rek
عضو جدید
سوزو ساز ني زآوای دلست
بشنو اين آواز كز ناي دلست
مثنوي بزميست از آوای دل
ني كه دمسازست گو جاي دلست
مردو زن از عشق تا نالان شدند
هوي اين احوال از هاي دلست
سرّ ناي از نور چشم و و گوش دور
نور دل گر نيست اي واي دلست
راز و سرّ عشق شد آوای دل
نور چشم و گوش برپاي دلست
عقل با خامي زمنطق شد،فقيه
در مقام عشق رسواي دلست
از سَقـَاهُم ربـّـُهُم ابريق هاست
لعل نوشينش چو سـّقاي دلست
قد ما خم گشت زير بار عشق
اين كمان مالي زسوداي دلست
گر سفر خواهد دلت كجا؟چين زلف يارمأواي دلست
دوستان جمعند در آوای دل
نازم آن ياري كه جوياي دلست
بشنو اين آواز كز ناي دلست
مثنوي بزميست از آوای دل
ني كه دمسازست گو جاي دلست
مردو زن از عشق تا نالان شدند
هوي اين احوال از هاي دلست
سرّ ناي از نور چشم و و گوش دور
نور دل گر نيست اي واي دلست
راز و سرّ عشق شد آوای دل
نور چشم و گوش برپاي دلست
عقل با خامي زمنطق شد،فقيه
در مقام عشق رسواي دلست
از سَقـَاهُم ربـّـُهُم ابريق هاست
لعل نوشينش چو سـّقاي دلست
قد ما خم گشت زير بار عشق
اين كمان مالي زسوداي دلست
گر سفر خواهد دلت كجا؟چين زلف يارمأواي دلست
دوستان جمعند در آوای دل
نازم آن ياري كه جوياي دلست