بیماری های گیاهان جالیزی و زینتی

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● فيلودي گوجه فرنگي Tomato Big Bud

اين بيماري در آمريکا،استراليا و ايران وجود دارد. در بوته هاي گوجه فرنگي توليد برگهاي ريز در انتهاي بوته مي کند که زرد مي باشند، برگهاي پائيني لوله شده، ساقه ضخيم مي شود. گلها بجاي آنکه آويزان باشند عمودي روي بوته قرار مي گيرند. کاسبرگها بيش از معمول رشد مي کنند و جسم کيسه مانندي را تشکيل مي دهند و جوانه ها متورم مي شود. گلبرگي ديده نمي شود و تمام اجزاگل سبز رنگ مي شوند. عامل بيماري phytoplasma مي باشد. زنجره چغندر قند N.haematocopes بعنوان ناقل آن در ايران گزارش شده است.

● ويروس موزائک گوجه فرنگي Tomato Mosaic Virus

در کليه مناطق کشت گوجه فرنگي اين ويروس پراکنده است در ايران در استانهاي هرمزگان، بوشهر وقسمتهاي جنوبي ايران مسئله ساز است .

▪ علائم : ايجاد موزائيک که ممکن است شديد يا خفيف باشد در مواردي تؤام با بد شکلي برگ و کم رشدي بوته همراه است. در مواردي لکه ها وخطوط نکروتيک قهوه اي روي ساقه و برگ ايجاد مي شود. معمولا اگر ويروس فوق باCMV ويا PVX همراه باشد اين علائم شديدتر است و در اين حالت به آن double streak گويند . در ميوه نيز ممکن است بدشکلي و لکه هاي قهوه اي در سطح ميوه و يا گوشت آن ايجاد کنند. علاوه بر اين ممکن است قسمتهايي از ميوه سنگي و سفت شود.

عامل بيماري ويروسي ميله اي به ابعاد ۱۸nm - ۳۰۰ است. از لحاظ سرولوژي و خصوصيات ظاهري اين ويروس بسيار شبيه TMV است،اما بر اساس برخي خصوصيات خاص ايندو ويروس از يکديگر متمايز شده اند. انتقال اين ويروس از طريق مکانيکي ميسر است . اين ويروس در گوجه فرنگي بذر زاد مي شود. اين ويروس اگر در خاک خشک باشد مدتها در خاک دوام مي آورد اما در خاک مرطوب سريعا از بين مي رود.

● ويروس موزائيک خيار Cucumber mosaic Virus (CMV)

اين ويروس داراي دامنه ميزبان وسيعي است و در تمام دنيا گسترش دارد . صدها گونه گياهي و تقريباً ۵۰ خانواده بعنوان ميزبان آن گزارش شده اند . تمام کدوئيان به اين ويروس حساس مي باشند . مانند کدو ، هنئوانه ، طالبي ، خربزه ، انواع گياهان زينتي نيز مورد حمله اين ويروس واقع مي شوند.

اين ويروس در فارس ، ياسوج و ممسني در خيار بسيار مهم و خسارت زا است . در کل ايران نقشي درجه دوم در محصولات جاليزي دارا مي باشد .

● مشخصات ويروس:

ويروسي است ايزومتريک به قطر nm ۲۸ در محيط خارج کم ثبات است ، زيرا اجزاء Protein پوششي ويروس به هم نچسبيده و به راحتي آنزيمهاي ريبونوکلوئاز قادرند نوکلئيک اسيد را تجزيه کنند . ژنوم آن RNA تک رشته اي و سه قسمتي است . انتقال مکانيکي آن به راحتي امکان پذير است . انتقال طبيعي آن با شته مانند :شته سبز هلو و شته سبز پنبه صورت مي گيرد. رابطه ويروس با شته به صورت ناپاياست . اين ويروس در کدوئيان بذر زاد نمي شود .

▪ پايداري : پايداري اين ويروس در علفهاي هرز بسيار مهم است. در بدن شته ناقل نمي تواند پايداري کند زيرا رابطه آن با ويروس ناپاياست. گياهاني مانند چغندرقند که در فصل زمستان در مزرعه هستند مي توانند ويروس را انتقال دهند.

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
Vascular Verticillium wilt

Vascular Verticillium wilt

● پژمردگي آوندي ناشي از ورتيسيليوم Vascular Verticillium wilt

از لحاظ نوع علائم و نحوه ايجاد بيماري مثل بيماري ناشي از فوزاريوم است اما تفاوتهائي نيز با آن دارد .

▪ علائم : زردي برگها بويژه در يک سوم پائيني گياه که اين زردي معمولاً کمتر از زردي ناشي از فوزاريوماست . زردي معمولاً يک طرفه است . اپي ناستي در برگها مشاهده مي شود که در اثر رشد غير متعادل قسمتهاي مختلف برگ ايجاد مي شود . پژمردگي بوته و قهوه اي شدن اوند هم از ديگر علائم بيماري است . علاوه بر اين ، بيماري ناشي از ورتيسيليوم در هواي خنکتر ظاهر مي شود ( نسبت به فوزاريوم ) براي تشخيص قطعي ورتيسيليوم و فوزاريوم از يکديگر بايستي حتماً اقدام به کشت آنها نمود . لازم به ذکر است تشخيص قطعي اين دو پاتوژن از يکديگر در مزرعه ممکن نيست .

عامل بيماري دو گونه V.dahlia و V.albo – atrum مي باشد . قارچ ورتيسيليوم جزء قارچهاي ناقص است و داراي کنيديوم کنيديوفر و سلول اسپوزا (Phialide ) مي باشد . در V.albo – atrum ريسه سياه (Drak mycelium) و در V. dahlia ميکرواسکلرت بعنوان اندام مقاوم قارچ است .

▪ عوامل مختلفي در رشد يا ضعف بيماري ناشي از قارچ فوق مؤثرند که مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

۱) ميزان تحمل يا مقاومت واريته هاي گياه ميزبان

۲) نژاد قارچ

۳) مقدار اوليه مايه بيماري (اينوکولوم اوليه )

۴) دما

استفاده از ارقام مقاوم ، تناوب با گياهان غير ميزبان مانند غلات ، ضد عفوني خاک خزانه ، آفتابدهي (Solarization) ، استفاده از غده سالم .

● پوسيدگي اسکروتينيايي گوجه فرنگي و بادمجان egg plant & tomato sclerotin rot

بيماري اسکلروتينيائي گوجه فرنگي و بادمجان توسط دکتر بني هاشمي در سال ۱۳۶۴ در نواحي بوشهر گزارش شده است.

گونه هاي Sclerotinia Spp در بيشتر نقاط دنيا سبب بيماريهاي خطرناک مي شوند. بيشتر گياهان گوشتي به انضمام سبزيها ، گلها و بوته ها علفهاي هرز مورد حمله قرار مي گيرند .

● نشانه هاي بيماري

در روي ساقه هاي گوجه فرنگي ، سيب زميني ، خيار و لوبيا علائم بيماري در روي ساقه اصلي يا شاخه هاي فرعي مشاهده مي شود . اين علائم از محل زخم يا محل انشعاب شروع مي گردد و به خصوص در نزديک سطح زمين مناطق آب سوخته اي با رنگ قهوه اي روشن يا قهوه اي تيره مشاهده مي شوند . توده ميسليوم سفيد با سختينه هائي در روي ساقه ديده شده و پوسيدگي نرم را سبب مي گردد . در مناطق گرم و خشک شانکرهاي خشک توسعه يافته ، سبب از بين رفتن گياهان مي شود بدون اينکه پوسيدگي نرم ايجاد گردد . دکتربني هاشمي (۱۳۶۴) علائم بوته ميري و يا خشکيدگي برخي از شاخه هاي نبات را مشاهده نموده و متذکر شده است آلودگي در ناحيه طوقه يا قسمت هوائي نبات صورت مي گيرد و درون نسج آلوده گياه سختنيه ها ريز يا درشت سياهرنگ بوجود مي آيند .

● عامل بيماري

بني هاشمي دو گونه قارچ با نامهاي Sclerotinia sclerotiorum داراي سختينه هاي درشت (۲ تا ۵ ميليمتر ) و ديگري به نام S. minor داراي سختينه هاي ريز (۰.۵ تا ۱ ميليمتر) را از عوامل بيماري مي داند.

عامل بيماري به صورت ميسليوم در روي گياهاني که در مزرعه باقي مانده اند يا به صورت سختينه در بقاياي گياهان ، فصل نامساعد سال را مي گذراند.

قارچ عامل بيماري به رطوبت زياد احتياج دارد . در بارانهاي مداوم ، مه يا آبياري باراني خسارت خيلي شديد است.

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● کنترل:

▪ کنترل در گلخانه:

۱) دادن بخار آب در خاک گلخانه به مدت يک ساعت در دماي ۵۵ درجه سانتيگراد جهت از بين بردن سختينه ها

۲) ضد عفوني خاک با کلروپيکرين، متام سديم و دازومت جهت از بين بردن سختينه ها

۳) سمپاشي با کينتوزون

▪ کنترل در مزرعه:

۱) غرقاب کردن زمين به مدت ۴۵- ۲۳ روز

۲) عدم آبياري باراني

۳) تناوب طولاني بدون کاشت کاهو

۴) کنترل بيولوژيک در مزرعه با قارچ Coniothyrium minitans

● فيلودي گوجه فرنگي Tomato Big Bud

اين بيماري در آمريکا،استراليا و ايران وجود دارد. در بوته هاي گوجه فرنگي توليد برگهاي ريز در انتهاي بوته مي کند که زرد مي باشند، برگهاي پائيني لوله شده، ساقه ضخيم مي شود. گلها بجاي آنکه آويزان باشند عمودي روي بوته قرار مي گيرند. کاسبرگها بيش از معمول رشد مي کنند و جسم کيسه مانندي را تشکيل مي دهند و جوانه ها متورم مي شود. گلبرگي ديده نمي شود و تمام اجزاگل سبز رنگ مي شوند. عامل بيماري phytoplasma مي باشد. زنجره چغندر قند N.haematocopes بعنوان ناقل آن در ايران گزارش شده است.

● بيماري هاي فيزيو لوژيک گوجه فرنگي

▪ پوسيدگي گلگاه گوجه فرنگي : Blossom End Rot

علائم اوليه پوسيدگي گلگاه شامل لکه هاي آب سوخته روي گلگاه ميوه هاي رسيده يا در نزديکي آن است . اين لکه ها به سرعت رشد مي کنند و ممکن است به هم بپيوندند و نواحي آسيب ديده وسيعي را بوجود بياورند. به علت خشک و چروک شدن بافت ، سطح زخمها چروکيده و چرمي و به رنگ قهوه اي تيره تا سياه در مي آيد. قسمتهاي آسيب ديده معمولا مورد حمله پاتوژنهاي ثانويه قرار مي گيرند که باعث پوسيدگي نرم و فساد ميوه مي گردند. در برخي مواقع بافتهاي داخلي بيرنگ شده و متلاشي مي گردند بي آنکه علائم قابل مشاهده اي در سطح ميوه وجود داشته باشد.

پوسيدگي گلگاه عارضه اي است که با کمبود موقتي کلسيم موجود در گياه مرتبط است و با تغييرات رطوبتي خاک تشديد مي شود . اگر ميزان آب محدود باشد، رشد گياه کند مي شود و متعاقبا جذب مواد غذايي نيز کاهش مي يابد. اين موضوع باعث کاهش غلظت کلسيم در گياه مي گردد زيرا کلسيم توسط جريان آب در گياه جابجا مي شود. به همين دليل بخشهايي از گياه که سريع تر تعرق مي کنند، بيشترين ميزان کلسيم را دريافت مي نمايند.اين نواحي معمولا برگهاي بزرگ هستند که به خاطر اندازه شان تعرق زيادتري دارند. به اين ترتيب ميوه هاي در حال رشد، کمترين ميزان کلسيم مورد نياز خود را دريافت مي کنند. استرس هاي رطوبتي اي که حتي در نتيجه پژمردگي هاي جزئي گياه بوجود مي آيد، براي ايجاد کمبود کلسيم کافي است. زماني که رطوبت به حد مناسب مي رسد، گياه رشد طبيعي خود را از سر مي گيرد. ولي جذب کلسيم هنوز کند است و گياهي که به سرعت در حال بزرگ شدن است، کلسيم کافي براي رشد خود دريافت نمي کند. کاربرد کودهاي نيتروژنه به صورت آمونيوم نيز مستقيما بر جذب کلسيم در گياه گوجه فرنگي تاثير مي گذارد و باعث کاهش جذب کلسيم و تجمع آن در بافتهاي برگ گوجه فرنگي مي گردد. در ضمن قطع شدن ريشه ها نيز باعث اين عارضه مي شود.

ميزان انتشار عارضه پوسيدگي گلگاه را مي توان با فراهم کردن رطوبت يکنواخت در مزرعه ( مثلا با استفاده از مالچ که هم باعث کنترل علفهاي هرز مي شود و هم مزرعه نيازي به کلتيواتور زدن پيدا نمي کند که ريشه ها در اثر آن آسيب ببينند ) و عدم مصرف زياده از حد کودهاي ازته کاهش داد. البته واريته هاي مختلف گوجه فرنگي از نظر حساسيت با هم بسيار تفاوت دارند. هيچکدام از واريته هاي حاضر تحمل کافي نسبت به اين عارضه ندارند تا بتوان از آنها به عنوان يک راه کنترلي استفاده کرد. در ضمن گزارش شده است که اسپري به موقع ميوه و شاخ وبرگ گوجه فرنگي با محلول رقيق شده کلريد کلسيم و تکرار آن، مانع از پوسيدگي گلگاه گوجه فرنگي مي شود.

▪ آفتاب سوختگي : Sunscald

علائم آفتا ب سوختگي ابتدا روي گوجه فرنگي هاي کال ديده مي شود. اين علائم به صورت بروز نواحي سفيد يا برنزه روشن روي ميوه هايي است که در معرض آفتاب قرار گرفته اند. نواحي تغييير رنگ يافته چروک خورده و فرورفته اند و اغلب با يک هاله زرد رنگ احاطه شده اند. اين نواحي معمولا در قسمت بالاي ميوه ، جايي که بيشتر در معرض آفتاب قرار مي گيرد، ديده مي شوند. عارضه آفتاب سوختگي در بوته هايي که برگهاي پاييني آنها دراثر Septoria يا Early Blight . از بين رفته اند، و ميوه ها به شدت در معرض نور خورشيد قرار گرفته اند، ديده مي شود. بخشهاي آسيب ديده ميوه ممکن است توسط پاتوژن هاي ثانويه مورد حمله قرار گيرند.

کنترل : مراقب باشيد که در موقع برداشت يا هرس کردن، ميوه ها در معرض نور مستقيم خورشيد قرار نگيرند. داربست ها را طوري بببنديد که ميوه ها در معرض خورشيد نباشند. استفاده از قارچکش ها و مبارزه با بيماري هاي برگي از نابود شدن برگها جلوگيري مي کند. از کلتيوار هايي استفاده کنيد که پوشش برگي مناسبي دارند.
 
  • Like
واکنش ها: fgni

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
▪ Catfacing

▪ Catfacing

▪ Catfacing :

علائم اين عارضه به صورت نواحي فرو رفته و دندانه دار در قسمت گلگاه ميوه است. گاهي خود ميوه نيز بدشکل شده و به صورت قلوه اي شکل يا اشکال ديگر در مي آيد. اين عارضه وقتي به وجود مي آيد که دماي هوا در طول گلدهي و تشکيل ميوه کمتر از ۱۰ درجه سانتيگراد شود. اين دما باعث مي شو د که گرده افشاني کامل صورت نگيرد. در برخي مواقع گرماي زياده از حد، آسيبهاي ناشي ازبرخي علف کشها مثل D ـ ۴و۲ و تغييرات رطوبت خاک باعث catfacing مي شود. در ضمن نيتروژن زياد نيز باعث تشديد اين عارضه مي گردد. بروز catfacing به نوع کلتيوار گوجه فرنگي نيز بستگي دارد و در کلتيوارهاي قديمي بيشتر است. در ضمن کلتيوارهايي که ميوه درشت تري دارند، حساس ترند.

▪ ترک هاي رشد: Growth Cracks

در گياه گوجه فرنگي دو نوع ترک رشدي ديده مي شود : متحدالمرکز و شعاعي . ترکهاي رشدي متحدالمرکز باعث بوجود آمدن ترکهاي دايره اي شکل در انتهاي ميوه مي شوند ولي ترکهاي شعاعي از انتها به طرف خارج گسترش مي يابند. اين عارضه هنگام رسيدن ميوه ظاهر ميشود. اين ترکها غالبا وقتي بوجود مي آيند که شرايط مختلفي مثل نوسانات زياد دما و رطوبت باعث تغيير شديد سرعت رشد مي گردد. باران هاي شديدي که پس از آب و هوايي خشک به وقوع مي پيوندند، باعث بوجود آمدن ترکهاي شعاعي در اکثر کلتيوارهاي گوجه فرنگي مي شوند. توانايي تحمل کلتيوارهاي گوجه فرنگي نسبت به ترک خوردن متفاوت است و بستگي به استحکام و قابليت انبساط ( strechability) پوست ميوه دارد. کلتيوارهاي بسيار حساس موقعي که ميوه هنوز سبز است، ترک مي خورند و کلتيوارهايي که تا حدودي مقاومند غالبا تا مراحل بعدي ترک نمي خورند. هر چه ميوه زودتر ترک بخورد، ترکهاي عميق تر ي در آن بوجود مي آيد. نيتروژن زياد و پتاسيم کم در ترک خوردن ميوه ها نقش دارند و بنابراين فراهم کردن مواد غذايي مناسب، آبياري منظم و کافي باعث کاهش احتمال ترک خوردن ميوه ها مي گردد.

▪ Puffiness :

ميوه هايي که دچار اين عارضه مي شوند، تا حدودي پف کرده و زاويه دارند. حفرات داخل ميوه، در صورت وجود، فاقد ماده ژلاتيني به ميزان طبيعي اند و ميوه بافت متراکمي ندارد. اين عارضه در نتيجه گرده افشاني ناقص، کوددهي ضعيف و يا عدم تشکيل دانه به طور کامل بوجود مي آيد که غالبا ناشي از دماي پايين است. مشابه عارضه قبلي، نيتروژن زياد و کمبود پتاسيم نيز باعث اين مشکل مي شوند. برخي از کلتيوارها نسبت به اين عارضه حساس تراز بقيه هستند.

▪ رسيدن لکه دار : Blotchy Ripening

در اين عارضه بخشي از ميوه به علت عدم تلقيح مناسب به خوبي نمي رسد. آب و هواي سرد باعث شيوع اين عارضه مي شود و کمبود آب يا مقدار زياده از حد آن نيز باعث تشديد ان مي گردد. علائم به شکل لکه هاي زرد رنگ يا سفيدي است که بافت زير آن سخت باقي مي ماند. نواحي آسيب ديده هم معمولا در بخش بالائي ميوه ( Stem End ) هستند. اين عارضه ممکن است با علائم ناشي از ويروس موزائيک توتون اشتباه شود. اين بيماري در کلتيوارهاي قديمي شايع تر است.

▪ پيچيدگي برگ: Leaf Roll

پيچيدگي برگ نوعي عارضه فيزيو لوژيک است که در اثر آب و هواي سرد و باراني ايجاد مي شود. اين عارضه باعث پيچ خوردن برگهاي پاييني به سمت بالا وضخيم و چرمي شدن آنها مي گردد. پيچيدگي برگ اثري روي رشد گياه و ميزان محصول نمي گذارد و نيازي به مبارزه با آن نيست.

▪ عوارض ناشي از علف کشها :

علف کشها مي توانند باعث بد شکل شدن شاخ و برگ گوجه فرنگي شوند. بوته هاي گوجه فرنگي به ويژه به D ـ ۴و۲ حساس هستند . علف کشهاباعث خم شدن برگها به سمت پايين، فنجاني و ضخيم شدن آنها مي شوند. برگهاي تازه باريک و پيچ خورده اند و به طور کامل توسعه نمي يابند. ميوه ها ممکن است دچار catfacing شوند و نرسند. در ضمن در اثر بادبردگي ( drift ) هم ممکن است علف کشهايي که براي کنترل علفهاي هرز چمني به کار مي روند، روي گياه زراعي رفته و عوارض آشکار گردند. بخارات ناشي از علف کشها هم ممکن است گياه را تا چند روز پس از کاربرد علف کشها تحت تاثير قرار دهند. علف هاي چيده شده اي که قبلا علف کش روي آنها استفاده شده نيز نبايد به عنوان مالچ درمزارع گوجه فرنگي به کار روند. اگر آسيب هاي وارد شده جزئي باشند، گياه قادر به رشد و ترميم خود خواهد بود. در ضمن گياهان آسيب ديده بايد به طور مرتب و کامل آبياري شوند.
 
  • Like
واکنش ها: fgni

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● ويروس موزائيک خيار Cucumber mosaic virus

اين ويروس نيز به طور معمول در لوبيا ديده ميشود ولي تشخيص از علائم آن از ويروس قبلي خيلي مشکل است.

علائم در لوبيا شبه Bcmv ميباشد و از حالت موزائيک خفيف تا موزائيک بسيار شديد و تاولي شدن برگها و حالت رگبرگ نواري مشاهده ميشود. حالت بهبودي (Recovery) نيز گاهي در بوته هاي آلوده لوبيا ديده ميشود. اين ويروس ايزومتريک بوده با شته بصورت ناپايا و همچنين از طريق انتقال مکانيکي به راحتي منتقل ميشود و دامنه ميزباني بسيار وسيعي دارد.

● کنترل:

براي کنترل اين ويروس مي بايستي استفاده از ارقام مقاوم و حذف منابع آلودگي، مانند ساير ميزبانها و علفهاي هرز، را در نظر داشت.
 
  • Like
واکنش ها: fgni

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
بيماريهاي مهم خربزه، هندوانه

بيماريهاي مهم خربزه، هندوانه

● سفيدک پودري(سطحي) جاليز Cucurbit powdery mildew

اين بيماري از دير زمان در ايران بخصوص در مناطقي که کشت گياهان جاليزي در آنجا معمول بوده وجود داشته است . ولي اولين بار گزارش کتبي مربوط به اسفندياري در سال ۱۳۲۶ مي باشد . سفيدک سطحي را زارعين بخوبي شناخته و در اصفهان به آن نمکه و در بعضي از نقاط ديگر به نام شته و يا در آذربايجان به نام آق مشهور است . اين بيماري در اکثر مناطق جاليزکاري از قبيل سواحل درياي مازندران ، اصفهان ، تهران ، قم ، همدان ، کرج ، خوزستان ، شيراز ، تبريز، بروجرد ، و ورامين و شهر ري وجود دارد . در استان فارس اين بيماري در روي خيار، خيار چنبر، خربزه ، طالبي، گرمک، کدو وهندوانه توسط بني هاشمي و ذاکري (۱۳۶۸ ) گزارش شده است .

● نشانه هاي بيماري

اولين علائم بيماري به صورت لکه هاي کوچک سفيد آرد آلود روي برگها و ساقه ها مي باشد که بتدريج سطح آنها را گرد سفيد رنگي فرا مي گيرد و بزودي بيماري توسعه يافته ، ظرف مدت کوتاهي پوشش قارچي ، هر دو سطح برگ را فرا مي گيرد . نشانه هاي اوليه بيماري ، در واقع موقعي ظاهر مي شود که اولين گلهاي خيار باز شده و بوته هنوز ساقه خزنده خود را ايجاد نکرده است . برگهاي مبتلا سفيد، خشک و شکننده شده و مخصوصاً در مورد برگ هندوانه لکه ها بزودي قهوه اي رنگ مي گردند . در بوته هاي مبتلا ميوه ها زودتر از موعد مقرر رسيده، شبکه پوست آنها خوب تشکيل نشده ، بافت آنها نرم مي گردد . علاوه بر اين ، گوشت ميوه ، بي مزه و مواد جامد محصول در آنها به طور قابل ملاحظه اي کم مي گردد .

● عامل بيماري

▪ به طور کلي عامل دو گونه قارچ به اسامي :

۱) Erysiphe cichoracearum

۲) Sphaerotheca fuliginea

بر اساس گزارش بني هاشمي و ذاکري ( ۱۳۶۸) قارچ عامل بيماري در استان فارس Sphaerotheca fuliginea مي باشد و جنس Erysiphe ديده نشده است . کنديوم هاي جمع آوري شده از روي کدوئيان غالباً داراي جوانه هاي دو شاخه اي بوده که مؤيد مشخصه گون S.fuliginea مي باشند .

● کنترل:

۱) ارقام مقاوم، خربزه مشهدي و طالبي شهد شيراز حساس است.

۲) کاشت در مناطقي که هوا جريان داشته باشد.

۳) کاهش رطوبت

۴) در فاصله دو آبياري زمين خشک شود.

● کنترل شيميايي:

اگر بيماري دير وارد مزرعه شود معمولاً نيازي به مبارزه نيست.

۱) سولفور wp ۸۰-۹۰% و ۳- ۲ در هزار با ديدن اولين علائم

۲) دينوکاپ(کاراتان اف ان) wp۱۸.۲۵%و ۲-۱ کيلوگرم درهکتار

۳) گل گوگرد ۲۰- ۱۵ کيلوگرم در هکتار

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● جرب جاليز

لکه هاي بيماري در همه قسمتهاي هوائي ظاهر مي شود . در برگ ها اولين علائم به صورت نقطه هاي روشن آب يا سبز کم رنگ ظاهر مي شود . اين نقاط معمولاً به مقدار زياد در بين رگبرگها مشاهده مي گردد . لکه هاي طويل روي ساقه و دمبرگها ممکن است ظاهر شوند . بتدريج رنگ لکه ها به خاکستري متمايل به سفيد تبديل شده ، زاويه دار مي گردند .

لکه هاي ميوه همزمان با بزرگ شدن ميوه تيره مي شوند. بافت مضمحل مي گردد تا اينکه حفره هاي قابل ملاحظه اي در ميوه پديد آورد. در شرايط مرطوب يک لکه مخملي سبز تيره از رشد قارچ در اين گودال ها ظاهر مي شود .

رشد شديد بيماري با شرايط خنک و مرطوب همراه مي باشد که ممکن است در اوقات ويژه در طي فصل يا در مزارعي که زهکشي هوا و خاک ضعيف است شايع باشد .

● کنترل:

در صورت امکان خانواده کدوئيان بايد در مزارعي که دما نسبتاً بالا باشد پرورش يابند زهکشي خاک و گردش هوا در لابلاي بوته ها بعلت خشک شدن سريع سطح برگ از شدت بيماري مي کاهد .

در مراحل چهار برگي شروع و هفته اي يک بار بايد تکرار شود .

موثرترين سموم براي مبارزه با بيماري سموم زينب (Zineb) ، مانکوزب (Mancozeb) ، کلروتالونيل ( Chlorothalonal) به مقدار ۱.۵ کيلوگرم درهکتار مي باشد

● سياه شدن گلگاه هندوانه

بيماري سياه شدن گلگاه هندوانه يکي از بيماريهايي است که باعث کمي ميزان محصول و نامرغوبي ان از نظر بازار پسندي مي شود . اين بيماري مخصوصاً در نقاطي که هندوانه هائي از نوع چارلستون گري ، فرفاکس و ديکوسي کوئين کشت مي شود انتشار دارد .

ميوه هاي واريته هاي Charleston Gray و Fairfax وقتي به طول ۱۰ تا ۱۵ سانتيمتر رسيدند ، انتهاي ميوه ابتدا به رنگ تيره در آمده و پس از مدت کوتاهي خاصيت چسبندگي از خود نشان مي دهند . به تدريج شيارهاي سياه رنگي در اين قسمت پديدار شده و پس از ۳ تا ۴ روز قسمت سر ميوه کاملاً سياه مي شود .چنانچه از اين قسمت آلوده برشي تهيه شود مشاهده مي گردد که قسمتهاي داخلي گوشت ميوه در اين منطقه سفيد مايل به خاکستري مانده و رنگ قرمز طبيعي را به خود نمي گيرند . بذور حاصله در اين قسمت چروکيده و نرسيده باقي مي مانند .

علائم بيماري درواريته هاي ديکسي کوئين کمي متفاوت بوده و چون پوست اين نوع هندوانه لطيف و نازک مي باشد پس از چند روز که لکه سياه در محل گلگاه ديده شد ، در ۸۰ درصد از موارد ميوه در اين منطقه شکاف خورده ، فاسد مي شود .

● عامل بيماري

جزء بيماريهاي فزيولوژيک شمرده ميشود. آنگاه که محتوي کلسيم ميوه از حدي پائين تر افتد ، بيماري در پاره اي از ميوه ها مشاهده مي شود . اينکه تعريق تاثير ويژه اي روي پوسيدگي گلگاه دارد ، يکي از پژوهشگران با پاشيدن موادي چون امولسيون هاي هيدروکربن که ميزان از دست رفتن آب را در گياه کاهش مي دهد از خسارت بيماري بنحو قابل ملاحظه اي کم کرد .

پوسيدگي گلگاه در پايان يک دوره حاصلخيزي گياه، در اثر خشکي هوا و کم آبي بعدي عارض مي شود . تحت اين شرايط با توجه به جذب آب از خاک و تعريق از راه برگها ، نوسانات رطوبي بيشتر مي گردد. نتيجتاً ذخيره آبي گياه و ميوه شروع به کاهش مي کند . اگر اين خشکيدن نسوج گياه ادامه پيدا کند ، پاره اي از سلول هاي گلگاه شروع به خشکيدن مي کند و مقدمه بروز عارضه پوسيدگي فراهم مي شود . طول روز شدت نور و نسبت کربو هيدرات ها نيز ممکن است در اين مسئله موثر باشند . اما نقش آنها در توليد پوسيدگي هنوز نيز به وضوح روشن نشده تا بتوان آنها را توصيه هائي که به منظور جلو گيري عملي به کار مي رود به کار برد . آفتاب سوختگي نيز در پاره اي موارد ممکن است با عارضه پوسيدگي گلگاه اشتباه شود، واريته چارلستون گري به وي ژه به اين عارضه حساسيت دارد .

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● کنترل:

● کنترل:

● کنترل:

۱) تاثير آب

تشنگي خسارت جبران ناپذيري وارد مي آورد . در فصل گرم و موقعي که گياه به آب بيشتر نيازمند است فاصله آبياري ، دو و يا حداقل يک روز پايين آورده شود . بهترين زمان براي اين اقدام موقعي مي باشد که کم و بيش لکه هاي سياه در مزرعه هندوانه به چشم مي خورد . ترديدي نيست که اين اقدام موقعي مي باشد که کم وبيش لکه هاي سياه در مزرعه هندوانه به چشم مي خورد . ترديدي نيست که اين اقدام تا آن حد که عارضه مربوطه به آب باشد مثمر ثمر خواهد بود . در اين مورد عامل نظم آبياري نيز غير قابل اغماض است و جداً توصيه مي شود تا فواصل آبياري در هر نوبت يکنواخت بماند و هر بار نوساني نشان ندهد .

۲) جلو گيري از تعريق

از آنجائي که تعريق عامل مهم از دست رفتن رطوبت اندوخته گياه است و قوي تر کردن فشار اسمزي برگها نسبت به ميوه به جذب رطوبت کمبود از ناحيه گلگاه منجر مي شود لذا هر طريقي که بتواند از اين پديده يعني « تعريق » جلوگيري به عمل آورد سبب کاهش بيماري مي شود . آبياري باراني در روزهاي گرم که واقعاً شدت تعريق بالا مي رود در حفظ سلامتي کمک بسيار مفيدي است.

۳) اثر کود

با پاشيدن کلرور کلسيم و نيترات کلسيم به ميزان دو کيلو در ۴۰۰ ليتر آب تاثير قابل توجهي روي کاهش خسارت بيماري داشته است .

آغاز اين کار يک ماه قبل از ظهور احتمالي بيماري و ۳تا۴ بار به فاصله يک هفته تکرار شود . استعمال مقادير کافي کود که بويژه از لحاظ س_و_پ_ر فسفات غني باشد مثل کود ۴-۱۲-۴ و ۵-۲۰-۵ در کاهش خصارت بيماري تاثير ويژه اي داشته است .

۴) تاثير تاريخ کشت

اهميت تاريخ کشت بدان سبب است که بوته هندوانه تا فرا رسيدن فصل گرم و آنگاه که ميوه ها رشد سريع دارند و به آب بيشتري نيازمندند قسمت اعظم فعاليت خود را رها کرده و براي کامل کردن رشد ميوه نيروي زيادي احتياج نداشته باشند.

۵) واريته مقاوم

واريته هاي فرفاکس ، چارلستون گري ، ديکسي کوئين ، نسبت به بيماري حساسيت فوق العاده از خود نشان داده اند در حالي که واريته هاي شوگربي، خاتمي و شريف آبادي و محبوبي حساسيت بسيار کمي نسبت به بيماري از خود نشان داده اند

● پوسيدگي نرم باکتريائي هويج

بافتهاي پارانشيمي خيلي سريع مورد حمله باکتري قرار مي گيرند . ساير بافتها معمولاً بيشتر مقاوم هستند . سلولهاي مورد حمله آب سوخته مي شوند . تيغه مياني منهدم مي گردد و سلولهاي مضمحل شده به توده آبکي نرم لزج تبديل مي شوند .اپيدرم معمولاً متصل باقي مي ماند . بافتهاي پوسيده خاکستري تا قهوه اي به نظر مي رسند و بسته به ميکروارگانيسم ثانوي که بافت را مورد حمله قرار دهد بوي بد ممکن است از بافت به مشام برسد . به نظر مي رسد که فساد در طول محور وسط ريشه توسعه مي يابد اگر ريشه ها از وسط نصف شود ، يک خط مشخص مابين بافت سالم و بافت آلوده مشخص مي گردد .قسمتي از بافت هويج که مورد حمله باکتري قرار مي گيرد مورد حمله ساير باکتريها و قارچها نيز قرار مي گيرد.

● عامل بيماري

باکتري به نام Pectobacterium carotovorum نسبتاً بزرگ ، گرم منفي و داراي تاژکهاي بلند از نوع پريتريکوس (Peritrichous) مي باشد . جدايه هاي عامل بيماري در محيط کشت به خوبي بيماريزايي خود را حفظ مي کند .

خاک از منابع مهم آلودگي اوليه براي هويجهاي انباري است. خاکهايي که حاوي بقاياي گياهان آلوده سال قبل هستند از منابع مهم آلودگي به شمار مي روند.

● کنترل:

۱) نظر به اينکه عامل بيماري درهرجايي که گياهان حساس کاشته شود وجود دارد بايد دقت شود در هنگام برداشت و حمل و نقل از زخمي شدن ريشه ها جلوگيري به عمل آيد

۲) در خلال انبارداري درجه حرارت و رطوبت را بايد دقيقاً کنترل نمود

۳) اگر ريشه ها قبل از انبار يا انتقال شسته مي شوند، فرو بردن هويجها در محلول يک پانصدم هيپوکلريت سديم(۲.۲۵درصد ماده موثر) يا خشک کردن هويج در هواي گرم تحت فشار ضروري است.

۴) دماي صفر درجه سانتيگراد و رطوبت نسبي کمتر از ۹۰% سبب کاهش پوسيدگي نرم مي شود.

۵) بعد از هويج بايد ذرت ، غلات دانه ريز ، يونجه ، شبدر ، چغندر يا لوبيا را در تناوب به کار رود .

۶) اتاقهاي انبار و جعبه ها بايد با فرمالدئيد يا سولفات مس ضد عفوني گردد
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
بيماريهاي مهم حبوبات

بيماريهاي مهم حبوبات

بيماريهاي مهم حبوبات
● بيماري ريزوکتونيايي حبوبات Rizoctonia solani

ريزوکتونيا به انواع حبوبات خسارت ميزند منتهي در هر کدام بيماري خاصي ايجاد مي کند. اصولاً اين قارچ بيشتر نباتات کوچک و جوان را از بين ميبرد. در بعضي حبوبات مثل لوبيا سبز و باقلا. ريزوکتونيا دربلوغ هم بيماري ايجاد ميکند. اين قارچ همچنين قادر به توليد پوسيدگي بذر هم ميباشد.

در مورد عدس آلودگي ريزوکتونيا سبب توليد رنگ بنفش در برگ ميشود. روي ساقه، طوقه و کوتيلدونها نيز زخم (شانکر )ايجاد ميشود. ريزوکتونيا به قسمتهاي هوايي هم حمله ميکند و توليد حالت تار عنکبوتي (Web blight ) مينمايد که بيشتر در مناطق داراي بارندگي زياد ديده ميشود. گروه آناستو موزي ريزوکتونياهاي حبوبا ت AGl مي باشد.

مبارزه:

۱) ارقام مقاوم

۲) ضد عفوني بذر با کاپتان (آسانترين ،مطمئن ترين وبي خطر ترين است). قبلاً سموم تراکوت وDexanole هم درايران بوده ومصرف مي شده است. PCNB هم مًوثراست ولي روي پي تيوم اثر ندارد.

۳) عمق بذر در کاشت مهم است. چون قارچ بيشتر به بافت جوان ميزند. اگر بافت جوان کمتر در معرض قارچ واقع شود بيماري کمتر است. بنابراين هر چه عمق کمتر باشد بهتر است

● پوسيدگي خشک ريشه حبوبات (پوسيدگي فوزاريومي)

بيماري مهمي است که متاًسفانه کار چنداني روي آن صورت نگرفته است. عامل اين بيماري Fusarium solani است که داراي فرمهاي تخصص يافته ميباشد:

ـ روي لوبيا F.solani f .sp .phaseoli روي نخود فرنگي F.solani f.sp. pisi

و رو باقلاF.solani f.sp. fabae البته در استان فارس بيشتر پوسيدگي هاي ريشه مربوط بهF.oxysporum ميباشد. تشخيص اين دو گونه از يکديگر به راحتي انجام ميگيرد: کلني F.oxysporum روي محيط کشت حالت گلي رنگ دارد ولي F.solani بيشتر خاکستري يا مايل به آبي است. جدار ماکروکنيدي درF.oxysporum خيلي نازک ولي در F.solani خيلي ضخيم است. در F.oxysporum ماکروکنيدي داسي شکل است ولي درF.solani ديواره دو طرف ماکروکنيدي تقريبا حالت موازي دارد و قسمت وسط حالت استوانه اي است. F.solani در محيط کشت اکثرا ماکروکنيدي توليد ميکند و به ندرت ميکروکنيدي ميدهد ولي F.oxysporum به ندرت توليد ماکروکنيدي ميکند.

فوزاريوم بر روي ريشه پوسيدگي خشک ايجاد ميکند که حالت يکنواخت دارد و بر خلاف ريزوکتونيا شانکر ايجاد نميکند. در مورد F.solani تمام ريشه هاي اصلي تغيير رنگ داده وقهوه اي ،خشک و پوک ميشود و ريشه هاي فرعي هم قهوه اي ميشوند. هر دو گونه توليد کلاميدوسپور ميکنند که هم بين ريسه اي وهم انتهاي ريسه ايست که در بقاياي گياهي باقي مانده و باعث بقاي قارچ مي شود.

چون قارچهاي عامل اين بيماري داراي نژادهاي اختصاصي ميباشند مهمترين روش کنترل ، از تناوب زراعي مي باشد. تهيه بستر مناسب کاشت که باعث تسهيل رشد ريشه گردد نيز در کاهش ميزان بيماري مًوثر است. منبع ازت نيز بسيار مهم است. بهتر است که کود ازته را به صورت سولفات و نيترات آمونيوم استفاده کنيم. چون نيترات و سولفات روي ريشه دهي، PH خاک و مبارزه بيولوژيکي اثر کرده و باعث فعالتر شدن قارچ در مبارزه ميشود

● بيماري برق زد گي نخود سفيد chic-pea Ascochyta blight

اين بيماري در بيشترنقاط ايران از روي نخود ايراني و باقلا گزارش شده است که در باقلا به آن آسکوکيتاي باقلا گويند. عامل بيماري در برق زدگي نخودAscochyta rabiei و در برق زدگي باقلا Ascochyta fabae ميباشد. فرم ج__ن__س__ی قارچ Didymella rabieiiبا نام قديمي Mycosphaerella rabie است. اين قارچ يک آسکوميست است که در مرحله غير ج__ن__س__ی توليد پيکنيديوم و در فرم ج__ن__س__ی توليد آسکوکارپ از نوع پريتسيوم کاذب مينمايد که البته فرم ج__ن__س__ی در شرايط ايران چندان مهم نيست. پيکنيديوم وپيکنيديوسپورهاي دو سلولي شفاف آن در اپيدميولوژي بيماري خيلي مهم هستند. اين بيماري در مناطق نخودکاري ايران و از جمله استان فارس وجود دارد.

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين بيماري در مناطق معتدل وگرمتر بيشتر ديده ميشود. علايم بيماري خيلي واضح است. در مزرعه نخود قسمتي مثل اين است که صاعقه زده باشد و زرد وخشک شده بنظرمي رسد. اين بيماري در مزرعه بصورت لکه اي ديده مي شود. بارندگي شديد سبب پخش اسپور قارچ و شيوع شديد آلودگي ميشود. شرايط مساعد جهت گسترش بيماري بارندگي شديد همراه با باد ميباشد.

روي برگچه وکپسول ها لکه هاي گرد و روي ساقه لکه هاي کشيده سفيد رنگ که بعداً قهوه اي شده و درآنها نقاط ريز سياهرنگي که پيکنيد يوم ها هستند، تشکيل ميشود. چون به کپسول ميزند سبب آلودگي بذر مي شود. بذرهاي به شدت آلوده، لاغروچروکيده مي شوند و روي آنها پيکنيديوم تشکيل ميشود. اگر بذر آلوده کشت شود و رطوبت هم بالا باشد اولين علايم آلودگي روي طوقه نباتات کوچک ديده ميشود که در شرايط گرم ومرطوب قارچ از روي طوقه به قسمتهاي بالايي رفته وبرگچه ها را آلوده ميکند و آلودگي شيوع مي يابد.

بقاي قارچ در روي بقاياي گياهي وبذر انجام مي گيرد . اين قارچ هتروتا ليک است. احتمال دارد زمستانگذراني قارچ در فارس بصورت آسکو کارپ در کاه وکلش باشد چون درفارس هر دو تيپ قارچ مشاهده شده است. آسکوسپورها نيز شبيه پيکنيد يوسپورها هستند. مهمترين کانون آلودگي بذر آلوده است. گاهي تا ۲% آلودگي بذرديده شده است. براي اين قارچ ۱% آلودگي بذر بسيار بالاست و کافي است که تمام مزرعه را آلوده کند. بهنيه دما ۲۰ درجه سانتيگراد و هواي مرطوب براي اپيدمي لازم است. در آمريکا قارچ را از علفها ي هرزي مثل تاج خروس ،پيچک و حتي نوعي عدس ، يونجه و تاجريزي جدا کرده اند.

کنترل:

۱) تناوب وشخم عميق. چون ساليان دراز در خاک نمي ماند تناوب دو ساله کافي است.

۲) بذر سالم. بذررا بايد از جاهايي که بيماري نيست تهيه کرد.

۳) آبياري بصورت کرتي يا باراني نباشد.

۴) تنظيم تاريخ کاشت ، طوري که به بارندگي نخورد. بخصوص در زمان تشکيل غلاف.

۵) سمپاشي. هم ضد عفوني بذر ميتوان انجام داد وهم سمپاشي بعد از هر بارندگي موًثر بوده است. اکسي کلرورمس باعث سوختگي گياه ميشود وحتي براي ضد عفوني بذر هم مناسب نيست چون باعث مرگ جوانه ميشود. دراستان فارس ۳-۲ سمپاشي کافي است.

۶) ارقام مقاوم استفاده شود. نخودهاي سياه (لپه) تا حدود زيادي مقاومند

● ويروس موزائيک يونجه Alfalfa mosaic virus

دامنه ميزباني اين ويروس خيلي زياد است. در يونجه توليد حالت موزائيک و گاهي چروکيدگي برگ و کوتولگي بوته ها ميکند. در لوبيا چشم بلبلي حالت ابلقي در برگها ايجاد ميکند. در لوبيا توليد نقاط زرد در متن برگها ميکند. در نخود ايراني موجب قهوه اي شدن آوندهاي آبکشي و ايجاد پژمردگي ميشود. اين ويروس چند پيکره اي مي باشد و ژنوم تقسيم شده دارد و بعضي از پيکره ها ايزومتريک و بعضي کشيده مي باشند. قطر اين پيکره ها ۱۸nmولي طول آنها متغيير از ۱۸-۵۸ nmاست. ژنوم در بين اين پيکره ها، بجز پيکره ايزومتريک تقسيم شده است. اين ويروس در لوبيا و يونجه بذرزاد ميشود و همچنين به راحتي از طريق انتقال مکانيکي منتقل ميشود و به علت داشتن دامنه ميزباني خيلي وسيع به راحتي قابل کنترل نيست

● زنگ لوبيا و زنگ باقلا bean rust & broad bean

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● زنگ لوبيا

● زنگ لوبيا

● زنگ لوبيا و زنگ باقلا bean rust & broad bean

عامل زنگ لوبيا Uromyces appendiculatus است وعامل زنگ باقلاU. viciae -fabae ميباشد. بيماري به صورت جوشهاي قهوه اي مايل به قرمز با حاشيه کمرنگ ظاهر مي شود. جوشها غالباًً روي برگ و گاهاً روي ساقه و غلاف ديده مي شود.

تليو سپورها و يوريد يو سپورهاي اين زنگ يک سلولي هستند. يوريد يو سپور در سيکل بيماري خيلي مهم است، چون در بيشتر مناطق بازيديوسپور، پکنيوسپور وايسيديوسپور توليد نميشود. اين زنگ يک ميزبان و ماکروسيکليک است. قارچ عامل اين بيماري ممکن است در برخي علفهاي هرز نيز ميزبانها داشته باشد که عامل بقاي قارچ هستند.اگر ميزبان علف هرز در منطقه نباشد، بقا بصورت تليوسپوردر خاک صورت ميگيرد. تليوسپور براي جوانه زني احتياج به دوره سرما و شکسته شدن دوره رکود دارد يعني بلافاصله بعد از تشکيل قادر به جوانه زني نيست. اين در شرايط آب وهوايي معتدل و مرطوب حداکثر خسارت را ميزند. زنگ لوبيا با بذر انتقال مي يابد و داراي۲۵۰نژاد فيزيولوژيکي ميباشد که براساس آنها ارقام مقاوم به بيماري را مشخص ميکنند.

کنترل:

۱) ارقام مقاوم راه بسيار مطمئن و خوبي است.

۲) با توجه به اينکه زنگ يک ميزبانه است تناوب مهم است. که معمولا تناوب ۳ ساله اعمال ميشود.

۳) کاشت حبوبات دور از زمين آلوده سال قبل.

۴) شخم عميق تا بقايا ازبين برود.

۵) سمپاشي با قارچ کشهاي سيستميک و غيرسيستميک(تيلت،....)

● بيماري پوسيدگي ذغالي

عامل بيماري قارچ Macrophomina phaseolina ميباشد. قسمتهاي ازساقه را آلوده و سياه ميکند که در درون آنها اسکلروتهاي ريز سياهرنگ به تعداد زياد يافت ميشوندکه سبب سياه شدن و پوک شدن ساقه ميشود. در بعضي مناطق توليد پيکنيديوم ميکند.

اين قارچ در استان فارس خيلي زياد است وبيشتر مربوط به مناطقي است که بارندگي کم بوده وبنابراين درسالهاي خشک بيماري خيلي مهمي محسوب ميشود. اين قارچ بعنوان ساپروفيت روي ريشه هاي اکثر گيا هان مرده در همه جاي ايران ديده ميشود. ميزبانهاي زيادي دارد و در دماي ۳۵-۲۸ درجه سانتيگراد بسيار فعال است. وقتي در گياه تنش آبي داشته باشيم قارچ خيلي متهاجم است. مبارزه با آن خيلي مشکل است.

کنترل

۱) استفاده ازارقام مقاوم.

۲) تقويت کودي وآبي نبات.

۳) بذر سالم زيرا گاهي بذرزاد ميشود.

● پژمردگي اسکلر شيومي يا بادزدگي جنوبي

پژمردگي اسکلروشيومي گسترش وسيع داشته ،درمناطق گرم روي بسياري از گياهان مسأله ساز است. از جمله گياهان ميزبان قارچ ، مي توان حبوبات ، بسياري از درختان ميوه ، سبزيجات ، غلات ، گياهان زينتي ، علفهاي هرز را نام برد .

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
علائم اوليه بيماري به صورت پژمردگي و زردي است . اين حالت ممکن است در چند بوته يا بصورت لکه اي در مزرعه بروز کند . آلودگي ممکن است از مرحله پنجه زني تا زمان رسيدن گياه اتفاق بيفتد .مهمترين علائم مشخص در چند سانتيمتري بالاي سطح خاک مشاهده مي شود ، به اين صورت که توده اي از ميسليومها سفيد رنگ در روي ريشه ، ساقه وغلافهاي برگ ، در سطح خاک يا چند سانتيمتر پايين تر ، توسعه مي يابند . اندامهاي باردهي (اسکلروتها ) پس از اينکه گياه پژمرده شد ، به صورت اجسام کروي سفيدرنگ در روي ميسليومها تشکيل مي شوند . اسکلروتها سپس بزرگتر شده ، رنگ آنها به خرماي ، قهوه اي روشن نهايتاً قهوه اي تيره تغيير مي کند . اندامهاي باردهي ممکن است درون خاک ،روي ريشه يا روي پايين ترين قسمت گياه (طوقه ) تشکيل شود . قارچ Sclerotium rolfsii ,jsx توسط ميسليومهاي سفيد فشرده و اسکلروتهاي سفيد تا قهوه اي که درروي قسمتهاي پاييني گياه پژمرده تشکيل مي شوند ،براحتي قابل تشخيص است .مرحله ج__ن__س__ی به نام Corticum rolfsii برخي اوقات روي بافت مرده گياه ديده مي شود ، ولي در بقا و انتشار قارچ نقش چنداني ندارد . قارچ يک پارازيت اختياري قوي است ومي تواند روي بافت گياهي در حال مرگ ، در نزديکي سطح خاک زندگي کند . قارچ به صورت اسکلروت يا ميسليوم در بقاياي گياهي موجود در خاک زمستانگذراني مي کند . اين قارچ خاکهاي اسيدي را ترجيح مي دهد .

▪ کنترل:

از بين بردن قارچ S . rolfsii پس از استقرار ، بسيار مشکل است و علت آن دامنه ميزبان وسيع ، قدرت ساپروفيتي زياد و قدرت بقا به صورت اسکلروت و ميسليوم در خاک است . خارج کردن بقاياي گياهي از مزرعه ، شخم عميق ، کنترل کامل علفهاي هرز و افزايش (PH ) خاک در کنترل قارچ مؤثر است

● بيماري پوسيدگي اسکروتي

عامل بيماري قارچ sclerotium rolfsii ميباشد. اين بيماري بخصوص در مناطق شمالي کشورکه مواد آلي خاک زياد است، خسارت زيادي ميزند. طوقه گيا هان پزمرده سفيد شده وروي آن اسکلروتها ي خردلي رنگي تشکيل ميشود. قارچي است گرما دوست که باعث پوسدگي ريشه و طوقه ميشود. پوشش سفيدي روي ريشه و طوقه درست ميشود که روي پوشش سفيد دانه هاي کوچک قهوه اي خردلي رنگ (اسکلروتها) ديده ميشود.

فرم ج__ن__س__ی قارچ Athelia rolfsii- است که با زيد يومست است. اسکلروت براي بقاء قارچ خيلي مهم است ولي قدرت رقابتي آن کم است. اسکلروت ها در خاکها ي سرد جوانه نمي زنند و نسبت به کمبود اکسيژن خيلي حساس هستند بنابراين با غرقاب کردن خاک از بين مي روند. در زمستان اگر محصول کشت کنيم خاک فعال ميشود و قارچ چون هوا سرد است فعال نيست و از بين مي رود

● بيماري آنتراکنوز لوبيا Bean anthracnose

فرم غير ج__ن__س__ی عامل بيماريColletotrichum lindemuthianum و فرم ج__ن__س__ی آن Glomerella lindemuthiana (آسکوميت) نام دارد.

اين بيماري در مناطق مرطوب خيلي رايج است و در شمال کشور به مقدار زياد ديده ميشود. ولي تا بحال از استان فارس گزارش نشده است. قارچ عامل اين بيماري بذرزاد ميشود. و کافي است بذر آلوده در مناطق مرطوب کشت شود تا بيماري شيوع پيدا کرده و خسارت بزند. اين قارچ به خصوص به غلاف مي زند و تمام غلاف را مي پوشاند و پوشش گلي رنگي، که اسپورهاي قارچ عامل بيماري هستند، روي آن ديده ميشود. اين قارچ توليد آسروول ميکند. و لابه لاي کنيديوفورها خار (seta) ديده ميشود. اين قارچ به تمام قسمت هاي هوايي گياه حمله ميکند و اسپورهايي که توليد مينمايد حالت لزج و چسبناک دارند بنابراين باد هيچ نقشي در انتقال آنها ندارد و حتماً بوسيله باران منتشر ميشوند. پس بارندگي و آبياري باراني هم در شيوع بيماري موثرند. بقاي قارچ در بقاياي گياهي آلوده و روي بذرها صورت ميگيرد.

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنترل:

۱) استفاده از بذر سالم و غيره آلوده (بذر از مناطق خشک بگيرند).

۲) آيش و تناوب دو ساله.

۳) استفاده نکردن از آبياري باراني.

۴) براي اطمينان ضدعفوني بذر بابنوميل و توپسين و..

● بيماري لکه شکلاتي باقلا Broad bean chocolate spot

عامل بيماري Botrytis fabae است. اين بيماري بصورت لکه هاي کوچک و بزرگ نکروتيک و قهوه اي رنگ کرد در تمام نقاط گياه ديده مي شوند (روي برگ، ساقه و غلاف بذر). لکه ها از ۱۰-۱ mmقطر داشته و ممکن است باهم بپيوندند. البته بايد توجه داشت که هر گونه صدمه مکانيکي که به باقلا وارد شود باعث ايجاد لکه هاي قهوه اي رنگ روي آن ميشود که ممکن است با اين بيماري اشتباه شود، بنابراين براي تشخيص دقيق بيماري نياز به کشت قسمتهاي آلوده وجود دارد.

اين بيماري در استانهاي فارس و خوزستان شايع است و شدت بيماري باعث ريزش برگ ها ميشود. قارچ بوتريتيس پارازيت ضعيفي است و بيشتر به قسمتهاي مسن و ضعيف گياه حمله ميکند. بنابراين برگچه هاي جوان گياه به اين بيماري مقاومند. شرايط بهينه بيماري رطوبت زياد و دماي خنک (۲۰درجه سانتيگراد) ميباشد. در شرايط خشک لکه ها کوچک مي مانند و هر چه رطوبت بيشتر باشد لکه ها بزرگتر ميشوند.

مبارزه

۱) استفاده از ارقام مقاوم.

۲) سمپاشي با کاپتان و سموم مشابه.

بيماريهاي باکتريايي حبوبات

۱) سوختگي معمولي لوبيا با عامل Xanthomonas compestris p.v.phaseoli


۲) سوختگي هاله اي لوبيا با عامل Pseudomonas syringae p.v.phaseolicola

هر دو بيماري در مناطق مرطوبت زياد هستند. هر دو به برگ، ساقه و غلاف حمله کرده ولي علايم کمي متفاوت است. اولي حالت نکروتيک ساده ايجاد کرده ولي در بيماري دوم دور لکه هاي نکروتيک را هاله اي زردرنگ مي پوشاند. گونه اول گرمادوست است و در تابستان ديده ميشود. (بهينه دما ۳۲درجه سانتيگراد) ولي دومي شرايط معتدل را دوست دارد (بهينه دما ۲۰-۱۸).

اين باکتريها توليد آلودگي بذر هم ميکنند و بصورت سلول باکتري در بذر بقاياي گياهي زمستانگذاري ميکنند. اين باکتريها در گياه سيستميک شده و سبب لاغري و چروکيدگي بذر ميشوند.

کنترل:

۱) استفاده از بذر گواهي شده (سالم).

۲) تناوب همراه با شخم عميق خاک.

۳) سمپاشي با سموم مسي

● ويروس موزائيک زرد لوبيا Bean Yellow mosaic Virus

اين ويروس يکي از مهمترين ويروسهاي حبوبات در ايران ميباشد و در تمام نقاط دنيا نيز گزارش شده است.

ميزبانهاي اين ويروس شامل انواع حبوبات و گياهان ديگر مثل گلايول و... ميباشد که مي توانند بعنوان منبع دائمي ويروس عمل کنند. علايم در لوبيا عبارتند از لکه ها و نقاط کلروتيک در برگها که حالت زردي زيادي دارند و همچنين حالتي شبيه موزائيک در برگها ايجاد مي کنند. بدشکلي برگ معمولاً درلوبيا کمتر ديده مي شود. اين بيماري همراه با کاهش شديد محصول ميباشد.

علائم در باقلا عبارتند از موزائيک و کوچک شدن برگها و پيچيدگي و بدشکلي برگها به مقدار زياد. خسارت درباقلا در استان فارس خيلي زياد است وگاهي خسارت هربوته از ۹۰% نيز تجاوز مي کند و بخصوص اگر آلودگي در مراحل اليه رشد (۸-۴ برگي) باشد ولي آلودگي در هنگام گل خسارت چنداني به محصول وارد نمي کند. ميزبانهاي ديگر اين ويروس شامل نخود ايراني وعدس مي باشد که علائم کلي بصورت موزائيک روي آنها مي باشد.

عامل بيماري يک Potyvirus با طولي در حدود ۷۲۰nm مي باشد که به کمک شته هايي مثل شته سياه باقلا و شته سبزنخود فرنگي با رابطه ناپايا منتقل مي شود. انتقال با بذردر لوبيا ثابت نشده ولي در باقلا با درصد خيلي کمي (کمتر ازنيم درصد) بذرزاد مي شود. اين ويروس از طريق انتقال مکانيکي نيز به راحتي قابل انتقال است. پايداري ويروس در ميزبانهاي مختلف حبوبات و نيز علفهاي هرزي مثل يونجه باغي و بعضي گياهان زينتي مثل زنبق و گلايول صورت ميگيرد.

▪ کنتـــــــــرل:

اين بيماري در لوبيا با استفاده از ارقام مقاوم صورت ميگيرد ولي در باقلا هنوز ارقام مقاوم پيدا نشده است. همچنين حذف منابع آلودگي، مبارزه با ناقل بخصوص در باقلا که يک گياه زمستانه است و شته ها در زمستان در اين مزارع بصورت موضعي وجود داشته و تحرک زياد ندارند به کنترل بيماري کمک ميکند.

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● ويروس موزائيک معمولي لوبيا Bean common mosaic virus

اين ويروس در لوبيا معمولتر است و بيشتر با آن برخورد مي کنيم. علائم به صورت حالت موزائيک که شدت و ضعف دارد، مشاهده ميشود، گاهي اوقات بصورت لکه هاي تيره و روشن کاملاً مشخص مشاهده ميشود که بدشکلي زيادي در برگها ايجاد ميکند و در نتيجه برگها پيچيده و لوله ميشوند و گاهي اوقات نيزحالت جارويي به بوته مي دهند.

يکي از علايم مشخصه بيماري حالات رگبرگ نواري (Vein banding) است. حالت فنجاني شدن به سمت پايين نيز مشاهده ميشود. علايم شديد بيشتر در برگهاي انتهاي بوته ديده ميشود.

عامل اين بيماري نيز يکPotyvirus است بطول تقريبي ۷۵۰nm که با شته بصورت ناپايا منتقل ميشود. اين ويروس کاملاً بذرزاد است و با درصد بالايي در لوبيا بذرزاد ميشود. از نظر دامنه ي ميزباني، محدود به جنس لوبيا (Phaseolus) ميشود. بطور کلي خسارت اين بيماري در لوبيا در ايران خيلي زياد است.

▪ کنترل:

بهترين راه مبارزه استفاده از بذر سالم است. همچنين تناوب زراعي و استفاده از ارقام مقاوم نيز در کنترل بيماري کمک ميکند.

● ويروس برگ قاشقي (لوله شدن برگ) (زردي) باقلا Bean leaf roll virus

اين ويروس اولين بار در اروپا توصيف شد و تحت عنوان Pea leaf roll virus ناميده شد. ولي بعدها تغيير نام يافت و به Bean leaf roll V. بدل شد.

اين ويروس اولين بار توسط کايذر از ايران گزارش شد و بعد هم از نقاط ديگر جهان گزارش گرديد. اين ويروس دامنه ميزباني وسيعي داشته و خسارت زيادي ايجاد ميکند.

علائم در باقلا عبارت است از نوعي زردي در بوته که معمولاً از نوک برگ و فاصله ي بين رگبرگها شروع شده و در نهايت تمام برگ را زرد ميکند. برگهاي آلوده معمولاً ضخيم تر از معمول بوده و مقداري حالت قاشقي دارند ولي کاملاً لوله نمي شوند. برگها شکننده بوده و در انتهاي بوته خيلي ريز و فلس مانند هستند و ممکن است انتهاي بوته حالت نکروز ايجاد شود. بوته ها کوتاه مي مانند و فاصله ي بين برگها (ميان گره ها) بخصوص در انتهاي بوته شديدأ کاهش مي يابد و محصول يا توليد نمي شود يا خيلي کم ميشود.

در بعضي ديگر از انواع حبوبات مثل نخودفرنگي، شنبليله و نوعي علف هرز به نام باقلاموشي علائم درست مانند علائم باقلا مي باشد ولي در بعضي ديگر از گياهان مثل يونجه، نخودايراني، عدس و لوبيا علائم مقداري فرق ميکند ممکن است با بيماريهاي ديگر اشتباه شود.

عامل بيماري ، ويروسي است از گروه Leuteo virus به قطر ۲۵nmکه با شته و به طور پايا منتقل ميشود. اين ويروس معمولاً در بافت آبکشي قرار دارد و انتقال مکانيکي ندارد. در مزارع باقلاي اطراف شيراز معمولاً اولين آلودگيها در اوايل پاييز صورت ميگيرد که تشخيص آن مشکل است و در تمام طول زمستان بصورت تک وتوک در مزرعه بوته ي آلوده ديده ميشود ولي در شروع بهار اين آلودگيها زياد شده و در اواسط بهار به حدود صددرصد ميرسد.

ناپايداري ويروس در منابع مختلف مانند يونجه، شيرين بيان و... صورت ميگيرد. براي کنترل بيماري چندين کار مي توان پيشنهاد کرد:

۱) حذف منابع آلودگي مانند علفهاي هرز، يونجه و... .

۲) مبارزه با ناقل.

۳) استفاده از ارقام مقاوم. ارقام مقاوم در باقلا وجود ندارد ولي در لوبيا، نخود و نخودفرنگي وجود دارد.

۴) تنظيم تاريخ کاشت. کاشت دير باعث ميشود که آلودگي پاييزه کاهش يابد

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
پژمردگي باقلا

پژمردگي باقلا

● ويروس پژمردگي باقلا Broadbean wilt virus

اين ويروس اولين بار در استراليا توصيف شده و بعد از بعضي نقاط ديگر جهان نيز گزارش شد ولي تاکنون از ايران در روي باقلا گزارش نشده است ولي روي اطلسي وجود دارد.

علائم در باقلا بصورت نکروز قسمتهاي انتهايي بوته وجوانه انتهايي ديده ميشود که ممکن است به ساقه نيز توسعه پيدا کند. بعضي اوقات ممکن است که ساقه از طريق دمبرگ هم نکروزه شود بنابراين مقداري پژمردگي در بوته ها به وجود مي آيد که در نهايت سبب از بين رفتن بوته ها ميشود. منتهي ممکن است از روي ريشه، شاخه هاي جديد ضعيفي بالا آيد که علائم موزائيکي از خود نشان مي دهند.

ويروس عامل بيماري ايزومتريک با حدود ۳۰nm قطر مي باشد که در طبيعت بوسيله شته و با رابطه ناپايا منتقل ميشود. همچنين انتقال مکانيکي همراه با دامنه ميزباني وسيع دارد. اين ويروس از گروه Faba virus است.

● ويروس موزائيک توته اي نخودفرنگي Pea enation mosaic virus

اين ويروس اولين بار در آمريکا توصيف شد و بعدأ به مقدار زيادي در اروپا مشاهده شد. بيماري خسارت زيادي در نخودفرنگي ايجاد ميکند. علاوه برنخودفرنگي بعضي محصولات ديگر مثل نخودايراني نيز خسارت مي بيبيند. در ايران نيز هرجا که نخودفرنگي کشت شود اين ويروس نيز مشاهده ميشود.

▪ علايم بيماري:

در نخود فرنگي اولين علايم بصورت روشن شدن رگبرگها در برگهاي اطراف جوانه انتهايي بوته ديده مي شود که بتدريج حالت موزائيکي به خود مي گيرد که در بيشتر مواقع بصورت لکه هاي ريز کلروتيک در برگها مي باشد که نسبتاً شفاف است و نور از آن عبور ميکند. اصطلا حاً به آنها دريچه مي گويند. نيز در پشت برگ و در روي رگبرگها برجستگي هاي متورمي ديده مي شود که گاهي اوقات شبيه برگ هستند وبه آنها توته ((enation مي گويند.

اين برجستگي ها ممکن است روي ساقه و غلاف هم ديده شود. در باقلا نيز ممکن است علايم به همين صورت پديد آيند. درنخود ايراني در قسمتهاي انتهاي بوته ايجاد پژمردگي مي کند. اين ويروس به يونجه نيز حمله کرده که گاهي اوقات علايم بارزي در آن ايجاد نمي کند. ويروس عامل اين بيماري يک ويروس ايزو متريک بقطر۳۰nm مي باشد که به سختي از طريق انتقال مکانيکي منتقل ميشود. ناقل طبيعي اين ويروس شته سبزنخود فرنگي Acyrtosiphonpisi با رابطه پايا ميباشد. ژنوم ويروس تقسيم شده است واز دو قطعه +SSRNA تشکيل شده است.

پايداري ويروس درگياهان مختلف بخصوص يونجه صورت ميگيرد.

کنترل:

۱) استفاده از ارقام مقاوم

۲) مبارزه با ناقل

۳) از بين بردن منابع آلودگي و پايداري ويروس

● ويروس موزائيک شته زاد لوبيا چشم بلبلي Cowpea aphidborne mosaic virus

اين ويروس به دليل بذرزاد بودن انتشارزيادي در جهان يافته است. درصد بذر زاد شدن اين ويروس بالاست(حدود۲۵%).

▪ علائم:

اگر آلودگي از بذر آغاز شود علائم بصورت يک سري لکه هاي موزائيکي در برگهاي اوليه که خيلي ملايم بوده ميباشد. ولي بعد که برگهاي سه برگچه اي تشکيل مي شوند بصورت موزائيک شديد ديده ميشوند. در مزرعه ممکن است علائم شديد بيماري بصورت موزائيکي، بدشکلي و تاولي شدن برگ ديده شود. ويروس عامل اين بيماري از گروه Potyvirusها بوده که با شته بصورت ناپايا منتقل ميشود.

يک ويروس عامل موزائيک ديگر نيز در لوبيا چشم بلبلي وجود دارد به نام ويروس موزائيک معمولي لوبيا چشم بلبلي که ايزومتريک بوده و با بذر و سوسک منتقل ميشود و از گروه Comovirus است.
 

saba samiee

عضو جدید
3بيماري گل رز و راه حل

3بيماري گل رز و راه حل

بيماري هاي گل رز::
شامل ويروس موزاييك،بيماري گال،سفيدك داخلي،بوتيريتيس(پوسيدگي خاكستري)،
كله گاوي،برگريزان

كپك خاكستري:با بنوميل و زينب كنترل مي شود.

لكه سياه رز: برگهاي آلوده بايد به سرعت حذف و سوزانده شود.

سفيدك داخلي:با مانكوزب كنترل مي شود . :smile:
 

زهرا فرشید

عضو جدید
کاربر ممتاز
عروسک خربزه Aulacophora foveicollis

عروسک خربزه Aulacophora foveicollis


سینونیم: Rhaphidopalpa foveicollis

(Coleoptera: Chrysomelidae)



عروسک خربزه که برخی زارعین آن را با کفشدوزک خربزه اشتباه می‌گیرند در ایران اولین بار در سال 1317 توسط افشار شرح داده شده است. این حشره سوسک قرمز رنگ درازی است که از اوایل بهار در مزارع خربزه و هندوانه ظاهر شده و تا آخر فصل تابستان در مزرعه حضور دارد.

شکل شناسی:

حشره کامل سوسکی به طول 7-5/6 میلی متر می‌باشد. رنگ آن قرمز روشن. به استثنای زیر سینه میانی و عقبی و زیر شکم که سیاه رنگ است. چشم‌ها و قطعات دهانی نیز سیاه می‌باشد. شاخک‌ها یازده مفصلی و بین دو چشم فرو رفته است. مفصل اول طویل‌تر مکلف‌تر از سایر مفاصل است. پنجه پاها هم دارای چهار مفصل می‌باشد. لبه بالایی سینه اول شیار اریبی دارد که حشره را کاملاً مشخص می‌گرداند. ضمناً آخرین بند شکمی حشره نر از سه قسمت تشکیل یافته است. تخم حشره بیضوی زرد رنگ و طول آن 0.6 میلیمتر می‌باشد. لارو استوانه‌ای شکل دراز و به رنگ زرد لیمویی است در حالت کامل طول آن به پانزده میلی‌متر و عرض آن به 1.5 میلی‌متر می‌رسد.

پشت سر لارو سیاه وزیر آن زرد رنگ است بند نهم شکمی لارو سخت شده وزیر آن حاشیه مقعد به صورت پستانکی بیرون زده است و به کمک همین زائده، لارو خود را به اشیاء محکم نگه می‌دارد و در واقع زائده مزبور حکم پای کمکی را برای لارو دارد.

مناطق انتشار:

عروسک خربزه در تمام کشورهای حوزه مدیترانه شیوع دارد و علاوه بر این تاکنون از کشورهای پرتغال، جنوب شوروی، افریقای شمالی، ایتالیا، یونان، ترکیه و اسرائیل گزارش شده است در ایران این آفت تا کنون از اطراف تهران، فارس، کرمان، کرمانشاه، سمنان، اصفهان گزارش شده است.

طرز خسارت:

این آفت به گیاهان خانواده کدویان حمله کرده به طوری که ریونی می‌نویسد آفت در درجه اول به خیار و خربزه و در درجه دوم به هندوانه و کدو رغبت دارد.

حشرات کامل آفت را ممکن است در مزارع شبدر مشاهده کرد و تغذیه حشرات کامل را روی گوجه فرنگی و ذرت نیز ملاحظه نموده است اما در هر حال لارو آفت فقط از کدویان تغذیه می‌کند. سوسک‌ها از اوایل بهار به بوته‌های جوان خربزه یا دیگر میزبان‌های خود حمله کرده و روی برگ‌ها، جوانه‌ها والا به تغذیه می‌پردازند و در نتیجه برگ‌ها را مشبک و سوراخ می‌کنند اگر بوته‌ها کوچک باشند در نتیجه این حمله به کلی از بین می‌روند.

بوته‌های بزرگ‌تر در برابر حمله آفت مقاومت نموده و حشره بیشتر از جوانه‌ها و گل‌ها تغذیه می‌کند. مهم‌ترین خسارت عروسک خربزه مربوط به لاروهای آن می‌باشد که به ریشه حمله نموده و بوته‌ها را خشک می‌نماید و در مزارعی که شدیداً مبتلا هستند هر روز عده‌ای از بوته‌ها را پلاسیده و خشک می‌شوند با حمله لارو به ریشه و زخمی نمودن آن راه برای ورود و حمله باکتری‌ها و قارچ‌ها نیز فراهم می‌شود و بدین وسیله بوته زودتر از پا در می‌آید. لاروهای آفت علاوه بر ریشه ممکن است به میوه‌های جالیز که روی خاک قرار دارند حمله کنند و با جویدن پوست آن وارد آن گردند.

زیست شناسی:

عروسک خربزه زمستان را به صورت حشره کامل و به حالت دیاپوز زیر برگ‌های ریخته علف‌های هرز در زیر شکاف درختان یا زیر کلوخه‌ها و پناهگاه‌های دیگر به سر می‌برد.

در اوایل فروردین ماه سوسک‌ها شروع به فعالیت نموده و در ساعات گرم روز پرواز نموده و اگر گیاهان جالیزی هنوز در منطقه وجود نداشته باشند از برگ سایر گیاهان تغذیه می‌کنند و به محض بیرون آمدن بوته‌های خربزه، هندوانه و طالبی به برگ‌های این گیاهان حمله می‌کنند. از اواخر فروردین ماه حشرات نر و ماده جفت‌گیری نموده و هر حشره ماده 16 -700 عدد و به طور متوسط 300 عدد تخم می‌گذارد که به تدریج به طور انفرادی و یا در دسته‌های کوچک در پای بوته میزبان و نزدیک طوقه داخل خاک قرار می‌دهند. تخم‌ها در حرارت مناسب پس از 9-14 روز تفریخ می‌شوند. در رابطه با حرارت، دوره جنینی تخم فرق می‌نماید بدین ترتیب که در حرارت 30-27 درجه سانتی گراید 12-9 روز و در حرارت 23-21 درجه 15 روز طول می‌کشد. تخم‌ها در حرارت زیر 20 درجه سانتی گراید هرگز تکمیل و تفریخ نمی‌شوند.

لاروها پس از خروج از تخم وارد خاک شده و روی ریشه به تغذیه می‌پردازند. طبق بررسی‌های به عمل آمده داخل ریشه فقط لاروهای نیمه کامل و یا کامل را می‌توان مشاهده نمود و لاروهای جوان به هیچ وجه در مزرعه دیده نشده است، به عبارت دیگر وضع فعالیت و تغذیه لاروهای جوان در مزرعه معلوم نیست (ریونی 1962) .پاولاکوس با پرورش سنین مختلف لاروی روی تکه‌های خربزه، مشاهده نمود که لاروها ابتدا 3-2 روز در سطح تغذیه نموده و بعداً به داخل نسوج نفوذ می‌نمایند. طبق مطالعه همین کارشناس لارو عروسک خربزه قبل از آنکه وارد مرحله شفیرگی شود سه بار جلد عوض می‌نماید و مدت لاروی نیز 29 روز طول می‌کشد. لاروها قبل از آنکه تبدیل به شفیره شوند ریشه را ترک کرده و در خاک در داخل لانه‌هایی شفیره می‌گردد. مدت شفیرگی 10-8 روز به طول می انجامد. در مورد تعداد نسل عروسک خربزه در نشریات خارجی و ایرانی تناقض دارد. دواچی (1328) برای این آفت یک نسل و در شرایط مساعد 2 نسل ذکر می‌کند و زاهدی (1346) در نواحی گرمسیر تا 5 نسل و در مناطق دیگر 3-2 نسل در سال می‌نویسد.

ریونی (1962) نیز تعداد نسل آفت را در یونان 1 نسل و در شرایط مختلف اسراییل 4-2 نسل می‌نویسد. لازم است در ایران تحقیقات بیشتری به خصوص در زمینه تعین تعداد نسل آفت در نواحی مختلف آلوده به آفت صورت گیرد.

یکی از عوامل محدود کننده تفریخ تخم و فعالیت لارو کمبود رطوبت می‌باشد و در مزارعی که کمتر آبیاری می‌شود آفت چندان خسارت وارد نمی‌رساند.
مبارزه:
روش پشته کاری و آبیاری نشتی مزرعه نقش عمده‌ای در کاهش خسارت آفت دارد و بر عکس در مزارعی که جالیز به صورت کرتی کاشته شده رطوبت کافی برای تفریخ تخم و فعالیت لاروها وجود دارد و خسارت آفت به مراتب بیشتر می‌باشد. تا قبل از ممنوع شدن سموم کلره از د. د. ت برای سم‌پاشی مزرعه استفاده می‌شد و امروزه از سموم فسفره که اغلب برای مبارزه با سایر آفات جالیز بالاخص شته و کفشدوزک جالیز بکار می‌رود می‌توان استفاده نمود. برای مبارزه با لارو آفت در خاک نیز سموم فسفره گرانول را می‌توان در سطح مزرعه و یا اطراف بوته‌ها پاشید. بطور کلی روشهای زیر در کنترل آفت موثرند.
1- کاهش رطوبت خاک یکی از عوامل محدود کننده تفریخ تخم و فعالیت لارو می باشد و بنابراین در مزارعی که کمتر ابیاری میشوند یا از روش پشته کاری و ابیاری نشتی استفاده میشود خسارت افت کمتر می باشد .
2- در صورت لزوم مبارزه شیمیایی استفاده از کاربارین (سوین) یا یکی از سموم فسفره الی و چون لارو افت ریشه خوار است و در زمان کشت از گرانول کلرپیریفوس به میزان 20 کیلو در هکتار علیه لارو استفاده می شود.
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماری ریزوکتونیایی حبوبات

بیماری ریزوکتونیایی حبوبات

بیماری ریزوکتونیایی حبوبات
Rizoctonia solani

ریزوکتونیا به انواع حبوبات خسارت میزند منتهی در هر کدام بیماری خاصی ایجاد می کند. اصولاً این قارچ بیشتر نباتات کوچک و جوان را از بین میبرد. در بعضی حبوبات مثل لوبیا سبز و باقلا. ریزوکتونیا دربلوغ هم بیماری ایجاد میکند. این قارچ همچنین قادر به تولید پوسیدگی بذر هم میباشد.

در مورد عدس آلودگی ریزوکتونیا سبب تولید رنگ بنفش در برگ میشود. روی ساقه، طوقه و کوتیلدونها نیز زخم (شانکر )ایجاد میشود. ریزوکتونیا به قسمتهای هوایی هم حمله میکند و تولید حالت تار عنکبوتی (Web blight ) مینماید که بیشتر در مناطق دارای بارندگی زیاد دیده میشود. گروه آناستو موزی ریزوکتونیاهای حبوبا ت AGl می باشد.

مبارزه:

1- ارقام مقاوم

2- ضد عفونی بذر با کاپتان (آسانترین ،مطمئن ترین وبی خطر ترین است). قبلاً سموم تراکوت وDexanole هم درایران بوده ومصرف می شده است. PCNB هم مًوثراست ولی روی پی تیوم اثر ندارد.

3- عمق بذر در کاشت مهم است. چون قارچ بیشتر به بافت جوان میزند. اگر بافت جوان کمتر در معرض قارچ واقع شود بیماری کمتر است. بنابراین هر چه عمق کمتر باشد بهتر است


 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
پوسیدگی خشک ریشه حبوبات

پوسیدگی خشک ریشه حبوبات

پوسیدگی خشک ریشه حبوبات (پوسیدگی فوزاریومی)

بیماری مهمی است که متاًسفانه کار چندانی روی آن صورت نگرفته است. عامل این بیماری Fusarium solani است که دارای فرمهای تخصص یافته میباشد:

روی لوبیا F.solani f .sp .phaseoli روی نخود فرنگی F.solani f.sp. pisi

و روی باقلاF.solani f.sp. fabae البته در استان فارس بیشتر پوسیدگی های ریشه مربوط بهF.oxysporum میباشد. تشخیص این دو گونه از یکدیگر به راحتی انجام میگیرد: کلنی F.oxysporum روی محیط کشت حالت گلی رنگ دارد ولی F.solani بیشتر خاکستری یا مایل به آبی است. جدار ماکروکنیدی درF.oxysporum خیلی نازک ولی در F.solani خیلی ضخیم است. در F.oxysporum ماکروکنیدی داسی شکل است ولی درF.solani دیواره دو طرف ماکروکنیدی تقریبا حالت موازی دارد و قسمت وسط حالت استوانه ای است. F.solani در محیط کشت اکثرا ماکروکنیدی تولید میکند و به ندرت میکروکنیدی میدهد ولی F.oxysporum به ندرت تولید ماکروکنیدی میکند.

فوزاریوم بر روی ریشه پوسیدگی خشک ایجاد میکند که حالت یکنواخت دارد و بر خلاف ریزوکتونیا شانکر ایجاد نمیکند. در مورد F.solani تمام ریشه های اصلی تغییر رنگ داده وقهوه ای ،خشک و پوک میشود و ریشه های فرعی هم قهوه ای میشوند. هر دو گونه تولید کلامیدوسپور میکنند که هم بین ریسه ای وهم انتهای ریسه ایست که در بقایای گیاهی باقی مانده و باعث بقای قارچ می شود.

چون قارچهای عامل این بیماری دارای نژادهای اختصاصی میباشند مهمترین روش کنترل ، از تناوب زراعی می باشد. تهیه بستر مناسب کاشت که باعث تسهیل رشد ریشه گردد نیز در کاهش میزان بیماری مًوثر است. منبع ازت نیز بسیار مهم است. بهتر است که کود ازته را به صورت سولفات و نیترات آمونیوم استفاده کنیم. چون نیترات و سولفات روی ریشه دهی، PH خاک و مبارزه بیولوژیکی اثر کرده و باعث فعالتر شدن قارچ در مبارزه میشود
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماری برق زد گی نخود سفید

بیماری برق زد گی نخود سفید

بیماری برق زد گی نخود سفید chic-pea Ascochyta blight



این بیماری در بیشترنقاط ایران از روی نخود ایرانی و باقلا گزارش شده است که در باقلا به آن آسکوکیتای باقلا گویند. عامل بیماری در برق زدگی نخودAscochyta rabiei و در برق زدگی باقلا Ascochyta fabae میباشد. فرم جنسی قارچ Didymella rabieiiبا نام قدیمی Mycosphaerella rabie است. این قارچ یک آسکومیست است که در مرحله غیر جنسی تولید پیکنیدیوم و در فرم جنسی تولید آسکوکارپ از نوع پریتسیوم کاذب مینماید که البته فرم جنسی در شرایط ایران چندان مهم نیست. پیکنیدیوم وپیکنیدیوسپورهای دو سلولی شفاف آن در اپیدمیولوژی بیماری خیلی مهم هستند. این بیماری در مناطق نخودکاری ایران و از جمله استان فارس وجود دارد.

این بیماری در مناطق معتدل وگرمتر بیشتر دیده میشود. علایم بیماری خیلی واضح است. در مزرعه نخود قسمتی مثل این است که صاعقه زده باشد و زرد وخشک شده بنظرمی رسد. این بیماری در مزرعه بصورت لکه ای دیده می شود. بارندگی شدید سبب پخش اسپور قارچ و شیوع شدید آلودگی میشود. شرایط مساعد جهت گسترش بیماری بارندگی شدید همراه با باد میباشد.

روی برگچه وکپسول ها لکه های گرد و روی ساقه لکه های کشیده سفید رنگ که بعداً قهوه ای شده و درآنها نقاط ریز سیاهرنگی که پیکنید یوم ها هستند، تشکیل میشود. چون به کپسول میزند سبب آلودگی بذر می شود. بذرهای به شدت آلوده، لاغروچروکیده می شوند و روی آنها پیکنیدیوم تشکیل میشود. اگر بذر آلوده کشت شود و رطوبت هم بالا باشد اولین علایم آلودگی روی طوقه نباتات کوچک دیده میشود که در شرایط گرم ومرطوب قارچ از روی طوقه به قسمتهای بالایی رفته وبرگچه ها را آلوده میکند و آلودگی شیوع می یابد.

بقای قارچ در روی بقایای گیاهی وبذر انجام می گیرد . این قارچ هتروتا لیک است. احتمال دارد زمستانگذرانی قارچ در فارس بصورت آسکو کارپ در کاه وکلش باشد چون درفارس هر دو تیپ قارچ مشاهده شده است. آسکوسپورها نیز شبیه پیکنید یوسپورها هستند. مهمترین کانون آلودگی بذر آلوده است. گاهی تا 2% آلودگی بذردیده شده است. برای این قارچ 1% آلودگی بذر بسیار بالاست و کافی است که تمام مزرعه را آلوده کند. بهنیه دما 20 درجه سانتیگراد و هوای مرطوب برای اپیدمی لازم است. در آمریکا قارچ را از علفها ی هرزی مثل تاج خروس ،پیچک و حتی نوعی عدس ، یونجه و تاجریزی جدا کرده اند.

کنترل:

1- تناوب وشخم عمیق. چون سالیان دراز در خاک نمی ماند تناوب دو ساله کافی است.

2- بذر سالم. بذررا باید از جاهایی که بیماری نیست تهیه کرد.

3- آبیاری بصورت کرتی یا بارانی نباشد.

4- تنظیم تاریخ کاشت ، طوری که به بارندگی نخورد. بخصوص در زمان تشکیل غلاف.

5- سمپاشی. هم ضد عفونی بذر میتوان انجام داد وهم سمپاشی بعد از هر بارندگی موًثر بوده است. اکسی کلرورمس باعث سوختگی گیاه میشود وحتی برای ضد عفونی بذر هم مناسب نیست چون باعث مرگ جوانه میشود. دراستان فارس 3-2 سمپاشی کافی است.

6- ارقام مقاوم استفاده شود. نخودهای سیاه (لپه) تا حدود زیادی مقاومند








 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
ویروس موزائیک یونجه

ویروس موزائیک یونجه

ویروس موزائیک یونجه Alfalfa mosaic virus

دامنه میزبانی این ویروس خیلی زیاد است. در یونجه تولید حالت موزائیک و گاهی چروکیدگی برگ و کوتولگی بوته ها میکند. در لوبیا چشم بلبلی حالت ابلقی در برگها ایجاد میکند. در لوبیا تولید نقاط زرد در متن برگها میکند. در نخود ایرانی موجب قهوه ای شدن آوندهای آبکشی و ایجاد پژمردگی میشود. این ویروس چند پیکره ای می باشد و ژنوم تقسیم شده دارد و بعضی از پیکره ها ایزومتریک و بعضی کشیده می باشند. قطر این پیکره ها 18nmولی طول آنها متغییر از 18-58 nmاست. ژنوم در بین این پیکره ها، بجز پیکره ایزومتریک تقسیم شده است. این ویروس در لوبیا و یونجه بذرزاد میشود و همچنین به راحتی از طریق انتقال مکانیکی منتقل میشود و به علت داشتن دامنه میزبانی خیلی وسیع به راحتی قابل کنترل نیست








 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
زنگ لوبیا و زنگ باقلا

زنگ لوبیا و زنگ باقلا

زنگ لوبیا و زنگ باقلا bean rust & broad bean


عامل زنگ لوبیا Uromyces appendiculatus است وعامل زنگ باقلاU. viciae -fabae میباشد. بیماری به صورت جوشهای قهوه ای مایل به قرمز با حاشیه کمرنگ ظاهر می شود. جوشها غالباًً روی برگ و گاهاً روی ساقه و غلاف دیده می شود.

تلیو سپورها و یورید یو سپورهای این زنگ یک سلولی هستند. یورید یو سپور در سیکل بیماری خیلی مهم است، چون در بیشتر مناطق بازیدیوسپور، پکنیوسپور وایسیدیوسپور تولید نمیشود. این زنگ یک میزبان و ماکروسیکلیک است. قارچ عامل این بیماری ممکن است در برخی علفهای هرز نیز میزبانها داشته باشد که عامل بقای قارچ هستند.اگر میزبان علف هرز در منطقه نباشد، بقا بصورت تلیوسپوردر خاک صورت میگیرد. تلیوسپور برای جوانه زنی احتیاج به دوره سرما و شکسته شدن دوره رکود دارد یعنی بلافاصله بعد از تشکیل قادر به جوانه زنی نیست. این در شرایط آب وهوایی معتدل و مرطوب حداکثر خسارت را میزند. زنگ لوبیا با بذر انتقال می یابد و دارای250نژاد فیزیولوژیکی میباشد که براساس آنها ارقام مقاوم به بیماری را مشخص میکنند.

کنترل:

1-ارقام مقاوم راه بسیار مطمئن و خوبی است.

2- با توجه به اینکه زنگ یک میزبانه است تناوب مهم است. که معمولا تناوب 3 ساله اعمال میشود.

3- کاشت حبوبات دور از زمین آلوده سال قبل.

4- شخم عمیق تا بقایا ازبین برود.

5- سمپاشی با قارچ کشهای سیستمیک و غیرسیستمیک(تیلت،....)



 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماری پوسیدگی ذغالی

بیماری پوسیدگی ذغالی

بیماری پوسیدگی ذغالی

عامل بیماری قارچ Macrophomina phaseolina میباشد. قسمتهای ازساقه را آلوده و سیاه میکند که در درون آنها اسکلروتهای ریز سیاهرنگ به تعداد زیاد یافت میشوندکه سبب سیاه شدن و پوک شدن ساقه میشود. در بعضی مناطق تولید پیکنیدیوم میکند.

این قارچ در استان فارس خیلی زیاد است وبیشتر مربوط به مناطقی است که بارندگی کم بوده وبنابراین درسالهای خشک بیماری خیلی مهمی محسوب میشود. این قارچ بعنوان ساپروفیت روی ریشه های اکثر گیا هان مرده در همه جای ایران دیده میشود. میزبانهای زیادی دارد و در دمای 35-28 درجه سانتیگراد بسیار فعال است. وقتی در گیاه تنش آبی داشته باشیم قارچ خیلی متهاجم است. مبارزه با آن خیلی مشکل است.

کنترل:

1- استفاده ازارقام مقاوم.

2- تقویت کودی وآبی نبات.

3- بذر سالم زیرا گاهی بذرزاد میشود.



 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی

پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی

پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی

پژمردگی اسکلروشیومی گسترش وسیع داشته ،درمناطق گرم روی بسیاری از گیاهان مسأله ساز است. از جمله گیاهان میزبان قارچ ، می‌توان حبوبات ، بسیاری از درختان میوه ، سبزیجات ، غلات ، گیاهان زینتی ، علفهای هرز را نام برد .


علائم اولیه بیماری به صورت پژمردگی و زردی است . این حالت ممکن است در چند بوته یا بصورت لکه ای در مزرعه بروز کند . آلودگی ممکن است از مرحله پنجه زنی تا زمان رسیدن گیاه اتفاق بیفتد .مهمترین علائم مشخص در چند سانتیمتری بالای سطح خاک مشاهده می شود ، به این صورت که توده ای از میسلیومها سفید رنگ در روی ریشه ، ساقه وغلافهای برگ ، در سطح خاک یا چند سانتیمتر پایین تر ، توسعه می یابند . اندامهای باردهی (اسکلروتها ) پس از اینکه گیاه پژمرده شد ، به صورت اجسام کروی سفیدرنگ در روی میسلیومها تشکیل می شوند . اسکلروتها سپس بزرگتر شده ، رنگ آنها به خرمای ، قهوه ای روشن نهایتاً قهوه ای تیره تغییر می‌کند . اندامهای باردهی ممکن است درون خاک ،روی ریشه یا روی پایین ترین قسمت گیاه (طوقه ) تشکیل شود . قارچ Sclerotium rolfsii ,jsx توسط میسلیومهای سفید فشرده و اسکلروتهای سفید تا قهوه ای که درروی قسمتهای پایینی گیاه پژمرده تشکیل می شوند ،براحتی قابل تشخیص است .مرحله جنسی به نام Corticum rolfsii برخی اوقات روی بافت مرده گیاه دیده می شود ، ولی در بقا و انتشار قارچ نقش چندانی ندارد . قارچ یک پارازیت اختیاری قوی است ومی تواند روی بافت گیاهی در حال مرگ ، در نزدیکی سطح خاک زندگی کند . قارچ به صورت اسکلروت یا میسلیوم در بقایای گیاهی موجود در خاک زمستانگذرانی می کند . این قارچ خاکهای اسیدی را ترجیح می‌دهد .

کنترل:

از بین بردن قارچ S . rolfsii پس از استقرار ، بسیار مشکل است و علت آن دامنه میزبان وسیع ، قدرت ساپروفیتی زیاد و قدرت بقا به صورت اسکلروت و میسلیوم در خاک است . خارج کردن بقایای گیاهی از مزرعه ، شخم عمیق ، کنترل کامل علفهای هرز و افزایش (PH ) خاک در کنترل قارچ مؤثر است
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماری پوسیدگی اسکروتی

بیماری پوسیدگی اسکروتی

بیماری پوسیدگی اسکروتی

عامل بیماری قارچ sclerotium rolfsii میباشد. این بیماری بخصوص در مناطق شمالی کشورکه مواد آلی خاک زیاد است، خسارت زیادی میزند. طوقه گیا هان پزمرده سفید شده وروی آن اسکلروتها ی خردلی رنگی تشکیل میشود. قارچی است گرما دوست که باعث پوسدگی ریشه و طوقه میشود. پوشش سفیدی روی ریشه و طوقه درست میشود که روی پوشش سفید دانه های کوچک قهوه ای خردلی رنگ (اسکلروتها) دیده میشود.

فرم جنسی قارچ Athelia rolfsii- است که با زید یومست است. اسکلروت برای بقاء قارچ خیلی مهم است ولی قدرت رقابتی آن کم است. اسکلروت ها در خاکها ی سرد جوانه نمی زنند و نسبت به کمبود اکسیژن خیلی حساس هستند بنابراین با غرقاب کردن خاک از بین می روند. در زمستان اگر محصول کشت کنیم خاک فعال میشود و قارچ چون هوا سرد است فعال نیست و از بین می رود
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماری آنتراکنوز لوبیا Bean anthracnose

بیماری آنتراکنوز لوبیا Bean anthracnose

بیماری آنتراکنوز لوبیا Bean anthracnose

فرم غیر جنسی عامل بیماریColletotrichum lindemuthianum و فرم جنسی آن Glomerella lindemuthiana (آسکومیت) نام دارد.

این بیماری در مناطق مرطوب خیلی رایج است و در شمال کشور به مقدار زیاد دیده میشود. ولی تا بحال از استان فارس گزارش نشده است. قارچ عامل این بیماری بذرزاد میشود. و کافی است بذر آلوده در مناطق مرطوب کشت شود تا بیماری شیوع پیدا کرده و خسارت بزند. این قارچ به خصوص به غلاف می زند و تمام غلاف را می پوشاند و پوشش گلی رنگی، که اسپورهای قارچ عامل بیماری هستند، روی آن دیده میشود. این قارچ تولید آسروول میکند. و لابه لای کنیدیوفورها خار (seta) دیده میشود. این قارچ به تمام قسمت های هوایی گیاه حمله میکند و اسپورهایی که تولید مینماید حالت لزج و چسبناک دارند بنابراین باد هیچ نقشی در انتقال آنها ندارد و حتماً بوسیله باران منتشر میشوند. پس بارندگی و آبیاری بارانی هم در شیوع بیماری موثرند. بقای قارچ در بقایای گیاهی آلوده و روی بذرها صورت میگیرد.

کنترل:

1- استفاده از بذر سالم و غیره آلوده (بذر از مناطق خشک بگیرند).

2- آیش و تناوب دو ساله.

3- استفاده نکردن از آبیاری بارانی.

4- برای اطمینان ضدعفونی بذر بابنومیل و توپسین و..



 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماری لکه شکلاتی باقلا

بیماری لکه شکلاتی باقلا

بیماری لکه شکلاتی باقلا Broad bean chocolate spot

عامل بیماری Botrytis fabae است. این بیماری بصورت لکه های کوچک و بزرگ نکروتیک و قهوه ای رنگ کرد در تمام نقاط گیاه دیده می شوند (روی برگ، ساقه و غلاف بذر). لکه ها از 10-1 mmقطر داشته و ممکن است باهم بپیوندند. البته باید توجه داشت که هر گونه صدمه مکانیکی که به باقلا وارد شود باعث ایجاد لکه های قهوه ای رنگ روی آن میشود که ممکن است با این بیماری اشتباه شود، بنابراین برای تشخیص دقیق بیماری نیاز به کشت قسمتهای آلوده وجود دارد.

این بیماری در استانهای فارس و خوزستان شایع است و شدت بیماری باعث ریزش برگ ها میشود. قارچ بوتریتیس پارازیت ضعیفی است و بیشتر به قسمتهای مسن و ضعیف گیاه حمله میکند. بنابراین برگچه های جوان گیاه به این بیماری مقاومند. شرایط بهینه بیماری رطوبت زیاد و دمای خنک (20درجه سانتیگراد) میباشد. در شرایط خشک لکه ها کوچک می مانند و هر چه رطوبت بیشتر باشد لکه ها بزرگتر میشوند.

مبارزه:

1- استفاده از ارقام مقاوم.

2- سمپاشی با کاپتان و سموم مشابه.


 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
بیماریهای باکتریایی حبوبات

بیماریهای باکتریایی حبوبات

بیماریهای باکتریایی حبوبات

1- سوختگی معمولی لوبیا با عامل Xanthomonas compestris p.v.phaseoli

2- سوختگی هاله ای لوبیا با عامل Pseudomonas syringae p.v.phaseolicola

هر دو بیماری در مناطق مرطوبت زیاد هستند. هر دو به برگ، ساقه و غلاف حمله کرده ولی علایم کمی متفاوت است. اولی حالت نکروتیک ساده ایجاد کرده ولی در بیماری دوم دور لکه های نکروتیک را هاله ای زردرنگ می پوشاند. گونه اول گرمادوست است و در تابستان دیده میشود. (بهینه دما 32درجه سانتیگراد) ولی دومی شرایط معتدل را دوست دارد (بهینه دما 20-18).

این باکتریها تولید آلودگی بذر هم میکنند و بصورت سلول باکتری در بذر بقایای گیاهی زمستانگذاری میکنند. این باکتریها در گیاه سیستمیک شده و سبب لاغری و چروکیدگی بذر میشوند.

کنترل:

1- استفاده از بذر گواهی شده (سالم).

2- تناوب همراه با شخم عمیق خاک.

3- سمپاشی با سموم مسی
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
ویروس موزائیک زرد لوبیا

ویروس موزائیک زرد لوبیا

ویروس موزائیک زرد لوبیا Bean Yellow mosaic Virus



این ویروس یکی از مهمترین ویروسهای حبوبات در ایران میباشد و در تمام نقاط دنیا نیز گزارش شده است.

میزبانهای این ویروس شامل انواع حبوبات و گیاهان دیگر مثل گلایول و... میباشد که می توانند بعنوان منبع دائمی ویروس عمل کنند. علایم در لوبیا عبارتند از لکه ها و نقاط کلروتیک در برگها که حالت زردی زیادی دارند و همچنین حالتی شبیه موزائیک در برگها ایجاد می کنند. بدشکلی برگ معمولاً درلوبیا کمتر دیده می شود. این بیماری همراه با کاهش شدید محصول میباشد.

علائم در باقلا عبارتند از موزائیک و کوچک شدن برگها و پیچیدگی و بدشکلی برگها به مقدار زیاد. خسارت درباقلا در استان فارس خیلی زیاد است وگاهی خسارت هربوته از 90% نیز تجاوز می کند و بخصوص اگر آلودگی در مراحل الیه رشد (8-4 برگی) باشد ولی آلودگی در هنگام گل خسارت چندانی به محصول وارد نمی کند. میزبانهای دیگر این ویروس شامل نخود ایرانی وعدس می باشد که علائم کلی بصورت موزائیک روی آنها می باشد.

عامل بیماری یک Potyvirus با طولی در حدود 720nm می باشد که به کمک شته هایی مثل شته سیاه باقلا و شته سبزنخود فرنگی با رابطه ناپایا منتقل می شود. انتقال با بذردر لوبیا ثابت نشده ولی در باقلا با درصد خیلی کمی (کمتر ازنیم درصد) بذرزاد می شود. این ویروس از طریق انتقال مکانیکی نیز به راحتی قابل انتقال است. پایداری ویروس در میزبانهای مختلف حبوبات و نیز علفهای هرزی مثل یونجه باغی و بعضی گیاهان زینتی مثل زنبق و گلایول صورت میگیرد.

کنتـــــــــرل:

این بیماری در لوبیا با استفاده از ارقام مقاوم صورت میگیرد ولی در باقلا هنوز ارقام مقاوم پیدا نشده است. همچنین حذف منابع آلودگی، مبارزه با ناقل بخصوص در باقلا که یک گیاه زمستانه است و شته ها در زمستان در این مزارع بصورت موضعی وجود داشته و تحرک زیاد ندارند به کنترل بیماری کمک میکند.
 
بالا