داستان واقعی یک مرد و همسرش و...

fire dragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک شب که من و همسرم توی رختواب مشغول ناز و نوازش بودیم. در حالی که احتمال وقوع حوادثی هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد یک دفعه خانم برگشت و به من گفت:
- من حوصله‌اش رو ندارم فقط می‌خوام که بغلم کنی!
- چی؟ یعنی چه؟!
و اون جوابی رو که هر مردی رو به در و دیوار می‌کوبونه بهم داد:
- تو اصلاً به احساسات من به عنوان یک زن توجه نداری و فقط به فکر رابطه‌ی فیزیکی ما هستی!
و بعد در پاسخ به چشم‌های من که از حدقه داشت در می‌اومد اضافه کرد:
- تو چرا نمی‌تونی من رو بخاطر خودم دوست داشته باشی نه برای چیزی که توی رختواب بین من و تو اتفاق می‌افته؟
خوب واضح و مبرهن بود که اون شب دیگه هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌ده. برای همین من هم با افسردگی خوابیدم...

فردای اون شب ترجیح دادم که مرخصی بگیرم و یک کمی وقتم رو باهاش بگذرونم. با هم رفتیم بیرون و توی یک رستوران شیک ناهار خوردیم. بعدش رفتیم توی یک بوتیک بزرگ و مشغول خرید شدیم.
چندین دست لباس گرون قیمت رو امتحان کرد و چون نمی‌تونست تصمیم بگیره من بهش گفتم که بهتره همه رو برداره. بعدش برای اینکه ست تکمیل بشه توی قسمت کفش‌ها برای هر دست لباس یک جفت هم کفش انتخاب کردیم. در نهایت هم توی قسمت جواهرات یک جفت گوشواره‌ای الماس.
حضورتون عرض کنم که از خوشحالی داشت ذوق مرگ می‌شد. حتی فکر کنم سعی کرد من رو امتحان کنه چون ازم خواست براش یک مچ‌بند تنیس بخرم، با وجود اینکه حتی یک بار هم راکت تنیس رو دستش نگرفته‌ بود. نمی‌تونست باور کنه وقتی در جواب درخواستش گفتم:
- برش دار عزیزم!
در اوج لذت از تمام این خرید‌ها دست آخر برگشت و بهم گفت:
- عزیزم فکر کنم همین‌ها خوبه. بیا بریم حساب کنیم.
در همین لحظه بود که گفتم:
- نه عزیزم من حالش رو ندارم!
با چشمای بیرون زده و فک افتاده گفت:
- چی؟!
- عزیزم من می‌خوام که تو فقط کمی این چیزا رو بغل کنی. تو به وضعیت اقتصادی من به عنوان یک مرد هیچ توجهی نداری و فقط همین که من برات چیزی بخرم برات مهمه!
و موقعی که توی چشماش می‌خوندم که همین الاناست که بیاد و منو بکشه اضافه کردم:
- چرا نمی‌تونی من رو بخاطر خودم دوست داشته‌ باشی نه بخاطر چیزایی که برات می‌خرم؟!

خوب امشب هم توی اتاق‌ خواب هیچ اتفاقی نمی‌افته فقط دلم خنک شده که فهمیده هرچی عوض داره گله نداره...


 

fire dragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداییش خانومها دوتا حربه دارند
یکیش اشک و دیگری همین جمله معروف تو فقط به فکر رابطه .. هستی
اگه اینها رو ازشون بگیری دیگه.:razz:
دم آقایونی گرم که اینها براشون نقطه ضعف نیست.
 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه مرد بديييييييييييييييييييييييي ايشششششششششششششششش ميخريد خو
 

monrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
تکراری بود...
ولی خب حوصله نداشته خانوم چی کار می کرد :دی
 

اارکیده

عضو جدید
اصلنم جالب نبود من که خوشم نیومد
اگه قراره تو زندگی همش تلافی کنی دیگه کی می خوای خودت باشی
 

fire dragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل اینکه خانومها زیاد خوششون نیومده
بابا چرا سعی نمیکنید منطقی تر نظر بدید
خوب چیزی که عوض داره گله نداره
 

saeedhashemee

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند روز پیش خواستم این طنز رو توی فروم بذارم .ترسیدم مورد غضب واقع بشم/ اخه چند بار برای از این بهترش ( اسلامی تر )هم اخطار گرفتم
 

me-myself

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل اینکه خانومها زیاد خوششون نیومده
بابا چرا سعی نمیکنید منطقی تر نظر بدید
خوب چیزی که عوض داره گله نداره

خوب آره برعکسش هم میشه. یعنی آقایونی که نیاز های مالی خانوم ها رو به خوبی برآورده نمیکنن یا بعضی وقتا خسیس بازی در میارن خانوم ها هم در جواب .......................
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرده خیلی بی عرضه بوده
همون شب باید بلایی نازل میکرد که دیگه زنش از این حرفها نزنه قدیمیا میفهمن من چی میگم
یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟
مگه زن باید جرات کنه ازاین حرفها بزنه
 

Similar threads

بالا