گربه ها موجودات فوق العاده مرموزی هستند. در طول قرن ها، زندگی این حیوان دستخوش باورها، خرافات و رفتارهای بدونه پایه و اساس انسانها بوده است. گربه ها در روند تارخ رنج و سختیهای بسیار دیدند و با صبر و بردباری به تحمل نادانیهای بشر پرداختند و هیچ نگفتند. به نظر می رسد که مردم هم سخت در شک و تردید بودند و هستند و نمی توانند جوابی برای تردیدهای خود در مورد طبیعت واقعی گربه بدست آورند تا ذهن خود را از خرافات پاک سازند. در زمان های مختلف در تاریخ بشریت گربه در نظر انسانها مقدس یا شیطانی، نماد بخت و اقبال و یا بدبختی و مرگ بوده است. و هر یک از این بینشها دلیلی نداشت جز جهل و نادانی مردم.
اروپایان اولین مهاجران امریکا، بسیاری خرافاتی و نسبت به گربه ها بدگمان بودند. در آن زمان وجود گربه ها در نظر مردم لازم بود، چرا که باعث کنترل جمعیت موش و موش صحرایی می شدند. با این حال آنها معتقد بودند که گربه ها با شیطان و در مواردی، با ساحران در ارتباط هستند و علت آن جست و خیز ها و صداهای شبانه این حیوان بود.
اما مصر باستان، اولین جایی بود که گربه ها در ۳،۰۰۰ سال پیش اهلی شدند، و گربه مقدس در نظر گرفته شد. یک خدای مصری ، Pasht ، با سر گربه، وجود داشت که در معبدش گربه ها زندگی می کردند. برخی معتقد بودند که اشعه های حیات بخش خورشید در چشمان گربه در شب برای امانت نگهداری می شود. برای کشتن گربه در مصر می توانستند مجرم را به مرگ محکوم کنند. و در سرزمین فراعنه، گربه سیاه را مسیری برای رسیدن شخص به موفقیت می دانستند.
فولکلور عبری باستان می گوید حادثه ای در کشتی نوح موجب بوجود آمدن اولین گربه شد. ظاهرا قبل از وقوع سیل هیچ گربه وجود نداشت. اما دو جفت شیر در کشتی بود و حضرت نوح حراس آن را داشت که این جانوران وحشی به حیوانات دیگر حمله کنند. پس نوح دعا کرد و از خدا راه حل خواست. و خدا با قرار دادن شیر ها به خواب عمیق جواب او را داد. زمانی که این مشکل حل شد، یک مشکل دیگر پدید آمد. ناگهان کشتی پر از موش شد. نوح زانو زد و دوباره دست به دعا برای پیدا کردن راه حلی شد. خدا پیشنهاد کرد که نوح ضربه محکمی به بینی شیر نر در خواب بزند، نوح چنین کرد و شیر عطسه کرد، و از حفرۀ بینی او اولین جفت از گربه بوجود آمد. و مشکل موش های کشتی حل شد.
یکی دیگر از نسخه های ایجاد گربه، ناشی از سنت مسیحی است. ظاهرا شیطان، در یکی دیگر از تلاش های دوره ای خود در خلقت بود، و طبق معمول در بوجود آوردن زیردستانی برای خود شکست خورد. و چون مهارت کافی در خلقت نداشت، تنها توانست اولین گربه را بوجود آورد(متاسفانه، این مخلوق بی مو بود). یک روز سرد، سنت پیتر دید در راهرو حیوانی از سرما به حالتی تأسفبار میلرزد و از روی ترحم روی آن را با پوستین پوشاند.
در قرون وسطی زندگی برای گربه ها بسیار سخت بود. در تعصبات دینی آن زمان، گربه ها (به ویژه گربه سیاه) روح شرارت در نظر گرفته می شدند. گربه ها موجودات اهریمنی بودند و به کمک و همکاری با ساحران محکوم بودند. و مردم بر این باور بودند که گاهی جادوگران در شکل گربه ظاهر می شدند تا شناخته نشوند. در آن زمان گربه جادوگر بود همچنین گفت میشد که این حیوان قدرت پیش بینی آینده را دارد.
در قرون وسطی، نادانی مردم تاحدی بود که تصور می کردند گربه ها علت اصلی بیماری طاعون سیاه هستند و به همین دلیل گربه ها را شکار می کردند و به بدترین صورت می کشتند. گاهی اوقات گربه ها به طور رسمی برای بسیاری از گناهان به سادگی اعدام می شدند. و یکی از این دلایل تشویق انسان ها توسط گربه به ظلم و ستم بود. و اگر صاحب گربه ای به علت جادوگر بودن به اعدام محکوم می شد این فرصت خوبی بود که گربۀ او نیز همراهش اعدم شود.
در اساطیر یونان آمده است که ونوس خدای زیبایی و باروری ارابه ای داشت که توسط دو گربه سیاه و سفید کشیده می شده، و او اغلب آنها را به اسب های سیاه و سفید تبدیل می کرده است تا سرعتشان در زمان حرکت بیشتر شود. و گربه ها این قدرت را از شیطان به دست آورده بودند.
همچنین آمده است که گربه‌ای در معبد تبت وجود داشت و هنگام مراقبۀ راهب‌ها مزاحم تمرکز آنها میشد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می‌رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد. این روال سالها ادامه پیدا کردو یکی از اصول کار آن مذهب شد. سالها بعد استاد بزرگ در گذشت، گربه هم مرد. راهبان آن معبد گربه‌ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند. سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت درباره‌ی “اهمیت بستن گربه”!!
_________________
خرافات مردم دنیا و نقش گربه به عنوان یک پیشگو !
گربه ها می توانند آب و هوا را پیش بینی کنند: وقتی قرار است باد بوزد گربه ها بینی خود را به فرش و پرده ها می بالند. و زمانی گربه ها شروع به مالیدن گوش ها می کنند بدانید به احتمال زیاد هنگامی است که باران شدیدی خواهد ببارد.
بعضی از مردم معتقد بودند که اگر گربه صورت خود را با پنجه در سالن تمیز کردند آنها در آینده معروف می شوند.
اگر گربه به طور مستمر در هر روز به نظر می رسد خارج پنجره را نگاه می کند، باران در راه است.
اگر فردی ببیند گربه سیاه و سفید در پشت سرش راه می رود پیشگویی از فال بد است.
داشتن پوسته گربه چند رنگ ولگرد پیشگویی از فال بد است.
در فرهنگ عامه وجود دارد برخی از گربه ها می توانند زمین لرزه را پیش بینی کنند.
زمانی دور دختر در کوه های اوزارک زندگی می کرد، فردی به او پیشنهاد ازدواج داد. او از جواب دادن نامطمئن و نمی دانست که آیا قبول کند یا نه، او بر روی تکه کاغذی ۳ تار مو از دم گربه را قرار داده و کاغذ را بست. صبح روز بعد، او کاغذ را باز کرد و جواب مثبت به خواستگاری داد زیرا موها به شکلY (yes)در کنار هم قرار گرفته بودند.
_بعضی از مردم معتقدند که گربه قادر به دیدن هاله انسان، میدان انرژی است که اطراف هر یک از ما قرار دارد و می توانند انسان خوب را از بد تشخیص دهند.
_آمریکایی معتقد بودند که اگر در اول زمستان گربه پشت خود را به آتش کند و بنشیند زمستان سردی را در پیش روی دارند.
_اگر گربه در زمان خواب تمام چهار چنگال خود را زیر بدنش جمع کند به معنی آن است که آب و هوای بدی در راه است.
_بعضی از مردم معتقدند که گربه ها ممکن است قادر به دیدن کابوس اعدام محکومین باشند.
_اگر گربه پشت گوش خود را تمیز کرد، باران در راه است.(بدون شک این خرافات در برخی از کشورهای بسیار بارانی آغاز شد!)
_اگرگربه یک بار عطسه کند یعنی اشک میریزید.
_اگر گربه، سه بار، عطسه کند خانواده دچارسرما خوردگی خواهد شد.
عطسه گربه نشانه ثروت در آینده است.
_در خرافات ایتالیایی آمده است که عطسه گربه برای صاحب آن همراه با فالی خوب است.
_ آمریکایی ها معتقد بودند اگر در بین چند نفر گربه صورت فردی را بلیسد آن فرد زودتر از دیگران ازدواج خواهد کرد.
_ اگر فردی موهای سفید گربه سیاه و سفید را بهمراه داشته باشد ، در کارهایش موفق خواهد شد.
_دهقانان فرانسوی تصور می کردند که گربه های سیاه می تواند مکان گنجهای دفن شده را پیدا کنند.
_در خرافات اسکاتلند آمده است که آمدن گربه سیاه و عجیب و غریب به ایوان و حیاط خانه رفاه را برای صاحب خانه به ارمغان می آورد.
اروپایان اولین مهاجران امریکا، بسیاری خرافاتی و نسبت به گربه ها بدگمان بودند. در آن زمان وجود گربه ها در نظر مردم لازم بود، چرا که باعث کنترل جمعیت موش و موش صحرایی می شدند. با این حال آنها معتقد بودند که گربه ها با شیطان و در مواردی، با ساحران در ارتباط هستند و علت آن جست و خیز ها و صداهای شبانه این حیوان بود.
اما مصر باستان، اولین جایی بود که گربه ها در ۳،۰۰۰ سال پیش اهلی شدند، و گربه مقدس در نظر گرفته شد. یک خدای مصری ، Pasht ، با سر گربه، وجود داشت که در معبدش گربه ها زندگی می کردند. برخی معتقد بودند که اشعه های حیات بخش خورشید در چشمان گربه در شب برای امانت نگهداری می شود. برای کشتن گربه در مصر می توانستند مجرم را به مرگ محکوم کنند. و در سرزمین فراعنه، گربه سیاه را مسیری برای رسیدن شخص به موفقیت می دانستند.
فولکلور عبری باستان می گوید حادثه ای در کشتی نوح موجب بوجود آمدن اولین گربه شد. ظاهرا قبل از وقوع سیل هیچ گربه وجود نداشت. اما دو جفت شیر در کشتی بود و حضرت نوح حراس آن را داشت که این جانوران وحشی به حیوانات دیگر حمله کنند. پس نوح دعا کرد و از خدا راه حل خواست. و خدا با قرار دادن شیر ها به خواب عمیق جواب او را داد. زمانی که این مشکل حل شد، یک مشکل دیگر پدید آمد. ناگهان کشتی پر از موش شد. نوح زانو زد و دوباره دست به دعا برای پیدا کردن راه حلی شد. خدا پیشنهاد کرد که نوح ضربه محکمی به بینی شیر نر در خواب بزند، نوح چنین کرد و شیر عطسه کرد، و از حفرۀ بینی او اولین جفت از گربه بوجود آمد. و مشکل موش های کشتی حل شد.
یکی دیگر از نسخه های ایجاد گربه، ناشی از سنت مسیحی است. ظاهرا شیطان، در یکی دیگر از تلاش های دوره ای خود در خلقت بود، و طبق معمول در بوجود آوردن زیردستانی برای خود شکست خورد. و چون مهارت کافی در خلقت نداشت، تنها توانست اولین گربه را بوجود آورد(متاسفانه، این مخلوق بی مو بود). یک روز سرد، سنت پیتر دید در راهرو حیوانی از سرما به حالتی تأسفبار میلرزد و از روی ترحم روی آن را با پوستین پوشاند.
در قرون وسطی زندگی برای گربه ها بسیار سخت بود. در تعصبات دینی آن زمان، گربه ها (به ویژه گربه سیاه) روح شرارت در نظر گرفته می شدند. گربه ها موجودات اهریمنی بودند و به کمک و همکاری با ساحران محکوم بودند. و مردم بر این باور بودند که گاهی جادوگران در شکل گربه ظاهر می شدند تا شناخته نشوند. در آن زمان گربه جادوگر بود همچنین گفت میشد که این حیوان قدرت پیش بینی آینده را دارد.
در قرون وسطی، نادانی مردم تاحدی بود که تصور می کردند گربه ها علت اصلی بیماری طاعون سیاه هستند و به همین دلیل گربه ها را شکار می کردند و به بدترین صورت می کشتند. گاهی اوقات گربه ها به طور رسمی برای بسیاری از گناهان به سادگی اعدام می شدند. و یکی از این دلایل تشویق انسان ها توسط گربه به ظلم و ستم بود. و اگر صاحب گربه ای به علت جادوگر بودن به اعدام محکوم می شد این فرصت خوبی بود که گربۀ او نیز همراهش اعدم شود.
در اساطیر یونان آمده است که ونوس خدای زیبایی و باروری ارابه ای داشت که توسط دو گربه سیاه و سفید کشیده می شده، و او اغلب آنها را به اسب های سیاه و سفید تبدیل می کرده است تا سرعتشان در زمان حرکت بیشتر شود. و گربه ها این قدرت را از شیطان به دست آورده بودند.
همچنین آمده است که گربه‌ای در معبد تبت وجود داشت و هنگام مراقبۀ راهب‌ها مزاحم تمرکز آنها میشد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می‌رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد. این روال سالها ادامه پیدا کردو یکی از اصول کار آن مذهب شد. سالها بعد استاد بزرگ در گذشت، گربه هم مرد. راهبان آن معبد گربه‌ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند. سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت درباره‌ی “اهمیت بستن گربه”!!
_________________
خرافات مردم دنیا و نقش گربه به عنوان یک پیشگو !
گربه ها می توانند آب و هوا را پیش بینی کنند: وقتی قرار است باد بوزد گربه ها بینی خود را به فرش و پرده ها می بالند. و زمانی گربه ها شروع به مالیدن گوش ها می کنند بدانید به احتمال زیاد هنگامی است که باران شدیدی خواهد ببارد.
بعضی از مردم معتقد بودند که اگر گربه صورت خود را با پنجه در سالن تمیز کردند آنها در آینده معروف می شوند.
اگر گربه به طور مستمر در هر روز به نظر می رسد خارج پنجره را نگاه می کند، باران در راه است.
اگر فردی ببیند گربه سیاه و سفید در پشت سرش راه می رود پیشگویی از فال بد است.
داشتن پوسته گربه چند رنگ ولگرد پیشگویی از فال بد است.
در فرهنگ عامه وجود دارد برخی از گربه ها می توانند زمین لرزه را پیش بینی کنند.
زمانی دور دختر در کوه های اوزارک زندگی می کرد، فردی به او پیشنهاد ازدواج داد. او از جواب دادن نامطمئن و نمی دانست که آیا قبول کند یا نه، او بر روی تکه کاغذی ۳ تار مو از دم گربه را قرار داده و کاغذ را بست. صبح روز بعد، او کاغذ را باز کرد و جواب مثبت به خواستگاری داد زیرا موها به شکلY (yes)در کنار هم قرار گرفته بودند.
_بعضی از مردم معتقدند که گربه قادر به دیدن هاله انسان، میدان انرژی است که اطراف هر یک از ما قرار دارد و می توانند انسان خوب را از بد تشخیص دهند.
_آمریکایی معتقد بودند که اگر در اول زمستان گربه پشت خود را به آتش کند و بنشیند زمستان سردی را در پیش روی دارند.
_اگر گربه در زمان خواب تمام چهار چنگال خود را زیر بدنش جمع کند به معنی آن است که آب و هوای بدی در راه است.
_بعضی از مردم معتقدند که گربه ها ممکن است قادر به دیدن کابوس اعدام محکومین باشند.
_اگر گربه پشت گوش خود را تمیز کرد، باران در راه است.(بدون شک این خرافات در برخی از کشورهای بسیار بارانی آغاز شد!)
_اگرگربه یک بار عطسه کند یعنی اشک میریزید.
_اگر گربه، سه بار، عطسه کند خانواده دچارسرما خوردگی خواهد شد.
عطسه گربه نشانه ثروت در آینده است.
_در خرافات ایتالیایی آمده است که عطسه گربه برای صاحب آن همراه با فالی خوب است.
_ آمریکایی ها معتقد بودند اگر در بین چند نفر گربه صورت فردی را بلیسد آن فرد زودتر از دیگران ازدواج خواهد کرد.
_ اگر فردی موهای سفید گربه سیاه و سفید را بهمراه داشته باشد ، در کارهایش موفق خواهد شد.
_دهقانان فرانسوی تصور می کردند که گربه های سیاه می تواند مکان گنجهای دفن شده را پیدا کنند.
_در خرافات اسکاتلند آمده است که آمدن گربه سیاه و عجیب و غریب به ایوان و حیاط خانه رفاه را برای صاحب خانه به ارمغان می آورد.
