بیایید در این ماه رمضان متفاوت باشیم ! ( ادعیه روزانه ماه مبارک به همراه تفسیر )

وضعیت
موضوع بسته شده است.

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نام یگانه لایق پرستش


سلام و درود بر همه ی میهمانان این جشن الهی ...

تبریک میگم که بار دیگه لیاقت حضور در این ماه مبارک نصیبمون شده و امیدوارم که همگی بتونیم به بهترین شکل ممکن از این موهبت الهی بهره ببریم ...

همینطور که مستحضرید ادعیه اسلامی حاوی مفاهیم و معارف با ارزش و والاییه که توجه و تأمل در اونها و همچنین عمل کردن بهشون میتونه راه گشایی مناسب برای انسان باشه ...

لذا تعمق در مضمون این دعاها ؛ برای رسیدن به خواسته های خودمون و از اون مهمتر برآورده کردن انتظارات باری تعالی و اولیای الهی از ما ؛ باید از اولویت های ما باشه و چه زمانی بهتر از این ماه برای شروع ؟!!! ماهی که مهمترین هدفش خودسازی و درواقع انسان سازی است !

مسلما قرار نیست که یک ماه گرسنگی و تشنگی رو تحمل کنیم و کلمات و واژگانی رو مثل طوطی به عنوان دعا بیان کنیم ، بدونِ اینکه بفهمیم چی گفتیم ! حتی خواندن معنی فارسی هم بدون تأمل و تفکر ، نمیتونه خیلی ارزشمند باشه ...

به همین جهت برآن شدیم تا در این تاپیک ، ادعیه هر روز ماه مبارک رو همراه با معنی و تفسیر در اختیارتون قرار بدیم
چون این دعاهای کوتاه همانند یک پازل بوده و یک سیر و ارتباط منطقی و تربیتی رو به همراه دارند ... باشد که این بار در این ماه پربرکت ، آگاهانه عبادت کنیم و این آگاهی مارو برای "انسان" شدن یاری کنه ؛

در کنار این تفسیر ، فایل صوتی دعای هر روز ، فایل صوتی تفسیر دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی و همچنین فایل تصویر زمینه هر روز ماه مبارک رو در این تاپیک قرار خواهم داد تا پکیجی کامل در اختیارتون باشه ...


دوستان از همگی خواهش میکنم ، پستی در این تاپیک قرار ندهید مگر با هماهنگی مدیرت تالار
یا با من ...

ممنونم از همگی ... با آرزوی سلامتی و توفیق استفاده از این فرصت الهی و حاصل شدن حالِ خوب در این ماه ِ بندگی برای همه ی شما عزیزان ...

التماس دعا :gol:



 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز اول ...

روز اول ...

اولین روز رمضان بر تو مبارك باد . مى ‏دانى میهمان چه كسى هستى؟

اوكه معبود جهانیان است و عفوكننده گنهكاران .

از او درخواست ‏سلامت روزه و شب زنده‏ داریت را بنما !


__________________________




اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِى فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيَامِى فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ وَ نَبِّهْنِى فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ وَ هَبْ لِى جُرْمِى فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ وَ اعْفُ عَنِّى يَا عَافِيا عَنِ الْمُجْرِمِينَ.


خدایا! روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار ده، و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی، و مرا از خواب غافلان بیدار ساز و گناهم را ببخش ای معبود جهانيان و در‌گذر از من اى بخشنده ي گنهکاران.


__________________________


طبق روايات بسيار و ادعيه ؛ ماه رمضان , ماه آمرزش و مغفرت الهي است . به تناسب همين معنا بخش عمده‌اي از خواسته‌هاي ما در دعاها,
طلب آمرزش از درگاه خداوند است و اين كه از گناهان درگذرد و مبادا اين ماه سپري شود و هم‌چنان بار گناهانِ نابخشوده برگردن ما سنگيني كند.

از دعاهاي هر شب اين است :
«اَعوذُ بجلال وجهك الكريم اَن ينقضي عنّي شهر رمضان...»


اين مضمون در بسياري از دعاها و مناجات‌هاي اين ماه ديده مي‌شود و راستي هم بدون آن, انسان از بركات اين ماه محروم مي‌ماند.


__________________________


نشانه‏ های غفلت :

1- پند نگرفتن از حوادث دنیا :
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
«غافلترین مردم کسی است که از دگرگونی‏های دنیا پند نگیرد» (1)

2- بیهوده گذراندن عمر :
حضرت علی علیه السلام فرمود:
«تضییع عمر در راهی که موجب نجات انسان نمی‏شود، برای غفلت کفایت می‏کند.» (2)

3- سرگرمی (بی‏فکری) :
لقمان به فرزندش گفت: غافل سه نشانه دارد: سرگرمی، حواس پرتی، فراموشی.» (3)



نتایج غفلت :

1- نادانی:
حضرت علی علیه السلام:
«غافل نادان است.» (4)

2-
قساوت قلب:
امام باقر علیه السلام:
«از غفلت‏بپرهیز، زیرا در آن قساوت قلب است.» (5)

3- هلاکت: حضرت علی علیه السلام:
«کسی که غفلتش طولانی شد، زود هلاک می‏شود.» (6)

4- مردن قلب:
حضرت علی علیه السلام:
«کسی که غفلت‏بر او غلبه کرد قلبش می‏میرد.» (7)

5- از دست دادن بصیرت:
حضرت علی علیه السلام:
«ادامه غفلت ‏بینش را کور می‏کند.» (8)

6- خسران:
قال علی علیه السلام:
«کسی که نفس خویش را محاسبه کند، سود برد و آنکه از آن غفلت ورزد زیان بیند.» (9)



عوامل غفلت :



1- اموال و اولاد :
قرآن کریم می‏فرماید:
«ای اهل ایمان! مبادا هرگز مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کند.» (10)




2- امکانات رفاهی:
قرآن کریم می‏فرماید:
«کافران متمتع به نعمت‏های دنیا گردیدند تا آنکه از فرط سرگرمی به دنیای فانی، ذکر و قرآن تو را فراموش کردند» (11)




3- فزونی ‏طلبی:
«الهکم التکاثر ؛ بفریفت‏شما را فزونی جستن.» (12)


__________________________


درواقع در این دعا در ابتدا از روزه داری سخن به میان آمده چون ماه رمضان ماه صیام و روزه‌داری است .

با وجود اینکه دعا امری فردی است و دعا کننده به صورت گوینده فردی از ضمایر مفرد استفاده می‌کند، اما خود را در جمع قرار می‌دهد و از خداوند می‌خواهد که او را در صف روزه‌داران واقعی قرار دهد تا این تلقی به وجود نیاید که روزه یک عمل عبادی فردی است که رابطه میان انسان و خدا را تنظیم می‌کند و کاری به امور اجتماعی ندارد.

این دعا نوعی صف‌بندی اجتماعی ایجاد می‌کند و از خداوند می‌خواهد که دعاکننده را در جبهه روزه‌داران قرار دهد.

و در ادامه دعا، با تفسیر صحیح روزه‌داری مواجه می‌شویم. روزه داشتن تمرین عبودیت و مشق عشق و دلداگی و شیدایی به خدا و معنویت است.

روزه داشتن در پرهیز از خوردن و آشامیدن خلاصه نمی‌شود. ترک خوردن و آشامیدن نشانه ترک تعلق به امور مادی و شکستن زنجیر وابستگی‌ها و اسارت‌های انسان و تمرین وارستگی و توجه به امور معنوی است.

از این رو، از خداوند خواسته می‌شود که دعاکننده را از قائمان به امر حق و برپادارندگان عبودیت و خداپرستی قرار دهد.

و بالاخره به ریشه انحطاط و خاستگاه گمراهی و سقوط انسان که همان «غفلت» است، توجه می‌شود. از خداوند خواسته می‌شود که انسان را از خواب غفلت و بی‌توجهی به امور معنوی رشد و سعادت واقعی و سرنوشت و فرجام خود بیدار سازد.

به حق، غفلت از خدا و معنویت سرچشمه‌ لغزش‌ها و گناهان است.از این رو، از غفلت به خدا پناه برده می‌شود و از جرم و لغزش‌هایی که در اثر غفلت ارتکاب شده، عفو الهی خواسته می‌شود.

خلاصه این که روزه‌داری تمرین عبودیت و بیداری و مبارزه با غفلت و گریز از گناه است و جا دارد که به زمینه‌ها و عوامل غفلت، توجه و دقت شود.


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا

فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز اول ماه رمضان


پی نوشت ها :

1- بحارالانوار، ج 77، ص 112.
2- غررالحکم، ماده غفل.
3- تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 815.
4- نهج‏البلاغه، خ 153.
5- بحارالانوار، ج 78، ص 164.
6- غررالحکم، ماده غفل.
7- همان.
8- همان.
9- نهج‏البلاغه، حکمت 208.
10- منافقون/ 9.
11- فرقان/ 18.
12- تکاثر/ 1.

منابع :


مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن


روزنامه راه نجات

گل لیلا

تبیان

آوینی

رشد


التماس
دعا :gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز دوم : خشم و رضاي خدا,‌ قرائت قرآن و تدبّر در آن

روز دوم : خشم و رضاي خدا,‌ قرائت قرآن و تدبّر در آن

دو روز است كه لب از خوردن فرو بسته ‏اى .

تلاش كن تا به خشنودى پروردگارت نزدیكتر و از خشم او دور شوى .

از مهربانترین مهربانان توفیق خواندن آیاتش را طلب كن!

__________________________

اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ ونَقماتِکَ ووفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ

برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.



خدایا مرا دراین روز به رضا وخوشنودیت نزدیک ساز و ازخشم غضبت دور ساز و برای قرائت آیات قرآنت موفق گردان

به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم


________________________


برخی از ویژگی‏های قرآن



1 -
وسیله رحمت و هدایت:

«
هدی و رحمة للمؤمنین‏؛ هدایت و رحمت‏برای مؤمنان است.» (1)

2 -
رهبر:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : «بر شما باد به قرآن، آن را پیشوا و رهبر خویش قرار دهید.» (2)

3
- برترین گفتار:

«
الله نزل احسن الحدیث‏؛ خداوند برترین گفتار را نازل کرد.» (3)

4 -
شفای دردها:

«
ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة‏؛ ما آنچه از قرآن می‏فرستیم شفای دل و رحمت است.» (4)

5 -
جامعیت:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس علم اولین و آخرین خواهد، قرآن بخواند.» (5)


* * * * *

ملاصدرا می‏فرماید: «بسیاری به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسی هستم ولی همین که چشم بصیرتم باز شد، خود را از علوم واقعی خالی دیدم، در آخر عمرم به فکر فرو رفتم که به سراغ تدبر در قرآن و روایات محمد و آل محمد بروم. من یقین کردم که کارم بی‏ اساس بوده است. زیرا در طول عمرم به جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم، در خانه وحی را کوبیدم درها باز شد و پرده‏ها کنار رفت. اقرار می‏کنم که قرآن دریای عمیقی است که جز با لطف الهی امکان ورود در آن نیست ولی چه کنم عمرم رفت، بدنم ناتوان و سرمایه‏ام کم است.» (6)

امام خمینی رحمه الله می‏فرماید: «و این جانب از روی جد; نه تعارف معمولی می‏گویم که از عمر به باد رفته خود تاسف دارم. شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزه‏ ها و دانشگاه ‏ها را به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن توجه دهید، تدریس قرآن را در هر رشته‏ای محط نظر و مقصد اعلی (نه در حاشیه) قرار دهید. مبادا خدای نخواسته در آخر عمر که ضعف و پیری بر شما هجوم کرد از کرده‏ها پشیمان و تاسف بر ایام جوانی بخورید همچون نویسنده.» (7)


________________________


در این دعای شریف با چهار فراز مواجهیم:



«
خدایا در این روز مرا به مرضات خویش نزدیک کن».

در این فقره، دو نکته قابل توجه و درخور دقت وجود دارد:

1/1 ـ این‌که وقتی کسی از خداوند می‌خواهد که او را به امور مورد رضای خویش نزدیک کند، باید تصمیم جدی به امتثال اوامر الهی و عمل به تکالیف دینی گرفته باشد، چون دعا در صورتی پذیرفته می‌شود که دعاکننده، خود عزم خویش را برای رسیدن به آن‌چه از خدا می‌طلبد جزم کرده باشد و امور مورد رضایت الهی چیزی نیست جز آن‌چه خداوند در قالب تشریع واجبات از بندگان خود خواسته است. پس کسی که طالب رضای خداوند است باید به واجبات دینی پایبند باشد.

2/1 ـ این‌که از تعبیر «قربّنی» استفاده می‌شود که گویی همواره میان انسان و مرضات خداوند فاصله‌ای وجود دارد. این تفسیر می‌رساند که پرستش و اطاعت الهی آن‌چنان که شایسته او است، هیچ‌گاه از انسان بر نمی‌آید و محدودیت‌های انسان همواره او را در معرض لغزش قرار می‌دهد. انسان متناسب با محدودیت‌های خود باید در این راه قدم بردارد و واقع‌بینانه به فاصله میان خود و آن‌چه مورد رضایت الهی است، اذعان نماید و با دعا و استمداد از خداوند بر ضعف و محدودیت خود غلبه کند.

«
مرا از غضب و عذاب‌های خود دور ساز

در این قسمت، دعاکننده از خداوند درخواست می‌کند که او را از آن‌چه موجب غضب الهی و محرومیت انسان از نعمت‌های خداوند می‌شود به دور دارد. باید توجه داشت که موجبات خشم و غضب الهی همان محرمات و چیزهایی است که خداوند انسان را از آن منع کرده است.
خداوند مسیر حرکت انسان را با تابلوها و لوحه‌های بسیار روشن مشخص کرده است. دعاکننده باید در مسیر حرکت و زندگی خود به این تابلوها توجه داشته باشد و مطابق آن زندگی و حرکت خود را تنظیم کند.

«
توفیق خواندن آیات خود را به من ارزانی فرما

تسلیم در برابر فرامین الهی و التزام و پایبندی به واجبات و محرمات دینی، چشم بصیرت و منافذ وجود و خرد آدمی را برای نفوذ انوار فیض و هدایت الهی باز می‌کند. خواندن آیات خداوند در این شرایط، همانند بارانی که گلستان تشنه‌ای ببارد، موجب شکوفایی فضایل معنوی در وجود انسان و رویش شکوفه‌ها و گل‌های خوشبو در باغ زندگی او می‌شود و سراسر زندگی و وجود او عطرآگین می‌گردد.

در فراز چهارم، دعا کننده با توجه به محدودیت‌های انسانی خود، همه این خواست‌ها را به ذیل عنایت و رحمت بی‌پایان خداوند عطف می‌کند و نه به شایستگی خویشتن. این ادب، شایسته و لازم برای دعا و نیایش در بارگاه الهی است.


________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روزدوم ماه رمضان


________________________

پی‏نوشت‏ها:
1- یونس/ 57.
2- کنزل العمال، خ 4029.
3- زمر/ 23.
4- اسری/ 82.
5- کنز العمال، خ 2454.
6- مقدمه تفسیر سوره واقعه، ملاصدرا
صحیفه نور، ج 20، ص 20



منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد


التماس
دعا :gol:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز سوم: ذهن باز و حق‌جو,‌ دوري از سفاهت و تزوير, برخورداري از نيكي‌ها.

دعاي روز سوم: ذهن باز و حق‌جو,‌ دوري از سفاهت و تزوير, برخورداري از نيكي‌ها.

امروز سوم رمضان است .

براى تیزهوشى و بیداریت دعا كن و از هر چه در آن بی خردى و اشتباه‏ است‏ بپرهیز.

سهمت را از خیر و بركت این ماه افزونتر بخواه كه او بخشنده ‏ترین بخشندگان است.

_________________________

اللَّهُمَّ ارْزُقنی فیهِ الذِّهْنَ والتّنَبیهَ وَ باعِدْنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةِ والتَّمْویهِ وَاجْعَلْ لی نَصیباً مِنْ كلِّ خَیْرٍ تُنَزِلُ فیهِ بِجودِكَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ.

خداوندا! در این روز به من هوش و بیداری در طاعتت نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل و بیهوده دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل میفرمایی، مرا نصیب بخش،

به حق جود و کرمت ای بخشنده ترین بخشندگان عالم


_________________________

برخی از نتایج جهل و نادانی :

1 - خود بزرگ ‏بینی

2 - خود محوری

3 - تخطئه دیگران

4 - گمراه دانستن دیگران

5 - انکار و تکذیب

6 - لجاجت

7 - خودپسندی


حضرت علی علیه السلام فرمود:

«
نادان کسی است که خود را نسبت ‏به نادانسته‏هایش دانا شمارد و نظر خود را کافی بداند، هر کس با وی مخالفت کند او را در اشتباه پندارد و ناآگاهان را گمراه کند، هرچه را نداند انکار و تکذیب کند، حقیقت را انکار نموده و در لجاجت جری و اصرار کننده باشد و در طلب دانش، خودپسندی کند.» (بحارالانوار، ج 77، ص 203)

پند گفتن با جهول خوابناک
تخم افکندن بود بر شوره خاک
چاک حمق و جهل نپذیرد رفو
تخم حکمت کم دهش ای نیکخو
زانکه جاهل جهل را بنده بود
هر چه پندش می‏دهی او نشنود

مولوی


_________________________


شرحی بر دعا :

در این دعا ، دعاکننده از خداوند می‌خواهد که :

اولاً به او هوش و بیداری عنایت کند. انسان برای رسیدن به اهداف عالی و انسانی خود و دستیابی به کمال معنوی و مادی خویش در قدم اول نیاز به عقل و خرد دارد تا مصالح و مفاسد امور را تشخیص داده و به جلب مصالح و دفع مفاسد بکوشد.

پس شرط اول برای انسانی زیستن بهره‌مندی و بهره‌برداری از عقل و خرد و هوش است.

در قدم بعد انسان به بیداری «تنبیه» نیاز دارد. داشتن هوش شرط لازم برای رسیدن به کمال است، اما شرط کافی نیست و در کنار آن بیداری نیاز است.

انسان بیدار کسی است که به فلسفه آفرینش و هدف خلقت و جایگاه خویش در عالم هستی و فرجام و پایان کار خود توجه دارد. چنین انسانی اسیر هوس‌های زودگذر نشده و تحت تأثیر القائات منفی محیط قرار نمی‌گیرد. انسان بیدار برای زندگی خود برنامه دارد و در این برنامه به همه جنبه‌های زندگی و نیازهای مادی و معنوی خود بها می‌دهد و توجه دارد که زندگی در این جهان پر از کشش‌ها و جاذبه‌های رنگارنگ، تهدیدها و خطرهایی را به همراه دارد. انسان بیدار، به این تهدید‌ها توجه دارد و برای مقابله با این تهدیدها و گذر سالم از این گردنه‌ها و رهایی از دام وسوسه‌ها و اغواها به خدا پناه می‌برد و از او مدد می‌جوید.

ثانیاً او را از سفاهت و بطالت نجات دهد. این قسمت دعا نقطه مقابل فقره قبل است. در فقره اول از خداوند خواسته می‌شود که به انسان خرد و بیداری عنایت کند. در این فقره از خداوند تقاضا و تمنا می‌شود که انسان را از بی‌خردی و زندگی صرف شده در بطالت و بیهودگی نجات دهد.

انسان بی‌خرد و سفیه انسانی است که توانایی درک مصالح و مفاسد و قدرت تشخیص نیک و بد را ندارد و به همین دلیل اسیر هواها و هوس‌ها و گرفتار وسوسه‌ها و القائات ناصواب شده و زندگی خود را به هوس‌سرانی و هرزگی سپری می‌کند و چون مصالح حقیقی را از مصالح غیر حقیقی و کاذب باز نمی‌شناسد، همواره شیفته ظواهر و زرق و برق مادی شده و از کمال معنوی و روحی و تهذیب نفس و پالایش آن از رذائل اخلاقی و گناهان باز می‌ماند و در محاسبات زندگی فقط به مادیات و ظواهر توجه نموده و در داوری‌های خود بدون این‌که خود توجه داشته باشد، وارونه می‌اندیشد و با معیارهای عوضی به قضاوت و ارزیابی افراد و عملکردها می‌پردازد.

ثالثاً ـ از هر خیری که فرو می‌فرستد او را بهره‌مند سازد. این فراز دعا بسیار قابل توجه است. دعاکننده از خداوند تمنا و استدعا می‌کند که او را مشمول همه خیرات و برکات خویش قرار دهد. خیری که خداوند فرو می‌فرستد، شامل همه چیز می‌شود: عقل و خرد و هوس سالم، بدن صحتمند، ایمان و تقوا و پایبندی به ضوابط دینی و اخلاقی، رابطه سالم با بندگان خدا، نعمت‌های مادی و توفیق استفاده بهینه از این نعمت‌ها، خانواده نیک و روابط خانوادگی خوب و انسانی، امنیت و آرامش، همسایگان خوب، محیط اجتماعی سازنده، بهره‌مندی از نعمت تحصیل و علم و آگاهی و... .

نکته‌ای که در این مورد باید بدان توجه شود، این است که وقتی انسان از خداوند چنین درخواست فراگیری دارد، زمینه آن را باید از پیش در وجود خویش آماده سازد. انسان خود باید به نیازها و مصالح خود و میزان اهمیت هر کدام توجه داشته باشد و برای تأمین این نیازها و رسیدن به مصالح تلاش نماید. «
از تو حرکت، از خدا برکت»



________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز سوم ماه رمضان


________________________


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد


التماس
دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز چهارم: اقامه امر خدا، ياد خدا و ذكر، شكر نعمت ها، ستّار بودن خدا.

دعاي روز چهارم: اقامه امر خدا، ياد خدا و ذكر، شكر نعمت ها، ستّار بودن خدا.

چهار روز است كه درهاى آسمان به رویت گشوده شده .

براى بر پاداشتن فرمان و دستور خدا برخیز آنگونه كه شایسته است و سپاسگزارش باش.

بی ‏شك پروردگارت به احوال تو بیناترین بینایان است.


__________________________________


اللَّهُمَّ قَوِّني فيهِ عَلى اِقامَةِ اَمرِكَ وَ اَذِقْني فيهِ حَلاوَةِ ذِكْرِكَ وَ اَوْزِعْني فيهِ لِأدآءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْني فيهِ بِحِفظِكَ و َسَتْرِكَ يا اَبصَرَ النّاظِرينَ .


خداوندا! مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت ببخش و حلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان و برای ادای شکر خود به کرمت مهیا ساز و در این روز مرا به حفظ و پرده پوشی از گناه محفوظ بدار، ای بصیرترین بینایان عالم!


__________________________________


آثار یاد خدا

1 -
قوت روح:

حضرت علی علیه السلام: «
مداومة الذکر قوة الارواح؛ مداومت ‏یاد خدا موجب قدرت جان‏هاست» (1)

2 -
زنده دلی:

حضرت علی علیه السلام «
فی الذکر حیاة القلوب؛ به سبب یاد خدا، قلبها زنده می شود» (2)

3 -
روشنی قلب:

حضرت علی علیه السلام: «
علیک بذکر الله فانه نور القلوب؛ یاد کنید خدا را که همانا یاد او روشنایی وجود شماست.» (3)

4 -
اطمینان قلب:
خداوند متعال: «
الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ همانا بواسطه یاد خدا؛ دلها آرامش می یابد.»


* * * * *

در مناجات الذاکرین می‏خوانیم:

«
الهی لولا الواجب من قبول امرک لنزهتک من ذکری ایاک علی ان ذکری بقدری لا بقدرک ... الهی فالهمنا ذکرک فی الخلا و الملا و اللیل و النهار و الاعلان و الاسرار و فی السراء و الضراء و انسنا بالذکر الخفی ... استغفرک من کل لذة بغیر ذکرک ؛

خدایا اگر امر تو نبودی، من تو را منزه‏ تر از آن می‏دانستم که ذکر تو کنم، چون ذکر من به قدر توان من است نه به قدر مقام تو ... خدایا ذکرت را در خلوت و جلوت و شب و روز و در ظاهر و باطن و در حال خوشی و ناخوشی به ما الهام فرما و ما را به ذکر خفی مانوس کن ... خدایا از هر لذتی غیر از لذت یاد تو طلب بخشش می‏کنم.»(4)

__________________________________


شرحی بر دعا :

بر اساس جهان‌بینی دینی و اسلامی، خداوند آفریدگار عالم هستی و بنیاد اخلاق و ارزش‌ها است.

هویت انسان بر اساس ارتباط و در پیوند با خدا تعریف می‌شود. کمال شایسته و حقیقی انسان در تسلیم به فرمان و التزام به دستور خداوند متعال است.

تسلیم شدن با دل و جان به فرمان الهی، انسان را از اسارت‌های درونی و بیرونی آزاد می‌سازد.

به گفته علامه اقبال لاهوری «هر که پیمان با هو الموجود بست / گردنش از بند هر معبود رست».

از این رو، قدرت و استحکام این میثاق مقدس و عبودیت و اطاعت از فرمان حضرت حق محور و بنیاد شخصیت آدمی و انسانیت او است. انسان با این میثاق و التزام و پایبندی نظری و عملی به آن به مقام شامخ آدمیت بار می‌یابد و با نسیان و فراموش کردن آن و سر بر تافتن از عبودیت و اطاعت الهی خودی و انسانیت خویش را در می‌بازد.

باری تعالی در
آیه 19 سوره حشر می‌فرماید: «مانند کسانی نباشید که خدا را از یاد بردند [و سر از اطاعت خدای برتافتند]، خدا نیز آن‌ها را گرفتار خود فراموشی ساخت.»
دوری از خدا به مثابه بنیاد قدسی هستی و ارزش، خروج از هویت انسانی و پشت کردن به «خودی» آدمی است. انسان با از دست دادن خدا هویتش فرو می‌ریزد. معنای زندگی را از دست می‌دهد و به پوچی و نهیلیسم و برهوت نیست‌انگاری سقوط می‌کند.

ذکر خدا و یاد خدا انواعی دارد و شاید پایین‌ترین مرتبه آن تکرار اذکار و دعاها باشد. مراتب بالاتر آن این است که انسان در لحظه لحظه زندگی و در تک تک گزینش‌ها و انتخاب‌ها و در یکایک موضع‌گیری‌ها و دوستی‌ها و دشمنی‌های خود خدا و خواست و رضای او را در نظر داشته باشد، بدین سان خدا حضور دائمی در ذهن و ضمیر و زندگی و اعمال او داشته باشد و هنگام بهره‌مندی از نعمت‌های الهی شکرگزار این نعمت‌ها باشد؛ یعنی همه نعمت‌های الهی را شامل عقل و جسم و پول و سرمایه و امکانات مادی و موقعیت اجتماعی و سیاسی در مسیر رضای خداوند به کار بندد.

پس نه یاد خداوند به تکرار اذکار و اوراد خاصی در لحظات خاصی خلاصه می‌شود و نه شکر خداوند به گفتن «خدایا شکر» در لحظات خاص، محدود می‌گردد. یاد خدا یعنی حضور مدام و پیوسته خداوند در تک تک ترجیحات و گزینش‌های انسان و شکر خداوند یعنی به کار بستن همه نعمت‌های الهی در مسیر رضای او. بنابراین کل زندگی انسان باید آهنگ عبادت داشته باشد.

از این رو، در دعای امروز از خداوند خواسته می‌شود که:

اولاً ـ انسان را برای اقامه امر و امتثال فرمان خود قوت بخشد تا پای انسان در مسیر خداپرستی نلغزد.

ثانیاً ـ شیرینی و حلاوت یاد خود را به انسان بچشاند و لحظه به لحظه زندگی آدمی را با حضور پر میمنت خود در ذهن و زندگی او پرشکوه و نورانی سازد.

ثالثاً ـ سپاسگذاری از نعمت‌ها و صرف این نعمت‌ها را در جای شایسته خود و در مسیر رضای حق برای انسان تسهیل کند.

و بالاخره این‌که انسان را در این مسیر حفظ کند و از گزندها و تهدیدها نجات دهد.


__________________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز چهارم ماه رمضان


__________________________________

پی نوشتها:
1- راهنمای تبلیغ، ج 7، مجلس چهارم.
2- غررالحکم، ماده ذکر.
3- همان.
4- مفاتیح الجنان، مناجات الذاکرین.



منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی

التماس
دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز پنجم: استغفار و توبه, عبد صالح, اولياي الهي.

دعاي روز پنجم: استغفار و توبه, عبد صالح, اولياي الهي.

پنجمین روز رمضان است و میزبان گوش به دل تو دارد .

دست‏ به دعا بردار : خدایا در این ماه مرا از آمرزش خواهان، از بندگان شایسته فرمانبردارت، از اولیاء مقرب درگاهت، قرار ده.


__________________________________

اللَّهُمَّ اجعَلْني فيهِ مِنَ المُستَغْفِرينَ ، وَ اجعَلني فيهِ مِن عِبادِكَ الصّالحينَ القانِتينَ ، وَ اجعَلني فيهِ مِن اَوْليائِكَ المُقَرَّبينَ ، بِرَأفَتِكَ يا اَرحَمَ الرّاحمينَ.

خداوندا! مرا در این روز از توبه کنندگان قرار ده و از بندگان مطیع خود مقرر فرما و هم در این روز مرا از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده، به حق لطف و رأفتت، ای مهربان ترین مهربانان عالم!

__________________________________

گام اول در بندگی

امام رضا علیه السلام می‏فرماید: «
اولین گام بندگی، شناخت‏خدا و اصل شناخت او به توحید است.» (1)

جایگاه عبادت و بندگی

1 -
هدف خلقت:

خداوند متعال فرمود:
«
جن و انس را خلق نکردم مگر برای اینکه مرا بپرستند.»

2 -
رستگاری:

حضرت علی علیه السلام:
«
العبادة فوز ؛ عبادت رستگاری است.» (3)

3 -
نشانه عنایت‏ خداوند:

حضرت علی علیه السلام:
«
اذا احب الله عبدا الهمه حسن العبادة; وقتی خداوند بنده‏ای را دوست‏بدارد خوب عبادت، کردن را به او می‏آموزد.» (4)

4 -
بهترین وسیله تقرب به خدا:

حضرت علی علیه السلام:
«
هیچ چیز مانند عبادت انسان را به خدا نزدیک نمی‏کند»(5)

شرایط عبادت

1 -
فهم دین:

امام سجاد علیه السلام:
«
لا عبادة الا بالتفقه; عبادت کامل نیست مگر با فهم و معرفت دینی.» (6)

2 -
آگاهی:

حضرت علی علیه السلام:
«
عبادتی که با آگاهی همراه نباشد، خیری در آن نیست.» (7)

3 -
حضور قلب:

رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«
اعبد الله کانک تراه فان کنت لا تراه فانه یراک; خدا را آن گونه عبادت کن که گویا او را می‏بینی و اگر تو او را نمی‏بینی او تو را می‏بیند.»
(8)


__________________________________

بحث توبه :

انسان همواره در معرض لغزش قرار دارد.

اولاً وجود او سرشار از کشش‌های متنوع و متضاد است؛ هم گرایش‌های معنوی: حقیقت‌طلبی، خداخواهی، معنویت‌گرایی و حب ارزش‌های اخلاقی در وجود او ریشه‌دار است و هم کشش به امور مادی، هواهای نفسانی، افزون‌‌طلبی‌‌ها، راحت‌طلبی‌ و حب نفس.

ثانیاً در فضای بیرون و محیط زندگی او نیز نغمه‌ها و نداها و دعوت‌هاي گوناگون پیوسته انسان را به خود می‌خواند و عقل و دل و جان او را افسون می‌کند. خلاصه، هم فضای درونی وجود انسان از گرایش‌های متضاد پر است و هم محیط بیرونی زندگی او.

انسان‌شناسی دینی به همه این مسایل توجه دارد. انسان را در درون دریایی مواج و متلاطم تلقی می‌کند (
سوره مزمل، آیه 7) و زندگی این جهان او را، همانند شناگری در میان این امواج خروشان، طاقت‌سوز و پر‌مشقت و رنج‌آلود (سوره انشقاق، آیه 6) می‌داند. به همین دلیل، در انسان‌شناسی دینی لغزش‌های جزئی در زندگی انسان طبیعی تلقی می‌شود. آن‌چه از انسان خواسته می‌شود این است که آهنگ کلی و جهت‌گیری اصلی و برنامه کلان زندگی او آهنگ دینی و جهت‌گیری معنوی و رو به سوی حق و فضایل اخلاقی و معنوی باشد و اگر احیاناً در این مسیر دچار لغزش شود، نباید جهت کلی زندگی خود را رها کرده و در انحراف و لغزش فرو رود.

توبه و استغفار، که یکی از سفارش‌های اکید دینی و یکی از اصول فضایل اخلاقی است، به انسان ها توصیه می‌کند که وقتی تحت تأثیر القائات محیط و کشش‌های نفسانی پای از مسیر حق و فضیلت بیرون گذاشتید، تسلیم این وضعیت نشوید و به انحراف و گناه خود ادامه ندهید. به یاد خدا بیافتید و به دربار او استغفار کنید و به کمک و مساعدت الهی در این جهت مطمئن باشید.
آیات 134 و 135 سوره آل‌عمران، که صفات متقین را بر می‌شمارد، از جمله بر این نکته تأکید می‌کند که انسان متقی همین که گرفتار لغزش می‌شود و گناهی از او سر می‌زند، فوراً به یاد خدا می‌افتد و از خداوند مغفرت می‌طلبد و توبه می‌کند.

پس از نظر قرآن، تقوا با لغزش‌های موردی قابل جمع است. آنچه با دینداری و تقوا قابل جمع و سازگار نمی‌باشد، غرق شدن در گناه و از یاد بردن خدا و معنویت است.

در دعای روز پنجم، دعاکننده از خداوند می‌خواهد که او را اولاً از جمله توبه‌کنندگان و استغفارگران، ثانیاً از جمله بندگان شایسته و مطیع خود و ثالثاً در گروه مقربان خویش قرار دهد. از ترتیب و نحوه چینش فرازهای این دعا استفاده می‌شود که استغفار و توبه باب و دروازه ورود به ساحت عبودیت و قرب و راه یافتن به جمع بندگان شایسته و مطیع خدا و پیوستن به سلک مقربان الهی است.

در پایان، جا دارد به این نکته اشاره شود که باز بودن در توبه و استغفار به معنای سبک شمردن گناه نیست. بلکه انسان همواره باید هم قبل از عمل و هم در حین عمل مواظب دو چیز باشد. اولاً دقت کند عملی که به آن می‌پردازد عمل به جا و درست و حداقل از لحاظ دینی مجاز باشد و ثانیاً نیت و انگیزه او از پرداختن به آن عمل، خیر و نیک باشد. اما این کافی نیست.

وظیفه سومی که بر عهده انسان است و توبه و استغفار پیوند تنگاتنگی با آن دارد وظیفه محاسبه، بازنگری و بازبینی اعمال گذشته و بازشناسی انگیزه‌ها و نیت‌های خویش است. در این بازنگری، اگر انسان متوجه لغزش در عمل و انگیزه خود باشد، باید به تدارک و جبران آن بکوشند و مسئولانه آثار عمل و نیت ناصواب خود را بزداید.


__________________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز پنجم ماه رمضان


__________________________________

پی نوشتها:
1- عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 12.
2- ذاریات/ 56.
3- غررالحکم، ماده عبد.
4- همان.
5- همان.
6- بحارالانوار، ج 78، ص 138.
7- غررالحکم، ماده عبد.
8- کنزل العمال، خ 5250.




منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد


التماس
دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعای روز ششم: گناه, انتقام الهی از مجرمان, دوری از موجبات خشم خدا.

دعای روز ششم: گناه, انتقام الهی از مجرمان, دوری از موجبات خشم خدا.

شش روز است صبرت را مى‏ آزمایى.

تردید، لحظه ه‏ای تو را وانمی گذارد.

از نافرمانى او مى‏ ترسى، از تازیانه‏ هاى عذابش بیمناكى، از موجبات خشمش گریزانى...

و سخت دوستش دارى كه نهایت اشتیاق مشتاقان است.


________________________________

اللَّهُمَّ لا تَخْذُلني فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعصِيَتِكَ ، وَ لاتَضرِبني بِسِياطِ نَقِمَتِكَ ، وَ زَحْزِحني فيهِ مِن موُجِبات سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ اَياديكَ يا مُنتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ.

خدایا! مرا در این روز به واسطه ارتکاب گناه خوار مساز و با تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان، به حق احسان و نعمتهای بیشمار تو به خلق ای منتهی آرزوی مشتاقان.

________________________________


بعضی از گناهان:


1 - ترک واجبات:

امام صادق علیه السلام: «بنده‏ای که یکی از واجبات را ترک کند، خداوند به او نظر رحمت نمی‏کند و او را پاک نمی‏کند.» (1)

2 - حرام‏خواری:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: « هرگاه لقمه حرامی در شکم بنده قرار گیرد، ملائک آسمان و زمین او را لعنت می‏کنند.» (2)

3- کمک به ستمگران:

امام صادق علیه السلام: «کمک به ستمگران و علاقه به آن‏ها از گناهان کبیره است.» (3)



کسی که نمی‏تواند ترک گناه کند چه کند؟


شخصی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت: من مرد گناهکاری هستم که صبر از گناه ندارم، مرا موعظه کن.

حضرت فرمود: با پنج‏ شرط هرچه می‏خواهی گناه بکن:

1- روزی خدا را نخور، هر چه می‏خواهی گناه کن.

2 - جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه می‏خواهی گناه کن.

3 - از ولایت‏ خدا خارج شو و هر چه می‏خواهی گناه کن.

4 - جان به عزرائیل نده و هر چه خواهی گناه کن.

5 - به جهنم نرو و هر چه می‏خواهی گناه کن. (4)


________________________________

شرحی بر دعا:

در این دعا با گناه و آثار دنیوی و اخروی آن سر و کار داریم.

واجبات و محرمات الهی فلسفه و حکمت دارند و احکام صرفاً تعبدی نیستند. واجبات الهی مصالح دنیوی و اخروی انسان را تأمین می‌کند و محرمات مفساد و گزندها و آسیب‌ها را از زندگی انسان می‌زداید.

اصولاً ایمان به خداوند و پایبندی به فرامین او به شخصیت انسان استحکام بخشیده و به زندگی او معنا می‌دهد. نگرش او را به هستی، به بندگان خدا و انسان‌ها و به خود و سرمایه‌ها و دارایی‌های خود اصلاح نموده و انسانی و مسئولانه می‌سازد. انسان متدین نسبت به همه کس و همه چیز احساس مسئولیت می‌کند و این احساس از او موجود خیراندیش، مسئول و سازنده ساخته و زندگی او را از زندگی خودمحور به زندگی خدامرکز تبدیل می‌کند. زندگی خدامحور گذشته از این‌که رابطه انسان را با خدا، به عنوان بنیاد قدسی عالم، به نحو شایسته و بایسته تنظیم نموده و مصالح اخروی انسان را تأمین می‌کند، رابطه انسان را با انسان‌ها و موجودات دیگر نیز تنظیم کرده و به سلوک و رفتار آدمی نظام می‌بخشد و زندگی این جانی و اجتماعی او را به حیات طیبه و پاکیزه و پالوده از خودخواهی‌ها می‌سازد. چنین انسانی از عزت دنیوی و اخروی و سربلندی و احترام اجتماعی برخوردار خواهد بود.

در مقابل، انسانی که پای از حریم احکام الهی بیرون گذاشته و دست به معصیت و گناه می‌آلاید، به موجود لجام‌گسیخته‌ای تبدیل می‌شود که مبنا و اساس زندگی او را خواسته‌ها و امیال نفسانی تشکیل می‌دهد و از او موجودی می‌سازد که با خدا و خلق خدا در ستیز است. زندگی و روابط اجتماعی چنین انسانی شالوده استوار و مستحکمی ندارد و از معنا و فلسفه متعالی تهی و پوچ است. انسان خداگریز در حقیقت شخصیت فروشکسته و متلاشی‌شده‌ای دارد و زندگی او حتی اگر از ثروت و پایگاه اجتماعی خوبی برخوردار باشد، از درون تهی بی‌معنی و پوچ است. انسان گناه‌کار که حریم وظایف اجتماعی، دینی و انسانی خود را می‌شکند و به حقوق دیگران تجاوز نموده و به مصالح آن‌ها ضربه می‌زند، باید متوجه عواقب عمل نابجا و ناصواب خود باشد. واکنش‌هایی که عمل او برمی‌انگیزاند زندگی او را نکبت‌بار ساخته و از او، علی‌رغم دارایی‌های مادی، موجود حقیر، ذلیل و مفلوکی می‌سازد که حرمت و احترام اجتماعی ندارد.

از این رو در دعای امروز به پیامدهای گناه اشاره شده و گناه مایه خفت و خواری خوانده شده که علاوه بر این‌که انسان را در جامعه بی‌مقدار و ذلیل می‌سازد، موجبات عذاب و خشم و غضب الهی را فراهم می‌سازد. از این رو، از گناه و پیامدهای آن باید به خدا پناه برد و کوشید تا زندگی عاری از گناه و آثار ویرانگر آن داشت. گناه شالوده شخصیت و روابط انسان را فرو ریخته و بنیاد زندگی و مناسبات اجتماعی سالم و سازنده را ویران می‌کند. انسان‌های گناهکار که برای زندگی خود مبنایی جز منافع زودگذر شخصی قایل نیستند به گرگ‌هایی تبدیل می‌شوند که همواره درصدد دریدن یکدیگر و استفاده از دیگران در جهت منافع خویشند. وقتی آتش گناه و زندگی غافل از خدا و معنویت در جامعه شعله‌ور شد همه تار و پود نظام اجتماعی را می‌سوزاند و آرامش و امنیت و آسایش را از آن جامعه و اعضای آن سلب می‌کند.


________________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز ششم ماه رمضان


________________________________


پی نوشتها:
1- وسائل الشیعه، ج 11، ص 207.
2- سفینة البحار، ج 1، ص 245.
3-کافی، ج 3، ص 180.
4- بحارالانوار، ج 78، ص 126.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی


التماس
دعا :gol:


 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز هفتم: امداد الهي براي عبادت, ياد مداوم خدا, توفيق الهي.

دعاي روز هفتم: امداد الهي براي عبادت, ياد مداوم خدا, توفيق الهي.

هفت روز تشنگى جسم را تاب آوردى و جانت را به ذكر او سیراب ساختى.

از هر چه سستى و لغزش است‏ به راهنماى گمراهان پناه ببر!


________________________________

اللَّهُمَّ اَعِنّي فيهِ عَلى صِيامِهِ وَ قِيامِهِ ، وَ جَنِّبني فيهِ مِن هَفَواتِهِ وَاثامِهِ ، وَ ارْزُقني فيهِ ذِكْرَكَ بِدَوامِهِ ، بِتَوْفيقِكَ يا هادِيَ المُضِّلينَ.

خداوندا! در این روز مرا بر روزه گرفتن و اقامه نماز یاری کن و از لغزش‌ها و گناهان دور ساز و ذکر دائم (که تمام روز به یاد تو باشم) نصیبم فرما، به حق توفیق و بخششت ای رهنمای گمراهان عالم!

________________________________

اهمیت نماز

1 -
مقدم بر اعمال:

رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«
اولین چیزی که روز قیامت در اعمال بنده مورد توجه قرار می‏گیرد، نماز اوست.» (1)

2 -
وسیله تقرب:

حضرت علی علیه السلام:
«
الصلوة قربان کل تقی; نماز وسیله تقرب هر پرهیزکاری است.»(2)

3 -
بهترین اعمال:

حضرت علی علیه السلام:
«
شما را به نماز وحفظ آن سفارش می‏کنم، بدرستی که بهترین اعمال نماز است.» (3)

4 -
سنگر مبارزه با شیطان:

حضرت علی علیه السلام:
«
نماز سنگری است‏برای در امان ماندن از نفوذ شیطان.» (4)

5 -
مانع ضد ارزش‏ها:

قرآن کریم:
«
ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز اهلش را از هر کار زشت ‏باز می‏دارد»(5)



آثار ترک و سبک شمردن نماز


1 -
جهنمی شدن:
قرآن کریم: «
سؤال می‏کنند چه چیزی شما را جهنمی کرد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.» (6)

2 -
محرومیت از الطاف الهی:

قال تعالی: «
وای بر نمازگزارانی که دل از یاد خدا غافل دارند.» (7)

3 -
دوری از رسول خدا:

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«
کسی که نمازش را سبک بشمارد از من نیست.» (8)

4 -
محرومیت از شفاعت پیامبر:

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«
کسی که نماز واجب را از وقت آن به تاخیر اندازد، در قیامت‏شفاعت من به او نمی‏رسد.» (9)

________________________________


در این دعا از خداوند می‌خواهیم که:

1ـ ما را به روزه‌داری و قیام به عبودیت و بندگی خود یاری نماید. قبلاً اشاره شد که روزه‌داری به ترک خوردن و آشامیدن خلاصه نمی‌شود. روزه‌داری تمرین وارستگی، آزادگی، استقلال شخصیت و رهایی از بند وابستگی‌ها و اسارت‌های مادی و کشش‌ها و خواست‌های نفسانی است. روزه‌داری تمرین انضباط و خویشتن‌داری و مهار کردن امیال و غرایز انسانی در پرتو فرمان و اراده خداوند است. روزه‌داری، سرسپردگی به حضرت دوست و آویختن طوق بندگی او به گردن خویش و گسستن همه تعلقات و وابستگی‌ها حتی از کشش و تعلقات نفس خویش است.

در یک کلام روزه‌داری تمرین تقوا و پایبندی به فرمان خداوند و خواست و اراده او است. تقوا تنها رابطه انسان را با خداوند تنظیم نمی‌کند. تقوا اساس استواری و استحکام شخصیت فردی و اجتماعی انسان و شالوده روابط سنجیده، انسانی و سازنده انسان با بندگان خدا نیز می‌باشد.
به فرموده امام علی(ع)، «
من اصلاح مابینه و بین الله اصلح الله مابینه و بین الناس» کسی که میانه و رابطه خود را با خدا سامان دهد و به صلاح آورد، خداوند رابطه او را با مردم سامان خواهد داد. و این به دلیل جامعیت دین خدا است، کافی است انسان متقی و ملتزم به اوامر و نواهی و واجبات و محرمات الهی باشد. همین امر به تنهایی کافی است که انسان همه وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را بشناسد و بدان عمل کند و در نتیجه روابط اجتماعی او بر محور خدا و ارزش‌های دینی سامان یابد.

از این رو، روزه‌ تمرین فرا روی از خویشتن و خواسته‌ها و منافع خود و زندگی به عنوان یک عضو مسئولیت‌شناس و مفید جامعه اسلامی و انسان و توجه به نارسایی‌ها و آسیب‌های اجتماعی و سهم‌گیری در زدودن آن است. روزه‌داری تمرین گرسنگی و حرمان و درک وضعیت گرسنگان و محرومان و همنوایی با تهی‌دستان است.

2ـ ما را از لغزش‌ها و گناهان دور سازد. در این مورد جا دارد که انسان مسلمان و مؤمن روزه‌دار، که دوری از گناهان و لغزش‌ها را از خداوند طلب می‌کند، بکوشد گناهان را بشناسد و از آن‌ها پرهیز کند. به هر میزانی که گناه از فرد و جامعه زدوده شود، به همان میزان فرد و جامعه به رشد و صلاح نزدیک می‌شود. در جامعه‌ای که انواع گناهان رواج دارد و حرمت‌ها و حریم‌ها رعایت نمی‌شود و فساد و بی‌بندی و باری در آن حاکم است، زمینه رشد و شکوفایی از انسان‌ها گرفته می‌شود، روابط اجتماعی آسیب‌ می‌بیندو اعتمادها به هم می‌ریزد.

3ـ یاد پیوسته و ذکر مدام خویش را نصیب ما می‌سازد. یاد خداوند و ذکر او همان حضور او در زندگی فردی و اجتماعی و گزینش‌ها و افعال ما است.
انسان و جامعه روزه‌دار که از معصیت‌ها و گناهان پرهیز نموده و در همه لحظات زندگی خود خدا را به یاد دارد، انسان و جامعه نمونه و الگو است، جامعه آزاد و مستقل و با عزت نفس و کرامت انسانی. جامعه دین‌مدار، جامعه دانش‌دوست، خیراندیش، خردورز و اندیشمند است و اعمال و رفتار او بر مبنای درست و شالوده انسانی و عقلانی استوار است.

ما چقدر با چنین جامعه‌ای فاصله داریم؟


________________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز هفتم ماه رمضان


________________________________


پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 82، ص 227.
2- همان، ج 10، ص 99.
3- همان، ج 82، ص 29.
4- غررالحکم، ماده صلاة.
5- عنکبوت/ 45.
6- مدثر/ 43.
7- ماعون/ 4 - 5.
8- بحارالانوار، ج 80، ص 21.
9- همان



منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی


التماس
دعا :gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز هشتم: يتيم نوازي, اطعام و رسيدگي به محرومان, سلام, هم‌نشيني با خوبان.

دعاي روز هشتم: يتيم نوازي, اطعام و رسيدگي به محرومان, سلام, هم‌نشيني با خوبان.

هشتم رمضان آمده .

مبادا مهرت را از یتیمان دریغ كنى.

طعامت را با آنان تقسیم كن. سلامت را آشكار كن و همنشینى با كریمان را بیاموز!


________________________________


اللَّهُمَّ ارْزُقْني فيهِ رَحمَةَ الأَيْتامِ وَ اِطعامَ الطَّعامِ وَاِفْشاءَ وَصُحْبَةَ الكِرامِ بِطَوْلِكَ يا مَلْجَاَ الأمِلينَ.


خداوندا! در این روز مرا توفیق ترحم به یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشا و انتشار سلام بین مسلمانان و مصاحبت نیکان نصیب فرما، به حق انعامت ای پناه آرزومندان عالم!

________________________________

یتیم نوازی

کودکان یتیم به مهر و محبت، بسیار نیاز دارند و مهرورزی به آنان می‏تواند تا اندازه‏ ای، غم جان‏کاه از دست دادن والدین را جبران کند. از این رو، اسلام توصیه می‏کند که مسلمانان، چتر محبت و مهربانی را بر سر آنان بگسترانند و مانند آن چه را برای فرزندان خود مهیا می‏کنند، برای آنان نیز فراهم آورند.بی ‏تردید کسانی که به این وظیفه‏ی انسانی بی‏توجه باشند یا مایه‏ ی آزار و اذیت آنان شوند، به خشم پروردگار دچار خواهند شد.

رسول گرامی‏ اسلام درباره‏ ی ارزش‏مندی این عمل نیکو و پسندیده می‏فرمایند:

«
خَیْرُ بُیُوتِکُمْ بَیْتٌ فیهِ یَتِیمٌ مُکَرَّمٌ. بهترین خانه‏هایشما، خانه‏ای است که یتیمی در آن گرامی داشته شود.»

حضرت علی علیه السلام:

«
الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم و لایضیعوا بحضرتکم;
خدا را خدا را درباره ایتام، نکند آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع شود.
» (1)


آثار و نتایج‏ سرپرستی ایتام:


1 -
بهشت:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «
من عال یتیما حتی یستغنی عنه اوجب الله عز و جل له بذلک الجنة; هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا بی‏نیاز شود، خداوند بهشت را بر او واجب می‏کند.» (2)

2-
همنشینی با پیامبر:

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: «
انا و کافل الیتیم کهاتین فی الجنة; من و کسی که یتیمی را سرپرستی می‏کند، مانند این دو [انگشت] در بهشت کنار یکدیگر خواهیم بود.» (3)

________________________________


شرحی بر دعا :


در دعای امروز به برخی از وظایف اجتماعی انسان مسلمان توجه شده است. گفته شد که روزه تمرین حرمان و زمینه‌ساز درک و فهم مشکلات انسان‌های دگر و مشارکت فعال در رفع این مشکلات است.

یکی از جدی‌ترین معضلات اجتماعی که پیامدهای ناگواری بر زندگی فردی و اجتماعی افراد به جا می‌گذارد، معضل از دست دادن سرپرست خانواده است. جامعه بشری در طول تاریخ با چنین مشکلی مواجه بوده است. به دلیل‌های مختلفی پیش می‌آید که خانواده‌ای سرپرست خود را از دست می‌دهد. یکی از جدی‌ترین عوامل این فاجعه وقوع جنگ است. جنگ، که انسان‌های زیادی را به کام مرگ می‌فرستد، باعث کشته شدن مردان و بی‌سرپرست‌ شدن خانواده‌ها می‌گردد. در چنین شرایطی بیشترین آسیب‌ متوجه کودکان و اطفالی است که گرد بی‌پدری و یتیمی و غبار بی‌کسی و بی‌پناهی بر سر آنان نشسته و ابر سیاه حرمان همه زندگی ایشان را تاریک و تار می‌سازد. فقدان پدر یا مادر، کودکان معصوم و بی‌پناه را با کمبودهای مختلف اقتصادی، عاطفی و تربیتی مواجه می‌سازد و روح لطیف و طبع نازک آنان را آزار می‌دهد. کودک یتیم وقتی با نوازش هم سن و سالان خود برخورد می‌کند و رفتار سرشار از مهر و شفقت‌ والدین را با فرزندان‌شان می‌بیند در درون خود می‌شکند و چهره عبوس زندگی در فقدان والدین و از دست دادن سایه پر عطوفت پدر سینه کوچک او را مالامال از غم می‌سازد. او هنگام دیدن لباس‌های نو و صورت‌های خندان و بشاش بچه‌های دیگر و مقایسه وضعیت خود با آنان دنیایی از غم و مصیبت بر سرش می‌ریزد و قلبش را می‌شکند.

از این رو، در یکی از احادیث از ما خواسته شده است که در برابر یتیم، کودک خود را نوازش نکنید. نباید تصور شود که یتیمان تنها با کمبود غذا و نیازهای مادی دست به گریبانند، بلکه نیازهای عاطفی شکننده‌تر و خردکننده‌تر است. لذا در دعای امروز از خداوند خواسته شده که مهربانی و شفقت بر ایتام را نصیب ما کند و به ما توفیق دهد که دست نوازش و مهر بر سر یتیمان بکشیم و هنگام روبرو شدن با یتیمان کوشش کنیم که نیازهای آنان را بر طرف کنیم. جالب است که در دعای امروز تنها به نیازهای مادی ایتام توجه نشده و به صورت عام و فراگیر رحمت و شفقت بر آنان مورد عنایت است، در حالی که در فقره بعد در مورد گرسنگان به اطعام طعام اکتفا شده است.

به هر حال، جامعه ما امروز در کنار معضلات بی‌شمار دیگر با انبوهی از کودکان یتیم و بی‌سرپرست مواجه است که به خود رها شده‌اند.
جا دارد که از خود بپرسیم آیا به گوشه‌ای از مسئولیت دینی و اجتماعی خود نسبت به این کودکان که چه بسا پدرشان تحت لوای ما کشته شده‌اند توجه داریم؟
آیا شایسته است که سوار بر کروزین‌ها و لندکروزرهای آخرین سیستم دود و خاک بر سر این یتیم‌بچه‌ها بپاشیم و با کبر و غرور ناز و نعمت خود را به رخ آنان بکشیم؟
آیا سزاوار است که سرمایه‌داران متدین و روزه‌دار ما فقط به افزایش ثروت خود بیاندیشند و دیگران بیایند برای جامعه ما یتیم‌خانه بسازند و کودکان ما را به دلخواه خود تربیت کنند؟
آیا از حال خانواده بی‌سرپرست، که چه بسا در همسایگی ما زندگی می‌کند، خبر داریم؟

شرح این هجران و این خون‌جگر / این زمان بگذار تا وقت دیگر

یکی دیگر از وظایف اجتماعی و آداب معاشرت که در دعای امروز مورد توجه است افشا و انتشار و ترویج اسلام است.

از آداب مسلمانی که مؤکد از مسلمان‌ها خواسته شده این است که هنگام مواجه شدن با یکدیگر در ابراز محبت پیش‌دستی کنند و با گفتن «سلام علیکم» سلامت و بهروزی را برای یکدیگر درخواست کنند و زندگی و روابط اجتماعی را با گفتن همین کلمه ساده پر از مهر و عطوفت و سرشار از عواطف انسانی سازند.

در فقره دیگری از دعای امروز با ادب انسانی و انسان‌ساز دیگری مواجهیم که عبارت است از هم‌نشینی و مصاحبت با نیکان و بزرگان.

مصاحبت با نیکان دو پیامد بسیار عالی و انسانی دارد:

یکی تکریم نیکی و پاسداشت بزرگی و شخصیت‌های بزرگ و فرزانه و دیگری خوشه‌چینی از گفتار و رفتار و یادگیری مطالب ارزنده از این نیکان و رشد تعالی خود فرد.

خداوندا، ما را به همه وظایف اجتماعی‌مان آشنا کن و توفیق عمل به این وظایف را به ما عطا فرما!

________________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز هشتم ماه رمضان


________________________________


پی نوشتها:
1- فروع کافی، ج 7، ص 51.
2- بحارالانوار، ج 75، ص 4.
3- میزان الحکمة، ح 22582.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی


التماس
دعا :gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز نهم: در كمين فرصت‌هاي كمياب, زندگي برهاني و عقلاني, تلاش در مسير رضايت الهي.

دعاي روز نهم: در كمين فرصت‌هاي كمياب, زندگي برهاني و عقلاني, تلاش در مسير رضايت الهي.

نه روز است‏ که با روزه‏ دارانى.

رحمت گسترده او را دریافته ‏اى؟

دلیلهاى درخشانش را دیده ‏اى؟

اسباب خشنودیش را فراهم ساخته ‏اى؟

او آرزوى مشتاقان است.



______________________________


اللَّهُمَّ اجْعَل لي فيهِ نَصيباً مِن رَحمَتِكَ الواسِعَةِ ، وَ اهْدِني فيهِ لِبَراهينِكَ السّاطِعَةِ ، وَ خُذْ بِناصِيَتي إلى مَرْضاتِكَ الجامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يا اَمَلَ المُشتاقينَ.


خداوندا! مرا نصیبی کامل از رحمت واسعه خود عطا فرما و به ادله و براهین روشن خود هدایتم نما و سرنوشت مرا به سوی رضا و خشنودی خودت که جامع هر نعمت است سوق ده به حق دوستی و محبتت، ای امید و آرزوی مشتاقان عالم!


______________________________


موجبات رحمت‏ خداوند


1 - احسان و نیکی:

قال الله تعالی: «ان الله قریب من المحسنین‏ ؛البته رحمت‏ خداوند به نیکوکاران نزدیک است» (1)

2 - یاد خدا:

علی علیه السلام: «بذکر الله تستنزل الرحمة; رحمت‏ خداوند به واسطه ذکر او نازل می‏شود» (2)

3- عفو وگذشت:

علی علیه السلام: «بالعفو تنزل الرحمة ;رحمت ‏به واسطه عفو و بخشش نازل می‏شود.» (3)


4 - اطاعت‏ خدا و رسول:

قال الله تعالی: «و اطیعوا الله و الرسول لعلکم ترحمون‏ ؛از خدا و رسول اطاعت کنید که مشمول رحمت‏ خدا شوید.» (4)


5 - موعظه‏ پذیری:

قال علی علیه السلام: «رحم الله امرءا اتعظ ؛ انسان پندپذیر مشمول رحمت‏ خداست.» (5)


6- ترحم بر ضعفا:

علی علیه السلام: «رحمة الضعفاء تستنزل الرحمة; ترحم بر ضعیفان موجب نزول رحمت ‏خداست »(6)


7 - مراقبه:

علی علیه السلام: «رحم الله عبدا راقب ذنبه و خاف ربه; خداوند رحمت کند کسی را که گناهانش مد نظرش باشد و از خدا بترسد.» (7)


______________________________


در دعای امروز، سه چیز بسیار مهم از خداوند خواسته می‌شود:


1ـ ما را از رحمت فراگیر و واسطه خود بهره‌مند سازد.

رحمت فراگیر الهی هم شامل امور مادی می‌شود و هم شامل امور معنوی. یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی وجود دولت عدالت‌گستر و کارآمد است. دولتی که با تعیین و تدوین برنامه ای سنجیده، عملی و کارشناسانه و مطابق ضوابط دینی و ملی جامعه از همه امکانات و فرصت‌های داخلی و بین‌المللی برای پیشرفت همه جانبه کشور و رشد و تعالی تک تک افراد جامعه بهره‌ می‌گیرد. ارزش‌های معنوی و دینی را در جامعه نهادینه می‌کند. زمینه شکوفایی استعدادهای همه شهروندان را فراهم می‌سازد. اصل شایسته‌سالاری را در همه ارکان و ادارات دولتی تحکیم نموده و جلو انواع فسادها و بی‌انضباطی‌ها را می‌گیرد. در روابط سیاسی و بین‌المللی از استقلال و عزت جامعه پاسداری می‌کند.
خلاصه، با توجه به این‌که قدرت سیاسی و دولت، سکان‌دار کشتی جامعه و کشور و جهت‌دهنده حرکت آن در همه عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و... است، ناکارآمدی و فساد در ارکان دولت اثر تخریبی و ویران‌گر در همه این عرصه‌ها به جا می‌گذارد. دولت ناکارآمد و وابسته به بیگانه و دولت‌مردان فاسد و غیرمسئول، فساد و انحراف را در جامعه نهادینه کرده و زمینه‌های همکاری مردم را با دولت از بین می‌برد. وحدت ملی و وفاق اجتماعی را آسیب می‌زند. پویایی و حرکت بالنده و پیشرو جامعه را به رکود و سرخوردگی تبدیل می‌کند و باعث پدید آمدن بحران در کشور و بروز شقاق‌ها و کشمکش‌ها می‌گردد.
وجود دولت عدالت شعار، ارزش‌گرا، شایسته‌سالار و کارآمد نعمت بسیار بزرگی است که در سایه آن استفاده بهینه از سایر نعمت‌های مادی و معنوی ممکن می‌گردد. در نبود چنین دولتی شالوده حیات اجتماعی با فساد مواجه شده و از هم می‌پاشد و استعدادها و امکانات کشور در جهت خنثی و بی‌اثر کردن یکدیگر به کار می‌رود، چون هیچ‌کس در جایگاه درخور و شایسته خود قرار نمی‌گیرد و معیار انسانی و عقلانی بر کار و بار و زندگی مردم حاکم نمی‌شود.
به دلیل همین نقش برجسته و بارز دولت در بهروزی یا بدبختی و سعادت یا نگون‌بختی جامعه است که طراحی و مدل‌سازی برای ایجاد دولت خوب و حکومت کارآمد همواره یکی از موضوعات مورد تأمل و از دل‌مشغولی‌های متفکران بوده است. در تفکر دینی و اسلامی نیز شرایط و راهکارهای خاصی برای تشکیل دولت کریمه و بر پایی حکومت عادل پیش‌بینی شده است. باز به همین دلیل است که در دعای افتتاح مخصوص شب‌های رمضان از خداوند می‌خواهیم: «
اللهم انا نرغب الیه فی دولته کریمه تعز بها الاسلام و تذل بها النفاق و اهله و نجعلنافیها من الدعاه الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره» دولتی که در جامعه دینی ما بعد از سال‌ها مبارزه و تلاش مردم در راه احیای ارزش‌های دینی و به دست آوردن استقلال و عزت ملی و ایمانی، بر پا می‌شود، باید ممثل اراده و خواست این مردم و مایه عزت و رونق اسلام و تأمین‌کننده کرامت انسانی این جامعه باشد. خداپرستی را تسهیل کند و فعالیت‌های فرهنگی، مطبوعاتی و رسانه‌ای را در چارچوب ارزش‌های دینی و فرهنگی این جامعه جهت‌دهی و سامان‌دهی و کرامت دنیوی و اخروی مردم را تأمین نماید.

2ـ ما را به براهین روشن و دلایل واضح و روشنگر خود هدایت فرما!

براهین روشن الهی همان راه‌های درست زیستن است. ما با شناخت خداوند و صفات کمال او و تلاش در جهت خدایی شدن به کمال همه‌جانبه می‌‌رسیم و راه‌های درست و انسانی زیستن را می‌آموزیم.

[در صورت لغزش ما از صراط مستقیم و مرضی تو] از پیشانی ما گرفته و ما را به راه مورد رضا و پسند خود بکشان.

این فقره بیانگر این معنی است که انسان احیاناً در تشخیص مصالح و مفاسد دچار لغزش شده و از مسیر هدایت فاصله می‌گیرد و گوشش شنوایی حرف حق را از دست می‌دهد. در این شرایط از خداوند خواسته می‌شود که زمینه‌ای فراهم سازد تا انسان ناگزیر به راه حق گراید. گاهی مشکلات چنین نقشی در زندگی انسان دارد. به گفته مولوی «گوش ما گیر و بدان مجلس کشان»



______________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز نهم ماه رمضان


______________________________

پی نوشتها:

1- اعراف/ 56.
2- غررالحکم، ماده ذکر.
3- همان.
4- آل عمران، 132.
5- غررالحکم، ماده وعظ.
6- غررالحکم، ماده رحم.
7- همان.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی


التماس
دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز دهم: مفهوم توكّل, فوز و كاميابي, قرب به خدا در سايه بندگي

دعاي روز دهم: مفهوم توكّل, فوز و كاميابي, قرب به خدا در سايه بندگي

یك سوم رمضان گذشت.

بر خدا توكل كن تا از سعادتمندان درگاه و مقربان پیشگاهش باشى.

او را بطلب كه هدف نهایى جویندگان است.


___________________________


اللَّهُمَّ اجْعَلني فيهِ مِنَ المُتَوَكِلينَ عَلَيْكَ ، وَ اجْعَلني فيهِ مِنَ الفائِزينَ لَدَيْكَ ، وَ اجعَلني فيه مِنَ المُقَرَّبينَ اِليكَ بِاِحْسانِكَ يا غايَةَ الطّالبينَ.


خدایا! مرا در این روز از متوکلان درگاهت قرار ده و نيز از کامروایان حضرتت و مقربان درگاهت قرار ده، به حق احسانت، ای نهایت همت جویندگان!

___________________________

تعریف سعادت :

امام صادق علیه السلام: «سعادت وسیله خیری است که سعادتمند به کمک آن به رستگاری رهنمون می‏شود.» (1)


سعادتمند کیست؟

1 - مخلص:

علی علیه السلام: «السعید من اخلص الطاعة ;سعادتمند کسی است که طاعتش را برای خداوند خالص گرداند» (2)

2 - پیروان علی علیه السلام:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «یا علی! سعادتمند کامل و حقیقی کسی است که بعد از من، از تو اطاعت کند و پس از من ولایت تو را بپذیرد.» (3)

3 - اهل محاسبه:

علی علیه السلام: «من حاسب نفسه سعد; کسی که به محاسبه نفس بپردازد، سعادتمند می‏شود.» (4)

4 - همنشین علما:

علی علیه السلام: «جالس العلماء تسعد; با دانشمندان همنشین باش تا سعادتمند شوی» (5)

5 - فرزند صالح داشتن:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «
من سعادة الرجل الولد الصالح ؛ فرزند صالح از سعادت انسان است» (6)


___________________________



خدا، تكيه گاه مؤمن

خدا، هستى مطلق و قدرت تامه هستى است و هر توانايى، از توان او سرچشمه گرفته است. پس مؤمن، بر او تكيه دارد و توكّلش بر اوست.
خداوند، تنها پشتوانه اى است كه زايل شدنى نيست.
حال كه چنين است، در مشكلات، چرا خدا را تكيه گاه نيروبخش دل و جانمان قرار ندهيم و چرا استمداد از او نجوييم؟
هركه به غير خدا دل بندد و تكيه كند باخته است، چرا كه جز خدا همه چيز نابود شدنى است، و «تنها خداست كه مى ماند»!
آنكه «بت» مى پرستد، روزى خواهد ديد كه: «اِنَّ القُوَّةَ لِلّهِ جَميعاً».
آنكه به قدرت هاى بزرگ دلبسته است، روزى خواهد يافت كه: «كُلُّ شَى ءٍ هالِكٌ إلاّ وَجهَهُ»

آنكه گرفتار يأس و دلخستگى و سستى است، روزى آگاه و پشيمان مى شود كه چرا تكيه گاه و اميدى چون «خدا» را فراموش كرده است؟
در قرآن فراوان مى خوانيم: «وَ عَلى اللّه ِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنُونَ».
ما كه ادعاى ايمان داريم، به همان دليل درپى اتّكال و اتّكاء به اوييم و از اين رو از ذات بى همتايش مى خواهيم ما را از توكّل كنندگان بر او قرار دهد.


آيين رستگارى

فائز، كسى است كه به آرزوى والاى خويش، به هدف مقدّس و آرمان پاكش مى رسد. «فوز»، آن است كه بذر وجودى انسان، از مرحله كالى و خامى بگذرد، برسد و پخته شود و كمال يابد.

اميرمؤمنان عليه السلام، با شهادتش به عشق و آرزويش رسيد و در محراب شهادت، نداىِ «فُزتُ وَرَبِّ الكَعبَة» سرداد.
حسين عليه السلام و ياران شهيدش در قربانگاه عشق، رستگار شدند و به فوز الهى و فيض ابدى رسيدند و چهارده قرن است كه حسرتِ آن رستگارى بزرگ را بر دل شهادت طلبان گذاشته اند، كه همواره آرزو مى كنند كاش در «كربلا» بودند و همراه آن فائزان، به فوز و فيض مى رسيدند و دعاى «يالَيتَنا كُنّا مَعَكُم فَنَفُوزَ مَعَكُم...» برلب داشته و دارند.

چه كسى نزد خدا، به جايگاه رفيع فوز و رستگارى مى رسد؟

آنكه از همه تعلّقات، رسته و از همه بندها، گسسته باشد، جان را از هر رنگ و ننگى شسته و «توكّل» برخدا كرده و از او «فوز» طلبيده باشد. و اين نيز، نيازمندِ توفيق الهى است.
او بايد دست اراده و ارادتمان را به آستان «حق» و «حق پرستان» برساند.
اوست كه بايد ما را بپذيرد و اين شايستگى را عطا كند. وگرنه، عنايتش اگر باشد، بذر وجودمان در مزرع حيات، فاسد مى شود و از كِشته امروز خويش، جز «حسرت فردا» نخواهيم چيد.


مقرّبان حضور حق

چگونه مى توان به خدا نزديك شد؟
خدا پاك است و منزّه و مبرّا از هر عيب و كاستى. او كمال محض است و موجود متكامل را مى پذيرد.
به كمال قرب حق، جز با طاعت و تقوا نمى توان دست يافت.
انبيا و آيات الهى و امامان معصوم و اولياى خدا، همه «راهنماى قرب»اند.

آنكه از خدا مى خواهد تا مقرّب درگاهش شود، بايد با «عبادت» و «تهجّد» و انجام فرايض و نوافل، به آن مرتبه برسد، نه با غفلت و سستى و تن پرورى و پُرخوابى.

رسول خدا صلى الله عليه و آله را خدا فرمان مى دهد تا شب ها به «تهجّد» و شب زنده دارى بپردازد، شايد به آن «مقام محمود» نائل آيد!
بايد از گناه و رذايل فاصله گرفت، تا فاصله با آفريدگار كم شود. بايد با سجود و ركوع، انس با خدا داشت، تا پذيرفته درگاه شد.
آنكه «قرب» مى خواهد، بايد «تقرّب» هم بجويد. و آنكه «رسيدن» را مى طلبد، بايد «گام طلب» هم بردارد، با عبادت و تهجّد، با تقوا و ترك معصيت.


خدا، مقصد جويندگان

از خدا، توفيق «توكّل» و «فوز» و «قرب» طلبيديم. براى برآمدن اين حاجت، او را به «احسان»ش سوگند مى دهيم و احسانش را شفيع اجابتش مى سازيم.

مگر نه اينكه او كمال كامل و جمال مطلق و ذات بى مثال و بى نياز است؟ مگرنه اينكه همه درپى وجود برتر و «هستى فناناپذير»ند؟
پس همه هستى، كاروانى درپى اوست. «كُلٌّ اِلَيهِ راجِعُون
نه تنها بشر، بلكه همه كائنات، درپى اويند و همه هستى، تسبيح گوى آن خالقند: «اِنْ مِن شَيئٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ». و بر سفره وجود، هر كه بهره اى از هستى دارد، او را مى طلبد، او «غايه الطالبين» است.


از اين خدا مى خواهيم كه ما را از مقرّبان و رستگاران و متوكّلان قرار دهد، كه اهل احسان است و ما به كرم و احسانش، اميدواريم.

___________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم
تصویر زمینه روز دهم ماه رمضان

___________________________


پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 10، ص 84.
2- غرر الحکم، ماده سعد.
3- امالی مفید، ص 95.
4- غرر الحکم، ماده سعد.
5- همان.
6- بحارالانوار، ج 98، ص 104.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه

التماس
دعا :gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ددعاي روز يازدهم: روحيه احسان و نيكوكاري, پرهيز از گناه و توجه به زشتي آن, سرانجام گنه‌كاران جهنم است.

ددعاي روز يازدهم: روحيه احسان و نيكوكاري, پرهيز از گناه و توجه به زشتي آن, سرانجام گنه‌كاران جهنم است.

یازدهم رمضان است.

از او بخواه كه تو را دوستدار احسان و نیكى گرداند و از فسق و نافرمانى دور شوى.

از او بخواه كه سوز آتش را بر تو حرام گرداند.

او فریادرس فریادخواهان است.


____________________________

اللَّهُمَّ حَبِّبْ اِلَيَّ فيهِ الْإحسانَ ، وَ كَرِّهْ فيهِ الْفُسُوقَ وَ العِصيانَ وَ حَرِّمْ عَلَيَّ فيهِ السَخَطَ وَ النّيرانَ بعَوْنِكَ ياغياثَ المُستَغيثينَ.

خداوندا! در این روز احسان و نیکوكاري را محبوب و مطلوب من ساز و فسق و معاصی را ناپسند من قرار ده و در این روز خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان، به حق توان و نصرتت، ای فریاد رس درماندگان عالم!

____________________________


احسان چیست؟


1-
سرشت نیکان:

علی علیه السلام : «
احسان سرشت نیکوکاران است.» (1)

2 -
زینت علم:

علی علیه السلام : «
زینة العلم الاحسان; احسان زینت علم است.» (2)

3 -
اوج ایمان:

علی علیه السلام : «
راس الایمان الاحسان; احسان راس ایمان است.» (3)



آثار و نتایج احسان


1 -
عنایت‏ خداوند:

قرآن کریم : «
ان الله لمع المحسنین‏ ؛ خداوند با نیکوکاران است» (4)

2 -
محبت الهی:

قرآن کریم: «
احسنوا ان الله یحب المحسنین‏، نیکی کنید زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد» (5)

3 -
بذر دوستی:

علی علیه السلام: «
الاحسان الی المسیئ یستصلح العدو ; نیکی به بد رفتار، دشمن را اصلاح می‏کند» (6)

4 -
هدایت:

قرآن کریم: «
تلک آیات الکتاب هدی و رحمة للمحسنین‏، این است آیات کتاب [خدای حکیم] که رحمت و هدایت است‏برای نیکوکاران» (7)

5 -
رحمت الهی:

قرآن کریم: «
ان رحمت الله قریب من المحسنین‏، البته رحمت ‏خداوند به نیکوکاران نزدیک است» (8)

6 -
رفعت و بزرگی:

امام علی علیه السلام: «
بلندی مرتبه و مقام به وسیله نیکوکاری به دست می‏آید » (9)

7 -
عاقبت ‏به خیری:

علی علیه السلام:
«هر کس به مردم نیکی کند، عاقبت‏ به خیر خواهد شد» (10)


____________________________


عشق به «احسان» و نفرت از «عصيان»

پرداختن به احسان و اجتناب از عصيان، وقتى ارزش دارد كه به صورت يك ملكه و خصلت ذاتى و سجيّه اخلاقى درآيد، نه مقطعى و نه لحظه اى. و اين در صورتى است كه ريشه در قلب انسان داشته باشد.
عشق به نيكى و نفرت از زشتى و گناه، باید در دل انسان باشد. بايد انگيزه ها درونى و قلبى شود. احسان، بايد «محبوب» انسان شود و فسق و عصيان، «منفور».
علاقه و عشق به چيزى، انسان را نستوه مى كند. اگر نيكى، محبوب ما شود، ديگر نيازى به تحريك و انگيزش خارجى نيست، احتياجى به ايجاد انگيزه نيست. خود آن حبّ و علاقه، ما را به طرف احسان مى كشد. طورى كه اگر نيكى نكنيم، ناراحتيم. عشق به يك عمل نمى گذارد انسان از آن خسته شود. مهمّ آن است كه به اين «مرحله» برسيم. در اين صورت، سرزدن «حسنات» از ما، مؤنه و زحمتى ندارد.

«فسق» و حريم گناه

كاربرد فسق در مورد گناهان به اين معنى است كه مسلمان خداشناس، در حريمى از مقرّرات و «بايد»ها و «نبايد»ها به سر مى برد و قوانينى بر زندگى و رفتار مؤمن حاكم است. اين دستورها و قوانين، همچون پوسته اى او را محدود مى كند، در حصارى محكم نگه داشته است. فرمان ها و نهى هاى الهى، يك حفاظ براى انسان است.
مرزهاى حفاظتى و دايره هاى كنترل است. آن كس كه گناه مى كند، پا را از اين دايره بيرون گذاشته است.
معصيت، چه به صورت ترك فرمان، يا ارتكاب يك نهى، خروج از محدوده مجاز و ورود به قلمروِ «ورود ممنوع» است، نوعى دريدن پرده حفاظتى و ترك حريم و هتك قانون و قدم گذاشتن در منطقه خطر است.
اين است كه به گنهكارى كه به حريم قانون تجاوز مى كند و عصيان از او سر مى زند، «فاسق» گفته مى شود و به اين تعدّى، «فِسق».
مطلوب آن است كه گناه و عصيان و فسق، در نظر انسان «قبيح» و «مكروه» و «منفور» باشد و طبع سالم آدمى، آن را نپذيرد.
اگر به اين مرحله رسيديم كه واقعاً نافرمانى و فسوق و معصيت را «زشت» دانستيم، بسيارى از مسائل حلّ است و نيازى به بسيارى از كنترل ها نيست. يك مأمور باطنى و نيروى قلبى، پيوسته ما را از ورود در «منطقه ممنوعه» گناه، باز مى دارد و از طرف ديگر نيروى «احسان طلبى» و عشق به نيكى بطور مداوم، مشوّقى براى پرداختن به حسنات و صالحات است.

ربط خشم خدا با آتش دوزخ

فرازهاى دعاى امروز در ارتباط با يكديگر است.
عشق به احسان، بطور طبيعى نفرت از گناه را هم به همراه دارد.
زشت دانستن فسوق و عصيان، انسان را از افتادن در خشم الهى باز خواهد داشت.
مصونيت از غضب پروردگار، بيمه عذاب دوزخ است. چرا كه ارتكاب نافرمانى و فسق، خداوند را به خشم مى آورد و كسى كه مورد غضب و نفرت الهى قرار گرفت، بايد در انتظار «آتش» باشد. قرآن كريم، از جمله كسانى را كه مشمول عذاب الهى و شعله هاى آتش فروزان مى داند، عبارتند از: شقاوتمندانى كه تكذيب كننده حقايق و پشت پازننده به مكتب انبيا و دعوت هاى آنانند. پروردگار هم از مكذّبين ناخشنود است و برايشان، جهنّم را مهيّا كرده است.
پس گناهان، هيزم آتشى اند كه خودمان برافروزنده آنيم و ما در آتشى كه خودمان با گناهان، برافروخته ايم، خواهيم سوخت.
چاره در ترك گناه است. و راه، اطاعت پروردگار و عبوديّت اوست
.

مددخواهى از خدا


باز هم در پايان دعا، دست نياز به طرف پروردگار گرفته ايم و خود را نيازمند يارى و كمك او مى دانيم تا:
عشق به احسان پيدا كنيم، و نفرت از فسق و نافرمانى داشته باشيم.
از سخط خداوند و آتش دوزخ در امان باشيم،
خدايى كه فريادرس محرومان و پناه درماندگان و اميد نااميدان است. اهل استغاثه را پناه مى دهد و دادخواهان و يارى طلبان را، پاسخ مى دهد و يارى مى كند.
اميد آنكه لطفش دستمان گيرد و كيمياى نظرش، مسِ وجودمان را طلا كند.


____________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز یازدهم ماه رمضان


____________________________


پی نوشتها:
1- غررالحکم، ماده حسن.
2- همان.
3- همان.
4- عنکبوت/ 69.
5- بقره/ 195.
6- غررالحکم، ماده حسن.
7- اعراف/ 56.
8- لقمان/ 3.
9- غررالحکم، ماده حسن.
10- همان.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه

التماس
دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز دوازدهم: پوشش و ستر الهي, قناعت و كفاف, عدالت و انصاف, ايمني از عواقب گناه.

دعاي روز دوازدهم: پوشش و ستر الهي, قناعت و كفاف, عدالت و انصاف, ايمني از عواقب گناه.

دوازده روز از رمضان مى ‏گذرد.

جامه ستر و عفاف برازنده‏ ات باد.

قناعت را پیشه كن و عدالت و انصاف را از نظر دور مدار.


_________________________

اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فيهِ بالسِّترِ وَ الْعَفافِ ، وَ اسْتُرني فيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ و َالكَفافِ ، وَ احْمِلني فيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإنصافِ ، وَ آمنِّي فيهِ مِنْ كُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِكَ ياعصمَةَ الْخائفينَ.

خداوندا! در این روز مرا به زیور ستر و عفت نفس بیآرای و به جامه قناعت و کفاف بپوشان و مرا به عدل و انصاف مزین ساز و از هر چه ترسانم مرا ایمنی بخش، به حق عصمتت، ای عصمت بخش خداترسان عالم!

_________________________


فضیلت عفاف


1 - برترین عبادت:

امام صادق علیه السلام: «افضل العبادة العفاف ؛ بهترین عبادت پاکدامنی است» (1)

2 - اساس نیکی‏ ها:

علی علیه السلام: «العفة راس کل خیر ؛ پاکدامنی در راس تمام نیکی‏هاست» (2)

3- زکات زیبایی:

حضرت علی علیه السلام: «زکاة الجمال العفاف ؛ زکات زیبایی پاکدامنی است» (3)


موجبات عفاف


1 - رضایت ‏به کفاف:

علی علیه السلام: «الرضا بالکفاف یؤدی الی العفاف ؛ راضی بودن به آنچه کفایت کند، موجب پاکدامنی می‏شود» (4)

2 - غیرت:

علی علیه السلام: «قدر الرجل علی قدر همته و عفته علی قدر غیرته ؛ شخصیت به اندازه همت و پاکدامنی به اندازه غیرت است» (5)

3 - قناعت:

علی علیه السلام: «اصل العفاف القناعة ؛ اصل عفت، قناعت است» (6)

4 - عقل:

علی علیه السلام: «من عقل عف ؛ عاقل پاکدامن است» (7)

_________________________


آرايشِ بى آلايشى

چه مى دانيم؟ شايد بسيارى از اينها كه دور و برمان هستند و ظاهر آدمى دارند، در باطن، حيوان باشند.
اگر ديده اى بصير باشد، اگر چشمى واقع بين باشد، اگر قلبى زلال و صاف باشد، اگر دلى، آينه حقايق باشد، مى تواند انسان ها را در چهره واقعى شان ببيند...
پس چه بايد كرد؟ بايد از خدا خواست كه با ستر و عفاف، با پوشش و پاكدامنى، با خداترسى و تقوا، ما را بپوشاند و به تعبير قرآن، با جامه پاكى و «لباس التقوى» ما را بيارايد و زينت بخشد، تا سيماى نفرت بار و گناه آلودمان آشكار نشود.

پوشش قناعت و بى نيازى

قناعت، سرمايه اى بى پايان است. (
القَناعَةُ مالٌ لاتَنْفَدُ).
نخواستن، كم خواستن، به داشته، راضى بودن، دندان طمع را كندن، به خواهشهاى دل، جوابِ «نه» گفتن... اين ها، «قنوع» و «كفاف» است.
درد بزرگ انسان و دام خطرناك شيطان، «تكاثر» و «افزون طلبى» است، امّا درمان اين درد هم، «قناعت» است.
راستى كه طمع و تكاثر و افزون طلبى، بردگى و اسارت دائمى به همراه دارد. به فرموده مولا على عليه السلام:
«
الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّد».[8]

عدل و انصاف


«عدالت»، كلمه زيبا و شيرينى است، امّا در مقام عمل، تلخ و ناگوار و تحمّل آن دشوار است.
«انصاف»، واژه زيبا و جذّابى است، ليكن عمل به انصاف، بسى دشوار است.
انصاف يعنى آنچه براى خود مى خواهيم، براى ديگران هم بخواهيم. آنچه برخود نمى پسنديم، براى ديگران هم نپسنديم.حق را ميان خود و ديگران، «نصف» كنيم، «انصاف» داشته باشيم.
به فرموده پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله:
«
... عادل ترين مردم، كسى است كه آنچه برخود نمى پسندد بر ديگران هم نپسندد»[9]
به فرموده امام صادق عليه السلام:
«
دادگرى، شيرين تر از شكر، نرمتر از كره و خوشبوتر از هر مشگى است.»[10]
ليكن، بايد جان را براى پذيرش آن آماده ساخت. پذيرش عدل، رفتار به انصاف و ملاك قرار دادن «حق»، شهامت و مردانگى مى طلبد، سعه صدر مى خواهد. اين است كه از خداوند در دعاى امروز مى خواهيم تا ما را به عدل و انصاف وادارد.

ايمنى از هر گزند


باید با حريف نيرومند «نفس» دست و پنجه نرم كرد. با ابليس وسوسه گر و شيطان گمراه كننده بايد درافتاد.
بايد خاطرى جمع داشت و قلبى آسوده، از هر خطر، از هر بيم، خطر سقوط در دام گناه، خطر رسوايى بخاطر معصيت، خطر مغلوب هواى نفس شدن، خطر تباه شدن سرمايه ها، گذشتِ بى حاصل عمر، ترس از ضربه هاى منافقين از پشت و دشمنان از رو به رو. خيانت خودفروختگان و خودباختگان، ترس از روزمرّگى و ابتذال و پوچى و بى هدفى و عبث زيستن.
اين ترسها، قلب متعهّدان و دردآشنايان و آگاهان سوخته دل را مى فشارد و اندوهى سنگين براى انسان هاى فرزانه فراهم مى آورد.
بايد از اين گزندها، آسوده خاطر بود. اين را نيز از خدا خواسته ايم كه به ما «ايمنى» از هر گزند و خطر و خوف و هراسى كه در مسيرمان است، عنايت كند. و از نعمت امنيّت و آرامش روح برخوردارمان كند.
اينها را از خداى توانا خواسته ايم، از «او» كه نگهبان دلها و عصمت خائفين است.

_________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز دوازدهم ماه رمضان


_________________________


پی نوشتها:

1- کافی، ج 2، ص 78.
2- غررالحکم، ماده عف.
3- همان.
4- همان.
5- بحارالانوار، ج 70، ص 4.
6- همان، ج 78، ص 7.
7
- غررالحکم، ماده عقل.
8 ـ نهج البلاغه، فيض الاسلام، حكمت 171.
9 ـ اعدلُ الناس مَن رَضى للناسِ ما يرضى لِنفسه و كرِهَ لهم ما يكره لِنفسه ميزان الحكمه، ج 6 حديث 12013.
10 ـ العدلُ احلى مِنَ الشّهدِ وَ اَلينُ مِن الزَّبَد وَاطيبُ ريحاً مِن المِسكِ كافى، ج 2 ص 147.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه

التماس
دعا :gol:







 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز سيزدهم: پاكي از گناه, صبر و مقاومت در برابر مشكلات, تقوا و هم‌نشيني با صالحان.

دعاي روز سيزدهم: پاكي از گناه, صبر و مقاومت در برابر مشكلات, تقوا و هم‌نشيني با صالحان.

امروز، سیزدهمین روز رمضان است .

و تو سعادتمندتر از دیگرانى، اگر از آلودگى پاك شوى و بر مقدراتت ‏شكیبایى ورزى،

اگر پرهیزكار باشى و همزبانى با نیكان را برگزینى.


__________________________

اللَّهُمَّ طَهِّرْني فيهِ مِنَ الدَّنسِ وَ الْأقْذارِ ، وَ صَبِّرْني فيهِ عَلى كائِناتِ الْأَقدارِ ، وَ وَفِّقْني فيهِ لِلتُّقى وَ صُحْبَةِ الْأبرارِ بِعَوْنِكَ ياقُرَّةَ عَيْن الْمَساكينِ.

خداوندا! در این روز مرا از پلیدی و کثافت اخلاقی (هوای نفس و گناهان) پاک ساز و بر حوادث خیر و شر قضا و قدر صبر و تحمل عطا فرما و بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران عالم موفق گردان، به حق قدرت و توانایی ات ای مایه شادی و اطمینان مسکینان!

__________________________


تقوی چیست؟

از امام صادق علیه السلام در مورد تفسیر تقوی سؤال شد، حضرت فرمود:

«ان لا یفقدک الله حیث امرک و لا یراک حیث نهاک؛ تقوی آن است که خداوند تو را در جایی که امر فرموده غایب و در جایی که نهی فرموده حاضر نبیند.» (1)


آثار و نتایج تقوی


1 - نزول رحمت:

قرآن کریم: «و لو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض؛ چنان که مردم آبادی‏ها همه ایمان و تقوا داشتند، درهای رحمت آسمان و زمین را برای آن‏ها می‏گشودیم.» (2)

2 - خیر دنیا و آخرت:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «من رزق التقی رزق خیر الدنیا والاخرة؛ هر کس را تقوا روزی شود خیر دنیا و آخرت نصیبش شده است.» (3)

3 - کرامت:

قرآن کریم: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم‏؛ گرامی‏ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.» (4)

4 - داروی امراض روحی:

علی علیه السلام: «ان تقوی الله دواء قلوبکم؛ تقوا دوای دردهای روحی شماست.» (5)

5 - قبولی اعمال:

قرآن کریم: «انما یتقبل الله من المتقین‏؛ خداوند اعمال را از متقین می‏پذیرد.» (6)

6 - عزت:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «من اراد ان یکون اعز الناس فلیتق الله؛ هر کس می‏خواهد عزیزترین مردم باشد، تقوا پیشه کند.» (7)


__________________________


«پاكى» و «پاكيزگى»

«اين ماه را، «رمضان» از آن گفتند كه خداوند در اين ماه، دلهاى عارفان را از غير خود بشويد، پس به مهر خود بسوزد، گاه در آتش دارد، گاه در آب، گاه تشنه، گاه غرقاب، نه غرقه را سيراب، و نه تشنه را خواب !

چهره را با آب مى شويند و دل را با «توبه»!

بايد بر طهارت درون و برون، از آلودگيهاى ظاهرى و باطنى تأكيد كنيم. حتى پاكيزگى ظاهر را رمزى از طهارت قلبى و درونى قرار دهيم.
به قول بعضى از عارفان، صاحبان بصيرت بدانند كه ايمان، با آباد كردن دلها و درون ها ست و سخن پيامبر كه فرموده: «طهور، نصف ايمان است»، آنست كه: آباد ساختن ظاهر با شستشو و تميز كردن با ريختن آب، نصف ايمان است، و نصف ديگر، عمارت و آبادى درون است با اعمال شايسته و اخلاق نيكو.


مراتب چهارگانه «طهارت»:


«مرتبه اوّل»: پاك ساختن ظاهر از آلودگى ها و كثافت ها.

«مرتبه دوّم»: پاك ساختن اعضاء و جوارح و اندام از جرم ها و گناهان و معاصى.

«مرتبه سوّم»: پاك ساختن قلب از رذايل اخلاقى و خصلت هاى زشت.

«مرتبه چهارم»: پاك ساختن درون و راز قلبى، از هرچه كه جز خداى متعال باشد. و اين، طهارت انبياء و صدّيقين است.

و دست يافتن به هر يك از اين مراحل، بسته به اين است كه انسان از مرحله قبلى گذشته باشد. طهارت دل از غير خدا، براى كسى ميسّر است كه قلبش از اخلاق ناپسند و دست و يا اندامش از گناه، و ظاهرش از آلودگيها پاك شده باشد.



شكيبايى و مقاومت و تقوا


حوادث، انسان هاى غير مقاوم را مى شكند و غير صابرين را خورد مى كند. قَدَرها و قضاها و رويدادها تحمّل و شكيبايى لازم دارد.


خدا بايد قدرت تحمّلى و توان شكيبائى و صبرى عنايت كند. و او بايد توفيق تقوا دهد، توفيق خويشتن دارى، مالك نفس بودن، «اراده» را در «اختيار» داشتن، سپرى از «خداترسى» در مقابل معصيت داشتن، خود را ضدّ گناه ساختن، ضربه ناپذير نمودن. و اين است تقوا.

تقوا مرحله اى برين، از خودسازى است، لباس زيبا بر جان انسان است، جامه جان و لباس روح است. تقوا، مصونيّت در برابر گناه ايجاد مى كند، «تقوا»، به فرموده امام على عليه السلام در نهج البلاغه، مَركبى است راهوار، كه سوار خود را آرام وارد بهشت مى كند و خطا و معصيت، اسبى سركش و مركبى چموش است كه سوار را با مغز بر زمين مى كوبد و با فشار، به جهنّم پرتاب مى كند.[8]


مصاحبت و دوستى با «ابرار»


داشتن دوست، نعمتى است بزرگ، و دوستى با ابرار، نيكان و صالحان، موهبتى است بزرگتر.


به فرموده امام على عليه السلام:
«عاجزترين مردم، كسى است كه از دوست يابى عاجز باشد، و ناتوان تر از او، كسى است كه دوستانِ بدست آورده را از دست بدهد»[9]

دوستى با «نيكان»، انسان را به «نيكى» مى كشد و معاشرت با «صالحان» انسان را به «عمل صالح» وامى دارد. همنشينى با «متّقين»، روح «تقوا» و خداترسى را در انسان مى دمد.
رفاقت با بندگان مطيع خدا، انسان را به ياد خدا مى اندازد و چه نعمتى از اين بالاتر؟! اين خير و موهبت بزرگ الهى است كه به تو دوستى صالح و همنشينى مؤمن عنايت كند كه لحظه لحظه حياتش، درس باشد و نگاهش، عبرت بياموزد و از سخنش، حكمت ببارد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است:
«خداوند به هر كس كه بخواهد خيرى دهد، به او دوستى صالح و شايسته روزى مى كند، كه اگر از ياد خدا غافل شود، خدا را به يادش مى آورد. و اگر در ياد خدا باشد، در اين مسير، ياريش مى نمايد».[10]

پس، براى گريز از جاذبه دوستى هاى دنيايى، رهايى از دام رفاقت هاى مادّى، نجات از همنشين هاى بد، كه وقت را تباه مى كنند و عمر را برباد مى دهند و سرمايه را به تاراج مى برند، بايد از خداوند توفيق خواست.
بايد دوستى براى مصاحبت و همنشينى برگزيد كه زندگيش، براى انسان آموزنده باشد، سخنش، سراسر پند باشد، نگاهش، عبرت آموزد، نگاه به او، انسان را به ياد خدا بيندازد، همنشينى با او، كمال انسان را بيفزايد!

همنشين تو، از تو، به بايد / تا تو را «عقل» و «دين» بيفزايد.
ازنيكان وخوبان باشد و بتوانى به او بگويى: «خوب».

اين را، اى خداى متعال، از تو مى خواهيم و از يارى تو، مدد مى جوييم.

تو كه نور چشم مسكينانى و فريادرس مظلومان.
اميد دلهاى اميدوارى و فروغ چشمهاى بيدار.
و مگر مى توان خدا را شناخت و دوست نداشت؟ و آيا «محبّت» بى «معرفت» چه اندازه سودمند است؟

__________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز سیزدهم ماه رمضان


__________________________


پی نوشتها:

1- میزان الحکمة، باب تقوی.
2- اعراف/ 95.
3- میزان الحکمه، باب تقوی.
4- حجرات/ 13.
5- نهج‏البلاغه، خ 198.
6- مائده/ 27.
7- میزان الحکمه، باب تقوی8 ـ نهج البلاغه، خطبه 16 اَلا و انّ التّقوى....
9 ـ أعجَزُ النّاسِ مَن عَجَزَ عَن اكتِسابِ الإخوان، وَ اَعجَزُ مِنهُ مَن ضَيَّعَ مَنْ ظَفَرَ بِهِ مِنهُم نهج البلاغه، حكمت 12.
10 ـ بحارالأنوار، ج 74 ص 164.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعای روز چهاردهم: گناه و توبه, ایمنی از بلاهای الهی, آفت‌شناسی, عزت در سایه بندگی.

دعای روز چهاردهم: گناه و توبه, ایمنی از بلاهای الهی, آفت‌شناسی, عزت در سایه بندگی.

چهارده روز است كه میهمان خدایى!

پروردگارى كه عزت‏بخش مسلمانان است و تو را از خطا و لغزش باز مى ‏دارد.

امید كه هدف بلاها و آفات قرار نگیرى.


______________________________

اللَّهُمَّ لاتُؤاخِذْني فيهِ بالْعَثَراتِ ، وَ اَقِلْني فيهِ مِنَ الْخَطايا وَ الْهَفَواتِ ، وَ لا تَجْعَلْني فيهِ غَرَضاً لِلْبَلايا وَ الأفاتِ بِعزَّتِكَ ياعِزَّ المُسْلمينَ.

خداوندا! در این روز مرا به لغزشهایم مؤاخذه مکن و عذر خطاهایم بپذیر و مرا هدف تیر بلاها و آفتهای عالم قرار مده، به حق عزت و جلالت ای عزت بخش اهل اسلام!

______________________________

زندگی برای هیچ کس به یک منوال نیست. گاهی انسان در غم و اندوه و بلا بسر می‏برد و زمانی در رفاه و آسایش و هیچ کس را پیدا نمی‏کنیم که در تمام دوران عمرش همواره مبتلا و یا همیشه در خوشی و راحتی باشد. اما هیچ یک از بلا یا خوشی نشانه بدی یا خوبی صاحب آن نیست.

در نظام طبیعت ‏بدون آزمون و گرفتاری نمی‏توان به مراتب افراد واقف شد و اغلب افراد قبل از آزمایش خود را از موفق‏ترین افراد می‏دانند. پس وجود بلاها برای شناخت درجات انسانی افراد ضروری است.

اما بلاها و امتحانات الهی گاهی کیفری‏اند و گاهی درجه‏ای و ضمنا گاهی فردی‏اند و زمانی جمعی و گروهی. تصویر تقسیم مذکور چنین است:


بلاها

1 - فردی

الف: کیفری: مثل از پا در آمدن نمرود توسط پشه

ب: درجه ‏ای: «و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن‏»

2 - اجتماعی

الف: کیفری: مثل طوفان نوح

ب: درجه‏ ای: مثل جریان شعب ابی‏طالب


اگر بلا درجه ‏ای باشد، باید به استقبالش رفت چون ناز پرورده تنعم نبرد راه به جایی.

چنانکه گوشت‏ خام به آتش پخته شود و تا پخته نشود شایسته خوان ملوک نگردد، آدمی هم خام است و جز به آتش مصائب و بلیات پخته نشود و تا پخته نشود شایسته بساط ملک الملوک جل جلاله نشود.

در ره منزل لیلی که خطرهاست / در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

اما اگر بلا، کیفری باشد، باید با توبه و استعانت از خداوند، زمینه‏های وقوع آن را ازبین برد. و این جاست که می‏گوئیم:

«اللهم اغفرلی الذنوب اللتی تنزل البلاء؛ خدایا گناهانی که سبب رسیدن بلا می شود را ببخش» (1)

______________________________


فاصله كرم تا عدالت


اگر بنا باشد كه خداوند به عدل رفتار كند، اگر از بندگان، به عدل، حساب بكشد، اگر انسان را طبق آنچه كرده است، مؤاخذه كند و كرم و عفوى در كار نباشد، اگر فضل خدا، دستمان را نگيرد... اوضاع، بسى وخيم است. چراكه ما، لغزش كاريم و اهل گناه. روزى به تعداد زياد نافرمانى خدا مى كنيم. اگر ما را نسبت به آنها مؤاخذه كنند، كار بسى دشوار است.

آنچه مايه اميدوارى است، «فضل» خداست، و اينكه، خداوند، مهربان و بخشنده و بخشاينده است، جواد و كريم است. وگرنه بايد همه را عذاب كند، عذابى سخت.

در قرآن كريم مى خوانيم:
«اگر خداوند، بندگان را نسبت به ستمهايشان مؤاخذه مى كرد، هيچ جنبنده اى را روى زمين باقى نمى گذاشت، لكن تا «اجل» و فرصتى معين، آنان را تأخير مى اندازد.»[2]

باز، از قول خداى متعال بشنويم:


«خداى تو، آمرزنده و مهربان است، اگر خداوند، مردم را به آنچه در اين جهان مرتكب مى شوند، مؤاخذه كند نسبت به عذاب آنان را در همين دنيا، شتاب مى ورزد، ليكن براى مردم، موعدى قرار داده كه اگر آن موعد برسد، مردم فرارگاهى نخواهد يافت»[3]

راستى، اگر بنا باشد كه خداوند، در محاسبه عمل مردم در آخرت، و نيز در همين دنيا، جود و كرم و بزرگوارى خود را كنار بنهد و با مقياس دقيق «عدل» رفتار كند، چگونه مى توان از عذاب خداوند رست؟


با اين همه گناه و نافرمانى، با اين همه نيّت هاى آلوده و رياها و تزويرها، براى خوشايند مردم كار كردن ها، شهرت طلبى ها، نام جويى ها، غرورها و تكبّرها، باطل پرستى ها، غيبت ها و سوءظن ها...
اين است كه در نخستين خواسته امروزمان، از پروردگار خواسته ايم كه ما را به خاطر خطاها و اشتباهات و لغزشها، مؤاخذه نكند وگرنه از چنگ عذاب الهى نمى توان رستن!...كسى، دقتى فراوان داشت كه واجبات را انجام دهد و از محرّمات، پرهيز كند و پيش خود مى انديشيد كه بى گناه است، بنابراين او را از محاسبه به عدل، چه باك؟
از اين رو، در دعاى قنوتى كه داريم، به جاى جمله «أللّهُمَّ عامِلْنى بِفَضلِكَ وَلاتُعامِلْنى بِعَدلِك»، خدايا با من، به فضلت رفتار كن، نه به عدلت»، مى گفت: «خدايا!... با من به عدلت رفتار كن...»

روزى خواب ديد كه محشر است و قيامت و «محاسبه» و چنان از اعمال ريز و درشتش حساب كشيدند و چنان «عدل» را مقياس قرار دادند كه در آخر حساب، جهنّمى و اهل دوزخ از آب درآمد! وحشت زده از خواب پريد و با عذرخواهى از پروردگار نسبت به آنگونه دعا و از آن غرور، مجدّداً دعاى وارده را مثل ديگران خواند، كه:

«خدايا با من، با فضل و كرم خويش، رفتار و معامله كن، نه با عدالت و دادت».

خطاپوشى و عذرپذيرى خدا


گفتيم كه بار گناهمان سنگين است و راه، دور و دراز ! و توان به دوش كشيدن اين همه بار، اندك. پس، بايد از خدا خواست تا توبه ها را بپذيرد، تا بارمان سبك شود تا براى طيران، سبك بال شويم و براى ادامه راه، «اميدوار».

خداوند، «تواب» و توبه پذير و خطاپوش است، عذر را قبول مى كند و تقاضاى بخشش را مى پذيرد.

خداوند، اهل «عفو» و آمرزنده و مهربان است. بندگانش را دوست مى دارد و به هدايتشان علاقه مند است.
اگر او نبخشايد، پس كه ببخشايد؟ اگر او براند، پس كه بپذيرد؟ اگر او رد كند، به سوى كه بايد روى آورد؟
اگر بيامرزد، چيزى از او كم نمى شود و اگر معذرت خواهى را بپذيرد، بر ما منّت نهاده است.
اين است كه در خواسته دوم خود در دعاى امروز، خواسته ايم كه عذرخواهيمان را قبول كند. چون خداوند،
«مقيل العثرات» و «قابلُ التّوبات» است، توبه را مى پذيرد.

«مجيبُ الدّعوات» است، دعاها را اجابت مى كند.
«غافرُ الخطيئات» است، خطاها و گناهان را مى بخشايد.
«غفّار الذّنوب» است، گناهان را مى آمرزد.
«ستارالعيوب» است عيب ها را مى پوشاند.
خواسته ايم كه نسبت به گناهان، نافرمانى ها، لغزش ها و خطاهايمان، كه به پوزش ايستاده ايم، «اقاله» داشته باشد و پوزش ما را پذيرا باشد.

در تيررس بلاها و آفات

گرچه بلا، براى امتحان و آزمايش است، امّا شايد نتوانيم در پنجه اين گرفتاريهاى آزمايشى، صاف و سالم و پيروز، از امتحان به درآييم.
آفت ها، براى پندآموزى و ضررها، براى عبرت گرفتن است، بلا، هشدارباش است و آفت، بيدارباش.
گرفتارى ها، غفلت زدا و مصيبت ها، «يادآور» است، يادآور عجز و ضعف ما، و حاكميت اراده و مشيّتى بالاتر و والاتر از آنچه ما داريم، كه در كار جهان كارساز است.
امّا ظرفيّت ها كم است. همه، نمى توانند از آفات و بليّات، تحليلى درست بكنند. هركس، در مقابل شدايد «صبور» نيست.
بلا، گاهى انسانى را به كفر هم مى كشد، بدبين مى كند، از كوره در مى بَرَد، در هاضمه وجودى انسان نمى گنجد.

حديثى از امام على عليه السلامداريم كه «
بلا و گرفتارى، براى ظالم ادب است و براى مؤمن، عبرت و تجربه است و براى انبياء، درجه».[4]

امّا اگر در معرض بلاها و آماج آفات قرار گرفتيم و ظرفيت آن را نداشتيم، شايد به گناهى ديگر بيفتيم.
در قرآن است كه: وقتى انسان، مورد آزمايش قرار گيرد و وفور نعمت و كرم خدايى او را فرا گيرد، مى گويد كه خدا به من اكرام كرده است، ولى وقتى دچار تنگى معيشت و روزى اندك گردد، مى گويد خداوند به من اهانت كرده و مرا خوار شمرده است.[5]

امام صادق عليه السلام فرموده است.

«از پروردگارتان، عفو و عافيت مسئلت كنيد. چرا كه شما اهل بلاكشى و جزء مردان بلاء و آزمايش نيستيد. اقوامى پيش از شما بودند ـ از بنى اسرائيل ـ كه در راه ايمانشان با ارّه ها شقه مى شدند تا تسليم كفر شوند ولى دست از ايمان نمى كشيدند.»[6]

البته، دچار بلا شدن، براى پالايش انسان و پخته شدن و تصفيه مؤمن، خوب است و هر كه مقامش نزد خدا بيشتر باشد، ابتلاءاتش افزون تر است (البَلاءُ لِلوِلاءِ ـ بلا براى دوستان است)
اگر با ديگرانش بود ميلى / چرا جام مرا بشكست ليلى؟
ولى آماج و هدف بلاها و آفت ها قرار گرفتن، گاهى ممكن است بيش از ظرفيّت و تحمّل انسان باشد و به كفر و عناد و گمراهى و بدبينى بكشد.
در پايان، با «آفات» هم آشنا شويم. از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقل شده است كه:
آفت علم، فراموشى است،
آفت خرد، سفاهت است،
آفت عبادت، سستى است،
آفت سخاوت، منّت است،
آفت شجاعت، ستم است،
آفتِ زيبايى، خودپسندى و كبر است،
آفت حسب ونسب، افتخاركردن وفخر فروختن است،
و آفت دين، هواپرستى است.

______________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز چهاردهم ماه رمضان


______________________________


پی نوشتها:

1- دعای کمیل
2 ـ نحل، آيه 61.
3 ـ كهف، آيه 58.
4 ـ انّ البلاء للّظالم ادبٌ وللمؤمنِ امتحانٌ وَ لِلأنبياء درجةٌ بحارالأنوار، ج 64 ص 235.
5 ـ فاّما الانسان اذا ما اتَبلاُه...فجر، آيه 15 و 16.
6 ـ سفينه البحار ج 2 ص 106.


مناب
ع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعای روز پانزدهم: خشوع در طاعت، شرح صدر و ظرفیت داشتن، خدا تکیه گاه بندگان.

دعای روز پانزدهم: خشوع در طاعت، شرح صدر و ظرفیت داشتن، خدا تکیه گاه بندگان.

رمضان به نیمه رسید.

خدایا! اطاعت فروتنان را روزى ما بگردان و سینه‏ مان را براى بازگشت ‏به سوى خویش گشاده ساز!

اى امان‏ بخش آنانی که می ترسند!


________________________

اللَّهُمَّ ارْزُقْني فيهِ طاعَةَ الخاشِعينَ ، وَ اشْرَحْ فيهِ صَدري بِانابَةِ المُخْبِتينَ ، بِأمانِكَ ياأمانَ الخائِفينَ.

خداوندا! در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان و شرح صدر مردان فروتن خداترس را به من عطا فرما، به حق امان بخشی خود ای پناه دل‌های ترسان!

________________________


خداوند در اکثر نعمت هایی که به پیامبرش می‏دهد منت نمی‏گذارد اما در مورد نعمت‏شرح صدر به پیامبر منت می‏گذارد و می‏فرماید:

«الم نشرح لک صدرک؛ آیا سینه ات را برایت نگشودیم؟» (1)


عوامل شرح صدر


1 - انس با قرآن:

«اللهم نور بکتابک بصری واشرح به صدری؛ خدایا چشمان مرا به وسیله کتاب خود نورانی کن و سینه‏ام را فراخی ده» (2)

2 - اراده الهی:

قرآن کریم: «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام‏؛ پس هر که خدا هدایت او را خواهد، قلبش را به نور اسلام روشن و وسیع می‏کند.» (3)


________________________


قبله عشق، يكى باشد و بس!


«خشوع»، حالتى است مركّب از دو احساس : احساس و شناخت عظمت خدا، احساس كوچكى و ضعف خود.
خداوند نمازگزارانى را اهل «فلاح» و رستگارى مى داند كه در نمازشان «خاشع» باشند.[4]
خشوع، روح عبادت و جان زنده نماز است.
عبادت بى خشوع، اسكلت بى جان است و قلب خاشع، خانه خداست. خشوع در نماز، احساس حضور در محضر «اللّه » است.
وقتى در برابر پروردگار متعال، احساس بندگى و كوچكى و عبوديّت كنيم، در محضرش، مؤدّب، باوقار، خائف، خاشع و مطيع خواهيم بود و نمازمان روح خواهد داشت و عبادتمان، داراى حضور قلب خواهد بود. طاعتى اين چنين، شايسته درگاه كبريايى است.
خشوع، «حالت»ى است در دل، كه «خضوع» در اندام و برون را به همراه دارد. آنكه در نماز، ياد خدا را در دل داشته باشد و متوجّه جبروت او گردد، بى گمان، با چشمى هراسان و قلبى خائف، عبادت مى كند.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روزى مشاهده كرد كسى در حال نماز، با ريش خود بازى مى كرد، فرمود:
«
اگر قلب او «خاشع» بود، اعضاى او هم «خاشع» مى شد، چرا كه گله، تسليم چوپان است»!...[5]
چه معناى بلند و آموزش عميقى!...
سكون دل و اطمينان درونى كه در بنده خدا وجود دارد، به هيئت ظاهرى او هم سنگينى و وقار مى بخشد. پس خشوع در عبادت، موهبتى است بزرگ كه بايد از خداوند خواست تا عنايت كند. «عبادت خاشعين»، حضور قلب در نماز است.
اقبال دل، در حال عبادت و حضور زنده ياد خدا، در نيايش است. «طاعت خاشعين»، حاضر ساختن «روح» در عبادت است، همچنانكه «تن» و «جسم» را حاضر مى كنيم، بايد حضور قلبى هم داشت.

شرح صدر


از خداوند، «شرح صدر» خواسته ايم. يعنى گشادى سينه و فراخى قلب.
اين هم يك «احساس» و «حالت» است كه از ايمان ناب، توكّل مطلق، استغناء از مردم، تحمل فراوان، اراده اى استوار و اميدى عظيم، سرچشمه مى گيرد.
آنكه «شرح صدر» دارد، هراس ندارد، مأيوس نيست، در چنگ مشكلات، خورد نمى شود، در كام موج حادثه ها غرق نمى گردد، غم به دلش چنگ نمى اندازد، ناملايمات و كارشكنيها، سستش نمى كند، از شكست ها، افسرده نمى شود، از كمى ياران، دلتنگ نمى گردد، از انبوه دشمن، نمى ترسد، اين «شرح صدر» است.
امّا آنچه در دعاى امروز خواسته ايم، شرح صدرى است كه در سايه «انابت» و «اخبات» فراهم مى آيد.
همچنان كه ايمان و عمل صالح و طاعت و عبوديت، احساس فراخى سينه و اطمينان قلب مى آورد، در مقابل، خطا و گناه، احساس تنگى سينه و فشار درونى و تنگناى هستى را در انسان ايجاد مى كند. احساس شرم از گناه، جهان را در نظر انسان، تنگ و تاريك مى كند.
قرآن كريم، اين احساس تنگى جهان را براى گنهكار، در چند جا مطرح كرده است. از جمله يكى در مورد برادران يوسف، نسبت به كارى كه درباره يوسف كرده بودند، و ديگرى درباره سه نفرى كه در زمان پيامبر اسلام، بهانه جوئى كرده و از شركت در جهاد امتناع ورزيدند و در شهر ماندند. در اين موارد قرآن تعبيرى دارد كه مى گويد: «
فَضاقَتْ عَلَيهِمُ الأرضُ بِما رَحُبَتْ»![6]
آنچه كه اين احساس دلتنگى و فشار روحى و ضربه هاى تازيانه وجدان را از بين مى برد و باز، آن شرح صدر را باز مى گرداند، «توبه» و «انابت» و «اخبات» است. در دعا آمده است: «
إنابَةُ المُخبِتين».
«انابت»، يعنى رجوع و بازگشت و توبه. «اخبات»، يعنى خشوع و خضوع و فروتنى و سكون قلب و آرامش خاطر.
آنكه با خضوع و اطمينان، به سوى خدا باز گردد و داراى شرح صدر مى گردد، آنكه با خشيت و خشوع، روى به درگاه خدا مى كند، در اثر پذيرش توبه از سوى خدا، به آن احساس «شرح صدر» دست مى يابد.

يا اَمانَ الخائِفينَ:


در آيات، در ادعيه، در نيايش ها، در دعاى جوشن كبير، و... از خدا به عنوان «امان الخائفين» ياد شده است.
او كه قلب هاى ترسان را ايمنى مى بخشد و اندوه غمگينان را مى زدايد.
انيس دلهاى وحشت زدگان است و رهگشا در پايانِ بن بست هاست.
اميد گنهكاران، خطاپوش خطاكاران، بخشنده معاصى و «غفارالذّنوب» است.
فرارگاه فراريان، پناهگاه بى كسان، ملجأ سرگشتگان، آرام بخش خسته دلان، يار بى پناهان، راهنماى گمراهان و پشتيبان حق پرستان است.
ترس انسان از چيست؟
از عذاب خداوند و آتش دوزخ،
از بى ياورى و بى پناهى،
از مطروديت از درگاه خدا،
از تيره روزى دنيا و بدبختى آخرت،
از گمراهى و حيرت،
ولى... خدا، «امان» است.
آن كس كه واقعاً «خائف» باشد، هراسناك باشد و بترسد، خداوند ايمنى بخش جانهاى ترسانِ بندگانى است كه جز «او» كسى را ندارند.


________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز پانزدهم ماه رمضان


________________________

پی نوشتها:
1- انشراح / 1.
2- اصول کافی، ج 2، ص 577.
3- انعام/ 125.
4 ـ قَد أفلَحَ المُؤمِنُونَ، الّذينَ هُم فى صَلاتِهِم خاشِعُونَ.
مؤمنون، آيه 1 و2.
5 ـ لو خشع قلب هذا، لخشعت جوارحه احياءالعلوم ج 1 ص 151.
6 ـ آيه 118 سوره توبه را مطالعه كنيد.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:


 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز شانزدهم: همنشيني با نيكان و بدان و تأثير مجالست، آسايش در خانه آخرت.

دعاي روز شانزدهم: همنشيني با نيكان و بدان و تأثير مجالست، آسايش در خانه آخرت.

شانزدهم رمضان است .

مهیا شو تا همراهى نیكان كنى، از اشرار دورى گزین و ساكن منزل امن آرامش شو!


_____________________________

اللَّهُمَّ وَفِّقْني فيهِ لِمُوافَقَةِ الْأبرارِ، وَ جَنِّبْني فيهِ مُرافَقَةِ الأشرارِ، وَآوني فيهِ برَحمَتِكَ إلى دارِ القَرارِ بإلهيَّتِكَ يا إله العالَمينَ .

خداوندا! در این روز مرا به موافقت (اعمال و افکار) نیکان عالم موفق بدار و از رفاقت و مصاحبت اظرار جهان دور گردان و مرا در بهشت جاودانه ات به رحمت منزل ده، به حق الهیت و معبودیتت ای پروردگار عالمیان!

_____________________________


ویژگی‏های ابرار


1 - صاحب بهترین‏ها:

قرآن کریم: «و ما عندالله خیر للابرار؛ آنچه نزد خداست ‏برای نیکان از هرچیز بهتر است» (1)

2 - غرق نعمت‏ها:

قرآن کریم: «ان الابرار لفی نعیم‏؛ محققا نیکوکاران درون نعمت‏ها متنع م‏اند» (2)


ویژگی‏های اشرار


1 - پیشوایان گمراه و گمراه کننده:

علی علیه السلام: «ان شر الناس عندالله امام جائر ضل و ضل به؛ بدترین مردم، پیشوایان گمراه و گمراه کننده‏اند» (3)

و نیز آن امام بزرگوار موارد زیر را از اشرار شمردند:

2 - «من لا یقبل العذر; کسی که عذر را نمی‏پذیرد.»

3 - «من لایبالی ان یراه الناس مسیئا; کسی که ابا ندارد که مردم او را گناهکار ببینند.»

4 - «العلماء اذا فسدوا; عالمان، زمانی که فساد کنند

5 - «المشاؤون بالنمیمة; سخن چینان.»

6 - «المفرقون بین الاحبة; کسانی که بین دوستان تفرقه می‏اندازند.»

_____________________________

با نيكان، بر بدان

موضع داشتن، از ويژگيهاى مسلمان متعهّد است.
با همه كس، يكسان نمى توان برخورد كرد. با نيك و بد، نمى توان به گونه اى خو كرد كه هم نيكان انسان را بخواهند و هم اشرار، دوستدار انسان باشند.
اگر دوستى ها و دشمنى ها مرز ايدئولوژيك و دينى داشته باشد، اگر قطع و وصلها، موافقت ها و مخالفت ها، انگيزه مكتبى داشته باشد، اگر رفاقت، خدايى باشد، نمى توان، با همه بود...و با همه زيست.

اسلام، براساس «تولّى» و «تبرّى» است.

مسلمان، داراى «
جاذبه» و «دافعه» است.
مؤمنين به خدا و رسول «
أشِدّاءُ عَلَى الكُفّار»ند و«رُحَماءُ بَينَهُم»! (4)

در ميدان ارزش ها و خوبى و بدى حتّى، «بيطرفى»،
گاهى «بى شرفى» است.
انسان شريف، بايد نسبت به خوبان و بدان، خوبيها و بديها، زشتيها و زيباييها، نسبت به حق و باطل، خير و شرّ، ستم و داد، مساوات و تبعيض، حساسيّت و تعهّد و «موضع» داشته باشد.
دوستان و دشمنان، بيانگر خطّ فكرى و عملى مسلمانانند. موافقان و مخالفان، فكر و عمل انسان را نشان مى دهند.

وقتى امام صادق عليه السلام از دوستى با ترسو و بخيل و فاجر و احمق و دروغگو منع مى كند، (5)
وقتى امام على عليه السلام، صداقت در پشت سر را نشانه دوست حقيقى مى شمارد،

وقتى امام على عليه السلامدوست منحوس و ناستوده را، كسى مى داند كه در سختيها تنهايت مى گذارد،(6)
اين نشان مى دهد كه در دوستيها و موافق بودن ها و مخالفت كردن ها، بايد از يك سرى ملاكهاى مكتبى و ضابطه هاى ارزشى پيروى كرد و بايد آن ضوابط و معيارهاى حق، بر اساس جهت گيرى انسان حاكم باشد.

«ابرار» و «اشرار»، كيانند؟

قرآن كريم در آيات متعدّد مى گويد:

«
مؤمنان، دعا مى كنند كه با «ابرار» بميرند»،
«
پاداشى كه نزد خداوند است براى «ابرار» بهتر از هر چيزى است»،
«ابرار»، از جام هايى كه آميزه اى از كافور دارد، در بهشت مى نوشند،
«ابرار» در نعمتهاى خداوند به سر مى برند،
كتاب و نامه عمل «ابرار»، در جايگاههاى بلند و والاست،
«ابرار» كه در نعمت ها مخلّدند، بر تخت هايى نشسته و مى نگرند.[7]

در كنار اين، قرآن از مسائلى بعنوان «برّ» ياد كرده است، يعنى نيكى، از جمله:

«
ايمان به خدا و قيامت و فرشتگان و كتاب هاى آسمانى، به خانه ها از در وارد شدن. تقوا، انفاق از آنچه دوست داريد».[8]

در كتب لغت مى نويسند:

«ابرار» يعنى نيكان، اولياء خدا، آنان كه در دنيا مطيع خداوندند و در آخرت به نعمتهاى الهى مى رسند.
و اغلب «ابرار» به اوليا و زاهدان و نيايشگران و بزرگان، اطلاق مى شود.[9]

و امّا اشرار:
اشرار، جمع «شرّ» است. قرآن كريم شرّ را اطلاق كرده است بر:

«
آنكه مورد لعنت و خشم خدا قرار گيرد»،
«
انسان هاى كرولالى كه نمى انديشند»،
«
كافرانى كه ايمان نمى آورند»، «برادران يوسف كه آن ستم را نمودند»،
«
آتشى كه كافران به آن وعده داده شده اند»،
«
آنان كه با صورت، به دوزخ افكنده مى شوند»،
«
كفار و مشركينى از اهل كتاب كه جاودانه در آتشند».[10]

راستى، آيا دوستى با اينان رواست؟


پس، از خدا توفيق همگامى و هماهنگى با «ابرار» و دورى و پرهيز از «اشرار» را بخواهيم، چراكه دوستان بد، انسان خوب را هم بدنام مى كنند.[11]

در پناه رحمت جاودانه خدا


اين، سوّمين خواسته امروز ماست. انسان درمانده و بى پناه، بنده فرارى و گريزپاى، عبد عاصى و خطاكار، چه مى خواهد؟

جز سايه رحمتى كه در كنارش بيارمد و آرامش جاودانه اى كه به آن پناه برد؟ جز پناه بردن به خانه و پناهگاه ابدى، آن هم در كنار خدا؟!...
چه چيزى جز آرميدن در رحمت حق و رسيدن به ديار يار و قرب حضور، نفس انسان را به «اطمينان» مى رساند؟
بگذاريد در اين قسمت، با خواجه عبداللّه انصارى هم آوا شـويم. در تفسـير سوره «فجـر» وقتى به آيه: «
يـا أيَّتُهَاالنَّفسُ المُطمَئِنَّة...» مى رسد، مى نويسد:
«... خوشا روزا، كه اين قفس بشكنند و اين بازداشته را باز خوانند و اين راه و رسم خاكيان از «مقرّبان» بردارند، و «شيطان» پوشيده در صورتِ آدميّت بيرون شود و جوهر پادشاهى، چهره جمال بنمايد و دشمن از دوست جدا شود.
بزرگى را پرسيدند: جانها هنگام «نزع» (جان كندن) در اين راه حق چون بود؟
گفت: چون صيد در دام آويخته و صيّاد با كارد كشيده بر سر او رسيده!
گفتند: چون به حق رسد چگونه بود؟
گفت: صيدِ از فتراك[12] آويخته!
لطيفه:... اگر روزى صيد دام وى شوى و كشته راه او گردى، به عزّت عزيز او سوگند، كه جز به كنگره عرش مجيدت نبندد، كه فرمود:
هركس مرا دوست دارد، كشته من گردد،
وآن كس كه كشته من شد، او را نداى عزّت خواهم داد:
اين است عاقبتِ نفس راضيه و مرضيّه
».
ديدى ملِكى كه دست درويش گرفت
آنگه بنواخت، دربر خويش گرفت
آنگه به ولىّ و صاحب جيش گرفت
آنگاه بكُشت و كُشته را پيش گرفت[13]


_____________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز شانزدهم ماه رمضان


_____________________________

پی نوشتها:
1- آل عمران / 198.
2- مطففین/ 22.
3- غرر الحکم، ماده شر. (موارد شش گانه ویژگی‏های اشرار از این کتاب نقل شده است.)
4 ـ سوره فتح، آيه 29.
5 ـ لاتُواخِ اربعةً: الاحمقَ و البخيلَ و الجَبان و الكذّابَخصال صدوق، ج 1 ص 244.
6 ـ شرّ الإخوانِ المواصِلُ عندَالرّخاء وَالمُفاصِل عندالبلاء غررالحكم، ج 4 ص 171.
7 ـ ر.ك: آل عمران 193 و 198، دهر 5، انفطار 13، مطففيّن 18 و 22.
8 ـ ر.ك: بقره 189 و 177.
9 ـ مجمع البحرين.
10 ـ ر.ك: انفال 22، يوسف 77، حج 72، فرقان 34.
11 ـ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: ايّاكَ و قرينَ السّوءِ فَانّك بِهِ تُعْرَفُ كنزالعمال، ج 9 حديث 24844.
12 ـ تسمه يا چرم باريكى كه از عقب زين مى آويزند و با آن، چيزى به ترك مى بندند فرهنگ عميد.
13 ـ تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد، خواجه عبدالله انصارى، ص 612.



مناب
ع
:
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعای روز هفدهم: عمل صالح، خواسته ها و آرزوها، علم الهی به ضمیر انسان و نیات او.

دعای روز هفدهم: عمل صالح، خواسته ها و آرزوها، علم الهی به ضمیر انسان و نیات او.

هفده روز است رمضانى شده‏ اى،

و بهره‏ مند از راهنمایى ‏هاى پروردگارت.

از او - كه داناست ‏به آنچه در دل توست و بى‏ نیاز است از سؤال و تفسیر- بخواه تا حاجات و آرزوهاى تو را برآورد.


___________________________

اللَّهُمَّ اهدِني فيهِ لِصالِحِ الأعْمالِ ، وَ اقضِ لي فيهِ الحوائِجَ وَ الآمالِ يا مَنْ لا يَحتاجُ إلى التَّفسيرِ وَ السُّؤالِ ، يا عالِماً بِما في صُدُورِ العالَمينَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلهِ الطّاهِرينَ .

خداوندا! در این روز مرا با اعمال صالح راهنمایی کن و حاجتها و آرزوهایم را برآورده ساز ای کسی که نیازمند شرح و تفسیر حاجات بندگان نیستی، ای خدایی که قبل از اینکه کسی حاجات خود را به تو بگوید، تو به اسرار دل او آگاهی ، اینک درود و سلام خود را بر محمد (ص) و آل او ارزانی فرما!

___________________________

بهترین اعمال


1 - «افضل الاعمال احمزها ; بهترین اعمال مشکل‏ترین آن‏هاست» (1)

2 - «افضل الاعمال ما اکرهت علیه نفسک ; بهترین اعمال چیزی است که انجام آن برایت ناگوار است» (2)

3 - «افضل الاعمال ما ارید به وجه الله ; بهترین اعمال عملی است که برای خدا باشد» (3)

4 - «افضل العمل ادومه و ان قل ; بهترین اعمال آنست که دوام داشته باشد ولو کم باشد» (4)


آثار عمل صالح


1 - رستگاری:

«فاما من تاب و آمن و عمل صالحا فعسی ان یکون من المفلحین‏؛ پس هر کس به درگاه خدا توبه کند و عمل صالح انجام دهد امید است از رستگاران باشد» (5)

2 - حیات طیبه:

«من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة؛ هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا انجام دهد، ما او را در زندگی سعادتمندانه زنده می‏گردانیم» (6)

3 - نشانه مؤمن:

علی علیه السلام: «العمل شعار المؤمن ; عمل شعار (نشانه) مؤمن است» (7)


___________________________

عمل صالح چيست؟

خواسته نخستين امروز، راه يابى به «اعمال صالح» است. «صالحات»، يعنى كارهاى خوب، شايسته، بجا، مفيد و مؤثّر.
هر عمل خوبى، صالح نيست. اعمال خوبِ رو به نتيجه، «صالحات» است. عمل صالح آن است كه فرد و اجتماع را براى رسيدن به سعادت، آماده و نزديك كند.

عمل صالح چند خصوصيت دارد:

1 ـ از «ايمان»، هرگز جدا نيست.
2 ـ حركت و كارى است كه آگاهانه و از روى شعور و ادراك باشد.
3 ـ جهت خدايى دارد و به قصد تقرب به خدا انجام مى گيرد.
4 ـ اثربخش است و لغو و بيهودگى در آن نيست.
5 ـ درحدّ قدرت و امكانات عمل كننده است.
6 ـ متناسب، بموقع و شايسته است (يعنى در رابطه با نيازها وشرايط خاص زمانى ومكانى، انتخاب وعمل مى شود).
7 ـ جهت اجتماعى و رنگ خدايى دارد، يعنى از خود محورى و خودخواهى دور است و در جهت اجتماع و در راه خداست.

پس، ايمان حقيقى، با شناخت نيازها، امكانات، وسايل كار، جهت، ارزيابى موقعيّت، «عمل صالح» را نتيجه مى دهد كه سودمند و بجا باشد و با در نظر گرفتن «اولويّت»ها انجام گيرد.
آنچه در «عمل اسلامى» ارزش آفرين است، زمينه عمل، انگيزه و چهارچوب آن و نيّت است، نه تنها منافع و سود حاصل از آن.
خدا بايد بصيرت دهد تا كار بجا وشايسته انجام دهيم.و ما را امروز، به «عمل صالح»، «هدايت» كند.

خواسته بعد، برآورده شدن حاجتها و تأمين نيازها و تحقّق آمال و آرزوهاست. تأمين اين خواسته هم از قدرت لايزال الهى برمى آيد.

درسى از خداشناسى


دو نياز و خواسته امروز را از خداوند خواسته ايم.
در دعاى امروز، به دو صفت از اوصاف پروردگار اشاره شده است، كه معرفت آموز است. هر دو صفت، در زمينه «آگاهى» خداست.
هم به نيازمان آگاهست، هم به رازهاى نهفته درون سينه هامان.
در دعا كردن و حاجت خواستن، در ارتباط با خدا، نيازى به گفتن نيست، امّا خواستن ما مطلوب اوست.
خداوند، آن قدر كريم است كه حاجتى به سؤال نيست. و چنان آگاه، كه نيازى به شرح و تفصيل نيست.
او زبان حالمان را مى داند، و زبان قالمان را هم مى شنود، و از راز سينه مان هم آگاه است.

در دعايى داريم:
«
إلهى... كَفى عِلمُك عَنِ المَقال، وَكَفى كَرَمُك عَنِ السُّؤال».
مهمّ آن است كه در محور حقّ، حركت كنيم و در شعاع «ولايت اللّه » قرار گيريم،
آنگاه... كارها خود، رو به راه است و نظر خداوند، دستگير سالكان.
به گفته خواجه عبداللّه انصارى:
«الهى!... ابوجهل را از كعبه مى آرى و ابراهيم را از بتخانه.
چون كار به عنايتست، چه جاى بهانه؟!...
ما را هم از دوستان شُمر،... نه بيگانه»!
وقتى سر و كارمان با چنين خدايى است كه:
هم نامه نانوشته مى خواند، هم رازهاى نهفته مى داند،
هم از نيّت ها و خلجانات ذهنى و خاطرات قلبى آگاهى دارد،

اين شناخت، تعهّدزا و عمل آفرين است، چرا كه جهان، جهان حساب است و آخرت، «يوم الدّين» و روز جزاست،
بهشتيان، با ره توشه عمل صالح به بهشت مى روند.
و دوزخيان، با بار گناه، راهى جهنم مى شوند.
پس بايد از خدا خواست كه حاجتمان را برآورد، و آمالمان را تحقّق بخشد و به انجامِ «اعمال صالح» توفيقمان داده، هدايتمان كند.


___________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز هفدهم ماه رمضان


___________________________

پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 7، ص 191.
2- همان، ج 78، ص 69.

3- غرر الحکم، ماده عمل
4- راهنمای تبلیغ، ج 7، جلسه 17.
5- قصص/ 67.
6- نحل/ 97.
7- غرر الحکم، ماده عمل.


مناب
ع
:
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز هجدهم: سحرخيزي و بركات آن, نورانيت دل, در خدمتِ خدا بودن.

دعاي روز هجدهم: سحرخيزي و بركات آن, نورانيت دل, در خدمتِ خدا بودن.

هجده روز را پشت‏ سر گذاشته‏ اى .

چه بركتى است در سحرهاى رمضان، چه نورى است در دلهاى رمضانیان،

و چه لذتى است در پیروى او كه روشنى‏ بخش قلبهاى عارفان است!

________________________________

اللَّهُمَّ نَبِّهني فيهِ لِبَرَكاتِ أسحارِهِ ، وَ نوِّرْ قَلْبي بِضِياءِ أنوارِهِ ، وَ خُذْ بِكُلِّ أعْضائِي إلى اتِّباعِ آثارِهِ بِنُورِكَ يا مُنَوِّرَ قُلُوبِ العارِفينَ .

خداوندا! در این روز مرا با اعمال صالح راهنمایی کن و حاجتها و آرزوهایم را برآورده ساز ای کسی که نیازمند شرح و تفسیر حاجات بندگان نیستی، ای خدایی که قبل از اینکه کسی حاجات خود را به تو بگوید، تو به اسرار دل او آگاهی ، اینک درود و سلام خود را بر محمد (ص) و آل او ارزانی فرما!

________________________________

برکات ماه مبارک رمضان


1 -
غفران الهی:

پیامبر اسلام:«
من ادرک شهر رمضان فلم یغفر له فابعده الله؛ کسی که ماه رمضان را درک کند و خدا او را نبخشد، از رحمت‏ خدا دور است»

2 -
استجابت دعا:

«
دعائکم فیه مقبول؛ دعای شما در این ماه مستجاب است»

3 -
بسته شدن درهای جهنم:

«
تغلق فیه ابواب النیران و یفتح فیه ابواب الجنان، در این ماه درهای جهنم بسته و درهای هشت‏ باز می‏شود»

4 -
ایمنی از مکر شیاطین:

«
قد وکل الله بکل شیطان مرید سبعة من الملائکة فلیس بمحلول حتی ینقضی شهرکم هذا؛ خداوند بر هر شیطانی که قصد شما بکند هفت ملک می‏گمارد. او را توان نفوذ در شما نیست تا ماه مبارک رمضان تمام شود»

5 -
قبول شدن اعمال:

«
عملکم فیه مقبول؛ عمل شما در این ماه مورد قبول است.»

6 -
نفس‏ها تسبیح است:

«
انفاسکم فیه تسبیح؛ نفس کشیدن‏های شما در آن ماه تسبیح است.»

7 -
خواب عبادت است:

«
نومکم فیه عبادة؛ خواب شما در این ماه عبادت است.» (1)

________________________________

در نگاه روشن شب زنده داران

كاروانى از نور، روان است، به سرعت برق مى گذرد، به تابندگى خورشيد، به سرشارى چشمه ساران، به بركت رمضان... و فقط يك «لحظه» بيدارى، كار عمرى را مى سازد، و يك «آن» توجّه، بركتهاى ساليان را به همراه دارد.
آنچه لازم است، «توجّه» است، و هشيارى!
«انتباه» است و بيدارى و درك «لحظات اللّه ».
گرفتن آن برق هاى معنوى، و نفوذ دادن در رگهاى جان است و عمل كردن به رهنمود قرآنى كه: «وَبِالأسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ».[2]
سحرهاى رمضان، همه بركت است. «بركت»، يعنى خيرفراوان و نيكى جاودان، «بركت»، ارزشهاى ماندگار است،
آنكه خواب را در ديدگانش مى شكند و چند مشت از آب بيدارى به صورت مى زند، خواب را از چشم خويش گرفته، و بيدارى را در آن مى نشاند، آشناى با بركات سحرگاهى است.
آنكه كام را با ياد خدا شيرين مى كند و دل را با ذكر حق، آرامش مى بخشد و صورت را در برابر پرتو معارف قرآن و معنويات رمضان مى گيرد، و دست و زبانش را خدايى مى كند،
آنكه از بستر گرم و نرم خواب ناز برمى خيزد،
و شب تار را، با زمزمه مناجات، با نواى نيايش، با فروغ ديدار، با روشنايى حضور...روشن مى كند، او، به بركات سحر دست يافته است.
چنين سحرخيزى، اراده اش تقويت مى گردد، از روزمرّگى مى رهد و عادت هر روزه را مى شكند.
«بركات اسحار» چه مى خواهى باشد؟!
اگر آن «تنبّه» و هشيارى را داشته باشى، سحرهاى رمضان، همه نور است و همه ضياء، و بنده، مفتون جلوه اللّه است و سرگشته جذباتِ حق!


دلى ز«بارقه» روشن


بى شك، رمضان، ماه نور و روشنايى است.

ماه تجلّى بيشتر خداوند بر كائنات، ماهى است كه «شب قدر» را در دامن دارد. شبى كه بيداردلان بيدار ديده، طاعتى افزون تر و نيايشى عاشقانه تر دارند.
شبى كه بصيران، آن را «زنده» نگه مى دارند، با ياد خدا، با مناجات و دعا، با تلاوت قرآن، با نماز شب، با اشگ، با خون، با سوختن، گداختن، رفتن، رسيدن، وصال!
در شبها و سحرهاى اين ماه نورانى، لحظه ها تابندگى خاصّى دارند، زبان ها، عطر «ذكر» دارند و بوى «خدا» مى دهند. دستها، بوى تسبيح دارند و استغفار و «مصحف».
بايد دل را به روى اين خورشيد گرفت، بايد دريچه اى از جهان نور به تاريكخانه قلب گشود، بايد شوق پرواز داشت و فيض ديدار را آرزو كرد، بايد قلب را از آلودگيهاى كبر، منيّت، خودخواهى، هوى پرستى، هوس رانى، كينه توزى، غرور و ريا، پاك كرد، تا جلوه هايى از تواضع، خداجويى، اخلاص، عفو، عبوديّت، خشيت و خشوع، خوف و رجا و خضوع، بر آن بتابد.
در فراز دوّم نيايش امروز، از خداوند «نورانيّت قلب» را خواسته ايم.
آرى...قلب هم تيره مى شود، از «گناه»،
تاريك و بى فروغ مى شود... از «غفلت»
سرد و ظلمانى مى شود...از «نفس پرستى».
از ديگر سو، «روشندلى»، موهبتى است بزرگ كه اگر خدا لطف كند و دست نوازش بر سر بنده بكشد و بارقه اى از فروغهاى جاودان و ابدى حيات و معنويّت بر دلش بتاباند، همه عمر زنده گردد، به حياتِ آدميّت!...
و عجيب دنيايى است دنياى «دل»، با ويژگيها و اوصاف عجيب! دل آزرده، دلسوخته، دل آشفته، دل آگاه، دلبسته، دل افسرده، دلشكسته، دلشاد، دلخوش، دلخون، دلداده، دل مرده، دلتنگ، دل گرفته و...
همچنين تنگدل، سنگدل، تيره دل، روشندل، پاكدل، بيماردل، شوريده دل، سيه دل، بيداردل، خرّم دل، و...[3]
اين تركيبات ادبى، نشان دهنده دنياى شگفت و تو در توى قلب انسان است. چه خوب كه انسان توفيق يابد از تيره دلى به روشندلى برسد، و از دلمردگى، به زنده دلى، و از بيماردلى به بيداردلى...
آرى...نور قلب، با آگاهى است، با بصيرت و معرفت است، با يقين و ايمان است، با اطمينان و ذكر است.

«تن» در خدمت «جان»


سوّمين خواسته امروز، آن است كه تمام اعضاء و جوارح، در استخدام «بركات سحر» و فروغ رمضان باشد و اين، در صورتى ميسّر است كه:


«زبان» بر گفتن حق و ياد خدا و ترك زشتى ها بگردد،

«گوش» راهى براى ورود حكمت، به خانه دل شود،
«چشم»، به روى حرام و ناروا بسته باشد،
«پا»، به سوى ناروا و گناه نرود،
«دست» به ستم گشوده نگشته و به حرام دراز نشود،
«شكم»، انبار حرام و كانون حرص نگردد،

چه چيزى جز «تقوا» و پرهيزكارى مى تواند رعايت اين حقوق را در اعضا و اندام تضمين كند؟!

هريك از اعضا بر ما حقّى دارد و ما موظّفيم به رعايت آنها.
اگر لحظه اى دست و پا و چشم و گوش و زبان را به حال خود رها كنيم و زيرپوششى از خداترسى و حفاظى از ايمان و نگهبانى از «خوف» قرار ندهيم، همين اندام و اعضا كه مى توانند عامل رشد و وسيله سعادت گردند، به ابزار تباهى و اسباب سقوط تبديل مى گردند و به قول معروف:
به جاى آنكه قاتق نان شوند، قاتل جان مى گردند و به جاى آنكه بسازند، مى سوزند، و به جاى آباد كردن، ويران مى كنند و به جاى «عروج» دادن، به «هبوط» و «سقوط» مى كشند.
دعاها، عامل رشد و نمازها، وسيله قرب است.
شب زنده دارى ها، احياگر جان است و «كفّ نفس»ها، عامل بالندگى اراده در جهت خدايى و دور شدن از وادى حيوانيت.
از خداوند بخواهيم، بار ديگر و چندبار، كه نسبت به بركتهاى سحرها، بيدارى عطا كند و از فروغ اين ماه بر دلهايمان بتاباند و اعضايمان را در استخدام پيروى از آثار اين بركت ها و فروغهاى جاودانه، بكار گيرد، از خدايى كه نور است، و روشنى بخش دلهاى عارفان است.


________________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز هجدهم ماه رمضان


________________________________

پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 96، ص 356. خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
2 ـ ذاريات، آيه 18.
3 ـ در حديث است: چشم بى اشك نشانه قساوت دل است و قساوت دلهم پيامد گناه است: ما جَفّتِ الدُّمُوع اِلاّ لِقَسوَةِ القُلوبِ و ما قَسَتِ القلوبُ الاّ لِكثرةِ الذّنوب ميزان الحكمه، ج 5 ص 239.


مناب
ع
:
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز نوزدهم: مفهوم بركت, بركات اين ماه, انجام كار خير, ملاك كارها قبولي خداست.

دعاي روز نوزدهم: مفهوم بركت, بركات اين ماه, انجام كار خير, ملاك كارها قبولي خداست.

امروز نوزدهم رمضان است.

تنها خدا مى ‏داند بر ما چه گذشته و قدرمان چه بوده.

اى هدایت‏ كننده مهربان به سوى حقیقت آشكار، راهنمایمان باش!

__________________________

اللَّهُمَّ وَفِّر فيهِ حَظّي مِن بَرَكاتِهِ ، وَ سَهِّلْ سَبيلي إلى خيْراتِهِ ، وَ لا تَحْرِمْني قَبُولَ حَسَناتِهِ يا هادِياً إلى الحَقِّ المُبينِ .

خداوندا! در این روز بهره مرا از برکاتش فراوان گردان و به سوی خیراتش راه مرا سهل و آسان ساز و از حسنات مقبولش مرا محروم مساز، ای هدایت کننده به سوی دین و حق روشن!

__________________________


شایستگان هدایت


1 - مؤمن:

«من یؤمن بالله یهد قلبه؛ ‏کسی که به خدا ایمان بیاورد خدا او را هدایت می‏کند» (1)

2 - توبه کننده:

«یهدی الیه من اناب‏، هر کس به سوی خدا باز گردد خدا او را هدایت می‏کند» (2)

3 - مستمسکین به خداوند:

«من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم‏؛ هر کس به دین خدا متمسک شود، به راه راست هدایت ‏یافته است» (3)

4 - مجاهدین:

«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ آن‏ها که در راه ما کوشش کنند محققا آن‏ها را به راه خویش هدایت می‏کنیم» (4)

5 - اهل تقوی:

علی علیه السلام: «هدی من اشعر قلبه بالتقوی‏؛ آنکه قلبش تقوی را درک کرد، هدایت‏ یافت» (5)

6 - صابران:

علی علیه السلام: «هدی من ادرع لباس الصبر والیقین؛ هدایت‏یافت آنکه لباس صبر و یقین پوشید» (6)

7 - مخلصین:

علی علیه السلام: «هدی من اخلص الایمان؛ آنکه ایمان خود را خالص نمود هدایت ‏یافت» (7)


بهترین وسیله هدایت


1 - قرآن :

«ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم‏؛ همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه هدایت می‏کند» (8)

2 - اهل بیت پیامبر:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «انی تارک فیکم الثقلین ما ان اخذتم به لن تضلوا; کتاب الله و عترتی؛ من دو چیز گرانبها در میان شما به امانت می‏گذارم، تا وقتی که پیرو آن‏ها باشید هرگز گمراه نخواهید شد; قرآن و اهل بیتم» (9)

__________________________


گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟


عيساى مسيح عليه السلام گفته است:


«زراعت، در زمين هموار مى رويد، نه بر صخره و دشت بلند، حكمت هم چنين است، حكمت، در قلب انسان متواضع، آباد مى شود، ولى در دلهاى كبرآلود، به آبادانى نمى رسد. مگر نمى دانيد كسى كه سرش را تا سقف بلند كند، سرش شكافته مى شود (در برخورد با سقف)، امّا آنكه سرش را از سقف پايين بگيرد، از سايه اش سود مى برد. تواضع نيز چنين است، هركه براى خدا فروتنى نكند، خدا پايينش مى كشد،امّا آنكس كه بخاطر خدا «تواضع» كند،خداوند بالا برده، رفعتش مى بخشد...».

خداوند، فيّاض است و كرم، كار اوست، دوست دارد بندگانش را بنوازد و عطا كند، دوست دارد خواستاران، بر سر سفره عطايش بنشينند و از «بركات» اين ماه، «حظّ» فراوان برند.
زيانكار، آنكه از اين خرمن كم بردارد، و غافل، آنكه به اندك، راضى شود.

از خدا بخواهيم بهره ما را از بركاتش افزون كند، چرا كه از جانب او، بخلى نيست و هرچه بيشتر عطا كند، چيزى از او كم نمى شود. اين بسته به همّت ماست كه از او چه بخواهيم و چه اندازه بخواهيم، او هم به همّت و بلند نظرى ما مى نگرد. هرچه بلندنظرتر باشيم و همّتمان در خواستن بركت و بهره از خدا بيشتر باشد، اين نشانه معرفت و شناخت افزون تر ماست و هركس خدا را بهتر بشناسد، بيشتر دوستش مى دارد و هركه خـدا را دوست بدارد، خدا هم به او محبّت مى كند: «
يُحِبُّهُم وَيُحِبُّونَهُ». (مائده، آيه 54)
اين محبت متقابل، ارزش بزرگى است كه دست يافتن به آن، كار هركس نيست.
از لطف عميم و كرم گسترده حق، بايد بيشتر خواست، كه محروميّت درد بزرگى است...

راه آسان و هموار


رسيدن به خيرات اين ماه، گذر از گردنه هاى صعب العبورى را در پيش دارد. بايد با بسيارى نيروها و غرايز، دست و پنجه نرم كرد، با هواهاى نفس مبارزه نمود، بر شهوات مهار تقوا زد، بر غضب، لجام اختيار نهاد، دهان را از ناشايستى ها مهر كرد، شكم را از حرام، بازداشت، ديده را از گناه پوشاند، دست را از خطا نگه داشت و...

اينها همه مقدّمه است تا به «تقوا» برسيم.

«تقوا»، همان خصلت نيك و فضيلت ارزنده اى است كه در پيامد روزه مطرح شده و خداوند، انگيزه واجب كردن روزه را، رسيدن مؤمنان به تقوا دانسته است و در قرآن كريم آمده است: «
بر شما هم ـ همانندِ پيشينيان شما ـ روزه لازم و واجب شد، در روزهايى خاص، شايد كه به تقوا برسيد» [10]... آرى، شايد!

و اگر به تقوا برسيم، مصونيّت از گناه خواهيم يافت.


دست و ديده و چشم و نگاهمان در اختيار «عقل» و دين خواهد بود. زبان و گوشمان، مطيع فرمان حق خواهد شد،
عفـت و پـاكى، در دلمان و در زندگيـمان، خانه خـواهد كرد،اهل انفاق و ايثار و مواسات با برادران دينى خواهيم گشت، به جهاد و دفاع و امر به معروف و نهى از منكر خواهيم پرداخت،از مال و جان خويش، در راه محرومان، مايه خواهيم گذاشت،گرسنگان را سير كرده، برهنگان را خواهيم پوشاند، شب زنده دارانى خداترس و متهجّدانى خاشع خواهيم بود، تلاشگرانى صادق و مردم دوست خواهيم شد، اهل «ذكر» و «تهجّد» و «تلاوت قرآن» خواهيم گشت، نماز و نياز و رازمان، همه با روح و معنويّت خواهد شد.

اينها همه، احتياج به هموار شدن راه، برطرف شدن موانع، رفع مشكلات، و در يك كلمه «تسهيل سبيل» دارد.


آن آسان شدن راه براى رسيدن به اين مقصودها چه مى خواهد؟


هشيارى، سخاوت، ايثار، جهاد با نفس، كنار گذاشتن تنبلى و سستى، رهاكردن خودخواهى و تن پرورى، آزاد شدن از وابستگى و رها گشتن از تعلّقات دنيايى، و... بالأخره:... «توفيق الهى»


تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد!


از ما عبادت كردن، نماز خواندن، روزه گرفتن، و از خدا، پذيرفتن و قبول كردن!...

اگر يك «طاعت»، از روى صدق و اخلاص به جاى آوريم و خداوند آن را از ما بپذيرد، براى ما بس است. ولى خداوند، از چه كسى مى پذيرد؟ ـ از متّقين ـ

(اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّه ُ مِنَ المُتَّقين: خداوند، تنها از تقوا پيشگان مى پذيرد.)[11]

به قول خواجه عبداللّه :
«كار، نه با حسن عمل است،كار، در «قبول» ازل است!...»
اگر طاعت و عباداتمان مورد قبول درگاهش قرار نگيرد، رنجى بيهوده و تلاشى بى ثمر كرده ايم.

آنچه باعث قبولى است، «اخلاص» است.

كار براى خدا كردن، نه براى خود كردن، و نه براى خلق كردن، نه بخاطر پسند مردم و جلب و جاهت و كسب اعتبار!... كه در آن صورت، موجب محروميت از قبول حسنات است و چه زيانى از اين بالاتر؟!...
اين نياز را از خدايى خواسته ايم كه رهنماست، رهنما به سوى حق آشكار، و خود ذات خداوند، روشنترين حق و آشكارترين چهره عظمت و هستى است.

__________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز نوزدهم ماه رمضان


__________________________

پی نوشتها:
1- تغابن/ 11.
2- رعد/ 27.
3- آل عمران/ 101.
4- عنکبوت/ 69.
5- غرر الحکم، ماده هدی.
6- همان.
7- همان.
8- اسراء/ 9.
9- معالم المدرستین، ص 48.
10 ـ بقره، آيه 183.
11 ـ مائده، آيه 27.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيستم: اعمال صالح‌ درهاي بهشت است, گناه از دروازه جهنم است, تلاوت و انس با قرآن, آرامش در سايه ايمان.

دعاي روز بيستم: اعمال صالح‌ درهاي بهشت است, گناه از دروازه جهنم است, تلاوت و انس با قرآن, آرامش در سايه ايمان.

بیست روز از رمضان مى ‏گذرد.

فرصت مناجات را از دست مده...

از او كه آرامش را در دلهاى مؤمنان فرو مى‏ فرستد طلب گشایش درهاى بهشت را براى امشب و همیشه بنما!

_________________________

اللَّهُمَّ افْتَحْ لي فيهِ أبوابَ الجِنان ، وَ أغلِقْ عَنَّي فيهِ أبوابَ النِّيرانِ ، وَ وَفِّقْني فيهِ لِتِلاوَةِ القُرآنِ يامُنْزِلَ السَّكينَةِ في قُلُوبِ المؤمِنين .

خداوندا! در این روز بر روی من درهای بهشت را بگشا و درهای آتش دوزخ را به رویم ببند و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما، ای فرود آرنده وقار و سکینه بر دلهای اهل ایمان!

_________________________

آثار تلاوت قرآن


1 - بهره‏مندی از پاداش‏های الهی:

«ان الذین یتلون کتاب الله ... یرجون تجارة لن تبور؛ آنان که کتاب خدا را تلاوت می‏کنند امید تجارتی دارند که زیان و زوال ندارد» (1)

2 - شکوفایی ایمان:

علی علیه السلام: «لقاح الایمان تلاوة القرآن؛ شکوفایی ایمان با قرآن خواندن است» (2)

3 - همنشین تنهایی:

علی علیه السلام: «من انس بتلاوة القرآن لم توحشه مفارقه الاخوان؛ هر که به تلاوت قرآن انس بگیرد، جدایی از دوستان، او را به وحشت نمی‏اندازد» (3)


آداب تلاوت قرآن



1 - پاکی و نظافت دهان:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «طیبوا افواهکم فان افواهکم طریق القرآن؛ دهانهای خود را پاکیزه نگه دارید، زیرا دهان‏های شما راه قرآن است» (4)

توضیح: مراد از پاکی، پاکی ظاهری و باطنی است; یعنی هم مسواک زدن و هم پرهیز از گناهان زبانی مانند غیبت و دروغ و ... .

2 - تدبر:

«افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها؛ آیا به آیات قرآن نمی‏اندیشند؟ یا [مگر] بر دل‏هایشان قفل‏ها نهاده شده است؟» (5)

3 - خشوع:

«الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله‏؛ آیا نوبت آن نرسیده که گرویدگان دل‏هایشان به یاد خدا خاشع گردد؟» (6)


_________________________


بهشت به «بها»ست، نه به «بهانه»

بهشت، جاى صالحان و پاكان است، بهاى بهشت، «عمل صالح» است،
درهاى بهشت، از طريق «تقوا»، «جهاد»، «طاعات» و «صالحات» به روى انسانها گشوده مى گردد.
اگر در دعاى امروز، از خداوند گشايش درهاى بهشت را به روى خودمان درخواست كرده ايم، بايد برگ ورود به بهشت را هم فراهم كنيم. جواز ورود به بهشت جاودان، اعمال نيك و طاعتِ خدا، اطاعت از رسول، انجام واجبات، ترك محرّمات، خدمت به مردم و دورى از ستم است.

بهشت، در مقابل «عمل» است و عمل، برگ تردّد و جواز ورود به بهشت است.
اگر سراى آخرت و خانه بهشت برايمان مهيّا شود، در سايه كارهاى نيكى است كه در اجراى فرمان خدا انجام مى دهيم.
سنگ ها، آجرها و مصالح ساختمانى خانه آخرت، و قصرهاى بهشتى از صالحات و حسنات اين دنياى ما، تأمين مى شود.
دنيا، مزرعه آخرت است، «زندگى، زراعت وجودى انسان است، و هر كسى دهقانِ بذر «خويشتن» است».

جهان برپايه حساب و كتاب است، نه بيهوده.
وقتى كه هستى «عبث» نيست و سرانجام بشر، رجعت «الى اللّه » است، پس فرجامى دارد، خوب يا بد، نعمت يا نقمت، بهشت يا دوزخ، سايه سار جنّت، يا شعله هاى سوزان جهنّم خدا.
همسايگى پيامبران و امامان و اولياء و خوبان، يا همخانگى فراعنه و طواغيت و نِرون ها و شدّادها و جلاّدها و ستمگران تاريخ،
جوار رحمت حق، يا عذاب شديد خدا.
آنچه انسان را به يكى از اين دو سرنوشت نيك و بد مى كشد، رعايت يا عدم رعايتِ «بايد»ها و «نبايد»هايى است كه در اسلام، توسّط وحى و از زبان رسول خدا و ائمه اطهار عليه السلام و فقهاى دين و مكتبداران متعهّد بيان شده است.

رسول خدا در «حجّه الوداع»، خطاب به مسلمين فرمود:
«اى مردم!... هرچه كه شما را به بهشت نزديك مى كند و از آتش، دور مى سازد من شما را به آن فرمان دادم، و آنچه كه شما را از بهشت دور كرده و به آتش نزديك مى كند، شما را از آن نهى كردم..

و... چه راهنمايى بهتر از قرآن، در اين زمينه!
پس راه ورود به بهشت را هم از قرآن كريم بياموزيم.


درهاى جهنّم


با ملاحظه آيات قرآن، و بررسى آياتى كه براى جمعيّت ها و افرادى وعده آتش مى دهد، مى توان پى برد كه «درهاى جهنّم» كدام است...[7]
وعده هاى آتش در قرآن براى افراد زير بيان شده است:
كافران، تكذيب كنندگان آيات خدا، مستكبرين، زراندوزان كه انفاق نمى كنند، ستمگران، منافقين، مشركين، و... كسانى ديگر.
همچنين در آيات، بهشت را براى كسانى همچون: «صابرين»، «متّقين»، «عمل كنندگان»، «شهيدان»، «توكل كنندگان» و «مطيعان خدا و رسول» و... بيان كرده است.
براى بسته شدن درهاى جهنّم به روى خود، بايد از «كفر» و «استكبار» و «زراندوزى» و «احتكار» و «گرانفروشى» و «تكذيب آيات و انبياء»، دورى كرد.
هرگناه، درى به دوزخ است، و هر طاعت، بابى به سوى بهشت برين.
پس... اى خدا! جنّت به «بها» مى دهى، نه به «بهانه».
گنهكاران و شرك آلودگان و ظالمين را به دوزخ مى فرستى.
آتش دوزخ، فراورده اى است از اعمال خود ما... عذاب جهنّم همه دستاورد عصيانها و نافرمانيهاى بندگان است...«بِما كَسَبَتْ اَيديهِم» است.

در خدمت قرآن بودن


در حديث نبوى است:

«نَوِّرُوا بُيُوتَكُم بِتِلاوَةِ القُرآن»...[8]

خانه هاى خود را با تلاوت وقرائت قرآن، روشن كنيد.
قرآن، پيام آسمانى توحيد و مرامنامه عملى يك مسلمان است،مجموعه سخنان خداوند و وحى الهى است،دستورالعمل امّت اسلامى و قانون زندگى و انديشه، كتاب علم و فقه و فكر، كتاب بشارت و انذار، كتاب جهاد و اجتهاد است.
قصّه آموزنده و عبرت انگيز دارد،شفاى دلها وفروغ جانهاوروشنى بخش انديشه هاست،كتاب الهام و اشراق و معرفت و شناخت است،پيام هميشه زنده آسمانى و سروش جاويدان و مشعل حياتبخش است،بايد آن را خواند، فهميد و عمل كرد و بر سرگذاشت و نصب العين قرار داد.

در حديث است:
اگرمى خواهيد خداوند با شما سخن بگويد، قرآن تلاوت كنيد، و اگر مى خواهيد شما با خدا گفتگو كنيد، نماز بخوانيد.
اداى نماز و تلاوت قرآن، نقش رابط بين خالق و مخلوق و عبد و مولى را ايفا مى كند. جفاى به قرآن است اگر روزها بر ما بگذرد و ما اين كتاب مقدس را پيش چشم خود نگشاييم و گوش جان به پند خـدايى آن ندهيم. در ماه رمضان كه توصيه به تلاوت قرآن شده، بايد بر قرآن خوانى خود بيفزاييم.[9]
به قرآن ستم كرده ايم اگر در «رمضان» كه بهار قرآن است، با قرآن انس كمترى داشته و به سراغش نرويم.
بايد در خدمت قرآن بود و تا مى توان قرآن خواند.[10]
قرآن، كتاب هميشه است ، كتاب همه جا و كتاب همه است ،هركس به فراخور استعدادش، به قدر ظرفيّتش، به اندازه كشش ذهنى و قدرت درك و فهمش از اين «پيام» بهره مى گيرد.
قرآن، ـ بفرموده امام صادق عليه السلام ـ «هميشه شاداب و زنده است و نزد هر قومى با طراوت است، زيرا براى قوم خاص و نسل معيّن و زمان خاصّى قرار داده نشده بلكه كتاب همه و هميشه است و تا قيامت، شاداب و زنده است...»[11]
پس بايد از خدا توفيق «تلاوت» آن را در اين ماه خواست، تا فاصله ما از قرآن، كمتر شود و در ماه رمضان كه بهار قرآن است،[12] دل و جان بهارى شود.

آرام بخش دلها


نيايش و نيازمان را با خدايى مطرح كرده ايم كه در دلهاى مؤمنين، آرامش و وقار را نازل مى كند.
دلى كه به ياد خدا باشد، از «اطمينان» و «سكون» برخوردار است،قلبى كه با نور حق روشن شده باشد، از اضطراب و وحشت و نگرانى و ترس و يأس، دور است.
اضطراب هاى درونى، از ابهام آينده است، از نامعلومى وضعيّت، از بلاتكليفى، از سر درگمى، از «شكّ» و «ديرباورى» است.
امّا مؤمن، به خاطر ايمان، و صدق و اخلاصش، داراى «يقين» است.
«يقين» هم آرام بخش است. «ايمان» هم، اطمينان مى آورد.
و «عقيده توحيدى» مايه سكينه و وقار است. خداوند، اين آرامش را در دل مؤمنين فرود مى آورد: «هُوَ الَّذى اَنزَلَ السَّكينَةَ فى قُلُوبِ المُؤمِنينَ...»[13]
از خدا بخواهيم آن دريا دلى را، آن آرامش خاطر و يقين و «سكون» را.


_________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیستم ماه رمضان



__________________________


پی نوشتها:
1- فاطر/ 29.
2- غرر الحکم، ماده تلی.
3- همان.
4- کنزل العمال، خ 2752.
5- محمد/ 24.
6- حدید/ 16.
7 ـ قرآن براى دوزخ هفت در بيان مى كند كه بخشى از دوزخيان سهم هريك از آن درهايند: «لَها سَبعَةُ أبوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنهُم جُزءٌ مَقسُومٌ» حجر، آيه 44.
8 ـ بحارالأنوار، ج 89 ص 200.
9 ـ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: أكِثروا فيه من تلاوة القرآن شهراللّه ، ص 192.
10 ـ فَاقرؤا ماتيسّر مِن القرآن مزّمل، آيه 20.
11 ـ اِنّ اللّه تبارك و تعالى لم يجعله لزمانِ دونَ زمانٍ ولا لِناسٍ دونَ ناسٍ، فهو فى كلّ زمانٍ جديدٌ و عندَ كّل قومٍ غَضٌّ الى يوم القيامة جامع الاخبار و الاثار، ج 1 ص 169.
12 ـ لِكّل شى ءٍ ربيعٌ و رَبيعُ القرآنِ شهرُ رمضان امام باقر عليه السلام،كافى2/630.
13 ـ فتح، آيه 4.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و یکم: کسب رضای الهی، نجات از سلطه شیطان و نفس امّاره، در طلب بهشت بودن.

دعای روز بیست و یکم: کسب رضای الهی، نجات از سلطه شیطان و نفس امّاره، در طلب بهشت بودن.

قدرى دیگر گذشت ، امروز بیست و یكم رمضان است.

راه تسلط شیطان را بر خود ببند و دلیلى براى رسیدن به خشنودى او بیاب!

________________________________________


اللَّهُمَّ اجْعَلْ لي فيهِ إلى مَرضاتِكَ دَليلاً ، و لا تَجعَلْ لِلشَّيْطانِ فيهِ عَلَيَّ سَبيلاً ، وَ اجْعَلِ الجَنَّةَ لي مَنْزِلاً وَ مَقيلاً ، يا قاضِيَ حَوائِج الطّالِبينَ .

خداوندا! در این روز مرا به سوی رضا و خشنودی خود راهنمایی کن و شیطان را بر من مسلط مگردان و بهشت را منزل و جایگاهم قرار ده ای برآوردنده حاجات طالبان معرفت و مشتاقان حقیقت!

________________________________________


شیطان و انسان :


قرآن کریم: «ان الشیطان للانسان عدو مبین‏؛ بدرستی که شیطان برای انسان دشمن آشکاری است.» (1)


کسانی که از شر شیطان مصونند :


1 - مخلصین:

«قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین‏؛ شیطان می‏گوید: به عزت و جلالت که همه آن‏ها را فریب دهم جز مخلصین را.» (2)

توضیح: مخلص کسی است که در صدد اخلاص خود است و سعی دارد اعمالش خالصانه باشد و مخلص کسی است که با اعمال خالصانه به مقامی می‏رسد که خداوند او را برای خودش خالص می‏گرداند.

2 - مؤمنین:

«انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا؛ به درستی که شیطان بر مؤمنین (واقعی) تسلطی ندارد.» (3)

3 - فرد با انصاف

4 - کسی که در مصائب، جزع و ناله نکند.

5 - راضی به قسمت الهی

امام صادق علیه السلام فرمود: «قال ابلیس: خمسة لیس فیهن حیلة و سائر الناس فی قبضتی ... و من رضی لاخیه المؤمن ما یرضاه لنفسه و من لم یجزع علی المصیبة حتی تصیبه و من رضی بما قسم الله له ولم یهتم لرزقه؛ ابلیس گفت: مرا به پنج کس راه نفوذ نیست و بقیه مردم در دست من هستند ... [و از جمله آن‏هاست ]کسی که آنچه بر خود می‏پسندد برای برادرش بپسندد، کسی که در مصائب جزع و ناله نکند و صبر نماید، کسی که به قسمت‏خدا راضی باشد و غم روزی نخورد.» (4)

________________________________________


راهنمايان ...

اگر خداوند، «چگونه بودن» خاصى را از ما خواسته است، «راه» رسيدن به آن را هم، او خود بيان كرده است و براى رسيدن به آن هدف كه رضايتش را جلب كند، «دليل» و «راهنما» قرار داده است.
«حجّت»، دليل و راهنماى خدا براى رسيدن به سرمنزل مقصود است.
حجّت هاى نهان و آشكار، حجج ظاهره و حجج باطنه...

عقل و خردى قرار داده، كه نيك و بد را بشناسيم (پيامبر درونى). و انبيايى فرستاده، كه فراتر از انديشه هاى بشرى، راهنمايى مى كنند، و جز راههاى زمينى، بشر را به راههاى آسمانى و مسالك رشد والا، رهنمون مى شوند.
قرآن، راهنماى ديگرى است از سوى كردگار، كه انسان را به بالا مى برد.
امامان، راهنمايان ديگرى اند در كنار كتاب خدا، كه مفسّر قرآن و مبيّن احكام و هادى سبيل و بهترين دليل اند.
پس بايد از خدا در پيمودن اين راه، راهنما خواست، وگرنه زمينه گم كردن راه فراوان است.

در زيارت جامعه، ائمّه شيعه را بعنوانِ: «پيشوايان هدايت» و «مشعل هاى تاريكيها» و «نشان هاى تقوا» و «حجت هاى خدا» مى شناسيم.
در حديث معروف پيامبر، سالار شهيدان حسين بن على عليه السلام بعنوان «چراغ هدايت» و «كشتى نجات» معرفى شده است: «اِنَّ الحُسَينَ مِصباحُ الهُدى وَ سَفينَةُ النَّجاة».
و در سخن مشهور پيامبر، ـ حديث ثقلين ـ امّت اسلام، به پيروى از دو وزنه سنگين، كه دو شادوش هم و در كنارهمند، سفارش شده، يعنى «قرآن» و «عترت» و پيامبر فرموده است اگر به اين دو چنگ بزنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد: «اِنْ تَمَسَّكتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا اَبَداً».

پس راهنما خواستن از خدا، در خدمت و طاعتِ قرآن و اهل بيت بودن را مى طلبد، و مطيع عقل و دين و انديشه و ايمان بودن را درپى دارد و خدا از طريق اينان، و گاهى هم با دستى از لطف و هدايتى از غيب، راه مى نمايد و به سوى مرضاتش هدايت مى كند.

ولايت شيطان

خواسته دوم امروز، نيفتادن در دام شيطان است.
شيطان، با افسونهايش، با تزويرها و دروغهايش، با وسوسه ها و اغواهايش، با فريبها و تزيينهايش، سعى در گمراه ساختن انسان دارد.[5]
سوگندى است كه در آغاز خورده، و قسم ياد كرده كه تمامى بندگان را گمراه كند، ـ مگر مخلصين را ـ [6]
كه مخلصين، در سايه ولايت خدا و سلطه پروردگارند و شيطان را براى نفوذ در دل و دين آنان، راهى نيست.
كس كه در ذهن و زندگى، در انديشه و عمل، در گرايشها و تمايلات، در جهت گيريها و پيروى از خطوط در مسيرى حركت مى كند كه شيطان مى خواهد، او تحت ولايت شيطان قرار گرفته است. در تور و شبكه اى نامرئى گرفتار شده است كه سرنخ دست ابليس وسوسه گر است و به هرجا كه بخواهد مى كشد.
هاى شيطان، رنگارنگ و شبكه هاى صيد ابليس، گوناگون است، مخفى، فريبنده، اغواگر و مزوّرانه است.

بايد راه نفوذ شيطان را به «دل» بست.
اگر شيطان در دل نفوذ نكند، در زندگى هم وارد نمى شود. چرا كه «قلب» دريچه نفوذ است.
هم «جنود الهى» و هم «جنود ابليسى» از طريق دل وارد مى شوند.
گوش دل، يا شنواى سروش ربّانى است، يا پذيراى وسوسه هاى شيطانى.
پس بايد دربان قلب بود... و از ورود بيگانه جلوگيرى كرد.[7]

منزلگاه جاودانِ بهشت

در دعاى امروز هم، خواسته نهايى مان، بهشت است.

در عالم واقع هم، بهشت، آخرين منزل و قرارگاه است.جايى است براى اقامت و ماندن، نه عبورى و موقّتى.بهشت، «دارالقرار» است، خانه «عَدن» و قرارگاه ابدى است.
راهنمايان الهى، ما را به رضاى حق، مى كشند. رضاى حق، ما را از چنگ شيطان نجات مى دهد و عمل بر طبق رضاى خدا و دورى از نفوذ شيطان، «بهشت برين» را در پى دارد.
پس بايد از خدايى كه برآورنده «حاجات الطالبين» است درخواست كرد تا ما را به اين فرجام نيك برساند. بايد خواست ! تا رسيد.

________________________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


تصویر زمینه روز بیست و یکم ماه رمضان


________________________________________

پی نوشتها:
1- یوسف/ 2.
2- نساء/ 83.
3- نحل/ 99.
4- بحار الانوار، ج 78، ص 9.
5 ـ ويُريد الشيطانُ اَن يُضِلّهم ضلالاً بغيداً نساء، آيه 60 نيز: انعام 43، اعراف 20 و 27، انفال 48، اسراء 64، فرقان 29، غل 24 و... دهها آيه ديگر.
6 ـ ص، آيه 83.
7 ـ نشناخته را محرم هر راز مكن قفل دل خود بر همه كس باز مكندر قلّك دل براى آينده خويش جز عشق خدا و دين پس انداز مكن برگ و بار، محدثى، ص 300


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:




 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز بیست و دوم

روز بیست و دوم

براى بیست و دومین بار او را بخوان :

اى پاسخ دهنده دعاى درماندگان، فضل و بركت‏ خود را بر ما نازل فرما وما رادر دل رضوانت‏ ساكنمان گردان!

_____________________________

اللَّهُمَّ افْتَحْ لي فيهِ أبوابَ فَضْلِكَ ، وَ أنزِل عَلَيَّ فيهِ بَرَكاتِكَ ، وَ وَفِّقْني فيهِ لِمُوجِباتِ مَرضاتِكَ ، وَ أسْكِنِّي فيهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتَكَ ، يا مَجيبَ دَعوَةِ المُضْطَرِّينَ .

خداوندا! در این روز بر روی من درهای فضل و کَرَمت را بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشت هایت مرا مسکن ده، ای پذیرنده دعای پریشانان و درماندگان!

_____________________________


توفیق از نظر علی علیه السلام


1 - راهنما:

«لا قائد کالتوفیق؛ راهنما و جلوداری چون توفیق نیست.» (1)

2 - عنایت‏ خداوند:

«التوفیق عنایته؛ توفیق عنایت الهی است.» (2)

3 - رحمت الهی:

«التوفیق رحمته; توفیق رحمت‏خداوند است.»

4 - جذبه خداوند:

«التوفیق من جذبات الرب; توفیق از جاذبه‏های پروردگار است.»

5 - قله رستگاری:

«التوفیق راس النجاح; توفیق اوج موفقیت و رستگاری است

6 - برترین نعمت:

«لا نعمة اجل من التوفیق; نعمتی بالاتر از توفیق نیست


موجبات توفیق از دیدگاه علی علیه السلام


1 - طلب از خداوند:

«من استنصح الله وفق؛ آنکه از خدا طلب خیر کند توفیق یافته است.» (3)

2 - دینداری:

«کما ان الجسم و الظل لایفترقان کذلک التوفیق والدین لایفترقان؛ همان گونه که جسم و سایه جدایی ناپذیرند، توفیق و دین نیز جدایی پذیر نیستند.» (4)


چو توفیق الهی شد رفیقت هدایت می‏کند در هر طریقت

_____________________________

بر آستان رفيع پروردگار

«حذيفه يمانى، صاحب راز رسول خدا بود.
گفتا: روزى شيطان را ديدم كه مى گريست. پرسيدم: اى ملعون! اين ناله و گريه از چيست؟
گفت: از دو چيز: يكى آنكه درب لعنت به روى ما گشاده، و ديگر آنكه دل مؤمنان، به روى ما بسته!
هروقت، قصدِ «دل مؤمن» كنم، به آتش هيبت، سوخته گردم»[5]
«فضل»، آن نعمتها و احسانهائى است كه خارج از حدّ استحقاق انسان، خداوند روا مى دارد. «افضال»، انعام و نعمت بخشى است.
بشر، از خدا طلبكار نيست، نه در روزى، نه در نعمت، نه در بهشت و پاداش آخرت، بلكه هرچه كه او بدهد، همه «لطف» است و «فضل»، جود است و كرم.(ولكنَّ اللّه ذوفضلٍ على العالمين)[6]
درهاى فضل خدا، به روى كسى باز مى گردد، كه «قابليت» و آمادگى و استعداد، از خود نشان دهد.
زنبور عسل، به وحى الهى در شكاف يك سنگ و كوه، عسل مى سازد.[7]
دل نيز بايد با نور معرفت شكافته شود، تا شيرينى ياد خدا و موهبت ها و «فضل» پروردگار در آن جاى گيرد. دلهاى بسته و سنگى، جاى نور الهى نيست.
پس عبوديّت، خشوع، بندگى و طاعت، و خواستن و درپى بودن، زمينه ساز گشايش درهاى فضل خداوند، به روى انسان است.[8]

«بركت»هاى خدا


«بركت»، ثبوت و دوام خير خداوند در يك چيز است.
«مبارك»، يعنى موجود، يا انسان يا روز، يا حادثه «بركت»دار. آنچه داراى خير ماندگار و ثابت است، يعنى موضع خيرهاى الهى.
در لغت نامه ها، به اين معناى ثبوت و دوام خير، در واژه بركت: اشاره شده است. از جمله:
بعضى خيرها و نعمتها، گذران است، همچون ابر و سايه... و برخى، پايدار است و مداوم و مستمرّ. خواسته ما از خداوند، آن است كه بركات خويش را در اين روز و ماه بر ما فرستد و آثار خير جاودانه را براى ما عنايت كند. تا مال و اولاد و وقت و عملمان، «مبارك» شود، تا «بركت»، در زندگى مان افزون گردد. تا «وجود»مان، در هاله اى از بركت و خير مداوم و ثابت، اصالت يافته و از پوچى و هدر رفتن نيروها و هرز رفتن استعدادها و بيمورد بكار گرفته شدن توان ها، مصون بمانيم و وجودهاى مباركى باشيم.[9]
نزول بركات الهى در سايه ايمان و تقواست و اگر امّت ها مؤمن و خدا ترس باشند، به فرموده قرآن بركات الهى از آسمان و زمين بر آنان مى بارد:
« وَ لَوْ اَنّ أهلَ القُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِن السَّماءِ وَالأرضِ...»[10]

توفيق...باز هم توفيق


اين چندمين بارى است كه در دعاهاى روزانه اين ماه مبارك، از پروردگار خواسته ايم به ما توفيق دهد تا طبق رضاى او عمل كنيم و موجبات خشنودى او را فراهم كنيم. طبيعى است كه توفيق براى موجبات مرضات حق، در سايه ايمان و عمل صالح، و عشق به نيكى و علاقه به خوبى به دست مى آيد. سررشته توفيق هم در دست خداست.[11]
در صورتى اين مهم، براى انسان جور خواهد شد، كه انسان، خودش در اين خطّ و مسير حركت كند، و... محبّت داشته باشد، آرى، «محبّت».
اگر انسان خدا را دوست بدارد، خدا هم او را دوست خواهد داشت، اگر خدا، محبت كند، راه مى نمايد، هدايت مى كند، مى نوازد، مى پرورد، توفيق مى دهد، نزديك مى كند، مى پذيرد... از عشق خدا به بنده، اينها همه سهل است. مهمّ، قرار گرفتن در شعاع آن جاذبه است.
و... از ديگر سو:

اگر بنده، عاشق و دوستدار خدا گردد، طبق گفته اش عمل مى كند، طبق خواسته خدا، زندگى مى كند، گوش به فرمان و مطيع «امر» است،
مى پسندد، آنچه را كه خدا بپسندد، نمى خواهد، آنچه را كه «او» نخواهد.
اگر بنده اى خدايى و الهى شد، در خط رضاى حق افتاد، در مسير مشيّت و علاقه پروردگار قدم نهاد، خداوند هم خودش راهنمايى كرده، راه را نشان مى دهد، چراغ مى زند، علامت مى دهد، قدرت و اراده مى بخشد، توفيق عطا مى كند. «الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهدِينَّهُم سُبُلَنا»[12]
پس بايد «ابن السبيل» شد و به راه افتاد.
آنگاه... «خود راه، بگويدت كه چون بايد رفت»!...

فرجام نيك، در بهشت برين


آنگاه، هركه مورد توجّه و عنايت خدا قرار گرفت، و...
1 ـ درهاى فضل خداوند، به رويش گشوده گشت،
2 ـ بركات الهى بر او نازل شد،
3 ـ به موجبات خرسندى و رضاى خدا موفق گرديد،
آن وقت است كه:
4 ـ در بهشت برين و نعمت مقيم، جاى مى گيرد.

اين مراحل و مقدّمات تا آن مؤخّره و نتيجه، اين آغاز تا آن انجام، همه در ارتباط باهمند و ما همه، بنده مضطرّ و گرفتار و نيازمند خداييم.
او را «مى خوانيم». و آرزو داريم كه «دعوت مضطرين» را اجابت كند.
و پس از «فضل» و «بركات» و «رضا»، به «جنّت» راهمان دهد، كه او برآورنده حاجات است.

_____________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و دوم ماه رمضان



_____________________________

پی نوشتها:
1- نهج البلاغه، حکمت 113.
2- موارد 2 تا 6 از غرر الحکم، ماده وفق.
3- نهج البلاغه، خ 147.
4- غرر الحکم، ماده وفق.
5 ـ تفسير كشف الأسرار.
6 ـ بقره، آيه 251.
7 ـ نحل، آيه 68.
8 ـ يَبْتَغُونَ فضلاً مِن اللّه و رِضواناً فتح، آيه 29.
9 ـ همچون عيساى مسيح كه مى گفت: «وَجَعَلَنى مُبارَكاً اَينَ ما كُنتُ» مريم، آيه 31.
10 ـ اعراف، آيه 96.
11 ـ وَما توفيقى اِلاّ باللّه هود، آيه 88.
12 ـ عنكبوت، آيه 69.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و سوم: توبه از گناهان, پاكي از رذايل اخلاقي, ريشه درونيِ تقوا.

دعاي روز بيست و سوم: توبه از گناهان, پاكي از رذايل اخلاقي, ريشه درونيِ تقوا.

باورت میشد که توفیق سه «قدر» را داشته باشى؟

از او كه لغزشهاى گنهكاران را نادیده مى ‏گیرد تمنا كن تا تو را نیز در این ماه از گناهان شستشو دهد و از عیبها پاكت گرداند.

_______________________________

اللَّهُمَّ اغْسِلْني فيهِ مِنَ الذُّنُوبِ ، وَ طَهِّرْني فيهِ مِنَ العُيُوبِ ، وَ امْتَحِنْ قَلبي فيهِ بِتَقْوَى القُلُوبِ ، يامُقيلَ عَثَراتِ المُذنِبين .

خداوندا! در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان و از هر عیب و نقصي پاک ساز و دلم را در آزمایش، رتبه دلهای اهل تقوی بخش، ای پذیرنده عذر لغزشهای گناهکاران!

_______________________________


برخی از امتحانات

1 - ترس
2 - گرسنگی
3 - ضرر مالی
4 - ضرر جانی
5 - آفات زراعت
6 - خیر و شر

«
و لنبلونکم بشی‏ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات‏؛البته شما را به سختی‏هایی چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت ‏بیازمائیم.» (1)

هدف از امتحان الهی

1 - تصفیه قلوب:

«
و لیبتلی الله ما فی صدورکم و لیمحص ما فی قلوبکم‏؛ تا خدا آنچه در سینه پنهان دارید بیازماید و هرچه در دل دارید پاک و خالص گرداند.» (2)

2 - تصفیه نفوس:

«
ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب‏؛ خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی وانگذارد تا آنکه بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند.» (3)

3 - شناخت مجاهدین:

«
و لنبلونکم حتی نعلم المجاهدین‏؛ شما را امتحان می‏کنیم تا مجاهدین شناخته شوند.» (4)

4 - نیکوکاران:

«
الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا؛ خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید تا شما بندگان را بیازماید که کدامیک از شما نیکوکارتر است.» (5)

نخست ‏شرط ولی ابتلای او به بلایاست بلا همیشه بدو مایل است و او متمایل


_______________________________

در چشمه طهارتِ توبه

دلپر از گناه است و از یاد خدا غافل ...
پس بیا که توبه کنیم ...
از خدا بخواهيم كه باران رحمتش و نظر عنايتش را متوجّهمان كند و گناهانمان را كه چهره دل و سيماى جانمان را آلوده است، با توبه پذيرى، پاك كند:
إنَّهُ هُوَ التَّوابُ الرَّحيم.
و بخواهيم كه از عيب ها پاكمان كند،پيش از آنكه با مرگ، خاكمان كند.
نه طاعت ما خدا را سودى مى بخشد و نه معصيتمان، به دامن كبريايى و گردى مى نشاند. سود برنده و زيانكار خودمانيم. كشتى اگر در دريا غرق شود، از دريا چيزى كم نمى گردد.
پس بايد عيب خويش را بشناسيم و در رفع آن بكوشيم.
مگر مى توان بى «راهنما» به بهشت رفت؟
مگر مى توان بدون «بصيرت»، عيوب را ديد؟
و مگر مى توان بدون «آينه»، عيوب چهره را مشاهده كرد؟
اگر ديده بصيرت كور باشد، ديده صورت، بى فايده است.
قرآن مى گويد:
«ديده ها كور نمى شود، بلكه قلب هايى كه در سينه هاست، كور مى شود.[6]
و اين كورى دل، همان فقدان بصيرت است. و كورترين كس آن است كه عيوب خويش را نبيند.
بينا، كسى است كه پيش از ديگران و بيش از ديگران، به عيوب خود واقف شود و در مسير اصلاح، گام بردارد.

پرواى دل و تقواى قلب

عيساى مسيح گفته است:
«اگر بر مركبى مدّتى سوار نشوند، بدخلق مى شود و ديگر سوارى نمى دهد. دلها نيز چنين است:
اگر قلوب، با ياد مرگ، رام نشود و با عبادت به كار گرفته نشود، به «قساوت» و «خشونت» مبتلا مى شود.
چه سود؟ اگر بر پشت يك بام، چراغ برافروزيد، درحالى كه درون اتاق، تاريك باشد؟ همچنين، چه سود، اگر نور دانش بر زبانتان باشد ولى قلبتان از روشنايى علم، خالى شده و به وحشت گرفتار شود!
پس... بشتابيد و در دلهاى تاريكتان، چراغ حكمت برافروزيد...»[7]

تقوا، نوعى خويشتن دارى و مالك نفس بودن است. «خويشتن بانى»! رعايت حدّ و مرزها، پا را از محدوده مجاز، فراتر نگذاشتن، بر «خود» مسلّط بودن، چشم و گوش و دست و زبان و قلب را در «اختيار» داشتن!

تقواى هريك از اعضا، به گونه خاصّى است.
ولى...تقواى دل، از همه مشكلتر و مهمتر است.
زيرا، در تقواى قلوب، مسأله نگهدارى دل از وسوسه هاى شيطانى، از ريا و تظاهر، از انگيزه هاى غيرالهى، از شهرت طلبى است، حفظ قلب، از «كينه»، «حسد»، «خودپسندى» و «غرور» است.
تقواى قلب، خضوع و فروتنى است، خدا را ديدن و قيامت را به ياد داشتن و به فكر حساب و كتاب رستاخيز بودن، خانه دل را از غير خدا خالى كردن، حرص به مال و ثروت نداشتن، محبّت دنيا را در دل نداشتن، اسير و دلبسته مظاهر فريبنده دنيا نبودن است. تقواى دل، پاكى دل است، صفاى قلب و روشنايى ضمير و بصيرت درون است.
خدايا... قلبمان را با «تقواى قلوب» بيازماى.
آزمايش، براى بروز جوهره هر چيز، و آشكار شدن خالص از ناخالصى هاست. وقتى طلا را به محك بزنند، عيارش معلوم مى شود.

و روز مشكل، روز امتحان و آزمايش است.

(عِندَ الإمتِحانِ يُكرَمُ الرَّجُلُ أو يُهان)
اينكه از خدا، آزمايش قلبمان را خواسته ايم، براى آن است كه عيار خود را، خودمان بدانيم، و گرنه براى پروردگار، معلوم است. زيرا خداوند، داناى آشكار و نهان است، «عالِمُ السِّرِّ وَ الخَفِيّات» است، و «عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» است، هيچ چيزى از خدا پنهان نيست.
امّا...گاهى خودمان، براى خودمان مجهوليم.
گاهى خود را نمى شناسيم. ـ در خويشتن گميم ـ!!
اگر خداوند، آزمايشمان كند و صحنه امتحان نسبت به تقواى دل و پرواى درون و پرهيزكارى قلبى و باطنى را پيش آورد، در شناخت و ارزيابى خود اشتباه نخواهيم كرد و دچار غرور نخواهيم شد.
خواجه عبداللّه انصارى، چه خوب خود را شناخته است و دنياى درون و عالم قلب را... در «مناجات»ش مى گويد:
«الهى...اگر مجرمم، مسلمانم، اگر گنهكارم، پشيمانم!
اگر عقابم خواهى، مطيع فرمانم،... و اگر رحمت فرمايى مستحقّ آنم.
الهى... من غلام آن معصيتم كه مرا به «عذر» آورد،
و از آن طاعت بيزارم كه مرا به «عُجب» آورد.[8]
الهى... چون توانستم، ندانستم
و...چون دانستم، نتوانستم.»

خدا خطاپوش و عذرپذير است.
لغزش هاى گنهكاران را مى بخشد، و «مُقيلُ عَثَراتِ المُذنِبين» است.

_______________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و سوم ماه رمضان


_____________________________

پی نوشتها:
1- بقره/ 155.
2- آل عمران/ 154.
3- آل عمران/ 179.
4- محمد/ 31.
5- ملک/ 2.
6 ـ سوره حج، آيه 46 (انّها لاتعمى الأبصار ولكن تَعمى القلوبُ الّتى فى الصّدور).
7 ـ تحف العقول، ص 382.
8 ـ اين مضمون كلام علوى است كه فرمود: «سَيّئةٌ تَسُوؤكَ خَيرٌ عنِداللّه ِ مِن حَسنةٍ تُعْجِبُكَ نهج البلاغه، حكمت 46.


منابع :
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس
دعا
:gol:


 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و چهارم: شناخت رضاي الهي, پرهيز از موجبات غضب الهي, طاعت و ترك گناه با توفيق خداست.

دعاي روز بيست و چهارم: شناخت رضاي الهي, پرهيز از موجبات غضب الهي, طاعت و ترك گناه با توفيق خداست.

بیست و چهار روز از رمضان گذشت.

پناه ببر به او از آنچه بیازاردش و پیرویش كن در آنچه فرمانت داده.

هزار بار نامش را فریاد كن که بخشنده ‏ترین است ‏به درخواست‏ كنندگان.


___________________________

اللَّهُمَّ إنِّي أسألُكَ فيهِ مايُرضيكَ ، وَ أعُوذُ بِكَ مِمّا يُؤذيكَ ، وَ أسألُكَ التَّوفيقَ فيهِ لِأَنْ اُطيعَكَ وَلا أعْصِيَكَ ، يا جَوادَ السّائِلينَ .

خداوندا! در این روز از تو درخواست می کنم آنچه را که رضای تو در اوست؛ و به تو پناه میبرم از آنچه تو را ناپسند است و از تو توفیق می‌خواهم که در تمام این روز به فرمان تو باشم و هیچ نافرمانی نکنم، ای عطا کننده سؤال کنندگان!

___________________________


موجبات رضایت الهی

1 -
زیاد استغفار کردن :

2 -
فروتنی :

افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

3 -
زیاد صدقه دادن:

علی علیه السلام: «
ثلاث یبلغن بالعبد رضوان الله: کثرة الاستغفار و خفض الجانب و کثرة الصدقة؛ سه چیز موجب رضای الهی می‏شود: زیاد استغفار کردن، فروتنی و زیاد صدقه دادن.» (1)

4 -
عدم تن‏ پروری:

علی علیه السلام: «
من اسخط بدنه ارضی ربه؛ هر کس در راه بندگی بدنش را به سختی اندازد، خدا را راضی کرده است.» (2)

یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


___________________________

در جستجوى «رضا»، در گريز از «غضب»


باز هم سخن از مقام «رضا»ست. آنجا كه بندگان، به اين آسانى به آن نرسند، مرتبه اى كه خاصّ وارستگان خداجو و حق طلب است.
رسيدن به جايى كه آنچه از انسان سر مى زند مايه «خشنودى» حق باشد و آنچه خدا را به خشم و غضب و ناخشنودى مى كشد، هرگز از انسان سرنزند.
در دعاى امروز هم براى چندمين بار از خداوند، اين را خواسته ايم.
اين بار مى خواهيم از كتاب مقدّس «قرآن» مدد بگيريم. نگاهى به آيات كريمه، و آنگاه نتيجه گيرى.
قرآن، موارد و كسانى را ذكر مى كند كه خداوند، از آنها راضى است. از جمله:

صادقين و راستان (مائده 116)
سابقه داران در اسلام، مهاجران وانصار(توبه 100)
مؤمنان مهاجر و مجاهد با مال و جان(توبه 21)
مؤمنانِ هم پيمان با رسول خدا(فتح18)
صاحبان ايمان و عمل صالح(بَيّنه7و8)
ايمان آورندگان به خدا و قيامت(مجادله22)
متّقين و پرهيزگاران(آل عمران15)
«اسلام»، بعنوان يك «دين»(مائده3)

و نيز، در آياتى از كسانى كه مورد ناخشنودى پروردگارند و خداوند از آنان ناراضى است، سخن به ميان آمده، كه ما آنان را در واژه هاى «سخط»، «غضب» و عدم رضايت، مطالعه مى كنيم. از جمله اين آيات:

هم جبهه گان و مواليان با دشمنان كافر(مائده80)
مرتدّان و رجعت طلبان پس از هدايت وانقلاب (محمّد 25 و 26)
آنكه به عمد، مؤمنى را به قتل برساند(نساء 93)
فاسقان و كافران(توبه 96)
منافقان و مشركين(فتح 6)
يهوديان مخالف اسلام(بقره90 ـ 61 وآل عمران 112)
قوم يهود كه به هلاكت وذلّت رسيدند(اعراف 71)
گوساله پرستان بنى اسرائيل(اعراف 152)
لجاجت كنندگان درباره خدا(شورى 16)
سركشان و طغيان پيشگان(طه 81)
آنانكه سينه را به روى كفر گشوده اند(نحل 106)
اينانند كه مورد خشم و غضب خداوند. ـ طبق آيات قرآن ـ و باعث آزار پروردگارند.

به اين آيه هم در دنبال سخن دقت كنيم كه:

آنانكه «اذيّت» مى كنند خدا و رسول را، مورد لعن و نفرين خدايند، در دنيا و آخرت، و خداوند برايشان، عذابى خوار كننده و خفّت آور فراهم كرده است». (احزاب 57)

در دعاى امروز خواسته ايم كه ما را از آنچه موجب اذيّت خداست، دور كند و به ما آنچه رضاى او در آن است، عطا نمايد.
با توجه به آياتى كه اشاره شد، اينها را از خداوند خواسته ايم:
«صدق»، «سبقت به اسلام»، «هجرت»، «ايمان»، «جهاد»، «ايثار مال و جان»، «عمل صالح»، «هم پيمانى با پيامبر»، «ايمان به رستاخيز» و «تقوا» و پرهيزكارى. اينها در جنبه اثباتى است.
و امّا در جهت دورى از موجبات ناخشنودى خداوند، خواسته ايم كه:
از ارتداد و ارتجاع و فسق و كفر، دورمان كند،از ولايت و دوستى و همبستگى با كفار، باز دارد،از آلوده شدن به مؤمن كُشى و طغيان برحذر دارد،از نفاق و شرك و پذيرش كفر، رهايمان سازد،از لجاجت و مخالفت با اسلام، ما را نگه دارد،
و از حركت در خطّ يهود كينه توز نژادپرست و مغضوب، حفظمان كند.

در مسير «طاعت» و گريز از «عصيان»


بند «طاعت حق» داشتن، عزّت آور است و آزادى «معصيت» داشتن، بندگى است. بى شك، «بندگى» خدا، آزادى مى آورد و آزادى از قيد عبوديّت حق، «اسارت» در دام «نفس» و «شيطان» و دشمنان خدا را درپى دارد.
طاعت و معصيت، در ارتباط با «رضا» و «اذى» است كه در فراز نخستين دعاى امروز، طلب كرديم.
شايد خواسته دوّم، توضيحى بر خواسته اوّل دعاى امروز باشد.
در واقع، «طاعت»، مايه «رضا»ى پروردگار است، و «معصيت»، سبب ناخشنودى او.
بخواهيم از خدايى كه سائلان را نعمت و مغفرت مى بخشد، كه ما را هم توفيق اطاعت و اجتناب از نافرمانى عنايت كند.
تا به رضاى حق نزديك شويم و از خشمش دور گرديم.

ـ آمين ـ


___________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و چهارم ماه رمضان


___________________________

پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 78، ص 80.
2- همان، ج 70، ص 312.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و پنجم: نفس محبت در سازندگي, محبوب‌ها چه كساني‌اند؟ ولايت و برائت «تولاّ و تبرّا», الگوگيري از پيامبر.

دعاي روز بيست و پنجم: نفس محبت در سازندگي, محبوب‌ها چه كساني‌اند؟ ولايت و برائت «تولاّ و تبرّا», الگوگيري از پيامبر.

مى ‏دانم دلت گرفته پنج روز بیشتر به پایان رمضان نمانده

و تو همچنان به دوستدارى دوستان او و دشمنى دشمنانش مى ‏اندیشى.

پیمان سبزت جاودانه باد!

_____________________

اللَّهُمَّ اجْعَلني فيهِ مُحِبّاً لِأوْليائِكَ ، وَ مُعادِياً لِأعْدائِكَ ، مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ أنبيائكَ ، يا عاصِمَ قٌلٌوبِ النَّبيّينَ .


خداوندا! مرا در این روز محب دوستانت و عدو دشمنانت قرار ده و در راه و روش به طریقه و سنت خاتم پیغمبرانت بدار، ای عصمت بخش دلهای پیغمبران!

_____________________


تمام نظام خلقت ‏بر پایه جاذبه و دافعه است. اگر جاذبه مولکولی نباشد، هیچ چیزی در خارج وجود پیدا نخواهد کرد.
اگر قانون جذب و دفع در نباتات نباشد، گیاهان در تنفس (گرفتن اکسیژن و پس دادن گاز کربنیک) دچار اختلال خواهند شد.
اگر قانون جاذبه و دافعه در بین حیوانات نبود، هیچ حیوانی به بچه‏اش شیر نمی‏داد و حیوانات از دشمنان خود پرهیز نمی‏کردند.
اگر قانون جذب و دفع عمومیت نداشته باشد، خوبی، بدی، کیفر، پاداش و بهشت و جهنم و بالاخره خلقت عالم عبث است.

انسان موجودی است متحرک و حرکت او نتیجه تعلق اوست، پس به هرچه تعلق داشته باشیم نسبت‏ به آن جاذبه خواهیم داشت و از ضد آن گریزان خواهیم بود، لذا یاوران پیامبر اکرم در قرآن کریم با این صفت ‏بارز توصیف شده‏اند: «
اشداء علی الکفار رحماء بینهم‏؛ [یاران پیامبر] بر کافران سخت‏گیر و با خودشان مهربانند.» (1)

محبت اهل بیت علیهم السلام


رسول خدا صلی الله علیه و آله: «
لا یؤمن احدکم حتی اکون احب الیه من نفسه و یکون عترتی احب الیه من عترته و یکون اهلی احب الیه من اهله و یکون ذاتی احب الیه من ذاته، کسی از شما مؤمن نیست مگر اینکه مرا بیش از خود دوست‏بدارد و خانواده من نزد او محبوبتر از خانواده خودش باشد و اقوام مرا از اقوام خودش بیشتر دوست‏بدارد و خود من محبوبتر از خود او باشم.» (2)

_____________________


خط محبّت و عشق

«هركس با شما ولايت و دوستى كند، با خدا، دوستى كرده است، هركه با شما دشمنى كند، با خدا دشمنى كرده است، هركه شما را دوست بدارد، خداوند را دوست داشته است، و هركه با شما كينه توزى و دشمنى كند، با خدا دشمنى كرده است...»[3]

مصداق بارز و روشن و تمام و كمالِ «اولياءاللّه »، ائمه شيعه و پيشوايان معصوم اسلام و اهل بيتند.
وگرنه، هركس كه در خط عمل به اسلام حركت كند، هركس كه عمل به واجبات و ترك محرّمات كند، داراى «ايمان» و «عمل صالح» باشد، اهل «جهاد» و «شهادت» باشد، و هركس كه «متّقى»، «ايثارگر» و اهل «زهد و انفاق» باشد، او هم «ولىّ خدا» است. و خداوند هم، «مولا»ى او.
ولى... همچنانكه اشاره شد، ائمّه شيعه، فرد اعلى و مصداق روشنِ اين «ولايت»اند كه هم خداوند، آنان را دوست دارد و هم آنان دوستدار خدايند.

در رابطه با «اولياءاللّه » چه موضعى بايد داشت؟
روشن است كه دشمنى با دوستان خدا، دوستى با دشمنان خداست. از آن طرف هم، دوستى با دشمنان خدا، دشمنى با دوستان خداست.
ناچار، بايد «اولياءخدا» را دوست داشت و با آنان دوستى كرد. و دشمنان خدا را دشمن دانست و با آنان دشمنى كرد.
پس... «محبّت» و«عدوات»، نشانه يك «خطّ» است، دليل يك «موضع» وگوياى يك جهت گيرى مكتبى است. بايد دوستيها و دشمنيها، رابطه ها و قطع رابطه ها، پيوستنها و گسستنها، محبّتها و كينه ها، موافقت ها و مخالفت ها، جهت و انگيزه و هدف الهى و مكتبى داشته باشد. اين ايده آل مطلوب است. وگرنه بسيارى هم هستند كه دوستيها و موالاتشان، از نفع پرستى و خودخواهى و حبّ مال و جاه و فرصت طلبى سرچشمه مى گيرد و دشمنيها و معاداتشان هم، از عقده ها، كينه هاى شخصى، غرورها، كم ظرفيّتى ها و توقّعات بى جا، ناشى مى شود.
دوستى و دشمنى بايد ريشه مكتبى، داشته باشد.
اگر بپرسند چرا دوست مى دارى؟ و چرا دشمنى؟... انسان بتواند با استمداد از تعاليم مكتب، استناد و استشهاد كند و از متن دين و مكتب و سيره معصومين و بزرگان اسلام، «سند» و «شاهد» بياورد.
در اين صورت، موالات و معادات، از جنبه حبّ و بغض شخصى بيرون آمده، مكتبى و الهى مى شود.

تولّى و تبرّى، دو «اصل» يا دو «فرع»؟


آنچه در دعاى امروز از خداوند خواسته ايم، نوعى به مسأله تولّى و تبرّى برمى گردد. يعنى دوستى كردن با دوستان خدا و دشمنى كردن با دشمنان خدا.
گرچه اين دو اصل مهمّ اجتماعى، از «فروع دين» به حساب آمده است و فرع نهم و دهم بيان مى شود، ليكن اگر بدقت بنگريم، خود اين دو «فرع»، از مهمترين «اصول» دين و نشان دهنده جبهه گيرى قاطع و داشتن «موضع» در مقابل موافق و مخالف است.

بى تفاوت نبودن در مقابل حق و باطل، و موافقان خدا و مخالفان مكتب، نشانه ايمان عميق است.

اين دو اصل حياتى، صرفاً در حدّ ذهن و قلب نيست. تنها دوست داشتن و دوست نداشتن نيست، بلكه دوستى كردن و دشمنى كردن است.

«ولىّ» يعنى دوست. «مُوالى» يعنى دوستى كننده.
«عدوّ» يعنى دشمن. «مُعادى» يعنى دشمنى كننده.

در دعاى امروز از خداوند خواسته ايم كه ما را دوستدار و محبّ اولياى خودش قرار داده و نسبت به دشمنانش «معادى» قرار دهد. پس تنها بعد قلبى قضيّه مطرح نيست، بلكه موضع عينى و عملى و خارجىِ تولىّ و تبرّى هم در ارتباط با دوستان و دشمنان خدا مطرح است.

اگر ما واقعاً «اولياى خدا» را دوست بداريم، در عمل خارجى و موضعگيرى هم، خود را با آنان همسو و هم خط و هم جبهه و همرزم و هماهنگ خواهيم ساخت. محبّت، به عمل مى كشاند و عشق، حركت آفرين است و عاشق را حسّاس مى كند.
زيارتنامه هاى ما، يك دنيا شور و احساس و تعهّد و مواضع مكتبى است. متن اين زيارتها، مكرّر مسأله «محبّت» و «ولايت» با امامان مورد نظر و «برائت» و «عداوت» و «معادات» با دشمنان و قاتلان و مخالفانشان را يادآورى مى كند.

در زيارتنامه هاى متعدّد سالار شهيدان، حسين بن على عليه السلام چنين فرازهائى زياد به چشم مى خورد كه:
«اِنّى سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَكُم، مُوالٍ لِمَنْ والاكُمْ وَ مُعادٍ لِمَنْ عاداكُم»
و همچنين:
«اَتَقَرّبُ اِلَى اللّه ِ وَاِلَيْكُم بِمُوالاتِكُم وَمُوالاتِ وَلِيِّكُم، وَ بِالبَرائَةِ مِن اَعدائِكُم وَالنّاصِبينَ لَكُمُ الحَربَ».
و همچنين:
«بَرِئْتُ اِلَى اللّه ِ وَ اِلَيكُمْ مِنْهمُ وَ مِن أشياعِهِم وَ اَتباعِهِم وَاَولِيائِهِم...»

و جملات و فقرات بسيار، كه مجال و فرصت طرح آنها نيست. امّا يك نتيجه كه مى گيريم، اين است كه:
اسلام، دين حبّ و بغض است. منتهى بر اساس «مكتب». وقتى رسول گرامى مى فرمايد:
«دوستان خدا آنانند كه با مشاهده منكرات و حرامهاى خدا، همچون پلنگ زخم خورده، غضبناك شوند.»
اين دامنه و عمق بحث و فرعِ اصيلِ «تولّى و تبرّى» و موالات و معادات را بيان مى كند.
باز هم سخنى از زبان پيامبر اسلام بشنويم:
حضرت رسول، در حلقه اصحاب نشسته بودند. پرسيدند: كدام يك از دستگيره هاى ايمان محكمتر است؟
هركس جوابى داد. يكى گفت: نماز، ديگرى گفت: زكات، سوّمى گفت: روزه، بعضى گفتند: حجّ و برخى ديگر: جهاد.
خود حضرت فرمود: هر كدام از آنچه كه گفتيد، فضيلت و خوبى دارد ولى محكمترين دستگيره ها نيست. محكمترين دستگيره، دوستى و دشمنى در راه خدا، تولّى با اولياى خدا و بيزارى از دشمنان خداست:
« الحُـبُّ فِى اللّه ِ وَالبُـغضُ فِى اللّه ِ وَ تَوالى اَولِياءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّى مِن اَعداءِ اللّه ِ.»[4]
پس، عمق و اهميت دو خواسته اوّل دعاى امروز روشن شد.

و امّا سوّمين خواسته:

پيروى از سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله


باز هم مكتبى عمل كردن مطرح است.
خاتم انبيا سنّت و شيوه اى دارد كه يك مسلمان بايد در مسير آن سنّتها حركت كند و از خود، رأى و شيوه اى ابداع نكند. اسلام، بر اساس تسليم و پذيرش فرمان الهى و سنّت نبوى استوار است.
سنّت و شيوه پيامبر را بايد مورد تبعيّت قرار داد. در اخلاق و آداب اجتماعى، در برخورد و معاشرت، در زهد و زندگى، در ايمان و تعهّد و تقوا، در انصاف و رعايت حق و عدالت با ديگران، در مساوات و مواسات، در خانه و جامعه، با همسر و اولاد، با مؤمنين و منافقين و كفّار، با دوستان و دشمنان.
بايد سنّت و سيره رسول گرامى را مطالعه كرد و شناخت، آنگاه در آن خط حركت كرد.
حركت در مسير رسالت و خطّ نبوّت، نجات بخش است. حتّى ضابطه و ملاك پذيرش خط امام هم، خط پيامبر و پيروى از سنّت و شيوه پيامبر است. زيرا كه: امامت، تداوم رسالت است و امام، جانشين پيامبر.
و خط پيامبر، ديگر تضمين شده است و قلب پيامبر، معصوم است.
خداوند «عاصمُ قلوب النبيّين» است، نگهبان دلهاى انبياست.
قلب نبى، تجلّيگاه نور حق است. جلوه خدايى، مستقيماً در قلب پاك پيامبر مى تابد.
پس...آنچه مى گويد، آنچه عمل مى كند، آنچه فرمان مى دهد، آنچه مى پذيرد، آنچه را قبول و امضا مى كند، همه رنگ عصمت دارد و بايد بدون شكّ و اضطراب، از آنچه پيامبر فرمان داده و خواسته است، بى چون و چرا، اطاعت كرد.
و...«اسلام» يعنى اين.

_____________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و پنجم ماه رمضان


_____________________

پی نوشتها:
1- فتح / 48.
2- بحار الانوار، ج 7، ص 14.
3 ـ زيارت جامعه، خطاب به ائمه شيعه.
4 ـ كافى، ج 2 ص.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس دعا :gol:

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و ششم: تلاش‌هاي ثمربخش, تلاش براي آمرزش گناهان, ملاك در عمل قبولي آن است, عيب‌پوشي.

دعاي روز بيست و ششم: تلاش‌هاي ثمربخش, تلاش براي آمرزش گناهان, ملاك در عمل قبولي آن است, عيب‌پوشي.

امروز كه بگذرد تنها چهار سحر دیگر با هم بیدار مى ‏شویم.

ای كاش در این ماه تلاشمان مورد تقدیر قرار گیرد و گناهانمان آمرزیده گردد، عملمان پذیرفته شود و عیب هایمان پوشیده بماند!

____________________

اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيي فيهِ مَشكوراً ، وَ ذَنبي فيهِ مَغفُوراً ، وَ عَمَلي فيهِ مَقبُولاً ، وَ عَيْبي فيهِ مَستوراً يا أسمَعَ السّامِعينَ .

خداوندا! در این روز سعی و کوششم را در راه طاعتت بپذیر و جزای خیر عطایم فرما و گناهانم را در این روز ببخش و عملم را مقبول درگاهت ساز و عیبم را مستور گردان، ای بهترین شنوای دعای خلق!

____________________


در آتشم بیفکن و نام گنه مبر / کآتش به گرمی عرق انفعال نیست

یکی از صفات خداوند، ستار بودن است و کسی که بخواهد از صفت‏ستاریت ‏خداوند بهره ببرد باید خود عیب پوش دیگران باشد.

همیشه تا بتوانی بپوش عیب کسان / به آن دلیل که دانای عیب ستار است

حضرت علی علیه السلام:

«
فاستر العورة ما استطعت‏یستر الله منک ما تحب ستره من رعیتک؛ زشتی‏های مردم را حتی‏الامکان مستور بدار همانگونه که دوست می‏داری که خدا عیوب تو را از چشم مردم مستور بدارد.» (1)

در گفتن عیب دگران بسته زبان باش / با خوبی خود عیب نمای دگران باش

گناه آمرزیده شده

گناه هرچه باشد اگر به عفو و بخشش خدا نینجامد، عاقبت شومی را برای انسان رقم می‌زند. لذا در این دعا از خداوند متعال عاجزانه تقاضا می‌كنیم كه گناهان ما را ببخشد و ما را از گرفتاری به عاقبت سوء آن نجات بخشد.


____________________


تلاشهاى ثمربخش و مورد سپاس

قرآن كريم مى گويد:
«اى پيامبر! بگو: آيا به شما خبر دهم كه زيانكارترين افراد چه كسانى اند؟ آنانكه در زندگى دنيا، تلاششان گُم و نابود مى شود و در عين حال، خيال مى كنند كه نيكو عمل مى كنند...»[2]

گاهى انسان مى رود، ولى نمى رسد، مى جويد، ليكن نمى يابد، عمل مى كند، ولى بى نتيجه مى ماند،مى دود، ولى دوندگيش بى اثر است.
زحمتِ بى پاداش، تلاش بى فايده، رنج بى گنج، و «سعى» بدون «شكر».
اين، خسران است. زيانكار كسى است كه در «بيراهه» حركت كند، ولى فكر كند در «راه» است. رو به «تباهى» برود، ولى خيال كند رو به «رشد» است. «زيان» كند، ولى پندارد در حال «سود» بردن است. اينان، «اَخسرين»اند: زيانكارترين افراد...
ولى اگر عمل انسان، نتيجه بخش و مفيد بود، و به هدف مورد نظر نزديك مى كرد، آنگاه، عمل از «خسران» بيرون آمده و «فايده» خواهد داشت.

«سعى مشكور» چيست؟


نيازمان اين است كه خدايا سعى ما را مشكور قرار بده.

«سعى» چيست؟ سعى، تلاش و فعاليّت پرشتاب و جدّى است.
همچنانكه رفت و آمد بين دو كوه صفا و مروه را در اعمال حجّ، «سعى» گويند. حاجى، سعى بين صفا و مروه مى كند.
در قرآن كريم مى خوانيم:
«اى مؤمنان! هرگاه كه در روز جمعه، به نماز جمعه ندا دهند، پس بشتابيد به سوى ذكر خدا و خريد و فروش را رها كنيد.»[3]
مى بينيم كه به اين حركت پرشتاب به سوى ميعادگاه نماز جمعه، و حضور در اين مراسم سياسى ـ عبادى، تعبير «سعى» اطلاق شده است...
«فَاسعَوا اِلى ذِكرِاللّه ».
پس، تلاشى كه از طرف خداوند، مورد پذيرش و قبول واقع شود و پروردگار به آن توجّه كند، و از ضايع شدن آن مانع گردد و نوعى سپاس، از تلاشگر به عمل آورده، پاداش نيكو بدهد چنين عملى «سعى مشكور» است.
امّا تلاش و سعى چه كسانى مورد «شُكران» و سپاس قرار مى گيرد؟
«سعى» چه كسانى «مشكور» است؟
تلاش و عمل، خود به خود، برانگيزاننده پاداش و جزا و شكر و سپاس نيست. بايد آميزه هايى داشته باشد، از «خير»، «خلوص»، «صدق» تا به عمل، رنگ خدايى بزند... ـ « صبغه اللّه »!...
قرآن، سعى چه كسانى را مشكور مى داند؟
يك جا مى گويد:
«هر كس «آخرت» را بجويد و بطلبد و براى آن تلاش و «سعى» شايسته كند و داراى «ايمان» هم باشد، چنين كسانى سعيشان «مشكور» است...»[4]
در جاى ديگر، پس از بيان عملكرد «ابرار» و پاداش هاى مفصّل آنان در بهشت و نعمتهاى گسترده آن جايگاه جاودانه، مى گويد:
«تمام اينها «جزا»ى عمل است و «سعى» شما «مشكور» است!»[5]
و در جاى ديگرى:
«هركه داراى «ايمان» باشد و «عمل صالح» كند، سعى او «كفران» نمى شود.»[6]

از مجموع اين آيات، به دست مى آيد كه سعى كسانى مشكور و مورد سپاس خداوند و قدردانى مردم قرار مى گيرد كه:
1 ـ «ايمان» داشته باشند.
2 ـ «عمل صالح» كنند.
3 ـ «آخرت طلب» باشند.
4 ـ از نيكان و «ابرار» به حساب آيند.

در نتيجه، دعا و طلب از خدا، مبنى بر مشكور بودن «سعى» در اين روز و اين ماه، ايمان و عمل صالح و آخرت گرايى و نيكوكارى مى طلبد.
در مقابل اين مشكور بودن سعى، گم شدن نتيجه تلاش و بى اثر بودن زحمات است و اين، كيفر و فرجام زيانكارانى است كه كوشش آنان در باتلاقى از «ريا» و مردابى از «كبر» و گردابى از «غرور» فرو مى رود و منجرّ به بى نتيجه شدن عملها در دنيا و آخرت، نزد خالق و خلق مى گردد.

«عمل مقبول» كدام است؟


گفتيم صِرف عمل، ملاك نيست، بلكه پذيرفته شدن در پيشگاه خداوند، ميزان است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.

در دعاى امروز هم خواسته ايم خداوند، عملمان را «مقبول» قرار دهد.
باز از قرآن كريم استمداد بجوييم، در فهم معنا و مورد «عمل مقبول»:
يك جا از كار زن عمران ياد نيكو مى كند كه وقتى «مريم» را به دنيا آورد و آن را به خدا سپرد و براى محافظت از گزند شيطان، در پناه پروردگار قرار داد، خداوند هم «قبول» كرد و به بهترين وجهى اين فرزند را در مسير رويش و رشد و تعالى قرار داد و سرپرستى همچون «زكريّا» براى آن مقرّر فرمود.[7]
در آيه اى ديگر، سخن از كسانى است كه طبق سفارش و توصيه خداوند، به پدر و مادر خويش، نيكى مى كنند و در سنّ چهل سالگى، از خداوند توفيق شكرگزارى نسبت به نعمتهاى الهى مى طلبند و از خداوند مى خواهند كه عملى انجام دهند كه رضايت حق در آن است و به صلاح و اصلاح نسل و ذرّيه خود مى انجامد و چنين كسانى اهل «توبه» و «تسليم»اند.
پس از ذكر اين مطالب، خداوند مى فرمايد:
«اينانند كسانى كه بهترين اعمالشان را مى پذيريم و از خطاها و سيّئات آنان در مى گذريم و طبق وعده راست خود، در بهشت جايشان مى دهيم»[8]
آيه اى ديگر:
در مورد قربانى كردن دو پسر آدم در پيشگاه خداوند كه قربانى يكى پذيرفته درگاه خداوند قرار گرفت و ديگرى نه، آنكه قربانى اش قبول نشده بود، برادر را تهـديد به قتل كرد، آنـگاه برادرش هابيل، در مقابل اين تهـديد گفت:
«فقط و فقط، خداوند از متّقين قبول مى كند»[9]
در آيه ديگرى هم در مورد قبول نشدن انفاق ها و كمكهاى مالى منافقين به جبهه و جهاد سخن گفته، آنگاه رمز عدم قبول انفاقشان را در پيشگاه خدا، «فسق»، «كفر» به خدا و رسول، «سستى و كسالت در نماز»، «اكراه و بى ميلى در انفاق» بيان كرده است.[10]

باز هم يك جمع بندى از آيات:


عملهاى صالح و انفاقها و خيرات كسانى مورد قبول قرار مى گيرد كه:


1 ـ توكّل و پناه بردن به خدا داشته باشند.
2 ـ به پدر و مادر خود نيكى كنند.
3 ـ كارهاى «خداپسند» انجام دهند.
4 ـ خواهان ذرّيه اى پاك و صالح باشند.
5 ـ اهل توبه و تسليم باشند.
6 ـ متّقى و پرواپيشه باشند.
7 ـ از فسق و كفر و اكراه و كسالت، دورى كنند.
پس شرط قبول عمل، توكّل و اخلاص و نيّت پاك و جلب رضاى خداست.

غير از مسائل ياد شده، نيازهاى درخواستى ديگر در دعاى امروز، عبارت است از:

ـ بخشوده شدن گناه و پوشيده ماندن عيب،

خداوند هم كريم و خطاپوش است، آمرزنده گناه و بخشنده خطاست.
خواسته ما را نيز مى داند و دعايمان را هم مى شنود. چرا كه «اسمع السّامعين» است، شنواترين شنوندگان.

اميد است كه لبّيك اجابتى گفته و عملمان را بپذيرد و گناهمان را ببخشايد و عيبمان را بپوشد.

ـ آمين ـ

____________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی معنای فارسی دعا


فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و ششم ماه رمضان


____________________

پی نوشتها:
1- نهج البلاغه، نامه 53
2 ـ كهف، آيه 104.
3 ـ جمعه، آيه 9 فاسعوا الى ذكراللّه .
4 ـ اسراء، آيه 19.
5 ـ انسان، آيه 22.
6 ـ انبياء، آيه 94.
7 ـ آل عمران، آيه 37 (فتقبّلها ربّها بقبولٍ حسن...».
8 ـ احقاف، آيه 16 (اولئك الذّين نتقبّل عنهم احسن ماعملوا...).
9 ـ مائده، آيه 27 (انما يتقبلّ اللّه ُ من المتقين).
10 ـ سوره توبه، آيه هاى 53 و 54.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و هفتم: مفهوم شب قدر و سرنوشت, نقش اراده انسان در خودسازي, مهمترين خواسته‌ بخشايش گناهان است.

دعاي روز بيست و هفتم: مفهوم شب قدر و سرنوشت, نقش اراده انسان در خودسازي, مهمترين خواسته‌ بخشايش گناهان است.

دیشب آخرین شب «قدر» بود.

از رافت پروردگار دور نیست كه عذرهایمان را پذیرفته باشد و امورمان را به سوى آسانى پیش براند.

آرى او نسبت به بندگان صالحش مهربانترین است‏.

____________________________________

اللَّهُمَّ ارْزُقني فيهِ فَضْلَ لَيلَةِ القَدرِ ، وَ صَيِّرْ اُمُوري فيهِ مِنَ العُسرِ إلى اليُسرِ ، وَ اقبَلْ مَعاذيري وَ حُطَّ عَنِّي الذَّنبَ وَ الوِزْرَ ، يا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحينَ .

خداوندا! در این روز فضیلت لیلة القدر را نصیب من گردان و تمام امور و کارهای مشکل مرا آسان و راحت ساز و عذرهایم را بپذیر و گناهانم را محو و نابود فرما، ای رئوف و مهربان در حق صالحان!

____________________________________

بعد از 3شب قدر معروف، یعنی نوزدهم، بیست و یكم و بیست و سوم، شب بیست و هفتم نیز فضیلت شب قدر را دارد كه بخش اول دعای شریف به این نكته اشاره دارد و در آن فضیلت شب قدر را در این روز از خداوند متعال مسئلت می‌كنیم.

فضیلت‏های شب قدر

1 -
عظمت فوق العاده:

«
و ما ادرک ما لیلة القدر؛ چه چیزی می‏تواند تو را به عظمت این شب آگاهت کند» (1)

2 -
شب نزول قرآن:

«
انا انزلناه فی لیلة القدر؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کریم.» (2)

3 -
شب نزول ملائک و روح:

«
تنزل الملائکة والروح فیها باذن ربهم من کل امر؛ فرشتگان و روح در این شب به اذن خدا از هر فرمان (دستور الهی) نازل می‏شوند.» (3)

4 -
بهتر از هزار ماه:

«
لیلة القدر خیر من الف شهر؛ شب قدر از هزار ماه بهتر است.»(4)

5 -
شب رحمت و امنیت:

«
سلام هی حتی مطلع الفجر؛ شب رحمت و سلامت است تا صبحگاهان.» (5)

6 -
شب خجسته:

«
انا انزلناه فی لیلة مبارکة‏؛ قرآن را در آن شب مبارک نازل کردیم.» (6)

7 -
شب تقدیر:

«
فیها یفرق کل امر حکیم‏؛ در آن شب هر امری با حکمت تعیین می‏شود.» (7)

____________________________________


در كمين لحظه هاى نورانى

سعدى گفته است:
«شبها اگر همه «قدر» بودى، شبِ قدر، بى قدر بودى.»[8]

بايد آن «لحظه نورانى» را درك كرد. لحظه اى كه داراى فضيلت بسيار است. شبى كه از هزار ماه برتر است، «ليلة القدر»ى كه در اثر انتباه، هشيارى، بصيرت، خودآگاهى، زمان آگاهى و...بسيار سرنوشت ساز است و سرنوشت و مقدّرات مردم، در شب قدر، معيّن و معلوم مى گردد.
مگر اقبال، چندبار به در خانه انسان مى آيد؟
مگر در سال، چند شب قدر و سرنوشت آفرين داريم؟!
مگر چه قدر فرصت طلايى و استثنايى فراهم مى شود كه خدا تصميم مى گيرد كه رحمت عام و كرم گسترده خود را شامل حال بندگان كند؟!
شبى كه فرشتگان، فوج فوج، از آسمان فرود مى آيند، و حامل رحمت الهى و بركات آسمانى و خيرات فراوان و فيض هاى سرشارند، شبى كه قلب ماه رمضان است.[9]
حيف است كه ماه رمضان بگذرد، و بى بهره بمانى و در ماه رمضان، از فيض شب قدر، محروم باشى.
حيف اگر در شب قدر، «قدر» خود نشناسى...
شب قدر، مشعلى است فراراه. طوفانهايى هم مى وزد.
اين چراغ افروخته در رهگذر باد، اگر مورد غفلت قرار گيرد، برقش خاموش مى شود و آن «لحظه نورانى» كه در كمينش بودى، گم مى شود و باز در ظلمت هاى «گناه» و «خودپرستى» و «روزمرّگى» و «غفلت» و «نفس امّاره» و... ـ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ ـ
امّا اگر چشم بصيرت دل را به روى آن نورانيت «ليله القدر» گشوده باشى، شبت، روشن تر از روز خواهد شد و لحظه هاى ساكتت، گوياى هزاران نجواى عاشقانه...
فقط «تنبّه» لازم است و بيدار دلى و هشيارى!

به فرموده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
«شَهرُ رَمَضان سَيِّدُ الشُّهُورِ وَلَيلَةُ القَدرِ سَيِّدَةُ اللَّيالى.»[10]
ماه رمضان سرور ماههاست و شب قدر، سرور شب ها.
هركه آيين سرورى و سالارى و قرب خدا جويد نبايد غافلانه عمر بگذراند.
براى درك فضيلت ليلة القدر، بصيرت و هشيارى و مراقبت لازم است، تا به فضلهاى اين ايّام و ليالى دست يافت. توفيق براى «توبه»، خود يكى از بزرگترين فضيلتهاى اين ماه مقدّس است.

گذار از «مشكلات» به «آسانيها»


اين خواسته دوّم ماست:

رسيدن از «عُسر»، به «يُسر»، از «شدّت» به «فرج»، از «مشكلات» به «آسانيها».
و اين كار خداست كه پس از تحمّل سختيها، مؤمن را به راحت و آسايش برساند، و پس از گذراندن ايام «محنت»، به روزگار «نعمت» برساند، و در دل «شدايد»، برايش فرجى بيافريند. و جريان كلّى سير و صيرورت و «شدن» مسلمان و كارهايش را، رو به آسانى و نجات قرار دهد.
و...البتّه كه قدر «يسر» را، سختى كشيده مى داند.
و...«قدرعافيت، كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد».
و قدر سلامتى را كسى مى شناسد كه مدّتى رنج بيمارى و انزواى بيمارستان و درد و تب و غم و اندوه را به جان خريده باشد.
فَإنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً، اِنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً...»[11]
آرى...هرجا كه گنج هست، رنج هست، و آنجا كه درّ شاهوار است، نهنگ مردمخوار است...

«قبول عذر و ريزش گناه»


گناه، بار سنگينى است به دوش گنهكار.

«وِزر»، همان بار سنگين گناه است.
«ذنب»، دنباله ها و پيامدهاى اعمال سوء و عواقب معصيت است.
آنچه بال پروازمان را مى شكند و پاى حركتمان را باز مى دارد و توان عروج و صعود را از ما مى گيرد، اين بارهاى سنگين است.
تا توبه نكند، سبكبال نمى شود.تا عذرخواهى نكند، دلش آرام و سبك نمى شود.تا به خطا اعتراف نكند، وجدانش آسوده نمى گردد.
تا وزرها و گناهانش بخشوده نشود، قلبش به «اطمينان» نمى رسد.
«نفس مطمئنه» از آن كسى است كه رضاى خدا را جلب كرده باشد.
پس چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟ چه بايد خواست؟

در دعاى امروز مى گوييم:

پروردگار!... عذرها و پوزش هاى مرا بپذير، و گناهانم و بارهاى سنگين و بال گردنم را فرو ريز، آنگونه كه برگهاى زرد پاييزى از درخت ريخته، سبكبال مى شود، آنچنانكه شاخه ها و شاخكهاى يك نهال و درخت، زده مى شود، تا بهتر رشد كند،مثل باغى و باغچه اى كه علف هرزه هاى آن را وجين كنند،توبه ما و توبه پذيرى خدا اينگونه است.
زمينه رشد را زياد مى كند و عوامل مانع رشد و حركت و پويايى را مى زدايد و گِل و لاى ها را از چهره جان مى شويد.
خدا مهربان است و به بندگانش، رأفت و لطف دارد. دوست دارد كه به درگاهش روى آورده و از او حاجت بخواهند، مى خواهد به هر بهانه اى، گناهان عباد صالح خويش را، از نامه اعمال بزدايد.
خدا پاك است و پاكى بندگان را طالب است.

خواجه عبداللّه گويد:
«الهى...اگر مجرمم، مسلمانم. اگر گنهكارم، پشيمانم.
اگر عقابم خواهى، مطيع فرمانم و اگر رحمت فرمايى، مستحقّ آنم.
«الهى...اگر تو مرا به «جرم» من بگيرى، من تو را به «كَرَم» تو بگيرم.
كرم تو، از جرم من بيش است.
الهى...فرمودى كريمم، اميد ما بر آن تمام است. و چون گفتى رحيمم، نوميدى بر ما حرام.
«الهى...اگر توبه به بى گناهى است، پس در اين جهان، «تائب» كيست؟!
و اگر به پشيمانى است، پس در جهان، «عاصى» كيست؟!...»

____________________________________


فایل صوتی دعا

فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و هفتم ماه رمضان


____________________________________

پی نوشتها:
1- قدر/ 2.
2- قدر/ 1.
3- قدر/ 4.
4- قدر/ 3.
5- قدر/ 5.
6- دخان / 3.
7- دخان/ 4.
8 ـ گلستان، باب هشتم.
9 ـ امام صادق عليه السلام: قلبُ شهرِ رمضانَ ليلةُ القدر شهراللّه ، ص 404.
10 ـ شهراللّه ، ص 35.
11 ـ انشراح، آيه 4 و 5.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و هشتم:‌ عمل به مستحبات, رسيدن به خواسته‌ها, توسل, التماس به درگاه خدا.

دعاي روز بيست و هشتم:‌ عمل به مستحبات, رسيدن به خواسته‌ها, توسل, التماس به درگاه خدا.

روز ما چه زود مى ‏گذرد و سخت است‏ به این روزها، زندگى را گذراندن.

دو روز دیگر رمضان مى ‏رود.

نكند از انجام مستحبات و نوافل بى‏ بهره مانده باشى!!!

_______________________

اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فيهِ مِنَ النَّوافِلِ ، وَ أكْرِمني فيهِ بِإحضارِ المَسائِلِ ، وَ قَرِّبْ فيهِ وَسيلَتي إلَيكَ مِنْ بَيْنِ الوَسائِلِ ، يا مَن لا يَشْغَلُهُ إلحاحُ المُلِحِّينَ .


خداوندا! در این روز به اعمال نافله و مستحبات من بهره وافر عطا فرما و برای حاضر و آماده ساختن اموری که در دنیا و آخرت به آن نیاز دارم در حقم کرم فرما و من را با هر وسيله‌ای بين اسباب و وسايل به سوي خودت نزدیک كن، ای خدایی که سماحت و الحاح بندگان تو را از کار لطف و جود و بخشش باز نخواهد داشت!


_______________________


در دعای روز بیست و هشتم، وفور بهره از نوافل را از خداوند مسئلت می‌كنیم. نوافل جمع نافله به معنای غنیمت و زیادت است؛ لذا به نمازهای مستحبی نافله می‌گویند چون اضافه بر نمازهای واجب است.

در قرآن كریم نیز خداوند متعال تهجد و نماز شب را تنها بر رسول خدا واجب كرده كه تكلیفی بیش از تكلیف دیگران است و آن را نافله نامیده است.

اسلام در برنامه عملی خود كه به منظور رشد بندگان خدا طراحی كرده و با بینشی فراتر از دنیا، هم مصلحت دنیوی و هم مصلحت اخروی را در نظر گرفته، علاوه بر واجبات كه انجام آن‌ها موجب قرب خداوند و ترك آن‌ها مستوجب عذاب است، عبادات مستحبی را نیز قرار داده كه انجام آن‌ها با پاداشی بزرگ همراه است و ترك آن‌ها مؤاخذه و عقاب ندارد.

بنابر این تشریع نوافل لطفی است از جانب پروردگار كه هر چقدر بندگان شیفته ثواب اخروی و طالب مقامات معنوی باشند، راه را بر آنان گشوده است.

قرآن كریم و اهل بیتع فضیلت‌ها و آثار دنیوی و اخروی بسیاری برای نوافل به ویژه نماز شب ذكر كرده اند؛ از جمله این كه قرآن كریم در ادامه آیه 79 سوره اسراء، مقام محمود را كه مقامی عظیم است، در اثر نماز و تهجد شبانه به رسول گرامیش وعده كرده و فرموده است:«عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً».

قبولی دعا و برآورده شدن حاجات توسط خداوند، قطعا موجب اكرام بنده مؤمن است؛ لذا در بخش دوم از دعای شریف، اكرام خداوندی را از راه برآوردن خواسته طلب می‌كنیم و در این روز یكی از خواسته‌های مهم ما توفیق انجام نوافل است، پس اگر خداوند متعال به ما توفیق انجام نوافل را بیش از پیش عنایت فرماید، در واقع منت و اكرامی است از سوی او.


_______________________


اگر لذّتِ ترك لذّت بدانى...

«نوافل»، جمع نافله است.
نافله، از ريشه لغوى «نَفل»، به معناى زيادى و افزايش است.
«انفال» هم، يعنى ثروتها و نعمتهاى عمومى كه خداوند براى امّت اسلامى و همگان، زياد كرده است.
«نوافل» يعنى نمازهاى مستحبى، كه زياده از واجبات و فرايض است.
هر عمل خوب و مستحبّى كه انجامش واجب و الزامى نباشد و بالاتر از حدّ تكليف الزامى باشد، «نوافل» است.
وقتى كسى بيش از مقدار واجبات، تكاليفى را هم كه الزامى نيست ولى انجامش خوب است انجام دهد، اين نشان دهنده علاقه و كشش او به طاعات و حسنات است، به نحوى كه حتى خارج از تكليف شرعى واجب، محبّت صالحات، او را به عمل نيك وامى دارد.
كشش «عبد» را به سوى خدا و علاقه او را به عبادت نشان مى دهد و مى رساند كه اين مؤمن، در طاعت، اكتفا به حدّ الزامى شرعى نمى كند.
به يك تعبير مى توان گفت: مستحبات و نوافل، نگهبان واجبات است. و آنكه غير از واجبات هيچ عمل مستحبّى انجام ندهد، امكان خلل و لطمه در واجباتش هم وجود دارد.
انجام مستحبات، چون از روى علاقه است نورانيّتى خاص مى آورد.
وقتى نماز شب بخوانيد، يا روزه مستحبّى بگيريد، يا صدقه استحبابى و انفاقات، انجام دهيد، وضوى مستحبّى بگيريد، نافله هاى شبانه روزى بخوانيد، احساس مى كنيد زمينه پاكى دل و تقواى قلب بيشترى پيدا كرده ايد.
اين است بهره مستحبّات و «حظّ نوافل»، كه از خداوند خواسته ايم در اين ماه و اين روز، بهره ما را از «نوافل»، فراوان بگرداند.

به «خواسته ها» رسيدن


كرامت، در آنست كه انسان به خواسته هايش برسد.

«مسائل» انسان، اگر برآورده نشود، و اهداف انسانى بشر، اگر تحقّق نيابد، نوعى وازدگى و سستى و تهاون پيش مى آيد.
آنچه را «مى خواهيم»، بايد در طلبش بكوشيم، تا به آن برسيم. از خداوند خواسته ايم كه با احضار آن خواسته ها، ما را مورد اكرام و گراميداشت قرار دهد و ما را در رسيدن به نيازها و خواسته هايمان توفيق دهد.
در اينجا «وسيله» هم لازم است.
راه به سوى خدا، به اندازه شمار همه افراد است:
(اَلطُّرُقُ اِلَى اللّه ِ بِعَدَدِ نُفُوسِ الخَلائِق)
ولى از كدام راه بايد رفت كه زودتر رسيد؟!
كدام وسيله، ما را به خدا، نزديك تر مى كند؟
«شهادت، يك راه ميان بر است كه انسان را به خدا مى رساند». پس، شهادت هم، يك «وسيله» است براى «قرب».
قرب به خدا، هدف است.
از طريق عمل صالح و تقوا مى توان به خدا رسيد. نيز، از طريق ايثار و گذشتن از مال و جان!
بيراهه رفتنها، دور افتادنها، از قافله عقب ماندنها، به خواب رفتنها، همه آفت سلوك است. بايد راه راست رفت. نزديكترين راه، «صراط مستقيم» است. همچنان كه نزديك ترين فاصله ميان دو نقطه را «خط مستقيم» گويند.
امّا اينگونه نيست كه هركس به راه افتد، برسد!.
به قول خواجه عبداللّه انصارى، در تفسير ادبى آيه «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيم»[1]
«نه هركه «راه» را ديد، در راه برفت. و نه هركه رفت، به مقصد رسيد!
بسا كس كه شنيد و نديد، و بسا كس كه ديد و نشناخت،
و بسا كس كه شناخت و...نيافت!
بسا پير مناجاتى، كه از مركب فرو مانَد،
بسا يار خراباتى، كه زين، بر شير نر بندد.»

درسى از خداشناسى


خداوند، نداى اين همه بندگان را در هرجا مى شنود،

و دعاى همه را، به هر زبانى سميع و مجيب است،
امّا پاسخ يك دعا و ندا، او را از ديگر نيازها و رازها و دعاها باز نمى دارد.
اين از ضعف ماست كه اگر به كارى مى پردازيم، از كارهاى ديگر باز مى مانيم. اگر گوش به صدايى مى دهيم، صداهاى ديگر را نمى شنويم. اگر توجّهمان به چيزى جلب مى شود، از چيزهاى ديگر غافل مى شويم. چرا كه ما محدوديم و ناتوان.
امّا...خداوند، نامحدود است و توانا. اصرار و ندا و مناجات اين همه بندگان، در هر لحظه از لحظات، او را مشغول نمى كند:
يا مَنْ لايَشْغَلُهُ اِلحاحُ المُلِحّين.
در قيامت كبرى هم چنين است، در رسيدگى به حساب بندگان.
راوى از امام على عليه السلام مى پرسد: خداوند در قيامت، اين همه بندگان را چگونه مى تواند محاسبه كند؟
امام پاسخ مى دهد: همچنانكه در دنيا روزى شان مى دهد و رزق دادن به بعضى، مانع از رزق دادن ديگران نمى گردد.
[2]
آرى... خدا شنوا و بيناست. از ميان اين همه شور و غوغاى نيايشگران، صداى همه را مى شنود و نداى همه را پاسخ مى گويد.
در دعاى «جوشن كبير»، بند (99) مى خوانيم:
«اى خدايى كه شنيدنى او را از شنيدن ديگر مشغول نمى كند،
اى خدايى كه كارى، او را از كار ديگر باز نمى دارد،
اى خدايى كه سخنى، او را از سخن ديگر باز نمى دارد،
اى خدايى كه سؤالى، او را از سؤال ديگر، به اشتباه نمى اندازد،
اى خدايى كه چيزى، او را حاجب از چيز ديگر نيست.
از خدايى كه اصرار اصراركنندگان، او را ملول و ناراحت نمى كند...»
آرى ... خـدا لطيف و خبير است.
سميع و بصير است.
مجيب الدعوات و قادر و تواناست...

_______________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و هشتم ماه رمضان


_______________________


پی نوشتها:
1ـ در تفسير كشف الأسرار.
2 ـ قد سُئل: كيف يُحاسِبُ اللّه ُ الخلقَ على كَثرتِهم؟ قال: كما يَرزُقُهم على كثرتِهِم نهج البلاغه، صبحى صالح، حكمت 300.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس دعا :gol:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دعاي روز بيست و نهم: برخورداري از رحمت واسعه الهي, توفيق خدا براي ترك گناه, تهمت و بهتان.

دعاي روز بيست و نهم: برخورداري از رحمت واسعه الهي, توفيق خدا براي ترك گناه, تهمت و بهتان.

تنها یك روز مانده !

امروز بیست و نهم رمضان است :

خدایا ما را در این ماه به مهر خود فراگیر و دلهامان را از تیرگی هاى تهمت پاك گردان!

اى مهربان به بندگان مومن!

_____________________________

اللَّهُمَّ غَشِّني فيهِ بالرَّحْمَةِ ، وَ ارْزُقني فيهِ التَّوفيقَ وَ العِصْمَةَ ، وَ طَهِّر قَلبي مِن غَياهِبِ التُّهمَةِ ، يارَحيماً بِعبادِهِ المُؤمِنينَ .


خداوندا! در این روز مرا سراپا به رحمت خود درپوشان و هم توفیق و حفظ از گناهان روزی فرما و دلم را از تاریکی های شک آور و اوهام باطل پاک دار، ای خدای مهربان بر اهل ایمان!

_____________________________


قلب در روایات



1 - سرچشمه حکمت:

«القلب ینبوع الحکمة؛ قلب سرچشمه حکمت است.» (1)

2 - ظروف خداوند:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ان لله فی الارض اوانی الا و هی القلوب؛ خداوند در روی زمین ظرف‏هایی دارد که آن‏ها قلب‏ها هستند.» (2)


انواع قلب


1 - قلب سلیم:

«الا من اتی الله بقلب سلیم‏؛ تنها کسی سود می‏برد که دارای قلب سلیم باشد.» (3)

2 - قلب مطمئنه:

«الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله‏؛ کسانی که ایمان آوردند، قلوبشان با نام خداوند آرامش می‏یابد.» (4)

3 - قلب نورانی:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: شرح الصدر ما هو؟ فقال: «نور یقذفه الله فی قلب المؤمن؛ از پیامبر اکرم در مورد شرح صدر سؤال شد، فرمود: نوری است که خداوند به قلب مؤمن وارد می‏کند.» (5)

4 - قلب بیمار:

«فی قلوبهم مرض‏؛ در دل‏های آن‏ها (منافقین) بیماری است.» (6)

5 - قلب مهر خورده:

«کذلک یطبع الله علی کل قلب متکبر؛ خداوند این چنین بر قلوب متکبرین مهر می‏زند.» (7)

6 - قلب سخت:

«فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیة‏؛ چون (بنی اسرائیل) پیمان شکستند، آن‏ها را لعنت کرده و دل‏هایشان را سخت گردانیدیم.» (8)

7 - قلب مرده:

علی علیه السلام: «من قل ورعه مات قلبه؛ کسی که پرهیزکاریش اندک باشد، قلبش می‏میرد» (9)


ز تاثیر دل بیدار چشم تر شود پیدا / که ماه از نور خورشید بلند اختر شود پیدا

_____________________________

غرق در درياى رحمت خدا

ماه خير و بركت، رو به پايان است.
خوشا آنكه در اين ماه، قدمى رو به خداوند برداشت،
توبه اى كرد، ذكر و حالى داشت، سوز و گدازى داشت، دعاى نيمه شبى، ناله سحرگاهى! صداى زمزمه «يارب»ى، «خدايا»ئى، نواى ناب «تلاوت»! فغان خسته دلى، بانگ خوبِ «العفو»ى!...
خدايا! رحمت تو گسترده است، ما را هم مشمول اين رحمت قرار ده. نه آنكه رحمتت، گوشه اى از زندگيمان را فرا گيرد، نه آنكه، يك روز يا يك لحظه، مورد رحمتت باشيم، نه ... نه، خداوندا، ما را غرق در درياى رحمت خويش قرار ده. ردايى از رحمت، بر سراسر وجودمان بپوشان.

* * *

خدايا ...

توفيقمان عطا كن، كه بى توفيقى، بدعقوبتى است.
ديده و اين همه خشك؟!
نَفَس و اين همه سرد؟!
تو و اين سنگدلى؟! من و اين بى دردى؟!
نه، خدايا، نه... من از پوكى و پوچى و عبث، بيزارم.
زندگيم را سرشار از نيكى بگردان، حياتم را، قدم زدنى در «صراط مستقيم» به سوى خودت قرار ده، لحظه هاى عمرم را از نيكى و خير، پربار بگردان.
توفيقم ده، «عصمت» عطايم كن.
خدايا، دل و ديده ام، قلب و جانم، در معرض خطرهاست: وسوسه هاى شيطانى، تدليسهاى ابليس، رياها، خودنماييها، فخرفروشيها، غرورها، خودپسنديها.
خدايا... دامهاى شيطان در سر راهم نهاده شده است.
بصيرتى بايد، تا دام ها و دانه ها را ببينم و فريب دام و دانه نخوريم.
«عصمت»ى بايد، تا قلب و فكرم، از گناه و عصيان، مصون باشد.
«تقوا»يى لازم است، به عنوان يك عامل حفاظت و باز دارنده، تا در سراشيبى هاى سقوط و در زلزله هاى هبوط شرف، نگهبانمان باشد.
اگر «نفس امّاره» را مهار نكنيم، اگر «غرايز شهوانى» از كنترلمان خارج شود، اگر «دنيازدگى» به سراغمان آيد، اگر...
خدايا، خدايا، چه دامهايى، چه پرتگاهى!
از تو «توفيق» و «عصمت» خواسته ايم.

* * *

خدايا... قلبمان را به تو مى سپاريم،
اين قلب را كه گناه، آلوده و تيره اش مى كند، تهمت زدن به ديگران، آكنده از كينه و بدبينى اش مى كند، بدبينى، تاريكش مى سازد، بدخواهى، برظلمتش مى افزايد، سوءظن درباره ديگران، كانون فتنه و فسادش مى كند.
خدايا... اگر جسممان به «پاكيزگى» نياز دارد، جانمان به «پاكى» بيشتر نيازمند است.
اگر بدنمان تطهير لازم دارد، روحمان طهارت بيشترى مى خواهد.
و اين در دست توست، اى پروردگار، كه تو پاك كننده جانها و مطِهّر دلهايى، تو، خود پاكى، و پاكى را دوست مى دارى و پاكان، اولياى تو هستند.
خدايا... در «طهارت قلب»، به تو محتاجيم، حاجتمان را برآور،

ـ اى قاضى الحاجات!...ـ

_____________________________

فایل صوتی دعا

فایل صوتی شرح دعا از آیت الله مجتهدی تهرانی :

قسمت اول

قسمت دوم

تصویر زمینه روز بیست و نهم ماه رمضان


_____________________________

پی نوشتها:
1- غرر الحکم، ماده قلب.
2- کنزالعمال، خ 1225.
3- شعراء/ 89.
4- رعد/ 28.
5- مجمع البیان، ج 4، ص 363.
6- بقره/ 10.
7- غافر/ 35.
8- مائده/ 13.
9- نهج البلاغه، حکمت 349.


منابع :

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
روزنامه راه نجات
گل لیلا
تبیان
آوینی
رشد
گفتگوی دینی
کتابخانه
احادیث شیعه


التماس دعا :gol:



 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا