خودتو با یه شعر وصف کن...!

h-masoumi

عضو جدید
اگر اين باد بگذارد برگ آخرين اميد من بر شاخه ماند
من از تهديد اين دريا نمي ترسم
اگر ياري كني با من
من از هق هق صداي خنده مي سازم
و اين انسانترين احساسها را زنده مي سازم
 

amator-2

عضو جدید
:w47:
آی آدما گوش بکنید وصیت من

آی شمايی که میگیرید رو دوشتون، جنازه من

دستای منو از توی تابوت بیرون بذارید

تا که بدونن هیچی از این دنیا نبردم، خالین این دستای من

تو رو خدا موهای منو شونه نکشید

تا که بدونن دست نوازش نکشیدن رو سر من

اگه کسی سراغمو ازتون گرفت

تو رو خدا نذارید بره، آخه اونه قاتل مـــــــن

بگید چشاش به در بود نیومدی سراغش

بگید به یاد تــــــــــو بود نیومدی سراغش

بگید که تک پرت بود نیــــومدی سراغش

بگید که عاشقت مُــرد دیگه نیا سراغش

:cry::crying:
این چیزا چیه که نوشتید.من که افسردگی حاد گرفتم.من ازتون خواهش میکنم همین الان یه لبخند بزنید و دیدتونو عوض کنید اگر واقعا وصف حالتون اینه.
ضمنا
غمناک نباید بود از طعن حسود ایدل
شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد.
دنیا رو شاد بخواه
 

VRWH

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما رندو خراباتی و دیوانه و مستیم
پوشیده چه گوییم؟همینیم که هستیم
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنگامی که از مادر متولد شدم، یکی در گوشم چنین گفت: " تا آخرین نفس ، با تو هستم . " گفتم : " تو کیستی ؟ " گفت : " غم . " گفتم : " غم شاید عروسکی باشد بازیچه ی من ، ولی حالا می بینم عروسکی هستم بازیچه ی غم ."
 

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
صد بار به سنگ کینه بستند مرا
از خویش غریبانه گسستند مرا
گفتند همیشه بی ریا باید زیست
اینه شدم باز شکستند مرا
 

snazari

عضو جدید
کاربر ممتاز
سكوت سياه
ابرو به هم كشيدم و گفتم
چون من در اين ديار بسي هست
رو كن به ديگري كه دلم را
ديگر نه گرمي هوسي هست
رنجور و خسته گفتي: اگر تو
بيني به گرد خويش بسي را
من نيز ديده‌ام چه بسا ليك
غير از تو دل نخواست كسي را
جانم كشيد نعره كه: اي كاش
اين گفته از زبان دلت بود
اي كاش عشق تند حسودم
يك عمر پاسبان دلت بود
اينك در سكوت شبانگاه
در گوش من صداي تو آيد
در خلوت نهان خيالم
يادي ز چشم‌هاي تو آيد
آن چشم‌ها كه شب همه‌ي شب
عمري به چهره‌ام نگران بود
چشمي كه در سكوت سياهش
صد ناگشوده راز نهان بود
چشمم ز چشم‌هاي تو خواهد
كان گفته را گواه بيارد
دردا كه اين سياهي مرموز
جز موج راز ، هيچ ندارد

سيمين بهبهاني
 

VRWH

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها نه مجالی برای دلتنگی دارم نه حوصله اش را
ولی با این همه
گاه گاهی دلم هوای تو را می کند.
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
گذشتم از تو كه اي گل چو عمر من گذراني
چه گويمت كه به باغ بهشت گم شده ماني

به دور چشم تو هر چند داد دل نستاندم
برو كه كام دل از دور آسمان بستاني

گذاشتم به داغ عشق و از تو گذشتم
به كام من كه نماندي به كام خويش بماني

بهار عمر مرا گر خزان رسيد تو خوش باش
كه چون هميشه بهار ايمن از گزند خزاني

تو را چه غم كه سري پايمال عشق تو گردد
كه بر عزاي عزيزان سمند شوق براني

چگونه خوار گذاري مرا كه جان عزيزي
چگونه پير پسندي مرا كه بخت جواني

كنون غبار غمم برفشان ز چهره كه فردا
چه سود اشك ندامت كه برسرم بفشاني

چه سالها كه به پاي تو شاخ گل بنشستم
كه بشكفي و گلي پيش روي من بنشاني

تو غنچه بودي و من عندليب باغ تو بودم
كنون به خواري ام اي گلبن شكفته چه راني

به پاس عشق ز بد عهدي ات گذشتم و دانم
هنوز ذوق گذشت و صفاي عشق نداني

چه خارها كه ز حسرت شكست در دل ريشم
چو ديدمت كه چو گل سر به سينه دگراني

خوشا به پاي تو سر سودنم چو شاهد مهتاب
ولي تو سايه براني ز خود كه سرو رواني
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من و پروانه را ديگر به شرح وقصه حاجت نيست
حديث هستي ما بشنو از ايجاز خاكستر

چه بس افسانه هاي آتشينم هست و خاموشم
كه بانگي بر نيايد از دهان باز خاكستر :gol:
 

"Amir masoud"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تنگ تره از اونه که بخوام شعر شاعری را بذارم...فقط اشعار خودم آرومم میکنه...تو هم زمزمه کن ای دوست...

[FONT=Arial","sans-serif]زمونه[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]دلگیرم از زمونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]این دل پر از بهونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]باید بشم روونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]اینجا چرا خزونه![/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]قلب من از تو دوره...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]اینا کار غروره...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]میخوای بیام شبونه؟[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]دیگه کم کم اذونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]دل میکنم ز خونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]فکر نکنی جنونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]اشکام به رنگ خونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]گرچه قلبم جوونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]شعله کشید زبونه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]این دل کارش تمومه...[/FONT]​


[FONT=Arial","sans-serif]امیر مسعود حیدری نژاد اردیبهشت 88[/FONT]​
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرده بُدم،زنده شدم...گريه بُدم،خنده شدم...

دولت عشق آمد و من،دولت پاينده شدم...:gol:
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]من چو مرغ کوه قاف از عالمی رسواترم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هر چه پنهان تر شدم از دیده ها پیداترم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]باد شـــب خـــیز بیابانگــردم و از عـالمی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تیره تر ٬ سر گشته تر ٬ آواره تر ٬ تنهاترم[/FONT]
 

amator_2

عضو جدید
[FONT=&quot]تو عاقل يا كه من ديوانه من يا تو به هر حالي[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]عذاب صحبت ديوانه را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]عاقل نمي خواهد....[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من آن ابرم كه مي خواهد ببارد
دل تنگم هواي گريه دارد
دل تنگم غريب اين در و دشت
نمي داند كجا سر مي گذارد
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
به جان پیر خرابات و حق نعمت او
که نیست در سر من جز هوای خدمت او
 

saeed99

عضو جدید
کاربر ممتاز
من کیم

من کیم

با درود



من کیم اندرجهان سرگشته‌ای
در میان خاک و خون آغشته‌ای
در ریای خود منافق پیشه‌ای
در نفاق خود ز حد بگذشته‌ای
شهرگردی خودنمایی رهزنی
مفلسی بی پا و سر سرگشته‌ای
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دلم از سینه به تنگ است خدایا برهان
هر کجا در قفسی مرغِ گرفتاری هست:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


بسيار جسته ايم تا خود را بيابيم
ايستاده ام برابر آينه
بر پلك چپم دست مي كشم
آينه ام
راست می نماياند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
شما مست نگشتيد و وزان باده نخورديد

چه دانيد،چه دانيد كه ما در چه شكاريم

در اين خاك،در اين خاك،در اين مزرعه ي پاك

بجز مهر،بجز عشق دگر بذر نكاريم


 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا گرفتم خلوتی تاریک، روشن تر شدم
قطره‌ای بودم، چو رفتم در صدف گوهر شدم
 

Similar threads

بالا