خرافات جنونی بر جان ملت ما !!!

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوووووفففففففففففف


عجب کارایی کردن این ملت!!! و چه باور ها هم کردن.
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه خرافات با فرهنگ ما گره خورده
نمیدونم چرا و مردم عاشق شایعه پراکنی هستن
و سعی نمیکنن ببینن منبع موثق داره یا نه
ممنون از خبرهات دوست عزیز;)

خرافات فقط با فرهنگ ما گره نخورده . هر جای دنیاکه سر بچرخونید میبینید ... اونم در چه سطح وسیعی
جشن هالووین . جشن پرتاب گوجه و نظیر اون ......
خوب هر جا با فرهنگ و مذهبی که دارند .یک جور خرافه گرایی هم دارن .
اما همه این ها ناشی از ساده انگاری مردمه و دنبال چگونگی آن نیستند
خرافه گرایی ناشی از همین یک جمله است :" آدم باید اون طوری که دوست داره عمل کنه و درک کنه " نه اونطور که خدا میگه و منطق میگه ! زیاد شنیدید نه !
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدمه معتقدی بودن اصلا به اینکه خرافاتی باشی ربطی نداره
وقتی حکومتی بر پایه جهالت باشه همینه دیگه
باید بریم تو چاه جمکران نامه بندازیم
چرا ارزش و اعتبار امام زمان و با این کارا که نمیدونم نامه بندازین برای آقا...یا اینکه آقا اومده توی دیوار پایین میارین..یا این جدیدش که امام زمان این کشور و اداره میکنه
با این کارا فقط ریشه مذهب و سست تر میکنن...
برای اون عده ای که به این کارا اعتقاد دارم واقعا باید تاسف خورد
بله وقتی با بچه های دانشگاه (البته بسیج بودن) رفتیم جمکران ، من واسه نامه انداختن شکایت کردم که آخه یعنی چی چه معنی داره و خیلی مسخره است ولی متاسفانه بهم گفتن ای کافر زبونتو ببر:cry:
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
خرافات فقط با فرهنگ ما گره نخورده . هر جای دنیاکه سر بچرخونید میبینید ... اونم در چه سطح وسیعی
جشن هالووین . جشن پرتاب گوجه و نظیر اون ......
خوب هر جا با فرهنگ و مذهبی که دارند .یک جور خرافه گرایی هم دارن .
اما همه این ها ناشی از ساده انگاری مردمه و دنبال چگونگی آن نیستند
خرافه گرایی ناشی از همین یک جمله است :" آدم باید اون طوری که دوست داره عمل کنه و درک کنه " نه اونطور که خدا میگه و منطق میگه ! زیاد شنیدید نه !
بله درسته که همه جا هست ولی متاسفانه بزرگ مملکت ما خودش خرافات رو ترویج میده:mad:
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون سیما جون..........منو بردی زمون بچگیم ........ زمانی که دبستان درس می خوندم.... یه کاغذی پیدا کردم که توش نوشته بود هرکس این نوشته رو نمی دونم 40 بار بنویسد و در چهل خونه بندازه نمی دونم چی چی میشه....... زیاد صحنه تو ذهنم واضح نیس اما یادمه خیلی برام مسخره اومد من اون پاره کرده و انداختمش دور بعد که تو یه جمع فامیلی و شب نشینی برا بقیه تعریف کردم زن دایی بابام کلی منو دعوا کرد نفرینم کرد بابا مامانمو دعوا کرد که به این بچه امام پیغمبر یاد ندادین.. خلاصه خیلی کولی بازی در آورد اونقدر گفت و گفت که کم کم احساس کردم مرتکب گناه بزرگی شدم و باید منتظر عقوبتش باشم.......
لعنت به هرچی خرافات و آدم خرافاتی........ یه جرو احساس بدی بهم دس داد....:(
خواهش میکنم خانمی
آره این اتفاق واسه من هم افتاده بود
الان با اس ام اس از این کارا زیاد میکنن
یه جمله مینویسن میگن تا شب واسه مثلا 10 نفر بفرست تا حاجتت روا بشه
من تعجب میکنم که این کارا تو قشر تحصیل کردمون زیادتر شده
واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟:(
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
متاسفانه این یه حقیقت تلخه که تو کشور ما شایعات از همه بیشتر طرفدار داره و مرم ما استعداد عجیبی برای ساخت شایعات دارن و در مورد هر چیزی که میبینن یا میشنون یه مثنوی ارائه میدن ه خصوص که این مطلب در مورد مسائل مذهبی و اعتقادات مردمم باشه که دیگه اگه کسی گفت دروغه تهمت بی دینی و سست اعتقادی میچسبه بهش و البته این موضوع دست مایه ی خیلی از کلاهبرداری های بزرگ شده و میشه و مطمئنا خواهد شد اما واقعیت اینه که :
هر که را اسرار حق اموختند ،مهر کردند ،مهر کردند و دهانش دوختند...
اما وای به حال اونایی که می خوان از اعتقاد پاک و البته کورکورانه ی این مردم سوئ استفاده کنند.....:gol:
بله متاسفانه اینطوریه
ممنون از پست خوبتون:gol:
 

mehdi tavakoli

عضو جدید
متاسفانه خرافات با فرهنگ ما گره خورده
نمیدونم چرا و مردم عاشق شایعه پراکنی هستن
و سعی نمیکنن ببینن منبع موثق داره یا نه
ممنون از خبرهات دوست عزیز;)




مردم ما پرداختن به حاشیه را خیلی بیشتر از متن دوست دارند حالا تو هر چیزی سیاست ورزش فرهنگ ......
 

spow

اخراجی موقت
ممنون عزیز

خیلی ممنون
واقعا حرف دل منو گفتی
دستت طلا
تاپیک فوق العاده خوبیه
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
قتل یک شاعر به خاطر خرافات

نادیه با مرگ خود حماسه مظلومیت زن در افغانستان و اعمال خشونت علیه زن را به اثبات رساند. و به اثبات رساند که علارغم تمام کنوانسیونها و پروتکلها هنوز خشونت بر علیه زنان در جامعه ما به فراوانی رواج داشته و حتی مسببان این گونه اعمال خشونت آمیز که به قتل زن منجر گردیده از نگاه قانون و جامعه مرد سالار ما مصون میمانند و این خود سر آغازی میگردد بر اعمال خشونتهای بعد و شدیدتر چرا که شوهر نادیه پس از قتل او به بهانه خودکشی شخصی نادیه از قید بند رها گشته و پرونده مختومه میگردد و بدینسان زور و قدرت بار دیگر خون ناحق انسانی دیگر را در افغانستان از دادگری قانون بدر میآورد و به گوشه ای می افکند.
نادیه که قربانی تعصبات کور مذهبی و خانوادگی گشت ثابت نمود که وضعیت تحصیلی مردان در جامعه افغانستان نیز نتوانسته تاثیری بر روی باورها و خرافه پرستی های جاهلیت ما مردم داشته باشد خرافه پرستی های بی جا که بنام ناموس و اسلام خنجری بر پیکره نیم جان رشد و ترقی جامعه افغانستان گردیده.


نادیه انجمن ( ۱۳۵۹ - ۱۳۸۴)، از شاعران جوان هرات بود که به سرایش غزل و شعر نو می پراخت.
این شمه ای است از شرح حالش بزبان خود او :"در پراضطراب‏ترين سال‏هاى انقلاب در هرات بدنيا آمدم؛ تحصيلاتم را با دو سال جهش در دبيرستان (ليسه) محبوبه هروى به پايان‏رساندم و اكنون شاگرد سال دوم دانشكده ادبيات و علوم بشرى دانشگاه هراتم. از زمانى كه خودم را به ياد دارم به شعر علاقه داشتم وزنجيرهاى شش ساله اسارت دوران طالبان، كه پايم را بسته بودند سبب شدند تا با پاى قلم وارد عرصه شعر شوم و لنگ لنگان قدمى‏بردارم. تشويق دوستان همدل دلگرمم كرد كه به اين راه ادامه دهم ولى هنوز هنگام گام زدن پاى قلم مى‏لرزد و خودم نيز. زيرا كه از لغزش‏درين راه خود را ايمن نمى‏دانم كه راهى سخت در پيش است و من نااستوار قدم."

نادیه در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، در هرات در غرب افغانستان به دنیا آمد.
او از پانزده سالگی به سرودن شعر آغاز کرد، اما آغاز شاعری او، مصادف بود با اشغال شهر هرات توسط گروه بنیادگرای طالبان.
طالبان، هر گونه فعالیت اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی زنان و دختران افغان را ممنوع کرده بودند. نادیه ی نوجوان نیز، سالهای پر تب و تاب نوجوانی خود را در زیر سایه حاکمیت تندروهای طالبان گذراند.
او در آن سالها که زنان بدون داشتن محرم، حق بیرون رفتن از خانه را نداشتند، در خانه به طور خصوصی درس می خواند و در جلسات خصوصی و مخفیانه ادبی هرات شرکت می کرد.
نادیه انجمن از دست پرورده های کارگاه سوزن طلایی است. این کارگاه، در زمان حاکمیت طالبان، توسط شماری از فرهنگیان هرات ایجاد شده بود و در پوشش آموزش خیاطی به زنان، جلسات نقد ادبی و شعرخوانی دایر می کرد.
با سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی، نادیه انجمن هم به ادامه تحصیل در مدرسه پرداخت و بعد وارد دانشگاه هرات شد و در دانشکده ادبیات به تحصیل پرداخت. نادیه سپس با مردی از کارمندان دانشکده ادبیات دانشگاه هرات به این امید ازدواج نمود که او را فردی روشنفکر یافته و خواد توانست با تکیه بر حمایتهای شوهرش راه پیشرفت و ترقی برای خود و یکی از مسببان رشد و شکوفایی شعر و ادب فارسی در افغانستان باشد.اما دریغ که این ازدواج سرفصل سرد زندگی او بود.
شوهر نادیه، او را از شرکت در جلسات مشاعره و نقد ادبی که در انجمن ادبی هرات برگزار می شد باز می داشت. فقط به این دلیل که نادیه ناموس اوست و او دوست نمیدارد همسرش در جمعی حضور یابد که مردان نیز شرکت دارند و آنگاه که دیدگاه ها به دو سو کشیده شد چنان نادیه را مورد لت و کوب قرار داد که این شاعره مظلوم بر اثر شدت لت و کوب در پنجم نوامبر سال ۲۰۰۵ میلادی، جان باخت.
نادیه جان باخت تا صدای مظلومیت زنان افغانستان را بار دیگر طنین انداز نماید
نادیه جان باخت تا غرور بیجا و ذهنیت واپس گرای مردان افغانستان را فریاد زند
سایت فارسی بی بی سی به نقل از پلیس هرات گزارش داد که آثار ضرب و جرح در جسد خانم انجمن مشهود بوده است.
پلیس همچنین گفت که شوهر خانم انجمن، در بازجویی های اولیه، به ضرب و شتم همسرش اعتراف کرده است.

منبع : http://manvma.******.com/post-50.aspx
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
خرافات و جنایت


با باوری اشتباه که در هیچ کجا ننوشته .مردم ساده لوح دست به جنایت می زنند
ختنه کردن دختران کوچک که هنوز در نقاطی از کشور و جهان اجرا می شود نمونه ای از آمیزش خرافات و جنایت است . این عروسک کوچک هم قربانی خرافت و جنایت است .

 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
فالگیری


دستتو بده به من تا فال تو رو بگیرم در ضمن کیف پولتو هم بده تا آینده رو بگم که چطوری بی پول می شی .... بیچاره.
 

forough gh

عضو جدید
مدتی پیش تصویر اسكن شده‌ای از نامه‌ای منسوب به امام زمان( توجه كنید! به خط فارسی و نه عربی) در تهران و مسجد جمكرانتوزیع شد و در نشریه‌ی خورشید نیز به چاپ رسید و به تعداد زیاد در محافل مذهبی تكثیر و در سایت‌های اینترنتی نیز منتشرشد كه در آن اشاره شده این دستخط امام زماناست و خادم مسجد آن را پیدا كرده است. خادم مسجد نوشته
در تاریخ 12 محرم 1404 هجری قمری صندوق موقوفه مسجد را كه نذورات و كمك‌های مردمی در آن جمع و صرفاطعام به نام حضرت اباالفضل علیه السلام و عاشورا و مناسبت‌های دیگر دینی می‌شود،باز كردم و مشاهده نمودم به همراه پول‌های درون صندوق نامه‌ای در آن انداخته شده كهروی آن دو عدد شكلات تقریبا بزرگ قرار دارد در حالی كه همه می‌دانیم این شكلات‌هاهر قدر كوچك باشند ممكن نیست از روزنه باریك صندوق به درون آن وارد شده باشند».

این كه چرا امام زمان ناگزیر شده‌اند وجود خود را با انداختن دو شكلات در صندوقمسجدی اثبات كنند مشخص نیست. اما مشخص‌تر این است كه به مصداق هر چه دروغ بزرگ‌ترباورش آسان‌تر: «هر چه دروغ عوامانه ‌تر، عوام‌پذیرتر خواهد بود

[/quote]
جالب بود جالبتر همش از قم سرچشمه گرفته
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
قتل پدر به خاطر خرافات

ایمان - خبرگزاری دوستی

پسری که متهم به قتل پدرش است در اعتراف به جرم گفت: «پدرم را کشتم تا پاک شود.» !
ساعت دو بامداد روز پنجشنبه کلانتری 140 باغ فیض از کشته شدن مردی در طبقه دوم یک مجتمع آپارتمانی باخبر شدند. با حضور ماموران به محل حادثه مشخص شد این مرد 52 ساله، محسن نام دارد و به دست پسر بزرگش به قتل رسیده است. روز حادثه همسر این مرد برای مراسم ختم یکی از اقوام به خانه برادر خود رفته بود و پسر دیگر خانواده نیز در منزل حضور نداشته است. به گفته مادر، شب هنگامی که هنوز در خانه برادرش بود پسر بزرگ تر به آنجا آمد و به دایی خود گفت که پدرش را به قتل رسانده است.
وی در ارتباط با اینکه آیا پیش از این میان این پدر و پسر اختلافی وجود داشته است به بازپرس پرونده گفت: «تاکنون مشکل خاصی نداشته اند و فقط اختلافات ساده پدر و پسری بین آنها پیش آمده است.» با اعتراف پسر به قتل پدر خود مشخص شد از دو سال پیش این پسر عضو گروه و فرقه مذهبی افراطی شده بود.
وی روزهای زیادی را گرسنه و تشنه به ریاضت می گذراند و با پای پیاده به سفرهای طولانی می رفت و در نهایت به سیر و سلوک های افراطی روی آورد. به گفته متهم از مدتی پیش دچار توهم شده بود و احساس کرد با موجودات ماورایی ارتباط دارد و صدای اجنه را در گوشش می شنید. پسر ادعا می کند شب حادثه نیز صدایی در گوش خود شنیده است که به او گفت: «تو پسر شرعی و قانونی پدر خود نیستی و اگر می خواهی پدرت پاک شود او را بکش .»پسر نیز به آشپزخانه رفته و با برداشتن بزرگ ترین چاقویی که در منزل وجود داشته به سراغ پدر رفت. به گفته اصغرزاده بازپرس این پرونده، محسن پدر خانواده با 40 ضربه چاقو از روبه رو و پنج ضربه در سینه، شکم، پهلو و قلب به قتل رسیده است و ماموران چاقو را در محل حادثه پیدا کرده اند.
بدون شک این جوان به دلیل اختلالات روانی و خرافاتی که به آنها اعتقاد داشته است دچار توهم شده و پدر خود را به قتل رسانده است . این گونه اوهام و خرافات در جامعه ی ما بسیار وجود دارند و مسبب بسیاری از مشکلات و گرفتاری های ما نیز همین اعتقادات قدیمی است .
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
ارواح سرگردان



این هم یه روح سرگردان که داره از پله پایین میاد که در همین حین عکاس سر رسید و یه عکس یادگاری گرفت البته فکر کنم عکس مال ۵۰ سال پیشه هنگامی که دروبین سیاه وسفید بوده و همه می دانیم برای گرفتن عکس با آن دوربینها حداقل ۱۰ دقیقه وقت می خواست پس ای روح سرگردان همان طور بی حرکت باش تا ما یه عکس یادگاری بگیریم
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
عکس از برزخ !؟

می گویند ارواح خبیث در برزخ به این روز گرفتار می شوند . سوال اینجا است ُ چه کسی از عالم برزخ برگشته و این عکس را با خود آورده است ؟؟

 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
عکس شیطان


دیدن عکس شیطان ، آیا تا به حال فکر کرده اید چرا این شیطان فقط خود را نشان شخصی داد که عکاس بود و در ضمن در همان چند صدم ثانیه این شخص توانست این عکس را بگیرد و بعد هم سکته کند و بمیرد تا دیگر مشخص نشود این عکس را چه کسی گرفته و در کچا .
کمی فکر کنید آیا فیلمبردار و عکاس فیلمهای ارباب حلقه ها هم نمی توانستند ادعا کنند در روز چندین شیطان را می بینند و عکس می گیرند .
بیچاره شیطان که این هم بازیچه افرادی سودجو از جمله این عکاس شده .​

 

spow

اخراجی موقت
همشهری داغ دلمونو که تازه کردی باز
دمت هات

دستت طلا
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
از این نمونه ها زیادن
متاسفانه تو کشور ما رفته رفته داره زیادتر میشه!!
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو یکی از روستاهای بابل یک زن خیلی جوون هست.یک بار برای خنده با یکی از دوستان خرافاتی رفتم اونجا.ساعت 11 صبح رفتیم.با اشنا بازی و وقت قبلی ساعت 5 رفتیم تو.3 تا منشی داشت.تو میزش کامپیوتر بود.از همه جای ایران امده بودند
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو یکی از روستاهای بابل یک زن خیلی جوون هست.یک بار برای خنده با یکی از دوستان خرافاتی رفتم اونجا.ساعت 11 صبح رفتیم.با اشنا بازی و وقت قبلی ساعت 5 رفتیم تو.3 تا منشی داشت.تو میزش کامپیوتر بود.از همه جای ایران امده بودند
:surprised::surprised:
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجور خرافات زیادن و متاسفانه رفته رفته زیادتر میشن
 

Similar threads

بالا