خودتو با یه شعر وصف کن...!

[pandarm]

گر تو گناه من شوی، توبه نمی‌کنم ز تو
جام لبت بنوشم و باز گناه می‌کنم ...

 

[دختر شرقی]

‏‎زندگی سگی و صبر عظیم شتری
یکنفر آدممو چند نفر غمگینم

 

[شبگرد23]

کلافه ام!

درست شبیه لحظه ای که مادربزرگ

نمیتواند سوزن نخ کند...!

 

[شبگرد23]

درد بی درمان شنیدی؟

حال من یعنی همین!

بی تو بودن، درد دارد!

می زند من را زمین

می زند بی تو مرا،

این خاطراتت روز و شب

درد پیگیر من است،

صعب العلاج یعنی همین!

فریدون مشیری

 

[naghmeirani]

فقط بہ چیزهاے خوب فڪر ڪن،
مثل من ڪہ فقط بہ تــــــو

 

[دختر شرقی]

که زندگی دوسه‌نخ کام است
و عمر سُرفه‌ی کوتاهی …

 

[naghmeirani]

نیستم قانع به این دیدارهای بیش و کم

قصه را کوته کنم، دربست می خواهم تو را!

"عمران صلاحی"

 

[دختر شرقی]

دیدم که برنداشت کسی نعشم از زمین
خود نعشِ خود به شانه گرفتم گریستم

 

[yas87]

من آن مرغ سیه بالم

گریزان آشیان از من

نه من از آشیان خوشحالم و نه آشیان از من

به هر شاخی که بنشستم

پری بشکست از بالم

به عمر خود ندیدم شاد، هرگز آشیان از من

 

[naghmeirani]

گاهی
میاڹ وسعت
دستاڹ خالیم
♡ ♡
حس می ڪنم
دار و نـــدارم
فقط نـڪَاه توست

 

[pandarm]

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد ...

 

[naghmeirani]

من دلم برای آن شبِ قشنگ
من دلم برای جاده‌ای که عاشقانه بود
آن سیاهی و ‌سکوت
چشمکِ ستاره هایِ دور
من دلم برای "او" گرفته است...!

 

[دختر شرقی]

هـر بـلایی کَـز آسـمان آیـد
گرچه بر دیگری قضا باشد
بر زمین نارِسیده میپُرسد
خـانه دخترشرقی کـجا باشد؟

 

[شبگرد23]

.
.
همین که در خاطرم فکر می کنم،
گاهی بیاد منی ...
برای هفت پشتم کافیست ،
اگر نه ...
ما را چه به آرزوهای بزرگ ...

 

[naghmeirani]

دوستت‌ می‌دارم‌!❀
تو به‌ زندگی‌ می‌مانی‌
به‌ نوشیدن‌ جرعه‌ای‌ آب‌
در فاصله‌ی‌ دو رؤیا
به‌ بوییدن‌ عطرِ یکی‌
نامه‌ْ پیش‌ از گشودنش‌
به‌ سلام هر سپیده‌دم‌ .....!❀

 

[شبگرد23]

ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﻭ ﺍﺯﺕ ﺑﭙﺮﺳﻪ:
ﺍﮔﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡ؟
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻭ ﺑﮕﯽ:
ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻓﻘﻂ ﺑﻤﻮﻥ...

 

[naghmeirani]

به تو گفتم:
زیاد، خیلی خیلی زیاد
"دوسِت دارم"
جواب دادی:
هرچه این حرف را تکرار کنی،
باز هم می‌خواهم بشنوم...

 

[دختر شرقی]

‏گفت: مرغی را که بر سیخ زده‌ باشند و به آتش می‌گردانند، حاجت نبوَد از او پرسیدن که: چونی؟

• عطار نیشابوری؛ تذکرة الاولیا

 

[naghmeirani]

می خندد
و من متقاعد می شوم
جهان در فنجانی قهوه
کنار کسی که دوستش داری، خلاصه می شود

#نیکی_فیروزکوهی

 

[حميدرن]

دوش مرغی به صبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش

 

[شبگرد23]

"خودم‌ࢪا
خوب‌سنجیدَم
بدون‌تــُونمی‌ارزید

 

[naghmeirani]

دیگر نزند نغمه ی خوش بُلبُل مِهر
چشمِ، احدی نیز نبیند پُلِ مِهر

 

[naghmeirani]

شب
دنج ترین گوشه
برای خیال توست
میبافمت هنوز
و میبوسمت زیاد...!

- لیلا مقربی

 

[دختر شرقی]

‏چنان عکس پاره‌ای هستم
که دلتنگ آن نصفه‌ی دیگرش است

 

[شبگرد23]

دیشب
نگاهت را
جرعه... جرعه...
نوشیدم!
صبح
كویرم
پر از شقایق بود...!

 

[naghmeirani]

مگر نمی‌گویی که ،
هر آدمی
یک بار عاشق می‌شود؟
پس چرا ،
هر صبح که چشم‌هایت را باز می‌کنی ؛
دل می‌بازم باز ...؟!

 

[naghmeirani]

به قول احمدرضا احمدی :
بنفشه‌ها را دور از ما کاشته‌اند
اما نمی‌دانند ما آرام آرام
به بهار نزدیک می‌شویم...

 

[naghmeirani]

گاهی
تو حتی لب به سخن
نگشوده ای!
و من به پایانِ
آنچه خواهی گفت
رسیده ام ...!!

#جبران_خليل_جبران

 

[دختر شرقی]

و کاش می توانستم چیزی را که با تو از دست داده ام،در دیگری پیدا کنم ....

 

[naghmeirani]

اگہ نقاش بودم براے همتون دل خوش می ڪشیدم...