voorojak_love2

عضو جدید
من از روزی که کامپیوتر وارد خونمون شد شد همه ی زندگیم.اینقدر برنامه میریختم پاک میکردم ویندوز عوض میکردم که به قول بابام دل و روده ی این کامپیوتر بدبخت و ریختم زمین.ولی کنار اون عاشق طراحی و نقاشی هم بودم.همه میگفتن تو باید یه رشته ای بخونی که حتما توش کامپیوتر داشته باشه وگرنه دق میکنی...ولی من بیشتر انتخاب رشته هامو معماری داخلی زدم با این که دلم پیش IT بود.بالاخره قسمتم همون چیزی شد که عاشقش بودم.خدا هم میدونست که من تو این رشته موفق ترم.الان هم تمام زندگیه من شده ....یه دنیای مجازی
 

Estrella

عضو جدید
کاربر ممتاز
در همین حد بگم که تنها انتخابم بود واسه ازاد...:)
 

آنسه

عضو جدید
سلام... راستش نه.... خیلی بهش علاقه ندارم.... یعنی بقیه دوستام خیلی به رشتشون علاقه دارن ولی من این طوری نیستم:( هر کار میکنم فکر پزشکی از سرم بره بیرون نمیشه که نمیشه..... مجبورم کنار بیام دیگه...
 

najafi20

عضو جدید
اگه قرارباشه دوباره انتخاب كنم بازم حسابداري رو انتخاب مي كنم چون عاشق حسابداري وحسابرسي هستم
 

niaz**

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی استارتر عزیز از دعوتت
من عاشق رشته ام بودم و شاید هنوز هم هستم! نمیدونم..
بخاطر معدل بالام تو بهترین هنرستان مشهد که ظرفیتش پر شده بود ثبت نامم کردن.
همیشه بهترین شاگرد بودم از بین 60 نفر
ولی خودم میدونم تلاشم کمه(یعنی
الآن که بهش فکر میکنم فهمیدم که خیلی کمه)
تو دانشگاهم توی اکثر کلاس های تخصصی بهترینم ولی واسه نمره تلاش نکردم استادا میدونن کارم از همه بهتره ولی بالاترین نمره رو نمیگیرم!
تلاشم برای یاد گرفتن یه چیز جدیده نه بیشتر و وقتی به نظر خودم اون رو از استادم یاد گرفتم دیگه ذوقم کم میشه و فقط تکلیف انجام میدم!(یعنی با انرژی میرم جلو ولی وقتی میبینم استادم چیز جدیدی برای یاد دادن نداره و همش تکرار درس های قبل ِ دیگه بی انرژی میشم و معمولی)
نوآوری در کارم ندارم!
حس میکنم همش شده تکرار
 

alice

عضو جدید
سلام به همه
من تو زندگی سعی کردم بر اساس علایقم پیش برم .اصلاً به خاطر همیت معماریو انتخاب کردم ولی از همون ترم یک از بس تو ذوق ما زدن با اینکه این رشته رو دوست دارم با خودم فکر می کنم از اول انتخاب این رشته درست بوده یا نه ؟ امیدوارم حالا که نزدیک پایان کارشناسیمه دوباره علاقه ی من به این رشته برگرده ؟
:w05:
 

Setareh_madness

عضو جدید
یادمه وقتی که می خواستم دوره دبیرستان انتخاب واحد کنم و سرنوشت بزرگ زندگیمو از نظر درسی بگیرم، خیلی دوست داشتم کامپیوتر بخونم. اون موقع کامپیوتر تو خونه کمتر کسی پیدا می شد و منم عاشق کامپیوتر بودم. وقتی پروندمو بردم تا هنرستان ثبت نام کنم، معاونمون بهم گفت رشته کامپیوتر ظرفیتش پر شده و تو می تونی حسابداری یا معماری بخونی! تمام برنامه ریزی هام پاک به هم خورد. هر چی اصرار کردم فایده نداشت و به ناچار رشته معماری رو انتخاب کردم!
اوایل هیچی در موردش نمی فهمیدم و به یکباره وضعیت تحصیلیم به شدت تنزل کرد. سال دوم دبیرستان به همین منوال سپری شد و منم بی علاقه سر کلاسا می نشستم. ولی تصمیم گرفتم عزمم رو جزم کنم و به این رشته علاقه نشون بدم. تمام تلاشمو کردم. دروسی که افتاده بودم رو پاس کردم و وارد سال سوم شدم. وضعیتم روز به روز بهتر شد و تونستم دیپلمم رو بگیرم. از اون موقع سالها می گذره.
پس از گرفتن دیپلمم بصورت حرفه ای وارد بازار کار شدم و چندین ساله که تو همین رشته مشغولم و درآمدی هم از این راه دارم.
الان اینقدر عاشق رشته ام هستم که اگه دوباره بخوام به عقب برگردمو مجددا انتخاب رشته کنم همین معماری رو بر میدارم و کاستی هایی رو که اون موقع داشتم جبران کنم.
من عاشق معماریم و اگه یه روز حتی یه صفحه از کتابای تخصصی معماری رو نخونم، انگار چیزی رو گم کردم.
الان تو جایی وایسادم که هر ترم به عنوان رتبه اول کلاس معرفی میشم و رقابت شدیدی تو کلاسمون واسه درس خوندن وجود داره.

شما چی دوستان من! آیا واقعا به رشته ای که می خونین علاقه دارین؟
:gol:



برعکس رشته من کامپیوتره و خیلی کم بش علاقه دارم از سر ناچاری دارم میخونم :((
 

Life13

عضو جدید
من اولین اولویتم رشته الانم بود و اولین رشته ای که انتخاب کرده بودم رو قبول شدم و بدون توجه به رتبم.

عاشق اصلاح نباتات هستم و بهش عشق می ورزم .
 
  • Like
واکنش ها: ho_b

dr.che

عضو جدید
کاربر ممتاز
رشتم آ دوست داشتم
الان که وارد دانشگاه شدم عاشقش شدم
 
  • Like
واکنش ها: ho_b

shinersun

عضو جدید
من عاشق رشته م هستم...چون این فقط مهندس صنایع هست که میتونه جهان رو آباد میکنه :biggrin:

و دیگر هیچ . . .
 
  • Like
واکنش ها: ho_b

آمیتیس19

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم از بچه گیم واقعا به ساختمون و کلا به ساخت و ساز علاقه زیادی داشتم.
اول هم رفتم رشته عمران اما با روحیه ام سازگار نبود چون تا حدودی هم تو هنر خوب بودم.انصراف دادم رفتم معماری چون عاشقش بودم.حالام بزرگترین آرزوم یه معمار واقعی شدنه!
 
  • Like
واکنش ها: ho_b
بالا