همین تخصص و دانش هم از طریق گفتگو بدست میاد.
مطلقاً این طور نیست
این جمله که ظاهرا کپی شده , مربوط به موضوع نیست .
کپی نشده؛ در جواب به جمله های شما بوده
گفتگو براساس منطق و عقلانیت به دور از تعصبات فکری و عقیدتی از ضرورتهای این تالار است.حالا یا به راهکاری میرسیم یا اینکه از این طریق میتونیم تمرین فکری بکنیم که باعث بشه جهان بینی ما در مورد حوزه های اندیشه گسترش پیدا کنه. شما نگران نباشید.
گفتگو از آغاز زایش انسان در جهان خاکی راه گشای بسیاری از مشکلات تا زمان حاضر بوده است. هنگامی که منطق گفتگو در جامعه حاکم باشد، بسیاری از مسایل فکری و عقیدتی قابل حل و فصل خواهد بود.
گفتگو در لغت به معنای مباحثه، مجادله، مکالمه، گفتار و گفت و شنود (دهخدا، 11/ 1692-1693) و مبادله و مباحثه در باب اندیشهها است ( American. Language,1989,p. 9-21 ). گفتگو نشان دهنده نوعی سیلان و جریان معنی میان شماری از افراد است. از رهگذر این جریان معنی، نوعی فهم و درک نو که در آغاز گفتگو وجود نداشته، پدیدار میشود (پایا، 66). مفهوم ظاهری «گفتگو» آن است که دو طرف مایلند براساس تفاهم، همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند. باید هر دو طرف، گفتگو را ضروری دانسته و از آن استقبال کنند. سقراط «پدر گفتگو » این فرایند را آن لحظه ممکن میداند که انسان به جهل خود واقف باشد. گفتگو از منظر سقراط محصول توجه آدمی به این نکته است که «نمیداند» ( تافلروهمکاران، 11).
farsnews.com/13951109002024
داخل همین متن درباره آداب گفتگو هم مطالبی آورده شده که توجه بهش خالی از لطف نیست
در سطح جهانی، کشورها دارای وزارت دفاع، کلی افراد آموزش دیده، سگ های آموزش دیده برای دریدن و تکه تکه کردن، سربازهای آماده، مرز های تحت حفاظت، تسلیحات مختلف پیشرفته و بالاخص تکنولوژی از بین بردن کل کره زمین هستن... راه آورد ادامه ی تلاش دانشمندان و اندیشمندان دوره جنگ های جهانی، همین موارد بوده. اینکه عده ای مهره های بازی های نظامی سطح جهان می شن، ناشی از اهرم های فشار اون جامعه هست که در جایی مادیات هست، در جایی ایثار و فداکاری بخاطر یک ذره خاک وطن و در جاهای دیگه عوامل دیگه که
توان یک نفر برای مقابله با این حجم از حرکت های حمله و دفاع ناچیز هست.
نظریه پردازی در باره این موضوعات قبل از گفتگو، نیاز به بررسی کلی نظریه و ایده داره که بشه موردی رو مطرح کرد که کاربرد داشته باشه و حاصل تلاش های یک نفر یا یک تیم باشه همون طور که در دنیای اقتصاد و حیطه نظامی نظریات جالبی مطرح شده که حاصل تجربیات و کند و کاو عده ای در باره رفتار های جمعی بوده نه صرفاً گفتگو که انقد روش تاکید میشه. گفتگو با اهل اون موضوع یا حیطه درست تر هست نه با سطح عوام.
یک نفری که بهش اشاره شد، اگر یک انسان معمولی باشه، کمترین حدش می تونه این باشه که انسان های سالم و به دور از تعصب و خشونت و جانب داری های بدون تعقل به جامعه تحویل بده و در نحوه تربیت بچه ها و کودکان دقت عمل زیادی داشته باشند؛ چرا که هیتلر، صدام، ناپلئون از سطوح خیلی پایین جامعه که در کودکی تخم نفرت در دلشون کاشته شده بوده، در بزرگسالی انتقام برخورد های دور از انسانیت جامعه - حتی پزشک جامعه- رو از توده های مردمی گرفتن. راهکار این هست که انسانیت رو ترویج بدیم، نه خشونت رو. گرفتن حق رو یاد بدیم نه با انتقام از توده های مشابه مردمی بلکه اصلاح و قرار دادن روال غلط جامعه توو راه درستش... ادب رو از بی ادبان یاد بگیریم و یاد بدیم.
از لحاظ تئوری ریاضی و رفتارها و الگوریتم رفتاری هم میشه به خیلی از نتایج رسید و راهکار داد اما نیازمند یک تحقیق علمی هست نه گفتگو..